آغاز و پايان حزب زنان ايران

سال گدشته حزب زنان در سوئد اعلام موجودیت کرد. در هلند نیز در سال 1989 حزب زنان تاسیس و چندی بعد به کار خود خاتمه دارد. حزب زنان در استرالیا نیز به سرنوشت مشابهی دچار گردید و چنان که در دفترشان اعلام کرده اند: "درهایش را بست". در ایران نیز طی سال های ١٣٢٢ تا ۱۳۳۵، تشکلی از زنان تحت عنوان "حزب زنان" فعالیت می کرد. گلناز ملک با گذری بر اسناد منتشره در این زمینه، آغاز و پایان حزب زنان ایران را مرور کرده است.

با آغاز جنگ جهانی دوم و کمی بعد خروج رضا خان از ایران، جو ناامنی و آشفتگی سیاسی بر کشور غالب گردید. اما با وجود اشغال ایران توسط متفقین در سال١٣٢٠ نسبت به دوره ی رضا خان مردم از آزادی بیان و آزادی گردهمایی بیشتری برخوردار شدند. طی این دوره تعدادی انجمن زنان که پیش از این به نوعی سرکوب و یا دولتی شده بودند دوباره پا گرفتند. یکی از این تشکل ها " حزب زنان ایران " بود که در اوایل سال ١٣٢٢ تشکیل شد. عده ی این جمعیت دراولین جلسه که در منزل " صفیه فیروز" تشکیل شد متجاوز از ۴۰ نفر بود و در جلسات بعدی در کلوپ ایران به ۱۵۰ نفر رسید . چهار زنی که برای نوشتن اساسنامه انتخاب شدند " هاجر تربیت"، " صدیقه دولت آبادی "، " فاطمه سیاح" و " صفیه فیروز" بودند. اساسنامه این جمعیت را می توان در دو جمله کوتاه خلاصه کرد


١- بالا بردن سطح فرهنگ و دانش زنان

٢- به دست آوردن حقوق اجتماعی و سیاسی

این حزب در مرداد سال ١٣٢٢ کمی بعد از اعلام حضور شاخه ی ی زنان حزب توده تحت نام " تشکیلات زنان ایران " ، تشکیل شد . اهداف آن ها با اهداف شاخه زنان حزب توده شبیه بود اما به اندازه ی آن رادیکال نبود. سندی وجود دارد مبنی بر این که در سال ١٣٢٣ حزب زنان و تشکیلات زنان حزب توده توافق نامه ای را امضا کرده بودند که در آن بر مبارزه مشترک علیه وضع نابسامان زنان ستمدیده تاکید شده بود. آن ها توافق کرده بودند با علم به اینکه محرومیت زنان بیشتر به خاطر بی سوادی است با کسانی که مخالف آموزش زنان هستند مقابله کنند و سخنرانی ها و برنامه هایی برای کسترش اگاهی طبقات مختلف زنان به اجرا بگذارند و برای استقلال زنان و مشارکت انان در مسایل اجتماعی برنامه ریزی کنند.

بعد از امضای این توافقنامه حزب زنان با بودجه ی خود اقدام به تاسیس ۶ محل برای کلاس سواد آموزی زنان بزرگ سال کرد. تشکیل جلسات بحث ماهانه نیز از برنامه های ثابت این تشکل شد.

یکسال بعد سازمان دیگری به نام " جمعیت زنان " که در سال ۱۳۲۱ با هدف تغییر وضعیت حقوقی زنان توسط بدرالملوک بامداد تاسیس شده بود به این حزب پیوست و روزنامه ی " زن امروز" را منتشر کرد. اگرچه این روزنامه ارگان رسمی حزب نبود ولی مقالات و نوشته های اعضای حزب در آن چاپ می شد و البته این روزنامه نیز مانند دیگر نشریات دموکراتیک در سال ۱۳۲۴ توقیف شد.


" حزب زنان ایران " در زمان خود تنها جمعیتی بود که با سازمان های بین المللی زنان ارتباط مستقیم داشت و عضو " اتحادیه بین المللی زنان " متشکل از زنان بیش از ۵۰ کشور جهان بود.

این گروه در طول فعالیت خود نمایندگانی به مجامع بین المللی فرستاد که در آن سخنرانی هایی ایراد کردند. " به طور مثال در کنگره زن و صلح " که در سال۱۳۲۳ در پاریس برگزار شد ،فاطمه سیاح و صفیه فیروز سخنرانی کردند.

در زمان ملی شدن صنعت نفت در ایران نیز حزب زنان طی اعلامیه های مفصل خطاب به " اتحادیه بین المللی زنان " خواست زنان ایران را به گوش زنان سایر کشور های عضو رساند و از آنها کمک و حمایت خواست.

در سال ۱۳۳۱ شورای زنان برای به دست آوردن حق رای زنان با کلیه گروه های زنان ائتلاف کرده و بیانیه ای مبنی بر تقاضای حقوق سیاسی و اقتصادی صادر کردند که بنا بر گزارش های منتشره صدهزار نفر این بیانیه را امضا کردند. نسخه ی حاوی امضاهای زنان ، برای نخست وزیر وقت محمد مصدق و نیز نمایندگان مجلس و سازمان ملل و همچنین محمد رضا پهلوی فرستاده شد. وقتی قانون انتخابات در مجلس مورد بحث قرار گرفت تصمیم بر این بود که حق رای فقط به زنان باسواد داده شود و باز هم حزب زنان نظر مخالف خود را اعلام کرد ولی لایحه ی قانون انتخابات به تصویب نرسید. تعداد زیادی از روحانیون رده بالا حق رای زنان را ضد اسلام اعلام کردند .

پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و برکناری مصدق، دوباره مانند قبل از شهریور ۱۳۲۰ ، احزاب سیاسی و مطبوعات آزاد برچیده و حق برگزاری گردهمایی ها ملغی و فصل جدیدی زیر سایه ی دیکتاتوری و خفقان بر گروه های زنان گشوده شد.

حزب زنان هم برای آنکه گروهی مجاز شناخته شود در سال ۱۳۳۵ و طی یک استحاله تدریجی بعد از کودتا، از بعضی از اهداف و فعالیت های خود دست کشید و به دلیل عدم تعلق حزبی نام خود را به " شورای زنان " تغییر داد.