درباره دربار
دربار در لغت به معني خانه و عمارت، بارگاه پادشاهان، و نيز كاخ شاهي و قصر سلطنتي است. اما در اصطلاح به سازماني گفته ميشود كه پادشاهان براي تشريفات، مراسم، تفريحات و هر آن چيزي ايجاد ميكنند كه به حيطه شخصي و سياسي شاه مربوط ميشود. عمر دربار، هم سن حكومت پادشاهان است.
در زمان قاجار به مسئول امور دربار، حاجبالدوله ميگفتند. با جايگزين شدن حكومت پهلوي، تشكيلات دربار با عنوان وزارت دربار به حيات خود ادامه داد و رفته رفته به عرض و طول آن اضافه شد. در ابتدا بخشهايي چون صندوقخانه، تشريفات، اسلحهخانه، قصرها، درالصنايع، خيامخانه و سرايداران از اجزاي دربار به شمار ميرفتند، اما اين تشكيلات، چهل سال بعد به چنان وسعتي رسيد كه مسئولان آن، اينها بودند: وزير، رئيس كل تشريفات، مدير كل دبيرخانه تشريفات، مدير كل دفتر تشريفات، رئيس دفتر مخصوص شاه، رئيس دفتر مخصوص زن شاه، معاون كل دربار، پنج معاون دربار، پانزده آجودان، چهار رئيس دفتر براي برادران و خواهران شاه، يك پيش كار براي زن شاه و صدها كارمند و كارگر و...
با اينكه بالاترين مقام دربار، وزير دربار نام داشت، اما او مانند بقيه وزرا، عضو هيئت دولت نبود؛ ارتباط كاري او، نه با نخستوزير، بلكه با شخص شاه بود؛ و ميشود گفت كه مقامي بالاتر از ديگر وزرا داشت. عبدالحسين تيمورتاش نخستين وزير دربار رضاشاه و اسدالله علم وزير دربار محمدرضا شاه از معروفترين وزيران دربار حكومت پهلوي بودند. علي قلي اردلان آخرين وزير دربار تاريخ ايران است.
دربار، نزديكترين محل به قدرت و در رأس آن، شخص شاه بود. از اين رو كساني كه در پي كسب مقام، ثروت، شهرت و قدرت بودند، از هر كاري براي رساندن خود به اين ناحيه فروگذار نبودند. ميدانيم كه اگر نظارتي بر قدرت نباشد (نظارت مردم، نمايندگان مردم، مطبوعات)، خيلي زود مبتلا به فساد ميشود، و از آنجا كه هيچ نظارتي بر قدرت متمركز شده در دربار وجود نداشت، زد و بندها و مناسبات سياسي ـ اقتصادي نامشروع بر دربار حاكم بود، به طوري كه يكي از ضد مردميترين نهادهاي كشور به شمار ميرفت. شايد نتوان فاسدترين دربار تاريخ شاهنشاهي در ايران را معرفي كرد، اما اخبار و گزارشهايي كه پس از سقوط رژيم پهلوي در كتابها و مطبوعات چاپ شد، نشان ميدهد كه يكي از آلودهترين دربارها، دربار محمدرضا پهلوي بوده است. شاه و اطرافيان نزديك او با استفاده از امتيازهايي كه معمولاً صاحبان قدرت از آن برخوردارند (رانت) در صادرات و واردات، خريد و فروش كالا و واسطهگري، بانكداري، و در قالب شركتهاي گوناگون ساختمانسازي، صنعتي و كشاورزي، و نيز هتلداري، باشگاههاي تفريحي، قمارخانه و... مشغول كسب درآمد بودند. در حالي كه گروههايي از مردم ايران، در تنگدستي و فقر به سر ميبردند، تقريباً همه مواد غذايي دربار، از سس گرفته تا جگر غاز و از سيگار گرفته تا مشروبات الكلي، از خارج از كشور وارد ميشد. افراط در تشريفات، دربار شاه را به جايي رسانده بود كه سازماني براي پرورش قرقاول به وجود آورده بود. اين سازمان كه با هزينه هنگفتي اداره ميشد، از ميهمانان دربار با گوشت قرقاول پذيرايي ميكرد. اغراق نيست اگر بگوييم، با بهاي اشياء گرانقيمتي كه در دربار بود، اعم از جواهرات و اشياء عتيقه و نيز هزينههاي جاري دربار، ميشد، براي همه كودكان ايران آموزش و بهداشت رايگان فراهم كرد.
با نزديك شدن به روزهاي پيروزي انقلاب اسلامي، درباريان اموال خود را از ايران خارج كردند. انتقال ارز به بانكهاي خارجي راحتترين راه خروج سرمايه بود، اما اشياء عتيقه، جواهرات و ديگر اجناس گرانبهاي قابل حمل نيز بار چمدانها شد و به اروپا و امريكا رفت. احمدعلي مسعود انصاري از خويشاوندان فرح ديبا (همسر شاه) وآگاه به دربار، در كتاب پس از سقوط از انتقال اموال و ثروت درباريان آشكارا سخن گفته است. او ميگويد: «موقع ترك وطن، شاه و خانوادهاش مقدار زيادي از جواهرات خود را به همراه آوردند. از جمله شاه به همراه اثاثيه خود چهار جعبه جواهرات آورد كه استوار شهبازي كه همراه خانم ديبا، مادر فرح، جواهرات را براي امانت سپردن به بانك سوئيس برد، به من گفت جواهرات در چهار جعبه بزرگ، هر يك به اندازه نيم قد انسان بود. البته اين جواهرات خود شاه و فرح بود. الّا والاحضرتها، جواهرات خود را به طور جداگانه آورده بودند، بويژه اشرف كه... پيش از اوجگيري انقلاب از ايران خارج شده بود و به همين سبب، سر فرصت عمده جواهرات خود را از ايران خارج كرده بود. همچنين ملكه مادر، كه حدود يك سالي قبل از انقلاب به لندن آمده بود، بيشتر جواهرات خود را همان زمان همراه آورده بود.»
پس از پيروزي انقلاب اسلامي امام خميني به تاريخ 9 اسفند 1357 در مأموريتي به شوراي انقلاب، خواستار مصادره تمامي اموال منقول و غيرمنقول سلسله پهلوي به نفع مستمندان و كارگران و كارمندان ضعيف شدند. اما كاخهاي به جاي مانده نيز، پس از گذشت چند سال تبديل به موزه شد و اكنون معروفترين آنها با عنوان كاخ موزه نياوران و كاخ موزه سعدآباد در معرض ديد علاقهمندان است.
همه كساني كه درباره علت سقوط نظام شاهنشاهي و فروپاشي رژيم پهلوي در ايران، تحقيقي صورت دادهاند، فساد حاكم بر دربار را يكي از عوامل اصلي دانستهاند. از جمله صفتهايي كه براي دربار شاه به كار برده ميشد، «گورستان فيلمها» و «خانه افعيها» بود.