کمیسیون نفتی ها و اتحاد مجلس شانزدهم در ملی شدن صنعت نفت

(دکتر محمد مصدق)
خداوند جوامع انسانی را با مجموعه ای از استعدادهای برجسته آفریده تا انسانها با بکار گیری از طبیعت اجتماعی خویش از استعدادهای خود بهره گیرند که این مجموعه ای مرکب به ظاهر سازگار اما در واقع ناسازگار بوجود خواهد آورد. در تاریخ، چرایی و چگونگی مشارکت انسان در حوادث و رویدادهای مهم مورد بررسی قرار می گیرد. مفهوم مشارکت، یکی از مفاهیم علوم اجتماعی در یک قرن اخیر است. در تاریخ نمی توان منتظر فرصتهای بزرگ شد، فرصتهای بزرگ هیچگاه پیدا نمی شوند. باید از هر فرصتی برای رشد جامعه بهره جست. اصل اساسی و جوهر دموکراسی-به مثابه یک روش- مشارکت سیاسی و رقابت مسالمت آمیز است. در نظامهای سیاسی مردم سالار، برگزاری انتخابات را می توان نقطه عطف تغییر و تحولات سیاسی دانست. چرخش مسالمت آمیز قدرت، گسترش نظارت مردم، مشارکت لایه های مختلف اجتماعی و رشد نهادهای حد فاصل حاکمیت و ملت و... از جمله محاسن اینگونه نظامهاست. همانگونه که وحدت و همدلی مردم در طول تاریخ همیشه در تغییرات اساسی و بنیادی و تعیین سرنوشت خودشان اهمیت زیادی دارد، نمایندگان هر دوره مجلس نیز، نمونه ای از کل جامعه ایران هستند.
به گمان برخی ها روحیه ایرانیان، مانند بسیاری از کشورهای آسیایی، روحیه ای جوان و ناشکیبا در برابر موانع، علاقه مند به پیروزی، ترقی خواه و همیشه خوش بین بوده است و در آستانه ملی شدن صنعت نفت ملی گرایی در ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه به اوج خود رسید.
تا وقتی که خبر کشف نفت ایران، در جهان منتشر نشده بود، آمریکائی ها توجهی به نفت خاورمیانه نداشتند ولی هنگامی که در بهار سال 1908 خبر کشف منابع عظیم نفتی در ایران در اقصی نقاط جهان انعکاس یافت، سرمایه داران آمریکائی به فکر افتادند که از این نمد کلاهی برای خود برگیرند اما ایران همچنان منظر نظر روس و بریتانیا بود.
با خاتمه جنگ جهانی اول شرکت های نفتی در سطح جهان به تدریج در میدان رقابت قرار گرفتند. میزان نفت خام کمتر از آن بود که پاسخگوی تقاضای جهانی باشد.
پس از انعقاد قرارداد 1919 ، ایران و بریتانیا، مصمم به رفع اختلافات و شبهات مالی شدند . در واقع طرف ایرانی خواهان تغییر در این زمینه بود. در همین دوره در سال 1299 روسها نیز به دنبال کسب امتیاز نفت شمال برآمدند و شرایطشان نیز چندان تفاوتی با شرکت های بریتانیایی نداشت. از این رو مجلس شورای ملی امتیاز خوشتاریا را مغایر منافع ملی کشور دانست، دولت نیز به تبعیت از مرجع قانونی خود، آن را اجرا ننمود.
مجلس شورای ملی برای برقراری توازن و ایجاد رقابت میان شرکتهای نفتی خارجی، اجازه امتیاز اکتشاف و استخراج نفت شمال ایران را برای شرکت استاندارد اویل امریکا به مدت 50 سال صادر نمود.
مجلس شورای ملی همواره نسبت به ضررهای وارد آمده از تجدید امتیاز دارسی ( 1312 شمسی ) به دولت ایران ناراضی بود. عملیات استخراج نفت در نخستین سال های پس از موافقت نامه 1312 روند عادی خود را طی می کرد اما پس از پایان یافتن دوره رکود اقتصادی جهان، سیل تقاضای جهانی به سمت فرآورده های نفتی سرازیر شد و در پی آن، حجم عملیات شرکت نفت بریتانیا و ایران رو به گسترش نهاد. این جریان، اختلاف نظرهایی را بر سر واحد سنجش در محاسبات حق الامتیاز و میزان درآمدها بین شرکت و دولت ایران پدید آورد. مجلس از شاه خواست که در جریان گسترش عملیات نفتی، خواهان افزایش درآمد نفتی شود. او نیز طی نامه ای به طرف بریتانیایی، سرجان کدمن، موضوع را متذکر گردید.
در آستانه جنگ جهانی دوم که منابع موجود نفت خاورمیانه بین غول های نفتی تقسیم شده بود، نفت ایران همچنان در انحصار بریتانیا باقی ماند.
حساسیت در میان همه گروههای مردمی پس از اشغال ایران توسط شوروی و بریتانیا در شهریور1320 و حمله ناوهای جنگی بریتانیایی به ناوهای جنگی پلنگ و ببر و کشته شدن 8 مأمور نامه رسانی شرکت نفت به همراه راننده آمبولانس و تصرف پالایشگاه و تأسیسات شرکت نفت آبادان تحت کنترل نیروهای بریتانیایی و هندی بالا گرفت. بریتانیایی ها با مشاهده رویارویی ایرانیان و عزم آنان در قطع جریان نفت، نیاز تأمین برق و آب شهر به واسطه تولید سوخت نفت را به میان آوردند و چون حیات عمومی مردم دچار بحران نشود، کارکنان ایرانی در مسجد سلیمان نفت را از جریان نینداختند. شبیه همین جریان در کرمانشاه هم اتفاق افتاد.
با شروع جنگ دوم جهانی، اکثریت نمایندگان مردم در مجلس شورای ملی از وضع سیاسی و اقتصادی کشور ناراضی بوده و امیدوار بودند که تحولی روی دهد تا از زیر فشار بار طاقت فرسایی که با آن مواجه بودند، رهایی یابند. نظر عمومی نسبت به قرارداد 1933 این بود که قرارداد مزبور به ایران تحمیل شده و باید در اولین فرصت آن را تعدیل کرده و اصلاح نمود. از این رو از اواسط جنگ وزارت دارایی دست به کار مطالعات وسیعی در باب امتیاز نامه نفت جنوب گردید و برای این منظور یعنی جمع آوری و ترتیب اطلاعات از کلیه کشورهای جهان و مطالعات مربوط به نفت دستگاه خاصی تأسیس شد و درآمد دولت و کشور ایران از نفت جنوب با درآمد سایر کشورها مورد مقایسه قرار گرفت.
سؤال اصلی این تحقیق: آیا روند ملی شدن صنعت نفت ایران متعلق به یک گروه و جریان خاصی بوده ؟
بر این اساس، سؤالات فرعی دیگری همچون نقش حکومت و دولت و نیروهای تأثیر گذار خارجی، علاقه مندی عموم مردم منطقه در راستای ملی شدن صنعت نفت مطرح می گردد.
قرارداد الحاقی[1]
همه احزاب و گروه های مولود جنگ به دنبال پیدا کردن راه های افزایش سهم ایران از معادن و ذخائر کشور با یکدیگر متفق القول شدند و این اتفاق نظر به صحن مجلس نیز کشیده شد. همچنین سران سه کشور بریتانیا، امریکا و شوروی در کنفرانس تهران تمایل خود را برای تعیین سرنوشت نفت ایران پس از پایان جنگ اعلام داشتند.[2] پس از این معاهده نانوشته برخی شرکت های بریتانیایی محرمانه با دولت ایران بر سر افزایش میدان فعالیت نفتی خود وارد مذاکره شدند، با مشاهده این امر مجلسیان در تاریخ نوزده مرداد 1323 از دولت ساعد پاسخ خواستند، همچنین خواستار طرح جدیدی برای تولید و توزیع و فروش بومی نفت همانند ایجاد راه آهن سراسری در گذشته شدند. نخست وزیر در پاسخ ضمن ارائه گزارشی از حضور نمایندگان کمپانی های معتبر نفتی در تهران بر این نکته که قبل از اتخاذ هرگونه تصمیم دولت نظر نمایندگان محترم مجلس شورای ملی را جلب خواهد نمود، تا با آنچه موافق با مصالح و منافع کشور باشد عمل شود، تأکید داشت. [3]در واکنش هایی در یازدهم آذر1323 مجلس شورای ملی به پیشنهاد دکتر مصدق قانون منع صدور امتیاز از سوی نمایندگان دولت ایران با هیچ شرکت رسمی و غیر رسمی را به تصویب رساند و فردای همان روز برخی نمایندگان ماده واحده ای را در الغای نفت جنوب پیشنهاد نمودند[4] که هرگز مورد تصویب قرار نگرفت.[5] چند روز بعد، دکتر مصدق در نطق خود و همچنین طی نامه ای بار دیگر خواستار ایجاد سلسله برنامه هایی برای استقلال فروش نفت و همچنین انعقاد قرار داد[6] نفت با شوروی ها شد. پس از آن مجلس به طور کامل عملکرد سکان داران سیاست خارجی ایران در زمینه انعقاد پیمان نامه های نفتی را زیر ذره بین خود گرفت. از این رو قوام السلطنه گزارش مفصلی از مذاکرات با شوروی ها را در زمینه مشارکت در پروژه های نفتی در تاریخ 29/7/1323 تقدیم مجلس نمود.[7]
در 29 مهرماه1326احمد قوام السلطنه نخست وزیر، در جلسه مجلس شورای ملی گزارش مفصل خود را در باب مسافرت به مسکو و تنظیم مقاوله نفت قرائت نمود و طرح پیشنهادی جمعی از نمایندگان در رد مقاوله نامه نفت با اکثریت 102 نفر از 104 نفر عده حاضر در مجلس تصویب شد.[8] در ضمن در همین طرح دولت موظف گردید درباره استیفای حقوق ملت ایران از نفت جنوب باب گفتگو را باز کند.
بایستی متوجه بود که طبق نص صریح بند (ه) از قانون مهر ماه 1326، دولت بایستی در استیفای کامل حقوق ایران اقدام و نتیجه را به عرض مجلس برساند... [9]متأسفانه شاید این خواست مجلس ایران برای متصدیان خارجی نفت جنوب چندان رسا و گویا نیامد و این ندای عمومی را برای بازنگری در حقوق ایرانیان دریافت نکردند.[10]
15 خرداد ماه 1327 اندیشه ملی کردن صنعت نفت ابتدا از سوی عباس اسکندری و رحیمیان نماینده قوچان در مجلس مطرح گردید. رحیمیان در سخنانش گفت چرا لغو قرارداد را به دنیا به طور رسمی اعلام نمی کنید؟ چرا لایحه ملی کردن نفت را به مجلس پیشنهاد نمی کنید. ولی کسی آن را به جد نگرفت. در آن زمان حواس همه متوجه اصل تنصیف منافع بود و امریکایی ها هم که در پشت صحنه کار می کردند جز این مقصودی نداشتند و یا اگر به دنبال بازی این چشم داشت را هم داشتند که کمپانی های امریکایی را در نفت ایران سهیم گردانند، آن را اظهار نمی کردند.[11]
در تیرماه 1327 عبدالحسین هژیر به نخست وزیری رسید گروهی از نمایندگان مجلس از او خواستند برابر طرح قانون مصوبه 1947 نسبت به تأمین حقوق منافع ایران در منابع نفتی جنوب اقدام کند و وقتی مذاکرات با (AIOC) به نتیجه نرسید[12]دولت در شهریور1327 در راستای اجرای منویات مجلس و احقاق حقوق ایران خواستار استخدام سه مشاور خبره خارجی به مدت چهار ماه شد.[13]
مجموعه تمام این مأموریتها، به طور مرتب در اختیار نمایندگان مجلس و دیگر شخصیتهای تأثیر گذار قرار گرفته و در 30/مهر/1327 قانونی تصویب و متعاقب آن تاریخ، در آذر ماه همان سال، مذاکرات مقدماتی از طرف وزیر دارائی وقت با یکی از مدیران شرکت که پیش از این به تهران دعوت شده بود، به عمل آمد و طبق این تفاهم نامه، طرفین نظریات خود را تکمیل و مذاکره آغاز شد.[14]
خواسته ایران افزایش حقوق خود از سهم درآمدهای نفتی منطبق با جامعه جهانی بود.
در 14/بهمن/1327 تظاهرات شدیدی از طرف دانشجویان دانشگاه برای الغای قرارداد نفت و تعطیل بانک شاهی در تهران صورت گرفت و هیأتی از طرف دولت به ریاست گلشائیان وزیر دارائی برای مذاکره با نمایندگان شرکت نفت جنوب تعیین گردید.[15]
انتخابات مجلس شانزدهم و تقدیم لایحه
در 7/اسفند/1327 فرمان تهیه مقدمات و وسایل دوره شانزدهم صادر و منتشر گردید.[16]
در تیر1328 وقتی دولت ایران اطمینان حاصل کرد که کمپانی حاضر به تجدید نظر در قرارداد نیست، پیشنهاد کرد که به موجب توافق خاصی امکان تجدید نظر در فاصله هر 15 سال برای طرفین پیش بینی شود. وزیر دارایی ضمن نطقی که در کاخ وزارت خارجه خطاب به نمایندگان مجلس ایراد کرد، اضافه کرد که به کمپانی، اعلام شده که از مدت این امتیاز چهل و پنج سال دیگر باقی است و نمی شود در این مدت نیم قرن منافع ایران را دست بسته تسلیم شرکت نمود.[17]در تاریخ 28/تیر/1328 لایحه الحاقی قرارداد نفت از طرف وزیر دارائی تقدیم مجلس گردید.[18]
1/مرداد/1328 لایحه الحاقی قرارداد نفت در مجلس مطرح شد. برخی نمایندگان در مخالفت با آن سخن گفتند و لایحه مزبور را برای استیفای حقوق ملت ایران کافی ندانستند.[19]
در 4/مرداد/1328 گلشائیان وزیر دارائی پیرامون لایحه نفت توضیحاتی داد و گذشتگان را مقصر دانست.[20]
پیمان نامه جدید یا همان قرارداد الحاقی گس -گلشائیان طوری تنظیم شد که دیر به مجلسی که عمرش رو به پایان بود، برسد. شاید دولت عمدی در این اقدام داشته یا یک هماهنگی مشترکی میان دولتیان و مجلسیان بر سر زمان کشی بوده.[21] انتخابات مجلس در طول فصل پاییز شروع شد.[22]
برخی ها معتقدند خواست دولت ساعد، ورود انگلوفیل ها به مجلس شانزدهم و تصویب قرارداد الحاقی گس-گلشائیان بود.[23]عموم افراد سرشناس و آشنا به مسائل سیاسی در مورد مقابله با هر نوع حرکت ضد قانونی و ضد ملی در انتخابات به ابراز نظر و برگزاری جلسات سخنرانی در تهران و دیگر شهرها همت گماشتند.[24]
در انتخابات مجلس شانزدهم نیز اتهاماتی وارد می شد که دولت می کوشید تا نامزدهای خود را با فشار وارد مجلس کند، به خصوص در حوزه انتخاباتی بزرگ تهران، البته دولت برخی نمایندگان مورد نظر خود را از مناطق دور افتاده ای مثل فارس و بوشهر معین و برای جلب آراء آنان تبلیغات نمود. برخی از این نامزدها از مصونیت نظامی نیز به واسطه حضور رزم آرا در ستاد مشترک ارتش برخوردار گردیدند.[25] در 22/مهر/1328 قبل از ظهر دکتر محمد مصدق به اتفاق جمعی قریب به دویست نفر برای تحصن به طرف دربار حرکت و قبل از اقدام به تحصن، شکواییه ای را درباره سوء جریان انتخابات دوره شانزدهم تنظیم و توسط هژیر به شاه رساندند.[26] به هر حال با این شکواییه متحصنین قانع نشده و در کاخ شاه متحصن شدند. مصدق موارد شکایات خود را به انجمن مرکزی انتخابات ارسال نمود. اخذ آرا به طور موقت متوقف گردید و در بیست و ششم مهر، دکتر مصدق و سایر متحصنین بدون اخذ نتیجه، از تحصن خارج شدند.[27] چندی بعد مصدق به احمدآباد تبعید و حسین مکی بازداشت شد.[28] سه روز بعد هژیر بالاخره قول داد تمام بی تربیتی های موجود در جریان انجام انتخابات را برطرف و شاه نیز با قبول این تقاضاها می خواست از خود چهره رهبر دموکراتی را نشان دهد (چون سفری به امریکا در پیش داشت) . هیئت 20 نفری در همان موقع و محل، تصمیم تاریخی گرفتند و سوگند یاد کردند از این پس جلوی هر تخلفی در اجرای قانون اساسی کشور بایستند و این تصمیم برای 3 سال آینده محیط و شرایط سیاسی ایران را عوض کرد.[29]
جمعی از معترضین به انتخابات تهران جبهه ملی را تشکیل و دو هفته بعد هژیر ترور گردید.[30] این حادثه نگرانی های جدیدی را برای منتخبین حامی دولت و هژیر و رزم آرا به وجود آورد. البته مخدوش شدن آراء تهران فوت وقت برای این نیروهای نگران به وجود آورد.[31]
در 19/آبان/1328 قرائت آراء انتخابات تهران موقوف گردید. انجمن نظارت بطلان آراء ماخوذه را اعلام کرد. همچنین سید محمد صادق طباطبائی رئیس انجمن نظارت طی اعلامیه ای فساد در انتخابات را تأیید نمود.[32]
در 27/آبان/1328 جبهه ملی ایران به رهبری مصدق تشکیل شد.[33]
در 28/دی/1328 اعضای جدید نظارت بر انتخابات در استانداری تهران دعوت شدند. دکتر حسن لقمان ادهم به ریاست انجمن انتخاب شد.[34]
18/بهمن/1328 تجمع بزرگی در میدان بهارستان با حضور گسترده مردم تشکیل شد. ابتدا دکتر مصدق در باب ابطال انتخابات گذشته تهران سخن گفت و به افتتاح مجلس قبل از انتخابات تهران اعتراض کرد.[35]
پس از پیگیریهای عموم مردم ایران بویژه اهالی شهر تهران محمدرضا شاه و دربار مصمم بر تجدید انتخابات شهر تهران شدند. سرلشگر زاهدی رئیس شهربانی تهران از سوی شاه مأمور اجرای صحیح انتخابات شد. زاهدی نیز به انجمن مرکزی نظارت بر انتخابات، بی طرفی خود و دربار را اظهار نمود.[36]
محمد رضا شاه در هنگام افتتاح مجلسین سنا و شانزدهمین دوره مجلس شورای ملی به تاریخ پنجشنبه 20/11/ 1328 خدا را برای تکمیل قانون مشروطه و پشت سر نهادن 8 سال فشار اقتصادی به واسطه جنگ و طبعات آن شاکر گردید و از نمایندگان خواست که با همکاری دولت برنامه اقتصادی 7 ساله کشور را به اجرا در آورند.[37] پس از آن جلسه ای به ریاست مخبر فرهمند[38] تشکیل و تشریفات قانونی و مراسم تحلیف برگزار و جلسه دوم و سوم [39]به تصویب اعتبار نامه و تعیین رضا فاخر حکمت به ریاست مجلس گذشت. پس از این وی سخنان خود را پیرامون شرح وظایف نمایندگان ایراد و از اوضاع حساس جهانی مطالبی ارائه و از نمایندگان خواست با مصالح ملی قوانین را با دقت بررسی و تصویب نمایند.
از جلسه چهارم شنبه 6 اسفند 1328 مخالفت نمایندگان با دولت ساعد، با محوریت به تأخیر افتادن انتخابات مجلس شانزدهم و عدم اجرای مصوبات مجلس قبل ... توسط ابوالفضل حاذقی قرائت شد. در این شکواییه عدم تمایل نمایندگان برای ادامه کار دولت شانزده ماهه ساعد قابل تشخیص است. در پایان جلسه ضمن ارائه گزارش همانند دیگر ادوار با حضور شاه اعلام جرم علیه ساعد نیز برای بررسی به کمیسیون فرستاده شد.[40] به هر حال با آنکه مجلسیان تمایلی به ساعد نداشتند اما به علت سفر شاه به پاکستان باید دولتی سرکار می ماند. به ساعد و کابینه اش که حسین علا وزیر خارجه و عباسقلی گلشائیان وزیر دارایی آن بود، بدون ارائه سیاست روشن نفتی وی رأی اعتماد دادند.[41]
در تاریخ 10/فروردین/1329 عده زیادی از طبقات مختلف مردم در مقابل وزارت کشور اجتماع نمودند و نسبت به آراء صندوق لواسانات اعتراض شدیدی کردند. بین طرفداران و مخالفین ابطال انتخابات صندوق لواسانات زد و خورد شدیدی در گرفت و عده زیادی مجروح و مصدوم شدند و دکتر محمد مصدق و شش نفر از نمایندگان تهران در مجلس حضور یافتند.[42]
در 22/فروردین/ 1329 انجمن نظارت بر انتخابات تهران، ابطال آراء صندوق لواسانات را تصویب نمود و در نتیجه حائزین اکثریت را به شرح زیر اعلام نمود: 1-دکترمحمد مصدق 2-دکتر بقائی 3-حسین مکی 4- حائری زاده 5-سید ابوالقاسم کاشانی 6-عبدالقدیر آزاد 7-جمال امامی 8-دکتر سید علی شایگان 9-محمود نریمان 10-سید محمد صادق طباطبایی 11-جواد مسعودی 12-میر سید علی بهبهانی.[43]
از اوایل دوره شانزدهم و شرکت دکتر مصدق و جبهه ملی در مجلس، مسئله ملی شدن صنعت نفت به عنوان یک راه حل جهت استیفای حقوق ملت ایران و برنامه اقتصادی، سیاسی و ملی جبهه ملی به ملت ایران عرضه گردید که دار و دسته حزب توده به عنوان ملی نمودن نفت جنوب در راه پیشرفت این شعار کوشیدند.[44]
دولت ساعد به علت یک سلسله بی نظمی و تفرقه در کابینه و عدم هماهنگی اش با مجلس با آنکه تلاش هایی برای حفظ کابینه از سوی نمایندگان انجام شد، نتوانست در مقابل فشارهای داخل و خارج مجلس مقاومت کند، بحران نفت توان تصمیم گیری را از دو طرف گرفت لذا در تاریخ 28 اسفند 1328 [45]به ناچار جای خود را به منصور داد.[46] مهمترین هدف دولت در مجلس جدید اصلاحات در چند اصل قانون اساسی و تصویب لایحه قرارداد الحاقی نفت بود.[47] کابینه عرضه شده توسط منصور به مجلس چندان با کابینه قبلی ساعد تفاوتی نداشت، تنها وزارت دارایی بی سکان ماند.[48]
منصور در مراسم معرفی کابینه اش به مجلس در بیست و دوم فروردین، اشاره ای به مسئله نفت نکرد و وقتی در این مورد تحت فشار قرار گرفت، گفت که در این باره، مجلس باید تصمیم بگیرد نه دولت[49]. هیأت حاکمه با تجربه ای که از مجلس پانزدهم داشت و می دانست که تصویب لایحه قرارداد الحاقی در مجلس شانزدهم کار آسانی نیست می کوشید تا جو مساعدی برای تصویب لایحه مزبور فراهم سازد.[50]
روز 22 فروردین علی منصور نخست وزیر جدید رأی اعتماد گرفت و قبل از نمایندگان تهران در مجلس، در فاصله چند روز دوبار به دیدن مصدق رفت. در این دیدار رهبر جبهه ملی اصرار ورزید که نخست وزیر دو برنامه مورد نظر او، یعنی تجدید نظر در قانون انتخابات و تجدید نظر در قانون مطبوعات را مقدم بر اصلاح قانون اساسی که مجلس مؤسسان تصویب کرده بود و مورد توجه شاه بود، به مجلس پیشنهاد کند. به رغم انتظارات شاه که خواستار تصویب فوری اصلاح قانون اساسی بود، منصور ابتدا قانون جدید انتخابات و چند روز بعد لایحه جدید مطبوعات را تقدیم مجلس کرد. علی منصور چند روز پس از انتصابش به نخست وزیری، یادداشتی غیر رسمی از طرف شرکت نفت انگلیس و ایران، به وسیله سر فرانسیس شپرد، سفیر جدید بریتانیا دریافت کرده بود. در این یادداشت بر منافعی که با تصویب قرارداد الحاقی عاید ایرن می شد، تأکید شده بود.[51]
در 5 اردیبهشت دکتر مصدق در اولین جلسه حضور در مجلس شانزدهم در پاسخ به بیانات علی منصور نخست وزیر در مورد تشکیل مجلسین برای تجدید نظر در بعضی اصول قانون اساسی که در مجلس مؤسسان به تصویب رسیده بود، گفت: ما با این مجلس مؤسسان موافق نیستیم و با تجدید نظر در قانون اساسی نیز مخالف هستیم . اگر مطرح بشود، بنده گمان می کنم یک تشنجی در مجلس شورای ملی ایجاد خواهد شد.[52]
4 خرداد 1329 دکتر محمد مصدق در مجلس به نام ملت ایران دخالت درباریان و رزم آرا را در کارهای دولتی خلاف قانون خواند و بدان معترض شد و در همانجا خواستار انحلال مجلس مؤسسان، مجلس ساخته و پرداخته دربار، گشته و اعلام نمود که این مجلس بدون داشتن مجوز قانونی، در قانون اساسی دست برده است.[53]
ترور احمد دهقان، نماینده مجلس و مدیر مجله تهران مصور از وابستگان دربار در روز ششم خرداد به وسیله حسن جعفری عضو شرکت نفت انگلیس و ایران؛ نگرانی از تجدید حیات حزب توده، همراه با مشکلات فزاینده مالی و اقتصادی که دولت با آن مواجه بود، ناشی از عدم تصویب لایجه قرارداد الحاقی تلقی و موقعیت دولت منصور را سخت متزلزل ساخته بود. با این حال تعداد قابل ملاحظه ای از نمایندگان مجلس، به خصوص مصدق و فراکسیون وطن و بعضی از سناتورها، از نخست وزیر«مقتدر» آینده- که از چندی پیش مورد بحث محافل سیاسی بود و از سپهبد رزم آرا، رئیس ستاد ارتش نام برده می شد- نگران بودند و تمایل داشتند که از کابینه منصور پشتیبانی کنند.[54]
«قرارداد الحاقی» در 14 خرداد، از سوی دولت بار دیگر به مجلس عرضه شد . رهبر جبهه ملی بی مقدمه دولت و دربار و مجلس سنا را در چند حوزه کاری زیر باد انتقاد خود گرفت. [55] در نتیجه فضایی ناآرام دستور کار مجلس قرار گرفت. در همین روز خبر اعطای 6 میلیون مساعده از سوی طرف بریتانیانی اعلام شد که به دولت مساعده داده و یک مبلغ 8000000 پوندی دیگر نیز در ماه سپتامبر/ شهریور پرداخت خواهد کرد.
این پرداختها، همچنان که انتظار می رفت در مقایسه با آنچه که مورد علاقه شرکت بود، تاثیر معکوسی داشت[56].
مشکل دیگری که به علت ضعف منصور به وجود آمد، احتمال استعفای وی و طرح دولت رزم آرا بود. نمایندگان جبهه ملی حاضر در مجلس به خصوص دکتر مصدق در 23 خرداد هنگام نطق پیش از دستور به شدت به این امر حمله نمودند که در نتیجه فضای روحی و روانی مجلس دچار بحران شد[57].
کمیسیون نفت
روز 28 خرداد لایحه قرارداد الحاقی(گس-گلشائیان) بار دیگر به وسیله دولت منصور به مجلس پیشنهاد شد.[58]مجلس که از شتابزدگی پرهیز می کرد، مسئله نفت را در 30 خرداد بنا به تقاضای نخست وزیر به «کمیسیون ویژه هجده نفره نفت» فرستاد. این کمیسیون مأمور شد لایحه قرارداد الحاقی را مورد بررسی قرار دهد و پس از مطالعات لازم درباره پیشنهادات مختلف نظریات خود را به استحضار مجلس برساند.[59]
در همان روز مصدق در صحن علنی مجلس منصور را از عدم اظهار نظرش پیرامون مسئله نفت به باد انتقاد گرفت. در مقابل منصور نیز در پاسخ این را گفت: الان بنده نمیتوانم در مجلس چیزی بگویم، به جهت اینکه مسئله نفت یک مسئله تکنیکی است، فنی است همانطور که فرمودید یک قدری باید در اطرافش بحث بشود. به یک کلمه و دو کلمه و یک جلسه که نمی شود قضیه را روشن کرد... . روز اول تیرماه جلسه رسیدگی به قرارداد الحاقی نفت در مجلس تشکیل و متن قرارداد قرائت شد.[60]
اعضای کمیسیون نیز به دو گروه تقسیم شدند. یکی طرفداران دکتر مصدق که از الغای امتیاز 1933 و ملی کردن صنعت نفت طرفداری می کردند و دیگری اکثریت تحت ریاست امامی که جانبدار مذاکرات مجدد با شرکت نفت انگلیس و ایران بودند. اما هر دو گروه، همراه با چند نفر بی طرف، در مورد«قرارداد الحاقی» توافق نظر داشتند. این یکی از عجایب مجلس در آن روزها شد. این کمیسیون عجیب کارهای خارق العاده ای نیز از خود بروز می داد. اعضای کمیسیون از ابتدا به دنبال پیش بینی یک راه حل مسالمت آمیز برآمدند به طوریکه شاید دکتر حسن علوی چشم پزشک و نماینده مجلس بوشهر، دکتر غلامرضا کیان نماینده شهرضا و دکتر هدایتی نماینده شهر ری از سوی کمیسیون به طور محرمانه مأموریت یافتند تا دیدگاههای غیر رسمی دولت انگلیس را برای روشن شدن بعضی ابهامات به طور محرمانه به دست آورند، البته این رابطه نیز از همان زمان تا کنون در هاله ای از ابهام باقی ماند.[61] برخی موارد دم از مذاکره و پیگیری اصلاح قرارداد الحاقی و برخی موارد همه با هم دم از ملی کردن نفت می زدند. [62] کمیسیون نفت هفته ای دو روز در اتاق عریضی از اتاقهای سازمان مجلس تشکیل و منوچهر فرمانفرمائیان از سوی گروه نفت وزارت دارایی در آن شرکت و در سمت چپ مصدق می نشست. [63]
نمایندگان در امور نفتی چندان اطلاعی نداشتند و بیشتر از جهت سیاسی به آن توجه داشتند. آنها به هزینه های انسانی چسبیده بودند و آشکارا روی یکی از ضعیفترین حلقه های قرارداد امتیاز دست می گذاشتند. بزودی کمیته به صحنه برخوردهای احساسی تبدیل شد که اغلب حملاتش متوجه سخنگوی دولت بود که از نظر آنها فردی بزدل و ناکارآمد می آمد[64]. دکتر مصدق در جریان مذاکرات نفوذ داشت. او با سخنان نیشدارش همه چیز را مورد انتقاد قرار می داد. جز عیب جویی و سرزنش کردن هیچ کاری انجام نمی داد. نخست بحث بر سر وضع گروهی از کارکنان متمرکز شد که شرکت نفت آنها را اخراج کرده بود و این گروه در ساختمان مجلس بست نشسته بودند و هر کس را که وارد می شد سؤال پیچ می کردند. مصدق و همراهانش مدام به بد رفتاری شرکت استناد می کردند. تأکید بر سوء مدیریت روزانه که تمام تبادل نظرهای کمیته را به خود اختصاص داده بود. بحثها با چنان تندرویهای سیاسی می آمیخت که فراتر از دلایل و شواهد واقعی بود.[65] در جلسه ای از نماینده دولت میزان استخراج نفت صحرای عربستان توسط شرکت آرامکو پرسیده شد. هدفشان از طرح این پرسش اهمیت صدور نفت ایران برای دنیا بود. وقتی رقم سالی 17 میلیون تن را در پاسخ شنیدند، برخی متغیر شده و باور نداشتند. [66]
در کمیسیون نفت، مکی و امامی دو سخنگوی فعال بودند. در سه ماهه اول جلسات کمیسیون، حسین پیرنیا به عنوان مشاور کمیسیون عمل می کرد. برخلاف اینکه اغلب گفته می شد«افراد جبهه ملی» در کمیسیون اکثریت دارند، آنها فقط یک سوم اعضا را تشکیل می دادند.[67]
به هر حال دولت منصور که در ابتدا با کمیسیون نفت یا همان نفتی ها همکاری خوبی داشت شاید به گفته برخی ها به علت کهولت سن وی و یا فشارهای پیرامونی نتوانست چندان دوام آورد.[68] این زمان مصادف با برگزاری اولین نشست رسمی اعضای کمیسیون نفت و بررسی قرارداد گس-گلشائیان در آن و همچنین انتخاب دکتر محمد مصدق به ریاست کمیسیون و آقای دکتر جواد گنجه ای و دکتر بهبهانی نائب رئیس، دکتر علوی و آقای خسرو قشقایی به سمت منشی و از سوی اداره امتیازات نفت دولت پیرنیا فرمانفرمائیان، جهانگیر معرفی گردیدند. سپس کمیسیون خواست که اسناد و پرونده های مربوط به نفت را در جلسه آینده از سوی دولت به کمیسیون آورند تا با استفاده از آن مسائل تخصصی نفت را بررسی کنند[69] و رئیس کمیسیون نفت به منصورالملک فشار آورد و بگوید آیا موافق با قرارداد الحاقی است یا نه ؟ منصورالملک جواب دو پهلو می داد تا آنجا که وی با عصبانیت به منصور گفت: اگر جواب قانع کننده ای ندهی که موافق هستی یا مخالف سرت را مثل یک جوجه می برم.[70] از این زمان انتخاب رئیس کابینه کار سختی شد.
منصور در برابر تحریکات و بازی های سیاسی و متنوع رزم آرا موفق به جلب مرکز قدرت نشد. اکثریت وکلای مجلس هنوز در مقابل تحریکات رزم آرا از منصور حمایت می کرد اما چون خود منصور احساس کرد که مورد حمایت شاه نیست نسبت به ادامه کار سست گردید و مزید بر آن در مجلس هم استیضاح شد. البته اکثریت نمایندگان از استعفای منصور رنجیدند و علنی او را سرزنش کردند. از نظر آنان شایسته بود نخست وزیر برای جواب استیضاح به مجلس می رفت نه آنکه پیش از جواب استیضاح که نمایندگان اکثریت اطمینان داشتند به قدر کافی رأی مثبت می آورد از میدان به در برود و آنان را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد. [71]
صبح روز 5 تیرماه 1329 همزمان با اعلام استعفای علی منصور، فرمان انتصاب سپهبد حاج علی رزم آرا به نخست وزیری، بدون ابراز تمایل مجلس شورای ملی، از سوی شاه صادر گردید.[72] هیأت حاکمه با مشاهده انعطاف منصور در مقابل مجلس ، وی را به سفارت رم فرستاد و رزم
آرا را خاتمه دهنده به مشکلات و امواج جاری شناخت.[73]
رزم آرا که سالیانی برای رسیدن به قدرت در تلاش بود، خود را آماده برای احراز این پست دید. از قضا باز او با برخی نفتی ها مشورت کرد و غالب اعضا آمدن وی را به این صحنه صلاح ندانستند.[74] شاید شاه نیز مانند اقلیت مجلس 16 از انتخاب رزم آرا چندان راضی نبود.[75] وی در ابتدای کار به دیپلمات های امریکایی گفته بود که تنها راه برای اصلاحات اجتماعی و اجرای برنامه های توسعه در ایران بستن مجلس و زندانی کردن نماینده آن و اداره امور کشور با قدرت و اختیارات دیکتاتوری است. روز ششم تیر ماه 1329 سپهبد رزم آرا برای معرفی کابینه خود که به عقیده برخی ها، لیست آن قبل از انتصاب وی به نخست وزیری با مشورت سفارتخانه های امریکا و انگلیس تنظیم شده بود، در مجلس شورای ملی حضور یافت. هنگامی که سپهبد رزم آرا با لباس غیر نظامی برای معرفی کابینه اش وارد تالار مجلس شد، نمایندگان جبهه ملی به حضور وی اعتراض کردند. تماشاچیان و نمایندگان مطبوعات نیز به مخالفت با او دست به تظاهرات زدند.[76]
زمانی که رزم آرا برای کسب رأی اعتماد خود و کابینه اش آماده شد، تظاهرات وسیعی در بهارستان علیه او و شرکت نفت ایران- انگلیس برگزار و نمایندگان نیز در داخل صحن مجلس از این امر پشتیبانی کردند.
دکتر مصدق در مخالفت با روی کارآمدن رزم آرا بیست دقیقه قبل از ورود وی به داخل صحن علنی علیه او مشغول سخنرانی بود و پیام مکتوب آیت الله کاشانی را نیز قرائت کرده [77]و گفت: ما در مقابله با این خطر به پشتیبانی تمام طبقات ملت و مصلحت اندیشی شاهنشاه جوان نیازمندیم و دکتر بقایی نیز آشکارا گفت: این دولت به شاه ایران تحمیل شده، زیرا شاهنشاه محبوب ما متأسفانه مانند آهوی معصومی است که اسیر سر پنجه قهار و چنگال تیز سیاست های بیگانه است. [78]
دولت مصمم به اجرای خواسته های مردم و مجلس شد.[79] نخست وزیری یک ژنرال در ایران سابقه نداشت اما فشار داخلی و خارجی برای تعیین تکلیف نخست وزیری خیلی زیاد بود.[80]
رزم آرا با داعیه اصلاح سیستم اداری، سر و سامان دادن به وضع مفلوک اقتصادی، مبارزه با فساد و رشوه خواری، تخفیف سیاست تمرکز از طریق ایجاد انجمن های ایالتی و ولایتی و تشکیل احزاب سیاسی به میدان آمده بود.[81]
مصدق از همان آغاز به مخالفت با او برخاست و او را به خیانت و فساد متهم کرد و گفت که دولت او را برای تجزیه ایران آورده .[82] رزم آرا حتی برای اصلاح رابطه خود با اعضای کمیسیون نفت و از همه مهمتر با دکتر مصدق پیش از معرفی کابینه تلاشهای زیادی نمود از جمله به واسطه یکی از اعضای کمیسیون نفت با دکتر مصدق در سوم تیر در خانه الهیار صالح ملاقات کرد. هرچه کوشید تا خشم مصدق را از خود بردارد ، نتوانست و وی او را دائم متهم به خیانت و نظامی گری نمود . در نهایت گفت: ورود نظامیها به صحنه سیاست خلاف مقررات و تعیین مستقیم شما از سوی شاه مغایر قانون مشروطیت می باشد.[83]
در 22 تیر ماه نیز در خطابه خود گفت: من به آقای رزم آرا پیش از این گفتم اگر دعوت بشوم و بیایم به وزارت جنگ، میلیون ها دزدی را ثابت می کنم. اگر راست می گفت، اگر پاک می بود، می بایست یک چنین لایحه ای را می آورد مجلس و می گفت مجلس شورای ملی این دکتر مصدق را مأمور کنید بیاید به حساب من رسیدگی کند، من اگر نمی رفتم به حساب آقا رسیدگی نمی کردم و آقا را محکوم نمی کردم، آقا هم بیایند در مجلس، به عنوان اتهام بنده را تعقیب قانونی کنند.[84] بالاخره کابینه رزم آرا رأی کافی برای آغاز فعالیت اجرایی را به دست آورد. با همه این آشفتگی ها، کمیسیون نفت دومین جلسه خود را در 4/مرداد/1329با حضور اعضا و نمایندگان دولت تشکیل داد. به علت آنکه وزیر از این کمیسیون در خواست تمدید مهلت ارسال پرونده های نفت را داشت، اعضا بسیار ناراحت و هریک به فراخور حال و مقامشان از این امر انتقاد کرد. در پایان گزارشی علیه عدم وصل نظریات دولت و بی میلی آنها در ارائه اسناد و مدارک تنظیم و منتشر شد.[85]
دکتر مصدق علیه نخست وزیر اعلام جرم کرد و گفت: جناب آقای رزم آرا دولت هر قدر به قانون و افکار عمومی احترام کند، همان قدر می تواند به مملکت خدمت نماید. من در مدت عمرم خدمتی جز اینکه با اشخاص دزد و خائن و جاه طلب مبازره کردم، ننمودم. این اعلام جرمی است که علیه جنابعالی و آقای بوذری(وزیر دادگستری) که خودشان مشمول بند(ب) هستند، تقدیم مجلس می شود. در خاتمه عرض می کنم که ما نمایندگان جبهه ملی به اصلاحات این مملکت علاقه مندیم. هر دولتی بخواهد شانه از این کار خالی کند، با آن وزیر و آن دولت برخورد میکنیم و از هیچ کسی باک نداریم و هر صورتی در این مجلس پیدا می شود، بشود. ما از این مجلس اگر رفتیم افتخار ابدی در دفتر خدمت ما نوشته می شود.[86]
رزم آرا در ماه دوم حکومت خود فهرستی چند بنده تهیه کرده که در آن افراد ناسالم را درجه بندی و تعدادی از نمایندگان مجلس شانزدهم مانند سردار فاخر حکمت در میان آن قرار گرفتند. [87]
در جلسه21 شهریور مجلس شورای ملی، جمال امامی، در دفاع از اکثریت، نمایندگان جبهه ملی را متهم کرد که« جنگ و برادرکشی در مجلس ایجاد کرده اند». وی از بوذری وزیر دادگستری دفاع کرد و گفت منظور از این شایعات جلوگیری از کمک امریکا به ایران است.[88]
در جلسه پنج شنبه 23 شهریور مصدق پاسخ سخنان جمال امامی را داد.[89]
رزم آرا به سفیر انگلیس وعده تلاش خود را برای تصویب لایحه الحاقی داده همچنین در ازای آن از او خواست تا برخی شرایط در قرارداد مثل آموزش نیروهای ایرانی جهت اداره صنعت نفت و رسیدگی به حسابها و دفاتر شرکت نفت و میزان صادرات تحت آن از بنادر مختلف رسیدگی شود و دولت از میزان و قیمت نفت و محصولات خویش که به تخفیف کلی به وزارت دریاداری و دیگران فروخته می شود آگاهی یابد.[90]
دفتر AIOC در تهران در اتخاذ موضع منتخب کمپانی نه تنها روی رزم آرا و فروهر بلکه تعدادی از اعضای 18 نفری کمیسیون نفت مجلس نیز حساب کرده و به دفتر مرکزی در لندن گزارش داد که از 18نفر اعضای کمیسیون نفت، فقط 5 نفر و در رأس آنها مصدق، با قرارداد الحاقی مخالفت دارند. در این گزارش جزئیات کاملی از ثروت، رفتار اجتماعی و اخلاقی، تمایلات سیاسی و حتی ارتباطات دوستانه و خانوادگی تام 18 نفر اعضای کمیسیون به طور دقیق منعکس و نتیجه گرفتند که ممکن است به تعدادی از 13 نفر عضو آنان که داخل دسته 5 نفری مصدق نیستند، رشوه و رأی آنها را بخرند.[91]
کمیسیون نفت در 27 شهریور 1329 به ریاست دکتر مصدق تشکیل و بار دیگر از عدم ارسال پرونده های قراردادهای نفتی از سوی دولت مورد بحث قرار گرفت و اعضا از دکتر پیرنیا بعلت تعلل در این امر انتقاد نمودند. او نیز در پاسخ دلیل حضور خود را همدلی با نمایندگان دانست و افزود من نماینده پارلمانی وزیر دارایی نیستم. در پایان اعضا نامه ای خطاب به نخست وزیر تنظیم و بار دیگر از وی خواستند همه مواضع خود و پرونده های نفتی را به این کمیسیون ارسال نماید.[92]
رزم آرا زیر فشار شدید نمایندگان مجلس و برخی دوستان خود به ناچار پرونده را فرستاد ولی باز از اظهار نظر درباره قرارداد الحاقی خودداری ورزید و گفت: منتظر تصمیم مجلس خواهد بود.[93]
در 2 مهر ماه 1329 مصدق نه تنها نخست وزیری سپهبد رزم آرا را به صلاح کشور ندانست بلکه صلاحیت سردار فاخر حکمت، رئیس مجلس را زیر سؤال کشید.[94]
در 3 مهر ماه 1329 جلسه ای با حضور اعضا به ریاست آقای دکتر مصدق تشکیل و بحثهایی پیرامون شیوه مطالعه پرونده های نفتی به میان آمد. برخی اعضا مطالعه آن را کافی ندانستند و خواستار اظهار نظر صریح دولت پیرامون قرارداد الحاقی شدند برخی نیز در نهایت از مضمون مذاکرات اعضا تنها به دنبال کسب رأی دولت پیرامون نفت بودند چرا که برخی اعضا حتی خطاب به دیگران گفتند: ما متخصص فنی نفت نیستیم و تنها باید از کلیات استفاده کنیم و این کلیات بدون مطالعه، استیفای حقوق نمی کند. در نهایت باز از دولت خواسته شد کارشناسانی را برای مطالعه پرونده به این کمیسیون معرفی نماید[95]و در ادامه حائری زاده در جمع اعضا گفت: انگلستانی که امروز بانک ها را ملی می کند، ملی شدن یعنی دولتی شدن، یعنی از دست شرکت ها و کمپانی های خصوصی گرفتن، اگر راه حکمیت و راه های دیگری نداشته باشیم باید صنایع نفت خودمان را ملی کنیم.[96]همچنین در تاریخ 5/مهر/1329 با حضور اعضا و مثل دفعات قبل جلسه ای به ریاست دکتر مصدق تشکیل شد. آقای پیرنیا و فرمانفرما از انتشار اخبار نشست های محرمانه و همچنین انتشار مذاکرات نفت در برخی روزنامه ها اعتراض داشتند. دکتر مصدق ضمن گلایه از اتلاف وقت مطالعه پیش نویس نظریه 26 ماده ای، هژیر را برای دستور کار مناسب داشت. برخی نمایندگان از تعدد پرونده ها و بی اعتبار بودن برخی یادداشتها گلایه داشته و مطالعه مستمر بی ثمر کارهای قبلی را تنها به حواشی رساندن کار نفت دانستند. پس از همه این صحبت ها نمایندگان در سؤالات متعددشان پیرامون تاریخچه و شیوه و طرح 26 ماده ای هژیر از پیرنیا به مطالب مهمی دست یافتند. پیرنیا از گزارش پروفسور ژیدل ذکرخیر نمود. اعضا نیز خواستار ترجمه و مطالعه آن شدند.[97]
6 مهر، جمال امامی رهبر اکثریت مجلس و نیز عضو کمیسیون نفت، به طور رسمی از نخست وزیر درخواست کرد تا نظرات خود را درباره قرارداد اعلام کند.[98]
رزم آرا که تکنیک حزم و احتیاط را پیشه کرده بود، از دادن جواب صریح طفره می رفت، تا اینکه بالاخره در روز 11مهرماه 1329 نمایندگان جبهه ملی رزم آرا را استیضاح کردند که دولت تا آن تاریخ از انجام وظیفه خودداری کرده و نظرش را نسبت به لایحه الحاقی به طور روشن بیان نکرده، لذا با طفره رفتن رزم آرا و با اصرار نمایندگان جبهه ملی نسبت به روشن شدن نظر دولت، این پرسش مطرح شد که قرارداد الحاقی آنچنان ننگین است که قابل دفاع نیست.[99]
گرچه رزم آرا نتوانست پیشنهاد خود به (AIOC) را بقبولاند، معذلک به مجلس اعلام کرد از شرایط پیشنهادی در قرارداد راضی است. این امر جبهه ملی را به شدت خشمگین ساخت[100]
رزم آرا در این هنگام به صورتی مردد، توافق خود را با قرارداد پیشنهادی ابراز داشت. روز بعد استیضاح اقلیت از طرف مصدق، مکی، حائری زاده و الهیار صالح به بهانه تعلل در اجرای قانون 29 مهرماه 1326 تقدیم مجلس شد.[101] در این استیضاح به قرارداد پیشنهادی از جنبه های حقوقی، تکنیکی، سیاسی و اجتماعی حمله شده بود. مصدق در جریان استیضاح گفت: رزم آرا را برای اجرای قرارداد گس-گلشائیان آوردند و از نمایندگان مجلس خواست تا به سینه این نامحرم دست رد بزنند و تأکید کرد که این سپهبد می خواهد دست وکلا را ببندد و تسلیم شرکت نفت بکند.[102] رزم آرا طی سخنانی به استیضاح اقلیت پاسخ داد و رأی اعتماد گرفت. این رأی اعتماد بیانگر احساسات داخل و خارج مجلس نبود و مشکلی را هم حل نکرد، چرا که ضعف عمومی، قلوب اعضای کابینه رزم آرا را فرا گرفت و بی مهریهای شدید مجلسیان و مردم، تمایل به کناره گیری را در میان آنان افزایش داد. [103]
در این زمان آیت الله کاشانی یکی از همان نمایندگان رأی آورده جدید، پس از گذشت 6 ماه از موفقیت ورودش به مجلس با استقبال با شکوه عموم مردم تهران، از تبعید بازگشت و در میان استقبال کنندگان گفت: هژیر به سزای اعمالش رسید.[104] این صحبتها نگرانیهایی را در دل برخی اعضای کمیسیون و حتی دیگر نمایندگان مخالف با ملی شدن نفت بوجود آورد.[105]
در تاریخ 12/مهر/1329 کمیسیون نفت به ریاست دکتر مصدق تشکیل و مانند جلسات قبل مطالب تکراری به میان کشیده شد. برخی از نمایندگان از استیضاح دولت به واسطه عدم تعیین وضعیت نفت از سوی برخی اعضای کمیسیون انتقاد کرده و آن را خلاف مأموریت محوله از سوی مجلس به این کمیسیون دانستند.[106]
17/مهر/1329 در دو نوبت صبح و عصر جلسه ای با ریاست دکتر مصدق تشکیل شد که برای نخستین بار مسائل تخصصی تبدیل قیمتها و شیوه فروش نفت مطرح گردید.[107]
در تاریخ چهارشنبه 19/مهر/1329 نیز کمیسیون نفت به ریاست سید علی بهبهانی نایب رئیس تشکیل و در آن بار دیگر به ادامه شیوه فروش نفت خام و تصفیه شده در دنیا پرداخته شد.[108]
روز شنبه 22/مهر /1329 نهمین جلسه کمیسیون نفت با حضور اعضا و به ریاست دکتر مصدق تشکیل و طی مذاکرات طولانی سرانجام برخی از اعضاء خواستند تا قرارداد الحاقی به علت عدم تأمین منافع ملی ایران از دستور کار خارج شود.
دو روز بعد، دوشنبه 24/مهر/1329 دهمین جلسه کمیسیون نفت به ریاست دکتر مصدق تشکیل گردید که ابتدا در رابطه با شیوه نامه نگاری وزارت دارایی و اجازه دولت با شرکت گفتگو شد. سپس به شیوه اداره چاه های نفت پرداختند. نتیجه آنکه چون چاه های نفت ایران با گاز پر فشار، نفت خارج می کنند ، ابزار آلات پر هزینه تری شرکت تهیه نموده و در جواب ایرانیان که پرسیده بودند، این ابزار آلات را چگونه بسازیم، گفتند: شما لوله کشی و فولاد را تهیه کرده تا ما نیز بهره برداری از چاه ها را به شما بسپاریم. سپس مسائل حقوقی بیمه نامه های حمل و نقل به بحث گذاشته شد. همچنین از موضوع شیوه فروش نفت کشورهایی چون ونزوئلا و حاشیه خلیج فارس مطالبی به میان آمد. همچنین بحث ناتمامی در حوزه مالیات های گمرکی انجام شد.
روز چهارشنبه 26 مهر ماه، جلسه یازدهم کمیسیون نفت به ریاست دکتر مصدق تشکیل که ابتدا امامی مانند چند جلسه قبل، از انعکاس و انتشار اخبار داخلی کمیسیون به خارج از مجلس و حتی به برخی محافل دیگر کشورها انتقاد کرد و ضمن تأکید بر فعالیت های مرحوم هژیر از دیگران خواست تا به زحمات وی احترام بگذارند، چرا که همه پرونده هایی که کمیسیون در حال بررسی آن است، وی جمع آوری، تنظیم و آماده نموده. در ادامه این جلسه به میزان تحصیلات و تخصص های نیروهای تحصیل کرده ایرانی و مقایسه آن با نیروهای شاغل در شرکت پرداختند.[109]
روز شنبه 6 آبان 1329 جلسه کمیسیون نفت به ریاست دکتر مصدق و با حضور فروهر وزیر دارایی و دیگر اعضاء تشکیل گردید. شکایت از سوی سخایی در جلسه قرائت و برای رسیدگی به اداره امتیازات فرستاده شد. غلامحسین فروهر برای اولین بار با آنکه هنوز به طور رسمی از مجلس شورای ملی رأی اعتماد دریافت ننموده بود، در پاسخ به سوال برخی اعضاء که نظر شما در مورد قرارداد الحاقی چیست ؟ گفت: من با آنکه از بدنه دولت هستم، ولی تازه برای وزارت انتخاب شدم. روز سه شنبه خدمت شاه رسیده و پنجشنبه نیز به مجلس سنا رفتم، امروز هم آمدم تا به شما بگویم دولت قصد تعلل ندارد و به من چند روز مهلت دهید تا با این موضوع بیشتر آشنا شوم. این را بدانید وزارت دارایی بخشی از قسمت هایش با نفت و شرکت نفت سر و کار دارد. این وزارت خانه کارهای دیگری را نیز باید انجام دهد. طبق صورت مذاکرات شاید چند ساعتی وقت کمیسیون به همین سوال و جواب های بیهوده گذشت.
روز دوشنبه 8 آبان 1329 سیزدهمین جلسه کمیسیون نفت به ریاست دکتر مصدق تشکیل شد. در ابتدا یکی از نمایندگان خواست تا در صورت جلسه مسئله عدم پاسخ نخست وزیر در مورد قرارداد الحاقی در مجلس و رأی وی در مطبوعات گنجانده شود. سپس بحثی پیرامون 57 میلیون تومان مالیات متفقین هنگام حضورشان در ایران به میان آمد.
چهاردهمین جلسه ، چهار شنبه دهم آبان به ریاست دکتر مصدق برگزار که ابتدا دکتر پیرنیا به اصلاح توضیحات خود در مورد تغییر قیمت لیره در پرداخت های شرکت به اداره امتیازات ، همچنین اشاره ای به اختلافات عراق و مسائل فروش نفت آن کشور نمود و بار دیگر میان جلال امامی و برخی نمایندگان بر سر جایگاه و موقعیت رزم آرا ، نخست وزیر ، بحث هایی شد . از اینجا به بعد حتی گروه اکثریت نیز اعتماد خود را به دلیل برخی مذاکرات محرمانه نخست وزیر با شرکت نفت و عدم هم سویی او با نمایندگان طرفدارش کاهش دادند . آقای مکی بار دیگر به خیانت دولت های قبلی به خصوص گلشائیان با حرارت خاصی داد سخن داد . دکتر مصدق نیز نسبت به دولت حاضر و نخست وزیر و برخی بی صلاحیتی ها مطالبی را ارائه کرد . در مقابل ، فروهر وزیر دارایی گفت : می دانم وظیفه ذاتی این کمیسیون رسیدگی به وضع قرار داد الحاقی و حل مسئله نفت و یا هیاهو کردن و زدن اتهامات بی مدرک به دولت های سابق و محکوم کردن دولت حاضر است اما این امر پسندیده ای نیست و من خواهش می کنم به جای هیاهو اول وظیفه ذاتی و سپس برنامه الان کمیسیون را مشخص نمایید و با پیشنهاد دعوت از نخست وزیر جهت حضور در کمیسیون و دفاع از قرار داد الحاقی میان اعضا چالش برانگیخت که در نهایت رأی گیری کردند و قرار شد به حضور وزیر دارایی یعنی دکتر غلامحسین فروهر قرائت شود . در این جلسه بار دیگر از اینکه نخست وزیر قرار داد الحاقی را برای احقاق حق ملت ایران کافی دانست بین نمایندگان بحث شد ، بالاخره با رأی گیری مجدد از نخست وزیر خواستند تا در جلسه 13/8/1329 برای توضیح نظر خود در کمیسیون حاضر شود ، سپس بند اول قرار داد الحاقی را امضا کرده و حول آن بحث هایی کردند . برخی ها موضوع را منحرف کرده و در مورد مصوبه 29 و 30 و مهر 1326 مجلس شورای ملی داد سخن دادند . به هر حال جلسه میان حسین مکی ، اللهیار صالح و وزیر دارایی فروهر از یک سو و حائری زاده ، مصدق ، سرتیپ زاده از سوی دیگر دنبال شد . در قرائت ماده 2 نیز صحن جلسه متشنج گردید و باز اختلاف پرداخت لیره و طلا به میان آمد . هنگام پایان جلسه وزیر دارایی تذکری در مورد انتشار اخبار محرمانه و صورت مذاکرات کمیسیون در روزنامه ها به ویژه باختر امروز داد . [110]
جلسه پانزدهم روز شنبه [111]، سیزدهم آبان ماه 29 ، به ریاست دکتر مصدق و با حضور نخست وزیر و همه اعضای سابق تشکیل و آقای جلال امامی خطاب به نخست وزیر گفت : اکثر اعضای حاضر مخالف قرار داد الحاقی و لازم داشتیم توضیحات شما را نیز در دفاع از لایحه بشنویم . نخست وزیر پس از شنیدن آرا و نظرات همه نمایندگان صحبت خود را با تشکر از اهتمام کمیسیون نفت و پشت کار آن در پیگیری مسئله نفت آغاز و سپس شرحی از فعالیت های 4 ماه گذشته دولت در مذاکرات با شرکت داد . او گریزی نیز به مأموریت رسمی دکتر نصر جهت احقاق حقوق ایران و گفتگوهای مفصل با شرکت نفت داشت و دلیل انصراف وی را فشار مطبوعات و برخی تهدید های گروه های داخلی دانست اما پیرامون عدم احقاق حقوق ملی ایران از قرار داد الحاقی وی از نمایندگان خواست تا دلایل علمی و تخصصیشان را ارائه نمایند ، چرا که او نیاز کشور را بر اساس شرایط زمانی و امکانات موجود ، مطابق با قرار داد دانست . وی گفت : این موضوع برای مملکت ما بسیار مهم است ، ملاحظه بفرمایید از یک سمت دست ما به طرف کشور ها دراز است برای اینکه کمک بگیریم و استعانت بطلبیم و از طرف دیگر باید چهل ، پنجاه میلیون لیره در جای دیگر بی فایده بماند . در ادامه پرسید : چرا ابطال لایحه را در هنگامی که به مجلس 15 ارائه شد انجام ندادید ؟ و بعد مخالف شفاهی قانون سی مهر 26 هم هستید ؟ پس از وی نمایندگان مباحثی را پیرامون لغو قرار داد 1933 و همچنین قرار داد شرکت نفت ایران و شوروی را به میان آورده و به قول دکتر کاسمی مسیر جلسه تغییر یافت . در نهایت نخست وزیر گفت : آقایان من به شما بگویم ، وظیفه ذاتی شما پیگیری وضع نفت کنونی است . اگر قرار داد الحاقی 6 شلینگی را رد کنید ، باید قرار داد 4 شلینگی 1933 را بپذیرید که این باز منافع ما را تأمین نمی کند . اگر راه بهتری دارید عرضه کنید ، اگر نه سیاست دنیا نیاز به نرمش دارد . پس مناسب است تا تعیین قرار داد جدیدی ، همین 26 ماده الحاقی را با کمی دخل و تصرف اجرا نماییم . در نهایت دولت تصمیم گیرنده نیست و کمیسیون و مجلس قانون گذاری سرنوشت را تعیین می کنند . دنبال بحث با رئیس دولت و دیگران نباشید . پرونده ها هست خودتان قضاوت کنید . [112]
رزم آرا برای ساکت کردن مخالفان خویش در مجلس که او را آلت دست انگلیس و آمریکا می دانستند، در تاریخ 13/آبان/1329 قراردادی بازرگانی با دولت شوروی منعقد کرد و یک هفته بعد پخش برنامه های بی.بی.سی و صدای آمریکا را که از رادیو تهران «رله» می شد، ممنوع ساخت.[113]
جلسه شانزدهم ، روز دوشنبه 15 آبان ماه 29 به ریاست دکتر مصدق و دیگر اعضا تشکیل گردید . در ابتدا حسین مکی نامه شکوائیه 48 نفر از کارگران شرکت نفت را برای اعضا قرائت نمود و گفت : از این نامه نسخه ای برای وی و دکتر مصدق ارسال گردیده و با حرارتی خاص به دنبال مسئولین و مقصرین نارضایتی کارگران گشت و گفت همه جراید را از اهتمام کمیسیون در پیگیری حقوق آنها مطلع نمایید . نمایندگان نیز از دکتر مصدق خواستند تا در نامه ای به طور رسمی از دولت بخواهد شرکت را موظف به تأمین هزینه شاکیان مصدوم بنماید ، پس از آن همچون چند جلسه قبل بحث هایی پیرامون مطابقت دریافت سود از شرکت با طلای حال و گذشته به میان آمد .
سپس بحث سابقه دار عدم پرداخت مالیات های مصرف نفت و بنزین متفقین در دوران جنگ به میان آمد . وزیر دارایی نیز به صراحت گفت : این موضوع اختلافی میان دولت ایران و شرکت است و گروهی از سوی وزارت دارایی مشغول مذاکره با شرکت می باشد . پس از آن بحث هایی در مورد هزینه های تولید و فروش نفت خام همچنین ساختار توزیع نفت و بنزین مصرفی کشور طرح گردید . [114]
جلسه هفدهم در چهارشنبه 17/8/1329 با حضور همه اعضا تشکیل که ابتدا در مورد گزارشی که روزنامه باختر امروز ، شب قبل منتشر کرده و در جدولی میزان فروش نفت و عایدات دولت ایران طبق قرار داد الحاقی تنظیم و مشخص شد که این عدد و رقم بیش از برآورد برخی منابع دیگر بود . وزیر دارایی نیز توضیح داد مطالب منتشر شده بر اساس میزان واقعی تولید نیست . سپس وی نامه متذکر در جلسه قبل از سوی 48 کارگر بیمار مسلول شرکت نفت را پیگیری کرده و بیان داشت : طبق گزارش شرکت از آبادان 34 نفر آنها ارتباطی با شرکت نداشته و 16 نفر دیگر دو سال پیش ارتباطشان با شرکت قطع گردیده همچنین بیمارستانی با مبلغ یک میلیون تومان از سوی شرکت برای بیماران مسلول در آینده نزدیک به اتمام و در اختیار دولت ایران قرار خواهد گرفت . در پایان نیز قسمت الف و ب از ماده 5 قرار داد الحاقی خوانده و بحث شد . [115]
جلسه هجدهم ، روز شنبه20 آبان ماه به ریاست دکتر مصدق و حضور همه اعضا تشکیل که تا ماده یازده قرار داد الحاقی خواندند و بحث کردند . سپس آقای مکی گفت : خوشبختانه باید عرض کنم که آقای نخست وزیر هم در مذاکراتی که اینجا کردند از اعضای کمیسیون نفت تلویحا تقدیر کردند که این مخالفت با لایحه به نفع دولت ایران است و همچنین در مصاحبه با مخبر خارجی گفتند : این لایحه است و نگفتند که من با تمام قوا سعی می کنم و می کوشم که به تصویب برسد و بعد از آن آقای وزیر دارایی هم که روز اول با آن همه حرارت اینجا تشریف آوردند ، دیگر دفاع محکمی از این لایحه نکردند و با آن همه حرارت ، بنده خیال کردم الان این لایحه از مجلس می گذرد ولی خوشبختانه آقای نخست وزیر صحبت هایی کردند که از حرارت ایشان کاسته شد . وظیفه ما چیز دیگری است بنده این عرایض را ناگزیر هستم به عرض آقایان برسانم که ما هیچ یک از این جهات را نباید مراعات کنیم بلکه باید مصلحت و منافع ملت ایران را در نظر بگیریم و فکر این نباشیم که دوره دیگر وکیل بشویم و خدا می داند اگر در این کمیسیون اقتضا کند بنده از وکالت مجلس صرف نظر می کنم و هستند اشخاصی در همین کمیسیون که همین کار را خواهند کرد و ما یک دسته هستیم که تصمیم خودمان را گرفتیم که یا باید منافع ایران در نظر گرفته شود و یا در این مجلس نمانیم . ما نمی توانیم کاری کنیم که به قیمت آبرو و حیثیتمان تمام شود . خوشبختانه در مجلس و در خود این کمیسیون می بینم که روی این موضوع حساب اقلیت و اکثریت نیست ولی خدای نخواسته اگر یک روزی خواستند تفرقه بیندازند این اقلیتی را که شما ملاحظه می فرمایید بنده قول شرف می دهم که وکالت مجلس را قبول نخواهند کرد ، الان اگر ما پا فشاری کنیم به یک عده تراخمی ها و بدبخت های ایران می توانیم کمک کنیم . ما یک ممر عایدی داریم و آن هم نفت است اگر توانستیم حق ایران را بگیریم می توانیم از این راه به دردهای خودمان برسیم . خواستم به جناب آقای امامی که در کمال حسن نیت مطالبی فرمودند عرض کنم که وضع ما الان خیلی خوب است و بسته به همت و قدرت و فداکاری خودمان است که هر چه قدر بیشتر باشد بیشتر می توانیم استفاده کنیم .
پس از آن آقای دکتر مصدق ادامه دادند که چون نظر کمیسیون بر این شد که هر یک از اعضا اگر سؤالی دارند از دولت بکنند این است که از جانب آقای وزیر دارایی سؤال می کنم : قانون مهر ماه 1326 ، دولت را مکلف کرده که استیفای حقوق ملت ایران را بکند و چون دولت لایحه الحاقی را تأیید می کند این است که سؤال می کنم برای 32 سال تمدید مدت که کلیه تأسیسات شرکت و تمام محصول نفتی متعلق به ایران است و به طوری که در جلسه علنی مجلس شورای ملی به عرض رسانیدم لا اقل در هر سال یکصد میلیون لیره حق مسلم ملت ایران به واسطه تمدید مدت از بین خواهد رفت ، دولت برای استیفای حقوق ملت ایران چه تصمیمی اتخاذ کرده و چنانچه لایحه الحاقی تصویب شود این ضرر از چه طریق جبران می شود ، آیا غیر از الغای قرار داد که نظر مجلس 15 بوده راه دیگری هست ! همچنین در این جلسه آقای مکی پیشنهاد نمود که مذاکرات نفت را به نام کتاب سفید و یا آبی چاپ و در اختیار فرد فرد ملت قرار داده شود تا احساسات عموم مردم را علیه فعالیت های انگلستان تحریک و به واسطه آن جلوی نفوذ قدرت ویرانگر آن کشور را بگیرند .
جلسه روز دوشنبه به علت عدم حضور وزیر دارایی تشکیل نشد . [116]
رزم آرا در 23/آبان/1329 طرحی را تحت عنوان«ادعا نامه ملت ایران علیه کمپانی نفت انگلیس» در مجلس عنوان کرد که در حاشیه آن مباحثه داغ پارلمانی به راه انداخت به طوری که برای مدت چهار روز تمام نمایندگان آن جبهه روشهای کمپانی را از لحاظ اجتماعی، سیاسی، فنی و حقوقی مورد حملات شدید قرار دادند.[117]اما رزم آرا زیر بار این فشارها نرفت و اولین اظهار نظر عمومی وی ، در مجلس سنا صورت گرفت.[118]
جلسه نوزدهم روز چهارشنبه 24 آبان به ریاست دکتر مصدق و حضور همه اعضا تشکیل که در ابتدا اللهیار صالح به عنوان این که کار کمیسیون در حال اتمام است ، خواست تا از منشی کمیسیون آقای وجدی که صورت مذاکرات را نیز تنظیم نموده تقدیر و هدیه ای به وی اعطا نمایند . آقای فروهر در پاسخ جلسه قبل دکتر مصدق مطالب طرح شده از سوی ایشان را توجیه کرده و افزود خواست های شما را در بند یازده هنگام مذاکره با شرکت خواهیم داد . همچنین اشاره ای نیز به قانون مهر ماه 26 نمود و گفت : این قانون نفی قرار داد الحاقی نبوده و این مجلس است که باید در این مورد تصمیم نهایی را بگیرد . پس از آن تا پایان جلسه مطالب طرح شده از سوی نمایندگان بیشتر جنبه حماسی پیدا کرد و هر چه وزیر دارایی تلاش نمود که نتیجه ای به دست آورد ، نتوانست و نمایندگان عضو کمیسیون ، وقت به حرف های حاشیه ای گذراندند . [119]
جلسه بیستم روز دوشنبه 29 آبان به ریاست دکتر جواد گنجه ای نایب رئیس کمیسیون و اکثریت اعضا تشکیل و در ابتدا آقای حسین مکی نامه دکتر مصدق که به علت کسالت مزاج در پاسخ دکتر فروهر وزیر دارایی تهیه و تنظیم نمود، قرائت فرمود ، سپس آقای امامی به شدت از روزنامه های باختر امروز ، داریا ، شاهد به شدت انتقاد کرده و از اینکه در برخی محافل نمایندگان اکثریت را حامی دولت و قرار داد الحاقی معرفی نمودند ، شکایت و سپس تهدید به خروج از کمیسیون نمود . حسین مکی نیز در ادامه خواست تا صورت مذاکرات کمیسیون برای آنکه هم عموم مردم مطلع و دیگر روزنامه ها جسته و گریخته مطالبی را منتشر نکنند عصر به عصر منتشر و در اختیار همه قرار گیرد . همچنین از کمیسیون اجازه خواست تا پرونده های مربوط به نفت را چاپ و در یک مجلد کتاب تنظیم نماید . پیشنهاد آقای مکی با انتقاد صریح اکثر قریب به اتفاق مواجه و همه متفق القول قرار داد الحاقی را مغایر منافع ملی کشور دانستند و با یکدیگر قرار بررسی دقیق و پیش بینی یک راه کار مناسب را گذاشتند . [120]
جلسه بیست و یکم روز یکشنبه اول آذر ماه 29 با حضور دکتر مصدق و نخست وزیر [121]و دیگر اعضا تشکیل که پس از آن جلسه پشت درهای بسته و تنها با حضور اعضای کمیسیون تشکیل که در آن دکتر مصدق با حرارت زیادی جلسه را اداره و با حساسیت و بدبینی خاصی مراقب عدم خروج اعضا از جلسه بود . او با نگرانی درب را از پشت قفل کرده و کلید را نزد خود نگاه داشت و حتی به برخی نمایندگان که برای قضای حاجت قصد خروج داشتند [122]برخورد می کرد . [123]
جلسه بیست و دوم روز شنبه 4 آذر 29 به ریاست دکتر مصدق و دیگر اعضا تشکیل و در ابتدا پاسخ بند به بند آقای دکتر مصدق که از سوی دکتر غلامحسین فروهر ارسال شده را قرائت نمودند . دکتر مصدق نیز که شاید کمی از مطالب مستدل و دقیق و فنی آن پاسخ ملتهب شده بود ، پاسخ هایی را به صورت پراکنده در جواب نامه آقای فروهر خواند . [124]
او ضمن رد دیدگاهها و دلایل وزیر دارایی، به طرح ملی کردن صنعت نفت تأکید داشت. او به جنبه سیاسی و اخلاقی نفت اهمیت داده و گفت: به فرض اینکه دولت ایران نتواند به مقدار زیاد نفت استخراج کند، اما خواهد توانست با تولید کمتر، به میزان مایحتاج خود از نفت استفاده نماید و ذخایر نفت را برای استفاده بیشتر نسل آینده حفظ کند[125]. او اظهار داشت که قرارداد 1933(1312) یک کلاهبرداری تحمیل شده به کشور، تحت سلطه استبدادی است که به امضا رسیده. قرارداد الحاقی بازی دیگری است تا ایران را برای 43 سال دیگر در اسارت نگه دارد. قرارداد الحاقی در کمیته نفت به رأی گذاشته شد که اتفاق آرا رد شد. [126]
همچنین اضافه نمود : اینجانب به ملی بودن صنعت نفت و جنبه اخلاقی آن بیش از جنبه اقتصادی معتقدم بر فرض اینکه ما نتوانیم نفت را مثل کمپانی به مقدار زیاد استخراج نموده و به فروش رسانیم . در هر حال خواهیم توانست با استخراج مقدار کمتری میزان مایحتاج داخلی خود و عواید فعلی دولت از شرکت نفت را تأمین نماییم و بقیه نفت در محل خود بماند تا نسل آینده از آن بهتر منتفع شود . [127]
پس از یک ماه سکوت هیجان انگیز، گزارش کمیسیون به طور رسمی در 5 آذر 1329، در دستور کار مجلس قرار گرفت. فروهر در دفاع از «قرارداد الحاقی» نطق شدیدی ایراد و طبق قرار قبلی در مجلس، از قرارداد پشتیبانی کرد و مبلغان ملی کردن صنعت نفت را به شدت مورد حمله قرارداد. او مدعی شد که مکزیک با ملی کردن صنایع نفت خود باعث رکود در اقتصاد کشورش گردیده، آمار و ارقامی هم ارائه نمود که به عنوان جعلیات انگلیسی با هیاهو و جنجال و فریاد مکی و دروغگو خواندن وی[128] روبرو شد. فروهر در مقابل تعجب همه(از جمله بعضی از افراد کابینه) اعلام کرد که دولت لایحه «قرارداد الحاقی» را پس می گیرد و مذاکره با شرکت را مجدد برای افزایش حق الامتیاز، آغاز خواهد کرد. مجلس بی درنگ کمیسیون جدیدی تشکیل داد تا طرحی در این باره تهیه کند. در این کمیسیون پنج نفر از اعضای اولین کمیسیون نفت و دو نفر از گروههای دیگر مجلس شرکت داشتند. در همین حال، در خارج از مجلس، طرفداران «جبهه ملی» و دانشجویان دانشگاه برای الغای فوری امتیاز شرکت نفت و ملی کردن صنعت نفت در سراسر کشور دست به تظاهرات زدند.[129]
کمیسیون نفت طرح ملی شدن را نپذیرفت ولی در جلسه 6 آذر ، جلسه بیست و سوم کمیسیون نفت و چهارمین جلسه محرمانه کمیسیون نفت ، پس از هفت ساعت[130]پیشنهاد رد لایحه قرارداد الحاقی را به اتفاق آرا تصویب کرد. [131]
جلسه بیست و چهارم چهارشنبه 8/9/29 با ریاست دکتر مصدق و همه اعضا تشکیل و بحث های متعددی پیرامون لایحه الحاقی و مذاکره دولت برای اصلاح برخی بند های آن مطرح شد . بگو مگوهای فراوانی به میان آمد . در نهایت باز همان قطعنامه ملی شدن نفت جبهه ملی مطرح و در مقابل آن طرح آقای جواد عامری به شرح زیر قرائت گردید :
« نظر به اینکه وظیفه کمیسیون مخصوص نفت اظهار نظر در قرار داد الحاقی از لحاظ استیفا یا عدم استیفای منافع ایران بوده و به اتفاق آرا اظهار نظر در این موضوع به عمل آمده بنابراین ورود هر گونه پیشنهادی از وظیفه کمیسیون خارج است و تکلیف آنها از طرف مجلس شورای ملی باید معین شود « پس از رأی گیری طرح آقای عامری از دور خارج گردید . [132]
کمیسیون نفت در برابر ادعاهای مقامات دولتی و پاره ای از نمایندگان هوادار آن مقامات، مبنی بر اینکه ایرانی قدرت اداره کردن صنعت نفت خود را ندارد و نباید دست به کار خطرناک ملی کردن نفت بزند، با جنجالها و استدلال های فراوانی مواجه شد. یکی از اعضای کمیسیون مخصوص، در 8 آذر سال 1329 گفت: آیا ملی نمودن صنعت نفت ایران عملی می شود یا نه؟ اول اینکه ما نباید فکر کنیم که امروز دولت انگلستان هر کاری بخواهد می تواند انجام دهد. ملاحظه بفرمائید دولت شوروی با اینکه از دولت های زورمند جهان است و با جمعیت چین و کشورهای شرق اروپا که تحت تسلط او هستند به طور تقریبی به نصف جمعیت دنیا حکومت می کند ، امروز در مقابل افکار عمومی محتاج به سازمان ملل متحد می باشد و نماینده چین کمونیست برای اظهار مطلب خود به شورای امنیت می رود، وقتی که دولت شوروی قادر نیست هر کاری که دلش می خواهد انجام دهد. به طریق اولی بریتانیای کبیر که خودش یکی از تشکیل دهندگان و طرفداران سازمان ملل متحد می باشد قادر خواهد بود اداره خود را به ملت ایران بر خلاف حق و انصاف تحمیل نماید، به طوریکه آقایان اطلاع دارند حتی قبل از تشکیل سازمان ملل متحد، دولت مکزیک در مقابل کشورهای متحد امریکا که همسایه قوی مکزیک می باشند نفت خود را از دست امریکا گرفت و آن را ملی نمود. منتها خسارت امریکا را داد، بنده تصدیق می کنم که شاید اهالی مکزیک نتوانستند نفت خود را به خوبی امریکایی ها اداره کنند ولی این نتیجه را لااقل گرفتند که نفت مکزیک امروز دست خودشان است. به عقیده بنده هر گاه در ایران اختیار نفت در دست خود ایرانیان باشد ولو تمام چاههای نفت راکد بماند بهتر است از اینکه دولت انگلستان سیل لیره به طرف کشور ما سرازیر نماید ولی آن لیره ها را برای فساد ملت ایران و خرابی دستگاه حاکمه ما به کار برد . بنابراین هدف ما ایرانی ها باید این باشد که به هر قیمتی، سایه شوم شرکت نفت را از سر ایران بزداییم و خودمان را از دست آنها خلاص کنیم و تصور نشود هر گاه این کار را بکنیم انگلیسی ها کشتی جنگی خواهند آورد و قشون پیاده خواهند کرد. ما می توانیم از همین متخصصین انگلیس که الان در نفت جنوب کار می کنند یا اشخاص بیکار دیگر که در انگلستان یا کشورهای دیگر هستند، متخصصین را استخدام نماییم و به تدریج نفت خودمان را استخراج و با همان کشتیهای حامل نفت آن را به بازار خارجه بفروشیم.[133]
دکتر مصدق و پنج تن از هوادارانش طرحی با این مضمون تنظیم نمودند: به نام سعادت ایران و به منظور کمک به تأمین صلح جهانی ، امضاء کنندگان ذیل پیشنهاد می نماییم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود، یعنی تمام عملیات اکتشاف ، استخراج و بهره برداری در دست دولت قرار گیرد.[134]
طرح را به کمیسیون تسلیم کرده ولی مورد تأیید اعضا قرار نگرفت.[135]
در 14 آذر، واکنش شدید مجلس نسبت به قرارداد و خارج شدن ابتکار عملیات از دست دولت، سپهبد رزم آرا را بر سر این دو راهی قرار داد که یا باید مجلس منحل شود و یا قرارداد تغییر کند. رزم آرا در ملاقات با شپرد، سفیر بریتانیا گفت: تنها راهی که برای او باقی مانده این است که از شاه در خواست کند مجلس شورای ملی منحل شود و انتخابات جدیدی به عمل آید. شپرد از نظریه نخست وزیر پشتیبانی کرد، اما شاه به دلیل توجه شدید افکار عمومی به مسأله نفت، انحلال مجلس را به مصلحت ندانست.[136] کمیسیون به مجلس گزارش داد که قرارداد الحاقی ساعد-گس گلشائیان برای استیفای حقوق ایران کافی نیست، لذا مخالفت خود را با آن اعلام می کند گزارش مذکور در جلسه های 26 و 28 آذر ماه مجلس قرائت و دکتر مصدق نطقی در محاسن ملی شدن نفت ایران کرد . سپس پیشنهادی به امضای یازده نفر از نمایندگان درباره ملی شدن نفت تقدیم رئیس مجلس گردید و چون امضای کافی نداشت مطرح نگردید.
اما او بی توجه به این واکنشها، به سخنانش ادامه داد، از تلاشهای دولتهای گذشته برای کسب بهترین نتایج برای مردم دفاع کرد و جنبه های مثبت قرارداد فعلی را خاطر نشان ساخت. بنابراین وقتی آخرین جمله را خواند، مثل توپ صدا کرد: دولت از پیشنهاد شرکت نفت نا خرسند است و حمایت خود را از آن پس می گیرد تا طبق قانون 29 مهرماه 1326 برای استیفای بیشتر حقوق کشور اقدام کند.[137] دولت رزم آرا قرارداد الحاقی را مسترد داشت و فروهر وزیر دارایی استعفا و رزم آرا یکی از معاونین وزارت دارایی را به نام شعاعی به کفالت وزارتخانه منصوب نمود[138] و مذاکرات محرمانه ای را برای امضای یک قرارداد جدید با شرکت نفت آغاز کرد. [139]
در تاریخ 9 دی ماه 1329، دولت عربستان سعودی قرارداد پنجاه- پنجاه یا تنصیف عواید را با شرکت آمریکائی صاحب امتیاز خود، آرامکو امضا نمود. انتشار این خبر در تهران ایرانیان را برای انعقاد قرارداد پایاپایی بیدار نمود. با این حال شرکت نفت بریتانیا و ایران هیچ گفتگوئی درباره انعقاد چنین قراردادی در ایران به عمل نیاوردند. طرف خارجی علاقه مند جلب نظر ایران با همان مفاد قرارداد الحاقی بود.
مجلس در 14 دی ماه از انعقاد قرارداد شرکت آرامکو با سعودی ها بسیار ملتهب شد و توضیحات جلسه قبل فروهر را نیز کافی ندانست، در این شرایط استعفای فروهر نیز مشکلی را حل نکرد.[140]
بالاخره پیش آمدی که شرکت را به طور قطع متوجه نمود که فکر تعقیب قرارداد الحاقی را باید به کلی کنار گذارد، این بود که در تاریخ 21 دی ماه، مجلس گزارش مورخ 19 آذر کمیسیون نفت را تأیید و طرحی به امضای چهل نفر از نمایندگان تصویب نمود که طبق آن کمیسیون نفت مکلف گردید طی دو ماه روش دولت را در حل موضوع نفت تعیین کند. در این اثنا ترویج و تبلیغ فکر ملی کردن نفت از محافل رسمی و دولتی به کوچه و بازار سرایت کرد. روز 6 بهمن، جمعیتی در حدود ده هزار نفر به دعوت آیت الله کاشانی در مسجد شاه گرد آمدند و پس از سخنرانی هائی از طرف نمایندگان جبهه ملی ، چند قطعنامه تصویب گردید که مضمون یکی از آنها ملی کردن صنعت نفت در سراسر کشور بود.
تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت
در تاریخ 12 بهمن، سپهبد رزم آرا به نماینده شرکت در تهران اظهار داشت که چون فکر ملی کردن صنعت نفت به طور جدی تعقیب می شود، لازم است دولت اقدام سریعی برای اتخاذ ترتیب دیگری به عمل آورد و تنها راه رسیدن به این هدف، مطرح نمودن قرارداد جدیدی براساس رژیم پنجاه- پنجاه خواهد بود.[141]
رزم آرا در تاریخ 2 اسفند ماه در برابر نمایندگان کمیسیون نفت گفت: به طور کلی با فکر ملی کردن مخالفت ندارد، منتها شتاب زدگی در این امر را مصلحت نمی داند. وی به سفیر انگلیس هم گفت که می خواهد طرحی را به تصویب کمیسیون برساند که به دولت اجازه دهد تا در ضمن مطالعه برای ملی کردن نفت قرار موقتی را بر اساس تنصیف منافع بپذیرد.[142]
در چهارم اسفند 1329 سفیر بریتانیا برای جلب نظر عموم مردم و نمایندگان مجلس در نامه ای موافقت ضمنی دولت خود را با تنظیم قرارداد جدید مبنی بر تقسیم مشترک یا50-50 اعلام داشت،[143] اما از رزم آرا خواست تا در کمیسیون نفت مطرح نماید که این قرارداد با پذیرش ملی کردن صنعت نفت ایران از سوی بریتانیایی ها هیچ مناسبتی ندارد و اگر این موضوع در دستور کار کمیسیون قرار گیرد، پیشنهاد 50-50 را نیز پس خواهند گرفت.[144]
پنجشنبه 11 اسفند اعلامیه ای به امضای فدائیان اسلام منتشر شد که مردم را برای ساعت 3 بعد از ظهر جمعه 12 اسفند به مسجد سلطانی می خواند تا به سخنرانی در خصوص مقدرات ایران و نفت گوش فرا دهند. همان روز آیت الله کاشانی هم در اعلامیه ای جداگانه عموم طبقات، تجار و جوانان و دانشجویان را برای شرکت در این تظاهرات مهم اسلامی از طرف فداییان اسلام ایدهم الله دعوت کرد.[145]
سفیر انگلیس دولت رزم را از این که در برابر مخالفان سر سختی نشان نداده و از حسن نیت و خدمات کمپانی سخن نگفته، سرزنش کرد. سفیر انگلیس روز 12 اسفند به اتفاق نورث کرافت نماینده کمپانی به ملاقات رزم آرا رفت و از او خواست که توضیح دهد که چه می خواهد بکند. رزم آرا گفت می خواهد از کمیسیون برای تجدید مذاکره اجازه بگیرد، ولی مصلحت نمی داند که راه حل مورد نظر خود را افشا کند. زیرا می ترسد که مخالفان جنجال راه بیاندازند و راه حل مورد نظر او در نطفه خفه شود.[146]
عصر روز 12 اسفند رزم آرا در کمیسیون نفت حاضر شد و گفت: موضوع نفت را برای بررسی به متخصصین ارجاع کرده و نباید در این باره بدون مطالعه و تهیه مقدمات اقدام شود. رزم آرا در این جلسه کوشید تا به استناد نظر مشاوران فنی خود و تأکید بر مشکلات اداری و پیچیدگی های نفت از شور و حرارت هواداران ملی کردن نفت بکاهد.[147] در ادامه گفت: شما که یک کارخانه سیمان را نمی توانید با پرسنل خود اداره نمایید، شما که کارخانه های کشور را در نتیجه عدم قدرت فنی به صورت فعلی انداختید که ضرر میدهند با کدام پرسنل ، با کدام وسایل می خواهید نفت را خودتان استخراج و ملی نمایید.[148]
13 اسفند سپهبد رزم آرا در جلسه کمیته نفت ضررهای ملی ساختن صنعت نفت را به طور مفصل با عدد و رقم ارائه نمود که با پخش سخنرانی وی در رادیو، تظاهرات شدیدی علیه وی صورت گرفت.[149]
فشار های عجیبی برای ملی کردن نفت به دولت و مجلس و حتی کمیسیون نفت وارد آمد. برخی ها صحبت از استعفای رزم آرا را طرح نمودند، حتی یکی از نمایندگان دکتر مصدق را از طرف شاه برای تصدی این مقام دعوت کرده بود [150]. اما پیش از ظهر 16 اسفند در همان موقع که کمیسیون با حضور رئیس و اعضای آن به گفتار دکتر مصدق که به وسیله مکی قرائت می شد گوش می کردند، سپهبد رزم آرا در مسجد سلطانی به ضرب چند گلوله که به سوی وی شلیک شد به قتل رسید.[151] قتل وی خاتمه کار دولت و ورود همه جانبه به ملی کردن صنعت نفت شد.[152]
پس از قتل رزم آرا شاه امیدوار نبود که بتواند برای جلوگیری از اغتشاشات یکی از نظامی ها را دوباره نخست وزیر کند، زیرا اول اینکه معلوم شده بود که ترس مردم از نظامی ها ریخته و اگر رزم آرا کاری نتوانست بکند، بقیه هم نمی توانند. دوم اینکه مجلس و احزاب، هر یک در زمان رزم آرا قدرتی کسب کرده و گرفتن این قدرت از دست آنها کار آسانی نبود.[153]
مجلسیان نیز پس از مرگ رزم آرا به دنبال حمایت از نخست وزیری بودند که عقاید و دیدگاه هایش متمایل به آنها و یا آزادی خواه باشد. از میان قوام السطنه ، سید ضیا طباطبایی و حسین علاء، حسین علا را که فردی آزاد منش، بی ادعا و مستقل و آرام بود، برای تصدی نخست وزیری مناسب دانستند.
در 23 اسفند 1329 سفیر کبیر بریتانیا در نامه ای به حسین علا نخست وزیر، نارضایتی دولت مطبوع خویش نسبت به تحولات داخلی ایران و نادیده گرفتن پیمان نامه های قبلی را متذکر شد و از ایران خواست تا با آرامش بیشتری اختلافات را حل کند.[154]
نظر به اینکه کمیسیون مخصوص نفت که طبق تصمیم مجلس شورای ملی مأموریت داشت که از 21 دی ماه 1329 تا دو ماه بعد گزارشی مبنی بر تعیین وظیفه و رویه دولت تهیه و برای تصویب تقدیم مجلس شورا نماید. در نامه ای اظهار داشت: ضمن پیشنهادات واصله به کمیسیون نفت پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور مورد توجه و قبول کمیسیون قرار گرفته و از آنجایی که وقت کافی برای مطالعه در حاشیه اجرای این اصل باقی نیست کمیسیون مخصوص نفت از مجلس شورای ملی تقاضای دو ماه تمدید می نماید.
بدین ترتیب در کابینه علاء کمیسیون نفت، لایحه مربوط به ملی شدن نفت را برای تصویب با مهلت دو ماه به مجلس فرستاد. البته عده ای به دست و پا افتادند تا برای خشنودی انگلیسی ها با این کار مخالفت کنند اما نتوانستند. مصدق با شتاب به طرف تصویب لایحه می رفت و منافع عظیمی که انگلیسی ها برای نفع خود در صورت ملی شدن نفت پیش بینی کرده بودند از چشمش دور بود.[155]
مجلس شورای ملی تصمیم مورخ 17 اسفند ماه 1329 کمیسیون مخصوص نفت را تأیید و با تمدید مدت موافقت نمود.
این قانون که مشتمل بر یک ماده و دو تبصره[156] و تصمیم متخذه کمیسیون نفت بود، در جلسه بیست و چهارم اسفند ماه یکهزار و سیصد و بیست و نه به تصویب مجلس شورای ملی رسید و از طرف تماشاچیان تظاهرات بسیار شدید و دامنه دار انجام گرفت و پس از تعطیلی مجلس سر و صورت نمایندگان توسط مردم غرق در بوسه شد[157] و سه هزار تن از اعضای حزب غیر قانونی توده ایران، تظاهراتی در تهران بر پا کردند. این تظاهرات به عنوان مخالفت با ملی کردن صنعت نفت ایران نبود، بلکه به نشانه مخالفت علیه امتیاز بریتانیا بود و جبهه ملی از دولت در خواست کرد که عملیات کمپانی نفت در جزیره بحرین را اختیار بگیرد و سنای ایران با حداکثر 41 رأی موافق در برابر یک رأی مخالف لایحه ملی شدن صنعت نفت را به تصویب رساند و به کمیسیون ارجاع داد [158] و عین آن در مجلس سنا در 29 اسفند 1339 تصویب گردید و در تاریخ 17/1/30 ضمن اعلامیه رسمی حکومت نظامی تهران را ملغی نمود.[159]
دولت بریتانیا از بدو تصویب اصل ملی شدن نفت در مجلس ایران بنای مخالفت با آن را گذاشت و چون از اقدامات خود برای لغو این تصمیم از طرف مجلس نتیجه ای نگرفت، در تاریخ پنجم اردیبهشت 1330، پیشنهاد تازه ای تحت سه ماده به دولت علا تسلیم کرد.[160] اما دیگر مجلس ایران حاضر به عقب نشینی نشد و ایران دومین کشور پس از مکزیک[161] در ملی کردن صنعت نفت گردید. حسین علا که نه مخالفت با ملی شدن نفت داشت و نه هوادار آن محسوب می شد، از نخست وزیری استعفا داد[162] در ششم اردیبهشت استعفا کرد و در تاریخ شنبه 8 اردیبهشت مجلسیان دکتر مصدق را به یک جلسه غیر علنی خصوصی فراخوانده و به نخست وزیری او اظهار تمایل نمودند و طبق پیشنهاد وی جلسه رسمی مجلس و بدون تماشاچی تشکیل گردید و نمایندگان رأی خود را با ورقه و به طور مخفی دادند و با اینکه متجاوز از 20 نفر از آنان که کف زده بودند از دادن رأی به او امتناع کرده و ورقه سفید دادند، باز وی اکثریت داشت.[163] بنا به پیشنهاد جمال امامی، مصدق به شرط آنکه لایحه نفت فوری تصویب شود،نخست وزیر شد.[164]
مصدق نمی دید و نمی دانست که با یک قیام و قعود، هزارها میلیون ثروت این ملت را برای کسب افتخارات موهوم در شرف بخشیدن است.
کار ملی کردن نفت از ابتدا غیر قابل اجرا نمود و حتی شخص نخست وزیر نیز تا حدودی شعار گونگی آن را تأیید نمود. چند ماه پس از پیگیری، دکتر مصدق در جلسه 19 آذر 1330 مجلس شورای ملی گفت: علت اینکه کار ما پیشرفت نکرد، سوء سیاست شرکت سابق بود. اگر شرکت سابق در دوره پانزدهم همین پنجاه در صد که الان حاضر است به ایران بدهد قبول کرده بود من یقین دارم که هیچ اختلافی بین شرکت و ملت ایران نبود ولی شرکت سماجت هایی کرد و خواست که از این منابع ما به قدری استفاده بکند که به ایران هیچ ندهد.[165]
نتیجه:
ایرانیان که از دیر زمانی از روش غیرعادلانه شرکت نفت ناراضی بودند در طی سال های دراز کوشش داشتند قدمی در راه استیفای حقوق خود بردارند و در قرارداد نفت تجدید نظر کنند و قرارداد الحاقی را که در سال 1328 پس از مذاکرات طولانی از طرف کابینه ساعد به مجلس تقدیم شده بود، کافی برای استیفای حقوق خود ندانسته و آن را رد کردند . پس از آن چون انگلیسی ها حاضر به رعایت حقوق ملت ایران نشدند، حکومت ایران نیز راه علاجی برای رهایی از دولت انگلستان جز ملی کردن صنعت نفت ندید.
آنچه کمتر و یا گاهی به هیچ وجه مطرح نشد، قدرت «نیروهای ملی» و مبارزه مردمی بود که نه تنها در ایران، بلکه در کل مناطق تحت نفوذ بریتانیا در آن زمان علیه پایین بودن حقوق نفتی ایشان اعتراض داشتند و حق خود را طلب می کردند.
ملی شدن صنعت نفت ایران در سال 1951 میلادی مهمترین تحولی بود که در آغاز نیمه دوم قرن بیستم در خاورمیانه به وقوع پیوست.
انگیزه تلاش برای ملی کردن صنعت نفت به حدی اذهان عموم ملت را به خود معطوف داشت که برخی به صورت شعار آن را به لباس خود چسباندند.
رد «لایحه الحاقی» در پایان سال 1329، شرکت نفت و وزارت خارجه بریتانیا را غافلگیر کرد.
با وجود اینکه معجزه ای شده بود ، باز هم هنگام ملی شدن نفت، مصدق و طرفدارانش و تمام مملکت چشمشان را بستند و سرگرم افتخارات توسری زدن به بریتانیا و ملاحظات سیاسی و عوام فریبی شدند و این ثروت خداداده را از دست دادند.
متأسفانه با آن که 60 سال از این مجلس و فعالیتش سپری گردیده ولی تا کنون نه صورت مذاکرات آن و نه شرح یادداشت ها و اسناد داخلی کمیسیون مخصوص نفت و نه آلبوم های عکس آن مقطع در اختیار محققین و متخصصین آن دوره قرار نگرفته و همچنان گمانه زنی های بی سندی جامعه تاریخی ایران را اداره می نماید . شاید این نوشته نیز از گمانه زنی های صحیح و غلط محروم نبوده باشد به امید روزی که آنچه در کمیسیون نفت و جلسات علنی و غیر علنی مجلس شانزدهم گذشته در اختیار محققین قرار گیرد .
منابع و مآخذ:
الف )کتاب
اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره 24 قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنینیه از 2508 تا 2536 شاهنشاهی با مقدمه عطاالله فرهنگ قهرمانی
روز شمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، باقر عاقلی
تقدیر مردم سالاری نقش انتخابات در روند دموکراسی ایران، محبوب شهبازی، با مقدمه دکتر حسین بشیریه
نفت در اقتصاد ایران سخنرانی جناب آقای دکتر حسین پیرنیا مدیر کل وزارت دارائی و استاد دانشگاه تهران
پیرامون ملی شدن صنعت نفت ایران سه گزارش، دکتر جرج مک گی، ورنون والترز، ترجمه غلامرضا نجاتی
بازی قدرت، نویسندگان لئونارد موزلی، محمود طلوعی-انتشارات هفته- چاپ اول 1368
نفت ایران، الول ساتن-ترجمه دکتر رضارئیس طوسی- انتشارات صابرین- چاپ اول زمستان 1372
صنعت نفت ایران- در دوران شاهنشاهی سلسله پهلوی- روابط عمومی نفت ایران از انتشارات روابط عمومی صنعت نفت ایران
اسناد نفت - از انتشارات دولت مصدق 1330 شمسی- انتشارات پویان
مردان نفت زندگی نامه نخستین شخصیتهای تاریخی جهان نفت، احمد راسخی لنگرودی- انتشارات کویر- چاپ اول1385
نفت و نطق مکی جریان مذاکرات نفت در مجلس پانزدهم درباره قرارداد نفت ایران و انگلیس- انتشارات امیرکبیر-1357
در خلوت مصدق/ شیرین سمیعی، نشر ثالث1386
خاطرات و تألمات دکتر محمد مصدق بقلم دکتر محمد مصدق، با مقدمه دکتر غلامحسین مصدق به کوشش ایرج افشار، انتشارات علمی، چاپ هفتم،1358
مظفر بقائی به روایت اسناد ساواک/تهران: وزارت اطلاعات، مرکز بررسی اسناد تاریخی،1381، جلد اول
تاریخچه و متن قراردادهای مربوط به نفت ایران، منوچهر اقبال/ شرکت ملی نفت ایران، 1344
زندگی نامه سیاسی دکتر مظفر بقایی/حسین آبادیان-موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1377، چاپ اول
ایران، ابر قدرت قرن؟، یوسف مازندرانی (خبرنگار سابق یونایتد پرس در ایران) به کوشش: عبدالرضا هوشنگ مهدوی، ویراستار: خسرو معتضد، تهران،نشر البرز، 1373 چاپ اول
خاطرات دکتر بقایی کرمانی مصاحبه کننده حبیب لاجوردی،با مقدمه ویرایش : محمود طلوعی، نشر علم، تهران،1382
انقلاب اسلامی در دزفول،غلامرضا درکتانیان،مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول ،1388
از تهران تا کاراکاس، نفت و سیاست در ایران،منوچهر فرمانفرمائیان،نشر تاریخ ایران،چاپ اول،1373
50 سال نفت ایران، مصطفی فاتح، علم، چاپ اول ، 1384
خاطرات اردشیر آوانسیان،اردشیر آوانسیان،نشر نگره، چاپ اول 1376
خون و نفت خاطرات یک شاهزاده ایرانی، منوچهر فرمانفرمائیان و رخسان فرمانفرمائیان ، ترجمه مهدی حقیقت خواه، تهران ، ققنوس، 1377
خواب آشفته نفت،دکتر مصدق و نهضت ملی ایران، محمد علی موحد، تهران، نشر کارنامه،1378
خاطرات الهیار صالح، مرتضی مشیر، انتشارات وحید، 1364
نفت قدرت و اصول: ملی شدن نفت ایران و پیامدهای آن، مصطفی علم، ترجمه غلامحسین صالحیار- تهران انتشارات اطلاعات، 1371
نفت ایران از آغاز تا جنگ خلیج فارس، برگین، دانیل
نفت ایران از دوران امتیازات تا حاکمیت ، مالکیت، مدیریت
نفت ایران، جنگ سرد و بحران آذربایجان-کاتم، ریچارد
نفت ایران و امپریالیسم نفت خوار- جمشید صفری
نفت در ایران-خسرو سعیدی
نفت، دولت و صنعتی شدن در ایران- مسعود کارشناس
نفت، قدرت و اصول ملی شدن- مصطفی علم
نفت ما و مسائل حقوقی، محمدعلی موحد
نفت و ساخت قدرت ایران- باقر عاقلی
نفت و خون در شرق- اسد بیک
نفت و ساخت قدرت ایران- باقر عاقلی
نفت و سیاست در ایران- فرمانفرمائیان
اسناد دوره اول مجلس شورای ملی/ به کوشش مسعود کوهستانی نژاد، تهران: کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی،1388
انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، اللهیار صالح به روایت اسناد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، زمستان 1383
صالح، اللهیار، خسرو سعیدی، نشر طلایه، چاپ اول، زمستان سال 1367
جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای 28 مرداد 1332 به انضمام تحقیقات جدید درباره کودتا چاپ پنجم.
خاطرات و تألمات مصدق به قلم دکتر محمد مصدق ،چاپ دوم، انتشارات علمی ، تهران
چهره حقیقی مصدق السلطنه، استاد شهید دکتر سید حسن آیت، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ خوشه، چاپ اول، اسفند 1360، قم
مصدق: سالهای مبارزه و مقاومت(جلد اول)، تالیف سرهنگ غلامرضا نجاتی، موسسه خدمات فرهنگی رسا،چاپ اول 1377،(تهران)
مصدق و تاریخ، بهرام افراسیابی، انتشارات نیلوفر، چاپ اول1360، تهران
مصدق از دیدگاه طالقانی، سخنرانی آیت الله طالقانی در احمد آباد، با مقدمه محمد بسته نگار،انتشارات قلم، چاپ سوم،1379،تهران
مصدق، به اهتمام علی جان زاده، انتشارات همگام، چاپ اول 1358،(تهران)
مصدق، به اهتمام علی جان زاده، انتشارات همگام، 1358چاپ اول،(تهران)
مصدق در آیینه تاریخ: زندگی نامه دکتر مصدق از تولد تا وفات، مراد علی توانا،دفتر نشر برگزیده، چاپ اول 1376، تهران
مصدق مبارز بزرگ، نوشته ناصر نجمی، 1359، تهران
مصدق و خیانت کمونیستها،تحلیلی از وقایع، انتشارات فجر، قم
مصدق مصدق است(تاریخ نهضت ملی ایران)، امیرحسین علوی، انتشارات محور، چاپ اول 1381، تهران
مصدق و نهضت ملی ایران،
مصدق از دید ناشیفتگان، دکتر سیروس ابراهیم زاده، انتشارات موسسه ستاره صبح، چاپ اول1383، تهران
مصدق و حاکمیت ملت، تحقیق و پژوهش محمد بسته نگار، شرکت انتشارات قلم، چاپ اول1381، تهران
اسناد نفت و نطق ها و نامه های تاریخی، دکتر محمد مصدق
اشتباه بزرگ ملی شدن نفت،............،کتابسرا، چاپ اول، 1371
آیت الله کاشانی و نفت، حسین گل بیدی،تهران، اسلامی، 1380
از تزار تا شاه، زندگینامه و خاطرات سپهبد امان الله جهانبانی ،چاپ آزاد،نشر علم، چاپ اول 1388
نگاهی از درون خاطرات سیاسی دکتر جواد صدر به کوشش مرتضی رسولی پور نشر علم تهران 1381
خاطرات جعفر شریف امامی ویراستار حبیب لاجوردی انتشارات سخن چاپ اول 1380
خاطرات سیاسی دکتر کریم سنجابی کریم سنجابی انتشارات صدای معاصر چاپ اول1381
مجموعه تالیفات ، نطق ها ، پیام ها و مصاحبه ها و بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریا مهر شاهنشاه ایران .
روزنامه ها و نشریات:
روزنامه کیهان، مهر 1326
مذاکرات مجلس شورای ملی دوره شانزدهم، از پنجشنبه 20 بهمن 1328 تا یکشنبه 16 مرداد 1329، از جلسه 1 تا 55 ، روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران، چاپخانه مجلس
صورت مذاکرات کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی(دوره شانزدهم قانونگذاری)

________________________________________
[1]- نفت در اقتصاد ایران سخنرانی جناب آقای دکتر حسین پیرنیا، ص20
[2]- فاتح، مصطفی، 50 سال نفت ایران، تهران، علم،1384،ص 352
[3]- همان، ص354
[4]- نفت و نطق مکی :جریانات مذاکرات نفت در مجلس پانزدهم درتباره قرارداد ایران و انگلیس، تهران، موسسات انتشارات امیرکبیر،صص 10و11
[5]- آوانسیان، اردشیر، خاطرات اردشیر آوانسیان، نشر نگره، تهران، چاپ اول، 1376، ص 469
[6]- موحد، محمدعلی، خواب آشفته نفت،نشر کارنامه ، ص67.
[7]- نفت و نطق مکی :جریانات مذاکرات نفت در مجلس پانزدهم درتباره قرارداد ایران و انگلیس، تهران، موسسات انتشارات امیرکبیر،ص15
[8]- روز نامه کیهان ، عصر 5شنبه مورخ 30 مهرماه 1326.؛ روز شمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، نوشته باقر عاقلی،نشر گفتار، تهران، چاپ اول، 1369ُ
[9]- راسخی لنگرودی، احمد، مردان نفت:زندگینامه نخستین شخصیت های تاریخی جهان نفت، تهران، کویر، چاپ اول، صص122و123
[10]- فاتح، مصطفی، 50 سال نفت ایران، تهران، علم،1384،ص385
[11]- موحد، محمدعلی، خواب آشفته نفت،نشر کارنامه ، صص 107 و 119
[12]- نفت قدرت و اصول ملی شدن نفت ایران و پیامدهای آن نوشته مصطفی علم-ترجمه غلامحسین صالحیار- انتشارات اطلاعات تهران 1371-ص96
[13]- فاتح، مصطفی، 50 سال نفت ایران، تهران، علم،1384،ص 387
[14]- نفت در اقتصاد ایران سخنرانی جناب آقای دکتر حسین پیرنیا، صص18 و 19 و 20
[15]- باقر،عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی،، نشر گفتار، تهران، چاپ اول ، ص299
[16]- همان، ص300
[17]- نفت ما و مسائل حقوقی آن-تهران نشر خوارزمی، چاپ سوم امرداد، 1357تهران-ص80
[18]- باقر، عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ، نشر گفتار، تهران، چاپ اول ، ص 303
[19]- همان ص 303
[20]- همان ص 303
[21]- ساتن، الول، نفت ایران، رئیس طوسی، رضا(مترجم)، موسسه انتشارات صابرین،1371، چاپ اول،ص223و224
[22]- همان، ص226
[23]- آبادیان، حسین، زندگی نامه سیاسی دکتر مظفربقایی، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1377چاپ اول،ص94
[24]- لاجوردی، حبیب، خاطرات دکتر مظفربقایی کرمانی، بامقدمه و ویرایش محمود طلوعی، نشر علم، 1382،ص167
[25]- گفتگوی نگارنده با دکتر سیدحسن علوی نماینده مردم بوشهر در مجلس شانزدهم
[26]- ساتن، الول، نفت ایران، رئیس طوسی، رضا(مترجم)، موسسه انتشارات صابرین،1371، چاپ اول، ص226
[27]- باقر، عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، نشر گفتار، تهران، چاپ اول ص 304
[28]- همان ص305
[29]- نفت قدرت واصول ملی شدن نفت ایران پیامدهای آن، نوشته مصطفی علم، ترجمه غلامحسین صالحیار، انتشارات اطلاعات تهران1371، ص104
[30]- موحد، محمدعلی، خواب آشفته نفت،نشر کارنامه ، صفحه 99
[31]- گفتگوی نگارنده با دکتر سید حسن علوی، نماینده مردم بوشهر در شانزدهمین دوره مجلس شورای ملی.
[32]- باقر، عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، نشر گفتار، تهران، چاپ اول ص 306
[33]- همان ص 306
[34]- همان ص307
[35]- همان ص307
[36]- سیری در نهضت ملی شدن نفت: خاطرات شمس قنات آبادی کتاب اول، به کوشش مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1377، چاپ اول،صص260-261
[37]- مجموعه تالیفات ، نطق ها ، پیام ها و مصاحبه ها و بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریا مهر شاهنشاه ایران
[38]- روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران،سه شنبه 2 اسفند ماه 1328، سال ششم، شماره 1460
[39]- همان،یکشنبه 7 اسفند ماه 1328، سال ششم، شماره 1465 و روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران، شنبه 13 اسفند ماه 1328، سال ششم، شماره 1470
[40]- روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران،پنجشنبه 11 اسفند ماه 1328، سال ششم، شماره 1469
[41]- همان،پنجشنبه 16 اسفند ماه 1328، سال ششم، شماره 1473
[42]- باقر،عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، نشر گفتار، تهران، چاپ اول، ص 310
[43]- همان، ص309و310
[44]- سیری در نهضت ملی شدن نفت: خاطرات شمس قنات آبادی کتاب اول، به کوشش مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1377، چاپ اول،ص226و227
[45]- جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای 28 مرداد 1332 به انضمام تحقیقات جدید درباره کودتا، ص 95
[46]- گفتگوی نگارنده با دکتر سیدحسن علوی نماینده مردم بوشهر در مجلس شانزدهم
[47]- جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای 28 مرداد 1332 ، به انضمام تحقیقتن جدید درباره کودتا، ص 95
[48]- روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران،پنجشنبه 24 فروردین ماه 1329، سال ششم، شماره 1498
[49]- ساتن، الول، نفت ایران، رئیس طوسی، رضا(مترجم)، موسسه انتشارات صابرین،1371، چاپ اول،ص227
[50]- جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای 28 مرداد 1332 به انضمام تحقیقات جدید درباره کودتا ص 95
[51]- نجاتی، غلامرضا، مصدق سالهای مبارزه و مقاومت، موسسه خدمات فرهنگی رسا،1377، جلد اول، چاپ اول،ص163-164
[52]- جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای 28 مرداد 1332 به انضمام تحقیقات جدید درباره کودتا ، ص 96
[53]- افراسیابی، بهرام، مصدق و تاریخ،انتشارات نیلوفر،1360، چاپ اول، ص157
[54]- نجاتی، غلامرضا، مصدق سالهای مبارزه و مقاومت، موسسه خدمات فرهنگی رسا،1377، چاپ اول، جلد اول، ص171-172
[55]- جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای 28 مرداد 1332 به انضمام تحقیقات جدید درباره کودتا ، ص 96
[56]- ساتن، الول، نفت ایران، رئیس طوسی، رضا(مترجم)، موسسه انتشارات صابرین،1371، چاپ اول، ص228
[57]- جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای 28 مرداد 1332 به انضمام تحقیقات جدید درباره کودتا ، ص99
[58]- نجاتی، غلامرضا، مصدق سالهای مبارزه و مقاومت، موسسه خدمات فرهنگی رسا،1377، جلد اول، چاپ اول، ص174
[59]- جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای 28 مرداد 1332 به انضمام تحقیقات جدید درباره کودتا ، ص 97
[60]- نجاتی، غلامرضا، مصدق سالهای مبارزه و مقاومت، موسسه خدمات فرهنگی رسا،1377، جلد اول، چاپ اول، ص176
[61]- چهره حقیقی مصدق السلطنه ، استاد شهید دکتر سید حسن آیت، ص 61
[62]- فرمانفرمائیان، منوچهر، رخسان ،خون و نفت خاطرات یک شاهزاده ایرانی، ترجمه مهدی حقیقت خواه، تهران ، ققنوس، 1377، صص 289 تا 291
[63]- همان ص 292
[64]- همان،ص293
[65]- همان صص 293و 294
[66]- همان ص294
[67]- ساتن، الول، نفت ایران، رئیس طوسی، رضا(مترجم)، موسسه انتشارات صابرین،1371، چاپ اول، ص227و228
[68]- به کوشش مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، خاطرات شمس قنات آبادی سیدی در نهضت ملی شدن صنعت نفت کتاب اول، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات،1377، چاپ اول، ص158
[69]- صورت مذاکرات کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی(دوره شانزدهم قانونگذاری)، 5تیرصص1و2و5و6
[70]- مشیر، مرتضی، خاطرات الهیار صالح، 1364،ص29
[71]- رسولی پور،مرتضی،نگاهی از درون خاطرات سیاسی دکتر جواد صدرنشرعلم ،تهران 1381ص 241
[72]- نجاتی، غلامرضا، مصدق سالهای مبارزه و مقاومت، موسسه خدمات فرهنگی رسا،1377، چاپ اول، ص178
[73]- موحد، محمدعلی، خواب آشفته نفت،نشر کارنامه ، ص 103
[74]- گفتگوی نگارنده با دکتر سیدحسن علوی نماینده مردم بوشهر در مجلس شانزدهم
[75]- طلوعی، محمود، از تزار تا شاه، زندگینامه و خاطرات سپهبد امان الله جهانبانی، چاپ اول 1388
[76]- نجاتی، غلامرضا، مصدق سالهای مبارزه و مقاومت، موسسه خدمات فرهنگی رسا،1377، چاپ اول، صص181و185
[77]- گل بیدی ، حسین، آیت الله کاشانی و نفت، اسلامی، 1380
[78]- موحد، محمدعلی، خواب آشفته نفت،نشر کارنامه ، ص 124
[79]- سیری در نهضت ملی شدن نفت: خاطرات شمس قنات آبادی کتاب اول، به کوشش مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1377، چاپ اول،ص159تا168
[80]- فرمانفرمائیان، منوچهر، رخسان ،خون و نفت خاطرات یک شاهزاده ایرانی، ترجمه مهدی حقیقت خواه، تهران ، ققنوس، 1377،ص 290
[81]- موحد، محمدعلی، خواب آشفته نفت،نشر کارنامه ، ص 131
[82]- همان ص 104
[83]- مشیر، مرتضی، خاطرات الهیار صالح، 1364،ص32و33
[84]- موحد، محمدعلی، خواب آشفته نفت،نشر کارنامه ، ص 122
[85]- صورت مذاکرات کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی(دوره شانزدهم قانونگذاری)،4 امرداد،صص7-14
[86]- نجاتی، غلامرضا، مصدق سالهای مبارزه و مقاومت، موسسه خدمات فرهنگی رسا،1377،جلد اول، چاپ اول، ص194
[87]- طلوعی، محمود، از تزار تا شاه، زندگینامه و خاطرات سپهبد امان الله جهانبانی، چاپ اول 1388
[88]- نجاتی، غلامرضا، مصدق سالهای مبارزه و مقاومت، موسسه خدمات فرهنگی رسا،1377، جلد اول، چاپ اول، ص196
[89]- همان ص198
[90]- نفت قدرت و اصل ملی شدن نفت ایران و پیامدهای آن-نوشته مصطفی علم-ترجمه غلامحسین صالحیار-انتشارات اطلاعات تهران1371، صص115و116
[91]- همان،صص122و123
[92]- صورت مذاکرات کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی(دوره شانزدهم قانونگذاری)، 27شهریور،15-22
[93]- موحد، محمدعلی، خواب آشفته نفت،نشر کارنامه ، ص 110
[94]- نجاتی، غلامرضا، مصدق سالهای مبارزه و مقاومت، موسسه خدمات فرهنگی رسا،1377، جلد اول، چاپ اول، ص199
[95]- صورت مذاکرات کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی(دوره شانزدهم قانونگذاری)، 3/مهر، ص22-36
[96]- موحد، محمدعلی، خواب آشفته نفت،نشر کارنامه ، ص 120
[97]- صورت مذاکرات کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی(دوره شانزدهم قانونگذاری)،5/مهر، صص36-45
[98]- ساتن، الول، نفت ایران، رئیس طوسی، رضا(مترجم)، موسسه انتشارات صابرین،1371، چاپ اول،ص230
[99]- افراسیابی، بهرام، مصدق و تاریخ،انتشارات نیلوفر،1360، چاپ اول، ص170
[100]- نفت قدرت و اصول ملس شدن نفت ایران و پیامدهای آن –نوشته مصطفی علم، ترجمه غلامحسین صالحیار، انتشارات اطلاعات تهران1371، صص123
[101]- موحد، محمدعلی، خواب آشفته نفت،نشر کارنامه ، ص 105
[102]- همان، ص 105
[103]- فرمانفرمائیان،منوچهر،رخسان ،خون و نفت خاطرات یک شاهزاده ایرانی، ترجمه مهدی حقیقت خواه، تهران ، ققنوس، 1377،ص 296
[104]- همان،ص285
[105]- گفتگوی نگارنده با دکتر سیدحسن علوی نماینده مردم بوشهر در مجلس شانزدهم
[106]- صورت مذاکرات کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی(دوره شانزدهم قانونگذاری)، 12/مهر، صص45-55
[107]- همان،17/مهر، ص 55-67
[108]- همان،19/مهر،ص 67-72
[109]- همان،از صفحه 72 تا 101
[110]- همان10 آبان صص 157 تا 184
[111]- در جلسه پانزدهم کمیسیون نفت سپهبد رزم آرا نخست وزیر و چند تن از اعضای کابینه به منظور دفاع از لایحه قرارداد الحاقی حضور یافتند. جمال امامی با عنوان این مطلب که لغو قرارداد 1933 به صلاح نیست، از طرف اکثریت اعضای کمیسیون خواستار شد که دولت با شرکت نفت مذاکره کند و قرارداد منصفانه تری به مجلس پیشنهاد نماید. رزم آرا در پاسخ سؤالات اعضای کمیسیون گفت: چون یکی از مسائل مهم و مورد توجه دولت او حل مسأله نفت است، لذا مذاکرات با شرکت نفت را دنبال خواهد کرد. جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای 28 مرداد 1332 به انضمام تحقیقات جدید درباره کودتا ، ص 115-
[112]- صورت مذاکرات کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی(دوره شانزدهم قانونگذاری) 13 آبان صص 184تا 206
[113]- نفت قدرت و اصول ملس شدن نفت ایران و پیامدهای آن –نوشته مصطفی علم، ترجمه غلامحسین صالحیار، انتشارات اطلاعات تهران1371، ص123
[114]- صورت مذاکرات کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی(دوره شانزدهم قانونگذاری) 15 آبان صص 206 تا 227
[115]- همان صص 227 تا 235
[116]- همان صص 235 تا 254-
[117]- نفت قدرت و اصول ملس شدن نفت ایران و پیامدهای آن –نوشته مصطفی علم، ترجمه غلامحسین صالحیار، انتشارات اطلاعات تهران1371، صص123و124
[118]- مجلس سنا برای اولین بار در خرداد 1328 تشکیل شد
[119]- صورت مذاکرات کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی(دوره شانزدهم قانونگذاری) 24 آبان صص 254 تا 278
[120]- همان صص 278 تا 301
[121]- روز اول آذر 1329 رزم آرا و فروهر، با حضور در جلسه کمیسیون نفت از لایحه قرارداد الحاقی دفاع کردند. نجاتی، غلامرضا، مصدق سالهای مبارزه و مقاومت، موسسه خدمات فرهنگی رسا،1377، جلد اول، چاپ اول،ص210
[122]- ما هیچ گاه اجازه نداشتیم از اتاق خارج شویم آقای مصدق السلطنه درب اتاق را قفل می کرد و کلید را به کسی نمی داد و تمام وقت مضطرب احوال نمایندگان که مبادا حرفی را از اتاق بیرون ببرند . وقتی خواستم برای قضای حاجت از اتاق خارج شوم با عصبانیت پرسید : آقا کجا می روید ؟ گفتم : آقای دکتر به کسی خبری نمی دهم تنها برای قضای حاجت می روم . به نقل از گفتگوی تلفنی نگارنده با آقای مرتضی رسولی پور که این مطلب را ایشان از قول دکتر کاسمی نقل کردند.
[123]- صورت مذاکرات کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی(دوره شانزدهم قانونگذاری) صص 301-302
[124]- همان ،4 آذر صص 302 تا 318
[125]- جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای 28 مرداد 1332 به انضمام تحقیقات جدید درباره کودتا ، ص 115
[126]- فرمانفرمائیان،منوچهر،رخسان ،خون و نفت خاطرات یک شاهزاده ایرانی، ترجمه مهدی حقیقت خواه، تهران ، ققنوس، 1377،ص 298
[127]- صورت مذاکرات کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی(دوره شانزدهم قانونگذاری)،4 آذر ص 310
[128]- نفت قدرت و اصول ملس شدن نفت ایران و پیامدهای آن –نوشته مصطفی علم، ترجمه غلامحسین صالحیار، انتشارات اطلاعات تهران1371، ص126
[129]- ساتن، الول، نفت ایران، رئیس طوسی، رضا(مترجم)، موسسه انتشارات صابرین،1371، چاپ اول،صص230و231
[130]- صورت مذاکرات کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی(دوره شانزدهم قانونگذاری)،6 آذر صص 318-319
[131]- نجاتی، غلامرضا، مصدق سالهای مبارزه و مقاومت، موسسه خدمات فرهنگی رسا،1377، جلد اول، چاپ اول، ص211
[132]- صورت مذاکرات کمیسیون مخصوص نفت مجلس شورای ملی(دوره شانزدهم قانونگذاری)،7 آذر صص 319 تا 339
[133]- صالح،اللهیار،خسرو سعیدی، نشر طلایه، چاپ اول، زمستان سال 1367
[134]- موحد، محمدعلی، خواب آشفته نفت،نشر کارنامه ، ص 121
[135]- همان ص 120
[136]- نجاتی، غلامرضا، مصدق سالهای مبارزه و مقاومت، موسسه خدمات فرهنگی رسا،1377، جلد اول، چاپ اول، ص231
[137]- فرمانفرمائیان،منوچهر،رخسان ،خون و نفت خاطرات یک شاهزاده ایرانی، ترجمه مهدی حقیقت خواه، تهران ، ققنوس، 1377،ص 299
[138]- منوچهر، فرمانفرمایان، از تهران تا کاراکاس نفت و سیاست در ایران،نشر تاریخ ایران،تهران، چاپ اول ص 576
[139]- موزلی، لئونارد، طلوعی، محمود، بازی قدرت، انتشارات هفته، 1368، چاپ اول،ص 175
[140]- موحد، محمدعلی، خواب آشفته نفت،نشر کارنامه ، ص 112
[141]- موزلی، لئونارد، طلوعی، محمود، بازی قدرت، انتشارات هفته، 1368، چاپ اول، صص175،176،177
[142]- موحد، محمدعلی، خواب آشفته نفت،نشر کارنامه ، ص 113
[143]- موزلی، لئونارد، طلوعی، محمود، بازی قدرت، انتشارات هفته، 1368، چاپ اول، ص178
[144]- موحد، محمدعلی، خواب آشفته نفت،نشر کارنامه ، ص 114
[145]- همان ص 116
[146]- همان ، ص 114
[147]- همان ، ص 116
[148]- همان ، ص 126
[149]- فرمانفرمائیان،منوچهر،رخسان ،خون و نفت خاطرات یک شاهزاده ایرانی، ترجمه مهدی حقیقت خواه، تهران ، ققنوس، 1377،ص 305
[150]- خاطرات و تاملات مصدق به قلم دکتر محمد مصدق ، چاپ دوم، 178
[151]- جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای 28 مرداد 1332 به انضمام تحقیقات جدید درباره کودتا ، ص 126
[152]- فرمانفرمائیان،منوچهر،رخسان ،خون و نفت خاطرات یک شاهزاده ایرانی، ترجمه مهدی حقیقت خواه، تهران ، ققنوس، 1377،ص 307
[153]- منوچهر، فرمانفرمایان، از تهران تا کاراکاس نفت و سیاست در ایران،نشر تاریخ ایران،تهران، چاپ اول، ص 557
[154]- اسناد نفت، انتشارات دولت مصدق و کاوش، 1330،ص35
[155]- منوچهر، فرمانفرمایان، از تهران تا کاراکاس نفت و سیاست در ایران،نشر تاریخ ایران،تهران، چاپ اول ص 558
[156]- تبصره 1_ کمیسیون نفت مجاز است از کارشناسان داخلی و خارجی در صورت لزوم دعوت نماید و مورد استفاده قرار دهد.تبصره 2_ آقایان نمایندگان حق دارند تا پانزده روز بعد از تشکیل کمیسیون حق اظهار نظر داشته باشند. باقر،عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی،، نشر گفتار، تهران، چاپ اول ص320
[157]- همان ص320
[158]- مک گی، جرج، پیرامون ملی شدن صنعت نفت ایران سه گزارش،شرکت سهامی انتشار،تهران، ، چاپ اول،1369 ص 58
[159]- اسناد نفت، اداره کل انتشارات و تبلیغات، تهران، 1330 چاپ اول ص 38و39
[160]- موزلی، لئونارد، طلوعی، محمود، بازی قدرت، انتشارات هفته، 1368، چاپ اول، ص183
[161]- منوچهر، فرمانفرمایان، از تهران تا کاراکاس نفت و سیاست در ایران،نشر تاریخ ایران،تهران، چاپ اول ص 338
[162]- نفت ایران، جنگ سرد و بحران آذربایجان-ترجمه کاوه بیات-تهران نشر نی 1379،ص63-ریچارد کاتم- ناتالیا یگوروا- دیوید رابرتسون
[163]- خاطرات و تاملات مصدق به قلم دکتر محمد مصدق ، ص 177
[164]- منوچهر، فرمانفرمایان، از تهران تا کاراکاس نفت و سیاست در ایران،نشر تاریخ ایران،تهران، چاپ اول ص 558
[165]- موحد، محمدعلی، خواب آشفته نفت،نشر کارنامه ، ص 106