جنگ جهانی دوم در استان خوزستان

بعد از اين حمله، هدفهاى اصلى استراتژيكى انگلستان عبارت بودند از:

1ـ از شكست ارتش سرخ در برابر قواى آلمان جلوگيرى به عمل آورد و يا حداقل شكست آن را به تعويق اندازد.

2ـ در عين حال، يك طرح دفاعى جهت مقابله با ارتش آلمان براى زمانى كه اين ارتش احتمالاً به مرز ايران برسد آماده كنند.

در راه اجراى اين دو هدف نظامى، ايران مى‏بايست نقش حساس و اصلى را بازى كند. به همين دليل تسخير و اشغال نظامى اين كشور بسيار ضرورى تشخيص داده شده بود و نيازهاى سوق الجيشى كه تحت كنترل درآوردن و اشغال نظامى ايران را لازم مى‏كرد، عبارت بودند از:

الف) نياز به ايجاد خطوط ارتباطى مستقيم و مطمئن جهت حل كمكهاى نظامى انگليس و آمريكا به روسيه شوروى.

ب) حفظ و حراست از مناطق نفتى در جنوب ايران.

ج) دفاع از موقعيت انگلستان.

سرانجام عليرغم كليه مساعى ايران در جهت حفظ بى‏طرفى، در سحرگاه سوم شهريور 1320 ه .ش (25 اوت 1914 م.) قواى انگلستان و روسيه شوروى ناگهان از جنوب و شمال به مرزهاى ايران تجاوز كردند. نيروهاى روسيه از سه جهت و در سه ستون وارد خاك ايران شدند و ارتش انگلستان از دو جهت به سوى ايران پيشروى كرد:

ستون اول از راه خانقين وارد ايران شد و از طريق كرمانشاه و همدان خود را به قزوين رساند.

ستون دوم از خاك عراق به ناحيه جنوب غربى خوزستان هجوم آورد.

عمليات دريايى انگلستان بيشتر در بندر امام خمينى (بندر شاهپور) رخ داد و هشت فروند كشتى متوقف در بندر به دست قواى انگلستان افتادند.

نيروى هوايى انگلستان هم چند هدف نظامى را در اهواز بمباران كرد.

در آبادان ناو پلنگ به فرماندهى شادروان ناخدا ميلانيان براى حفاظت پالايشگاه آبادان در كنار يكى از اسكله‏ها پهلو گرفته بود.

يك كشتى نفتكش انگليسى روز دوم شهريور 1320 ه .ش در بندر آبادان پهلو گرفت و فرمانده ناو پلنگ براى حفاظت اين كشتى، تمام شب را نخوابيد و به محض اينكه حمله غافلگيرانه شروع شد، همين نفتكش كه توپ‏هاى خود را پنهان كرده بود، به يك ناو جنگى تبديل شد و به تلافى خدمات و مراقبت‏هاى شبانه، ناو پلنگ را با بى‏شرمى به توپ بست و غرق كرد و ناخدا ميلانيان نيز به شهادت رسيد.

در اطراف پالايشگاه آبادان چند جنگ دشوار خيابانى درگرفت و در «قصر الشيخ» مدافعين شجاعانه در مقابل سيكها (سربازان هندى) و نيزه داران جنگيدند و تلفاتى نيز وارد كردند و خود نيز 38 كشته و 4 زخمى و 6 نفر اسير در جنگ سنگر به سنگر از دست دادند.

تصرف سربازخانه‏هاى نيروى دريايى، روى كشتى‏ها نيز براى پياده نظام بلوچ بدون تلفات نبود و در اينجا يكى از افسران بريتانيايى كشته شد.

طى سه روز و نيم كه عمليات جنگى ادامه داشت از مجموع نفرات نيروى دريايى بريتانيايى 20 نفر كشته و 50 نفر زخمى به جاى ماند.

در خرمشهر نيز همانند آبادان، روز قبل از حمله غافلگيرانه، ناو انگليسى «يارا» به فرماندهى يك درياسالار انگليسى از دهانه كارون عازم بصره شد. در اينجا نيز طبق معمول هنگام عبور ناو انگليسى از مقابل نيروى دريايى ايران، احترامات مرسوم مبادله شد.

ناو انگليسى با ظاهر دوستانه نزديك شد و ناگهان بى‏اخطار قبلى و غافلگيرانه به ناو ببر شليك كرد و ضمن غرق كردن آن، افسران، ملوانان و مهناويان را كه سراسيمه از خواب بيدا رشده بودند به رگبار مسلسل بست و بى‏توجه به مقررات جنگى و رعايت غير نظاميان و اماكن غير نظامى، هر دو كرانه كارون را زير آتش گرفت.

گذشته از اين، حمله به بندر شاهپور (امام خمينى) براى انگليسى‏ها اهميت بيشترى داشت، زيرا 5 كشتى آلمانى 10 هزار تنى و 3 كشتى ايتاليايى 10 هزار تنى در اين بندر پناهنده بودند.

ناوهاى ايرانى شهباز به فرماندهى ناو سروان فرج الله رسايى و سيمرغ به فرماندهى ناو سروان جعفر فزونى نيز در وسط كشتيهاى آلمانى و ايتاليايى كه هر يك به فاصله حدود يك ميل دريايى از يكديگر متوقف بودند، در مقام دفاع برآمدند.

انگليسى‏ها با 16 ناو مجهز انگليسى و استراليايى حمله را آغاز كردند و موفق شدند 3 كشتى آلمانى را سالم تصرف كنند، ولى 2 كشتى آلمانى و 3 كشتى ايتاليايى به دست كاركنانشان منفجر شدند.

انگليسى‏ها با شليك مسلسل و حمله غافلگيرانه، ناوهاى شهباز و سيمرغ را محاصره و آنها را تصرف كردند.

تمام اين عمليات حدود چند ساعت طول كشيد. سپس نيروهاى انگلستان در ساحل بندر امام خمينى پياده شدند و در اثر اين حملات ناجوانمردانه بيش از 18 تن از افسران و درجه‏داران و 600 تن از ناويان به شهادت رسيدند. بنادر سواحل خليج فارس بعد از ايجاد تسهيلات بارگيرى، توسط متفقين، در موقعيتى قرار گرفتند كه توانستند در دوران جنگ، بيشتر از هشت ميليون تن كالا را تخليه كنند.

علاوه بر بارگيرى اين مقدار عظيم كالا كه توسط كشتى‏هاى متفقين به بنادر مختلفه حمل مى‏شد، دادن سرويس به اين كشتى‏هاى حمل و نقل و همين طور نيروى دريايى انگلستان مستقر در آبهاى خليج فارس و اقيانوس هند، نيز در بنادر ايران انجام مى‏گرفت.

امكانات تأسيسات بندرى اين استان همچون تأسيسات راه آهن و راههاى شوسه تا سرحد نابودى به خدمت ماشين جنگى متفقين درآمدند و چون در پايان جنگ دولت‏هاى آمريكا و انگليس بسيارى از تجهيزات بندرى را پياده نموده و از كشور خارج كردند از بنادر مزبور جز تأسيسات اسقاطى و فرسوده چيزى باقى نماند كه در بسيارى از موارد، اين تأسيسات اصولاً ديگر قابل استفاده نبودند.

با استقرار ارتش انگليس در منطقه خوزستان و اشغال تمامى نواحى اين استان، اقدامات حفاظتى در بخش‏هاى معادن و صنايع و چاه‏هاى نفت بخصوص در مسجد سليمان و آبادان توسعه بسيار يافت.

قواى انگليس با ذخيره سازى بنزين و گازوئيل در صدد بودند تا در نقاط مختلف اتومبيل‏هاى ارتش متفقين كه حامل لوازم و مهمات به روسيه بودند، بتوانند مصرف خود را در همه جا تامين كنند.

در سال دوم جنگ كه معلوم شد نفت ايران بايد مقادير زيادى فرآورده‏هاى نفتى را براى متفقين تهيه نمايد، توسعه شركت دوباره آغاز گشت و دولت‏هاى انگليس و آمريكا تصميم گرفتند كه لوازم كار را به ايران ارسال دارند.

نكته قابل ذكر آن كه در جريان جنگ جهانى دوم به دليل عدم بارش و كمبود شديد ارزاق در سال 1321 ه .ش قحطى شديدى در اهواز پيدا شد و گروهى از مردم اين شهر از گرسنگى مردند.

وجود ارتش بيگانه و اشغال ايران باعث تورم پول و كميابى كالاهاى خارجى و احتكار كالاهاى داخلى و خارجى و هرج و مرج اقتصادى گرديد و هزينه زندگى با سرعت عجيبى بالا رفت و در سال 1323 ه .ش شاخص كل به 10 برابر آنچه در سال 1315 ه .ش بود، رسيد.

به هر حال اين جنگ در قاره اروپا با تسليم بلاشرط آلمان در هيجدهم ارديبهشت 1324 ه .ش (هشتم مه 1945 م.)، پايان يافت و از ساعت 10 صبح روز نهم شهريور 1324 ه .ش نخستين مرحله تخليه رسمى نيروهاى متفقين از خاك ايران آغاز شد.