ترور دو مستشار امريكايي درتهران

تاكتيك اين ترور مشابه شيوه‌اي بود كه در ترور «سرتيپ‌ زندي‌پور» نيز به كار رفت و طبق تحليل امريكاييان مختص مجاهدين خلق و از مؤثرترين شيوه‌ها بود. همزمان با كوبيده شدن سپر يك وانت بار به اتومبيل مورد نظر از عقب، بلافاصله اتومبيل ديگري راه را از جلو سد مي‌كرد. ضربه نخستين، سرنشينان و راننده اتومبيل را هدف را دچار شوك و غافلگيري آني مي‌كرد و بي‌آنكه فرصت تفكر و واكنش داشته باشند، اتومبيل ديگر راه را مي‌بست. در اين عمليات، سه نفر از عوامل ترور پياده شدند؛ به راننده ايراني مستشاران دستور دادند كه در كف اتومبيل بخوابد؛ و سپس دو مستشار را به گلوله بستند. عوامل عمليات فوق عبارت بودند از:
وحيد افراخته، مسئول عمليات و تسليم كننده راننده مستشاران؛
سيد محسن سيد‌خاموشي،‌راننده وانت و عامل ترور (شليك) از سمت راست اتومبيل؛
محمد‌ طاهر رحيمي، عامل ترور (شليك) از سمت چپ اتومبيل؛
محسن بطحايي، مسئول راه‌بندان؛
منيژه اشرف زاده كرماني، علامت دهنده عمليات و مسئول مراقبت از صحنه.[1]
در ارتباط با اين ترور، سازمان طي «اطلاعيه سياسي ـ نظامي شماره 22» اعلام كرد:
.در ساعت 40/6 دقيقه بامداد روز چهارشنبه 31/2/54 همزمان با بازگشت شاه جنايتكار از مسافرت توطئه‌آميزش به امريكا، حكم اعدام انقلابي دوتن از مستشاران تجاوزكار امريكايي در ايران، «سرهنگ شفر» و «سرهنگ ترنر»، توسط يك واحد از رزمندگان سازمان اجرا گرديد.
ناگفته نماند كه اندكي پس از اجراي موفق اين عمليات، زن ناشناسي به عنوان «سخنگوي سازمان مجاهدين خلق ايران» به دفتر خبرگزاري «آسوشيتدپرس» در تهران،‌تلفن و اعلام كرد كه «اعدام دو نفر مستشار مزبور، جوابي است به قتل 9 نفر از زندانيان سياسي توسط نيروهاي پليس در ماه قبل.» [2]
اين عمليات كه انعكاس وسيعي در داخل و خارج از ايران داشت موجب افزايش تحرك و فعاليت فوق‌العاده ساواك و ساير نيروهاي امنيتي و پليس رژيم شاه گرديد تا از تكرار اين گونه اقدامات و تهديد امنيت مقامات و اتباع امريكايي مقيم ايران، جلوگيري شود.
نكته مهم و بي‌سابقه در اين عمليات، دست‌يابي سازمان به كيف‌هاي دستي دو مستشار مزبور كه اسناد و مدارك بسيار با ارزشي در آنها قرار داشت. بعدها وحيد افراخته پس از دستگيري در بازجويي اعتراف كرد كه اسناد و مدارك مزبور براي تحويل به دولت شوروي و جلب پشتيباني آن دولت، به خارج از كشور ارسال گرديد. ذيلاً بولتن كميته مشترك در اين باره كه به اطلاع شاه رسيد به همراه پي‌نوشت نصيري رييس ساواك، درج مي‌شود:[3]
پيرو گزارشات قبلي [4] در زمينه اعترافات وحيد افراخته (فرمانده تيم سياسي ـ نظامي گروه به اصطلاح مجاهدين خلق كه در كليه برنامه‌هاي ترور گروه مذكور شركت داشته است) به استحضار مي‌رساند، متهم موصوف در ادامه بازجويي‌هاي معموله اعتراف نموده كه پس از ترور دو نفر سرهنگ امريكايي، كيف دستي‌هاي آن‌ها را برداشته و به جاي آن كيف ديگري كه محتواي مواد منفجره بود در اتومبيل گذاشته است تا پس از رسيدن مأمورين در محل حادثه و بازكردن آن، كيف مذكور منفجر و تلفات ديگري به مأمورين وارد آيد.
وي افزوده پس از بررسي و ترجمه اوراق و نوشتجات داخل كيف‌هاي دو سرهنگ موصوف (اين مدارك به وسيله حسن حسنان ترجمه شده است) [5] اعضاي گروه متوجه مي‌شوند كه اطلاعات ذيقيمتي در مورد تأسيسات مستشاري «آرميش مگ» در ايران، نحوه خريد هواپيماهاي فانتوم از امريكا، نحوه پرداخت پول و سر رسيد آنها، پايگاه‌هايي كه هواپيماهاي فانتوم در آن مستقر مي‌باشند، تعداد هواپيماهاي تحويلي به ايران در هر نوبت، توضيحاتي راجع به پايگاه‌هاي نظامي مستشاران در ايران، مطالبي درباره مشخصات باند فرودگاه‌ها و قابليت استفاده از آن‌ها، اطلاعاتي در مورد خطوط ارتباطي تله كمونيكاسيون و محل پايگاه‌هاي جاسوسي، تعدادي نقشه با علايم رمز روي آن مشخص شده، مشخصات تعدادي از مقامات ايراني كه با امريكايي‌ها در تماس هستند، گزارش‌هايي كه در مورد مسافرت معاون «شلزينگر» به تهران و شهرستان‌ها، قبوض خريد اسلحه از امريكا، كروكي منزل يكي از مستشاران نظامي امريكا در تهران و تعدادي عكس‌‌هاي خانوادگي و مدارك شخصي در كيف‌هاي مورد بحث وجود دارد كه پس از تفكيك،‌ مدارك شخصي سرهنگان موصوف به وسيله دونفر از اعضاي گروه با اضافه نمودن چند جزوه و نشريه گروه به اصطلاح مجاهدين به پشت بام ساختمان خبرگزاري فرانسه در تهران انداخته شد و مراتب نيز تلفني به كارمندان خبرگزاري مذكور اعلام گرديد تا آن‌ها را به خانواده افسران نامبرده تحويل نمايند (مدارك مكشوفه در پشت بام خبرگزاري فرانسه در تهران به وسيله مأمورين ساواك جمع‌آوري و به موقع با كسب اجازه به مقامات امريكايي تحويل شده است.)
وحيد افراخته اضافه نموده، چون گروه به اصطلاح مجاهدين خلق، قدرت استفاده از اطلاعات به دست آمده را نداشته لذا اعضاي كادر رهبري گروه تصميم گرفته‌اند كه اين اطلاعات را از طريق اعضاي گروه در خارج از كشوردر اختيار سفراي كشور اتحاد جماهير شوروي سوسياليستي در كشورهاي فرانسه يا انگلستان قرار داده و در قبال آن تقاضا نمايند تا از كمك‌‌هاي شوروي در مورد دريافت سلاح، مهمات، فرستنده راديويي به منظور اجراي تبليغات و همچنين تبادل و همكاري اطلاعاتي با يكديگر، ادامه تماس و عدم تبليغ بر عليه يكديگر و ساير كمك‌هاي احتمالي برخوردار شوند.
متهم موصوف افزوده كه به احتمال قوي مدارك مورد بحث مي‌بايستي جهت انجام اقدامات بعدي توسط بهرام آرام (يكي از اعضاء كادر رهبري و متواري گروه) براي عليرضا سپاسي آشتياني (از اعضاي فعال و متواري گروه) كه با نام مستعار «انساني» در خارج از كشور فعاليت دارد ارسال شده باشد و وي از ساير تصميمات و اقدامات بعدي اعضاي گروه، در اين زمينه اطلاعي ندارد.
نصيري در حاشيه صفحه دوم بولتن نوشته است:
پيش از اين اوامر مبارك شاهانه شرف صدور يافت كه براي ارتش فرستاده شود و از مستشاري سؤال شود كه چرا اين مدارك به اين ترتيب از بايگاني خارج مي‌شود كه مورد دستبرد قرار گرفته و در نتيجه در اختيار دولت شوروي قرار گيرد.
ضمناً نصيري دو پاراگراف آخر بولتن رابا خط كشي جدا نموده كه در نامه براي ارتش به جاي آن چنين نوشته است:
(و اين مدارك به خارج از كشور ارسال كه در پاريس يا لندن در اختيار سفير شوروي گذرده شود.)
در انتهاي سند نيز نصيري دستوراتي به شرح ذيل براي تكميل گزارش داده است:
1 ../../../default.htm اطلاعات بيشتر در مورد اين مدارك.
2 ../../../default.htm نقشه ايران بوده يا نقشه ديگري بوده.
3/ اطلاعات دقيق‌تر از برگ سند.

پی نوشت‌ها:
1ـ پرونده افراخته؛ ذيل ترور مستشارها. روزنامه كيهان، 31/2/54 و 19/5/54 نيز خلاصه پرونده‌‌ها ... ذيل همين اسامي.
2ـ نشريه پيام مجاهد، ش 30، ارديبهشت 1354، ص 1.
3ـ بولتن ويژه به شماره 2838 ../../../default.htm ك به تاريخ 3/6/1354 مربوط به كميته مشترك ضد خرابكاري. با عنوان «درباره اعترافات وحيد افراخته در زمينه تبادل اطلاعات با سفارت خانه‌‌هاي شوروي در خارج از كشور».
4 و 5 ـ جمله ابتداي گزارش و اين پرانتز توسط نصيري با خط كشي جدا شده كه در نامه به ارتش درج نشود.