پديده كشف حجاب

پديده كشف حجاب


زن در دو مـرحله مظلوم بوده است . يكي در جاهليت ، كه اسلام منت گذاشت و زن را از آن مظلوميتى كه داشت بيرون كشيد، يكي هم در دوره شاه سابق.
استعمار به بهانه اينكه مى خواهد زن را آزاد كند، ظلمها كرد و زن را از آن مقام شرافت و عزتش پايين كشيد ، زن را از آن مقام معنويتش به شىء تبديل كرد و به اسم آزادى ، "آزاد زنان" و "آزاد مردان" آزادى را از زن و مرد سلب كرد و زنها را و جوانان ما را فاسد الاخلاق كرد - امام خمينى (ره )
بـى تـرديـد از پـليـدتـريـن تـرفـنـدهـاى دشـمـنـان اسـلام ، تـوطـئه كـشـف حـجـاب بـود كـه در تـاريـخ مـعـاصـر مـيـهـن مـا بـه شكل رسمى و قانونى اتفاق افتاد. انگلستان پدر پير استعمار كه در آن دوران از بزرگترين ابرقدرتها و از دشمنان سرسخت اسلام به شمار مى رفت ، با طرح كودتاى سوم اسفند 1299، و روى كار آوردن رضاخان ميرپنج در صدد به اجرا در آوردن تز اسلام زدايى  و جايگزينى ارزشهاى غربى در جامعه بود.
جـهـت آمـاده سـاخـتـن زمـيـنـه كـشـف حـجـاب ، در تـاريـخ شـشـم دى 1307، مـجـلس آن روز، قـانـون مـتـحـد الشـكـل نـمـودن البـسـه را در 14 مـاده به تصويب رساند. بر اساس اين قانون ، پوشيدن كت و شلوار و كراوات و كلاه فرنگى براى مردان الزامى شد. تلاشهاى رضاخان باعث شد تا عده اى از زنان غرب زده ، بويژه زنان دربارى و دولتمردان بى اعتنا به مقدسات اسلامى ، به صورت بى حجاب و يا بد حجاب در مجامع و معابر عمومى ظاهر شوند و مردم نيز تحت تاثير اختناق و ظلمت رضاخانى ، حساسيت لازم را از خود نشان ندادند.
در 12 خـرداد 1313، رضـاخان عازم تركيه شد. در آن زمان مصطفى كمال آتاتورك ، بنيانگذار رژيم لائيك ، بر آن كشور حكومت مى كرد. تركيه در آن زمان از نظر معيارهاى غربى پيشرفتهاى چشمگيرى كرده بود. رضاخان پس ‍ از بازگشت ، بى درنگ به تغيير اوضاع ايران در همه امور، بويژه در زمـيـنـه فـرهـنـگى پرداخت و شديدتر از گذشته به تلاشهايش در راستاى اسلام زدايى بويژه حجاب زدايى زنان مسلمان گام بـرداشـت . مـحـمـود جـم كه سالها نخست وزير و وزير آن روزگار بوده ، مى نويسد : « در يكى از روزهاى تير ماه 1313، كه هيئت دولت در قـصـر سـعـد آبـاد در حـضـور شـاهـنـشـاه جـلسـه داشـت ، رضـا شـاه فـرمـود : سـابـقـا بـارهـا بـه كـفـيـل وزارت مـعـارف دسـتـور داده ام تـا در بـاب بـرانـداخـتـن رسـم حـجـاب مـا بـيـن زنـان ايـران اقـدام نـمـايـد. امـا او اقـدامـى نكرده و يا نتوانسته ، حال مى خواهم كه در اين راه با كمال جديت از ميان برداشته شود.»
در بـهـمـن 1313، كـه دانـشـگـاه تـهـران افـتـتـاح گـرديـد، بـه دخـتـران دسـتـور دادنـد بـا پـوشـش غـيـر اسـلامـى (بـدون حـجـاب )، بـه تـحـصـيـل مـشـغـول شـونـد تـا در آيـنـده اى نـه چـنـدان دور پـيـشتـاز نـهـضـت كـشـف حجاب گردند. رضاخان در 17 دى 1314، طى جشن فارغ التحصيلى دختران بى حجاب دانشسراى مقدماتى ، كشف حجاب را رسما اعلام كرد. ايـن اقـدامـات بـا بـرگـزارى مراسم و آيين هاى عمومى مختلط ادامه يافت و در خرداد 1314، مؤسسه پيشاهنگى دختران تاءسيس گرديد كه با اجراى صدها برنامه ضد اخلاقى و انحرافى ، گام مهم و مؤثرى در شكست شان و منزلت زنان و دختران برداشته شد.
رضـاخـان با اينكه مى دانست مردم مسلمان شديدا مخالف اقدامات او هستند، به مخالفت خود با اسلام همچنان ادامه داد و در جمع نمايندگان مجلس پس از بـازگـشـت از تـركـيـه گفت « كـوشـش مـن ايـن اسـت كـه ايـرانـيـان را در طـريـق تـرقـى و قبول تمدن جديد (غربزدگى ) وارد كنم . اما مردم متاسفانه حاضر نيستند خود را براى زندگى عصر جديد حاضر نمايند.»
حجاب نمادى ترين مصداق اسلاميت و عقيده مندى مردم مسلمان و متعهد به آيين جاودان الهى حضرت محمد (ص ) است . اقـدامـات رضـاخـان در غـربـى كـردن كـشـور و تـاءسـيـس مـراكـز رسـمـى و نـيـمـه رسـمـى در جـهـت رواج فـرهـنـگ غـرب و كـشـف حـجـاب ، مـدتـهـا قـبـل از اعـلام رسـمـى آغـاز شـده بـود و مـخـالفـتـهـاى زيـادى را از سـوى مـردم به رهبرى روحانيت آگاه در پى داشت كه از آن جمله قيام مردم در مسجد گوهرشاد را مى توان اشاره كرد.
حـدود شـش ماه پس از واقعه مسجد گوهرشاد، رضاخان با بى اعتنائى به مخالفت علما و مردم مسلمان ، در روز 17 دى 1314، قانون كشف حجاب زنان را بـطـور آشكار و رسمى اعلام كرد و خود به اتفاق همسر و دخترانش ‍ (اشرف و شمس ) كه بدون حجاب بودند، در جشن فارغ التحصيلى دانشسراى مـقـدماتى كه به ابتكار على اصغر حكمت ، وزير معارف و فراماسونر تشكيل گرديد ، شركت و سخنانى ايراد كرد كه آغازگر يك دوره سياه براى زنان ايران بود، دوره اى كه قريب به نيم قرن به طول انجاميد و در طى آن سخت ترين ضربه ها را بر جسم و روح زن مسلمان وارد كردند و شخصيت آسمانى و فرشته گونه او را در هم شكستند.
مـحـمـد رضا پهلوى در كتاب « ماموريت براى وطنم » مى نويسد: « تا آنجايى كه اطلاع دارم اين اولين بار بود كه در تاريخ ايران بـانـوان بـدون حـجـاب در مراسم رسمى عمومى شركت مى جستند و پر واضح است كه موفقيت در اين آزمايش بزرگ ، مرهون ابتكار پدرم و تا درجه اى مديون شجاعت مادر و خواهرانم بود كه در برابر رسوم كهنه (حجاب زنان مسلمان ) كه مورد حمايت اكثريت مردم از جمله بسيارى از روحانيون بزرگ و رجال كشور بود، قيام كردند ... »
ماموران رضاخان در اجراى اين قانون ، با تمام قوت و قدرت ، شب و روز در كوچه ها و خيابانها گشت مى زدند و هر جا زن با حجابى را مى يافتند با خشونت با او برخورد و چادر و روسريش را بر مى داشتند و مردان را مجبور مى كردند تا زنهايشان را سربرهنه به خيابانها و مجالس ببرند.
ايـن وضـعـيـت اخـتناق كه در ايران پديد آمده بود، سبب اعتراض امام خمينى (كه در آن زمان در سنين جوانى بود) و ساير علماى حوزه علميه گرديد و باعث شد تا برغم خطر انحلال حوزه نوپاى قم از سوى رضاخان ، مخالفت خود را با كشف حجاب اعلام كنند. از اين رو فضلاى حوزه و در راس آنها امـام (ره ) كـه آن زمـان بـه حـاج آقـا روح الله خـمينى معروف بود به رئيس حوزه علميه  مرحوم آيت الله العظمى حاج شيخ عبد الكريم يزدى گفتند: « در هـر صـورت چاره اى جز اين نيست كه طى يك تلگراف رسمى به اين قضيه (كشف حجاب ) اعتراض شود، براى اينكه حجاب از ضروريات دين اسـلام اسـت و مـا بـايـد از آن دفـاع كـنـيـم . اگـر هـم ايـن طـاغـوت قـبـول نـكـرد كـه لغـو كـنـد، لااقـل رفـع تكليف از حوزه و مرجعيت شيعه مى شود و اين اعتراض در تاريخ مى ماند.» آيه الله حائرى يزدى تلگراف مختصرى با اين مضمون خطاب بـه رضـا شـاه نـوشتند كه : «حجاب از مسلمات دين اسلام است و كشف آن براى زنان نبايد اجبارى و الزامى باشد و ...» كه با پاسخ اهانت آميز محمدعلى فروغى نخست وزير وقت و واكنش تند رضاخان روبرو گرديد.
امـام (ره ) كـه يـكـى از مـخـالفـان سـر سـخـت رضـاخـان بود و بسيارى از جنايات آن دوران را عينا مشاهده كرده بودند در يكى از سخنرانيهايشان چنين فرموده اند:
« ... مـن يـادم اسـت كـه اينها در زمان رضاخان به اسم اتحاد شكل ، به اسم كشف حجاب چه كارها كردند، چه پرده ها دريدند از اين مملكت ، چه زورگوييها كردند و بچه ها ساقط شدند در اثر حمله هايى كه اينها مى كردند به زنها كه چادر را از سرشان بكشند ...»
و در سخنرانى ديگرى فرمودند:
« ... قضيه كشف حجاب يك مطلبى نبود كه اينها مى خواستند زنها را مثلا ده ميليون زن را بياورند در جامعه وارد كنند، اينها يك دستوراتى بود كه مى گـرفتند از خارج و براى اسارت ما اجرا مى كردند... اين كشف حجابى كه اينها كردند و اسمشان را بعدا «آزاد زنان» ، «آزاد مردان» پسر رضـاخـان گـذاشـت ، من تلخى اش باز در ذائقه ام هست و شما نمى دانيد چه كردند با اين زنهاى محترمه و چه كردن با همه قشرها، الزام مى كردند هم تـجار را، هم كسبه جزء را، هم روحانيت را، هر جا زورشان مى رسيد، به اينكه مجلس ‍ بگيريد و زنهايتان را (بى حجاب ) بياوريد در مجلس عمومى . آن وقت اگر اينها تخلف مى كردند كتك دنبالش بود، حرف دنبالش ‍ بود، همه چيزها و حرفها بود و اينها مى خواستند زن را وسيله قرار بدهند براى اينكه سرگرمى حاصل شود براى جوانها، تا در كارهاى اساسى اصلا وارد نشوند...»
رضـاخـان در طول سالهاى حكومتش با مخالفتها و مقاومتهاى منفى و خيزش مردمى زيادى به هدايت و رهبرى و راهنمايى روحانيت آگاه و انقلابى روبرو گـرديـد. حتى عده زيادى از زنان مسلمان با به جان خريدن همه خطرات و تحقيرها تا پايان حكومت رضاخان و حتى پس از آن حاضر به ترك حجاب اسلاميشان نشدند، بلكه مقاومت كردند و افتخار نسلهاى آينده شدند.
بـا ابـلاغ قـانون كشف حجاب ، برخى از زنان كه چادرهايشان را اجبارا برداشته و روسرى به سر كردند، روپوشهاى بلند پوشيدند تا ايمان و پـاكـدامـنى و منزلت الهى شان محفوظ بماند. اما رضاخان دستور داد تا با شدت هر چه تمام تر به اينگونه زنان هجوم برند و روسريهايشان را پاره نمايند.
بـايـد گـفت حماسه ها و مخالفتهاى دليرانه زنان و مردان مسلمان در مقابله با موج اسلام ستيزى رضاخان جزء درخشنده ترين صفحات تحولات كشور اسلامى ايران است كه براى هميشه در تاريخ خواهد ماند.