اسنادی درباره کتاب گنجینه دانشمندان، نوشته حجت الاسلام والمسلمین محمد شریف رازی به روایت اسناد ساواک
اخیراً مرکز بررسی اسناد تاریخی، بخشی از اسناد کتب ممنوعه را که بیش از ششصد سند است، در اختیار محققان، مورخان و پژوهشگران تاریخ معاصر قرار داده است. در سال گذشته، فصلنامه «مطالعات تاریخی»، مقاله مفصلی را پیرامون «کتب ممنوعه» منتشر کرد. و در ایام یومالله 22 بهمن 1388در برنامه سیمای جمهوری اسلامی طی ده روز، هر روز یک یا چند کتاب بر اساس همین اسناد، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. با توجه به دسترسی به اسناد مزبور، بر اساس اصل کتاب و معرفی نویسنده، توضیحاتی را لازم دانستند. اصل اسناد، را ضمیمه متن قرار داده تا به اهمیت کار محققان و مترجمان در آن روزگار اختناق و استبداد و تأثیر کار در متن جامعه، وحشت و ترس ساواک از نشر این قبیل آثار و بیان بخشی از تاریخ فرهنگی دهههای 30-1350، در حد امکان و توان، زوایای پنهان تاریخ انقلاب اسلامی روشن گردد. قبل از هرچیز، باید از مرکز بررسی اسناد تاریخی به دلیل «ارائه سند» و «تقویت بنیان تاریخنگاری معاصر» سپاسگزاری نمود. زندگینامه آیتالله حاج شیخ محمدشریف رازی شیخ محمدشریف رازی، در ماه رمضان سال 1340 هـ .ق (1301خورشیدی) در شهر ری دیده به جهان گشود. تا سیزده سالگی در پرتو تربیت پدرش ملاعلیجان که از ذاکرین اهل بیت(ع) بود- پرورش یافت و علاوه بر آن، تحصیلات جدید را تا حدود متوسطه ادامه داد. در سال 1353 ق پدر خود را از دست داد و بر اثر فشار زندگی و محرومیتهایی که به واسطه فوت پدر برای وی و خانوادهاش به وجود آمده بود، از همان زمان همراه تحصیل، به کار و فعالیت برای امرار معاش پرداخت. در هفده سالگی، با تشویق و ترغیب مرحوم آیتالله شیخ محمدتقی بافقی[1] که در آن زمان به صورت تبعیدی در شهر ری زندگی میکردند- به قم مهاجرت نمود. در آن زمان با وجود استبداد و خفقان رضاخانی، وی به تحصیل علوم دینی پرداخت و مقدمات و ادبیات را از اساتید آن زمان حوزه، مانند آیتالله ادیب تهرانی فرا گرفت. همچنین سطوح عالی را نزد اساتید بزرگی مانند امام خمینی، آیتالله سیدشهابالدین مرعشی نجفی، آیتالله سیدمحمد رضا گلپایگانی و آیتالله مجاهدی آموخت. در سال 1362 ق به نجف عزیمت کرد و از محضر درس مرحوم آیتالله اصفهانی، آیتالله شیخ غلامحسین اردبیلی و بعضی دیگر از اساتید نجف اشرف آن زمان، کسب فیض نمود. وی از زمان ورود آیتالله سیدحسین بروجردی تا سال 1374 ق، به علت مبارزه با رژیم پهلوی و تلاش برای برقراری حکومت اسلامی، دستگیر و زندانی گردید و سپس به کرمان تبعید شد. پس از آزادی در سال 1370 ق، دوباره به قم مراجعت نمود و به دستور آیتالله سید محمد حجت، آیتالله سیدصدرالدین صدر و آیتالله سید محمدتقی خوانساری، برای تشکیل حوزه علمیه شهر ری با آیتالله حاج شیخ علی اکبر برهان همکاری نمود و مدرسه برهانیه را تأسیس کرد. در سال1383 ق بنا به دعوت کتبی و شفاهی آیات عظام، به قم مراجعت نمود و تا پایان عمر، در همین شهر اقامت داشت. در خلال این سالها، به تألیف و تدریس مشغول بود و به جهت تحقیق و تبلیغ به نقاط مختلف ایران و برخی کشورهای دیگر سفرهای متعددی کرد. عمده فعالیتهای وی، تألیف و ترجمه کتب بسیاری در موضوعات متنوع، به ویژه تاریخ، تراجم و شرححال بزرگان شیعه و به ویژه معاصرین بوده است. معروفترین اثر وی، کتاب گنجینه دانشمندان است. تألیفاتی که از وی و در زمان حیاتش منتشر شده، به شرح زیر هستند: 1. رسالهای درباره امامزاده داود تهران (1360ق.). 2. مقدمه و تعلیقات تنزیه المقمیین شیخ ابوالحسن عاملی (1363ق.). 3. رساله التقوی و ما ادریک ما التقوی درباره زندگانی و مجاهدتهای شیخ محمدتقی بافقی (1365ق.). 4. زندگانی حضرت عبدالعظیم الحسنی و امامزادگان مجاورش (1366ق.). 5. آثارالحجه یا دائرة المعارف حوزه علمیه قم در سه جلد (1374ق.). 6. بستانالرازی در علم کلام و فقه و اخلاق به زبان عربی (1385ق.). 7. چرا شیعه شدم؟ در اثبات حقانیت مذهب تشیع. 8. تحفه قدسی در علائم ظهور حضرت مهدی(عج) 9. ترجمه جلد سوم الکنی و الالقاب تألیف محدث حاج شیخ عباس قمی به نام مشاهیر دانشمندان 10. ترجمه درالثمین تألیف علامه طبسی به نام گوهر وزین 11. تعلیقات و اخراج مصادر وسائل الشیعه شیخ حرعاملی و توضیح اشارات جلد سوم آن از اول کتاب العتق تا آخر دیات و شرح رجال آن که در پنج جلد به چاپ رسیدهاست. 12. تعلیقات اجازات بحارالانوار علامه مجلسی در شش جلد. 13. تعلیقات و اخراج مصادر مکاتیب الائمه(ع) در دو جلد. 14. رساله برهان در خدمات و شرح زندگی مرحوم حجتالاسلام برهان. 15. زندگی عالم مجاهد آیتالله کاشانی.16. گنجینه دانشمندان درباره شرح زندگی علمای حوزه در نه جلد. 17. ترجمه جلد ششم الغدیر در دو جلد (1404ق.). 18. ترجمه پنج جلد از تفسیر شریف مجمع البیان. 19. کربلایی کاظم حافظ کل قرآن. 20. شرح زندگانی و مشایخ و اساتید مرحوم آیتالله شیخ محمدحسین نجفی عاملی. 21. اختران فروزان ری و طهران (1412ق.) 23. کرامات الصالحین. آیتالله حاج شیخ محمدشریف رازی، در شب سوم شعبان سال 1416 ق (1374ش) سکته کرد و سرانجام پس از عمری تلاش و مجاهدت در راه معرفی دین اسلام و اشاعه معارف آن و ثبت تاریخ حوزههای علمیه، در روز بیست و پنجم فروردین 1379ش مصادف با شب تاسوعای 1421ق در 79 سالگی دار فانی را وداع گفت و به سوی دیدار معبود شتافت. سیری در کتاب دانشمندان اسلامی دانشمندان اسلامی، ج8، حجه الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد شریف رازی، تهران، اسلامیه، ج1، 1352 بررسی تاریخ قم، مدنیت قم به دست علماء و دانشمندان. مدارس قم: فیضیه، رضویه، مهدی قلیخان، حجتیه، مهدیه بررسی روات و محدثین قم که افزون از 120 نفر است. فقها و دانشمندان نامی قم از قرنهای پیشین تاکنون. مراجع برجسته جهان تشیع در نجف اشرف، قم، مشهد، تهران، فقها، مدرسین، مفسرین برجسته، علماء، ائمه جماعات، وعاظ استانها و شهرهای مختلف ایران. تاریخ اصفهان، سادات و امامزادگان اصفهان، مراجع بزرگی که از اصفهان برخاستند ... مازندران، بقاع متبرکه استان... نوابغ بهبهان، تبریز، مساجد تبریز و تکایا که محقق محترم بیش از 220 مسجد را نام میبرد. بقاع و مزارات تبریز، دانشمندان تبریز. تهران، بررسی اجمالی از اوضاع جغرافیائی و تاریخی تهران، مساجد تهران، مزارات تهران، دانشمندان تهران و حومه آن، تهران و شهرری. پژوهشگر پرتلاش افزون از 270 مسجد را در تهران نام میبرد. تکایا و حسینیهها را به صورت مستقل بررسی میکند. مراجع و علمای دویست سال اخیر در پایتخت. بررسی علما و مساجد جهرم، خلخال، کرمان، زنجان و ... . دانشمند محترم نگاهی به عتبات عالیات دارند. در بررسی شهر سامره که از شهرهای عراق و قبلهگاه شیعیان و مشهد امامین (ع) هادی و امام عسکری (ع) است و تاریخ این مرکز در دوران گذشته، تا دوران مرجعیت آیتالله حاج میرزا حسن شیرازی صاحب فتوای تنباکو. بررسی استان فارس، خاصه شیراز که افزون از 52 مسجد دارد و مدارس علمیه آن در تاریخ اسلام و ایران جایگاه خاصی داشته و دارد. مراجع، فقها، فلاسفه، حکماء و شعرایی که از این خطه برخاستهاند. طالقان یکی از مشهورترین شهرها و مناطق ایران است که همواره عالمان و مردم آن در تاریخ ایران و اسلام نقش برجسته داشتهاند. نگاهی به افغانستان و کابل. نفس علمای بزرگ «کابلی» در تاریخ تشیع، حضورشان در افغانستان، نجف، ایران و هند. کربلا از جمله قبلهگاه شیعیان جهان و مرکز دینی در نشر معارف اسلامی. گرگان و شهرهای دیگر مدینه طیبه... مشهد مقدس، همدان و نهاوند... کرمانشاه و یزد... و نهایت آنکه سراسر ایران و این مجموعه در سال 1352-1354 منتشر شد. محقق محترم با وجود سانسور شدید، اسلام ستیزی در جامعه، دستگیری و زندان بودن بسیاری از عالمان و فقها و دانشمندان اسلامی سعی نمود «سربازان مکتب اسلام» را معرفی کند و در حد توان، امکان و موقعیت زمانی، توانست دین خود را ادا کند. آنچه ساواک را پس از انتشار کتاب، آن هم پس از پنج، شش سال برانگیخت، حساسیت نسبت به حضرت امام خمینی بود. محقق محترم با نامهای مستعار از امام و گاه شخصیتهای دیگری که زندان و تبعید بودهاند، نام برده است. از جمله در چهار درباره مورد آیتالله سید ابوالحسن طالقانی و آیتالله سید محمود طالقانی آمده است. جلد نهم پس از پیروزی انقلاب اسلامی به چاپ رسید، (1370) که در آن به صورت مشروع، پیرامون مرحوم آیتالله سید شهابالدین مرعشی نجفی، علامه محمدتقی جعفری، حجه الاسلام حاج شیخ حسین انصاریان، آیتالله سید محسن حکیم و بسیاری از علماء و افاضل، خاصه آنها که از عراق به ایران مهاجرت یا در دوران ستمشاهی امکان ارائه زندگینامه آنها وجود نداشت. اخیراً جلد سوم کتاب مزبور در چاپخانه اسلامیه چاپ و جهت اجاره به شماره ثبت به کتابخانه ملی ارائه شده است. وزارت فرهنگ و هنر پس از بررسی مندرجات آن درباره مطالب صفحه 271 که حاوی ؟؟؟؟ بوده است و جای نام روح الله خمینی نیز نقطهگذاری شده، از نظر ساواک کتاب فوقالذکر 9/6/57 موضوع: کتاب گنجینه دانشمندان کتاب (گنجینه دانشمندان) که در هفت مجلد در چاپخانه اسلامیه تهران چاپ شده و با شماره 278 تاریخ 11/3/53 در دفتر مخصوص کتابخانه ملی تهران که مرجع صدور اجازه انتشار و ثبت کتابهای چاپی است ثبت شده. این کتاب، شرححال مراجع، علما و به طور کلی روحانیونی را در بردارد و از ظواهر امر پیداست که مؤلف از این طریق پول خوبی کسب کرده است، زیرا در این کتاب به شرححال افرادی برمیخوریم که فاقد صلاحیت علمی هستند، ولی در مورد آنان بسیار قلمفرسایی شده و معلوم است که مؤلف این کتاب هفت جلدی، قبلاً به خدمت این گونه افراد رسیده است. بیش از هر چیز نظر خواننده را به سوی خود معطوف میدارد، اصلاحاتی است که با قلم معمولی و بعد از چاپ در برخی از صفحات رخ داده است. با امعان نظر، این مطلب محرز میگردد که اینگونه اصلاحات، فقط مربوط به یک نفر، آن هم خمینی است. شیخ شریف رازی، مؤلف این کتاب، در جلد اول در ترجمه احوال مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری، وقتی که از شاگردان وی نام میبرد در ردیف بیست و هشتم از خمینی با عبارت «حضرت آیتالله العظمی خمینی، ج1، ص291) یاد میکند و صریحاً یادآور میشود که در جلد دوم کتاب گنجینه دانشمندان، شرح حال شاگردان آن مرحوم (از جمله خمینی) را ذکر خواهد کرد. با فرصت کوتاهی که در چند نوبت به دست آمد، با مراجعه به کتابفروشیها، هفت جلد از کتاب فوق را مرتجلاً از نظر گذرانید و به این مطلب واقف گردید که مؤلف به هنگام چاپ کتاب، هر جا که میخواسته نامی از خمینی ببرد، از القاب خاص استفاده نموده، ولی به جای اسم وی چند نقطه گذارده است و بعد از چاپ (ممکن است قبل از انتشار یا بعد از صدور اجازه انتشار) به جای نقطهها، اسامی خاص را در کتاب نوشته است که ذیلاً از جلد دوم کتاب، فقراتی به شرح زیر به عرض میرسد: 1-در صفحات 96- 118- 129 آیتالله... (بعداً به جای نقطه موسوی نوشته شده که منظور خمینی است، زیرا وی از سادات موسوی است.) 2- در صفحات 140- 144و 145 آیتالله عظمی مجاهد... (بعداً به جای سه نقطه موسوی یا حرف ی نوشته شده است.) 3- در صفحه 158 در شرححال یکی از علما آمده است: هم اسفار را از علامه حکمت آیتالله عظمی مجاهد... استفاده نموده که بعد به جای سه نقطه، کلمه (موسوی نوشته شده است و همه میدانند که غیر از خمینی، بیشتر در تدریس حکمت و فلسفه معروفیت داشته و دارد) 4- در صفحات 164-165 آیتالله عظمی مجاهد... (بعداً به جای سه نقطه، موسوی یا مجاهدی نوشته شده است.) 5- در صفحه 175 در شرححال آقای حاج سید محمدباقر سلطانی- که از مدرسین حوزه علمیه است و فرزند دوم ذکور خمینی، داماد وی است- نوشته شده: از طرف دیگر هم جناب سید الافاضل الکرام آقای احمد دومین برومند آیتالله العظمی... داماد معظم ایشان است. در اینجا نیازی به نوشتن کلمه موسوی احساس نکرده است. 6- در صفحات 178- 229- 230- 253- 276- 278 آیتالله... (بعداً به جای سه نقطه، موسوی نوشته شده است.) 7- صفحه 308 قسمتی از معقول (فلسفه و حکمت منظور است) را هم از آیتالله مجاهد... (به جای سه نقطه، حرف ی گذاشته است.) 8- صفحات 311 و 350 آیتالله یا آیتالله العظمی مجاهد... (بعداً جای سه نقطه، موسوی نوشته شده است.) 9- صفحات 356 و بالاخص مجاهد خ (که منظور از حرف خ، خمینی است.) چون اصلاحات یاد شده بعد از چاپ با قلم انجام شده، به یقین در مجلدات مختلف، تعابیر و القاب فوق نیز مختلف و غیر ثابت نوشته شده است، بدین معنی که در مجلدات مورد مطالعه اینجانب که به شرح فوق اصلاح شده، ممکن است در نسخههای دیگر مثلاً به جای کلمه موسوی، کلمه مجاهدی یا کلماتی از این قبیل برای گمراه ساختن اذهان نوشته شده باشد که البته در نزد اهل فن، منظور نویسنده از این همه طفره رفتنها مشخص و محرز است. نظریه شنبه- مطلبی که بایستی مورد مطالعه قرار گیرد، کیفیت صدور اجازه نشر این کتاب است و از دو حالت خارج نیست: یا اینکه مؤلف قبل از اصلاح، کتاب خود را به کتابخانه ملی ارائه نموده که نبایستی به آن اجازه انتشار داده میشد، زیرا دست نویسنده برای اصلاحات به جای سه نقطهها باز گذاشته شده یا اینکه بعد از اصلاح برای اجازه انتشار، تحویل کتابخانه ملی گردیده که آن هم نمیبایست منجر به صدور اجازه انتشار میشد. نظریه دوشنبه- مفاد خبر و نظریه شنبه مورد تأیید بوده. مقرر فرمایید در مورد کتاب مذکور، بررسی مجددی معمول و نتیجه را ابلاغ فرمایند. نظریه سهشنبه- با تأیید مفاد گزارش خبر و نظرات شنبه و دوشنبه برای بررسی مجدد روی مفاد کتاب، مورد بحث ضروری به نظر میرسد. نماینده نخستوزیری 1-کتاب گنجینه دانشمندان تألیف شیخ محمد رازی که در همه جای کتابها از خمینی با القاب و عناوین یاد کرده، ضمن معرفی مصطفی زمانی که یکی از روحانیون طرفدار خمینی و منحرف است، با اشاره به حوادث پانزده خرداد در قم اضافه کرده که این در زندگیاش رنجهای بسیار متحمل شده است. مقرر شد نسخ کتاب مذکور و سپاه شهربانی کشور جمعآوری گردد و پس از بررسی وزارت فرهنگ و هنر و اصلاح صفحات مورد نظر مجدداً منتشر گردد و اگر قابل اصلاح نبود، به امحای آن اقدام شود. مستخرجه از صورتجلسه کمیسیون بررسی مسائل روز مورخ 6/9/53، متشکله در وزارت اطلاعات. نماینده وزارت فرهنگ و هنر 12- در مورد بعضی از نویسندگان، حساسیتهایی است. اگر وزارت فرهنگ و هنر قبلاً آنها را بشناسد، کتابهای مربوط را بهتر و دقیقتر بررسی میکند. از جمله این نویسندگان، موسی صدر، سیدرضا صدر و حاج سید محمود طالقانی هستند که قرار است در کتاب گنجینه دانشمندان نوشته شریف رازی، بیوگرافی ایشان چاپ شود؛ همچنین در مورد مهندس بازرگان. سئوال وزارت فرهنگ و هنر این است که آیا میتوان آثار مهندس بازرگان را- که خلاف اصول و مصالح مملکتی نباشد به نام ایشان چاپ و منتشر کرد. گفته شد انتشار بیوگرافی سید موسی و سیدرضا صدر و سید محمود طالقانی به مصلحت نیست و در مورد مهندس بازرگان در جلسه آینده باطلاع اعضای کمیسیون خواهد رسید. نماینده نخستوزیری 1- در کتاب گنجینه دانشمندان که در سال 1353 شماره ثبت گرفته است، اسم خمینی به عنوان مجاهد در صفحات 111-156 و 158 ذکر و از او تمجید شده است. به اطلاع اعضای کمیسیون رسید که این کتاب پس از حل، اصلاح و بررسی مجدد، توزیع شده است و نام خمینی در صفحات یاد شده، حذف گردیده است. 5- کتاب آوای روزها نوشته محمدرضا حکیمی به علت چاپ تصویر خمینی، غیر قابل انتشار است و باید جمعآوری و معدوم گردد. این کتابها از اداره فرهنگ و هنر مشهد شماره ثبت گرفته است. قرار شد شهربانی کشور در جمع آوری کتاب یاد شده، اقدام کند. مرحوم حجهالاسلام شهید نوری به قلم آیتالله رازی: حاج شیخ فضل الله بن ملاعباس مازندرانی نوری الاصل طهرانی المسکن و المقتل و القمی المدفن، از اکابر علما و مجتهدین و اجلاء فقهاء و محدثین امامیه اوائل قرن چهاردهم هجری، خواهرزاده و داماد مرحوم خاتم المحدثین، حاج میرزا حسین نوری، صاحب مستدرک و از تلامذه طراز اول میرزای بزرگ شیرازی است. وی سالها در درس آن استاد بزرگوار حاضر بوده و تقریرات درسی او را به قید تحریر آورده است. پس از تکمیل تحصیلات علمیه به ایران مراجعت و سالها در تهران، حامل لوای ریاست مذهبی و تمامی اوقات او در ترویج احکام دینیه تدریساً و تألیفاً، مصروف و مصدر خدمات دینیه بسیاری بوده تا در اوائل مشروطیت و تبدیل اصول حکومت ایرانی در سیزدهم رجب 1327 هجری در تهران مصلوب و جنازه اش به بلده طیبه قم نقل و در صحن بزرگ حضرت معصومه علیهاسلام دفن شده است. مقبره اش معروف و مورد توجه اهل معرفت است. مرحوم صدر الافاضل در تاریخ وفاتش سرود: کفر دیدی چه کرد با اسلام ای عجل لااله الا الله اعلم عصر را به دار زدند در کجا؟ پایتخت شاهنشاه کفر شد آشکار و دین پنهان گشت اسلام خوار و علم تباه رفت منصور وار بر سر دار آنکه حق گفت و شد ز حق آگاه داد از خواب غفلت امروز آه از انتقام فردا، آه پی تاریخ این بلیه ز غیب گفته شد (الشهید فضل الله) آن بزرگوار، طبع روان و سرشاری داشت و به نوری تخلص میکرده است. از اشعار آن مرحوم به دستم نیامد. از تألیفات اوست: 1- تذکرةالغافل و ارشاد الجاهل که یکسال قبل از فوتش تألیف و منتشر شده است. وی در آنجا هدفش را مبین نموده و بعضی از حوادث را که بعداً وقوع یافت، پیش بینی کرده است. 2- صحیفه مهدویه که ادعیه حضرت ولیعصر را در آن جمع کرده است. مقبرهاش شبها مجمع عدهای از فضلاء و ادباء حوزه علمیه قم است. ابن انباری، اشعاری برای متنبی، شاعر معروف زمان سیف الدوله گفته است. زمانی که او را به دار آویختند، وزیر مذکور میگفت دوست داشتم مرا به دار زده بودند و این اشعار درباره من گفته شده بود. به راستی مناسب است این اشعار درباره این بزرگوار گفته شود، زیرا مصداق حقیقی آن است. علوت فی الحیوه و فی الممات لعمرک هذی احدی المعجزات ولم ار قبل جذعک قط جذعاً تمکن من عناق المکرمات ولما ضاق بطن الارض عن ان یضم علاک من بعدالوفات اصاروا الجو قبرک و استعادوا من الاکفان ثوب الصافیات ترجمه: در زندگانی بلند مرتبه و عالی مقام بودی و در مردن هم همچنین، به جانت سوگند که این یکی از معجزات توست و من ندیدم هرگز پیش از چوبه دار تو چوبی را که متکن باشد از حمل بزرگواریها و شرافتها. و هنگامیکه شکم زمین گنجایش در برگرفتن تو را نداشت، بعد از مرگت برای بلندی مقام تو، فضای آسمان را قبر تو قرار دادند و به جای کفنها، لباسی از نسیمهای روح افزا در بدن تو نمودند. زمانی ـ به قلم آیت الله زاری حجة الاسلام آقا شیخ مصطفی زمانی، از فضلاء بنام و نویسندگان عالیمقام حوزه علمیه قم است. وی در روز بیستم شعبان سال 1353ق در نجف آباد متولد شده و در حجر پدر و مادریکه اهل فضل و تقوا بودند، پرورش یافته است. وی در هفده سالگی در زادگاه خود، دروس ابتدایی را همراه کسب و کار آموخته و در آن اوان، مشغول به تحصیل علوم دینی گردیده است. زمانی تا دو سال در نجف آباد تحت نظر حضرت آیت الله آشیخ ابراهیم ریاضی، ادبیات را تکمیل و پس از آن عزیمت به قم نموده، سطح را در محضر جناب آقای ستوده، آقاحسین نوری، آقای اعتمادی و آقای آیت الله میرزا علی مشکینی به پایان رسانیده است. او از دروس خارج مرحوم آیت الله بروجردی سید حسین دو سال بهرهمند گردیده و متجاوز از هشت سال، از دروس خارج فقه و اصول آیت الله العظمی موسوی مقصود امام خمینی است استفاده کرده است. حوادث اخیر قم، وی را به نویسندگی و ایجاد رشد فکری میان طبقه جوان وادار کرد و به دلیل احساس مسئولیتی که وجود داشت، شب و روز جانفشانی کرد تا توانست در مدت کوتاه، آثار زیر را عرضه کند که هر کدام چندین مرتبه شده است. 1- ابراهیم بت شکن یا قهرمان توحید؛ 2- به سوی اسلام یا آئین کلیسا؛ 3- شیعه و زمامداران خودسر؛ 4- کودک نیل یا مرد انقلاب؛ 5- با ضعف مسلمین دنیا در خطر سقوط؛ 6- سلیمان و بلقیس؛ 7- آینده اسلام و امواج خطرناک؛ 8- نردبان ترقی؛ 9-نقش کلیسا در ممالک اسلامی؛ 10 اعتیاد های خطرناک؛ 11- مذهب و رهبران ما (ترجمهم المراجعات) 12- اسلام و بلاهای نوین؛ 13- قصه های قرآن؛ 14- طمعکاران کینه توز؛ 15- اسلام و تمدن جدید؛ 16- اسلام و خدمات اجتماعی؛ 17-امام علی صدای عدالت انسانی؛ 18- مردان پاک؛ 19- دختر وظیفه شناس؛ 20- مرگ سبز؛ 21- چرا رفوزه شدم؛ 22- کارنامه محمد (ص)؛ 23- داستانهای مصور اسلامی مرغ سلیمان، طوفان نوح، بابا آدم ننه حوا، لقمان حکیم، بهشت زمین، ادریس فضانورد، شتر صالح، گلستان آتش؛ 24- فروع دین؛ 25- اسلام از نظر یک مسیحی؛ 26- دوستیهای تلخ و شیرین؛ 27- پیشگوئیهای علمی و قرآن؛ 28- راه مبارزه با مشکلات پیمان زناشویی؛ 29- علی (ع) پیشوای مسلمین؛ 30- نقشههای استعماری و نقشه های شوم و 31- عشق و خودکشی. نوشتههای مخطوط ایشان: 1- تقریرات مکاسب آیت الله العظمی موسوی- مدظله 2- خودآموز کفایه یا حاشیههای توضیحی و 3- کنفرانس مذهبی لبنان (ترجمه المثل العلیا). نگارنده گوید: جناب آقای زمانی که افتخاری برای روحانیت معاصر و مخصوص شهرستان نجف آباد است، مانند حقیر و اغلب نویسندگان مذهبی، با مشکلات زندگی، حسادت اقران و قلمداران و دهها عوارض دیگر مواجه بوده، ولی چون مورد لطف و عنایت حضرت ولیعصر- عجل الله فرجه الشریف- و عمه گرامیش حضرت معصومه (س) است، آنها را تحمل نموده و در خدمات علمی و قلمی خویش موفق و پیروز است. طباطبائی ـ به قلم آیت الله رازی سید العلماء و المجتهدین، آیتالله فیالعالمین، آقای حاج آقا حسن بن آیتالله العظمی حاج آقا حسین طباطبایی قمی، از مشاهیر آیات عظام و فقهاء گرام معاصر است. ولادت معظم له در سال 1329 ق در نجف اشرف (سال فوت مرحوم علامه آخوند خراسانی) واقع شده و دوران کودکی را در عتبات عالیات گذرانیده است. در خدمت والد بزرگوارش به مشهد آمده و اولیات و سطوح معقول و منقول را در آنجا از علماء و مدرسین آستان قدس رضوی فرا گرفته است. او در سال 1347 هجری به مکه مشرف شده و در بازگشت، در اثر کسالت، مدت شش ماه به اصفهان رفته و از محضر مدرسین بزرگ آنجا استفاده نموده است. پس از آن در سال 1350به اتفاق والدش، به عراق عزیمت کرده و در نجف از محضر مرحوم آیت الله آقا میرزاحسین نائینی و بعضی دیگر بهرهمند شده و باز به مشهد مراجعت و از محضر والد بزرگوارش استفاده نموده است. سانحه مسجد گوهرشاد در سال 1354ق، در معیت والدش به کربلا تبعید گردیده و در آنجا نیز از آن مرحوم و اساتید دیگر نجف و کربلا بهرهمند شده است؛ ضمناً خود به تدریس سطوح نهائی (مکاسب و کفایه) پرداخته تا سال 1368 ق پس از فوت والدش، به قصد اقامت، مهاجرت به ارض اقدس رضوی و مشهد مقدس نموده و در مسجد گوهرشاد، به اقامه جماعت و تدریس خارج فقه و اصول پرداخته است. و صدها نفر از فضلاء و علماء آن سامان، از محضر و درسش استفاده نمودهاند تا سال 1383 قمری که قهراً به کرج آمده و تا حال حاضر در زاویه انزواء اشتغال به عبادت پروردگار دارد. نگارنده گوید: آقای قمی در عبادت و زهد و ورع، از اوتاد عصر خویش و در بسیاری از صفات، نسخه اول مرحوم والدش و دارای تعصب و غیرت دینی، دائم الذکر و التوسل، مدام به زیارت شریف عاشوراء و جامعه و غالباً شب زنده دار و مقید به نوافل یومیه، اوراد و اذکار مرتبه است. در دوره زندگانیاش، سوانح و خاطرات عجیبی دیده و به اجداد گرام تأسی نموده و از مصادیق آیه شریفه (و الصابرین فی الباساء و الضراء و الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس...) است. فرزند ارجمندش آیه الله زاده قمی حاج آقا محمود طباطبایی، از آقازادگان برومند و دانشمند معاصر و صاحب فضائل نفسانی است و برادران بزرگوارش آیتالله حاج آقا مهدی طباطبایی، مرحوم حاج آقا مهدی طباطبایی، مرحوم حاج آقا محمد طباطبایی (صاحب مسجد موزه آستانه فاطمیه قم)، حجة الاسلام حاج آقا باقر و حجة الاسلام حاج آقا تقی، همه از علماء بزرگ و آیات عظام و موصوف به فضل و تقوای معاصر هستند. ما تراجم آنها را در مجلدات 1، 2،4، 6 گنجینه نگاشتهایم. حجتی کرمانی ـ به قلم آیت الله رازی مرحوم حجة الاسلام و المسلمین حاج میرزا عبدالحسین کرمانی، از علماء بنام و محبوب خطه استان هشتم بوده است. وی در خانواده زرتشتی قدم به عرصه وجود گذارده و در اوان بلوغ، تحت تأثیر شکوه و سازندگی و حقانیت تعالیم اسلام قرار گرفته و در محضر مرحوم آیت الله حاج شیخ علی، عالم بزرگ آن روز (عموی مرحوم آیت الله حاج میرزا محمد رضا کرمانی) به آئین مقدس اسلام مشرف گردیده است. وی پس از چندی با مرحوم حاج شیخ علی به نجف اشرف رهسپار شده و بیش از بیست سال اقامت در عتبات عالیات و فراگرفتن علوم اسلامی و کسب کمالات معنوی، در زمان مرحوم آیت الله العظمی حائری (مؤسس حوزه علمیه قم)، رهسپار قم گردیده و سالیان درازی در قم اقامت داشته تا به درخواست اهالی کرمان و امریه آیت الله حائری، به وطن اصلی خود، شهر کرمان برگشته و در مسجد تاریخی ملک، به اقامه جماعت و ترویج احکام اسلام پرداخته است. نکته قابل توجه در زندگانی این عالم بزرگ این بود که به مصداق کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم مشی، روش و برنامه زندگی توکل، بیهوایی تقوا و پاکی، دستگیری از بیچارگان و مستمندان و پیروی عملی وی از تعالیم عالیه اسلام، مبلغی عملی و عینی برای اسلام بود. مردم کرمان به او علاقه و عشق فراوانی داشتند و او را به عنوان سلمان زمان میخواندند و هنگامی که پس از عمری پاکی و قداست و عبادت خالق و خدمت به خلق، در هفتم ذیقعده 1377 ق دارفانی را وداع گفت، شهر کرمان یک پارچه عزا و ماتم شد و مدت یکماه مجالس ختم و عزاداری برقرار بود. در آن هنگام دکتر ناظرزاده کرمانی که از شاگردان آن مرحوم بود، در یکی از روزنامههای معروف کشور با عنوان «سلمان زمان در گوشه کرمان از دنیا رفت»، مقاله مبسوطی در پیرامون خصایص اخلاقی و معنوی مرحوم حجتی کرمانی نوشت. معظم له دارای چهار پسر و پنج دختر بودند که دو نفر از پسران آن مرحوم از پدر پیروی نموده، در سلک روحانیت درآمدند و به حمدالله هر دو از زبدگان و برجستگان فضلاء عصر حوزه علمیه قم و روحانیت کرمان هستند. 1- حجةالاسلام جناب مستطاب، آقا شیخ محمدجواد حجتی کرمانی که از دانشمندان و افاضل نویسندگان به نام حوزه علمیه قم، در کرمان متولد شده، در حجر والد چنان پدری پرورش یافته است. وی مقدمات و ادبیات و قسمتی از سطوح را در مدرسه معصومیه کرمان از مرحوم والدش و آیتالله صالحی و دیگران فرا گرفته، آنگاه به قم عزیمت نموده و از محضر مرحوم آیت الله العظمی بروجردی و مراجع دیگر استفاده و فلسفه را نزد استاد علامه طباطبائی فرا گرفته است. نگارنده گوید: آقای حجتی از دوستان نزدیک حقیر است و از سال 1371 ق که به کرمان تبعید شدم، با مرحوم والدش به دیدنم آمده و مأنوس بودهایم ایشان را به تقوی، کمالات، فضائل اخلاقی و انسانی شناختهام. دارای آثار ارزندهای است که از آنها کتب زیر است: 1- اسرار سقیفه 2- جلوهتت مسیح در پیرامون مسیحیت. ترجمه سه جلد از تفسیر المیزان و غیره. متأسفانه این مرد بافضیلت، چند سالی است که مبتلا گشتهاند. برای استخلاص و رفع گرفتاری ایشان و کلیه گرفتاران، توسل و دعا نموده و عرض مینمایم: «اللهم یا مخلص الشجر من بین ماء و رمل و حجر و یا مخلص الطفل من بین مشیمه و رحم خلص و نج کل مسجون و اسیر، برحمتک یا ارحم الراحمین» 2- حجةالاسلام آقای حاج شیخ علی کرمانی، دومین فرزند روحانی آن مرحوم است. وی نیز در کرمان دیده به دنیا گشوده و پس از خواندن دروس جدید، به تحصیل علوم عربی و ادبی در مدرسه معصومیه کرمان پرداخته و برای تکمیل رهسپار قم شده. سطوح را از اساتید حوزه تکمیل کرده و درس خارج فقه و اصول آیت الله موسوی، آیت الله شریعتمداری، آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری و آیت الله گلپایگانی شرکت کرده و فلسفه و تفسیر را نزد استاد علامه طباطبایی خوانده است. او مدت دو سال هم در نجف اشرف اقامت کرده و از آیات عظام آنجا استفاده نموده است. جمعاً بیش از بیست سال در قم اقامت و اشتغال به تحصیل و تدریس و تألیف داشته تا یکی از گویندگان و نویسندگان مشهور حوزه علمیه و از اعضاء هیئت تحریریه مجله وزین مکتب اسلام شده است. معظم له در سال 1343 شمسی با بیت اصیل و شریف آیت الله صدر وصلت و به مصاهرت و دامادی حضرت حجه الاسلام و المسلمین حاج سیدرضای صدر - دامت برکاته- در آمده است. او در سال 1351شمسی منتقل به تهران گردیده و اکنون به عللی در کرمانشاه به سر میبرند. دارای تألیفات عدیده است که از آنها کتب زیر به طبع رسیده یا آماده برای طبع است. 1- اسلام و تبعیضات نژادی؛ 2- اسلام، آئین زندگی؛ 3- فاجعه تمدن و رسالت مردم؛ 4- چهارده داستان؛ 5- اسلام و فرهنگ قرن بیستم؛ 6- عقل و احساس؛ 7-تاریخ و علوم قرآن؛ 7- زن و انتخابات؛ 8- بلاهای اجتماعی قرن ما؛ (این دو کتاب اخیر7-8 به همکاری چندتن از دانشمندان مانند جناب آقای عمیدزنجانی و زینالعابدین قربانی به رشته تحریر درآمده است) 9- عصر امتیاز ماشین، 10-14 مقاله؛ 11-12داستان و 000 به روایت اسناد ساواک: گزارش خبر نسخه شماره یک از هشت نسخه 1- به 312 7- منبع 10401 2- از 20 ه 12 8-منشأ کتاب 3- شماره گزارش 28628/ 20ص 12 9- تاریخ وقوع اخیراً 4- تاریخ گزارش 10/7/54 10- تاریخ رسیدن خبر به منبع اخیراً 5- پیوست 11- تاریخ رسیدن خبر برهبر عملیات محل 7/7/54 6- گیرندگان خبر 12- ملاحظات حفاظتی موضوع: کتاب گنجینه دانشمندان اخیراً کتابی به نام گنجینه دانشمندان تألیف شیخ محمد شریف رازی در چند جلد چاپ و منتشر شده است. در این کتاب صدها مرتبه از خمینی، به نام آیت الله مجاهد موسوی و آیت الله المجاهد.خ. و همچنین طالقانی و وعاظ افراطی و مخالف مانند شیخ محمدجواد حجتی کرمانی و شیخ علی حجتی کرمانی نام برده شده است. مثلاً در جلد چهارم، ص510 در مورد سید محمود طالقانی نوشته شده: حجت الاسلام و المسلمین سیدالعلماء المجاهدین آقای حاج سید محمود طالقانی از افاضل علماء و مجاهدین دانشمندان عصر حاضر تهران است که در مسجد هدایت خیابان اسلامبول اقامه نماز جماعت و تنویر افکار جوانان و غیره نموده و در راه هدف خود، حوادث و بلیاتی را تحمل نموده است. علامه معاصر طالقانی، معاصر عالمی مبارز و دانشمندی مجاهد است که به سهم خود خدمات ارزندهای نموده و موجب هدایت و ارشاد بسیاری از جوانان روشنفکران گردیده و نیز آثار عدیده آموزندهای به طبع رسانیده است. ضمناً در جلد ششم کتاب مذکور، صفحات 346 و 347 عکسهایی از شیخ محمدجواد حجتی واعظ و شیخ علی حجتی کرمانی واعظ و همچنین در صفحه 445 عکسی از شیخ محمدرضا شریف رازی، پسر مؤلف کتاب که فعلاً زندانی است، چاپ شد و در مورد نامبردگان نوشته این افراد مبتلا و زندانی هستند و مردم باید جهت استخلاص آنان دعا کنند. نظریه شنبه: 1- کتاب گنجینه دانشمندان تا به حال در شش جلد منتشر شده که گویا پنج جلد آن را کتاب فروشی اسلامیه در تهران، واقع در خیابان بوذرجمهری و جلد ششم آن را چاپخانه پیروز در قم چاپ نموده است. 2- شیخ محمدشریف رازی، نویسنده کتاب مورد بحث، ساکن شهرری است. 3- به نظر میرسد مسئولین مربوطه در وزارت فرهنگ و هنر که مسئول بررسی کتب هستند، به طور دقیق، به مفاد کتاب مذکور توجه نداشتهاند که مجوز چاپ آن را صادر نمودهاند. 4- انتشار و مطالبه کتاب یاد شده، توجه متعصبین و افراطیون مذهبی را به خود جلب کرده و باعث شهرت این قبیل روحانیون افراطی شناخته شده میگردد. نظریه سهشنبه: شنبه مورد اعتماد است و به احتمال قوی، گزارش تسلیمی وی صحت دارد. نظریه چهارشنبه: نظریه سهشنبه مورد تأیید است. نسخه شماره 1- به 7- منبع 2- از 8- منشأ 3- شماره گزارش 9- تاریخ وقوع 4- تاریخ گزارش 10-تاریخ رسیدن خبر به منبع 5- پیوست 11- تاریخ رسیدن خبر برهبر عملیات 6- گیرندگان خبر محل 12- ملاحظات حفاظتی موضوع: کتاب گنجینه دانشمندان به تازگی جلد هفتم کتاب گنجینه دانشمندان، تألیف شیخ محمد رازی در 535 صفحه در چاپخانه پیروز قم چاپ شده است. در این کتاب مجدداً چندین مرتبه از خمینی به نام سید مجاهد- سید موسوی یاد کرده و حتی در صفحه 302 کتاب مزبور، درباره شیخ مصطفی زمانی نوشته: ایشان از دروس خارج و فقه و اصول آیتالله العظمی موسوی (منظور خمینی است) بهرهمند شده و حوادث اخیر قم (منظور تظاهرات اخیر طلاب مدرسه فیضیه و حجتیه قم است) وی را به نویسندگی و ایجاد رشد فکری میان طبقه جوان وادار کرده است. به سبب احساس مسئولیتی که وجود داشت، شب و روز جانفشانی کرد. ضمناً در صفحه 141 در مورد آیتالله سیدحسن قمی (که فعلاً در کرج تبعید است) قلم فرسائی نموده و از او تجلیل و ستایش بسیار کرده و نوشته ایشان در دوره زندگانیاش سوانح و خاطرات عجیبی دیده و تأسی به اجداد گرام خود نموده است. نظریه شنبه: کتاب گنجینه دانشمندان به سبب تجلیل و ستایش از روحانیون مخالف و افراطی، فروش خوبی داشته و اکثر طبقات به ویژه طلاب و روحانیون و متعصبین مذهبی، از کتاب مزبور استقبال خوبی نمودهاند. نظریه سهشنبه: شنبه مورد اعتماد است و به احتمال زیاد، گزارش تسلیمی وی صحت دارد. نظریه چهارشنبه: در مرخصی است. منبع: پیام بهارستان، فصلنامه اسناد، مطبوعات و متون. شماره 13، دوره دوم، سال چهارم، صص 1046-1065. -------------------------------------------------------------------------------- [1]. ک: گلشن ابرار.