آيه الله العظمى اراكى - يك قرن وارستگى

تحصيل
وى پس از يادگيرى خواندن و نوشتن ، در نوجوانى وارد حوزه علميه اراك شد و در درس استاد سيد جعفر شيثى حضور يافت و مقدمات علوم اسلامى را از او فراگرفت . دروس سطح حوزه را نزد آية الله العظمى سيد محمد تقى خوانسارى به خوبى پشت سرگذارند. آية الله اراكى همزمان با تحصيل دوره سطح ، در درس شرح منظومه آية الله شيخ محمد باقر اراكى معروف به سلطان آبادى شركت كرد و از دانش آن حكيم فرزانه خوشه ها چيد.
ايشان سالها در درس آية الله العظمى آقا نورالدين اراكى و آية الله العظمى شيخ عبدالكريم حائرى يزدى شركت كرد و از دانش و تقواى آن دو مراجع بزرگ تقليد شيعيان ، بهره ها برد. آية الله حائرى علاقه زيادى به او داشت . نبوغ فكرى آية الله اراكى مورد توجه استاد قرار گرفت . آية لله اراكى به سفارش استاد معمم شد. با يكى از بستگان ازدواج نمود.
آشنايى با امام
آية الله اراكى پس از سالها تحصيل در حوزه علميه اراك ، به دنبال هجرت آية الله العظمى حائرى يزدى به قم ، وارد حوزه علميه قم شد و در درس ‍ ايشان شركت كرد. آية الله اراكى در اين سالها با امام خمينى آشنا شد. وى علاقه خاصى به امام خمينى داشت وهماره از فعاليتهاى سياسى ايشان عليه رژيم پهلوى پشتيبانى مى نمود.
به دنبال اعلاميه كوبنده امام خمينى در سال 1314، عليه لايحه كاپيتولاسيون و قوانين غير اسلامى مصوب مجلس شوراى ملى ، آية الله اراكى نيز به پشتيبانى ايشان اعلاميه اى صادر كرد و خواستار لغو مصوبات مخالف اسلام شدند.
پس از دستگيرى و تبعيد امام خمينى ، در سال 1342، آية الله اراكى هماره از ايشان حمايت مى كرد. عكاسى هما، عكسى از امام در خيابان ارم زده بود. حضرت آقا (آية الله اراكى ) كه از فيضيه بر مى گشتند، وقتى نگاهشان به آن عكس افتاد بود فرموده بودند: قسم مى خورم كه صاحب اين عكس اگر در كربلا مى بود، در ركاب امام حسين عليه السلام به شهادت مى رسيد.
وقتى به منزل مى آمدند و ما اطلاعيه ها را برايشان مى خوانديم ، بسيار گريه مى كردند و اشك شوق و نشاط از شنيدن اين اطلاعيه ها، مى ريختند...
آية الله اراكى در پى دستگيرى و تبعيد امام به نجف ، همان سال به عراق و نجف رفت و در مدت اقامت تماما ميهمان حضرت امام بود اين در حالى بود كه آقا از سوى رژيم تحت فشار قرار گرفته بود و از سوى ديگر جواب ميهمانى افراد ديگر را رد كرده بود ايشان با افتخار ميهمانى امام را پذيرفت و بدون ترس و اضطراب چند روزى را در آنجا اقامت كرد.
اولين ملاقات امام با ايشان در كربلا بود، در ابتدا كه وارد حرم حضرت ابوالفضل عليه السلام شد حضرت امام در حال خروج از حرم بود حدود پانزده سال بود كه همديگر را نديده بودند. آن دو يكديگر را آغوش گرفتند و آقاى اراكى شروع به گريه كرد و سپس اين جمله را فرمود: با آل على هر كه در افتاد ورافتاد. بعد دوباره شروع به گريه كرد... حجة الاسلام شهاب الدين اشراقى ، داماد امام مى گويد: امام به من گفتند: بغض گلويم را گرفته بود و نتوانستم پيش آقاى اراكى بايستم ...
آية الله اراكى درباره آشنايى خود با امام خمينى مى فرمايد:
((حضرت آقاى خمينى يك مدتى را در اراك بوده اند و در حوزه آنجا تحصيل مى كردند و حتى منبر مى رفته اند، من در آن مدت با ايشان آشنايى نداشتم ، اما آن وقتى كه در قم بوديم خوب آشنا شديم و يكى از هم صحبتهاى بنده بودند. گاهى اتفاق مى افتاد از منزل تا ميدان كهنه قم نزديك شاهزاده حمزه اين راه را به همراه هم طى مى كرديم و ضمن صحبتها و مباحثه ها برمى گشتيم و اين مساءله بسيار اتفاق افتاد، با هم خيلى ماءنوس ‍ بوديم .
آن اوايل كه وارد قم شدم ايشان به من اظهار كرد شما يك درس تفسير صافى براى من بگوييد تفسير صافى با اصول و فقه و اصطلاحات آن مناسبتى ندارد و لذا چون من با آن اصطلاحات ماءنوس نبودم چند شب تدريس كردم اما ديگر نرفتم ، ايشان هم اصرارى نكردند...
ايشان مرد بسيار جليلى است و شناختم او را به جلالت ؛ بسيار مرد پاكى است ، پاك ، پاكى نفس دارد، پاكى ذاتى و درونى دارد و اين بر همه خلق معلوم شده است .
ما در مدت پنجاه سال كه با اين شخص بزرگ آشنايى پيدا كرده ايم ، خبر تقوا و ديانت و سخاوت و شجاعت و شهامت و بزرگى نفس و بزرگى قلب و كثرت ديانت و جديت در علوم نقلى و عقلى و مقامات عالى و... در او نيافتيم . اين مرد قد مردانگى علم كرد و در مقابل كفر ايستادگى كرد و دست غيبى هم با او همراهى كرد، به طورى كه محيرالعقول بود و هيچ خانه اى و هيچ زاويه اى از زواياى اين مملكت باقى نماند مگر كه گفته شد. مرگ بر شاه او جان در كف دست گذاشته است و در مقابل تبليغ قرآن و دين حنيف اسلام جانبازى مى كند. جان در كف گذاشته و حاضر براى شهادت شده است . خداوند يك قوه غريبى در اين مرد خلق فرموده كه به هيچ احدى نداده . همچنين جراتى ، چنين شجاعتى و ديدى به او داده است كه به احدى نداده ، او مانند جدش على بن ابى طالب است . يك چنين كسى كمياب است . كم نظير است و نظير ندارد.))
تدريس و تاءليف
آية الله اراكى در طول بيش از 35 سال تدريس در حوزه علميه قم ، پيچيده ترين مباحث علمى را با گفتارى شيوا و بيانى رسا مطرح مى كرد. از ويژگيهاى درس ايشان پرهيز از تكرار و زياده گويى بود. كلام را گزيده و پرمعنى اداء مى كرد. اعتمادشان بر اين بود كه طالب علم بايد قبل از حضور در درس ، مطالعه نمايد.
آية الله اراكى پس از وفات آية الله سيد محمد تقى خوانسارى (متوفاى 1371) به درخواست شمارى از شاگردان او، به تدريس خارج فقه و اصول پرداخت . بسيار از استادان برجسته حوزه علميه قم و مسؤ ولان نظام جمهورى اسلامى سالها از محضر ايشان كسب فيض نمودند.
مرجع بزرگ تقليد شيعيان در طول عمر پربركت خويش ، كتابهايى نيز در علم فقه و اصول نوشت . آثارش عبارتند از:
1. تقريرات درس آية الله شيخ محمد سلطان العلما
2. تقريرات درس فقه آية الله شيخ عبدالكريم حائرى يزدى
3. تقريرات درس اصول فقه آية الله شيخ عبدالكريم حائرى يزدى
4. حاشيه بر ((دررالاصول )) نوشته آية الله شيخ عبدالكريم حائرى يزدى
5. تقريرات درس فقه آية الله سيد محمد تقى خوانسارى
6. حاشيه بر ((عروة الوثقى ))
7. شرح ((عروة الوثقى ))
8. توضيح المسائل
9. مناسك حج
10. رساله استفتائات
11. مقدمه بر كتاب ((القرآن و العقل )) نوشته آية الله سيد نور الدين اراكى
12. النكاح و الطلاق
بر پايى نماز جمعه
آية الله اراكى پيش از انقلاب ، نماز جمعه را در قم اقامه مى كرد. ((ايشان همانند يك جلسه درس ، براى نماز جمعه و خطبه هاى آن مطالعه مى كردند... رفته رفته نماز جمعه رونق بيشترى گرفت و با جمعيت بيشترى برگزار گرديد و امامت ايشان بر نماز جمعه تا بعد از انقلاب كه حضرت امام به قم آمدند، ادامه داشت . حضرت امام در مدتى كه در قم بود روزى به منزل ايشان آمد. آية الله اراكى به امام خمينى فرمود شما الان دستتان باز است و مقتدر هستيد، چون در زمان حكومت اسلامى قرار داريد شما بايد اقامه نماز جمعه كنيد. ولى امام به ايشان فرمود شما نماز جمعه را بايد اقامه كنيد. لذا مدتى نماز را با شكوه تمام اقامه كردند.))
تجليل از پيشگامان نهضت
آية الله اراكى به عالمان مجاهد عشق مى ورزيد و احترام فوق العاده براى آنان قائل بود و تجليلشان از حضرت آية الله سيد نورالدين اراكى و آية الله سيد محمد تقى خوانسارى بر همين اساس بود. ايشان بارها به همراهى آية الله خوانسارى ، پيشنهاد قيام و مبارزه عليه طاغوت را با آية الله العظمى بروجردى در ميان گذاشته بودند و نيز در ماجراى فدائيان اسلام به رهبرى شهيد نواب صفوى ، چون مرحوم آية الله خوانسارى از آنان حمايت مى كرد، ايشان هم نظر مساعد داشت .
آية الله اراكى از آغاز نهضت امام خمينى در سال 1341، هماره به پشتيبانى از ايشان برآمدند، براينكه بيش از ده سال از امام خمينى بزرگتر بودند. پس ‍ از پيروزى انقلاب اسلامى ، از دولت و نظام جمهورى اسلامى حمايت كردند و ايشان در تاءييد انقلاب اسلامى فرمودند:
جماعت دنيا كه رئيس آنها آمريكا و شوروى است و سايرين كه دست بسته آنان هستند، همگى در يك طرف هستند و آقاى خمينى تنها... آقاى خمينى شخص نيك نفسى است . جاى شك ندارد و هيچ غرضى در او جز ترويج دين نيست .. اين دو نفر، پدر و پسر (رضا شاه و محمد رضا شاه ) چه كارها كه كردند، مى خواستند اصل دين اسلام را به كلى از ريشه بكنند، مثل يزيد كه مى خواست به كلى ريشه دين را از بين ببرد. اگر نهضت حضرت سيد الشهداء عليه السلام نبود، الان من و شما كافر بوديم . اشهد ان لااله الله بين ما بنود...))
آية الله اراكى در طول هشت سال دفاع مقدس ، از رزمندگان اسلام پشتيبانى نمود. ايشان درباره جنگ تحميلى فرمودند:
نظريه من هم مثل آقاى خمينى است . آقاى خمينى و همه علما نظرشان اين است كه هرگاه اسلام در خطر باشد، بايد تمام مسلمانان در مقام دفاع ، برآيند، هر كس كه مى تواند... جنگ همان دفاع است و پاسداران هم همان جنگ جويان هستند كه از حقيقت اسلام حمايت مى كنند و...
ان تنصروالله ينصر كم و يثبت اقدامكم و پاسدارها جزو همين آيه هستند.))
آية الله اراكى پس از رحلت امام خمينى و انتخاب حضرت آية الله خامنه اى به رهبرى انقلاب با ارسال پيامى ، از انتخاب ايشان به رهبرى انقلاب اظهار خوشحالى نمودند. پس از رحلت امام خمينى استكبار جهانى به اميد مخالفت و يا بى اعتنايى مراجع تقليد شيعه نسبت به انتخاب آية الله خامنه اى به رهبر انقلاب ، به وسيله راديو، تلويزيون و مطبوعات به تضعيف رهبرى نظام برخاستند. اما حمايت مراجع تقليد شيعه ، بويژه آية الله العظمى اراكى كه حدود چهل سال از آية الله خامنه اى بزرگتر بودند، اميد دشمنان انقلاب اسلامى را به ياءس مبدل ساخت . ايشان در بخشى از پيام خود چنين مرقوم داشت .
((انتخاب شايسته جنابعالى به مقام رهبرى جمهورى اسلامى ايران مايه دلگرمى و اميدوارى ملت قهرمان ايران است ، شكى نيست كه در موقعيت حساس كنونى حفظ نظام جمهورى اسلامى كه از اهم واجبات شرعى است ، متوقف به اين امر مهم مى باشد. اينك اينجانب با ابتهال و تضرع به درگاه ربوبى و با استغاثه به ناحيه مقدسه حضرت ولى عصر - عجل الله تعالى فرجه الشريف - دوام تاءييدات و توفيقات آن جناب را در انجام اين مسؤ وليت بسيار سنگين خواستارم .))
سياست الهى
آية الله اراكى به عبادت خيلى اهميت مى داد. قبل از اذان صبح بيدار مى شد، هر روز يك جزء قرآن مى خواند در ماه رمضان روزانه سه جزء قرآن مى خواند. در نافله هاى شبهاى جمعه ، در قنوت ؛ دعاى كميل مى خواند.
وقتى به ايشان پيشنهاد كردند كه نماز جماعت را به خاطر افراد كهنسال و مريض ، زياد طول ندهيد. فرمودند: از من پيرتر و ضعيف تر، در نماز كسى هست ؟!
استاد محمود شاهرخى ، از شاعران شهير انقلاب درباره ديدارش با آية الله اراكى مى گويد:
((در خلال شبهاى شعر فيضيه به محضر حضرت آية الله العظمى اراكى دامت بركاته ، مشرف شديم چه ديدارى ! سخت بهجت خيز و عبرت انگيز! ديدار مردم بزرگ كه آثار گذشت زمان بر سيماى مباركش پديدار بود و انوار معرفت از پيشانى روشنش ساطع . او مظهر و جلاى روحانيت سخت كوش ‍ شيعه مى باشد. در اتاقى محقر و ساده تر از ساده ، آن بزرگ را ديدار كرديم كه با ضعف مفرط مزاج ، لباس رسمى پوشيده و بر روى چهار پايه اى استقرار يافته بود.
پس از به جاى آوردن معارفه ، آن بزرگ سخنانى مبسوط و ممتع و مواعظى رسا و بليغ ايراد كرد كه همگان را سخت متاءثر ساخت ، كه از غايت شور و تاءثير بيانات ايشان اكثر حاضران اشك از ديدگان جارى ساختند. مكرر به ابياتى از عارفان صاحبدل ، از جمله شيخ شيراز و شيخ شبسترى و شيخ بهايى استشهاد و استناد مى فرمود و خود مى گريست ...))
رحلت
سرانجام روح ملكوتى آية الله العظمى اراكى در 23/7/1373 به ملكوت پيوست . مرجع تقليد شيعيان پس از يك قرن (تولد 1273 فوت 1373) تلاش براى هدايت مردم ، دارفانى را وداع گفت و به جمع مراجع تقليد در بهشت پيوست . دولت جمهورى اسلامى يك روز تعطيل و يك هفته را عزاى عمومى اعلام نمود. پيكر پاك آن مرجع والامقام در تهران ، از بيمارستان شهيد رجايى تا ميدان راه آهن بر دوش انبوه مردم تشييع شد. آية الله خامنه اى ، رهبر معظم انقلاب و مسؤ ولان نظام در اين تشييع باشكوه حضور داشتند. سرانجام پيكرش با تشييع با شكوه مردم قم در حرم حضرت معصومه عليه السلام به خاك سپرده شد. رضوان و رحمت خدا بر او باد.