آخرین فرار

آخرین فرار


 شکل‏گیری و گسترش مرحلة نوین نهضت اسلامی ایران از دی ماه 1356 تا دی ماه 1357 و قیام هماهنگ مردمی به رهبری امام خمینی(ره)، برگزاری مراسم چهلم‏های شهدا در شهرهای مختلف، کشتارهای قم، تبریز، تهران، مشهد، شیراز، یزد، اصفهان، کرمان و بسیاری از مناطق کشور، اعتصاب‏های عمومی گسترده و مستمر و تظاهرات خیابانی وسیع و سراسری با پیشگامی روحانیان در شبکة گستردة مساجد و محافل اسلامی، سرکوب خونین مردم را بی‏ اثر ساخت
به‌رغم حمایت کامل آمریکا و انگلیس و قدرت‏های غربی از رژیم شاه، کنترل کشور از دست مقامات سیاسی و نظامی رژیم سلطنتی پهلوی خارج و در زمان کوتاهی، پایه‌های اقتدار نظام وابسته شاهنشاهی سست و منجر به فرار شاه شد.
روز 26 دی 1357، محمدرضا پهلوی از کشور گریخت و در نخستین ایستگاه آوارگی بدفرجام به مصر رفت، درحالی‌که حتی بسیاری از نزدیک‏ترین حامیانش نیز از پذیرفتن او در سرزمین خود، بیم داشتند. پس از فرار شاه، مردم سراسر ایران با آمدن به خیابان‏ها و پایکوبی و شادمانی و پخش گل و شیرینی، این پیروزی بزرگ را جشن گرفتند.
«فرار سوم» در سلطنت پهلوی نه از جنس فرار موقت دوم در مرداد 1332 که از سنخ فرار اول رضاشاه در شهریور 1320 بود. این فرار، بازگشتی نداشت.
پس از فرار شاه، در پیام رهبر انقلاب اسلامی ملت ایران، امام خمینی(ره)، خطاب به «عموم ملت شریف و شـجـاع ایـران» چنین آمد: «فرار محمدرضا پهلوی را که طلیعة پیروزی ملت و سـرلوحه سعادت و دست یافتن به آزادی و اسـتـقـلال اسـت بـه شـمـا ملت فداکار تبریک عرض می‏کنم. شمـا ملـت شجـاع و ثـابـت قدم به ملت‌هـای جهـان ثـابـت کـردید که با فـداکـاری و استقامت، می‏توان بر مشکلات، هرچه باشد، غلبه کرد و به مقصـد، هـرچـه دشوار باشد، رسید. گـرچه این ستمگر با دست آغشته به خون جوانان ما و جیب انباشته از ذخایر ملت، از دست ما گریخت ولـی بـه خـواسـت خـداونـد متعـال به‌زودی بـه مـحاکمه کشیده خواهد شد و انتقام مستضعفین از او گرفته خـواهـد شـد».
امام خمینی(ره) همچنین در 26 دی ماه 57، روز فرار شاه از ایران، گفتند: «خروج شاه نخستین مرحلة پیروزی ملت ماست و ما مشکلات زیادی در پیش داریم و ملت ما باید بداند که مجرد رفتن شاه، پیروزی نیست بلکه طلیعة پیروزی است.»
ایشان خطاب به ملت ایران اظهار داشتند: «شاه رفت و رژیم شاهنشاهی فروریخت. دزدان بیت‏المال سرمایه‌ها را خارج کردند و یکی پس از دیگری گریختند. اینان رفتند و آشفتگی‏ها و خرابی‏های بسیاری را بر جای گذاشتند که با خواست خدا و همت ملت باید ترمیم شود؛ گرچه سال‌ها طول خواهد کشید.»
پادشاه فراری در نخستین مرحله از آوارگی بدون بازگشت خود، درحالی‌که هنوز ظاهراً و رسماً شاه ایران محسوب می‏شد، وارد آسوان مصر شد و هنگام ورود به مصر مورد استقبال رسمی و تشریفاتی انورسادات، نخستین رئیس‌جمهوری عربی هم‌پیمان با رژیم اشغالگر قدس، قرار گرفت. شاه پس از یک هفته اختفا در هتلی در یک جزیرة مصنوعی در وسط رود نیل، در دوم بهمن 1357 به مراکش رفت. گرچه شاه به دعوت پادشاه مراکش به آن کشور رفت ولی در «رباط» از آن تشریفات رسمی که در مصر به عمل آمد خبری نبود. ملک حسن پس از دیداری کوتاه و رسمی با شاه، وی را به کاخی در حومة پایتخت انتقال داد. بعد از 67 روز درحالی‌که سلطنت پهلوی رسماً در ایران منقرض شده بود و در طول این مدت اکثر درباریان و اطرافیان شاه به‌تدریج او را رها کرده و رهسپار اروپا و آمریکا شده بودند، اینک شاه مخلوع که درسومین فرار بزرگ پهلوی‏ها از کشور با سومین همسرش فرح ديبا، تنها مانده بود، به همراه جمعی از خدمه باقیمانده مجبور به ترک مراکش شد.
شاه تصمیم داشت رهسپار آمریکا شود اما مقامات آمریکایی در آن زمان به‌دلیل اوجگیری بحران سیاسی در روابط تهران و واشنگتن، پذیرایی از وی را به ضرر خویش می‏دانستند و منتظر تحکیم قدرت عوامل نفوذی آمریکا در دولت موقت پس از انقلاب بودند.
شاه سابق در شرایطی که نتوانسته بود کشوری را به‌عنوان پناهگاه بیابد، به پیشنهاد دوستان آمریکایی خود، راکفلر و کیسینجر، مجبور شد به جزایر«باهاما» در آمریکای مرکزی، برود. این سفر با هواپیمای اختصاصی پادشاه مراکش صورت گرفت. در فرودگاه باهاما هیچ‌یک از مقامات دولتی حضور نیافتند. شاه آواره، همسرش و یک پیش‌خدمت به یکی از جزایر و بقیة همراهان به جزیره‏ای دیگر برده شدند. در طول70 روز اختفا، به شاه مخلوع اجازه خروج از جزیره داده نشد. شاه سابق سپس با یک هواپیمای کرایه‌ای از باهاما راهی مکزیک شد و درحومه مکزیکوسیتی در یک ویلای به‌شدت محافظت شده، به‌مدت 4ماه مخفی شد.
در شرایطی که آمریکایی‏ها می‏پنداشتند با تثبیت قدرت دولت موقت لیبرال، خطری جدی و فوری منافع آنان را تهدید نخواهد کرد و دوستان آمریکا در دولت موقت مراقب واکنش‏های احتمالی خواهند بود و شرایط را کنترل خواهندکرد، اعلام شد که دولت کارتر با سفر شاه جنایتکار و تحت تعقیب ملت ایران به آمریکا، به خاطر مقاصد بشردوستانه و صرفاً با هدف معالجه بیماری‏اش موافقت کرده است.در شرایطی که در ایران، خاطره سفر قبلي شاه در مرداد 32 و بازگرداندن وی توسط آمریکا و انگلیس زنده شده بود، در 30مهر1358، شاه مخلوع بیمار در بیمارستانی در نیویورک بستری شد. سفارت آمریکا در تهران تسخير و پس از کشف اسناد محرمانه جاسوسی و مداخلات غیرقانونی اعضای آن در امور داخلی ایران توسط دانشجویان «لانة جاسوسی آمریکا» نامیده شد.
دانشجویان که ابتدا فقط در ساختمان سفارت قصد تحصن اعتراضی داشتند، اعلام کردند که از 28 مرداد سال 1332 به بعد به‌مدت 25 سال ملت ایران گروگان دولت آمریکا بوده و شاه به پشتوانه آمریکایی‏ها جنایات خود را انجام داده است و اكنون ملت ایران تعدادی از عوامل آمریکا را به گروگان گرفته تا با مجبور ساختن آمریکا به تحویل شاه جنایتکار، از گروگانگیری خونین و دوبارة ملت ایران جلوگیری کند.
شاه مخلوع 54 روز بعد از بستری بودن در بیمارستان نیویورک، با یک هواپیمای نیروی هوایی آمریکا به تگزاس برده شد و پس از چند ساعت به آپارتمانی در پایگاه نظامی«لک لند» انتقال یافت. مقامات آمریکایی به‌دلیل عواقب ناشی از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران، شاه مخلوع را در 24 آذر 1358با هواپیمای نیروی هوایی آمریکا به پاناما در آمریکای مرکزی بردند و وی را در یک پایگاه در جزیره‌ای به‌نام «کونتادورا» مخفی ساختند.
شاه و ملکة مخلوع پس از 100روز اختفا در پاناما، هراسان از احتمال استرداد به دولت ایران به دعوت مجدد انور سادات، روز سوم فروردین 1359 به قاهره گریختند. این بار نیز در فرودگاه مصر استقبال رسمی نمایشی و مضحکی از شاه سابق به عمل آمد و چند روز بعد نیز به وی پناهندگی سیاسی داده شد.
شاه سابق در آخرین مصاحبه قبل از مرگش در مصر، در خرداد 1359 با «کاترین گراهام» مدیر مؤسسه واشنگتن پست، از بی‌اعتنایی رهبران دولت‌های مختلف جهان که در دوران آوارگی‏اش مایل به پذیرفتن وی در کشورهایشان نبودند و نیز از فرصت‌طلبی دولتمردان آمریکایی و انگلیسی، اظهار تأسف کرد.