فساد مالى، اخلاقى در نظام پهلوى

فساد مالى در دوران پهلوى همواره وجود داشته است ولى فسادى که بعد از افزایش قیمت نفت سال 1974 (1353) در ایران پدیدار شد، مساله اى بود فراتر از هم آنها و جدا از تمام معیارهاى قابل قبول، پورسانت ها و زد و بند با مقاطعه کاران داخلى و بین المللى توسط دربار و اطرافیان شاه چیزى بود که بر هیچ کس پوشیده نبود فریدون هویدا در ارتباط با فساد مالى حاکم در خانواده شاه چنین مى نویسد:  فسادى که درون دربار شاه وجود داشت حقیقة ابعاد وحشتناک به خود گرفته بود، برادران و خواهران شاه به خاطر واسطگى براى عقد قرارداد بین دولت ایران و شرکت هایى که گاه خودشان نیز جزو سهامداران عمده آنها بوده حق العمل هاى کلانى به چنگ مى آوردند ولى گرفتارى اصلى در این فقط مساله رشوه خوارى یا دریافت حق کمیسیون توسط خانواده سلطنت نبود، بلکه اقدامات آنها الگویى براى تقلید دیگران مى شد و به صورت منبعى در آمده بود که جامعه را در هر سطحى به آلودگى مى کشانید...سرازیر شدن ثروت هاى هنگفت به جیب این و آن در موقع عقد قراردادها گاه مى شد که رسوایى هایى را نیز به دنبال مى آورد.چنانکه یکبار کمیسیون تحقیق سناى آمریکا افشا کرد که در جریان یکى از معاملات با کمپانى هاى آمریکایى عده زیادى از جمله شوهر خواهر شاه و فرمانده نیروى هوایى ایران (ارتشبد خاتمى) به اتفاق پسر بزرگ اشرف رشوه هنگفتى دریافت کرده اند. (1)
ارتشبد سابق فردوست طى سال هاى حضور در دفتر ویژه اطلاعات و بازرسى شاهنشاهى با هزاران مورد اختلاس و ارتشا در سطح مقامات عالى رتبه کشور آشنا بود که مطالبش به شرح زیر آورده مى شود:
در دوران مسؤولیتم در بازرسى متوجه شدم که اصولا موارد سوء استفاده و حیف و میل نهایت ندارد در دوران 13 ساله نخست وزیرى هویدا همه مى چاپیدند و هویدا کاملا نسبت به این وضع بى تفاوت بود در صورتى که یکى از مهم ترین وظایف رئیس دولت جلوگیرى از فساد و حیف و میل اموال دولتى است.در هیچ زمانى به اندازه دوران هویدا فساد گسترده نبود و او چون جلب رضایت محمد رضا را مى طلبید نمى خواست کسى را از خود ناراضى کند و به همین دلیل نیز صدارت او طولانى شد.من هر 2 ماه یکبار از طرف افسر دفتر ویژه، که مسؤول پیگیرى پرونده ها بود، پیشرفت کار را سؤال مى کردم.اصلا پیشرفتى وجود نداشت و صفر بود، همه پرونده ها طبق دستور شفاهى نخست وزیر به وزیر دادگسترى، بایگانى نمى شد و محمد رضا نیز اهمیتى به این امر نمى داد و از نظر او بى ایراد بود. (2)
شاه همواره سعى مى کرد مساله فساد مالى در خانواده سلطنتى را به نحوى توجیه کند.بنابر این گاه مى شد که نظرهاى مضحک و عجیب و غریبى هم اظهار مى کرد.از آن جمله پاسخ شاه به پرسش خبرنگار فرانسوى اولیویه وارن که پرسید: گفته مى شود که فساد بخشى از اطرافیان شما را هم در امان نگذاشته است.گفت: همه چیز ممکن است ولى در این مورد بخصوص (فساد مالى) باید بگویم که این فساد نیست بلکه مثل بقیه رفتار کردن است، یعنى مثل کسانى که کاملا حق کار کردن و معامله کردن را دارند، به عبارت دیگر اطرافیان من هم حق دارند در شرایط مشابه با دیگران براى امرار معاش خود فعالیت داشته باشند. (3)
علاوه بر سوء استفاده ها و اختلاس هاى مالى در نظام سیاسى پهلوى آنهم در دربار و در حد امراى ارتش، یکى از مسائل حیرت انگیز این دوران، دخالت هاى دربار شاه در امور مربوط به مواد مخدر بود.به محمود رضا یکى از برادران شاه اجازه داده شده بود در امر کشت تریاک و برداشت محصول آن فعالیت داشته باشد.همه ساله محمود رضا به بهانه اینکه محصول تریاک خوب نبود مقدار زیادى از تریاک هاى بدست آمده را براى خود نگه مى داشت و بعدا آن را به قیمت هنگفت در بازار سیاه به فروش مى رساند.
حمایت شاه و آزاد سازى امیر هوشنگ دولو که به جرم قاچاق مواد مخدر در سوئیس زندانى بود از جمله مسائلى است که در روشنگرى اذهان مردم در حمایت شاه از باند قاچاق مواد مخدر مؤثر بود مردم از این مساله حیرت زده شده بودند که چطور قاچاقچى هاى خرده پاى بدبخت به دستور شاه تیرباران مى شوند ولى همین شاه دوست خود را (امیر هوشنگ دولو) که به جرم قاچاق مواد مخدر در سوئیس بازداشت شده از محاکمه و زندان مى رهاند؟ ! (4) علاوه بر سوء استفاده مالى و دخالت دربار در قاچاق مواد مخدر، اکثر اعضاى خانواده سلطنتى و مقامات سطح بالاى کشور به گونه اى زندگى مى کردند که مى توان گفت هیچ گونه تناسبى با دستورات مذهب رسمى کشور که بیش از 99 درصد از جمعیت مردم ایران به آن اعتقاد داشتند مطابقت نداشت.برپایى قمار خانه ها و تفریحگاه هاى خلاف عفت در سرتاسر کشور از آن جمله در جزیره کیش که جهت عیش و نوش درباریان و میلیاردرهاى جهان و کشورهاى عرب تدارک دیده شده بود.جزیره کیش با پرداخت مبالغ کلان و اختلاس از خزانه مملکت تبدیل به تفریحگاهى شده بود که شرکت ایرفرانس در پروازهایى که با هواپیماى کنکورد به این جزیره داشت تعدادى از زنان فاحشه را به این جزیره مى آورد. (5)
حقیقت این است که وجود فساد مالى، و بى بندوبارى هاى بى حد و حصر در جامعه بخاصه در دربار و خانواده شاه چنان وسعتى پیدا نموده که با بدیهیات مسلم دین مبین اسلام در تعارض بود و روز به روز وجهه شاه و خانواده سلطنت را در بین مردم مسلمان ایران از بین برد و زمینه وقوع انقلاب اسلامى را فراهم ساخت.نقطه اوج این بى بند و بارى در جشن فرهنگ و هنر شیراز بود که کریه ترین و زشت ترین صحنه ها را به تصویر در آوردند که قلم از گفتار آنها شرم دارد.

پى نوشت ها:
1- فرویدون هویدا، سقوط شاه، 1373، اطلاعات، ترجمه ج.ا. مهران، ص 89.
2- حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، انتشارات اطلاعات، 1371، ص 275، 274 و 273.
3- شیر خورشید، انتشارات امیر کبیر، 1356، ص 214.
4- فریدون هویدا، سقوط شاه، ص 95- 94.
5- پیشین، ص 97- 96.