رویکرد دانشجویان به نهضت امام خمینی (ره)/ مروری بر زمینه ها و پیامدهای تعامل دانشجویان با روحانیون نوگرا در سالهای 1340-1343

چکیده
براساس اسناد و خاطرات متعدد دست‏اندرکاران نهضت؛ یکی از جریانات حامی نهضت روحانیت، طیفی از دانشجویان و دانشگاهیان مذهبی است. این مقاله درصدد آن است که چگونگی شکل‏گیری نطفه‏ها و هسته‏های اولیه‏ی رویکرد مذهبی در دانشگاه را تبیین نماید. در ادامه ضمن بررسی این عوامل از دو بُعد درونی و بیرون از دانشگاه، نقطه‏ی عزیمت رویکرد این تشکلهای دینی دانشجویی به نهضت روحانیت در نخستین سالهای دهه‏ی چهل مورد بازکاوی قرار گرفته است. دستاورهای عمده‏ی این تعامل را می‏توان در آشنایی طیف مذهبی دانشجویان با آموزه‏های نهضت روحانیت (که در جریان دیدارهای مکرر اعضای انجمن‏های اسلامی دانشجویان و یا سایر طیفهای مذهبی دانشگاهی با امام صورت می‏گرفت) بازخوانی کرد.

مقدمه
سؤال بنیادین این مقاله این است که دانشگاهیان، قریب یک دهه بعد از کودتای 28 مرداد 1332، در مواجهه با نهضت روحانیت، چه موضعی در پیش گرفتند؟ مبانی مبارزات سیاسی آنها و همچنین ظرفیتهای بالقوه و بالفعل این نهاد در آن سالها، بر چه اصولی استوار بود؟ و بالاخره اینکه زمینه‏ها، علل و پیامدهای رویکرد آنان به نهضت مذکور، چگونه حاصل شد؟
در پاسخ به این سؤالات لازم است ابتدا بصورت مقدمه، ماهیت جنبش دانشجویی و همچنین در ارتباط با بحث این مقاله، زمینه‏های رویکرد مذهبی دانشجویان مورد بررسی قرار گیرد و سپس چرایی و چگونگی دو
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 147) 
________________________________________
نوع نگاه متفاوت دانشگاهیان، نسبت به نقش مرجعیت در عرصه‏ی سیاست و اجتماع، در فاصله‏ی زمانی دهه‏های سی و چهل مورد باز کاوی قرار گیرد. بر این اساس این مقاله از دو سطح تحلیل بهره می‏برد.
نخست آنکه علاقه‏ی دانشجویان به سیاست، متأثر از جوّ تفکر انتقادی محیط دانشگاه است، این محیط پرورش دهنده‏ی خلاقیت، تفکر و دانش است، ماهیّت ساختار و توزیع قدرت در دانشگاهها مورد بحث و نقد قرار می‏گیرد.
دهه‏ی سی تاریخ معاصر ایران با جنبش بزرگ ملی شدن صنعت نفت و سپس شکست آن در پی کودتای 28 مرداد 1332 آغاز می‏گردد. در خصوص اهمیت و نقش اقشار و طبقات مختلف و از جمله دانشگاهیان و احزاب و گروههای سیاسی در این جنبش، در منابع مربوطه سخن گفته شده است. غالبا نقش جنبش دانشجویی را در این مرحله از نخستین فعالیتهای آن جنبش در حد مبارزاتی نوپا و ضعیف قلمداد می‏کنند، که آن هم تحت سیطره‏ی فکری جریان چپ قرار داشت. اما همزمان و حتی سالهای بعد از آن، گرایش ناسیونالیستی در قالب جبهه‏ی ملی بود که جریان غالب را در این جنبش شکل می‏داد. در همین ادوار و بخصوص در آستانه‏ی دهه‏ی چهل، بتدریج رگه‏هایی از رویکرد مذهبی هم در این جنبش بوجود آمد. از همین جاست که باید به سطح تحلیل دوم در جنبش دانشجویی پرداخت. برخی از صاحب‏نظران از این دوره، راه سومی را نیز برای جنبش دانشجویی قایل شده‏اند.(1) اما سؤال عمده این است که چگونه این گرایش در محیط
______________________________
1. مسعود سفیری، دیروز، امروز و فردای جنبش دانشجویی ایران (مجموعه‏ی مصاحبه و مقاله)، تهران، نشر نی، 1379، ص 28. مصاحبه با دکتر حسین سیف زاده.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 148) 
________________________________________
دانشگاهی حاصل شد؟ کانالهای ارتباطی و عوامل و عناصر تأثیرگذار در آن کدام بوده‏اند؟
بدون تردید جواب این سؤالات را باید در تحولات حاصله در جنبش دانشجویی در دهه‏ی سی یافت. در این دهه بتدریج تغییراتی در نوع نگاه دانشجویان به مذهب و نقش سیاسی و اجتماعی آن بوجود آمد. پس بایسته است که ابتدا عوامل این تحول را بررسی کرد. نهاد اصلی دین؛ یعنی مرجعیت، در این دوره در اختیار آیت الله العظمی سید محمدحسین طباطبایی (بروجردی) قرار داشت. نگاه ایشان به سیاست نگاهی منفعلانه بود؛ به تبع، جامعه‏ی سنتی و مقلدین ایشان نیز از همین زاویه به حوزه‏ی حکومت و سیاست نظر داشتند. وانگهی خطر نفوذ کمونیسم در کشور نیز بر این دیدگاه دامن می‏زد. براساس یکی از اسناد ساواک، که در دیدار یکی از مقامات اداره‏ی رسیدگی به امور روحانیون و مذاهب در آن سازمان با ایشان نقل شده، آن مرحوم معتقد بود که: «وجود شاهنشاه مانع بزرگی برای نفوذ کمونیسم و بی‏دینی است و وظیفه‏ی شرعی من [آیت الله بروجردی [هم تأیید شاهنشاه است. من به امور مملکتی هیچگونه دخالتی نمی‏کنم. من فقط روی امور شرعی دخالت می‏نمایم.»(1) علاوه بر این، نگرش ایشان نسبت به دانشگاه قابل تأمل بود. یکی از شاگردان ایشان با سؤال برانگیز خواندن دیدگاه آن مرحوم در این خصوص، در خاطراتش نقل می‏کند که آیت الله بروجردی با دانشگاه رفتن طلبه‏ها به شدت مخالفت می‏ورزید، تا
______________________________
1. قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، جلد اول؛ زمینه‏ها، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1378، صص 66-70.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 149) 
________________________________________
جایی که شهریه‏ی آنها را قطع می‏کرد.(1) بر این اساس بایسته است که عوامل تأثیر گذار در جذب دانشجویان به دین را در حوزه‏های دیگری جستجو کرد.
شاید بتوان این عوامل را در دو بخش عوامل درونی دانشگاه و عناصر بیرون از آن تقسیم کرد. در این دوره برخی از اساتید روحانی و مُکلاّ وارد دانشگاه شده و تعریفی نوین از دین برای دانشجویان ارائه دادند. مهمترین حوزه‏های حضور دین در جامعه تا این دوره؛ یکی حوزه‏های علمیه و نهادهای پیرامونی آن بود و دیگر، مؤمنین مذهبی جامعه بودند که زندگی خود را براساس آموزه‏های شریعت سامان می‏دادند. لذا دین در سطح جامعه کارکردی نداشت و از بحثهایی همچون؛ حکومت اسلامی، اقتصاد اسلامی و غیره خیری نبود. تا اینکه بتدریج برخی از اندیشمندان متدین و صاحب‏نظر، امثال مهندس مهدی بازرگان، استاد مرتضی مطهری، دکتر محمد مفتح و نظیر آنان وارد دانشگاهها شدند و برکرسی تعلیم و تدریس تکیه زدند. این طیف از اساتید، یک معرفت و رویکرد جدید نسبت به شریعت داشتند. آنان می‏گفتند که دین فقط برای «آن دنیا» نیامده و اتفاقا برای «این دنیا» آمده است. اسلام برای سیاست، حکومت، اقتصاد، علم، زنان و غیره حرف دارد(2) این اندیشه بتدریج دامنه‏ی خود را گستراند و از میان دانشجویان مذهبی یارگیری کرد، بطوریکه در مدت کوتاهی به یک جریان در دانشگاه تبدیل شد.
______________________________
1. دوران مبارزه؛ خاطرات، تصویرها، اسناد و گاهشمار هاشمی رفسنجانی، به کوشش محسن هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، 1376، ص 107.
2. دیروز، امروز و فردای جنبش دانشجویی ایران، پیشین، صص 135-136، گفتگو با دکتر صادق زیبا کلام.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 150) 
________________________________________
ناگفته نماند که مهمترین عامل تقویت این جریان در درون دانشگاهها، انجمن‏های اسلامی دانشجویی بود. صرف نظر از «انجمن اسلامی دانشجویان» بعنوان اولین تشکل دانشجویی در دانشگاه تهران ـ که در سال 1321 شمسی تأسیس شد ـ انجمنهای اسلامی برخی از شهرهای بزرگ دانشگاهی دیگر نظیر شیراز، اصفهان، مشهد و تبریز در اواخر دهه‏ی سی شکل گرفت. شاید بتوان تشکیل آنها را برای مقابله با اندیشه‏های روی به رشد چپی در دانشگاهها قلمداد کرد. شاکله‏ی این انجمنهای اسلامی را عمدتا جمعی از دانشجویان مسلمان با افکار مشترک بر حول محور دفاع از مذهب و فعالیتهای فرهنگی ـ که بعضا جنبه‏ی سیاسی نیز بخود می‏گرفت ـ تشکیل می‏داد.(1) اهم این انجمنها و فعالیتهای آنها در دهه‏ی سی و بخصوص در آستانه‏ی نهضت روحانیت به شرح زیر است:
1 ـ انجمن اسلامی دانشجویان «تهران»:
در اساسنامه‏ی انجمن اسلامی دانشجویان، مرام آن انجمن در چهار ماده به شرح زیر اعلام شده است:
ماده‏ی اول ـ اصلاح جامعه بر طبق دستورات اسلامی
ماده‏ی دوم ـ کوشش در ایجاد دوستی و اتحاد بین افراد مسلمان، مخصوصا جوانان روشنفکر
ماده‏ی سوم ـ انتشار حقایق اسلامی بوسیله‏ی ایجاد مؤسسات تبلیغاتی و نشر مطبوعات
______________________________
1. علیرضا کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، ص 117و 213 و 216.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 151) 
________________________________________
ماده‏ی چهارم ـ مبارزه با خرافات.(1)
فعالیتهای انجمن اسلامی دانشجویان ـ که هسته‏ی نخستین آن در دانشکده‏ی پزشکی شکل گرفت ـ به سرعت به همه‏ی دانشکده‏های تهران سرایت کرد. این انجمنها برای جلسات هفتگی خود و همچنین در اعیاد و مناسبتهای مذهبی به دعوت از وعاظ و روشنفکران مذهبی از جمله؛ آیت الله طالقانی، دکتر یدالله سحابی، مهندس مهدی بازرگان، حسینعلی راشد، محمد تقی فلسفی، حبیب الله آموزگار، دکتر شفق، دکتر عمید، دکتر آذر، صدر بلاغی و افرادی از این قبیل برای ایراد سخنرانی روی آوردند و حتی در گام دیگری به انتشار مقالاتی در «نشریه‏ی انجمن اسلامی دانشجویان» و مجلات «فروغ علم» و «گنج شایگان» همّت گماشتند.(2)
اعضا و طرفداران انجمن‏های اسلامی دانشجویان نقش عمده‏ای در دفاع از جبهه‏ی ملی و ملی شدن صنعت نفت ایفا کردند. آنان در این دوره همراه با سایر تشکلهای سیاسی مدافع جبهه‏ی ملی در مقابله با حزب توده‏ی ایران فعالیت می‏کردند. پس از کودتای 28 مرداد این انجمنها نقش عمده‏ای در ادامه‏ی مبارزات، در همسویی با نهضت مقاومت ملی و بخصوص فعالیت گسترده‏ی فارغ التحصیلان آنان در تشکیل انجمن‏های اسلامی مهندسین، پزشکان و معلمان به ترتیب در سالهای 1336، 1337 و 1338 ه. ش و حتی تأسیس شاخه‏ی انجمنهای اسلامی دانشجویی در امریکا و اروپا داشتند.(3)
______________________________
1. مهدی بازرگان، مدافعات، نهضت آزادی ایران خارج از کشور، 1356، ص 79.
2. همان، صص 80-81.
3. جنبش دانشجویی در ایران، پیشین، صص 119-120.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 152) 
________________________________________
لطف‏الله میثمی یکی از اعضای انجمن اسلامی دانشجویان ـ که از سال 1338 به جرگه‏ی دانشجویان دانشگاه تهران پیوسته است ـ در خاطرات خود بطور تفصیلی از فعالیتهای آن انجمن چنین یاد کرده است:
«هنوز چندماهی از آغاز سال تحصیلی نگذشته بود که با دوستانم به انجمن اسلامی دانشجویان رفتم. آن زمان انجمن در خیابان امیریه، کوچه‏ی شیبانی واقع بود. انجمن در منزلی دو طبقه قرار داشت که طبقه‏ی بالای آن کتابخانه و محل تشکیل جلسات انجمن بود. در شب نخست، دکتر شیبانی و دکتر سامی سخنرانی کردند. سخنرانی دکتر سامی در خصوص نقش جمال عبدالناصر و مقایسه‏ی او با دکتر مصدق بود. دانشجویان به این جلسات اشتیاق زیادی نشان می‏دادند، اما با ترس و لرز در آنها شرکت می‏کردند.»
میثمی در ادامه‏ی خاطراتش می‏افزاید که پس از مدتی به سایر جلسات انجمن‏های اسلامی ـ مهندسین، پزشکان و معلمین ـ راه پیدا کردم. جلسات، مباحث و دیدارهای مکرر اعضای این انجمن، بتدریج نسل و جریان جدیدی در بین دانشجویان ایجاد کرد. این جریان ارتباط مستقیمی با فعالیتها و جلسات روحانیون نوگرا و نواندیش داشت. اعضای این انجمنها غالبا در جلسات منازل و مساجد روحانیونی از قبیل: علامه محمد تقی جعفری، سید مرتضی جزایری، آیت الله محمود طالقانی، آیت الله زنجانی، حجت الاسلام شاهچراغی، شبستری و غفوری شرکت می‏کردند. این اولین باری بود که از روحانیون به شکل سازماندهی شده در محافل دانشجویی و
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 153) 
________________________________________
آموزشی استفاده می‏شد و روحانیون روشنفکر با دانشجویان پیوند می‏خوردند. این تکاپوها تا زمان رحلت آیت الله بروجردی تداوم یافت تا اینکه بعد از آن وارد فاز سیاسی شد.(1) رجبعلی طاهری از دیگر اعضای این انجمن در خاطراتش به نکته‏ی دیگری اشاره کرده که حائز اهمیت است. وی نقل می‏کند که انجمن، جلسات سخنرانی هفتگی خود را در کتابخانه‏ی دکتر شیبانی برگزار می‏کرد تا این فعالیتها به نام انجمن رقم نخورد و افراد مبارز بتوانند خارج از انجمن فعالیت سیاسی خود را سامان بخشند. زیرا خطر انحلال انجمن وجود داشت.(2)
در همین راستا جلال الدین فارسی نیز در خاطراتش از برگزاری جلساتی برای انجمنها، بنابر دعوت آیت الله طالقانی در آستانه‏ی دوره‏ی جدید یاد کرده است. وی نقل می‏کند که در کلاس بزرگی با شرکت چهل نفر بهترین اعضای انجمنها«در یک سلسله بحث درباره‏ی شیوه‏ی مبارزه‏ی پیروزمند برای استقلال و آزادی ایران؛ بی‏ثمر بودن مبارزات سیاسی را جز به عنوان مقدمه و ابزار مبارزه‏ی مسلحانه، یا مکمل آن، به اثبات رساندم».(3)
2 ـ انجمن اسلامی دانشجویان «مشهد»
این انجمن در سال 1339 تشکیل شد. جلسات آن غالبا در منازل اعضا و بعضا در یکی از تالارهای دانشگاه تشکیل می‏شد. استاد محمد تقی
______________________________
1. لطف الله میثمی، خاطرات لطف‏الله میثمی، ج ا: از نهضت آزادی تا مجاهدین، تهران، صمدیه، بی تا، صص 29-31.
2. رجبعلی طاهری، خاطرات رجبعلی طاهری، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، 1375، ص 22.
3. جلال الدین فارسی، زوایای تاریک، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، 1373، ص 74.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 154) 
________________________________________
شریعتی و فخرالدین حجازی از سخنرانان اصلی آن بودند. اعضا و خود انجمن ارتباط تنگاتنگی با کانون نشر حقایق اسلامی استاد شریعتی داشت. علاوه بر آن، آن انجمن با سایر انجمنها و نهادهای مذهبی مشهد همکاری می‏کرد و برای برگزاری مراسم اعیاد و یادمانهای دینی، برنامه‏ها را بین خود تقسیم می‏کردند. هر کدام، مراسم یک روز خاص را عهده‏دار می‏شدند. ناگفته پیداست که انجمن چنین ارتباطی را نیز از جهات دیگر با تشکلهای دانشجویی وابسته به نهضت آزادی و جبهه‏ی ملی در دانشگاه داشت.(1) اما آنچه که در مشهد محور فعالیتهای روشنفکری مذهبی تلقی می‏شد، کانون نشر حقایق اسلامی بود. این مرکز فعالیتهای خود را تحت سرپرستی استاد محمدتقی شریعتی از سال 1320 شروع کرد. هدف وی جلوگیری از پیوستن جوانان به اندیشه‏های کسروی و حزب توده بود.(2) وی و همکارانش در طول بیست سال فعالیت توانستند یک جریان مقتدر روشنفکری دینی در مشهد ایجاد کنند. فعالیتهای آنان در دوران ملی شدن صنعت نفت اوج گرفت؛ ولی بعدها ارتباط خود را با نهضت آزادی گسترش دادند. این کانون به همراه انجمن اسلامی دانشجویان ارتباط عمیقی با آیت الله میلانی، مرجع نواندیش خراسان داشت. ایشان در جریان مبارزه با اقدامات اصلاحی مورد نظر نظام حاکم؛ رهبری روشنفکران مذهبی و طلاب نوگرا را
______________________________
1. غلامرضا جلالی، مشهد در بامداد نهضت امام خمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1378، ص 73 و 104 و 106.
2. مهرزاد بروجردی، روشنفکران ایرانی و غرب، ترجمه جمشید شیرازی، تهران، نشر و پژوهش فرزان، 1377، ص 160.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 155) 
________________________________________
بعهده داشت. انقلابیون فقط با بیت ایشان ارتباط داشتند.(1) در دوره‏ی پیشگامی روحانیت در مبارزه با لایحه‏ی انجمن‏های ایالتی و ولایتی، برخی از همین تشکلهای روشنفکری، طی صدور اعلامیه‏ای خطاب به آیت الله میلانی، از ایشان تقاضا کردند: «.. مراتب عدم رضایت مجامع دینی را به اولیاء امور ابلاغ و لغو این تصویبنامه را جدا از دولت بخواهند...»(2) براساس اسناد ساواک، روحانی ـ یکی از اعضای انجمن اسلامی دانشجویان ـ در خصوص علت صدور و امضای آن اعلامیه از سوی انجمن مذکور خاطر نشان ساخته: «... ما برای از بین بردن دولتها با هر دسته‏ی مخالف هماهنگی خواهیم کرد و به این جهت چون علما با دولت [عَلَم[ مخالفند. ما هم آنرا امضا کرده‏ایم»(3). آیت الله میلانی مدتی بعد طی صدور اعلامیه‏ای از انجمنها و مجامع دینی خراسان بخاطر هماهنگی آنان با مراجع روحانی در مبارزه علیه لایحه‏ی انجمنها قدردانی بعمل آورد.(4)
3 ـ انجمن اسلامی دانشجویان «شیراز»
این انجمن در سال 1338 تأسیس گردید. بنیان‏گذاران آن عبارت بودند
______________________________
1. خاطرات 15 خرداد (دفتر نهم)، به کوشش علی باقری، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، 1378، ص 123. خاطرات اسماعیل فردوسی پور.
2. علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، ج 3 و 4، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1377، ص 97. برای ملاحظه متن اعلامیه رک: مشهد در بامداد نهضت امام خمینی، صص 257-258.
3. آیت الله العظمی سید محمد هادی میلانی به روایت اسناد ساواک، ج 1، تهران، نمرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1380، ص 43.
4. اسناد انقلاب اسلامی، ج 1، به کوشش حمید روحانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1374، ص 43.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 156) 
________________________________________
از: دکتر محمد حسن طاهری (دانشجوی پزشکی دانشگاه شیراز)، سید محمد مهدی جعفری (از دانشکده‏ی ادبیات)، دکتر طاهری، دکتر هاشمی و دکتر مرتضوی (از دانشکده‏ی پزشکی) و مهندس روحانی (از دانشکده‏ی کشاورزی). بعدها نیروهای مذهبی بسیاری به این انجمن پیوستند. محور اصلی فعالیتهای آن، فرهنگی و برگزاری کلاسهای مذهبی بود. از سخنرانان اصلی انجمن، به حجت الاسلام مجدالدین محلاتی و دکتر علی شریعتمداری می‏توان اشاره کرد. برخی این انجمن را جزو فعالترین انجمنها در طی سالهای قبل از پیروزی انقلاب در ترویج فرهنگ مذهبی و مبارزه‏ی سیاسی علیه شاه می‏دانند.(1) در یکی از گزارشهای استانداری فارس به نخست وزیر؛ از برگزاری مراسمی به تاریخ 28/8/1340 در دانشگاه، از سوی دانشجویان شیراز در حمایت از انقلاب الجزایر سخن به میان آمده، که در این مراسم سخنرانان استاد و دانشجو؛ غنچه نیکخواه، شهسواری، دکتر شریعتمداری، دکتر فرهمند فر در خصوص الجزایر و قیام مردم آنجا به ایراد سخن پرداخته و در پایان قطعنامه‏ای در این مورد صادر کردند.(2)
دکتر علی شریعتمداری ـ که در آن سالها به تازگی از تحصیل در آمریکا و اخذ درجه‏ی دکتری بازگشته بود ـ در دو منبع، یادمانده‏های خود را در خصوص فعالیتهای سیاسی و ایراد سخنرانی در دانشگاه شیراز بجای گذاشته است. وی که در یک دهه قبل در دوران تحصیل در تهران در همکاری با نهضت خداپرستان سوسیالیست و سایر فعالیتهای حزبی،
______________________________
1. جنبش دانشجویی در ایران، پیشین، صص 213-214.
2. اسنادی از جنبش دانشجویی در ایران، ج 4، (تهیه: مرکز اسناد ریاست جمهوری)، به کوشش علیرضا اسماعیلی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، 1381، صص 281-283.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 157) 
________________________________________
تجاربی از مبارزات سیاسی بدست آورده بود، در این دوره در انجمن اسلامی دانشجویان، پیشگام مبارزات دانشجویی در شیراز گردید. وی در خاطراتش نقل می‏کند که در فضای باز سیاسی سال 1340 در یکی از مراسم جشن تولد امام زمان (عج) در دانشگاه شیراز در حال سخنرانی بود که خبر کشته شدن هشت دانشجو در تظاهرات دانشجویی تهران را به وی دادند و او نیز بلافاصله دانشجویان را به تحصن فراخواند. این تحصن دو روز ادامه یافت تا اینکه با صلاحدید آیت الله العظمی شیخ بهاءالدین محلاتی به تحصن خاتمه داده شد. همین تکاپوها منجر به اخراج وی از کرسی تدریس دانشگاه شیراز گردید.(1) در یکی از اسناد ساواک درباره‏ی واقعه‏ی مذکور آمده است:
«به قرار اطلاع در جریانات گذشته و اخیر دانشگاه شیراز؛ آیت الله بهاءالدین محلاتی رهبری مذهبی عناصر وابسته به جبهه‏ی ملی را عهده دار بود و به علاوه برادر وی به نام جلال‏الدین آیت الله زاده محلاتی نیز جزء کمیته‏ی جبهه‏ی ملی فارس می‏باشد. نامبرده همواره علیه دولت مطالبی بیان و در تشنجات اخیر دانشگاه
______________________________
1. دکتر علی شریعتمداری طی چندین جلسه مصاحبه، خاطرات دوران مبارزات سیاسی خود را با فصلنامه‏ی تاریخ و فرهنگ معاصر بازگو کرده که در شماره‏ی مربوط به 1372-1373 آن نشریه چاپ گردیده. ضمنا همین مصاحبه‏ها به همراه برخی اسناد و مطالب دیگر در یک مجموعه‏ی دیگر با عنوان: «سیاست و خردمندی؛ خاطرات تاریخی و سیاسی دکتر علی شریعتمداری» به کوشش علی محمد گودرزی، تهران، خدمات فرهنگی رسا، 1378 چاپ شده است. بالاخره منبع سوم خاطرات نامبرده مربوط است به کتاب خاطرات 15 خرداد (دفتر هفتم) به کوشش علی باقری، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، 1378، صص 31-37.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 158) 
________________________________________
شیراز هم که استاندار، فرماندار و رییس شهربانی شیراز هریک بطور جداگانه با وی ملاقات نموده‏اند، مطالب قبلی خود را تکرار و حمایت خویش را از جریانات دانشگاه اعلام نموده».
در ادامه این گزارش در خصوص ارتباط دکتر شریعتمداری با آیت الله محلاتی خاطر نشان گردیده:
«آیت الله محلاتی یکی از متهمین به اخلال و ایجاد تشنج را به نام دکتر شریعتمداری که محرک اصلی حوادث دانشگاه شیراز است در منزل خود پناه داده و تهدید کرده چنانچه دانشجویان بازداشتی [دانشگاه شیراز [آزاد نشوند و یا مزاحمتهایی برای دکتر شریعتمداری فراهم گردد در مقابل اقدامات احتمالی وی جای هیچگونه اعتراض برای مقامات دولتی نیست».
در حاشیه‏ی این گزارش دکتر علی امینی ـ نخست وزیر ـ به مشاور مذهبی خود، شریف العلما دستور داده:
«به هر ترتیبی ولو نوشتن کاغذ به طور سربسته به آقای شیخ بهاءالدین محلاتی جریان را توجیه بفرمایید و همین که آلت اجرای مقاصد این دسته‏ها قرار نگیرد.»(1)
______________________________
1. اسنادی از جنبش دانشجویی در ایران، ج اول، تهیه و تنظیم (معاونت خدمات مدیریت و اطلاع رسانی دفتر رییس جمهور)، به کوشش علیرضا اسماعیلی و عیسی عبدی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1380، صص 112-113.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 159) 
________________________________________
نکته‏ی قابل تذکر در خصوص خبر جعلی کشته شدن هشت دانشجوی دانشگاه تهران این است که این ماجرا در ارتباط با واقعه‏ی اول بهمن 1340 می‏باشد که در جریان آن، نیروهای امنیتی به داخل دانشگاه تهران حمله کرده و ضمن ضرب و شتم دانشجویان، بسیاری از وسایل آزمایشگاهها و اداری را از بین بردند. این واقعه در پی اعتراض سازمان دانشجویان دانشگاه تهران ـ وابسته به جبهه‏ی ملی ـ به دولت امینی و منع انتخابات رخ داد.
4 ـ انجمن اسلامی دانشجویان «تبریز»
دانشگاه تبریز بعد از دانشگاه تهران، قدیمیترین دانشگاه کشور تلقی می‏شود که در سال 1325 تأسیس گردید. نفوذ اندیشه‏های کمونیستی حزب توده ایران و بخصوص عملیات تجزیه طلبانه‏ی حزب دموکرات آذربایجان؛ روحانیون و فعالان مذهبی شهر تبریز را به واکنش واداشت. از اینرو در این شهر شکل‏گیری تشکلهای مذهبی ارتباط مستقیمی با وقایع مذکور داشت، صرف نظر از نقش منحصر به فرد محمد حنیف نژاد در بنیان‏گذاری انجمن اسلامی دانشجویان (حنیف نژاد بعدها به همراه سعید محسن و بدیع زادگان؛ سازمان مجاهدین خلق ایران را بنیان‏گذاری کردند). می‏توان به برخی از فعالان و اعضای اولیه‏ی آن انجمن به شرح زیر اشاره کرد:
دکتر سید محمد میلانی، دکتر شهید هاشم معبری، دکتر قهرمانی، دکتر جهانی، دکتر کوکانی، سید حسین کهنمویی و دکتر بهروزیه. نخستین جلسه‏ی انجمن در منزل حاج احمد آقای طهماسبی برگزار شد. وی فردی متدین و مرتبط با روحانیون شهر بود و فعالیت می‏کرد. سخنگوی جلسات دکتر معبری و مدیر آن سید حسین کهنمویی بود.
مدتی بعد انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده‏ی پزشکی تشکیل
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 160) 
________________________________________
گردید. این انجمن در مدت کوتاهی بعد در دانشکده‏ی مذکور، نمازخانه ایجاد کرد. اولین فراخوان عمومی برای شرکت مردم در مراسم جشن نیمه‏ی شعبان از سوی این انجمن بعمل آمد. این مراسم در مسجد شعبان برگزار شد و در تغییر دید مردم نسبت به دانشجویان و فعالیتهای انجمن تأثیر بسزایی بر جای گذاشت. این تکاپوها در مدتی بعد توجه روحانیون نوگرای تبریز را نیز جلب کرد.(1) الهی طباطبایی یکی از اعضای آن انجمن در خاطراتش نقل می‏کند که در زمانی که فعالیتهای سیاسی و فکری دانشگاه تبریز در دست چپی‏ها بود، دکتر میلانی دانشجویان را به جلسات آیت الله قاضی طباطبایی می‏برد و از این طریق دانشجویان با نهضت روحانیت آشنا شدند(2) در همین دوره انجمن در صدد برآمد که از روحانیون نواندیش قم برای سخنرانی دعوت به عمل آورد و برای این منظور از آیت الله ناصر مکارم شیرازی دعوت کردند. مکارم در سخنرانیهای خود در دو مسجد تبریز، مردم را به انتظار رسیدن دستورات جدید از حوزه‏ی علمیه‏ی قم فرا خواند.(3)
5 ـ انجمن اسلامی دانشجویان «اصفهان»
در منابع، در خصوص سال تأسیس و بنیان‏گذاران اولیه‏ی آن سخن به میان نیامده است؛ ولی از آنجا از که این انجمن نیز نمایندگانی در نخستین
______________________________
1. رحیم نیکبخت، تأسیس انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز در آستانه‏ی نهضت امام خمینی، فصلنامه‏ی دانشگاه اسلامی (دوره جدید)، سال ششم، شماره پانزدهم، زمستان 1381، صص 95-103.
2. عمادالدین باقی، جنبش دانشجویی ایران از آغاز تا انقلاب اسلامی، ج اول، تهران، جامعه ایرانیان، 1378، ص 92.
3. رحیم نیکبخت، تأسیس انجمن اسلامی دانشجویان، پیشین، صص 104-106.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 161) 
________________________________________
کنگره‏ی سراسری انجمنهای اسلامی در شهریور 1340 در تهران حضور داشتند، می‏توان ادعا کرد که در یکی دو سال قبل از آن، انجمن مذکور تأسیس یافته بود. دکتر شریعتمداری، که بعد از اخراج از دانشگاه شیراز، در دانشگاه اصفهان مشغول به کار شده بود، در خاطرات خود بدون اشاره به تشکیل انجمن اسلامی مذکور، به نقش سیاسی برخی از دانشگاهیان اصفهان در تأسیس مراکز مذهبی برای فعالیتهای دینی و سیاسی اشاره می‏کند و خاطر نشان می‏سازد که در اصفهان آقایان علی اکبر پرورش، زهتاب، فضل الله صلواتی، برادران اژه‏ای، مهندس مصحف و مهندس عبودیت با حمایت روحانیونی از قبیل آیات؛ خادمی و شمس آبادی فعالیتهایی از این نوع بعمل می‏آوردند.(1) همچنین در همین ارتباط لطف الله میثمی از همکاری روشنفکران مذهبی با روحانیون و علمای آن شهر یاد کرده و خاطر نشان می‏سازد که گروهی از افراد مبارز و از جمله؛ هسته‏ای ـ فرزند آیت الله هسته‏ای ـ عطایی (طلبه) و مهندس میر محمدصادقی، تشکلی را ایجاد کرده بودند که دفاعیات مهندس بازرگان و آیت الله طالقانی را تکثیر کرده و به تهران ارسال می‏کردند. این گروه حتی اعلامیه‏های تندی علیه شاه می‏نوشتند.(2) در یکی از گزارشهای نخست وزیری از فعالیتهای مخالفان نظام در دانشگاه اصفهان آمده است:
«دانشجویان دانشکده‏ی ادبیات هر یک ایدئولوژی خاصی برای خود دارند... انتشار بیانیه‏ها و اعلامیه‏های
______________________________
1. سیاست و خردمندی؛ خاطرات تاریخی و سیاسی دکتر علی شریعتمداری، پیشین، ص 119.
2. خاطرات لطف الله میثمی، ج 1: از نهضت آزادی تا مجاهدین، پیشین، صص 244-245.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 162) 
________________________________________
مخالف، چه از طرف روحانیون مرتجع و چه از سرسپردگان جبهه‏ی ملی... شایع است. از جمله دکتر شریعتمداری... غالبا بیانیه‏های روحانیون مرتجع را بین دانشجویان توزیع می‏نماید».(1)
چنین به نظر می‏رسد که تکاپوهایی از این نوع، دستاوردهای مهمی در اصفهان بدنبال داشت. نقش مبارزاتی و جایگاه امام خمینی در اصفهان بیشتر از شهرهای دیگر مطرح شده بود. در دوره‏ی نهضت روحانیت در اصفهان، تشکلهای مختلفی اقدام به تکثیر اعلامیه‏ها و نوارهای امام و توزیع آن‏ها می‏نمودند.(2)
در اسناد ساواک نیز به صدور اعلامیه‏هایی از سوی دانشجویان اصفهان، در تحریم انتخابات دوره‏ی بیست و یکم مجلس شورای ملی در اعتراض به «قانون شکنی‏ها و اعمال وحشیانه دستگاه جبار بویژه ادامه‏ی محاصره‏ی آیت الله خمینی و سایر آیات و رجال» اشاره شده است.(3)
ـ کنگره‏های سراسری انجمنهای اسلامی
همان گونه که اشاره گردید فعالیتهای انجمن‏های اسلامی دانشجویان، اغلب در تعامل و ارتباط با روحانیون و علمای نوگرای شهرها صورت
______________________________
1. اسنادی از جنبش دانشجویی ایران، ج 4، پیشین، صص 439-440.
2. خاطرات 15 خرداد (دفتر هفتم)، پیشین، خاطرات محمد غرضی، ص 76، خاطرات علی شریعتمداری، صص 33-34.
3. سید حمیدروحانی، نهضت امام خمینی، ج 1، تهران، مؤسسه و نشر عروج، چاپ 15، 1381، ص 755.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 163) 
________________________________________
می‏گرفت. ناگفته پیداست که این علما در مدت کوتاهی؛ بعد، بدنبال شروع نهضت روحانیت، رهبری مبارزات را در شهرهای خود بدست گرفتند. آیت الله میلانی در مشهد، آیت الله محلاتی در شیراز، آیت الله قاضی طباطبایی و برخی از علما و وعاظ مبارز در تبریز، آیت الله خادمی، شمس آبادی و برخی دیگر از علمای نوگرای در اصفهان از این جمله‏اند. بدلیل زمینه و سابقه‏ی همکاری و همفکری مبارزاتی آنان با دانشگاهیان در هر یک از شهرهای مذکور؛ زمینه‏ی جذب و یارگیری از اقشار تحصیل کرده و دانشگاهی در این نهضت فراهم گردید. پرواضح است که این فعالیتها در ارتباط با مرجعیت و مرکز ثقل قیام؛ یعنی قم بعمل می‏آمد. از همین روست که می‏توان از پدیده‏ای به نام «چند شهری شدن نهضت امام خمینی»(1) سخن به میان آورد.
اما دستاورد دیگر این فعالیتها در آستانه‏ی نهضت روحانیت، تشکیل دو کنگره‏ی سراسری انجمن‏های اسلامی در سالهای 1340 و 1341 در تهران بود. در اولین کنگره‏ی سراسری ـ که در شهریور 1340 تشکیل شد ـ ، سیزده گروه و انجمن اسلامی از سراسر کشور شرکت کردند. در این کنکره شخصیتهای روحانی برجسته‏ای نظیر علامه‏طباطبایی، استاد مطهری، آیت الله طالقانی، سید مرتضی جزایری، دکتر شهاب‏پور حضور داشتند. در این کنگره انجمن‏های اسلامی دانشجویان دانشگاههای تهران، مشهد، شیراز و اصفهان نقش فعالی ایفا کردند. از انجمنهای اسلامی فعال تهران در این کنگره می‏توان به انجمن اسلامی مهندسین، انجمن اسلامی پزشکان و کانون
______________________________
1. برای اطلاع بیشتر از این موضوع ر،ک به: رحیم روحبخش، چند شهری بودن جنبش‏های معاصر ایران، بررسی قیام 15 خرداد، فصلنامه‏ی گفتگو، شماره‏ی 29، پاییز 1379.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 164) 
________________________________________
توحید اشاره کرد. از آن‏جا که تشکیل این کنگره از نظر زمانی قریب پنج ماه بعد از رحلت آیت الله العظمی بروجردی بود، در موضوعات مطروحه بحث زیادی درباره‏ی مرجعیت و چگونگی انتخاب آن بعمل آمد. در واقع این برنامه از تدابیر اتخاذ شده از سوی انجمن اسلامی دانشجویان بود. آنان برای این منظور از نُه تن از صاحب‏نظران دعوت بعمل آوردند که درباره‏ی انتخاب مرجع بحث شود. این مباحث عرصه‏های جدیدی را در خصوص نقش و عملکرد اجتماعی و سیاسی مراجع گشود. مهندس بازرگان در این کنگره فعال بود. او توان تشکیلاتی خود را در آنجا نشان داد.(1)
ماحصل مباحث و سخنرانیهای این کنگره، در کتابی با عنوان «بحثی درباره‏ی مرجعیت و روحانیت» چاپ شد و در دسترس همگان قرار گرفت. در مقدمه‏ی کتاب ضمن ذکر اهمیت مرجعیت و تقلید (به خصوص بعد از فوت آیت الله بروجردی) به تشکیل جلساتی به اهتمام عده‏ای از بانیان انجمنهای اسلامی تهران و شهرستانها و وابستگان به دبیرخانه‏ی انجمنهای اسلامی ایران اشاره شده که در پاییز و زمستان 1340 به منظور چاره‏اندیشی انتخاب مرجع صورت گرفته است و در ادامه خاطر نشان گردیده:
«مرجعیت علاوه بر جنبه‏ی آداب دینی فردی و جنبه‏ی اجتماعی، از ابعاد دینی و سیاسی بسیار قوی در مملکت برخوردار است و وزنه‏ای از وزنه‏های آخرت و دنیای ماست... از طرف دیگر از توجه مخصوص و تکانی که مقامات دولتی و سیاسی بخود دادند، در تلگرافها در مجلس تذکرها در اصرار به اینکه [مرجعیت]
______________________________
1. خاطرات لطف الله میثمی، ج 1: از نهضت آزادی تا مجاهدین، صص 47-51.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 165) 
________________________________________
از ایران به عراق منتقل شود(1) و در بسیاری، صرف پولها و تحریکات پشت پرده‏ی آنها دیده می‏شود».
در پایان اضافه گردیده:
«در مقالات و نظرات آقایان بصورت چند مقاله تهیه و در این مجموعه چاپ می‏شود تا گامی برای چارچوبی در حال و پیشرفت در آینده، نسبت به مسأله‏ی مرجعیت بعمل آمده باشد.»
سپس عنوان مقالات و نویسندگان آنها به شرح زیر آمده است:(2)
1 ـ مرتضی مطهری؛ مزایا و خدمات مرحوم آیت الله بروجردی
2 ـ سید مرتضی جزایری؛ تقلید اعلم یا شورای فتوا
3 ـ آیت الله سید محمود طالقانی؛ تمرکز و عدم تمرکز مرجعیت و فتوا
4 ـ مهدی بازرگان؛ انتظارات مردم از مراجع
5 ـ علامه طباطبایی؛ اجتهاد و تقلید در اسلام و شیعه
6 ـ ابوالفضل مجتهد زنجانی؛ شرایط و وظایف مرجع
7 ـ مرتضی مطهری؛ اجتهاد در اسلام
محورهای اصلی قطعنامه‏ی پایانی این کنگره در برگیرنده‏ی این موارد بود:
قرآن کاملترین مسلک نجات بخش بشریت، ایمان به حقیقت توأم با
______________________________
1. برای اطلاع بیشتر از نقش جریانهای مختلف جهت انتخاب مرجع مورد نظر ر،ک به: رحیم روحبخش، میراث آیت الله بروجردی، فصلنامه گفتگو، شماره 32، تابستان 1380.
2. بحثی درباره مرجعیت و روحانیت، نوشته جمعی از دانشمندان، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ دوم، بی تا، مقدمه.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 166) 
________________________________________
خدمت و کار صحیح، لزوم جبران عقب ماندگیهای فکری و اخلاقی و عملی و حقوقی جامعه‏ی مسلمانان با تجهیز شدن به سلاح علم و کمال و تمدن، لزوم انطباق همه‏ی جنبه‏های نظام اجتماعی با اسلام، لزوم همکاری کلیه‏ی ملل اسلامی و اعلام حمایت از مبارزات آزادیخواهانه‏ی ملل مسلمان بویژه ملت قهرمان الجزایر و برادران فلسطین.(1)
دومین کنگره‏ی سراسری انجمن‏های اسلامی در سال بعد با شرکت هفده گروه تشکیل شد. این کنگره بر جنبش دانشجویی اثر زیادی گذاشت. انجمن‏های مختلف اسلامی در یکی کردن برنامه‏ها و اتخاذ تدابیری برای یک خط مشی واحد اهتمام ورزیدند. مهندس بازرگان بعد از پایان کنگره، بعنوان ریاست دبیرخانه‏ی کنگره، مسؤول پی‏گیری اهداف کنگره شد.(2)
بررسی ظهور و فعالیتهای انجمن اسلامی دانشجویان در شهرهای مختلف نشان می‏دهد که در اواخر دهه‏ی سی در دانشگاههای کشور یک جریان مذهبی خودجوش ایجاد شد. متولیان این جریان کسانی بودند که نسبت به تحولات فکری درون دانشگاه بی تفاوت نماندند. آنان دغدغه‏ها و مطالبات خود را در طی برگزاری جلسات مذهبی، دعوت از روحانیون نوگرا برای سخنرانی، صدور اعلامیه و مواردی از این قبیل نشان می‏دادند. نگارنده به دو سند مهم از تکاپوهای انجمن اسلامی دانشجویان در سال 1340 دست یافته است که هر کدام از یک بُعد حائز اهمیت است:
سند اول «نامه‏ی سرگشاده‏ی انجمن اسلامی دانشجویان به حضرات آیات؛ سید هادی میلانی، شریعتمداری و گلپایگانی» می‏باشد که فشار و
______________________________
1. جنبش دانشجویی در ایران، پیشین، ص 215.
2. همان، صص 215-216.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 167) 
________________________________________
محدودیتهایی را که برای کارشنگنی علیه آن انجمن اعمال شده است، به شرح زیر برشمرده‏اند:
جلوگیری از برگزاری جشن مبعث پیامبر در کوی دانشگاه تهران، توقیف نشریه‏ی انجمن و تعطیل کردن جلسات بحث و انتقاد هفتگی انجمن. در پایان نیز تصریح کرده‏اند که «... از حضرت آیت الله که پیشوا و امام مسلمین هستند استمداد می‏جوییم که ما را... مساعدت فرمایند...». اما سند دوم، اعلامیه‏ایست که خطاب به دانشجویان ورودی مهرماه 1340 صادر شده و از آنان برای همکاری در راه اهداف انجمن (آگاهی نسل جوان به اصول عقیدتی اسلام، مبارزه با خرافات، ترغیب دانشجویان به پیروی از زندگی براساس ایمان به خدا و اتحاد و کمک به نهضت جهانی اسلام) دعوت به عمل آمده است.(1)
ـ نقش عناصر و عوامل بیرون از دانشگاه
سؤال اصلی این بخش از مقاله این است که انجمنهای اسلامی دانشجویان (تشکلهایی خودجوش که از درون دانشگاه بوجود آمدند) متأثر از چه عوامل بیرون از دانشگاه بودند؟ به تعبیر دیگر؛ انجمنها از نظر فکری و ایدئولوژی در تعامل با کدام افراد و عناصر مذهبی تقویت می‏شدند؟ در بررسی این بُعد از موضوع، شاید بتوان پاسخی درخور به دلایل ظهور ناگهانی انجمنها در اواخر دهه‏ی سی ارائه داد.
______________________________
1. متن کامل دو اعلامیه‏ی مذکور در پایان مقاله آمده است؛ سند شماره‏ی 1 و سند شماره‏ی 2. در همین جا لازم است از جناب آقای رحیم نیکبخت ـ کارشناس مرکز اسناد انقلاب اسلامی ـ که از سر مهر، دو سند مذکور را از آرشیو شخصی خود برای ارائه در این پژوهش در اختیار نگارنده قرار داد، تشکر کنم.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 168) 
________________________________________
غالبا دهه‏ی سی بعد از کودتای 28 مرداد 1332 را دوره‏ای تلقی می‏کنند که روحانیون نوگرای سرخورده از شکست نهضت ملی، به فعالیتهای فرهنگی روی آوردند. زیرا از یک طرف ناکامی ورود به عرصه‏ی سیاست در دوران ملی شدن صنعت نفت، منجر به یأس و انزوای برخی از روحانیون گردید و از سوی دیگر اختناق و شدت عمل هیأت حاکمه، مانع شکل‏گیری هر گونه فعالیتهای سیاسی می‏گردید. از این روی عرصه‏ی فرهنگی تنها راه مبارزه بود. البته این عرصه هم خط قرمزهای خاص خود را داشت. چنین به نظر می‏رسد که فعالیتهای فرهنگی و آن هم در قالب انجمن حجتیه و مبارزه علیه بهائیت، مهمترین جریان مبارزه‏ی فرهنگی این دوره بوده است. برخی دیگر از روحانیون نواندیش هم در بُعد دیگری از این مبارزه به انتشار نشریات مذهبی و فرهنگی روی آوردند؛ مجلاتِ درسهایی از مکتب اسلام و مکتب تشیع، محصول رویکرد این طیف بود. پرواضح است که همه‏ی این جریانات از ظرفیت و قابلیت چندانی برای ارتباط و تعامل با دانشگاهیان برخوردار نبودند. از این رو لازم است به برخی از عناصر و جریانات خارج از حوزه پرداخت. زیرا عناصر و نیروهایی در حوزه حضور داشتند که زودتر از همه به اهمیت یک گفتمان جدید مذهبی برای جذب جوانان و دانشجویان به اسلام پی بردند. اهم این عناصر و جریانات به شرح زیر مورد بررسی قرار می‏گیرد:
الف) مسجد هدایت دالان دانشگاه
این عنوان، بخشی از یک سخن آیت الله مطهری است که در خاطرات لطف الله میثمی به آن اشاره شده است. میثمی از سال 1338 با مسجد هدایت و آیت الله طالقانی آشنا شده و از همین طریق به راه مبارزه‏ی سیاسی
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 169) 
________________________________________
کشیده شده است. وی روال معمول برنامه‏های مرحوم طالقانی را در مسجد هدایت چنین به خاطر می‏آورد:
«در مسجد هدایت ابتدا نماز جماعت مغرب و عشا به امامت ایشان برگزار می‏شد. پس از آن حاج احمد آقای صادق تذکراتی می‏دادند و بعد هم چند آیه از قرآن با صوت خوانده می‏شد. گاهی هم شهید باهنر قبلاز اینکه تفسیر ایشان شروع شود منبر مختصری می‏رفتند. ایشان ابتدا تفسیرشان را با صدای آهسته شروع می‏کردند و بعد که بر مسجد سکوت حکمفرما می‏شد همزمان صدای ایشان هم بلندتر می‏شد و خیلی دلنشین بود. تُن صدایشان برحسب اهمیت موضوع و با احساسات خاصی بالا و پایین می‏رفت. عموم دوستانی که داشتیم این اعتقاد را داشتند که آیت الله طالقانی یک روحانی دردمندی است. همزمان با تفسیرهای ایشان، فعالیتهای جبهه‏ی ملی و مبارزات دانشجویی در دانشگاه اوج می‏گرفت. کم کم با چهره‏های مذهبی و دانشجویان مسلمان همه‏ی دانشکده‏ها اعم از کشاورزی کرج، دانشسرای عالی، دانشکده‏های علوم پزشکی و دندانپزشکی در شبهای جمعه در دیدارها و جلسات مسجد هدایت آشنا می‏شدیم. بعد از اینکه تفسیر ایشان تمام می‏شد شاید تا یک ساعت بعد از آن هم همه می‏نشستند و بحثهای سیاسی می‏کردند. حوادث مهم
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 170) 
________________________________________
سیاسی جامعه در مسجد هدایت انعکاس می‏یافت. در جریان زلزله‏ی بویین‏زهرا، مسجد هدایت کانون بازسازی ده حسین آباد شده بود. برای آوارگان فلسطین و حتی سیل‏زدگان‏بنگلادش در این مسجد پول جمع می‏شد.»(1)
آنچه که از خاطرات میثمی نقل شده بیانگر یک فضای کلی از حال و هوای مسجد هدایت و کلاسهای تفسیر آیت الله طالقانی است. در منابع و بخصوص در یادمانده‏های سایر شاگردان و پیروان آیت الله طالقانی نیز این جایگاه برای مسجد هدایت مورد تأکید قرار گرفته است. اما آنچه که ما را به شناخت ویژه از این مسجد و نقش سخنرانیهای آیت الله طالقانی رهنون می‏سازد کتاب جدید الانتشار اسناد و گزارشهای ساواک از فعالیتهای ایشان و موضوعات سخنرانیهای آن مرحوم است. این کتاب جلد بیست و نهم از مجموعه‏ی «یاران امام به روایت اسناد ساواک» است که به همت مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات چاپ و منتشر شده است. از این اسناد چنین بر می‏آید که آیت الله طالقانی از واپسین سالهای دهه‏ی بیست در مسجد هدایت به امامت جماعت و تفسیر قرآن روی آورده و در مدت کوتاهی آنجا را کانون نسل جوان و دانشجویان مذهبی قرار داده است. به منظور نشان دادن اهمیت منحصر به فرد موضوعات و محتوای سخنرانیهای ایشان، فهرستی از موضوعات این اسناد در قالب جدول ذیل مورد بررسی قرار می‏گیرد.
______________________________
1. لطف الله میثمی، مسجد هدایت دالان دانشگاه بود، از کتاب: راهی که نرفته‏ایم: مجموعه مقالات برگزیده از 20 سال نشریه پیام هاجر درباره آیت الله سید محمود طالقانی، به کوشش مهدی غنی، تهران، مجتمع فرهنگی آیت الله طالقانی، 1379، صص 133-140.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 171) 
________________________________________
صفحه‏ی منبع     زمان‏جلسه     مکان ج     حاضران     موضوع سخنرانی آیت الله طالقانی
18     1/2/1340     مسجد هدایت     دانشجویان     چرا توی سر دانشجو می‏زنند؟ چون دانشجو می‏فهمد و احساس خطر می‏کنند
22     31/1/1340     ــ     هفتصد نفر از اعضای جبهه‏ی ملی، نیروی سوم، زحمتکشان و بازاریان     آزادی انتخابات و مبارزات دانشجویی
52     25/3/1340     مسجد هدایت     250 نفر دانشجو     ابراهیم خلیل‏الله و بت بزرگ امروز و لزوم اتحاد
61     17/4/1340     مسجد هدایت     مراسم جشن استقلال الجزایر (عمومی)     مبارزات ملت الجزایر
64     22/4/1340     ــ     ـــ     قیام ملتهای آسیایی برای استقلال و ناکامی ملت ایران بخاطر عدم اتحاد
65     28/4/1340     ــ     اعضا و طرفداران نهضت آزادی     فراخوان جهت حضور در مراسم 30 تیر در ابن‏بابویه
69     19/5/1340     اتحادیه صنف قهوه‏چی     اعضای صنف قهوه‏چی     تعطیلی مشروطه
70     16/5/1340     """     """     امر به معروف و نهی از منکر
72     20/5/1340     """     """     قیام امام علی (ع) علیه فساد و تشکیل نهضت آزادی
88     30/5/1340     """     """     پیوند ناگسستنی دین و سیاست
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 172) 
________________________________________
98     8/6/1340     مسجد هدایت     یک هزارتن از دانشجویان و اعضای نهضت آزادی     تولد پیامبر (جشن) و رابطه‏ی دین و سیاست
99     9/6/1340     ــ     جلسه‏ی هفتگی نهضت آزادی با شرکت 70 نفر دانشجو     تشکیل مجمع اسلامی با شرکت نمایندگان دانشجویان انجمن‏های اسلامی از دانشگاههای شیراز، اصفهان، تهران و مشهد
168     20/2/1341     مسجد هدایت     دانشجویان انجمن اسلامی و وابستگان به نهضت آزادی     ــ
173     10/3/1341     مسجد هدایت     تعداد سیصد نفر از دانشجویان     پیوند دین و سیاست
280     24/8/1341     مسجد هدایت     ـــ     برای انتخابات متوسل به زندان‏ها شده‏اند ماجرای لایحه‏ی انجمن‏های ایالتی ولایتی
265     6/8/1341     مسجد هدایت     ــ     توزیع پنجاه نسخه از اعلامیه آیت الله خمینی در مخالفت با لایحه در میان حاضران
295     15/9/1341     مسجد هدایت     ــــ     سرنوشت ملت مسلمان بدست بهاییان است
336     21/10/1341     مسجد هدایت     ـــ     چرا علمای اسلام در مورد منع دخالت نسوان در لایحه انجمها اعلامیه دادند
5-342     2/11/1341     مسجد هدایت     ــ     اعلام مخالفت با رفراندوم، نقشه استعمار و خلاف قانون و عدم آزادی، در پایان فتوا آیات الله خمینی و شریعتمداری قرائت شد بازداشت طالقانی
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 173) 
________________________________________
حاصل سخن اینکه براساس گزارش اداره‏ی بررسیهای ساواک؛ سید محمود طالقانی پیش نماز مسجد هدایت... چند سال است که عصرهای روز پنجشنبه در مسجد هدایت به موعظه می‏پردازد. در جلسات وعظ وی به تفاوت بین 300 الی 400 نفر شرکت می‏کنند که اغلب شرکت کنندگان: دانشجویان، بازاریان و سایر طبقات نهضت آزادی و انجمنهای اسلامی دانشجویان، معلمین و مهندسین می‏باشند. نامبرده در بیانات خود پیوسته به اوضاع روز پرداخته و به مقامات عالیه و مسؤول کشور حمله کرده و اولیای امور را به ایجاد محیط رعب و وحشت، نقض قانون اساسی، آزادی بیان و عقیده، اختلاس و ارتشاء متهم ساخته و حضار را به قیام علیه وضع کنونی تحریض می‏کند... چون با وجود تذکرات مکرری که به نامبرده در مورد خودداری از ادامه‏ی این روش داده شد، مشارالیه به حملات خود ادامه می‏دهد؛ لذا عمل وی طبق ماده 79 قانون مجازات عمومی جرم محسوب و در صورت تصویب، مراتب به دادستانی ارتش منعکس تا نامبرده.... تحت تعقیب قرار گیرد. رییس بخش: ثابتی.(1)
ب) نهضت آزادی ایران: تشکیل نهضت آزادی را در ماههای نخست سال 1340 می‏توان محصول دغدغه‏های مذهبی طیفی از اعضا و فعالان نهضت مقاومت ملی و جبهه‏ی ملی تلقی کرد. مهندس بازرگان، آیت الله طالقانی و دکتر سحابی بنیان‏گذاران اصلی آن می‏باشند.
چهار ویژگی اصلی نهضت؛ مصدقی، مسلمانی، ایرانی و تابع قانون
______________________________
1. آیت الله سید محمود طالقانی به روایت اسناد ساواک (بازوی توانای اسلام)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1381، ص 309.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 174) 
________________________________________
اساسی بود. بنابر خاطرات میثمی،(1) تشکیل نهضت آزادی برای اعضای انجمن اسلامی دانشجویان امری مبارک تلقی شد. وی این اقدام را به مثابه «اسلام راهنمای عمل» خوانده است. جلسه‏ی تأسیس نهضت در منزل حاج صادق فیروزآبادی بود، اما جلسه‏ی دوم ـ که با فراخوان عمومی همراه بود ـ در منزل حاج علی بابایی تشکیل شد. وقتی نهضت شروع به عضوگیری کرد، دانشجویان مذهبی از آن استقبال کردند. نهضت به سرعت در محیط‏های دانشگاهی نفوذ یافت. هر دانشکده‏ای یک مسؤول انجمن اسلامی، یک مسؤول جبهه ملی و یک مسؤول نهضت آزادی داشت. در بعضی از دانشکده‏ها این سه مسؤولیت را یک نفر بعهده داشت. مثلاً در دانشکده‏ی کشاورزی کرج، محمد حنیف نژاد این مسؤولیت سه‏گانه را بعهده گرفت. مجموعه‏ی مسؤولان نهضت آزادی دانشکده‏ها، کمیته‏ی دانشجویان نهضت آزادی را تشکیل می‏دادند. جلسات در قالب هسته‏های پنج نفره تشکیل می‏شد که در آنها اعضا، مطالب مختلف را که خوانده بودند، توضیح می‏دادند و یا اطلاعیه‏های دانشکده‏های مختلف را می‏خواندند و تحلیل می‏کردند. به سرعت دانشگاه مرکز ثقل سیاست شد. در حالیکه در دوره‏ی ملی شدن صنعت نفت، بازار مرکز ثقل فعالیتهای سیاسی بود.
جناحهای داخلی نهضت عبارت بودند از: جناح آیت الله طالقانی، مهندس سحابی، دکتر شیبانی و بچه‏های انجمن اسلامی که اینان بیشتر گرایش مذهبی داشتند. در حالی که جناج دیگر مثل حسن نزیه، سیاسی و به جبهه‏ی ملی نزدیک بود و می‏خواستند نهضت غیر مذهبی باشد. جناح
______________________________
1. خاطرات لطف الله میثمی: از نهضت آزادی تا مجاهدین، صص 91-100.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 175) 
________________________________________
بازرگان بینابین بود؛ یعنی هم ایدئولوژیک بود و می‏خواست با جریان مذهبی باشد و هم سیاسی بود. اعضای نهضت از نظر ایدئولوژیک از چند جا تغذیه می‏شد:
1 ـ مسجد هدایت و تقسیر قرآن توسط آیت الله طالقانی،
2 ـ سخنرانی‏هایی که به مناسبت اعیاد وعزاداری‏ها انجام می‏شد،
3 ـ جلسه‏های ماهانه‏ای که شخصیتهای ایدئولوژیک جامعه؛ مانند آیت‏الله طالقانی، مطهری، بهشتی، حاج میرزا خلیل کمره‏ای، سید مرتضی جزایری و حجج الاسلام غفوری، شبستری و سید موسی صدر در آن سخنرانی می‏کردند. اعضای انجمن اسلامی و نهضت آزادی موظف بودند که در این جلسات شرکت کنند.
با شروع نهضت روحانیت، سه جریان در داخل نهضت آزادی در قبال آن موضع گرفت؛ یک جریان ـ که به جبهه‏ی ملی نزدیک بود ـ می‏گفت باید بی تفاوت بود. آنها معتقد بودند که این حرکتها قشری است و با اصلاحات و آزادی زنان مخالف است. جناح دیگر می‏گفت باید حرکت علما را تایید کنیم. از جمله آقای شبستری ـ که عضو شورای مرکزی نهضت و تاجر بازار بود ـ معتقد بود که باید این کارها را تایید کرد. جناح سوم هم معتقد بود که باید با روحانیت برخورد تعالی بخشی داشت و حرکت آنها را عمق داد، که سرانجام این جناح حاکم شد و اعلامیه‏هایی در تایید حرکت مراجع و روحانیت انتشار داد. از جمله مهمترین این اعلامیه‏ها، اعلامیه‏ای بود که حاوی نمونه‏هایی از اعلامیه‏های مراجع بود و در آن؛ بخشهایی را که بیشتر جوهره‏ی ضداستبدادی، ضد سلطنتی و ضد وابستگی داشت آورده بودند. این اعلامیه از طریق حجت الاسلام سید هادی خسروشاهی سه بار در قم
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 176) 
________________________________________
تکثیر و توزیع شد. این اعلامیه تا حدی متأثر از موضع انجمن اسلامی دانشجویان بود و باعث شد پیوند عمیقی بین حرکت مذهبی و ملی ایجاد شود.(1) ناگفته نماند که علاوه بر انجمن، عده‏ای دیگر از دانشجویان مسلمان دانشگاه بودند که اعلامیه‏های مختلفی در حمایت از حرکت روحانیت می‏دادند. این افراد معتقد بودند که انجمن؛ سیاسی و مصدقی است، لذا عضو آن نمی‏شدند. آنان غالبا با جنبش روحانیت، سیاسی شدند. از اعلامیه‏های بیشمار صادره از سوی این افراد، سه اعلامیه به ترتیب در اعتراض به لایحه‏ی انجمن‏های ایالتی و ولایتی از سوی «دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران»؛ چهلمین روز واقعه‏ی مدرسه‏ی فیضیه‏ی قم از سوی «گروهی از دانشجویان دانشگاه تهران» و اعتراض به بازداشت و تبعید امام خمینی از کشور از سوی «دانشجویان دانشگاه تهران» حائز اهمیت‏اند که در پایان مقاله عین متن آنها خواهد آمد.(2)
دستاوردها و پیامدها
جریان مذهبی که در دانشگاه در سالهای اولیه‏ی نهضت روحانیت شکل گرفته بود، در تلاقی با آن نهضت شکوفا شد. با رهبری نهضت توسط امام خمینی؛ حضرت امام بعنوان نماد و نمونه‏ی مرجعیت و روحانی نوگرا در میان دانشگاهیان مطرح شد. رویکرد دانشجویان به امام از آغاز سال 1342 شروع شده است و دیدارهای مکرر دانشجویان با امام در بسیاری از
______________________________
1. خاطرات لطف الله مثیمی، ج 1: از نهضت آزادی تا مجاهدین، صص 120-123.
2. این اسناد به ترتیب با عناوین سند شماره‏ی 3، سند شماره‏ی 4 و سند شماره‏ی 5 در پایان مقاله آمده است. از آقای رحیم نیکبخت بخاطر ارائه‏ی این اسناد جهت استفاده در این پژوهش قدردانی می‏شود.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 177) 
________________________________________
خاطرات و اسناد گزارش شده است. رجبعلی طاهری از اعضای انجمن اسلامی دانشجویان در خاطراتش نقل می‏کند که در فاصله‏ی دو ماهه‏ی فاجعه‏ی مدرسه‏ی فیضیه‏ی قم تا آغاز محرم، چندین دیدار دانشجویی با ایشان صورت گرفت. امام در این دیدارها، دانشجویان را به افشاگری علیه رژیم فرا می‏خواندند. در همین ایام صدور اعلامیه‏ی معروف «شاه‏دوستی یعنی غارتگری» از سوی امام، جاذبه‏ی این دیدارها را برای دانشجویان دو چندان کرد. بطوریکه همه‏ی دانشجویان مشتاق خواندن آن بودند و حتی بسیاری از دانشجویان متقاضی رساله‏ی امام شدند.(1)
میثمی نیز در خاطراتش نقل می‏کند که در دیدار با روحانیون قم، اغلب دانشجویان به حجره‏های علی حجتی کرمانی، سید هادی خسروشاهی، دکتر بهشتی، ربانی شیرازی، مکارم شیرازی سر می‏زدند. وی از یادمانده‏های خود به خاطر می‏آورد که؛ وقتی یک بار ورود روحانیت به عرصه‏ی مبارزه و سیاست را به مکارم تبریک گفته، وی پاسخ داده است: «کجایش را دیده‏ای؟ حالا این اول کار است، ان شاء الله عمیق‏تر و بهتر می‏شود.»(2)
یکی از روحانیون قم در خاطراتش نقل می‏کند که در همان روزها جمعی از دانشجویان از تهران به قم آمده بودند و در حالیکه بصورت دسته جمعی عازم دیدار مراجع بودند، شعار می‏دادند که خمینی همان کاشانی است در حالیکه مرجع است.(3)
______________________________
1. خاطرات رجبعلی طاهری، پیشین، ص 36.
2. خاطرات لطف‏الله میثمی، ج ا: از نهضت آزادی تا مجاهدین، پیشین، صص 122-123.
3. خاطرات آیت الله مسعودی خمینی، به کوشش جواد امامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، ص 204.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 178) 
________________________________________
در صحیفه‏ی امام، متن چندین سخنرانی امام خطاب به دانشجویان آمده است. بخشهایی از متن دو سخنرانی ایشان بعنوان دستاورد اصلی رویکرد دانشجویان به نهضت امام مورد بررسی قرار می‏گیرد.
امام در 18 فروردین 1343 در جریان دیدار عده‏ای از دانشجویان با ایشان به مناسبت صدور حکم محکومیت آقایان طالقانی و مهندس بازرگان در دادگاه تجدیدنظر، چنین فرمودند:
«من خوف داشتم که اگر در موضوع بیدادگری نسبت به حجت الاسلام آقای طالقانی و جناب آقای مهندس بازرگان و سایر دوستان کلمه‏ای بنویسم، موجب تشدید امر آنها شود و ده سال زندان به پانزده سال تبدیل گردد. اینک که حکم جائرانه‏ی دادگاه تجدیدنظر صادر شده، ناچارم از اظهار تأسف از اوضاع ایران عموما و از اوضاع دادگاه خصوصا، به قدری خلاف قوانین و مقررات در دادگاهها جریان دارد که موجب تأسف و تعجب است... اینجانب و اشخاص با وجدان و با دیانت متأسفیم از مظلومیت این اشخاص که به جرم دفاع از اسلام و قانون اساسی محکوم به حبسهای طویل المدت شده و باید با حال پیری و نقاهت در زندان برای اطفای شهوات دیگران به سر برند... تأسف بالاتر تسلط اسراییل و عمال اسراییل است بر بسیاری از شئون حساس مملکت...»(1)
______________________________
1. صحیفه امام، ج 1، ص 261.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 179) 
________________________________________
یکی از اسناد ساواک بیانگر تکثیر و توزیع متن این سخنرانی بصورت اعلامیه است.(1) امام همچنین در سه روز بعد و در دیدار مجدد گروهی دیگر از دانشجویان به مسأله‏ی محاکمه و حکم سران نهضت آزادی اشاره کرده و افزودند:
«... از زندانی بودن آقای طالقانی و مهندس افسرده نباشید. تا این چیزها نباشد، کارها درست نمی‏شود. تا زندان رفتن نباشد، پیروزی بدست نمی‏آید. هدف، بزرگتر از آزاد شدن عده‏ای است. هدف را باید در نظر گرفت. هدف، اسلام است، استقلال مملکت است، طرد عمال اسراییل است. اتحاد با کشورهای اسلامی است... آقایان سعی کنید در دانشگاه پرچم اسلام را بالا ببرید، تبلیغات مذهبی بکنید مسجد بسازید. حتما نماز بخوانید. تظاهر به نماز خواندن بکنید»(2).
حاصل سخن اینکه در فرایند تشکیل انجمن‏های اسلامی دانشگاهها، بعنوان یک ضرورت خودجوش مذهبی، زمینه‏های لازم برای تعامل آنها با نهادها و عناصر مذهبی خارج از دانشگاه فراهم گردید. مدتی بعد این تکاپوهای مذهبی از سنخ روشنفکری در تلاقی با نهضت روحانیت، از نگرش دو سویه و تعالی بخش به هم مواجه شد. این رویکرد بحدی از استقبال روحانیت و بخصوص مرجعیت برخوردار گشت که امام بی‏درنگ در آستانه‏ی پیروزی انقلاب اسلامی، تشکیل نخستین دولت را به این طیف از جریان فکری واگذار کرد.
______________________________
1. آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، شماره بازیابی پرونده، 667، صص 48-49.
2. صحیفه امام، ج 1، ص 267.
دانشگاه اسلامی » شماره 28 (صفحه 180)