دكتر مصدق مسلم نبود

اين بينش ها و آگاهي ها هم داراي جلوه هاي اعتقادي و معنوي هم ابعاد فكري و فرهنگي و هم جنبه هاي اجتماعي و سياسي مي باشند و همه اين بينش ها در تمام ابعاد جهت نيل به حيات برتر و سالم و پويا و تامين سلامت و سعادت براي انسان ها لازم و ضروري مي باشند.
از جمله مقاطع تاريخي كه در دل خود درس و پيام هاي فراوان ذخيره ساخته و براي نسل امروز و فردا راهگشا مي باشد تاريخ معاصر ايران است و از جمله حركت ها و مبارزاتي كه از مردان بزرگ در اين مقطع به ثبت رسيده است قيام و مجاهدات عالم نستوه آيت الله كاشاني است .
آيت الله كاشاني داراي كارنامه اي درخشان از جهاد و مبارزه با دشمنان دين مي باشد و تمام لحظات زندگي خويش را در مسير صيانت از دين و سرزمين هاي اسلامي و از جمله سرزمين ايران و ملت مسلمان آن سپري نمود و از همه سو آماج حملات مخالفان و معاندان قرار گرفت .
در ديدگاه هاي حضرت امام خميني درباره تاريخ معاصر ايران حجم و جايگاهي از اين انديشه هاي سياسي و رهنمودهاي تاريخي به زندگي و مبارزات آيت الله كاشاني اختصاص يافته است . آنچه در اين نوشتار به تحليل و توضيح پيرامون آن مي پردازيم چند نمونه از آن مجموعه مي باشد.
الف ـ اين جبهه ملي ...ـ در يكي از روزنامه هايشان كه من ديدم و ناراحت شدم از ميرزاي شيرازي كه قضيه تنباكو را درست كرده تا آقاي كاشاني تمام علمايي كه در خلال مشروطيت براي اسلام كار كردند ميرزاي شيرازي براي اسلام كار كرده است آقاي كاشاني براي اسلام كار كرده شيخ فضل الله كرده تمام اين ها را به آنها بد گفتند! آن روزنامه جبهه ملي را پيدا بكنيد ميرزاي شيرازي را متهم كرده به دروغگويي ! شيخ فضل الله را اين قدر فحش داده ! جرم شيخ فضل الله بيچاره چه بود جرم شيخ فضل الله اين بود كه قانون بايد اسلامي باشد. جرم شيخ فضل الله اين بود كه احكام قصاص غيرانساني نبست انساني است آقاي كاشاني هم همين طور جرم اين ها همين است كه اين ها عقيده شان اين است كه بايد اسلام در ايران پياده بشود و شما مي گوييد كه احكام غرب مترقي است ! » (1 )
حضرت امام خميني در بررسي مجاهدات آيت الله كاشاني اولا به سابقه تاريخي اين جهاد و تلاش مي پردازد كه در سيره و روش سياسي ساير علماي بزرگ نيز متجلي مي گردد. ثانيا به يك جريان مرموز غرب زده و مشتاق به استقرار و سيطره و حاكميت قوانين غربي به جاي قوانين اسلامي اشاره مي كند.
در رويكرد تاريخي به موضوع مجاهدت علماي دين ابتدا ميرزاي شيرازي و عناد و مخالفت جريان غرب گراي ايران كه نام و عنوان « ملي گرايي » را با خود مي كشد و با حركت ميرزا مخالفت مي ورزد مطرح مي شود.
در سال 1307 هـ . ق قراردادي موسوم به « رژي » بين دولت ايران و نماينده انگليس به نام « ژرژ تالبوت » منعقد مي گردد كه براساس آن امتياز انحصار خريد و فروش تنباكو به مدت پنجاه سال به انگليس واگذار مي گردد و به اين ترتيب سلطه اين كشور استعماري بر ايران از جنبه اقتصادي آغاز مي شود و براساس مستندات تاريخي زمينه ها براي سلطه فرهنگي و سياسي نيز آماده مي گردد. مرحوم ميرزاي شيرازي با مسئوليت مرجعيت و رهبريت ديني با اين قرارداد استعماري به مبارزه برمي خيزد و با رهبري علماي ايران و حضور گسترده مردم مسلمان سرانجام جنبش تنباكو به پيروزي مي رسد و ناصرالدين شاه قاجار قرارداد مزبور را لغو مي نمايد.
جريان غرب گراي داخلي از همان زمان با حركت ميرزا مخالفت مي كند و اين مخالفت از آنجا ناشي مي شود كه اين جريان فكري و سياسي وابسته به بيگانه است و قيام و حركت ميرزا به نفي سلطه بيگانگان مي انجامد!
در دومين رويكرد تاريخي امام خميني قيام و مجاهدت پرشور فقيه مبارز شهيد آيت الله شيخ فضل الله نوري مطرح مي گردد.
شيخ فضل الله از رهبران نهضت مشروطه ايران به شمار مي رفت لكن پس از مشاهده نفوذ غرب گرايان وابسته به استعمار انگليس در نهضت مشروطه و مصادره آن به نفع انگليس با مشروطه اي كه تغيير ماهيت داده و از اسلامي به غربي و انگليسي تبدل يافته بود مخالفت مي ورزد و شعار « مشروطه مشروعه » يعني مشروطه اي را كه بر مبناي صدور حكم اوليه مشروطه بايد با محوريت دين و احكام و قوانين مترقي آن شكل گيرد مطرح مي نمايد و به طور طبيعي با شيفتگان غرب مواجه مي شود. اين جريان اگرچه در مشروطه نام و عنوان خاص و سامان يافته اي نداشت ولي در دوره هاي بعد تحت عنوان جبهه ملي و حزب ملت ايران و نهضت آزادي و گروه هاي ملي ـ مذهبي به فعاليت عليه حاكميت اسلام پرداختند.
در نگاه حضرت امام خميني مجاهدت خستگي ناپذير آيت الله كاشاني نيز اولا در تداوم حركت ميرزاي شيرازي و شيخ فضل الله نوري به ظهور و بروز درآمد. ثانيا محور اصلي اين مجاهدت وقفه ناپذير اسلام و قوانين مترقي و زندگي ساز آن بود. ثالثا از ابتداي اين حركت مخالفت سرسختانه ايادي داخلي استعمار و شيفتگان غرب و انگليس و آمريكا به شكل حركت هاي مرموز ملي ! و در عين حال غربي ! آغاز شد و جبهه ملي و ساير احزاب ملي گرا اين عناد و مخالفت عليه اسلام و رهبري آيت الله كاشاني و اهداف والاي او را ساماندهي كردند.
ب ـ حضرت امام خميني پس از اين رويكرد تاريخي كه معمولا در انديشه هاي سياسي آن پيشواي بزرگ سابقه دارد و در بررسي تمام جنبش هاي اسلامي به رهبري فقها و علماي مبارز اسلام به همين شيوه عمل مي كنند و به مصاديق اشاره مي نمايند به طور مستقل به بررسي مجاهدات عالم نستوه مرحوم آيت الله كاشاني مي پردازند.
امام خميني درباره گستردگي و وسعت مبارزات آيت الله كاشاني چنين مي فرمايند :
« آقاي كاشاني از جواني در نجف بودند و يك روحاني مبارز بودند. مبارزه با استعمار آن وقت البته انگلستان بود مبارزه با او. در ايران هم كه آمدند تمام زندگيشان صرف همين معنا شد و من از نزديك ايشان را مي شناختم ... بعدش ديدند كه اگر يك روحاني در ميدان باشد لابد « اسلام » را در كار مي آورد اين حتمي است و همين طور هم بود. از اين جهت شروع كردند به جوسازي . » (2 )
اولين موضوع در اين سخنان مبارزات آيت الله كاشاني با استعمارگران انگليسي در عراق مي باشد.
در جنگ جهاني اول دولت عثماني كه مجموعه سرزمين هاي اسلامي آن روز از جمله عراق را تحت حكومت داشت با آلمان متحد گرديد. در نقطه مقابل انگلستان قرار داشت كه به همراه متحدين خود با جبهه دولت عثماني و آلمان در جنگ و ستيز بود. نيروهاي انگليس در اين نبرد براي اشغال عراق حركت كردند و ابتدا در اثر ضعف فرمانده نظامي عثماني شهرهاي فاو و بصره را به اشغال خويش درآوردند. از همين جا علماي مبارز اسلام براي مقابله با نيروهاي اشغالگر انگليسي به تشكيل جبهه پرداختند و با صدور حكم جهاد به نبرد مسلحانه با انگليسيان اهتمام ورزيدند.
آيت الله كاشاني در مجموعه جبهه علماي مبارزي چون آيت الله سيدمحمود حيدري آيت الله سيدمصطفي كاشاني شيخ فتح الله اصفهاني و سيدعلي داماد و گروهي ديگر به رهبري انقلاب عراق پرداختند و به بسيج و ساماندهي نيروهاي مردمي مجاهدين عراقي و عشاير همت گماشتند. در اين ميان آيت الله كاشاني به دليل جواني و شور فراوان جهاد در راه دين در صف اول پيكار قرار داشت و مسئوليت سركشي به جبهه هاي مختلف و بررسي شرايط و وضعيت آن ها را بر دوش مي كشيد.
جبهه اصلي علماي اسلام در كوت العماره عراق قرار داشت و مبارزات سخت آنان همراه با نيروهاي رزمنده مردمي باعث زمين گير شدن قواي انگليس گشت و در اين مقطع از مبارزات انگليسي ها متحمل شكست و خسارت سنگين و دادن كشته و مجروح شدند و خود را تسليم قواي اسلام كردند.
اين پيروزي ها با مجاهدات و نقش آفريني آيت الله كاشاني در برخي نقاط ديگر استمرار يافت ولي در نهايت قواي انگليس عراق را به اشغال درآورد و دست نشاندگان خود را در آن سرزمين حاكم گرداند و از همين جا بود كه فشار و تعقيب عليه آيت الله كاشاني شدت گرفت و پس از آن كه « سرپرسي كاكس » نماينده انگليس در عراق شرايطي براي صلح از جمله تسليم آيت الله كاشاني و 16 نفر ديگر از علماي مبارز اسلام را كه در كادر رهبري انقلاب قرار داشتند مطرح كرد به توصيه علماي عراق آيت الله كاشاني عراق را ترك نمود و به ايران وارد شد.
دومين موضوع در سخنان امام خميني مجاهدات آيت الله كاشاني در ايران است كه با تعبير « در ايران هم كه آمدند تمام زندگيشان صرف همين معنا شد » مبارزات اين عالم نستوه را ارج مي نهند.
آيت الله كاشاني و همراهان ابتدا به كرمانشاه و پس از آن به قم آمدند و از آنجا تصميم به حركت به سوي تهران گرفتند . (3 )
مبارزات آيت الله كاشاني در ايران را مي توان در محورهاي ذيل مورد اشاره قرار داد :
1 ـ مبارزه و مخالفت با رضاخان كه با كودتاي انگليسي روي كار آمد و قدرت را به طور مطلق در دست گرفت . او ابتدا تظاهر به دينداري كرد و به برخي از مراسم ديني همچون عزاداري حضرت امام حسين (ع ) پرداخت و به مرور وقتي جاي پاي خود را محكم كرد به استحاله اسلام و مذهب زدايي روي آورد و با روحانيت و حوزه هاي علميه و ارزش هاي اسلامي به ستيز پرداخت و جناياتي مرتكب شد كه در اوراق تاريخ ثبت است .
آيت الله كاشاني همچون ساير عالمان مسئول و متعهد به مخالفت با رضاخان پرداخت و اعمال و جنايات ضداسلامي او را محكوم نمود.
2 ـ مبارزات آيت الله كاشاني با استعمارگران انگليسي در ايران تداوم يافت و با شناخت دقيقي كه آنان از اين عالم نستوه داشتند به توطئه عليه او پرداختند و سعي كردند به تعقيب و دستگيري و زنداني اين مجاهد بزرگ بپردازند. به همين منظور با آن كه يك بار با هجوم به محل زندگي او موفق به اين كار نشدند و همين امر باعث يك سال مبارزه مخفيانه آيت الله كاشاني عليه استعمار انگليس شد سرانجام در اثر تعقيب هاي مكرر انگليسي ها او توسط قواي متفقين دستگير شد و در زندان روس ها در رشت زنداني گرديد. پس از مدتي اين عالم مبارز را به زندان انگليسي ها در اراك و پس از آن به زنداني در كرمانشاه منتقل كردند و مورد آزار و شكنجه هاي فراوان قرار دادند. او هرگز در زير اين فشارها و شكنجه ها تسليم نشد و در همان حال و با شدت بيماري خطاب به افسران انگليسي اعلام كرد : « اگر در زندان شما بميرم ننگ ابدي بر شما خواهد بود و اگر سالم بيرون آيم كاري خواهم كرد كه شير نفت به روي انگلستان بسته شود. »
آيت الله كاشاني پس از يكسال و چهار ماه اسارت در زندان انگليسي ها در 24 مرداد 1324 هـ . ش آزاد شد و مورد استقبال پرشور مردم قرار گرفت .
3 ـ يكي از ابعاد مجاهدات آيت الله كاشاني مخالفت و مبارزه با قرارداد استعماري نفت بود كه توسط انگليس بر ايران تحميل شده بود. او همان طور كه با صراحت و شجاعت در تمام عرصه هاي مبارزات سياسي حضور داشت در اين عرصه نيز در كنار ساير نيروها وارد ميدان شد و اعلام كرد ملي شدن صنعت نفت در ايران باعث مي شود تا اين ثروت بزرگ كه خداوند متعال به ملت ايران عطا نموده است از دست دشمنان خارج شده و به صاحبان حقيقي آن برسد و غاصبين از ادامه سيطره بر ملت ايران و گسترش آن در ابعاد ديگر نااميد گردند. تلاش هاي اين عالم نستوه و ساير نيروها موجب گشت تا اين ثروت خدادادي از سلطه استعمار بيرون آيد و به ملت ايران باز گردد.
4 ـ مبارزه با محمدرضا پهلوي و عناصر و مهره هاي اصلي او همچون قوام و رزم آرا و جلوگيري از استبداد داخلي كه زمينه ساز و بستر اوليه نفوذ و سيطره استعمار خارجي بود از ديگر ابعاد و جلوه هاي مهم مبارزات آيت الله كاشاني به شمار مي رود . اين مبارزات داراي مراحل مختلف مي باشد و اوج آن را بايد در قيام 30 تير كه رهبري هاي خيره كننده اين عالم نستوه و حضور گسترده مردم مسلمان همراه بود دانست . اين قيام كه سرانجام به پيروزي رسيد موجب عقب نشيني و شكست شاه و مهره هاي او و به نخست وزيري رسيدن دكتر مصدق شد.
ج ـ با آن كه رهبري ها مجاهدات جانفشاني ها و شجاعت بي نظير آيت الله كاشاني باعث به قدرت رسيدن مصدق و نيروهاي ملي شد متاسفانه مصدق و جبهه ملي پس از آن كه به اهداف خود رسيدند عناد و مخالفت عليه روحانيت و چهره شاخص آن در آن عصر يعني آيت الله كاشاني را يكي از اهداف اصلي و خط مشي هاي بنيادي و محوري خود قرار دادند و با يك جنگ رواني تمام عيار شخصيت والاي او را هتك نمودند و با ايجاد بحران و تحركاتي شبيه به آنچه در نهضت مشروطه و عليه فقيه مبارز آيت الله شيخ فضل الله نوري به وجود آمد او را منزوي و خانه نشين كردند تا سهل تر و بدون مانع و مزاحم عناصر غرب گرا و متمايل به مراوده ذلت بار و مرعوبانه با غرب را روي كار آورند!
حضرت امام خميني در سخنان ذيل به اين شرايط تلخ و مظلوميت و غربت آيت الله كاشاني و تحركات ملي گرايان غرب گرا! تصريح مي كنند :
« يك گروهي كه از اولش باطل بودند من از آن ريشه هايش مي دانم يك گروهي كه با اسلام و روحانيت اسلام سرسخت مخالف بودند از اولش هم مخالف بودند اولش هم وقتي كه مرحوم آيت الله كاشاني ديد كه اين ها خلاف دارند مي كنند و صحبت كرد اين ها يك سگي را نزديكي مجلس عينك به آن زدند و اسمش را « آيت الله » گذاشتند! اين در آن زمان بود كه اينها فخر مي كنند به وجود او. او هم مسلم نبود. من در آن روز در منزل يكي از علماي تهران بودم كه اين خبر را شنيدم كه يك سگي را عينك زده اند و به اسم « آيت الله » توي خيابان ها مي گردانند. من به آن آقا عرض كردم كه اين ديگر مخالفت با شخص نيست اين سيلي خواهد خورد. و طولي نكشيد كه سيلي را خورد. و اگر مانده بود سيلي بر اسلام مي زد . » (4 )
حضرت امام خميني در قبل و بعد از اين سخنان به حركت ضداسلامي جبهه ملي پس از پيروزي انقلاب و در مخالفت با لايحه قصاص و اعلام راهپيمايي عليه حكم ضروري قرآن اشاره مي كنند و به اين واقعيت تصريح مي كنند كه ملي گرايان امروز همان ملي گرايان ديروز هستند و جريان مرموز غرب گرايي كه ديروز و امروز با انتساب خود به مردم و حكومت ملي پنجه در چهره مقدس اسلام انداخته است با استعمار خارجي در تقابل با دين حق و عداوت با قوانين الهي و تلاش مخرب براي جلوگيري از تحقق حكومت اسلامي در ايران داراي خط مشي واحد مي باشند.
عبارت حضرت امام خميني پس از مطرح كردن جنگ رواني و هتك حرمت و ترور شخصيت آيت الله كاشاني توسط ملي گرايان و طرفداران مصدق و پس از اشاره به مخالفت جبهه ملي با لايحه قرآني قصاص چنين است :
« اينها تفاله هاي آن جمعيت هستند كه حالا قصاص را حكم ضروري اسلام را غيرانساني مي خوانند! » (5 )
اين عبارت در عين كوتاهي پيام هاي بلند و ماندگار و بيدار كننده در دل خود دارد و اعلام مي كند كه جريان و احزاب موسوم به جبهه ملي و نهضت آزادي و گروه هاي به اصطلاح ملي ـ مذهبي هيچ گاه با اسلام و روحانيت و حكومت ديني سرسازش نداشته اند و همواره بر طبل عداوت و مخالفت عليه قوانين قرآن كوبيده اند و از دنياي غرب حمايت كرده اند و زمينه ساز نفوذ و سلطه قدرت هاي استعماري شده اند.
فراموش نكنيم كه همين جريان هاي ملي گراي شيفته فرهنگ و تفكر غربي خاستگاه اصلي اسلام هاي التقاطي ـ و البته بيشتر از نوع التقاط غربي كه عبارت است از آميخته شدن آموزه ها و تعاليم اسلامي با مفاهيم مكتب هاي فكري و فلسفي و سياسي دنياي غرب ـ بوده و هستند و همواره ضربات سختي به نسل هاي ديروز و امروز زده و مي زنند و به صورت نامرئي و مرموز جوانان اين مرز و بوم را با وعده دست يابي به حقيقت به سراب تخيلات و افكار واهي و مغشوش مي رسانند و از همين جاست كه مسئوليت هاي علماي دين و مراكز حوزوي و دانشگاهي و سازمان هاي فرهنگي و رسانه هاي گروهي به ويژه مطبوعات در آگاهي بخشي و ايجاد بينش هاي عميق و راهگشا و مقصدرسان براي نسل امروز بسيار مهم و سنگين و حياتي مي گردد و هرگونه مسامحه و غفلت در انجام اين رسالت بزرگ زمينه ساز تهاجم بيشتر و متداوم فرهنگ غرب خواهد گرديد.
ـــــــــــــــــــــــــ ــــ
پاورقي :
1 ـ صحيفه امام موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني ج 14 ص 464 و 465
2 ـ همان مدرك ج 18 ص 248
3 ـ آيت الله شيخ الشريعه اصفهاني با نگارش نامه اي به مردم تهران آنان را از جايگاه علمي و منزلت مقام روحاني و نقش آفريني آيت الله كاشاني مطلع نمود. او در اين نامه از آيت الله كاشاني با عناويني چون حامي ملت و دين نعمت عظمي و موهبت كبري ياد نمود و وجود او را براي مسلمين بسيار مغتنم شمرد.
4 ـ صحيفه امام ج 14 ص 456
5 ـ همان مدرك . ص 457
در نگاه حضرت امام خميني مجاهدات خستگي ناپذير آيت الله كاشاني اولا در تداوم حركت ميرزاي شيرازي و شيخ فضل الله نوري به ظهور و بروز درآمد. ثانيا محور اصلي اين مبارزات وقفه ناپذير اسلام و قوانين مترقي و زندگي ساز آن بود. ثالثا از ابتداي اين حركت مخالفت سرسختانه ايادي داخلي استعمار و شيفتگان غرب و انگليس و آمريكا به شكل حركت هاي مرموز ملي ! و در عين حال غربي ! آغاز شد و به هتك حرمت آيت الله كاشاني و ترور شخصيت و خانه نشيني او منتهي گرديد
آيت الله كاشاني در همان حال كه در زندان انگليسي ها مورد شديدترين شكنجه قرار گرفت خطاب به افسران انگليسي گفت : اگر در زندان شما بميرم ننگ ابدي بر شما خواهد بود و اگر سالم بيرون آيم كاري خواهم كرد كه شير نفت به روي انگلستان بسته شود .