میرزا کوچک خان نماد بیداری اسلامی

اتحاد اسلام، کانون اصلی رهبری و مرکز ثقل تصمیم گیریهای سیاسی، اداری، اجتماعی و نظامی نهضت جنگل بود و حفظ استقلال ایران را تعقیب می کرد. میرزا پس از توافق با تشکیلات اتحاد اسلام، از تهران عازم گیلان شد و تشکیلاتی مخفی را به نام " هیئت اتحاد اسلام " پایه ریزی و به تدریج مجاهدان و یارانی را جذب این تشکیلات کرد. هدفهای عمده نهضت با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی آن زمان عبارت بودند از : اخراج نیروهای بیگانه ، برقراری امنیت ، رفع بیعدالتی و مبارزه با خودکامگی و استبداد . ایدئولوژی هیئت بر پایه آنچه که در ارگان نهضت جنگل ، روزنامه جنگل ، انتشار یافت ، عبارت بود از : حمایت از استقلال کامل کشور بدون مداخله دولت بیگانه ، اصلاحات اساسی و رفع فساد در تشکیلات دولتی...

 

میرزا کوچک خان ، مسلمانی معتقد و مبارزی وطنخواه و نستوه بود و نهضت او خاستگاه دینی و مردمی داشت . نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی در شرایطی شکل گرفت که جای جای سرزمین ایران آماده قیامهای آزادیبخش برای پایان بخشیدن به حضور بیگانگان و پایان دادن به اوضاع آشفته درون مرزها بود . نهضت جنگل مقارن با بروز جنگ جهانی اول در سال 1914 شکل گرفت ، به رغم اعلام بیطرفی دولت ایران در این جنگ ، بخش عمده سرزمین ایران به اشغال بیگانگان درآمد و استقلال کشور سخت به مخاطره افتاد . در این زمان ، آشفتگی سیاسی ، عدم وجود دولتمردان لایق و مستقل ، سقوط پی در پی کابینه ها و بی ثباتی قدرت سیاسی از یک طرف و پریشانی و فقر گسترده از سوی دیگر ، چنان فضای دهشتناکی را بر مقدرات ایران حاکم کرده بود که احساس مسئولیت هر انسان انقلابی و مؤمن به دین و میهن خود را چون میرزا کوچک خان ، بر می انگیخت . نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی در شرایطی شکل گرفت که جای جای سرزمین ایران آماده قیامهای آزادیبخش برای پایان بخشیدن به حضور بیگانگان و پایان دادن به اوضاع آشفته درون مرزها بود . نهضت جنگل مقارن با بروز جنگ جهانی اول در سال 1914 شکل گرفت ، به رغم اعلام بیطرفی دولت ایران در این جنگ ، بخش عمده سرزمین ایران به اشغال بیگانگان درآمد و استقلال کشور سخت به مخاطره افتاد . در این زمان ، آشفتگی سیاسی ، عدم وجود دولتمردان لایق و مستقل ، سقوط پی در پی کابینه ها و بی ثباتی قدرت سیاسی از یک طرف و پریشانی و فقر گسترده از سوی دیگر ، چنان فضای دهشتناکی را بر مقدرات ایران حاکم کرده بود که احساس مسئولیت هر انسان انقلابی و مؤمن به دین و میهن خود را چون میرزا کوچک خان ، برمی انگیخت .

میرزا پس از ایجاد ارتباط با تشکیلات اتحاد اسلام در تهران و بحث و مناظره با آنها با این هدف که " هر دولتی که نتواند مملکت خود را از سلطه و اقتدار دشمنان خارجی نجات دهد ، وظیفه ملت است که برای استخلاص وطنش قیام کند ".
تصمیم گرفت برای پایه ریزی یک نهضت ، به سازماندهی نیروها بپردازد . اتحاد اسلام سازمانی در استانبول بود که با هدف گردآوری مسلمانان زیر پرچمی واحد برای مبارزه با استعمار به وجود آمد . مؤسسان آن سید جمال الدین اسدآبادی ، عبدالرضا کواکبی ، رشید رضا و شیخ محمد عبده و عده ای از رجال سیاسی و روحانی ایران نظیر محمدرضا مساوات ، محمد کمره ای ، سلیمان محسن اسکندری ، سید حسن مدرس و ادیب الممالک از اعضای آن بودند . اتحاد اسلام ، کانون اصلی رهبری و مرکز ثقل تصمیم گیریهای سیاسی ، اداری ، اجتماعی و نظامی نهضت جنگل بود و حفظ استقلال ایران را تعقیب می کرد . میرزا پس از توافق با تشکیلات اتحاد اسلام ، از تهران عازم گیلان شد و تشکیلاتی مخفی را به نام " هیئت اتحاد اسلام " پایه ریزی و به تدریج مجاهدان و یارانی را جذب این تشکیلات کرد.

نخستین پایگاه عملیاتی نهضت در جنگل تولم ( سه فرسخی شمال غربی رشت ) تأسیس شد و در شوال 1333 ق عملیات خود را با نام اتحاد اسلام علیه نیروهای اشغالگر آغاز کرد.
هدفهای عمده نهضت با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی آن زمان عبارت بودند از : اخراج نیروهای بیگانه ، برقراری امنیت ، رفع بیعدالتی و مبارزه با خودکامگی و استبداد . ایدئولوژی هیئت بر پایه آنچه که در ارگان نهضت جنگل ، روزنامه جنگل ، انتشار یافت ، عبارت بود از : حمایت از استقلال کامل کشور بدون مداخله دولت بیگانه ، اصلاحات اساسی و رفع فساد در تشکیلات دولتی ، نهضت با رهبری میرزا به تدریج توانست کمکهای اقشار مختلف مردم را جلب کند ، به سازمان نظامی و سیاسی قوی تبدیل شود و به تهدید فزاینده ای برای نیروهای اشغالگر ، به ویژه نیروهای روسیه تزاری تبدیل شود . گسترش نهضت در میان دهقانان و حمایت آنان از میرزا سبب وحشت مالکان بزرگ گیلان نیز شده بود .
آنان خواستار دفع و سرکوب سریع جنگلیها بودند. حمله مشترک نیروهای روس و فرماندار گیلان( حشمت الدوله ) برای سرکوبی نهضت به کرات با شکست مواجه شد. پایگاه قدرتمند مردمی و اعتقاد راسخ رهبری نهضت به مبارزه سبب اصلی شکست ناپذیری آن بود . نهضت پس از ضربات نظامی سختی که در حمله قوای دولتی و روس در ماسوله تحمل کرد ، به سرعت توانست در ظرف سه ماه تجدید سازمان کند و با تصرف فومنات ، کسما قدرتمندتر از گذشته این بار در برابر دولت مرکزی بایستد.
پس از انقلاب اکتبر 1917 روسیه و متارکه روسیه از جنگ جهانی اول ، دولت انقلابی دستور بازگشت نیروهای روسی را صادر کرد. در این میان انگلیس که بی رقیب مانده و در ایران به قدرت فعال مایشا تبدیل شده بود ، درصدد برآمد نهضت جنگل را که کانون اصلی تهدید برای منافع خود می دانست ، از میان بردارد. به همین منظور عوامل انگلیس عده زیادی از اهالی منطقه شمال را به جرم ارتباط با قوای جنگل دستگیر و به مناطق دیگر تبعید کردند. انگلیسیها که در پی دستیابی به منطقه قفقاز و سلطه بر ذخائر نفتی آنجا و نیز به دست آوردن سیادت در دریای خزر و گسیل نیروهای خود از راه گیلان بودند ، با مقاومت جدی رهبری نهضت جنگل مواجه شدند. فرمانده نیروهای انگلیسی ، دنسترویل ، دستور حمله به مجاهدان جنگل را صادر کرد. نیروهای انگلیس با کمک به فرمانده نیروهای روسی ، پس از شکست مجاهدان جنگل ، رشت را تصرف و خودسرانه بدون صلاحدید دولت مرکزی ، به عزل و نصب مقامات منطقه اقدام کردند.
انگلیس به منظور استفاده هر چه بیشتر از فرصت به دست آمده ناشی از خلاء نظامی و امنیتی روسیه در منطقه ، قرارداد 1919 را طرح و امضا کرد که البته با اعتراض و مخالفت شدید و گسترده نیروهای انقلابی و مذهبی در سراسر کشور و از جمله جنگلیها مواجه شد . دولت موقت وثوق الدوله که خود عاقد این قرارداد ننگین بود ، در مقابل ، سیاست خشونت و وحشت را در پیش گرفت . سپس وثوق الدوله که حامی و مجری سیاستهای انگلیس بود ، به این نتیجه رسید که نهضت جنگل را که به تهدیدی جدی برای منافع انگلیس تبدیل شده بود ، باید از میان بر می داشت . او نخست سیاست تطمیع میرزا را در پیش گرفت و به او حکومت گیلان و سواحل دریای خزر را پیشنهاد داد و پس از آنکه از این سیاست نتیجه ای نگرفت و با مخالفت شدید میرزا روبرو شد . سعی کرد از راه ایجاد نفاق و تشتت در میان برادران نهضت ، آن را از درون تضعیف و مضمحل سازد و تا حد زیادی در پیشبرد این سیاست موفق شد . حاج رضا کسمایی که با نفوذترین رهبران جنگل پس از میرزا به شمار می رفت ، به میرزا خیانت کرد و با اخذ امان نامه از دولت وثوق الدوله ، همراه مجاهدان کسما از صف نهضت جنگل جدا شد و برای سرکوب میرزا و نهضت جنگل با دولت همکاری کرد.

پس از ایجاد شکاف در نهضت و تضعیف آن ، انگلیسیها از فرصت پیش آمده بهره گرفته و با ارسال نامه ای از میرزا خواستند ظرف پنج روز یا اطاعت خود را از دولت وثوق الدوله اعلام دارد و یا ایران را ترک کند که در این صورت دولت انگلیس حاضر است در بین النهرین به او پناهندگی دهد. آنها به دنبال بهانه ای برای حمله مجدد به جنگلیها بودند و همزمان با رد این پیشنهاد از سوی میرزا ، پس از اعلام اولتیماتوم 48 ساعته برای تسلیم جنگلیها ، نیروهای انگلیس به همراه قوای دولتی ، از هوا و زمین به مواضع آنها یورش بردند. قوای جنگل به رغم مقاومت ، شکست خوردند و فومنات را تخلیه کردند و راهی شرق گیلان شدند . آنها برای اینکه مردم قربانی جنگ نشوند ، از جنگ خودداری کردند و از معرکه گریختند . در این عزیمت دکتر حشمت ، یار و یاور نزدیک میرزا که از ادامه مبارزه خسته شده بود با گرفتن امان نامه با تعدادی از یاران خود تسلیم قوای دولتی شد ، اما او را امان ندادند و به اتهام جنگ علیه دولت مرکزی و پناه دادن به جنگلیها و مخالفت با سلطنت در 11 شعبان 1337 ق به دار آویختند. میرزا با وجود شرایط سخت و اسفبار به پایگاه خود در جنگلهای فومنات عقب نشینی کرد و با سازماندهی مجدد به مقاومت خود ادامه داد . دولت مرکزی تلاش کرد مجددا میرزا را تطمیع کند ، اما سودمند نیفتاد و میرزا در پاسخ ، با اشاره به بی ثمر بودن تلاش حکومت برای تطمیع او ، از برقراری نظام جمهوری و رهایی ستمدیدگان سخن به میان آورد . در این اوضاع و احوال ورود کمونیستهای شوروی به خاک ایران منشأ تحولاتی شد که نهضت جنگل و رهبری آن را از دست میرزا خارج کرد.
کمونیستهای شوروی به بهانه سرکوبی و استرداد کشتیهای شورشیان و ضد انقلابیهای روسیه ، وارد گیلان شدند و در آنجا ماندند و با میرزا کوچک خان ارتباط برقرار و در پوشش ائتلاف و کمک به انقلاب و نهضت جنگل آن را از مسیر اصیل و اسلامی آن منحرف و ضربات سختی به اعتبار دینی و اسلامی آن وارد کردند. این مقطع یعنی از 29 شعبان 1338 ق ( 28 اردیبهشت 1299 ، تاریخ ورود ارتش سرخ به ایران تا 11 آذر ماه 1300 ش ، شهادت میرزا ) دوره افول و انحطاط و سرانجام شکست نهضت جنگل است .
میرزا پس از اشغال انزلی از سوی روسها ، بنا به دعوت فرمانده ارتش سرخ در انزلی برای مذاکره با نمایندگان دولت شوروی و حزت عدالت وارد انزلی شد و پس از مذاکره با بلشویکها ، موافقتنامه ای را بدین مضمون امضا کرد : عدم اجرای اعمال کمونیسم از حیث مصادره و ضبط اموال و الغاء مالکیت و منع تبلیغات . تأسیس جمهوری انقلابی موقتی پس از ورود به تهران و تأسیس مجلس مبعوثان به هر قسم حکومتی را که نمایندگان ملت بپذیرند. سپردن مقدرات انقلاب به دست این حکومت و عدم مداخله روسها در آن . هیچ قشونی بدون تصویب و اجازه حکومت زاید بر قوای موجودئ از روسیه به ایران وارد نشود . روسها کالاهای تجار ایرانی را که در بادکوبه ضبط کرده اند . چون مال ایرانیان است ، تحویل این حکومت دهند . برگزار نمودن کلیه مؤسسات تجارتی روسیه در ایران به حکومت جمهوری . نکته مهم در این موافقتنامه ، روحیه استقلال طلبی و میهن پرستی و مخالفت میرزا با اصول کمونیسم بود . او در واقع ائتلاف با بلشویکها را یک دیپلماسی برای تقویت مواضع خود در برابر حکومت وثوق الدوله و اشغالگران انگلیسی تلقی می کرد و سر آن نداشت که دست از ایران و عقیده خود بردارد و مرام کمونیسم را به عنوان مشی و و ایدئولوژی خود بپذیرد ، از همین رو به تدارک یک حمله پرداخت . در حمله نیروهای دولتی در 22 مهر 1300 به رشت بدون هیچ تصرفی به تصرف آنها درآمد ، ولی میرزا همچنان با وجود خیانت عده زیادی از یارانش به جنگ و گریز در جنگلهای گیلان ادامه داد و در اوایل آذر ماه با تنها همراهش گائوک آلمانی ( هوشنگ ) به سوی خلخال عزیمت کرد و سرانجام بر اثر سرمای جانکاه منطقه ، در 11 آذر ماه ، 1300 ش به شهادت رسید .