خبرنگاري که سوگلي شاه شد!

هوشنگ انصاري متولد 1306 در اهواز بود، نام‌خانوادگي او در واقع «مستمند شيرازي» بوده است. پدر انصاري در بانک ملي سمت تحويلداري داشت. او پسر خود را به مدرسه آمريکايي‌ها در اصفهان فرستاد. هوشنگ انصاري بعد از گرفتن ديپلم راهي آمريکا شد و بعد از ثبت نام در يکي از دانشگاهها به شغل عکاسي و خبرنگاري پرداخت. براي مطبوعات محلي خبر و عکس تهيه ميکرد و از اين راه زندگي خود را مي‌گذراند. در آمريکا رشته اقتصاد را به پايان رساند و بعد از آمدن به ايران در کنار يکي از بازرگانان معروف به نام نمازي مشغول به کار شد. در سال 1334 به نمايندگي تجارتخانه نمازي که دفتري در ژاپن داشت به توکيو رفت. او ضمن کار در دفتر نمايندگي نمازي با سفارت ايران هم ارتباط داشت و راهنماي کساني شد که براي ماموريت يا کار به ژاپن ميرفتند.
بعد از سفري که شاه به ‌ژاپن‌ داشت، انصاري به ايران آمد و چون شاه قبلا سفارش او را کرده بود، سريع وارد مشاغل مهمي شد. او در کنار تمام اينها در کارخانه خصوصي «فخر ايران» فعاليت ميکرد و توانست به يکي از شرکاي با نفوذ آن کارخانه تبديل شود و بعد از آن به معاونت وزارت اقتصاد ارتقا يافت و از آنجا به وزارت خارجه منتقل شد. غلامعباس آرام وزير امورخارجه، او را براي يک ماموريت کوتاه سياسي به‌عنوان سفير فوقالعاده به کشورهاي آفريقايي فرستاد که سفرش بيش از دو ماه طول نکشيد و از آنجا بود که به مقام سفارت ايران در پاکستان منصوب شد. هوشنگ انصاري در سال 1345 به ايران احضار شد و با رفتن سرلشگرپاکروان از «وزارت اطلاعات و جهانگردي» ‌توانست جاي او را بگيرد و «وزيراطلاعات و جهانگردي» ‌شود و باز هم از آنجا به‌عنوان سفير ايران در آمريکا منصوب شد. تمام اين مشاغل فقط کم‌تر از دو سال به او واگذار شد. انصاري با هوش و ذکاوت خاص خود توانست داراي حسابهاي بانکي ميلياردي، ‌جزيره و هواپيماهاي شخصي، مشاوريني مانند هنري کيسينجر‌ وزير امورخارجه پيشين آمريکا و همچنين صاحب شرکتهاي معتبر شود و در اروپا و آمريکاي لاتين به کارخانه سازي و کشاورزي بپردازد.
دوران سفارت هوشنگ انصاري در آمريکا؛ مانند وزارتش در اطلاعات و جهانگردي زود به پايان رسيد. شاه‌ او را از آمريکا فرا خواند. انصاري در کابينه جديد هويدا به‌عنوان وزير امور اقتصادي معرفي شد و در ترميم کابينه‌ هويدا، وزارت امور اقتصاد و دارايي را بر عهده گرفت. او که فرصت نکرده بود برنامه رونق کار مطبوعات ايران را در «وزارت اطلاعات و جهانگردي» پياده کند، ماموريت يافت وسايل پيشرفت صنايع ايران را فراهم کند. ‌انصاري به خاطر روابط نزديک خود با بازرگانان و صاحبان صنايع سرشناس آمريکا‌، مشغول کارهاي اقتصادي و پول‌ساز بود.
او از سال 1355 به دنبال نخست وزيري بود و به اين دليل بين او و جمشيد آموزگار اختلاف پيش آمد و از هم انتقادات زيادي مي‌کردند. در سال 1356 که شاه زير فشارهاي خارجي و داخلي ناچار شد خود را با برنامههاي کارتر ‌‌-رئيس‌جمهور آمريکا- همراه کند و در ايران فضاي باز سياسي به وجود آورد، دو نفر کانديداي اجراي اين برنامه بودند و با استعفاي هويدا همه او را نخست‌وزير آينده ايران مي‌دانستند؛ ولي در لحظات آخر، جمشيد آموزگار از رقيب خود پيش افتاد و انصاري در کابينه آموزگار همان سمت سابق «وزير اقتصاد» را به عهده گرفت و بعد از مرگ اقبال، مدير عامل شرکت ملي نفت شد.
وقتي هوشنگ انصاري بعداز درگذشت دکتر منوچهر اقبال به‌عنوان مدير عامل و ‌رئيس هيات ‌مديره‌ شرکت نفت انتخاب شد، همه پيش‌بيني مي‌کردند او که در جوش‌دادن معاملات بزرگ استاد بود، قردادهاي مهمي با شرکت‌هاي نفتي بزرگ جهان منعقد خواهد کرد؛ اما ابتکار وي در مورد بستن قرارداد با شرکت بزرگ نفتي «اکسون» با وجود خوش‌بيني همه جانبه دست‌اندرکاران با شکست رو‌به‌رو شد. انقلاب تازه شروع شده بود و خارجيان اعتمادي به ثبات وضع ايران نداشتند. اين را در آغاز فقط عده‌ کمي مي‌دانستند؛ ولي هوشنگ انصاري يکي از تعداد معدودي بود که اين موضوع را فهميده بود. او‌ در اوايل سال 1357 در خانه شخصي خود در حصارک شميران زندگي مي‌کرد و در آن روزها از بيماري قلبي رنج مي‌برد. در آبان 1357‌به هوشنگ انصاري ماموريت داده شد که براي امضاي قرداد نفتي به پاريس برود؛ او همان‌جا بستري شد و با اين‌که شاه تاکيد کرد‌ براي استراحت و معالجه به ايران بيايد؛‌ با اطلاع داشتن از اوضاع، براي ادامه معالجه به آمريکا رفت و به طور کلي مقيم آن‌جا شد.