كلياتي درباره ايران و عمان در دوره محمد رضا پهلوي
روابط سياسي، نظامي و تجاري ايران و عمان با قدمت چندين سده، در اواخر حكومت قاجاريه به انحطاط كامل رسيد. اين ركود و فترت تا سال 1349ش، ادامه يافت. ضعف دولتهاي مركزي ايران و ناتواني در حاكميت بر منطقه خليجفارس و درياي عمان؛ نفوذ و تسلط همهجانبه استعمار بريتانيا بر سرزمين عمان؛ و انزواي كامل آن از مسائل بينالمللي، از مهمترين دلايل تداوم اين وضعيت در روابط دو كشور بود كه سياست درهاي بسته سعيدبن تيمور نيز به شدت به آن دامن ميزد.
شواهد و قرائن نشان ميدهد كه دولتمردان وقت ايران در گسترش روابط با حكومت عمان رغبت و تمايلي نداشتند. اسدالله علم ــ وزير دربار حكومت محمدرضا شاه پهلوي ــ در ذيل خاطرات چهارشنبه، 21 خرداد 1348 مينويسد:
طي تلگرافي از آرام ــ سفير ايران در لندن ــ عنوان شده است كه انگليسيها به او گفتهاند كه سلطان مسقط علاقهمند است، در راه سفر به لندن از ايران ديدار كند. چنين ديداري هيچ فايدهاي براي ما ندارد. سلطان در عمان غاصب شمرده ميشود. به علاوه، ميگويند او هيولايي است كه طي ده سال گذشته، خودش را در قصرش زنداني كرده است و از هرگونه تماس با مردم خودداري كرده است. به عقيده من، مرتعجين سرسختي از اين قبيل، محكوم به فنا هستند.
با كودتاي 1970م / 1349ش و جلوس سلطان قابوس بن سعيد، مقدمات ايجاد روابط مجدد بين كشورها فراهم آمد. سلطان قابوس، طي تلگرافي به شاه در شهريور ماه 1349 با اشاره به تحولات سياسي، اقتصادي و اجتماعي در عمان، خواستار تأييد و پشتيباني ايران شد. در نتيجه، سفير ايران در كويت، مأمور سفر به عمان شد تا پيام شاه را به قابوس ابلاغ كند. اين مأموريت در 13 مهرماه 1349 با تسليم پيام شاه در شهر صلاله انجام گرفت. اين امر، نخستين مسافرت يك سياستمدار عاليرتبه ايراني به عمان پس از ساليان متمادي ركود در روابط بود و پس از يك قرن و نيم، فصل جديدي در مناسبات طرفين، گشوده شد. طي اين سفر، آمادگي دولت ايران براي برقراري روابط سياسي با سلطاننشين عمان به مقامات آن كشور اعلام شد.
در دي ماه 1349، يك هيأت مطبوعاتي، مركب از نمايندگان جرايد مهم ايران به عمان رهسپار شدند. در مرداد ماه 1350، شاه نخستين سالگرد جلوس سلطان قابوس را طي پيامي تبريك گفت و سرانجام در تاريخ 4 شهريور 1350، دولت ايران طي يك اعلاميه رسمي، استقرار روابط سياسي بين دو كشور و مبادله قريبالوقوع سفراي طرفين را اعلام كرد. همچنين از قابوس براي شركت در جشنهاي 2500 ساله شاهنشاهي دعوت به عمل آمد كه مورد پذيرش قرار گرفت.
در 28 فروردين ماه 1351، بهمن زند به عنوان اولين سفير ايران، استوارنامه خود را در مسقط به سلطان قابوس تسليم كرد. دولت عمان نيز اسماعيل خليل الرصاصي را با سمت كاردار سفارت به ايران معرفي كرد كه در بهمنماه1352 به مقام سفارت ارتقاء يافت. الرصاصي طي مصاحبهاي اعلام كرد، تهران از اولين كشورهايي است كه حكومت مسقط در آن نمايندگي تأسيس كرده است.
به دعوت عباسعلي خلعتبري، وزير امور خارجه ايران ــ ثويني بن شهاب ــ مستشار عالي سلطان قابوس ــ در تاريخ 25/4/1351 براي يك ديدار شش روزه به ايران مسافرت كرد. در اين ديدار براي نخستين بار، مسئله حمايت رژيم پهلوي ايران از عمان در نبرد با چريكهاي ظفار مطرح شد. از اين تاريخ، مسئله ظفار روابط دو كشور را كاملا تحت تأثير قرار داد.
در 28/11/1351، حمد حمود ـ رئيس ديوان عمان ــ به ايران مسافرت كرد و در اوايل اسفندماه همين سال، سناتور عباس مسعودي به طور خصوصي با سلطان قابوس در مسقط به گفتگو پرداخت. پس از دخالت نظامي ايران در ظفار، روابط دو كشور بسيار مستحكم شد و سلطان قابوس پيرو همين مسئله در سال 1352، رسمآ از ايران ديدار كرد. وزارت دربار رژيم پهلوي در اين ارتباط، با انتشار اعلاميهاي اعلام كرد:
نظر به عوالم دوستي و مودت بين دو كشور مسلمان ايران وعمان و بنا به دعوت شاهنشاه آريامهر، سلطان قابوس از تاريخ شنبه 11 تا جمعه 17 اسفندماه 1352ش، برابر با دوم تاهشتم مارس 1974 رسمآ از ايران ديدار ميكند.
همراهان سلطان قابوس در اين سفر، سيد طارق بن تيمور، قهر بن تيمور، قيس الزواوي ــ وزير مشاور در امور خارجي ــ و عدهاي ديگر از شخصيتهاي برجسته سلطاننشين عمان بودند.
سلطان قابوس، علاوه بر ديدار با شاه با اميرعباس هويدا ــ نخستوزير ــ و عباسعلي خلعتبري ــ وزير خارجه ــ گفتگو كرد و از مراكز نظامي و اقتصادي، همچون دانشگاه افسري ارتش و كارخانه ايران ناسيونال بازديد كرد.
با توسعه روابط في ما بين، فعاليتهاي تجاري و ارتباطي نيز توسعه يافت. در آبان و بهمن ماه 1352، شعباتي از شركت سهامي بيمه و بانك ملي ايران در پايتخت عمان شروع به كار كرد. در 28 اسفندماه 1352، پروازهاي مقدماتي شركت هواپيمايي ملي ايران (هما) به مسقط، آغاز و در 13 فروردين 1353، رسمآ افتتاح شد. مبادلات بازرگاني نيز افزايش قابل ملاحظهاي يافت؛ به طوري كه ايران در بين كشورهاي صادركننده كالا به عمان در جهان در سال 1352 حائز مقام ششم شد.
به دعوت عباسعلي خلعتبري، قيس عبدالمنعم الزواوي ــ وزير امور خارجه عمان ــ از تاريخ 2 تا 5 مرداد 1353 از تهران ديدار كرد. او ضمن ملاقات با شاه، موافقتنامه تحديد حدود فلات قاره دو كشور و يك معاهده فرهنگي را در تاريخ چهارم مردادماه به امضا رساند. الزواوي براي ابلاغ پيام سلطان قابوس، دوبار ديگر در اين سال با شاه ملاقات كرد. در آبان ماه 1353، ثويني بن شهاب ــ مستشار مخصوص سلطان عمان و استاندار مسقط ــ در رأس يك هيأت عاليرتبه براي انجام پارهاي مذاكرات با شاه و ساير مقامات به ايران مسافرت كرد.
مناسبات اقتصادي دو كشور در سال 1353 نيز روند رو به گسترش خود را ادامه داد. در تاريخ 14 تا 18 ارديبهشت ماه 1353، جان تاوزند ــ مشاور اقتصادي سلطان قابوس و از تاريخ 4 تا 8 تيرماه، كريم احمدالحرمي ــ وزير برنامه و توسعه عمان ــ از ايران ديدار كرده و در زمينه توسعه روابط اقتصادي و ايجاد يك سازمان مشترك طراحي و برنامهريزي گفتوگو كردند. يوسف العلوي عبدالله ــ معاون وزير امور خارجه عمان نيز از تاريخ 22 تا 28 بهمن ماه به منظور انعقاد قرارداد ايجاد يك شركت مشترك ماهيگيري به ايران مسافرت كرد و طي اين مدت با عباسعلي خلعتبري ــ وزير خارجه ــ و تيمسار سپهبد رياحي ــ رئيس شيلات جنوب ملاقات كرد و پيرامون مسائل مربوط به اشتراك در صيد ماهي و چگونگي بهرهبرداري صحيح از منابع دريايي خليجفارس و درياي عمان مذاكراتي را انجام داد.
در زمينه توسعه روابط فرهنگي، سالم سعيد السيابي ــ معاون وزير اطلاعات عمان ــ در اين سال به ايران مسافرت كرد و درباره تبادل برنامههاي توليدي و نحوه همكاري بين سازمانهاي راديو و تلويزيون دو كشور با مقامات ذيربط به گفتوگو نشست. در موافقتنامه فرهنگي كه از سوي وزراي خارجه طرفين در تاريخ 3/5/1353 در تهران منعقد شد، تدارك تسهيلات براي بازديد دانشمندان و استادان و دانشجويان و اعضاي انجمنهاي فرهنگي دو كشور، اعطاي بورسهاي تحصيلي و كارآموزي، تعيين ارزش گواهينامههاي تحصيلي و مدارج علمي از سوي دانشگاهها و آموزشگاههاي دو كشور پيشبيني شده بود.
پيرو اين موافقتنامههاي فرهنگي، گروهي مركب از بيستوشش نفر از كاركنان تلويزيون عمان در تاريخ 12/5/1353 به تهران عازم شده، يك دوره چهارماهه كارآموزي در رشتههاي مختلف را در مدرسه عالي تلويزيون و سينما گذراندند.
توسعه بيسابقه روابط سياسي، اقتصادي و فرهنگي بين دو كشور در سال، 1353 مقارن با تشديد عمليات نظامي ايران در ظفار بود. سال 1353 در جريان لشكركشي به ظفار، خونينترين و سنگينترين نبردها را براي سربازان ايراني به ارمغان داشت. در تاريخ 7/3/1354، اسناد مربوط به تحديد حدود فلات قاره و در 11/5/1354 اسناد موافقتنامه فرهنگي بين دو دولت، مبادله شد.
بر اساس موافقتنامه تحديد حدود فلات قاره كه در پنج ماده تنظيم يافت و از تاريخ مبادله سند، لازمالاجرا دانسته شد، خط مضف مورد توافق طرفين قرار گرفت. در ماده دوم قرارداد عنوان شد، در صورتيكه خطوط مرزي از محل منابع نفت عبور كند، هيچيك از دولتها، چاهي را كه بخش بهرهدهي آن از خط مرزي، كمتر از صدوبيستوپنج متر فاصله داشته باشد، بدون توافق طرفين حفر نكنند.
سلطان قابوس در تاريخ 10 تا 15 شهريورماه 1354، ديداري غير رسمي را از ايران انجام داد. در همين سال، قيس الزواوي ــ وزير امور خارجه عمان ــ دو بار به ايران مسافرت داشت و با شاه ملاقات كرد. سيد فهدبن محمود آل سعيد ــ وزير اطلاعات و فرهنگ عمان ــ نيز به دعوت وزير اطلاعات و جهانگردي ايران در مهرماه 1354 در رأس هيأتي به تهران آمد و با محمدرضا پهلوي ديدار كرد. در اين سال، با حضور و مساعدت گسترده عناصر ايراني، جنگ ده ساله ظفار به سود دولت مركزي عمان پايان گرفت.
در 14/2/1355، صادق سليمان ــ سفير جديد عمان ــ با تسليم استوارنامه خود به شاه، رسمآ شروع به كار كرد.
سلطان قابوس به منظور انجام يك مسافرت خصوصي دو روزه در 24 خرداد ماه 1356 به ايران عزيمت كرد و در كاخ نخستوزيري استقرار يافت. در اين سفر، زمينههاي ديدار شاه از عمان، بررسي شد.
پ
شاه ايران در روز دوشنبه 14 آذرماه 1356 بنا به دعوت رسمي سلطان قابوس و براي نخستينبار از عمان ديدار كرد و نيروهاي نظامي ايران مستقر در منطقه ظفار را مورد بازديد قرار داد.
به طور كلي، روابط خارجي ايران با عمان تحت تأثير دو عاملِ نقش امنيتي در خليجفارس و لشكر كشي مستقيم نظامي به ظفار بود. با اعلام خروج نيروهاي انگليسي از منطقه خليجفارس، دولتمردان ايران به منظور ايفاي هرچه بيشتر نقش امنيتي خود و در راستاي بسط و گسترش ميدان مانور در تنگه هرمز به سوي عمان گرايش يافتند؛ دولتي نوپا و ضعيف كه در نبرد با چريكهاي ظفار، ناتوان بود و علاوه بر آن، بر بخش بسيار مهمي از تنگه هرمز كه در سياست خارجي ايران نقش مهمي را داشت، حاكميت ميراند. ايران با حمايت از سلطان قابوس در نبرد با شورشيان ظفار توانست، مجوز اداره تقريبآ تمامي تنگه هرمز را با استفاده از جزاير و امكانات عمان، بهدست آورد. كمكهاي اقتصادي و مراودات فرهنگي و حجم گسترده ملاقات و رايزنيهاي سياسي بين دو كشور در همين چارچوب، قابل ارزيابي و بررسي است.