انتخابات و آغاز کار مجلس هفتمددر اسناد وزارت خارجه آمريكا

فیلیپ در گزارشي مورخ 2 ژوئن 1928، درباره انتخابات مي‌نويسد:
احتراماً به اطلاع مي‌رساند که تنها نکته قابل‌توجه در اوضاع سیاسی کشور در ده روز گذشته تلاش کاملاً آشکار دولت برای کنترل نتایج انتخابات مجلس بوده است. این انتخابات در بیست و دوم ماه مي در تهران آغاز شد و احتمالاً تا یک یا دو هفته دیگر ادامه خواهد داشت. مي‌گويند که پیش از این فهرستي از نامزدهاي مورد تأیید دولت تهیه شده و تلاش می‌‌کنند از انتخاب نامزدهايي که مورد تأیید دولت نیستند جلوگیری شود. یک هفته بعد یکی از روزنامه‌ها خبر داد که نام برادران پیرنیا (مشیرالدوله و مؤتمن‌الملک‌ـ رئیس فعلی مجلس) نيز در فهرست نامزدهاي مورد تاييد دولت برای مجلس آینده قرار گرفته است. طبق گزارش‌ها، مدير یک روزنامه ديگر نيز با این آقايان ملاقات کرده و آنها گفته‌اند که تمايلي به شرکت در انتخابات ندارند. همچنین گزارش شده است که خبري به همین مضمون که قرار بود در آن روزنامه منتشر شود توسط نظميه سانسور و پيش از چاپ از صفحه روزنامه حذف شده است. احتمالاً شاه و مشاوران او بسيار مشتاقند که افراد خوش‌قلب و مورد احترامی چون مشیرالدوله، مؤتمن‌الملک و مستوفی‌الممالک از اعضای دوره بعدی مجلس باشند. به هر حال، در گذشته هم هيچ شکی نبوده است که انتخابات ايالتي هميشه به نفع قدرتمند‌ترین قدرت سیاسی وقت دستکاری مي‌شده است. اين رويه در تهران و حومة آن بسیار محدودتر بوده است، و در نتيجه معمولاً تعداد قابل قبولي از نامزدهاي مستقل با رأی مردم به مجلس راه يافته‌اند. نامزدها آزادند برای جلب آراء مردم علناً دست به مبارزات انتخاباتي بزنند، سخنرانی کنند و الي‌ آخر، و چنین وضعيتي در سالهای پس از جنگ موجب اميدواري بيشتر گروهی از رجال کم و بیش وطن‌پرست و ترقی‌خواه شده بود که از میان آنها می‌توان به آقای تقی‌زاده، دکتر مصدق، آقای فروغی، برادران پیرنیا، ژنرال شیبانی، آقای علاء و غيره اشاره کرد. وقتي که شاه فعلی بر تخت نشست، تعدادي از این افراد، که در آن زمان نماينده مجلس شورای ملی بودند، این کار را خلاف قانون اساسی دانسته و با آن مخالفت کردند. از آن زمان به بعد، با اینکه نهايتاً تبعیت خود را از شاه اعلام کردند، هیچگاه کاملاً با سیاست‌ها یا روش‌های او هماهنگ نبوده‌اند. دو سال پیش، در دور قبلی انتخابات تهران، معلوم شد که عوامل دولتی به شدت علیه این نامزدهاي مستقل فعالیت می‌کنند. در نتیجة همین دخالت‌ها آقای علاء در آن انتخابات رأي نياورد. علیرغم علاقه مردم به انتخاب مجدد آقای تقی‌زاده، دکتر مصدق و ساير نامزدهاي مستقل، به احتمال قوي اين نامزدها در انتخابات جاري کرسي خود را در مجلس از دست خواهند داد. در ميهمانی هفته گذشته به میزبانی همسر بنده، بحث داغي میان دکتر مصدق از يک سو و تیمورتاش و رئیس نظميه از سوي ديگر درگرفت. متوجه شدم که دکتر مصدق شکایت دارد که ماموران پليس با اشاره رئيس نظميه آشکارا علیه تعدادي از نامزدها در انتخابات دخالت مي‌کنند. همچنین گزارش شده است که مأموران نظميه هرگونه سخنرانی عمومي و مناظرات سیاسی در ملاء عام را ممنوع کرده‌اند. از این توضيحات کاملاً پيداست که شاه و تیمورتاش مصمم هستند نمايندگاني انتخاب شوند که کاملاً مطیع و فرمانبردار باشند، تا بدون انتقاد دردسرساز از سياست‌هاي دولت، چنانکه تا حدودي در مجلس فعلي شاهدش هستيم، به توصيه‌هاي تلويحي دولت عمل  کند. 
فرين در گزارشي مورخ 7 ژوئن 1928 درباره انتخابات آذربایجان مي‌نويسد: «انتخابات مجلس در آذربایجان در جريان است؛ رأی گیری تا 21 ژوئن ادامه خواهد داشت، و در هر یک از شهرهای این استان فقط يک محل براي جمع‌آوری آراء تعیین شده است. دولت مرکزی فهرستي از نامزدهاي موردنظرش را به این استان فرستاده است، که بیشترشان از نمایندگان فعلی مجلس هستند. علیرغم تلاش بي‌سر و صداي روحانيون ناراضي در تشویق مردم برای رأی دادن به کاندیدهاي مستقل پيش‌بيني مي‌شود که فهرست مذکور در این انتخابات پیروز شود...»  در 29 ژوئن 1928، فرین اخبار جدیدی را ارسال می‌کند: «رأي‌گيري انتخابات مجلس در 21 ژوئن به پایان رسید. نتایج هنوز اعلام نشده است، ولي گمان مي‌رود که نتايج بيشتر به نفع نمايندگان فعلی مجلس باشد که تا بحال هیچ مخالفت آشکاری [با دولت] نشان نداده‌اند. مردم چندین روستا از دخالت نظميه و ارتش در رأی‌گیری شکایت کرده‌اند؛ ولي بعید است که رأیی مخالف با خواست دولت از صندوق آراء بیرون بيايد.»  در گزارشي به تاریخ 14 آگوست می‌خوانیم: «تبریز آرام ولي ناراضي است، به ويژه از انتخابات اخير مجلس، که ادعا مي‌شود عده‌ای بيشرمانه نتایج انتخابات را دستکاری کرده‌اند، و انزجار از رژيم عموميت دارد. البته بعيد است که این مخالفت‌ها به حرکتي بیانجامد. حزب موسوم به دموکرات ظاهراً ديگر فعاليتي ندارد و کسي بجز ملاها نيست که در این میان رهبری عناصر ناراضی را بر عهده بگيرد و آنها را سازماندهی ‌کند. بنابراین می‌توان گفت تا زمانی که شاه تسلط فعلی خود را بر ارتش حفظ کند این آرامش ادامه می‌یابد.»  فيليپ در گزارشي به تاریخ 14 جولای 1928 از نتایج انتخابات تهران خبر مي‌دهد: «چنانکه در گزارش قبلی‌ام راجع به اوضاع سياسي پیش‌بینی کرده بودم فقط نمایندگان مورد تأیید دولت به مجلس هفتم راه يافته‌اند. نتیجه انتخابات در سراسر کشور به همین منوال بوده است، هر چند هنوز نتيجه آراء در تمام استان‌ها اعلام نشده است. با توجه به اهمیت احتمالی موضوع برای وزارت خارجه، احتراماً نام نمایندگان منتخب تهران را که در روز دوم ماه جاری در روزنامه ایران منتشر شد، به پیوست ارسال مي‌کنم. همچنین فهرستي از نام نمايندگان ساير استان‌ها که اسامی‌شان تا 24 ژوئن اعلام شده ارائه خواهد شد. این نتایج حاکی از آن است که بدون تردید دولت بر انتخابات مجلس هفتم، که پيش‌بيني مي‌شود در اواخر ماه آگوست کار خود را آغاز کند، تسلط کامل داشته است. تقی‌زاده و دکتر مصدق، از سرشناس‌ترين و وطن‌دوست‌ترين نمايندگان فعلي تهران هستند که به دلیل دخالت‌هاي دولت در این دوره از انتخابات رأی نیاوردند.
مدرس، ملک‌الشعرا، بهبهانی و حاجی شیخ بیات نیز کرسی نمایندگی تهران را از دست دادند (مدرس به دلیل مخالفت جسورانه و آشکارش با دولت کرسي‌اش را از دست داد). کاملاً آشکار است که دولت به منظور تحت‌تأثیر قرار دادن افکار عمومی اسباب انتخاب مجدد مستوفی‌الممالک و برادران پیرنیا را فراهم آورده است... گزارش‌های مکرر حکايت از آن دارد که برادران پیرنیا کرسی نمایندگی را نپذیرفته‌اند و مستوفی نیز در نهایت از پذیرش کرسي مجلس انصراف خواهد داد. تعداد نمایندگاني که در ساير استان‌ها کرسی خود را در مجلس از دست داده‌اند از چهل تا پنجاه نفر گزارش شده است.
مخالفان دولت، عناصر روحاني ناسازگار و یا اشخاص مستقل و مترقي از جمله کساني هستند که به مجلس راه نيافته‌اند.»  فیلیپ در 25 جولای 1928 می‌نویسد: «عطف به گزارش شماره 640 مورخ 14 جولای 1928 در ارتباط با انتخابات و اوضاع سیاسی کشور، احتراماً به اطلاع مي‌رساند که آقایان حسين و حسن پیرنیا (به ترتیب مؤتمن‌الملک و مشیرالدوله) و مستوفی‌الممالک رسماً از پذیرش کرسی خود در مجلس هفتم، که با حمايت دولت به دست آمده بود، اعلام انصراف‌ کرده‌اند.» فیلیپ می‌افزاید: «به دنبال عزیمت تیمورتاش به اروپا، آرامش و روزمره‌گي غيرمعمولي بر تمام محافل دیپلماتیک و سیاسی حکمفرما شده است. این مسئله حکايت از تأثیر بسزاي شخصیت او در عملکرد و ابتکار عمل دولت فعلی دارد. مطبوعات هم با سادگي اعلام کرده‌اند که در غیاب وزیر دربار، وزرای کابینه شخصاً به امور وزارتخانه‌‌هاي مربوطه رسيدگي خواهند کرد!... بنابر گفته منابع ضد دولتی، مستوفی‌الممالک در محفلی خصوصی اظهار کرده است که به زودی تغییری اساسی در دولت رخ خواهد داد.» 
تریت در گزارشي مورخ 18 اکتبر 1928 از افتتاح مجلس خبر مي‌دهد: «در مورد اینکه چرا ناگهان تصميم گرفته شد مجلس کار خود را در پنجم اکتبر آغاز کند توضیح مشخصی ارائه نشده است.
 شاید اين اولين فرصت مناسب بعد از بازگشت تیمورتاش به ايران بوده است. فقط سه روز قبل از افتتاح مجلس از نمايندگان دیپلماتیک و رجال خارجی دعوت به عمل آمد. مراسم افتتاحیه با سرعت و متانتي ستودني برگزار شد. وزیر دربار پس از استقبال از نمایندگان خارجی بر روي پله‌هاي ورودي ساختمان مجلس آنها را به مقامات وزارت خارجه معرفی کرده و مقامات مذکور نیز آنها را به سالن نمایندگان دیپلماتیک راهنمایی می‌کردند. شاه دقيقاً رأس ساعت 9 صبح وارد مجلس شد و همانطور که از پیش تعیین شده بود با وقت‌شناسي تمام در ساعت 9:30 رسماً آغاز کار مجلس هفتم را اعلام کرد... در پايان نطق شاه حضار به آرامی کف زدند، و بلافاصله پس از اینکه اعلیحضرت از پشت تريبون کنار آمد مراسم نیز خاتمه یافت... تنها یک اتفاق آرامش و متانت این مراسم را خدشه‌دار کرد که خوشبختانه نمايندگان دیپلماتیک و شرکت‌کنندگان خارجی از دیدن آن محروم ماندند. شاه پس از خارج شدن از ساختمان مجلس و حرکت به سمت کاخ خود در یکی از خیابان‌های اصلی شهر که فاصله چندانی با مجلس نداشت از اتومبيلش پیاده شد و جوان کم سن و سالی را که به او سلام نداده بود زير مشت و لگد گرفت. در ابتدا باورش مشکل بود، ولي پس از چندی معلوم شد که ماجراي کتک زدن آن جوانک و دلیل آن کم و بيش صحت داشته است. چنین اتفاقاتي برای مردم ایران تازگی ندارد، بنابراین بعید است که واکنشي برانگیخته باشد.»