مدرسه سپهسالار يادگار عصر اصلاحات

در خيابان بهارستان تهران، مسجد و مدرسه اي نظر همه را به خود جلب مي كند كه سابق بر اين مسجد و مدرسه سپهسالار خوانده مي شد و امروزه مدرسه عالي شهيد مطهري نام گرفته است. شايد بسياري از رهگذران دوست داشته باشند كه به درون مدرسه گام نهاده و شكوه وصف ناپذير آن را از نزديك ببينند، اما كسي را براي بازديد به درون مدرسه راهي نيست. حتي تابلويي در برابر آن نصب شده و عكاسي از جلوي خان و مناره ها و حجره هاي زيبايش را متوقف ساخته است! اين مدرسه يكي از شاهكارهاي بزرگ هنر و معماري ايران طي دو سده اخير است و علاوه بر آن شاهد حوادث تاريخي بي شمار بوده كه سرنوشت ايران معاصر را رقم زده است.
تاريخ بناي مسجد مدرسه كه «ناصري» و «سپهسالار جديد» هم خوانده مي شد به 30 سال بعد از مدرسه دارالفنون باز مي گردد يعني سال 1296 ه.ق. اين مسجد و مدرسه را «ناصري» مي گفتند؛ چرا كه توليت آن طبق وقف نامه با پادشاه وقت _ ناصرالدين شاه‌ _ بود و او نيز نايب التوليه منتخب خود را در راس امور قرار مي داد. و «سپهسالار جديد» مي گفتند كه با مسجد سپهسالار قديم كه وقف كننده آن ميرزا محمد خان سپهسالار بود اشتباه نشود. (1)
ميرزا حسين خان سپهسالار متولد 1241 ه.ق در قزوين بود. وي همراه امير كبير و ناصرالدين شاه از قزوين به تهران آمد (1264 ه.ق) و مورد توجه امير قرار گرفت. ميرزا حسين خان به عنوان كار پرداز و ژنرال كنسولگري و وزير مختار به هند و تفليس و عثماني وارد شد و بعد از گرفتن تمثال شاهي مكلل به الماس، كه به عضويت شوراي كبراي دولتي درآمد.
وي همچنين مقاماتي نظير سفارت كبري و وزارت عدليه و اوقاف و سپهسالاري قشون دريافت كرد و سرانجام در سال 1288 ه.ق به فرمان ناصرالدين شاه براي مقام صدارت عظمي برگزيده شد. (2)
انتخاب ميرزا حسين خان سپهسالار آغاز دوره دوم اصلاحات عصر ناصري بود. در اين دوره ناصرالدين شاه تصميم گرفت آن چه را كه با قتل اميركبير به زمين زده بود دوباره برپا كند و بنابراين سپهسالار را مجري اصلاحات كرد. شاه مقدرات كشور را به صدراعظم سپرد و وي فعاليت هايي در جهت پيشبرد اصلاحات انجام داد. اعتماد السلطنه كه از مخالفان سپهسالار بود، در روزنامه خاطرات خود مي نويسد: «با جميع صفات ذميمه كه داشت خيلي عاقل و دانا بود و از پوليتيك و اصول فرهنگ مطلع، اگر... بهترين خدمتكار دولت مي شد.»
عدالتخواهي، چاره جويي او در خشكسالي _ كه اوج آن سال 1288 ه.ق بود _، ترقي روزنامه نگاري، انتشار روزنامه هاي چون «ايران» و «وطن» ... و آغاز بحث و انتقاد اجتماعي از ارزشمند ترين و برازنده ترين جنبه هاي اين دوره است. (3)
اگر چه اين دوره نيز خواه به خاطر قرارداد رويتر و خواه به خاطر مخالفت هاي بزرگان و ساير صاحب نفوذان با ميرزا حسين خان سپهسالار به شكست و ناكامي انجاميد، اما از اهميت آن مخصوصا در شكل گيري «افكار عمومي» نبايد غافل شد. (4)
بناي مسجد و مدرسه سپهسالار در زمان حيات ميرزا حسين خان به اتمام نرسيد و بعد از مرگ او (1298 ه.ق، مشهد)، در زمان نيابت برادرش ميرزا يحيي خان مشيرالدوله همچنان ادامه داشت. اين اثر نه تنها از نظر معماري و تزيينات با بناهاي هم عصر و مشابه خود تفاوت هاي آشكار و قابل ملاحظه اي داشت و همچنين كانون مبارزات اصلاح طلبي به ويژه در جريان مشروطيت ايران بود، بلكه به عنوان يك مدرسه ديني جايگاه استادان و واعظين و دانش آموختگان برجسته اي شد.

SA2-10-3 اين همان شبستاني است كه «عبدالحسين هژير» وزير دربار پهلوي دوم در 13 آبان 1328 ه.ش در مجلس عزاداري ماه محرم در آن ترور شد. (22)
سردر عظيم و در آهني باشكوه و بزرگ در خيابان مصطفي خميني (بهارستان)، در اصلي ورودي مدرسه است و جلوخان و دهليزي دارد كه ديوارها و سقف آن با كاشي هاي رنگارنگ مزين شده است. از اين دهليز دو راهرو به صحن مدرسه وارد مي شود و در دو سوي ايوان غربي مدرسه قرار مي گيرد. اين ايوان با اشعار سنايي به خط ميرزا غلامرضاي خوشنويس تزيين شده است. (23) اين راهروها همان هايي ست كه به گفته عبدالله مستوفي در كتاب شرح زندگاني من، هنگام برگزاري نمايشگاه از كالاهاي آن روز كشور، براي پيمودن آنها يعني فاصله جلوخان تا داخل صحن، البته شش هفت دقيقه وقت لازم بود. وي مي گويد در حجره ها و ايوان هاي مدرسه به جز ايوان چهل ستون كه جزو مسجد بود، بساط پهن مي كردند. بزازها براي زن ها و خرازي ها و بلور فروشي و سمساري براي مردها. و واقعا نمايشگاه حسابي بود. كمتر كسي از اهالي شهر بود كه ماه رمضان لامحاله يك بار به اين نمايشگاه نيايد. عين السلطنه هم در روزنامه خاطرات خود از تماشايي بودن مسجد سپهسالار گفته است: «حجره هاي بزرگ و كوچك و نيمكت ها را كرايه داده بودند... از هر متاع فرنگي و ايراني در آن جا جمع بود و كمتر كسي به بازار مي رفت...»
بناي مدرسه سپهسالار نسبت به ساير مدارس ديني داراي ويژگي هايي است كه از آن جمله فضا سازي و تقسيم بنا به بخش هاي مختلف توسط جرزهاي باريك و بلند و طاق نماها و نورگيرها و درگاه هاي متعدد است كه هر يك در جاي مناسب خود قرار گرفته اند. (24)
معماري مدرسه سپهسالار از آن جا كه تركيبي از سبك معماري هشتي ورودي مسجد شاه اصفهان و مسجد ايا صوفيا و نماسازي مدرسه چهار باغ اصفهان است. (25) متمايز از مدارس ديني قديم مي باشد و البته از نظر طرح كاشي ها كه مناظر و دورنماهاي مقتبس از نقاشي اروپايي است، نوع حجاري، نقشه ها و گل هايي كه در آنها ديده مي شود با مدارس و مساجد ديگر متفاوت است. (26)
جنبه هاي آموزش در مدرسه سپهسالار مورد توجه باني آن بوده است آن چنان كه بخشي از وقف نامه مدرسه _ وقف نامه مفصل _ به اين موضوع اختصاص يافته و علاوه بر مشخص كردن وظايف هر يك از مسئولان و طلاب، موارد درسي را غير از علوم متداول ديني، ادبيات، رياضيات و علوم عقلي و... معرفي مي كند و نكته حايز اهميت در اين وقف نامه، برگزاري امتحان ساليانه است كه با انجام آن سطح علمي طلاب مشخص شده و بهترين ها تشويق مي شوند. در بخش ديگري از وقف نامه براي طالبان دانش و ادب از مكتب و دبستان تا مراحل عاليه وسيله تعليم و تعلم در نظر گرفته شده و پزشك و خادم و مدرس و مشاق خط و داروساز، حمام و آشپزخانه و ساير وسايل هم براي آنان منظور شده است. در جاي ديگري از وقف نامه براي تامين مخارج مسجد و مدرسه، قرائي در خمسه، قزوين، طالقان و ورامين و چندين باب دكان در تهران مشخص شده است. (27)
ميرزا حسين خان همچنين در سال 1297 ه.ق كتابخانه اي براي مدرسه در نظر گرفت و نه تنها كتاب هاي كتابخانه خود را وقف آن كرد بلكه كتابخانه اعتضاد السلطنه را نيز خريده و وقف مدرسه نمود. (28)
و در زمان نايب التوليه هاي بعدي به تدريج به تعداد كتاب هاي كتابخانه افزوده شد:
اسامي مجلد مرحوم احمد مشيرالسلطنه 6 سيد محسن جبل عاملي شامي 31 سيد مصطفي فيروز كوهي 38 علامه سيد هبت الدين شهرستاني 20 حاج آقا احمد كرمانشاهي (رييس كتابخانه) 2400 وزارت فرهنگ 114 از ثلث مرحوم محمدعلي كاتوزيان به وسيله محمد درخشان 225 از ثلث حيدرقلي خان شاملو _عون الوزاره_‌به وسيله محمد درخشان 380 شيخ الرييس محمد هاشم ميرزا افسر، رييس انجمن ادبي ايران به وسيله بديع الزمان فروزانفر 207 سيد احمد اديب پيشاوري به وسيله شيخ الملك اورنگ 117 شيخ علي مدرس نوري 122 يحي قريب به وسيله بانو رقيه مادر آن مرحوم 194 سيد العراقين نايب التوليه 100 از حقوق استاد ميرزا مهدي آشتياني خريداري شده 32 از موسسه وعظ و خطابه 30 از جامع الازهر مصر 22 ارسالي از لندن 20 ارسالي از سفارت انگليس در ايران 17 ارسالي از انستيتوي شرقي كامابمبئي 14 هديه دانشگاه تهران 22 ميرزا ابوالقاسم امام جمعه تهران 15 آقا شيخ محمد خالصي مجتهد 13 آقاي فاضل توني 11 انجمن فرهنگستان ايراني 9 سيد كاظم عصار 7 كاظم زاده ايرانشهر از برلين 6 پارسا تويسركاني 5 وحيد دستگردي مدير مجله ارمغان 5 محمدتقي مدرس رضوي 5 سيد محمد مشكوة 5 از كتب نفيس اين كتابخانه مي توان به قرآن خطي قرن 3 ه.ق و يك جلد خمسه نظامي متعلق به 956 ه.ق اشاره كرد. (29)
نيابت توليت اين مدرسه بعد از مرگ سپهسالار به برادرش يحيي خان مشيرالدوله واگذار شد. سپس امين همايون و بعد ميرزا ابوالفضل مجتهد تهراني (1313 ه.ق) عهده دار اين مهم شدند. موثق الملك 3 دوره متفاوت در اين مقام بود (قبل از 1324 ه.ق / 1332 ه.ق / 1341 ه.ق). ميرزا كاظم آقا تبريزي (داماد مظفرالدين شاه) نيز جزو نايبان توليت بوده است. سيد جواد ظهيرالاسلام هم 4 دوره متناوب صاحب اين مقام شد كه اولين دوره در گير و دار مشروطه ايران بود. (1324 ه.ق / 1332 ه.ق / 1344 و 1342 ه.ق / 1325 ه.ش). بعد از وي حاج صدرالدوله (1327 ه.ق) و ظهير همايون و ميرزا محسن صدرالعلما _ 2 دوره متناوب (1329 ه.ق / 1335 ه.ق) _ نايب التوليه گرديدند. سپس مشير اكرم، نجم الدوله (1329 ه.ق)، قويم السلطنه (1336 ه.ق)، عضدالملك (1336 ه.ق) و شاهزاده موثق الدوله به همراه قويم السلطنه مسئول رسيدگي به مدرسه شدند (39 _ 1338 ه.ق). بعد از اين ابن الشيخ (40 _ 1339 ه.ق)، سيد حسن مدرس (1304 ه.ش) _ در اين دوره نام مدرسه، «مدرسه عالي سپهسالار» شد (30)_ ، قراگوزلو و مستشارالدوله (1307 ه.ش) متصدي امور مدرسه گشتند. مابين سال هاي 1309 تا 1322 ه.ش به دستور پهلوي اول نيابت توليت به وزيران فرهنگ محول شد و علي اصغر حكمت در سال 1312 ه.ش مسئوليت مدرسه را بر عهده گرفت و همانند نايب التوليه هاي پيشين فعاليت هايي در جهت بهبود وضع مدرسه انجام داد. عمارت فرهنگستان، شوراي مدرسين براي امور علمي و تهيه برنامه هاي طلاب مطابق مقتضيات روز از اقدامات اين دوره بود. همچنين دانشكده معقول و منقول (1313 ه.ش) و موسسه وعظ و خطابه در اين دوره در مدرسه سپهسالار تاسيس شد. بعد از اين نيابت توليت به محسن صدرالاشراف وزير دادگستري واگذار شد (1322 ه.ش). سپس ظهيرالاسلام براي دوره چهارم، نيابت توليت را بر عهده گرفت (1325 ه.ش). علامه سيدالعراقين در سال 1329 ه.ش جانشين او و رييس دانشگاه روحاني گرديد كه به امر پهلوي دوم تاسيس شده بود. ايجاد درمانگاه، نصب بلندگو و اتصال مدرسه به دستگاه فرستنده راديو تهران از اقدامات دوره سيدالعراقين مي باشد. در درمانگاه مدرسه، دكتر فقيهي شيرازي و سيد جعفر شمسا پزشك طلاب بودند (31) _ بديع الحكما در زمان مشروطه و سقراط الحكما (تا سال 1331 ه.ق) اين سمت را داشتند _ بعد از سيدالعراقين، علامه محمد علي وحيدي عهده دار نيابت توليت مسجد و مدرسه سپهسالار شد (تا سال 1357 ه.ش).
مدرسان اين مدرسه همواره از علماي بزرگ شيعه بودند. كساني چون ميرزا ابوالحسن جلوه اصفهاني، ميرزا هاشم حكيم اشكوري گيلاني، حاجي شيخ علي حكيم نوري، ميرزا طاهر تنكابني و ميرزا احمد آشتياني درس معقول داشتند. درس منقول را حاج آقا محمد نجم آبادي رازي در اختيار داشت و منقول از فقه و اصول را شيخ عبدالنبي و شيخ محمد حسين يزدي درس مي دادند. مبحث فقه و اصول از آن حاج ميرزا ابوالفضل مجتهد كلانتري تهراني بود. درس حكمت و رياضي را چند ماهي ميرزا حسين حكيم سبزواري تقبل كرد. حاج ميرزا محمد حسين شيرازي شيخ محمد علي لواساني، سيد كاظم عصار و آيت الله زاده مازندراني نيز از جمله مدرسان اين مدرسه بودند. همچنين بعدها درس فقه را وحيد گلپايگاني و شيخ حسين كاشاني بر عهده داشتند و فلسفه را حسينعلي راشد. اصول را سيد ابوالحسن ملكي زنجاني و فلسفه و منطق را حكمت آل آقا. درس ادبيات عرب را شيخ حسين كاشاني و شيخ محمد صادق محمدي پذيرفتند و طبيعي، رياضيات، ادبيات فارسي و انگليسي را سيدابراهيم بوذري، جلال الدين فقيه، احمد داد و منوچهر وارسته بر عهده گرفتند. (32) علامه محمدعلي وحيدي، ابن الدين، ميرزا علي بهزادي، سيد رضي شيرازي، آيت الله محمود طالقاني و آيت الله مرتضي مطهري نيز از جمله اساتيد و مدرسان اين مدرسه بودند.
قديمي ترين واعظ مسجد سپهسالار، شيخ جعفر شوشتري است كه ناصرالدين شاه با لباس مبدل پاي منبر او مي نشست. اولين نماز جماعت مسجد را هم در همين دوره و در ماه رمضان پشت سر او خواندند (1302 ه.ق) (33). عبدالله مستوفي در شرح زندگاني من، نمازگزاران آن نماز جماعت را آنقدر زياد تخمين مي زند كه بعد از پر شدن صحن و ايوان ها و شبستان هاي مسجد صفوف نمازگزاران وارد خيابان شد. وي چنين جمعيتي را در تهران آن روز بي نظير مي داند. بعد از وي آخوند ملا علي رستم آبادي پيش نماز مسجد گرديد و بعد از او كساني چون ميرزا ابوالفضل كلانتري تهراني، حاج ميرزا كاظم تبريزي، سيد كمال الدين بهبهاني و آقا شيخ محمد طالقاني، حجة الاسلام حاج شيخ اسحاق فرزند مجتهد رشتي و حجة الاسلام حاج آقا رفيع امامت جماعت را بر عهده داشتند، سيد العلما جماراني، شيخ مسيح طالقاني، حجة الاسلام آقا سيد آقا بابا، حجة الاسلام شيخ جعفر