سوابق تاریخی ایران و پاکستان و ترکیه

وظیفه‏ای که در این سخنرانی*به بنده واگذار شد،بسیار سنگین است‏ ولی نمیدانم روابط تاریخی سه ملت بزرگ ایران و پاکستان و ترکیه را چگونه‏ میتوانم در ظرف یکساعت برای شما بیان نمایم،در نگنجد بحر اندر کوزه‏ای، از این جهت ناچارم باختصار پرداخته و تنها به کلیاتی در این زمینه اشاره‏ نمایم بنا به مثل معروف عربی«ما لا یدرک کله لا یترک کله»و بقول جلال الدین‏ رومی:
آب دریا را اگر نتوان کشید هم بقدر تشنگی بای چشید
اجتماع ما در این مکان بمناسبت پنجمین سالگرد همکاری عمران‏ منطقه‏ای است.شاید در میان حاضران محترم کسانی باشند که تاریخچهء این‏ همکاری را بخوبی ندانند.همسایگی طبیعی و اشتراک در سوابق تاریخی و فرهنگی و دینی ایران و پاکستان و ترکیه در چند سال پیش رهبران این سه ملت‏ بزرگ را به آن داشت که برای تکمیل هدفهای معنوی و اقتصادی پیمان مرکزی‏ سنتو Contral Treaty organization به عقد پیمان؟؟؟ بین دولتهای خود که ایران و پاکستان و ترکیه باشند و ملتهای آنها روابط منطقه‏ای. Regional Cooperation for Development که علامت اختصاری آن آر-سی-دی R.C.D است اقدم نمایند.وزیران‏ خارجه سه کشور که در سوم و چهارم ژوئیه سال 1964 در آنکارا تشکیل
________________________________________
جلسه داده بودند امکانات همکاریهای مشترک خود را در زمینه‏های مختلف‏ براساس یک منطقه بزرگ و همجوار مورد بررسی قرار دادند.بدنبال این‏ جلسات در دههء آخر ژوئیه آن سال شاهنشاه آریامهر با رؤسای جمهوریهای‏ پاکستان و ترکیه در کاخ معروف دلمه باغچه در شهر استانبول ملاقات فرمودند این جلسه به ریاست شاهنشاه ایران تشکیل شده و در بیست و دوم ژوئیه سال‏ 1964 شاهنشاه ایران خطاب به ملت‏های ترکیه و پاکستان فرمودند:«هم اکنون‏ کنفرانس دوستانهء ما با رؤسای جمهوریهای پاکستان و ترکیه به پایان رسید و کمال خوشوقتی را داریم که روح همکاری صیمیانه و موازین دوستی و محبت‏ بین مردم سه کشور ما وجود دارد...ما امید و آرزو داریم که کشور ما و ملتهای ما در آینده از مزایای دوستی عمیق و همکاری بیشتر برخوردار باشند». در همان روز فیلد مارشال ایوب خان رئیس جمهوری وقت پاکستان چنین بیان‏ داشتند:«من به ملت ایران خاطرنشان میکنم که شاهنشاه آنان رهبری عالیقدری‏ هستند که برای نزدیک کردن سه کشور با یکدیگر گامهای مؤثری برداشتند.
اقدامات شاهنشاه ایران بدون تردید در بهبود وضع زندگی ملتهای ایران و پاکستان و ترکیه بسیار مؤثر خواهد بود و نتایج مطلوب آن در آینده آشکار خواهد شد».
ژنرال جمال گورسل ریاست جمهوری وقت ترکیه نیز اظهار داشتند که:
«هدف این کنفرانس تأمین رفاه و سعادت مرم ایران و پاکستان و ترکیه‏ است.در اوضاع کنونی جهان این امر طبیعی است که رهبران ممالک مساعی‏ و هم و غم خود را در راه تضمین سعادت مصروف دارند و اساس مذاکرات‏ ما هم در این کنفرانس بجز این نبود».
پس از آن قراردادهائی در زمینهء همکاری‏های مشترک اقتصادی و فرهنگی‏ و صنعتی و حمل و نقل و ارتباطات پستی و تلگرافی و تلفنی و همکاریهای فنی و بهداشتی‏ و جهانگردی بامضاء رسید که گفتگو درباره آنها خارج از بحث ماست.
سوابق معنوی ایران و پاکستان-کشور پاکستان که پنجمین کشور پر جمعیت جهان است و پس از اندونزی از بزرگترین ممالک اسلامی بشمار
وحید » شماره 70 (صفحه 853) 
________________________________________
این کشور در 14 اوت 1947 از تجزیهء امپراطوری بریطانیا در هند بوجود آمده و از دو فدراسیون یا دو ایالت بزرگ پاکستان شرقی و غربی تشکیل شده‏ است.
روابط ایران و ملت پاکستان از روزگاران باستانی و پیش از تاریخ است.
در حدود سه هزار سال پیش از میلاد مسیح دو تمدن بزرگ در سرزمین پاکستان‏ غربی امروزی و در درهء رود سند بنام موهنجو دارو Mohenjo Daro و هرپا Harpa وجود داشت که تمدنهای مترقی و عظیم پیش از تاریخ‏ انسان بشمار میرود و این تمدن که بنام دو نقطهء فوق الذکر که محل اکتشاف‏ آنهاست خوانده میشود بر کنار چاههای عمیق،حمامهای عمومی و معابد بزرگ و خیابانهای راست و متقاطع از مشخصات این دو تمدن قدیم است.از آثاری که‏ در اطلال این مدنیت‏های باستانی یافت شده معلوم میشود که مردم موهنجو دارو و هرپا با مردم پیش از تاریخ فلات ایران از جمله سیلک Sialk کاشان‏ و مردم قدیم سیستان رفت‏وآمد و روابط بازرگانی داشته‏اند.
در عصر هخامنشی مردم سرزمین سند و پنجاب با یکدیگر ارتباط داشتند داریوش بزرگ در سال 512(ق.م)به هند رفت و آن دو ایالت را در اتحاد ممالک ایرانی درآورد سپس هیأتی بسرپرستی اسکولاکس Skylax برای‏ اکتشافات جغرافیائی از راه رود سند بدریای عمان اعزام داشت.
اسکندر مقدونی در سال 328ق.م از سراسر ایران گذشته از راه‏ دره خیبر به پاکستان در آمد و به تقلید داریوش بزرگ به دریاسالار خود،«نه آرخوس» Nearchus فرمان داد که برای تحقیقات جغرافیائی از رود شند به دریای‏ عمان و از آنجا به خلیج فارس رود.روابط ایران در پیش از اسلام با هند و پاکستان‏ مشترک است.روابط معنوی واقعی ما با پاکستان از قرن اول هجری و از بعد از دعوت و گسترش دین مبین اسلام در آن دو کشور پهناور آغاز میشود.
محمد بن ابو القاسم(62-98-هـ)در سال(93-هـ)از راه ایران‏ به سند حمله کرد و با نیروی منظمی که از لشگریان عرب داشت دهیر Dahir
وحید » شماره 70 (صفحه 854) 
________________________________________
پادشاه آن سرزمین را از پای در آورده و زیر بنای گسترش اسلام را در هند بنیان نهاد در سال 370 هجری سبکتکین غزنوی با سپاهی وارد جلگه سند شد و پادشاه طایفه راجبوت را که چسیپال میخواندند شکست داد و شهر پیشاور را ضمیمه ممالک خود کرد.پس از وی پسرش محمود غزنوی از سال 392 تا 416 هجری بعنوان جهاد بابت پرستان هفده بار به هندوستان حمله آورد و بت‏خانه‏ های بسیاری را خراب کرد و در تاریخ مسلمانان هند به محمدو بت‏شکن ملقب‏ گشت بعد از مرگ مسعود به محمود جانشینان او ولایت‏های غربی ایران ار جبرا به‏ سلجوقیان واگذار کرده و در شرق ایران و در متصرفات لزنویان در هندوستان‏ بحکومت و گسترش دین اسلام و رواج زبان فارسی پرداختند.
بعد از غزنویان شهاب الدین محمد غوری از سال 571-تا 602 هجری‏ به فتح هندوستان پرداخت و بر تمام شمال هند و مغرب گجرات و از مشرق تا دهانهء رود گنگ دست یافت.
پس از مرگ شهاب الدین محمد یکی از سرداران او بنام قطب الدین ایبک‏ که حاکم دهلی بود علم استقلال برافراشت و در 602 هجری در هندوستان‏ مؤسس سلسله‏ای مسلمانان و پارسی زبان بنام خاندان ممالیک شد و منار معروف‏ قطب در دهلی از بناهای اوست.پس از ایشان خاندانهای مسلمان و فارسی زبان‏ دیگر مانند سلسله خلجی‏ها و تقلق در هندوستان بحکومت رسیدند و بلادهند را بزیر تسلط خود آوردند.
امیر تیمور گورکانی در سال 801 هجری به هندوستان لشکر کشید و پس‏ از تسخیر دهلی و تسلیم بلاد ملوک تقلقیه بین سران سپاه خویش از راه افغانستان‏ به سمرقند بازگشت پس از انقراض خاندان تقلقی خاندان سید(1450-1414 .م)و بهمنی و لوری(1526-1451.م)در هندوستان بسلطنت رسیدند.
پس از ظهیر الدین محمد بابر که پسر عمر شیخ و نواده میر انشامبن‏ تیمور بود با پشتیبانی شاه اسماعیل صفوی به آسیای میانه دست یافت و سپس در سال 932 هجری هندوستان را فتح کرد و مؤسس سلسله تیموری یا مغول هند گردید.
وحید » شماره 70 (صفحه 855) 
________________________________________
بیاری شاه طهماسب صفوی تاج‏وتخت خود را بدست آورد.یادگاری از این‏ پادشاه مسلمان و پناهنده هند هنوز بر کتیبه‏ای در تربت شیخ جام باقی است. ره‏آورد سفر ایران آن بود که همایون بر اثر ارادت به شیخ جام،حیده بیگم‏ دختر او را بزنی گرفت و از این ازدواج اکبر بوجود آمد همان کسی که مقدر شده‏ بود بزرگترین پادشاه هند و بلکه مشرق زمین آنروزگاریشود.
دورهء حکومت پادشاه تیموری هند که از 932-1274 در آن سرزمین‏ سلطنت کردند.از درخشان‏ترین ادوار تاریخ هند و بخصوص مسلمانان آن‏ سرزمین پهناور است.
در عهد ایشان رواج زبان و ادبیات فارسی باوج وسعت خود رسید و بهترین و مفصل‏ترین فرهنگ‏های فارسی تألیف شد و نام‏آورترین شعر او نویسندگان‏ پارسی‏گو در آن عصر درخشان ظهور کردند.
روابط ادبی و سیاسی و اقتصادی بین پادشاهان صفوی ایران و سلسلهء تیموری هندی و همچنین بین مردم دو کشور به حد اعلای خود رسید.
بهادر شاه آخرین سلطان این سلسله مسلمان و پارسی زبان در سیزدهم‏ شعبان 1274 هجری بدست دولت انگلستان عزل شد و به رانگون تبعید گردید و دولت انگلیس بنام شرکت هند شرقی و بریتانیا بر هندوستان تسلط یافت. انگلیسی‏ها بالغ به یکصد سال رسما بر هند حکومت کردند با پیدایش نهضت‏ ملی هند قدرت بریتانیا در آن سرزمین به مخاطره افتاد.
نهضت استقلال‏طلبی در آغاز مترادف با ملیت هندو تلقی شد.چون اکثر مسلمانان میدانستند که حکومت تمام هند را دیگرباره باز نخواهد یافت و همچنین حاضر نبودند بجای انگلیسیها تحت حکومت و انقیاد هندوها قرار بگیرند و در نتیجه مسلمانان آن سرزمین در 1906 بتأسیس اتحادیهء اسلامی سراسر هند بنام مسلم لیک پرداختند و متفکران بزرگی مانند سید احمد خان و محمد اقبال لاهوری؟؟؟تأسیس دولت بزرگ مسلمانی را که منتهی به تشکیل‏ پاکستان شد بنیان نهادند.یاری محمد اقبال لاهوری شاعر و فیلسوف مسلمان‏ هند فکر تأسیس دولت مستقل اسلامی را در سال 1930 میلادی ابداع کرد و
وحید » شماره 70 (صفحه 856) 
________________________________________
آرزو تحقق پذیرفت همانطور که فردوسی طوسی در شاهنامه خود طرح یک‏ ایران بزرگ را بریخت محمد اقبال لاهوری نیز در اشعار خود نقشهء یک دولت‏ اسلامی بزرگ را در شبه قاره هند بنام پاکستان طرح کرد.و پس از اندکی‏ بدست قائد اعظم محمد علی جناح به حقیقت پیوست محمد اقبال لاهوری که از نظر تشکل روحانی و عقلانی تحت تأثیر مثبت عرفان ایرانی قرار گرفته در حقیقت‏ جلوهء تازه‏ای از مولای روم بود در پدیدآوردن پاکستان نوین معجزه‏ای کرد که از هیچیک از پیغمبران قدیم هند چنین کار شگرفی سر نزده بود و او راست:
هندیم از پارسی بیگانه‏ام‏ ماه نو باشم تهی پیمانه‏ام‏ گرچه هندی در عذویت شکر است‏ طرز گفتار دری شیرین‏تر است‏ فکر من از جلوه‏اش مسحور گشت‏ خانهء من شاخ نخل طور گشت‏ پارسی از رفعت اندیشه‏ام- درخورد با فطرت اندیشه‏ام-
اما روابط تاریخی برادر دیگر ما ترکیه:
مناسبت دو ملت ترکیه و ایران نه تنها از قرن‏های اخیر است بلکه ملت‏ ایران روزگار درازیست که در کنار سرزمین سر سبز و خرم ترکیه قرار گرفته و از قبل از تاریخ با اقوامیکه در این سرزمین میزیسته‏اند ارتباط و رفت‏ و آمد داشته است.اگر به موزه‏های باستانشناسی ترکیه و ایران نظر بیفکنیم‏ می‏بینیم که از قرون تاریک پیش از تاریخ این دو قوم باهم روابط سیاسی و اقتصادی و دینی و فرهنگی داشته‏اند.در 1350 سال قبل از میلاد در ناحیه‏ بفاز کوی(در نزدیکی آنکارا)که در آن زمان بزبان هیئیت،هات توشاش‏ Hattushash خوانده میشود کتیبه‏ای به سه زبان میتانی و هیئیت و مصری‏ قدیم کشف شده که حکایت از اتحاد این سه ملت باستانی در برابر هجوم قوم‏ آشور میکند.
میتانی‏ها مردمی بودند که در مغرب فلات ایران و مشرق آسیای صغیر میزیستند.آنان و مصریان قدیم و هیئیت‏ها که در مرکز کشور ترکیه امروز حکومت داشتند همواره از حملات قوم متجاوز آشور در زحمت بودند و برای
وحید » شماره 70 (صفحه 857) 
________________________________________
اینکه سدی محکم در مقابل تهاجمات ایشان برپا کرده باشند باتحاد باهم پرداخته‏ و عهدنامه‏ای در 1350 ق.م بر روی سنگی نوشته و چند خدای آریائی را که‏ نامشان وارونا(خدای آسمان پر ستاره)و ایندرا(خدای رعد)و میترا(خدای‏ خورشید و پیمان است)را شاهد دوام آن عهد مودت آوردند.سپس در زمان‏ قوم اورارتو که از قرن نهم تا هفتم قبل از میلاد در مشرق آناتولی و در آذربایجان ایران و قفقاز حکومت داشتند و نام آرارات که امروز بر دو کوه‏ نهاده شده است یادگار اسم این ملت است باز مردم ایران و ترکیه در کنار یکدیگر میزیسته و باهم اتحاد داشتند.
در زمان لیدی‏ها که در سرزمین ترکیه میزیسته‏اند بین آلیات پادشاه‏ و هوخشتره پادشاه مادی‏ها(585 ق.م)ارتباط و دوستی برقرار بود.
هخامنشیان که از قرن ششم تا چهارم ق.م بر قسمت بزرگی از آسیا حکومت‏ میکردند از خود آثاری در سرزمین آناتولی گذاشته‏اند.هجوم اسکندر مقدونی‏ و تسلط سلوکیان و رومیان بر آسیای صغیر مدت هفتصد سال ارتباط ایرانیان‏ و ساکنان آن سرزمین را قطع کرد.ولی بعد از آن در تحت لوای دین مبین‏ اسلام دوباره ارتباط ما برقرار شد.
در زمان سلجوقیان این ارتباط مستحکم‏تر گردید مولانا جلال الدین‏ بلخی که با پدر خود بهاء الدین از ماوراء النهر به آناتولی آمده بود بدعوت‏ علاء الدین کیقباد پادشاه سلاجقه روم شهر قونیه را برای اقامت دائمی خود برگزیدند جلال الدین که هنوز جوان بود در نزد علمای دینی قونیه بفرا گرفتن‏ علوم و معارف اسلامی پرداخت و پس از پدرش به مقام ارشاد نائل آمد. وی دو شاهکار بزرگ خود را که یکی کبیر است و بنام عارف بزرگ‏ شمس الدین محمد تبریزی معلم و مربی او در طریقت تصوف و عرفان سروده‏ و دیگری که بزرگترین و با ارزشترین کتاب تصوف اسلامی است و مثنوی‏ نام دارد در همان سرزمین در شش دفتر بفارسی بنظم آورد و چون درگذشت‏ مرقد او و زیارتگاه اصحاب طریقت و سالکان حقیقت شد و تاکنون نیز کعبهء عشاق است.
حمله مغول و تیمور مملکت ما و ترکیه را خراب کرد ولی دیگرباره‏ در زمان پادشاهان قراقویونلو و آق قویونلو ارتباط سیاسی و فرهنگی ما برقرار شد.
در زمان پادشاهان صفوی ترکان و ایرانیان مانند دو برادر حسود باهم‏ در حال قهر و آشتی بودند البته سیاستهای محیلانه بیگانگان که از تسلط دولت عثمانی بر اروپای شرقی بیم داشتند باین اختلاف میزدند و میان
وحید » شماره 70 (صفحه 858) 
________________________________________
نادرشاه افشار خیلی میل داشت که یک دوستی جاودانه بین ملت ایران‏ و ترک برقرار کند ولی چنانکه اشاره کردیم همان دست بیگانه که باعث‏ اختلاف موقت بین این دو ملت شده بود با نفوذ در باب عالی رجال آنزمان‏ عثمانی را از قبول پیشنهادات نادر شاه باز داشت.
از قرن نوزدهم و اواسط دورهء قاجاریه رجال ترک و ایران فهمیدند که در این جهان پرآشوب بایستی به صلح و دوستی کنار یکدیگر زندگی کنند و این دوستی تا بدانجا رسید که پادشاهان عثمانی در تعیین حکام شهر مذهبی‏ نجف و کربلا که مدفن ود امام همام علی ابن ابیطالب و حسین ابن علی است‏ موافقت دولت ایران را می‏خواستند و این چیزی جز گذاشتن احترام باحساسات‏ مذهبی و ملی ایرانیان و شیعیان نبود.
در زمان شاهنشاه فقید ایران رضا شاه کبیر دوستی و برادری ایران و ترک‏ به بالاترین حد خود رسید رضا شاه بدعوت پیشوای بزرگ ملت ترک،مصطفی‏ کمال آتاتورک،به ترکیه سفر کرد و دست برادر ترک خود را بگرمی فشرد و بقول سعدی شیرازی گفت:
بیا که نوبت صلح است و دوستی و سلامت‏ بشرط آنکه نگوئیم از گذشته حکایت
برادری ایران و ترک منتهی بقرارداد پیمان سعد آباد شد چندی بعد در زمان اعلیحضرت محمد رضا شاه پهلوی آریامهر پیمان دیگری بنام‏ پیمان بغداد با این برادر منعقد گردید و سرانجام این معاهدات تبدیل به‏ پیمان سنتو و همکاری عمران منطقه‏ای شد که سه برادر مسلمان ترکیه و ایران و پاکستان بموجب آن تشکیل اتحادیه مثلثی مانند سد استواری پشت‏ به پشت هم داده در برابر سیلاب حوادث احتمالی ایستاده‏اند.
اکنون اجازه میخواهم که عرایض خود را با خواندن ابیاتی از مولانا جلال الدین رومی که مورد تعظیم و تکریم سه برادر ایران و ترکیه و پاکستان‏ است بپایان رسانم:
چون سلیمان را سراپرده زدند جمله مرغانش بخدمت آمدند همزبان و محرم خود یافتند پیش او یک یک بجان بشتافتند جمله مرغان ترک کرده جیک جیک‏ با سلیمان گشته افصح من اخیک‏ ای با هندو و ترک و همزبان‏ ای بساد و ترک چون بیگانگان