روایتی ناتمام از دوران پهلوی با خاطرات حاجعلی رزم آرا

چکیده :
بخش نخست خاطرات‏ رزم‏آرا اطلاعات‏ ذیقینتی در مورد شیوه‏ آموزش‏های نظامی وجو حاکم بر مدارس‏ نظامی و نیز وضعیت‏ نابسامان ارتش ایران و تدارکات و تجهیزات‏ ناقص این نیروها در اواخر دوره قاجار به‏ دست می‏دهد


روایتی ناتمام از دوران پهلوی‏ با خاطرات حاجعلی رزم‏آرا
کامران عاروان


خاطرات و اسناد رزم‏آرا

به کوشش:کامبیز رزم‏آرا و کاوه بیات

ناشر،تهران،شیرازه،چاپ اول،573 ص،تاریخ 1382

شابک:7-7768-964

امر توصیف‏7تبین،تحلیل و تعلیل رخدادهای تاریخی بستگی‏ زیادی به منابع،به ویژه از نوع مکتوب آن دارد.گذشت زمان تعدد و تنوع منابع مکتوب را افزون‏تر از پیش کرده است و اکنون‏ تاریخ‏نویسان با شکل‏های گسترده‏ای از آثار تاریخی مانند تاریخ‏های سلسله‏ای،محلی،جغرافیایی،سیاسی،عمومی،دینی و مذهبی،اندیشه‏ای،اقتصادی و شرح حال‏نویسی مواجه هستند. در این عصر،همزمان با رشد انسان‏گرایی در اروپا و سایر نقاط جهان، توسعه امکانات چاپ و نشر و تحولات وسیع فرهنگی و سیاسی،نوع‏ دیگری از آثار تاریخی خاطره‏نویسی یا«زندگینامه‏نویسی خود نوشت»( Auto biography )،رونق بسیاری یافته است.در این‏ آثار فرد به شرح و بیان ماجراهای زندگی خویش به تمامی یا بخشی‏ از آن می‏پردازد و ارتباطی مستقیم و مبتنی بر اعتمادی دو سویه، میان نگارنده و خواننده برقرار می‏شود.1

خاطره‏نویسی در روشنگری مسائل تاریخ معاصر ایران نیز نقشی مؤثر و جایگاهی ارزشمند یافته است و هیچ تاریخ‏نویسی از توجه به این منابع بی‏نیاز نیست.از اواسط دوره قاجار نگارش این آثار باب شد و شخصیت‏های سیاسی،نظامی،فرهنگی و دینی به نگارش‏ رویدادهای زندگی خویش اقدام ورزیدند.شرح زندگانی من از عبد الله مستوفی،خاطرات سیاسی امین الدوله،احتشام السلطنه و حاج‏ سیاح از معروفترین آثار این دوره هستند.2در دوره پهلوی و به ویژه‏ پس از سقوط آن بسیاری از شخصیت‏های حکومتی و غیر حکومتی‏ به نگارش خاطرات خویش مبادرت ورزیدند و سهمی قابل توجه از این دست منابع را به خود اختصاص دادند.

وجود خود محوری آشکار در این نوشته‏ها که خاطره نویسان را محو جمال خویش کرده و خود را محور تمام رخدادها قرار می‏دهند و بر این مبنا به گزینش اخبار و رویدادها می‏پردازند،3از نواقص موجود در این آثار است.با این حال نمی‏توان با قاطعیت حکم داد که استفاده‏ از این منابع امری بیهوده و بی‏ثمر است،چرا که اولا این قضیه به در خاطره‏نویسی یا زندگینامه‏نویسی خود نوشت‏ ( )،فرد به‏ شرح و بیان ماجراهای زندگی خویش‏ به تمامی یا بخشی از آن می‏پردازد و ارتباطی مستقیم و مبتنی بر اعتمادی‏ دو سویه میان نگارنده و خواننده‏ برقرار می‏شود

از 1321 رزم‏آرا در فقدان سران کنار گذاشته شده دوره رضا شاه،به سرعت‏ پیشرفت کرد و به یکی از مهره‏های‏ ممتاز و اساسی شاه جوان مبدل شد

نویسنده بستگی دارد که تا چه حد در نقل روایت‏های زندگی‏اش‏ صادقانه و یا غیر صادقانه عمل کرده است.ثانیا تاریخ‏نویس موظف‏ است با تطبیق اخبار آن با دیگر اثار و سنجش و نقد عملی آن،ارزش و عیار اثر را روشن سازد و در نهایت مورد بهره‏برداری قرار دهد.

کتاب تازه چاپ خاطرات و اسناد سپهبد حجعلی رزم‏آرا از جمله‏ آثاری است که در زمره زندگینامه‏های خود نوشت به حساب می‏آید. نوشتار حاضر به نقد و بررسی این کتاب می‏پردازد.

این اثر به کوشش کامبیز رزم‏آرا پسر رزم‏آرا و تاریخ‏نگار معاصر کاوه‏ بیات چاپ شده و در پنج فصل تنظیم شده است.پایان کتاب به‏ پیوست‏ها شامل؛خاطرات سفر به اروپا،اسناد و تصاویر اختصاص‏ دارد.و دریک تقسیم‏بندی کلی می‏توان سه بخش عمده برای کتاب‏ قائل شد: الف-خاطرات شخص رزم‏آرا که توسط وی نگاشته شده و بر اساس رخدادهای تاریخی زمان نویسنده فصل‏بندی شده است.

ب-اسناد مربوط به رزم‏آرا که مکاتبات،وصیت نامه، احکام،فرمان‏ه9ا،تقدیر و سایر مدارک نظامی و علمی را در بر می‏گیرد.

ج-عکس‏های وی که عکس‏های خانوادگی،سیاسی، نظامی و شغلی را شامل می‏شود.البته باید فصل پنجم کتاب با عنوان‏ «در راه سیاست»را که به قلم کاوه بیات است،از این تقسیم‏بندی‏ مستثنی کرد.

حاجی/حاجعلی رزم‏آرا در 1318 ق.1280 ش.در شب عید قربان‏ در محله سر چشمه تهران به دنیا آمد.انتخاب نام کوچک وی به سبب‏ تقارن تولد او با این عید است.4نویسنده پیش از پرداختن به هر مسئله دیگری،به پیشینه خانوادگی‏اش توجه می‏کند تا مطابق‏ معمول ایرانیان مقداری اعتبار نیاکانی برای خود فراهم کند.در ابتدا به اختصار زندگی پدر بزرگ خویش،مشهدی حسین،گل کارباشی‏ ناصر الدین شاه،را شرح می‏دهد که از آبادهء 2 فارس به تهران می‏آید و وارد دربار می‏شود.مشخص نیست بر چه مبنا و تخصصی،صاحب‏ منصب قورخانه و بعد تفنگدار سلطنتی شده است.5رزم‏آرا تنها به بیان‏ ریشه تاریخی نظامی‏گری خود پرداخته است و در این مورد چیزی‏ نمی‏نویسد.سپس زندگی پدرش را بر مبنای دست نوشته‏های او، بی‏دخل و تصرف می‏آورد.

پدرش از ابتدا،وارد نظامی شد.تحصیلات خود را در ریشته‏ توپخانه در دار الفنون گذراند و از 12953 تا 1309 که بازنشسته شد،به‏ خدمات نظامی مشغول گردید و حتی صاحب تعدادی ترجمه و تألیف‏ مختصر در زمینه ریاضیات،هندسه و مسائل توپخانه بود.6بی‏شک‏ زندگی سراسر نظامی پدرش،آموزه‏های بسیاری برای وی به همراه‏ داشت و اصول و شیوه این زندگی در او تاثیری عمیق و طولانی نهاد.

وضعیت مالی مساعد خانوده‏اش،سبب شد که او توانایی‏ تحصیل را داشته باشد و تحصیل را از خانه توسط«معلم سر خانه»و سپس مکتب بعدها در مدارس اقدسیه،انصاریه و آلیانس فرانسه‏ آغاز نمود.7با توجه به فضای نظامی خانه‏اشان که تحت تأثیر پدر بود،حاجعلی و دو برادرش حسینعلی و حسن به تحصیلات‏ نظامی روی آوردند.حاجعلی به مدرسه نظام مشیر الدوله از بهترین‏ مدارس نظامی کشور وارد شد8و پس از اتمام تحصیلات نظامی با اقدامات و اعمال رزم‏آرا سبب شده مورخان‏ تاریخ لرستان به او در مقایسه با فرماندهان‏ نظامی دیگر لرستان‏ نظر مثبت‏تری داشته‏ باشند

درجه ستوان یکمی به خدمت در بریگاد مرکزی پرداخت.9این‏ شروع با کودتای سوم اسفند 1299 ش.رضا خان میر پنج و سید ضیاء توام‏ شد و سرنوشت دیگری برای او رقم زد.

حاجعلی بخش ابتدایی خاطرات خود را به اختصار ذکر می‏کند و سریع از آن می‏گذرد.گویا از همان اول،زندگی خصوصی‏اش تابعی‏ از زندگی عمومی‏اش بوده است و اولویت بر فعالیت‏های عمومی او در جامعه است تا مسائل خصوصی.زندگی عمومی او در دوران‏ کودکی،نوجوانی و تا حدی جوانی کم رنگ است و هرچه بیشتر پیش‏ می‏رویم،زندگی رزم‏آرا به روایت‏های عمومی او منحصر می‏شود.با این حال می‏توان از ابتدای دوران حیات رزم‏آرا تا کودتای 1299 ش. که جوانی 19 ساله بود،بهره‏ای روانکاوانه برد و بر مبنای نظریات‏ تعدیل شده فروید،شخصیت نا خود آگاه و تجارب با اهمیت کودکی و نوجوانی‏اش را تجزیه و تحلیل کرد10و علت رفتارها و نگرش‏های‏ آینده او را درک کرد.

این بخش از خاطرات،اطلاعات ذیقیمتی در مورد شیوهء آموزش‏های نظامی و جو حاکم بر مدارس نظامی و نیز وضعیت‏ نابسامان ارتش ایران و تدارکات و تجهیزات ناقص این نیروها در اواخر دوره قاجار به دست می‏دهد که برای شناخت تاریخی این قضایا کاربرد فراوان دارد.11هر چند در ادامه خاطرات،با اطلاعات‏ نظامی بیشتری حسب شغل راوی،مواجه می‏شویم.

رزم‏آرا به وقایع کودتای 1299 و احوال و شرایط قزاق‏ها اشاره‏های‏ ارزشمندی دراد و مقدمات انحلال دسته‏های نظامی ایران و تأسیس‏ ارتش واحد را توصیف می‏کند.12در این شرایط نوعی سرخوردگی و نارضایتی در درون نیروهای نظامی غیر قزاق به وجود آمده بود و رزم‏ آرا در این اوضاع ترجیح می‏دهد به همراه دیگر افسران همپایه‏اش‏ به عیش و عشرت بپردازد و رک و با صراحت ناشی از روحیه و اخلاق‏ نظامی‏اش،این احوال را تشریح می‏کند.13

به هر حال سروری قزاق‏های کم سواد و خشن بر دیگر نظامیان‏ تحصیل کرده بسی گران آمد.البته رزم‏آرا در این مدت تحت‏ فرماندهی قزاق‏ها به مأموریت‏های مختلفی از جمله نبرد با قیام‏ میرزا کوچک خان جنگلی در گیلان و سرکوب اسماعیل آقا شکاک‏ (سمیتقو)در آذربایجان فرستاده شد و لیاقت و جسارت زیادی از خود نشان داد و به درجات بالاتری تا درجه سلطانی( سروانی)ترفیع‏ یافت.14این وقایع با هدف نشان دادن ترقیات وی ذکر شده است.به‏ همین سبب از باز شکافی تاریخی این دو رخداد مهم خبری نیست.

از مهم‏ترین مراحل زندگانی او،سفر تحصیلی به فرانسه است. این مسافرت،تجارب ارزشمندی برایش به ارمغان آورد و ضمانتی‏ برای پیشرفت‏های او در آینده شد.به این نکته نیز اشاره شده است: «به طور کلی بایستی اذعان نمایم که مسافرت فرانسه و دوران‏ تحصیل در این کشور تغییرات بسیار زیادی در من حاصل کرد وبه‏ طوری که من پس از مراجعت،دیگر آن شخصی با کبر و نخوت و خودخواهی نبوده بلکه بر عکس شخص افتاده،متین دقیق و باریک‏ بین شده و توجه کاملی هم به پیش‏آمدها و طرز زندگانی داشتم.تا خاتمه زندگانی موفقیت‏های خود را مرهون این دوران دانسته...»15 «خاطرات سفر به اروپا»در پیوست‏های انتهایی کتاب آورده شده‏ است.رزم‏آرا و دیگر نظامیان همراه از راه عراق به بنادر لبنان می‏روند. در عراق به زیارت شهرهای مقدس شیعیان؛کربلا،نجف،سامرا و کاظمین می‏رود.در این بخش شمه‏ای از اعتقادات مذهبی‏اش را بیان می‏کند.البته این اعتقادات به دوران جوانی‏اش مربوط است.

در خصوص اعتقادات دینی دوران بعدی زندگی‏اش به مطالب‏ دیگری برخورد نمی‏کنیم و به احتمال زیاد دیدگاه‏های او درباره دین، پیروی از اندیشه‏های دوران پهلوی اول بوده است.

رزم‏آرا در دانشگاه نظامی سن سیروی فرانسه،به یادگیری تعالیم‏ نظامی جدید پرداخت.در زمان‏های فراغت به گشت و گذار در فرانسه‏ و اروپا مشغول بود و تفاوت‏های عمیق ایران را با اروپای غربی درک‏ کرد که که در خاطرات شفرش این وضعیت مشهود است.

رزم‏آرا پس از بازگشت،وظایف نظامی‏اش را در غرب ایران آغاز کرد و تا سال 1314 ش.در صفحات غرب(کرمانشاه،کردستان، لرستان)به سر برد.در این دوره ارتش در نواحی عشایرنشین با اهداف متمرکزسازی قدرت،سرکوب شورش‏های نظامی ایلی، نوسازی این بخش ایران و حذف زندگی کوچ‏نشینی به عنوان شکلی‏ کهنه و منسوخ،به مامریت‏های نظامی متعددی اقدام ورزید و در نتیجه عشایر غرب ایران تا حد زیادی سرکوب،یکجانشین و یا تبعید شدند.در حقیقت بخش مهمی از خاطرات رزم‏آرا به شرح و بررسی‏ مسائل این دوره مربوط است و اخبار ارزشمند و مفیدی به خواننده‏ ارائه می‏دهد.

از نکات مهم این بخش خاطرات:تخلفات نظامیان علیه عشایر16، کوچ اجباری گروهی از طوایف لرستان و طرح‏های عمرانی در لرستان است.17رزم‏آرا شورش‏ها و ناآرامی‏های بی‏پایان لرستان را خاتمه بخشید.اقدامات و اعمال وی باعث شده مورخان تاریخ‏ لرستان به او در مقایسه با فرماندهان نظامی دیگر لرستان نظر ارزش و اعتبار کار رزم‏آرا از کودتای 1299 به بعد رو به فزونی می‏نهد و او به عنوان ناظر و شاهد رخدادهای فراوان،به‏ نگارش آن چه در یادش‏ مانده،پرداخته است

حسن،حاجعلی و حسین رزم‏آرا در دوران کودکی و نوجوانی


مثبت‏تری داشته باشند.18

با اتمام کشمکش‏های عشایر غرب و اجرای طرح‏های‏ نوسازی،حضور نظامیان در این نواحی کمرنگ‏تر شد و در نتیجه‏ بسیاری از نظامیان از جمله رزم‏آرا به تهران فراخوانده شدند.

در تهران دوره‏ای جدید از فعالیت‏های نظامی-علمی‏اش را شروع نمود که با پشتکار فراوانی همراه بود.مترجمی کتاب‏های‏ درسی نظامی از فرانسه به فارسی،ریاست دایره جغرافیایی ارتش، معاونت دروس دانشگاه جنگ و مدیریت دروس این دانشگاه از مناصب و اموری بود که رزم‏آرا عهده‏دار آن شد و انتشار آثار جغرافیای‏ نظامی ایران(بیست جلد)اثرگذارترین و با اهمیت‏ترین کار او در این‏ سال‏ها بود و اعتبار برای او به ارمغان آورد.

در سال‏های میان کودتای 1299 تا شهریور 1320،از زندگی‏ خصوصی رزم‏آرا تنها به ازدواج با دختری از شاهزادگان قاجار،دختر اعتضاد الملک و خواهر صادق هدایت،مرگ مادر و شرح دارایی‏هایش‏ اشاره شده است.به احتمل زیاد ذکر مورد آخر با هدف اثبات بری‏ کردن خویش از ارتشا و سوء استفاده‏های مالی است.

رخدادهای 1320 آغاز دوره جدیدی هم برای ایران و هم برای رزم‏ آرا بود.این سال‏ها مصادف با جنگ جهانی دوم بود و متفقین برای در هم شکستن قدرت آلمان نازی به خاک ایران نیاز مبرم پیدا کردند و لاجرم تصرف ایران را مقصود خویش قرار دادند.سرتیپ رزم‏آرا در این‏ هنگام از سران تاثیرگذار ارتش و عضو شورای جنگ رضا شاه بود.

بحث جنگ کردن یا تسلیم شدن موضوع اساسی و حیاتی آن روز در بین سران مملکت بود.برخی منابع از او به عنوان مخالف جنگ‏ نامبرده‏اند،19ولی منابع دیگری این قضیه را تایید نکرده و او را موافق‏ جنگ با متفقین دانسته‏اند.20از محتوای مطالب ذکر شده چنین‏ استنباط می‏شود که رزم‏آرا در ابتدا پیشنهاد تدابیر نظامی را داده‏ است،اما با مشاهده ورود متفقین و قدرت برتر آن‏ها،تداوم جنگ را امری بیهوده تلقی کرده و در پاسخ به اظهارات یزدان پناه در ستاد جنگ‏ چنین گفته است:«خوب است از این حرف‏های بی‏اصل خجالت‏ بکشیم چه دیگر کاری نمی‏توان کرد.»21

پس از سقوط رضا شاه،رزم‏آرا به انتقاد از این دوران می‏پردازد و از روی کار آمدن اشخاصی«بدون کوچکترین سابقهء تحصیلات و اطلاعی»شکوه می‏کند.22و حتی به شخص رضا شاه ایراداتی وارد می‏کند و از استبداد و بدبینی او مواردی را ذکر می‏کند.23البته بعید است که رسما و عانا چنین مطالبی را بیان کرده باشد.

در مقابل از فضای جدید پس از رضا شاه نیز انتقاد دارد.رزم‏آرا رواج آزادی و دموکراسی در دوران پس از شهریور 1320 را چنین نقد می‏کند:«کوچکترین افراد کشور به فکر آزادی گفتار و بیان و عمل‏ افتاده سیاست کشور هر جایی و سبزی فروش سر گذر هم به نام آزادی‏ شروع به مداخله در امور و اظهار نظر در کار را نمود،آن هم یک رشته‏ تمایلات و تظاهراتی که کلیه حاکی از بی‏اطلاعی و نفع شخصی‏ بود.»24این گونه مطالب،نشانگر آرای سیاسی رزم‏آرا دربارهء آزادی، دموکراسی و شیوه حکومت‏داری است و نمود آن در دوران نخست‏ وزیری‏اش بیشتر مشهود است.

از 1321 به بعد،رزم‏آرا به دلیل فقدان سران کنار گذاشته شدهء دوره‏ رضا شاه،به سرعت پیشرفت کرد و به یکی از مهره‏های ممتاز و اساسی شاه جوان مبدل شد.فرماندهی لشکر یک مرکز،تاسیس و ادارهء آمادگاه تهران،دو دوره ریاست ستاد ارتش،ریاست دفتر نظامی شاهنشاهی و فرماندهی دانشکده افسری در زمرهءمناصب و مقام‏های کلیدی او بود و در پایان این زمان به درجه سر لشکری نایل‏ شد.البته با ازدیاد وظایفش،درگیری‏ها،اختلافات‏و رقابت‏هایش با دیگر صاحب منصبان نظامی و سیاسی نیز افزوده شد.بی‏تردید اقدامات رزم‏آرا در این دوره در بازساری ارتش فرو پاشیده و تمرکز بخشی مجدد قدرت در ایران بسیار موثر بود.25

رزم‏آرا سعی زیادی به خرج داده است تا خود را شخصی صادق، راستگو و بدون کینه معرفی کند.به همین سبب،حتی پس از این که خاطرات رزم‏آرا، رخدادهای نظامی و تا حدی سیاسی دوره‏ رضا شاه و اوایل‏ محمد رضا شاه را از زبان‏ شخصیتی نظامی که در رأس امور قرار داشت‏ بازگو می‏کند


به طور موقت از قدرت کنار گذاشته شد و خانه‏نشینی پیشه کرد،به‏ بدگویی و دشنام‏گویی به مخالفان و رقیبانش نپرداخت.تنها از افرادی چون سرتیپ خسرو پناه،سرلشکر ضرغامی،سپهبد امیر احمدی و امان الله اردلان،گله و شکوه دارد.26

رزم‏آرا از این دوره به بدی یاد کرده،زیرا به نوشته خودش در محدودیت بسیار و حتی تحت نظر بوده است.27با این حال،شاهدی‏ نقل کرده است:«منزل رزم‏آرا پس از انتظار خدمتش،به صورت‏ باشگاهی در آمده بود که در آن از جمله‏ رجال،سیاستمداران افسر ارتش، صاحب منصبان کشوری،نمایندگان‏ مجلس،روشنفکران،مالکین، بازرگانان،رؤسا و سردمدارن اصناف و بازار،سران ایلات و عشایر و خوانین‏ شهرستان‏ها رفت و آمد داشتند و درباره‏ مسائل روز کشور به صحبت می‏نشستند و چه بسا هم دقایقی با او نجوا می‏کردند.» 28

دوران خانه‏نشینی برای رزم‏آرا فرصت مناسبی فراهم کرد تا به میزان‏ زیادی از فضای نظامی دور شود و از مسائل سیاسی،اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی کشور و نیز جهان اطلاعات کافی‏ به دست آورد و با افراد متنفذ،دست‏ اندر کار و آگاه ارتباط برقرار کند.می‏توان‏ این زمان را دورهء آمادگی رزم‏آرا برای ورود به حوزه سیاست نامید.به‏ ویژه این که رزم‏آرا به نقش و کاربرد مطبوعات در پیشرفت‏های آتی‏ پی برد.29

فصل پنجم کتاب:«در راه سیاست»نوشته رزم‏آرا نیست،چرا که‏ رزم‏آرا خاطرات خود را تا سال 1324 بیشتر ادامه نداده است و به این‏ ترتیب مهم‏ترین قسمت زندگی رزم‏آرا نا گفته و نانوشته مانده است. این فصل به قلم پژوهشگر تاریخ معاصر،کاوه بیات،به نگارش در آمده است و بر پایه اسناد و منابع موجود به رخدادهای این دوران‏ یعنی دوره سوم ریاست ستاد ارتش،تصرف آذر بایجان توسط او، سمت ژنرال آجودانی محمد رضا شاه در سال 1325،سوء قصد به شاه‏ و ظن شدید به رزم‏آرا در 1327،خانه‏نشینی مجدد او،نخست‏ وزیری‏اش در سال 1329 و سرانجام ترور او به دست گروه فدائیان‏ اسلام در اسفند 1329 می‏پردازد و با این کار سعی می‏کند خلأ موجود در خاطرات را جبران نماید.هر چند این حسرت در دل تاریخ‏نگاران‏ خواهد ماند که ای کاش رزم‏آرا مجال آن را می‏یافت تا خاطرات‏ حساس و تأثیرگذار این سال‏ها 1325-1329 را بنگارد نقش خود در حوادث این دوران به طور مشخص اشاره کند.


نتیجه:
تمام منابعی که جزئی یا کلی به رخدادهای زمان رزم‏آرا پرداخته‏اند دوران آخر زندگی او،به ویژه دوره نخست وزیری‏اش را توصیف و تشریح کرده‏اند.دلیل عمده این التفات،واقعه نهضت ملی‏ نفت بود که رزم‏آرا و دوران نخست وزیری‏ اش تاثیر فراوان و نقش حساس در این‏ جریان داشت و هر کسی که به نگارش و پژوهش در این مورد پرداخته،نظری و گذری هم به این شخصیت تاریخی و عملکرد او داشته است.

آثاری چون زندگی سیاسی رزم‏ آرا تالیف جعفر مهدی‏نیا،اسرار قتل رزم‏آرا به‏ قلم محمد ترکمان و کتاب تازه چاپ از ترور شاه‏ تا ترور سپهبد رزم‏آرا از ساسان ایمن آبادی‏ صرفا به چند سال آخر عمر رزم‏آرا نظر داشته‏اند و اصلا به پیشینه و تبار او نپرداخته‏اند.

اکنون پس از گذشت حدود پنجاه سال از مرگ رزم‏آرا با چاپ خاطرات او ما به دوران اولیه،نظریات و نگرش‏های او پی می‏بریم و با نکات مغفول و مبهم زندگی‏ او آشنایی پیدا می‏کنیم.

خاطرات رزم‏آرا تا حد زیادی بر جنبه عمومی زندگی‏اش خدمت‏ در مشاغل و مناصب مهم اشگری و کشوری)تاکید دارد،در مقابل، درباره زندگی خصوصی او به مطالب ناچیزی برخورد می‏کنیم،حتی‏ جالب است که رزم‏آرا در خاطراتش از صادق هدایت برادر همسرش و رابط او با دیگر روشنفکران و اندیشمندان به هیچ وجه مطلبی‏ نیاورده است‏30.

شکی نیست این اثر،رخدادهای نظامی و تا حدودی سیاسی‏ دوره رضا شاه و اوایل محمد رضا شاه را از زبان شخصیتی نظامی که در رأس امور قرار داشت نشان می‏دهد و با بررسی تطبیقی با اسناد و مدارک و دیگر منابع تاریخی ارزش فراوانی می‏یابد.به ویژه این اثر شناختی عمیق و از روحیات و نظریات شخصی رزم‏آرا به دست می‏دهد و مورخ به قضاوت‏ها و استنتاج‏های صحیح و علمی از او دست‏ می‏یابد،هرچند رزم‏آرا مطالب خود را بر این محور نگاشته تا از اعمال پس از سقوط رضا شاه، رزم‏آرا به انتقاد از این‏ دوران می‏پردازد و از روی کار آمدن اشخاصی‏ «بدون کوچکترین‏ سابقه تحصیلات و اطلاعی»شکوه می‏کند

و افکارش دفاع کند،به ویژه برای فرزندانش در بخش‏های مختلف‏ کتاب و در موارد خاصی که رزم‏آرا دچار مشکل می‏شود،این حالت‏ غلظت بیشتری پیدا می‏کند.در مواقعی نیز از تأیید دیگران برای‏ دفاع از خویش بهره می‏برد31.

در خاطرات او هم چنین به انتقادهایی از شخصیت‏ها و نظام‏ پهلوی و وضعیت جامعه بر می‏خوریم.انتقادات خطر ساز و اغلب در نوشته‏ها و در زمان‏های برکناری او موجود است.معدود منابعی‏ هستند که از انتقادات محفلی و مخفیانه او سخن گفته‏اند32.هر چند در نوشته‏هایش در بیان دیدگاه‏ها و مسائل بسیار خصوصی‏اش، صراحت بسیاری داشته است و از این لحاظ تحسین برانگیز است‏33.

رزم‏آرا از جمله شخصیت‏های تاریخ معاصر ایران است که به نظر محققان و تاریخ‏نویسان واجد اوصاف مثبتی چون زیرکی، هوشمندی،اقتدار،تحصیلات و میهن دوستی و ویژگی‏های منفی‏ مانند بلند پروازی،غرور و تکبر،فاقد حس وفاداری و وابستگی به‏ بیگانه بوده است‏34.


پی‏نوشت‏ها:
(1)- Sturroc,John,Autobigraphy.International

Ency clopedia ofcommunications,Vo.1,

Oxforduniversity press,1989,pp 160-61.

(2)-اشپولر و دیگران،تاریخ‏نگاری در ایران،ترجمه و تألیف یعقوب‏ آژند،تهران:نشر گستره،1380،صص 7-206.

(3)-همان،ص 248.

(4)-آذرنگ،عبد الحسین،«سپهبد حاجعلی رزم‏آرا رازی ناگشوده» بخارا،شماره 32،در سایت: >http://www.bokharamagazine.com.32<

]2september 2004[]on line[ ص 1.

(5)-رزم‏آرا،حاجعلی،خاطرات و اسناد سپهبد حاجعلی رزم‏آرا،به‏ کوشش کامبیز رزم‏آرا و کاوه بیات،تهران:نشر شیرازه،1382:ص 5.

(6)-همان،صص 17-7.

(7)-همان،صص 25-17.

(8)-همان،ص 25 و نیز آذرنگ،عبد الحسین همان،ص 14.

(9)-رزم‏آرا،حاجعلی،همان،ص 26.

(10)-اتکینسون،ریتال؛اتکینسون ریچارد.س و هلیگارد ارنست‏ر. زمینه روانشنانس،ج 2،مترجمان دکتر محمد نقی براهنی،و دیگران، تهران:انتشارات رشد،1375،صص 98-97.

(11)-رزم‏آرا،حاجعلی،همان،صص 28-26.

(12)-همان،صص 33-32.

(13)-همان،صص 3-41.

(14)-همان،ص 36.

(15)-همان،ص 47.

(16)-همان،صص 90-80 و 76-74.

(18)-والیزاده معجزی،محمد رضا،تاریخ لرستان روزگار پهلوی از کودتای 1299 تا نهضت ملی نفت،به کوشش حسین و محمد والیزاده‏ معجزی تهران:انتشارات حروفیه،1382،صص 77-267.

(19)-مکی،حسین،تاریخ بیست ساله ایران،ج 7،تهران:انتشارات‏ علمی،1363،صص 3-92.

(20)-استوارت،ریچارد،در آخرین روزهای رضا شاه تهاجم روس و انگلیس به ایران در شهریور 1320،ترجمه عبد الرضا هوشنگ‏ مهدوی و کاوه بیات تهران:انتشارات معین،1370،ص 50.

(21)-رزم‏آرا،حاجعلی،همان،صص 38-134.

(22)-همان،ص 139.

(23)-همان،صص 32-131.

(24)-همان،ص 139.

(25)-همان،صص 59-154.

(26)-همان،صص 71-167.

(27)-همان،صص 72-171.

(28)-ریاضی،منوچهر،سراب زندگی گوشه‏های مکتومی از تاریخ‏ معاصر،تهران:انتشارات تهران:1371،ص 507.

(29)-آذرنگ،عبد الحسین،همان،ص 6.

(30)-همان،ص 14 و رهبانی،مجید.شهادتی با نیم قرن تاخیر، فرهنگ ایران امروز. >http://farhang.iran-emrooz.de/move<

]2 september 2004[

(31)-رزم‏آرا،حاجعلی،همان،صص 16-115.

(32)-ریاضی،منوچهر،همان،ص 509.

(33)-آذرنگ،عبد الحسین،همان،ص 13 و نیز دیگار،ژان پیر؛ هورکاد،برنار؛ریشار،یان،ایران در قرن بیستم،ترجمه عبد الرضا هوشنگ مهدوی،تهران:نشر البرز،1377،ص 139 و نیز ریاضی، منوچهر،همان،ص 505 و نیز کاتوزیان محمد علی همایون،اقتصاد سیاسی ایران از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی،مترجمان محمد رضا نفیسی و کامبیز عزیزی،تهران:نشر مرکز،1379،ص 203 و نیز والیزاده معجزی،محمد رضا،همان،ص 264 و نیز رزم‏آرا،حاجعلی، همان،ص 176.