آیت الله محمد علی مدرس تبریزی (صاحب ریحانة الادب)

محمد علی مدرس در سال ۱۲۹۶ ه.ق  در تبریز، شهر دانشمندان با فضیلت پا به عرصه وجود نهاد. مدرس تبریزی که به مدرس خیابانی نیز مشهور بود، مقدمات علوم عربی را در حوزه های دینی آن روز فرا گرفت آنگاه به تحصیل کتب معمول فقهی، اصولی و ریاضیات در مدرسه طالبیه تبریز روی آورد. وی علوم معقول را در محضر آیت الله میرزا علی لنکرانی، خارج فقه و اصول را در مکتب آیت الله حاج میرزا ابوالحسن مجتهد (مشهور به انگجی) آموخت. همچنین در حوزه درسی آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی رحمه الله حاضر شد.
حوزه درسی این دو عالم بزرگوار که از مراجع دینی بودند، مدرس تبریزی را به مراتب عالی فقهی و اصولی رهنمون شد و کمال نبوغ اجتهادی را در او به ظهور رساند و به این ترتیب مراجع بزرگ آن زمان حضرات آیات سید محمد حجت کوه کمره ای، سید صدرالدین صدر، میرزاء محمد علی شاه آبادی تهرانی، محمد حسین کاشف الغطاء، میرزا عبدالحسین رشتی به وی اجازه اجتهاد دادند.
علاوه بر آن محمد علی مدرس تبریزی از محضر آیات عظام محمد علی هبة الدین شهرستانی، آقا بزرگ تهرانی و سید محسن حکیم، محمد حسین کاشف الغطاء و میرزا عبدالحسین رشتی اجازه روایت گرفت.
مرحوم مدرس تبریزی در زندگینامه اش از شوق فطری به تحصیل دانش و تالیف اینگونه سخن می گوید: «به اقتضای شوق فطری که در میراث اثر علمی داشتم باب مراوده را بر روی خودم مسدود و با فضل غیرمتناهی به تالیف آغاز کردم.»
و چه زیبا توانست این علاقه و شوق فطری را به مقصد برساند و تالیفات ارزنده ای به جامعه علمی تحویل دهد.توفیق حضرت حق، علاقه و پشتکار و امانت در نوشتار موجب شد که امروزه آثار گرانسنگی از وی به یادگار بماند و نامش جاودانه شود. آثاری که صدقه جاریه برای او و برای اهل تحقیق و منبع شایسته ای شد، و چه زیباست توصیه او به فرزندش که خود مصداق بارز آن شد. بگذار به گیتی اثری ز آنکه در آفاق تا چشم به هم برزنی از ما اثری نیست.
در حالاتش چنین ذکر کرده اند: شبها مرتبا، وقت سحر و قبل از طلوع صبح، بیدار می شد. پس از ادای نوافل و فریضه صبح با پشتکار کم نظیری به مطالعه می پرداخت و برای این که از تالیف و مطالعه باز نماند، باب معاشرت و رفت و آمد با دیگران را حتی الامکان بر روی خود بسته بود. در بیان احوال او نوشته اند: دوازده سال آخر عمر را در حجره ای در مدرسه سپهسالار تهران (مدرسه عالی شهید مطهری رحمه الله) انزوا اختیار نمود و باب معاشرت را به روی خود بست و با فراغت بیشتر و با شوقی روزافزون به کار خود ادامه داد.
آیت الله العظمی مرعشی رحمه الله می فرمود: پس از فوت این عالم ربانی در تبریز، بر حسب وصیت آن مرحوم، جنازه اش را به قم منتقل نمودند. اینجانب متصدی نماز و دیگر احکام شرعیه اش شدم. هنگامی که به قبر می سپردم، کفنش کنار رفت، عطر وجودش که عطر خاص سیب را می داد، مرا مدهوش نمود. آن چنان بوی خوش سیبی سراسر وجود او را احاطه کرده بود که غرق در عالم عطریات بود، چنین منظره و چنین عطری را در عمرم جای دیگر مشاهده و احساس نکرده بودم.
مرحوم مدرس تبریزی از عالمانی است که آشنایان با احوال و آثارش به بزرگی از وی نام برده اند او شخصیت کم نظیری است که سهم بزرگی در احیای نام بزرگان و عالمان داشته و در فرهنگ نگاری فارسی هم سهم مهمی را به خود اختصاص داد و اگر او را سرآمد فرهنگ نگاران فارسی زبان بشماریم، ادعای گزافی نکرده ایم.
ای کاش کتاب قاموس او هم به زیور چاپ آراسته می شد تا سهم او در خدمت به فرهنگ و زبان فارسی بیشتر روشن می شد، به نظر می رسد قضاوتها و اظهار نظرهایی که درباره این مرد بزرگ انجام گرفته گویای تمام ویژگیهای این شخصیت کم نظیر، نیست. زیرا تعدادی از آثار مهم وی هنوز چاپ نشده به همین خاطر زحمات و تلاشش تاکنون ناشناخته مانده است. در هر حال دیدگاه بزرگان درباره وی گویای عظمت این شخصیت جلیل القدر است.
سید محمد علی روضاتی می گوید: «… مدرس تبریزی را فوق آنچه تصور کرده بودم، یافتم. ملکات و صفات عالی و نیکوی آن مرد بزرگ به قدری مرا جذب نموده بود که غالب ایام توقفم در تهران به خدمتش می رسیدم حقا بزرگ مردی فوق العاده بود …» در «لغت نامه » دهخدا با عنوان دانشمند و مؤلف متاخر از وی یاد شده است.
مؤلف علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی می نویسد: «مدرس تبریزی … یکی از علما و دانشمندان بزرگ آذربایجان در قرن اخیر (و) فقیهی محقق، حکیمی متکلم، محدثی عالم به علم رجال و ادبیات و لغت عرب و عجم بود.» صاحب کتاب علمای معاصرین می نویسد: «تبحرش بر ملل عالم مبرهن … در علم معقول و منقول و ادب بهره کامل و نصیب وافر دارد، و امروز در حل مشکلات و معضلات هیئت و حساب از عظمای علمای عصر معدود می گردد.» در کتاب فرهنگ بزرگان اسلام و ایران به فاضل و عالم در رجال متصف شده است و آقا بزرگ تهرانی در نقباءالبشر او را عالمی متتبع و مؤلفی معروف می داند.
ریحانة الادب محصول نه سال تلاش مرحوم مدرس تبریزی در سالیان آخر عمرش است، این کتاب ارزشمند که در ردیف کتب معتبر و منابع شرح حال نویسی به زبان فارسی است و شرح حال ۴۶۲۴ نفر را در خود جای داده است، در زمره منابع مهم شرح حال نویسی به زبان فارسی است و از جمله منابع مهم لغت نامه دهخدا می باشد.
آیت الله العظمی سید محمد حجت (کوه کمره ای) در تقریظی بر این کتاب می نویسد: «… مجموعه نفیسی که در معروفین و کنی و القاب ملحوظ گردیده و اثر قیم و تالیف مفید و جامع متتبع شهیر و بحاث خبیر و نقاد بصیر ثقة الاسلام و سند الاعلام حضرت آقای آمیرزا محمد علی خیابانی تبریزی است. البته بر اهل اطلاع و بصیرت پوشیده نیست که احیای نام و آثار علمای اعلام لازم و اینگونه تالیفات از طرفی آثار علمای ابرار را احیاء نموده و از طرف دیگر جامعه اسلامی را بسیار فایده می بخشد و راه را بر طالبان تراجم سهل و آسان می گرداند …»
صاحب کتاب مفاخر آذربایجان: ریحانة الادب را عصای دست خود در تالیف طبقات مفسران شیعه و آثار رجالی و تراجمی خود از جمله مفاخر آذربایجان می داند. و سرانجام محمد علی روضاتی می نویسد: «به تهران رفتم و از فرط ارادت غائبانه که به مؤلف ریحانة الادب پیدا کرده بودم، سراغ او رفته و در یکی از حجره های مدرسه سپهسالار به خدمتش رسیده و مدرس تبریزی را فوق آنچه تصور کرده بودم، یافتم.»
مرحوم مدرس تبریزی از پیشروان فرهنگ نویسی در زبان فارسی به شمار می رود و آثارش منبع بسیاری از فرهنگ نویسان بوده است. به این نکته نیز باید توجه کرد که این فرهنگ نگار بزرگ از میان عالمان حوزه علمیه برخاسته است. با این وصف سهم حوزه علمیه در نگارش فرهنگهای امروزی در صدر جدول مراکز علمی، پژوهشی قرار دارد و بجاست فرهنگ نگاری فارسی را نشات گرفته از افکار عالمان دینی از جمله مرحوم مدرس تبریزی دانست.
مجموعه آثار چاپی و خطی ایشان به شرح ذیل می باشد:
الف) آثار چاپ شده
۱ – ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة او اللقب
شرح حال ۴۶۲۴ نفر، تالیف این اثر ارزشمند از سال ۱۳۶۴ ه .ق (مطابق با ۱۳۲۴ ه .ش) آغاز و تا هنگام وفات مؤلف ادامه داشت.
۲ – الدر الثمین او دیوان المعصومین
شامل اشعار و کلمات منظومه منسوبه به چهارده معصوم: جلد دوم این اثر در تبریز به چاپ رسیده است.
۳ – فرهنگ بهارستان
این کتاب با اسلوب «سر الادب ثعالبی » به نگارش درآمده، موضوع آن ۸ مترادفات زبان فارسی است و در شعبان ۱۳۴۸ ه. ق در تبریز چاپ شده است.
۴ – فرهنگ نوبهار
موضوع آن معانی لغات فارسی به فارسی است و در سال ۱۳۴۸ ه. ق در تبریز در دو جلد چاپ (سربی) شد این کتاب شامل بیش از نوزده هزار لغت است.
۵ – کفایة المحصلین فی تبصرة احکام الدین
این کتاب شرح مزجی تبصره علامه حلی به عربی و در دو جلد است. جلد اول کتاب در تبریز و به صورت سنگی چاپ و منتشر شده است.
۶ – نثر اللئالی در شرح نظم اللئالی
موضوع آن تجوید و در شرح نظم اللئالی معروف میر ابوالقاسم (قاری عهد شاه عباس ثانی صفوی) است. تالیف این کتاب فارسی در سال ۱۲۶۳ هجری به پایان رسید و در ذی حجه ۱۳۷۸ با خط میرزا طاهر خوشنویس در۱۲۹ صفحه چاپ شد.
۷ – التحفة المهدیة
این کتاب از کتاب الدر الثمین استخراج شده و اشعار ائمه: (از امام چهارم به بعد) را شامل می شود.
ب) آثار چاپ نشده
۸ – حیاض الزلائل فی ریاض المسائل
اولین تالیف مرحوم مدرس تبریزی است که در سن ۲۸ سالگی آن مرحوم در رجب سال ۱۳۲۴ ه. ق تالیف آن به زبان عربی به پایان رسید. این کتاب شرح کتاب طهارت کتاب ریاض، (معروف به شرح کبیر سید علی طباطبایی) است.
۹ – غایة المنی فی تحقیق الکنی
تالیف کتاب در شعبان ۱۳۳۱ ه. ق به پایان رسید این کتاب که به زبان عربی نگارش یافته، به بیان کنیه های مستعمله در غیر انسان اختصاص یافته است.
۱۰ – فرهنگ نگارستان
تالیف کتاب در محرم ۱۳۵۹ ه. ق به پایان رسید. این اثر ارزشمند در برگیرنده ۰۰۰/۵۵ لغت مفرد و مرکب است و در ۵ مجلد و (دست نویس) نگارش یافته است.
۱۱ – قاموس المعارف
تالیف کتاب قاموس در ربیع الثانی ۱۳۴۵ ه. ق خاتمه یافته است. این کتاب به زبان فارسی و حاوی ۰۰۰/۴۵ لغت عصری معمولی و شاهکار مؤلفات آن مرحوم است که علاوه بر استیفای لغات فارسی، اکثر لغات عربی و پاره ای از لغات بیگانه را هم که در زبان فارسی رایج است، شامل می شود. همچنین شرح اجمالی عقاید و مذاهب مختلفه و اصطلاحات دینی و فنون نجومی، ریاضی، عروضی، تاریخی و غیر آنها را در بر دارد.
رساله مستقلی در دستور زبان فارسی در اول کتاب قاموس نگارش یافته است که می تواند به عنوان کتابی مستقل مورد استفاده قرار گیرد.
۱۲ – امثال و حکم ترکی آذربایجانی
سرانجام روح بلند این عالم جلیل القدر پس از یک عمر تحقیق و تالیف در ۱۶ فروردین سال ۱۳۳۳ ه. ش (مطابق با اول شعبان ۱۳۷۳ ه. ق) به ملکوت اعلی پیوست. پس از وفات با نهایت تجلیل و احترام تشییع و در طوبائیه تبریز به رسم امانت به خاک سپرده شد. سپس به قم منتقل و حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی بر پیکرش نماز اقامه کرد و در قبرستان شیخان در جوار بارگاه کریمه اهل بیت حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد.