اهرم هاي كودتاي 28 مرداد

اهرم هاي كودتاي 28 مرداد


کودتاي 28 مرداد به عنوان يکي از مهم ترين و سرنوشت سازترين حوادث سياسي تاريخ معاصر کشورمان، سرمنشاء بسياري از حوادث تلخ تاريخي اين سرزمين به حساب مي آيد. چرخش و انتقال قدرت صورت گرفته در کودتا، نمونه اي ديگر از تلاش استعمار خارجي به مدد استبداد داخلي براي محروم ساختن ملت و کشور ايران از سه مولفه الهام گرفته از آموزه هاي ديني يعني، استقلال، آزادي و کرامت انساني است.
  آمريکا تا اواخر دهه 1320 سابقه استعماري در ايران نداشت و ورود استعماري خود را با انجام اين کودتا تحت عنوان عمليات آژاکس[1] آغاز کرد که سبب به وجود آمدن خسارات جبران ناپذيري در ايران گرديد.
اهداف استعماري کودتا:
  دولت انگليس پس از ملي شدن صنعت نفت، به جهت از دست دادن يکي از منابع عمده ارزي خود[2] لحظه اي از توطئه عليه دولت مصدق دست بر نداشت.
  ملي کردن صنعت نفت، مصدق و جبهه ملي را روياروي دولت انگليس قرار داد و در نهايت انگليس را به اين نتيجه رساند که تنها راه حل مسئله نفت سرنگوني دولت مصدق مي باشد.[3] اما به جهت موقعيت بين المللي و قرار داشتن در جايگاه درجه دوم از قدرت[4] در فرايند امر مذکور  ناگزير از جلب موافقت و همراهي يک قدرت درجه يک[5] بود. به همين منظور با عنوان کردن خطر کمونيزم سعي در متقاعد کردن آمريکا نمود، که در اين رابطه "ريچارد کاتم" مي گويد:
«احساس من در آن موقع اين بود و هنوز هم هست که انگليس از ميزان ترس بيمار گونه آمريکاييان از کمونيسم آگاه بود.... انگليسي ها زيرکانه از اين ترس براي ترغيب ما به درگير کردن خودمان در کودتا سوء استفاده کردند.»[6]
  مذاکرات انگليس و آمريکا تا زمان "ترومن" نتيجه بخش نبود، چرا که "ترومن" و همفکرانش راه حل کمک به مصدق را به منظور جلوگيري از کودتاي کمونيستي در ايران، در قالب دکترين «سد نفوذ» پيشنهاد مي کردند[7] . در حالي که در پي تحويل مقام رياست جمهوري آمريکا از "ترومن" به "آيزنهاور"، اين استراتژي جاي خود را به يک راهبرد امنيتي خصمانه و تهاجمي جديد به نام «انتقام گسترده» داد.[8] چرخش مذکور در سياست خارجي آمريکا با به قدرت رسيدن "آيزنهاور"، به اتخاذ سياست نفتي و مقابله با حکومت ملي مصدق در ايران کمک کرد.
در شرايطي که هدف انگليس از راه اندازي کودتا و حرکت ضد ملي، دستيابي دوباره به منافع نفتي بود، تغيير سياست آمريکا در قبال ايران، متاثر از دو دليل عمده يعني نگراني از خطر کمونيست و نگراني از خارج شدن ذخاير نفتي ايران از دست جهان غرب به شمار ميرفت.[9]
 عوامل و گروههاي مختلف اجتماعي:
1.  نظاميان:
  از جمله بازوهاي اجرايي كودتا و كانون هاي مهم مخالفت و توطئه عليه دولت مصدق نظاميان و افسران بازنشسته اي بودند كه در «كانون افسران بازنشسته» به رهبري "فضل الله زاهدي" ساماندهي مي شدند.[10] افسران سلطنت طلب از طريق «كميته نجات وطن» كه سرلشكر زاهدي رهبر آن بود،‌ به همراهي "كرميت روزولت" (فرمانده آمريكايي كودتا) افسراني را كه داراي پست هاي حساس نظامي بودند، جذب كرده و براي اجراي طرح كودتا آنان را با خود همگام كردند.[11] به همين جهت پس از پيروزي كودتا، پست هاي حساس و مهمي به گروهي از نظاميان واگذار شد و نظامياني كه در صف كودتا گران بودند، درجه ترفيع گرفتند و نشان رستاخيز را كه نشان ويژه‌ شركت كنندگان در كودتا بود،‌ دريافت كردند.[12]
 2.  اراذل و اوباش
  از ديگر عوامل اجرايي كودتا، اراذل و اوباش و چماقداراني بودند كه به تحريك افراد سلطنت طلب و عوامل خارجي، تظاهراتي را به گونه اي كاملا سازماندهي شده، به طرفداري از شاه در سطحي گسترده به راه انداختند.[13] "شعبان جعفري" معروف به "شعبان بي مخ" از سردسته هاي اوباش، كه روز كودتا در زندان بودند، ساعاتي پيش از شروع كودتا، با همكاري ماموران شهرداري و فرمانداري نظامي از زندان شهرباني آزاد شد. نوچه ها و چماق دارانش جلو ساختمان شهرباني با چند اتومبيل در انتظار خروج وي از زندان بودند.[14]
  بعد از كودتا، "شعبان بي مخ" به خاطر خدمات زيادي كه در كودتا به انجام رساند، مورد تقدير قرار گرفت و ضمن اهداء زميني در شمال پارك شهر (تهران) از طرف دولت كودتا به ايشان، مبلغي داده شد تا يك زورخانه مدرن بسازد.[15]
 3.  مطبوعات
  از جمله ابزارهاي بسيار مهم براي زمينه سازي و اجراي كودتا و همچنين آماده سازي افكار عمومي براي پذيرش كودتا، مطبوعات بود. در اسناد سازمان سيا، در بخشي از طرح كودتا، از مطبوعات و تبليغات با عنوان «عوامل ويژه» ياد مي شد. كشورهاي آمريكا و انگليس با نفوذ عمال ايراني خود در شبكه‌ مطبوعاتي دست به تبليغات گسترده اي بر ضد مصدق زدند و سرانجام در 28 مرداد نتيجه دلخواه خود را از اين تبليغات گرفتند.[16] مطبوعات حامي كودتا با استفاده از ترفندهاي گوناگون نظير چاپ كاريكاتور و تمسخر ايده هاي مصدق و همچنين پوشش گسترده فرمانهاي شاه مبني بر عزل مصدق و انتصاب زاهدي و چاپ مصاحبه هاي زاهدي با خبرنگاران خارجي، نقش موثري را در ايجاد فضاي مناسب براي كودتا ايفا كردند.
4.  ايلات و عشاير
 ايلات و عشاير از ديگر عوامل اجتماعي بودند كه طراحان كودتا از آنان به نفع شاه و عليه مصدق استفاده كردند. در ميان ايلات و عشاير مهم كشور، تنها عشاير قشقايي در شمار مخالفان عمده شاه قرار داشتند. به همين منظور به دست آوردن همراهي آنها با كودتا و سوق دادنشان از حالت دشمني با شاه به طرفداري از كودتا و يا حداقل به بي طرفي، از اهميت زيادي برخوردار بود. اما قشقايي ها بر خلاف ديگر ايلات، حاضر به حمايت از شاه در قالب كودتا نشدند و در ضديت با شاه و زاهدي حاضر به همكاري با حزب توده نيز شدند.[17]
جمع بندي:
  كودتاي 28 مرداد به عنوان يكي از حوادث مهم تاريخ سياسي كشورمان از اهميت قابل توجهي در مطالعات تاريخي برخوردار است كه سبب نگارش آثار و مقالات فراواني شده است. نوشتار حاضر ضمن بر شمردن ذخاير نفتي و مقابله با كمونيزم به عنوان اهداف استعماري كودتا، نحوه به كارگيري عوامل داخلي توسط  طراحان خارجي كودتا را مورد بررسي قرار داده است.
 ________________________________________
[1] . TPAJAX
[2] . گازيورسکي، مارک ج; سياست خارجي آمريکا و شاه، ترجمه جمشيد زنگنه، تهران، موسسه خدماتي رسا، چ 2، 1372، صص 156_ 155.
[3]. ايدن، آنتوني; خاطرات آنتوني ايدن، ترجمه کاوه دهقان، بي جا، فرزانه، 1357، ص 296.
[4] .great power
[5] . super power
[6] . لپينگ، بريان; سقوط امپراطوري انگليس و دولت دکتر مصدق، ترجمه محمود عنايت، تهران، کتابسرا، 1365، ص 56.
[7] . ر.ک: ازغندي، عليرضا; روابط خارجي ايران، دولت دست نشانده 1357 – 1332، تهران، نشر قومس، 1376، ص 233.
[8] . ر.ک: همان.
[9] . بيل، جيمز; «آمريکا، ايران، سياست مداخله» در مصدق. نفت. ناسيوناليسم ايراني، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوي و کاوه بيات، تهران، نشر گفتار، چ 3، 1371، ص 442.
[10] . ر.ك: عظيمي، فخرالدين;  بحران دموكراسي در ايران، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوي و بيژن نوذري، تهران، البرز، 1372، صص 415،‌ 141.
[11] . آبراهاميان، يرواند; ايران بين دو انقلاب، مترجمين كاظم فيروزمند و حسن شمس آبادي و محسن شانه چي، تهران، نشر مركز، چ 3،‌ 1379، ص 251.
[12] .ر.ك:  سفري، محمد علي; قلم و سياست،‌ ج 2، تهران، نشر نامك، 1373، ص 23.
[13] . گذشته چراغ راه آينده، پژوهش گروه جامي، تهران، انتشارات ققنوس،‌ چ 6، 1377،‌ صص 624_ 623.
[14] . ر.ك: بهزادي،‌علي; شبه خاطرات، ج 1، تهران، زرين، چ 2، 1375،‌ صص 190_ 191.
[15] . همان.
[16] . گازيوروسكي، مارك ج ; كودتاي 28 مرداد 1332، ترجمه غلامرضا نجاتي، تهران، شركت سهامي انتشار، چ 2، 1368، ص 27.
[17] . خاطرات نورالدين كيانوري، به كوشش موسسه تحقيقاتي و انتشاراتي ديدگاه،  تهران، اطلاعات، 1371،‌صص 302_ 300.