دکتر سحابی، مبارز با اخلاق

در دوره‌ای که محیط دانشگاه راکد و مسکوت بود و سایه سنگین مذهب‌زدایی، دین‌زدایی، اسلام‌زدایی و نماززدایی بر دانشجویان حکمفرما شده بود، دکتر سحابی توانستند با بازیابی اندیشه‌های مذهبی، فضای جدیدی را باز کنند و دانشجویان و اساتید دانشگاه را تا حد زیادی در جهت احترام به دیانت و مذهب و اسلام و عقاید اسلامی سوق دهند.
به صراحت می‌توان گفت دکتر سحابی پایه‌گذار سنگری شدند که مذهب و سیاست در ایران را بار دیگر به هم پیوند داد و سالیان دراز در آن سنگر، دانشجویان و افرادی را تربیت کند که می‌دانستند برای سیاستمدار شدن، باید اخلاق هم داشت و مذهب نه تنها مانعی در این راه نیست بلکه در صورت استفاده صحیح می‌تواند سیاست را از تحریف و سوق یافتن به سمت دیکتاتوری، ‌محافظت کند. می‌توان گفت دکتر سحابی یکی از طلیعه‌دارانی بود که در محیط دانشگاه و فضای علمی آن زمان چراغ مذهب و دیانتی را روشن کرد که هنوز با گذشت سال‌های سال، نورش روشن است و به فرزندان ایران کمک می‌کند تا زمینه رشد و بالندگی برای آن‌ها در بستری از دیانت و اخلاق همچنان فراهم باشد.
در یادآوری جایگاه رفیع دکتر سحابی به یقین نمی‌توان به نقش بی‌بدیل دکتر سحابی و مهندس بازرگان و آقای طالقانی در سال ۴۰ در تاسیس نهضت آزادی اشاره نکرد. این افراد در آن دوران خفقان، برای نخستین بار سازمانی سیاسی دینی به وجود آوردند که در آن مقطع، نقش بسیار مهمی در تحولات سیاسی- مذهبی ایران داشت. آن هم در شرایطی که سیاست از دیانت جدا بود، این افراد توانستند در چارچوب یک حزب سیاست و مذهب را در کنار هم رشد دهند. از سوی دیگر می‌توان گفت بدون شک دکتر سحابی و مهندس بازرگان و مرحوم طالقانی به عنوان یک نماد بزرگ از تفکر مذهبی – سیاسی با تحمل زندان و مبارزه علنی در برابر دیکتاتوری توانستند نقش مهمی در مبارزه با استبداد رژیم شاه داشته باشند و نشان دادند که می‌توان هم سیاستمدار بود هم با اخلاق و هم قانون‌مدار. هیچ کس به اندازه این افراد نتوانستند تقابل مذهب و علم را از بین ببرند و البته در این راه متحمل رنج و زحمت‌های بسیاری شدند. تا همواره تاریخ به یاد بیاورد که دکتر سحابی و فرزندشان مهندس سحابی و مهندس بازرگان مشعل‌داران دیانت و اخلاق در کنار سیاست بودند و به عنوان سرمشق در تاریخ ایران خواهند ماند.