نقش اسدالله علم در قيام 15 خرداد 1342

نقش اسدالله علم در قيام 15 خرداد 1342

 

 پس از حذف علي اميني، اسدالله علم در سال 1341 به نخست وزيري رسيد. در تمام دوران نخست وزيري وي اصلي ترين ماموريتش، تثبيت و تحکيم موقعيت سلسله پهلوي به رهبري محمد رضا شاه، به عنوان تنها و عالي ترين مرجع تصميم گيري در رأس هرم قدرت بود. از طرفي با روي کار آمدن علم به عنوان نخست وزير، خطري که مقام سلطنت را به خاطر رويكردهاي اميني تهديد کرده بود رفع شد و اسدالله علم درک کرد که لازم است تعادل سياست دو کشور انگليس و آمريکا در ايران به شکل جديدتري دنبال شود. در دوره نخست وزيري اسدالله علم بود که دولت آمريکا هم متقاعد شد روش حکومت سلسله پهلوي به رهبري محمدرضا پهلوي بهترين راه حفظ و گسترش منافع آن کشور در ايران است.
مهمترين حادثه زمان نخست وزيري علم قيام 15 خرداد بود که گذشته از چگونگي حادثه و علل و عوامل آن، بي گمان نقش علم در اين حادثه بسيار موثر بود . هرچند شاه در رأس هرم قدرت عالي ترين مرجع تصميم گيري درباره چگونگي برخورد با قيام 15 خرداد بود، اما در اين ميان نقش کليدي را در سرکوب تظاهر کنندگان شخص اسدالله علم نخست وزير برعهده داشت. داريوش همايون، که خود سالها در دوران محمدرضا شاه از دولتمردان عالي مقام کشور محسوب مي شد، نقش قاطع علم در پايان دادن به قيام 15 خرداد را مورد تصديق قرار مي دهد و نتيجه مي گيرد که اگر در آن هنگام ثبات و قاطعيت شخص اسدالله علم نبود چه بسا رژيم پهلوي با خطر سقوط مواجه مي شد. 1
ويليام شوکراس نيز به نقل از جعفر بهبهانيان متصدي امور مالي شاه، مسئول کشتار قيام 15 خرداد را اسدالله علم مي داند و مي نويسد:
« جعفر بهبهانيان متصدي امور مالي شاه در هنگام اغتشاشات 1963 در کنار علم بود. بعدها تعريف کرد که شاه به علم گفته بود مردم را نکشد. علم پاسخ داده بود شما شاه هستيد و من نخست وزيرم. من مسئول امنيت هستم  و به هر طريقي که بتوانم مردم را ساکت خواهم کرد. اگر موفق شدم شما همچنان شاه خواهيد بود. اگر شکست بخورم مي توانيد مرا به دار بزنيد و باز همچنان شاه خواهيد بود. حتي گفته مي شد اسدالله علم به شاه توصيه کرده بود که جهت انتقام از روحانيون اجازه دهد حضرت آيت الله خميني رهبر قيام 15 خرداد را نيز بلافاصله پس از دستگيري اعدام کند 2»
در واقع از همان آغاز نيز لبه تيز حملات روحانيت به رهبري امام خميني بيش از هر کس ديگري متوجه اسدالله علم نخست وزير بود و او را مسئول اصلي اقدامات رژيم پهلوي قلمداد مي کردند. چنانکه امام خميني سالها پس از واقعه 15 خرداد در يادآوري خاطراتش از آن دوره اظهار داشتند:
«در زمان محمدرضا آن اوايل نهضت دست و پا مي کردند که يک تفاهمي بشود. يک دفعه که آمدند پيش ما که مي خواهيم که مثلاً ملاقاتي چيزي طرح شود. من به ايشان گفتم که علم هستش ما وارد مذاکره نمي شويم. شما اول علم را کنار بگذاريد و بعد وارد مذاکره بشويم تا ببينيم چه مي گوييد.» 3
بنابراين آشکار مي شود که از نظر ايشان نيز شخص اسدالله علم کليدي ترين مهره به شمار مي رفت و همو بود که اصلي ترين نقش را در برخورد قهرآميز با قيام اقشار مختلف مردم در 15 خرداد برعهده داشت. سر آنتوني پارسونز آخرين سفير انگليس در ايران دوره پهلوي نيز که خود دوستي بسيار نزديکي با علم داشت در خاطراتش از وي به عنوان مسئول اصلي سرکوب قيام 15 خرداد نام مي برد و مي نويسد:
«... علم شخصاً دستور تيراندازي به طرف مردم را صادر کرده بود و خود او در سال 1975 ضمن صحبت درباره حوادث آن زمان ضمن اعتراف به اين مطلب گفت: من چاره اي جز اين کار نداشتم ... اعليحضرت خيلي رقيق القلب هستند و از خونريزي خوششان نمي آيد.» 4
پي نوشت:
1 -  ع. باقي، تحرير تاريخ شفاهي انقلاب اسلامي ايران، قم: نشر تفکر، 1373، ص335.
2 -  ويليام شوکراس، آخرين سفر شاه، عبدالرضا هوشنگ مهدوي، چاپ دوم، نشرالبرز، 1369، ص134.
3 -  امام خميني، صحيفه نور، جلد دهم، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1361، ص165.
4 -  آنتوني پارسونز و ويليام سوليوان، خاطرات دو سفير، ترجمه محمود طلوعي، چاپ دوم، تهران: نشر علم، 1373، ص293