سخنراني سيدمحمدكاظم موسوي بجنوردي در نشست تخصصي حزب ملل اسلامي

با سلام به حضار محترم و سپاسگزاري از برگزاركنندگان اين همايش و مسئلت از پروردگار متعال كه در اين ماه پربركت رمضان توفيق طاعت و تقرب به همه ما عنايت فرمايد. از من خواسته شده كه راجع به حزب ملل اسلامي مطالبي را به عرض حضار محترم برسانم. اين حزب در سال 1341 با هدف سرنگوني رژيم وابسته سلطنتي و تشكيل حكومت اسلامي ايجاد گرديد. اين كه برنامه حزب چه بوده و چگونه مي‌خواسته است حكومت اسلامي را برقرار سازد سخن را به درازا خواهد كشيد، فقط مي‌توان بدين نكته اشاره كرد كه رژيم شاه  هرگونه فعاليت سياسي مخالف را به شدت سركوب مي‌كرد و تحت هيچ شرايطي اجازه نمي‌داد فرد يا گروه و حزبي با سياستهاي شاه و يا با رژيم سلطنتي مخالفت نمايد و يا حتي در اين گونه موارد اعلام نظر كند. از اين رو حزب ملل اسلامي به عنوان يك سازمان مخفي شروع به فعاليت كرد و چون مجبور بود موجوديت و فعاليتهاي خود را كاملاً زيرزميني نمايد، ناگزير روش مبارزه مسلحانه را براي سرنگوني رژيم سلطنت اتخاذ نمود. شايد اين پرسش مطرح شود كه زيرزميني شدن و مبارزه مسلحانه چه نسبتي و يا چه تلازمي با هم دارند. پاسخ بدين پرسش اساسي اين است كه اگر حزب و يا گروهي مجاز به فعاليت علني باشد طبعاً مي‌تواند با جلب نظر مردم و با تكيه و پشتيباني اكثريت، به مبارزه صرفاً سياسي بپردازد و طبعاً از لحاظ سياسي و اخلاقي مجاز به مبارزه مسلحانه نخواهد بود. اما وقتي فعاليت علني غير مجاز شمرده شود و هيچگونه آزادي براي گروه و حزب مخالف وجود نداشته باشد و در واقع آزادي بيان و عقيده از بين رفته باشد راهي به جز مبارزه مسلحانه باقي نمي‌ماند. البته براي اتخاذ روش مبارزه مسلحانه شرايط ديگري نيز ‌بايد وجود داشته باشد. از جمله اين كه اكثريت قاطع مردم با رژيم حاكم مخالف باشند و خواهان تغيير رژيم باشند و نيز ‌بايد شرايط ذهني جامعه پذيراي يك چنين حركتي باشد. اما با توجه به اين كه در دهه چهل شمسي در سراسر دنيا يعني در بسياري از كشورهاي آسياي جنوب شرقي و در كشورهاي امريكاي جنوبي و تعدادي از كشورهاي آفريقايي مبارزات مسلحانه وجود داشت و در واقع دوره مبارزات رهايي بخش عليه امپرياليسم و عوامل داخلي آن در جريان بود و از سوي ديگر بين شرق و غرب، يعني بين جهان كمونيستي و جهان سرمايه‌داري تضاد و جنگ سرد برقرار بود، طبعاً آتش مبارزات رهايي‌بخش در شكل مبارزات مسلحانه شدت گرفته بود و اردوگاه شرق نيز از مبارزات رهايي بخش ضد امپرياليستي حمايت مي‌كرد. از اين مقدمه مي‌خواهم نتيجه بگيرم كه در فضاي ذهني مردم ايران در دهه 40 شمسي مسأله مبارزه مسلحانه مورد قبول بود و به مبارزين انقلابي اين حق را مي‌دادند كه در مبارزه، به استراتژي مسلحانه روي آورند. به ويژه اين كه رژيم استبدادي شاه با كمك سازمان امنيت مخوفي كه تشكيل داده بود با مبارزين با خشونت زياد برخورد مي‌كرد و در واقع مبارزين و مخالفين رژيم استبدادي و وابسته سلطنتي راهي جز مبارزه مسلحانه و زيرزميني نداشتند. بدين دلايل حزب ملل كه يك سازمان زيرزميني بود، روش مبارزه مسلحانه را براي نخستين‌بار در ايران مطرح كرد و براي سرنگوني رژيم سلطنتي برنامه مدوني عرضه داشت ودر محور چنين انديشه‌هايي، جوانان پاك را به همكاري و ايثار و فداكاري دعوت نمود. اين حركت در آن زمان چنان وحشتي در رژيم شاه به وجود آورد كه افراد دستگير شده حزب ملل اسلامي در دادگاه نظامي بدوي و تجديد نظر به اعدام و حبس‌هاي دراز مدت محكوم شدند و حتي گفته شد كه هيچ گروهي تا آن تاريخ با چنين محكوميت‌هاي سنگيني، آن هم نسبت به جواناني كه هنوز دست به هيچ  عمل مسلحانه‌اي نزده بودند مواجه نشده بود. فعاليت حزب ملل اسلامي در سه مرحله استراتژيك تعريف شده بود: مرحله ازدياد و تعليم كه دوره تشكيل هسته‌هاي حزبي و آموزش اعضاي حزب در ابعاد ايدئولوژيك و سياسي و ايجاد روح انقلابي و ايثار و جانبازي بود. مرحله دوم كه مرحله استعداد بود، تشكيلات نظامي حزب پديد مي‌آمد و آموزشهاي ويژه‌اي به بخش نظامي حزب داده مي‌شد و اسلحه و مهمات براي آغاز يك مبارزه دراز مدت مسلحانه فراهم مي‌گشت و بالاخره مرحله سوم، مرحله ظهور يا تماس توده‌اي بود كه حزب در آن مرحله اعلام موجوديت مي‌كرد و اهداف و نظرات انقلابي خود را با مردم در ميان مي‌گذاشت و از هر طريق ممكن، كه به سرّي بودن تشكيلات لطمه نمي‌زد، تماس با مردم را حفظ مي‌كرد و همزمان با اين امر مبارزه مسلحانه را براي تضعيف و از بين بردن نيروي نظامي و سركوبگر رژيم شاه آغاز مي‌كرد. در خاتمه بايد به عرض حضار محترم برسانم كه تأثير حزب ملل اسلامي به گونه‌اي بود كه بعد از كشف حزب و محبوس شدن اعضاي آن، هر حزب و گروه ديگري كه تشكيل گرديد، همه به تبعيت از حزب ملل اسلامي روش مبارزه مسلحانه را در پيش گرفتند و به اعتقاد بنده يكي از دلايل تضعيف رژيم شاه همين مبارزات ايثارگرانه انقلابيون بود كه در نهايت به رهبري امام خميني (ره) به پيروزي قطعي و سقوط رژيم سلطنتي راه سپرد و به نتيجه رسيد.
والسلام‌عليكم و رحمة‌الله و بركاته