آية الله العظمى گلپايگانى - فروغ فقاهت

پدرش آقا سيد محمد باقر امام ، عالمى معروف به زهد و تقوا، و پاى بند به آداب و مستحبات دينى و كوشا در امر به معروف و نهى از منكر بود كه هم اينك مرقدش مورد احترام و زيارت مردم است . محمدرضا در سه سالگى مادر و در نه سالگى پدرش را از دست داد و دوران كودكى را با مشكلات و سختيهاى فراوان و از دست دادن پدر سپرى كرد و تحصيلات ابتدائى را در مكتب خانه گذراند.
تحصيلات
نوجوانى بيش نبود كه شوق تحصيل علوم اسلامى او را مشتاق آية الله محمد تقى گوگدى (م 1353 ق ) گردانيد و نزد ايشان ادبيات عرب را فراگرفت . سپس نزد آية الله سيد محمد حسن خوانسارى (م 1337ق ) - برادر مهتر آية الله العظمى سيد احمد خوانسارى - زانوى ادب به زمين زد و ادبيات و بخشى از سطوح را نزد وى آموخت .
نوزده ساله بود كه به سوى اراك شتافت و در مدرسه آقا سيد ضياءالدين به تكميل سطوح عاليه پرداخت و در 1337 ق . شايستگى حضور در درس ‍ خارج فقه و اصول حضرت آية الله العظمى حاج شيخ عبدالكريم حائرى يزدى (م 1335 ق ) را پيدا كرد و تا سال 1340 ق . در آن شهر از آن مرجع بزرگ بهره برد. در بيست و چهار سالگى درپى مهاجرت استادش آية الله حائرى به قم و تاءسيس حوزه علميه در اين شهر مقدس ، به قم آمده و در مدرسه فيضيه سكونت گزيد و درسها را با آية الله سيد احمد خوانسارى به مباحثه نشست . استاد با مشاهده استعداد و فهم شاگرد سخت كوش خود بدو بسيار علاقه مند شد او را در شماره اصحاب خاص و هياءت استفتا قرار داد و ((تصحيح كتاب الصلاة )) خود را به او و آية الله اراكى واگذر نمود. ايشان نيز تا پايان عمر استاد (1355 ق .) ملازم درس ايشان بود.
ايشان در سال 1341 ق . در قم به مدت هشت ماه از محضر آيات عظام ميرزاى نائينى و آقا سيد ابوالحسن اصفهانى استفاده برد. از ديگر اساتيد او مى توان از آيات عظام حاج شيخ محمد رضا مسجد شاهى اصفهانى ، حاج شيخ ابوالقاسم كبير، آية الله بروجردى ، آقا ضياء عراقى و شيخ محمد حسين غروى اصفهانى نام برد.
وى از آية الله حائرى اجازه اجتهاد و از مرحوم حاج شيخ عباس محدث قمى و آقا شيخ محمدرضا اصفهانى اجازه نقل روايت اخذ كرده است .
تدريس
از آغاز ورود به قم در سال 1340 ق . به تدريس كتابهاى رسائل ، مكاسب و كفايه اشتغال ورزيد و پس از وفات استادش آية الله حائرى تدريس خارج فقه و اصول را شروع نمود ايشان در طول بيش از هفتاد سال تعليم دانش ‍ اهل بيت ، صدها تن از ستارگان درخشان آسمان علم را به جامعه اسلامى تحويل داده است .
شاگردان
برخى از زبده ترين شاگردان ايشان عبارتند از: حضرت آيات و حجج اسلام ، مرتضى حائرى يزدى ، عبدالرحيم ربانى شيرازى ، مرتضى مطهرى ، محمدعلى قاضى طباطبائى ، سيد اسدالله مدنى ، محمد مفتح ، سد محمد حسينى بهشتى ، حسينعلى منتظرى ، على مشكينى ، ناصر مكارم شيرازى ، سيد محمدعلى علوى گرگانى ، على احمدى ميانجى ، جعفر سبحانى لطف الله صافى گلپايگانى ، حسن حسن زاده آملى ، محمد مؤ من ، رضا استادى ، سيد محسن خزارى ، على كريمى جهرمى ، احمد صابرى همدانى ، حسين شب زنده دار، على افتخار گلپايگانى ، سيد مهدى يثربى كاشانى ، مجدالدين محلاتى ، احمد جنتى ، مرتضى مقتدائى - على پناه اشتهاردى ، محسن حرم پناهى ، جلال طاهر شمس گلپايگانى ، محمد واعظ زاده خراسانى ، سيد محمد باقر ابطحى ، احمد آذرى قمى ، محمد تقى ستوده ، غلامرضا صلواتى ، على نيرى همدانى و على ثابتى همدانى .
تقريرات و تاءليفات
درسهاى آن فقيه اهل بيت را عده بسيارى به رشته تحرير درآورده اند آنهائى كه به چاپ رسيده است عبارتند از:
1. كتاب الحج ، سه جلد تاكنون
2. الهداية الى من له الولاية ، درباره ولايت فقيه
3. نخبة الاشارات فى احكام الخيارات . (هرسه از آقاى احمد صابرى همدانى )
4. كتاب القضاء در دو جلد
5. كتاب الشهادات
6. بلغة الطالب فى التعليق على بيع المكاسب ،
هر سه نوشته آقاى سيد على حسينى ميلانى
7. الدر المنضود فى الحكام الحدود.
8. نتايج الافكار فى نجاسة الكفار، هر دو از آقاى على كريمى جهرمى
9. كتاب الطهارة
10. كتاب القضاء. هر دو از آقاى هادى مقدس نجفى .
ايشان در كنار اشتغالات گوناگون از تاءليف و تصنيف نيز فروگذار نكرده است . آثار قلمى آن مرجع وارسته عبارتند از:
1. حاشيه بر عروة الوثقى
2. حاشيه بر وسيلة النجاة
3. رساله صلاة الجمعة
4. رساله فى المحرمات بالنسب
5. مسائل الحج
6. افاضة العوائد، تعليقه بر دررالاصول مرحوم حائرى
7. رساله در عدم تحريف قرآن
8. كتاب الطهارة
9. كتاب الحج
10. كتاب الحدود
11. صلاة الجمعة
12. حواشى بر ملحقات عروة الوثقى
مجموعه فتاوى
آية الله العظمى گلپايگانى در طول سى و دو سال مرجعيت يكى از اركان فقاهت بودند و روزانه استفتائات گوناگون از سراسر جهان به محضر ايشان فرستاده مى شد و از همين رهگذر در تمام ابواب فقه فتوا داده اند و هم اينك مجموعه هاى بسيارى از فتاواى او در دسترس است كه عبارتند از:
1. منتخب الاحكام (با ترجمه انگليسى )
2. مختصر الاحكام (با ترجمه عربى و اردو)
3. توضيح المسائل (اين كتاب بيش از هشتاد بار به چاپ رسيده و به زبانهاى اردو، چينى ، تركى آذرى و تركى لاتين ترجمه شده است ).
4. مجمع المسائل ، 3 جلد و در برگيرنده تمام ابواب فقه از طهارت تا ديات است .
5. مناسك حج (با ترجمه عربى ، اردو، روسى و انگليسى )
6. احكامى از حج .
7. سؤ ال و جواب درباره مسائل حج .
8. آداب و احكام حج .
9. دليل الحاج .
10. احكام عمره .
11. هداية العباد (به عربى و دربرگيرنده حاشيه ايشان بر عروة الوثقى ، وسيلة النجاة ، توضيح المسائل و برخى از استفتائات در دو جلد.
12. رساله امر به معروف و نهى از منكر و مسائل اجتماعى اسلام .
13. مسائل نماز خوف و مطارده و احكام جبهه .
مبارزه سياسى
آية الله العظمى گلپايگانى از بدو حركت شجاعانه روحانيت به رهبرى امام راحل ، به مبارزات پيگير و بى امان خويش با ديو استبداد پرداخت و نخستين اعلاميه اعتراض به لايحه ننگين ((انجمنهاى ايالتى و ولايتى )) در مهرماه 1341 ش . از سوى ايشان صادر شد و به دنبال آن بود كه پيامها و بيانيه هاى ايشان تا سقوط رژيم پهلوى ادامه يافت (بسيارى از آنها در جلد اول كتاب ((اسناد انقلاب اسلامى )) گرد آمده است .)
برخى از اقدامات آن جناب در برابر رژيم منحوس شاه عبارتند از: سرباز زدن از ملاقات با شاه و نخست وزيران و فرستادگان دربار، تحريم برنامه اوقات و اعلاميه عليه معاملات و همكارى با سازمان اوقاف ، قطع شهريه كسانى كه با اوقاف همكارى مى نمودند و تحريم امامت جماعت و گوش ‍ دادن به سخنرانى آنان ، حرام شمردن خريد و فروش و مصرف و توزيع گوشتهاى وارداتى از خارج و قبول نكردن و جوهات فروشندگان آنان (هر چند مى شد تحت عنوان مال مخلوط به حرام خمس آن را پذيرفت )، اعتراض شديد و پيام كوبنده عليه تغيير تاريخ هجرى به تاريخ منحوس ‍ شاهنشاهى ، مخالفت صريح با حزب رستاخيز و تحريم شركت مسلمانان در آن ، مخالفت صريح با طرح امتحان دولت از طلاب و انكار صلاحيت آنان براى اين امر كه باعث عقب نشينى ولت وقت و مصون ماندن حوزه از اين طرح ننگين شد. اعتراض شديد عليه گسترش بى بند و بارى و فساد و فحشا و رواج منكرات و فرستادن نامه سر گشاده به شاه و تذكر عواقب وخيم آن ، اعتراض و مخالفت بسيار شديد عليه سينما در شهر قم و تعطيل نمودن درس و نماز جماعت خويش به مدت يك هفته ، مخالفت و اعتراض ‍ عليه تاجگذارى شاه و انتخاب وليعهد، پيام در جهت تجليل از مقام شهيد سعيدى و اعلام مجلس ختم براى ايشان در مسجد امام ، تجليل از مقام مرحوم حاج آقا مصطفى خمينى و تشكيل دو مجلس ختم در مسجد اعظم و شكستن سد رعب و ممنوعيت بر پايى مجالس بزرگداشت و مطرح شدن نام حضرت امام در آن مراسم ، پى جويى حال تبعيد شدگان و سركشى به خانواده هاى آنان ، حمايت از مقام و موقعيت حضرت امام خمينى و بويژه در برابر اهانت روزنامه اطلاعات به امام راحل و تاءكيد بر مقاومت روحانيت و پيگيرى اعتراضها و راهپيماييها و صدور اعلاميه هاى روشنگرانه و كوبنده در لحظات حساس (به گونه اى كه امام بديشان فرموده بودند: اعلاميه هايى كه حضرت عالى به تنهايى صادر مى كنيد، نقش بسزايى در پيشبرد مبارزات ملت مسلمان دارد) و دلجويى و تاءييد علماى مبارزه شهرستانها.
اين اقدامات باعث شد كه مزدوران رژيم براى لطمه زدن به ساحت ايشان از هيچ كارى فرو گذار نكنند و دوبار (سوم فروردين 1342 در مدرسه فيضيه و 19 ارديبهشت 1357 ش ) به سوى ايشان حمله كرده ، قصد ضرب و جرح آن مرجع بزرگوار داشتند كه لطف خدا و جانفشانيهاى اطرافيان باعث حفظ ايشان شد.
تقويت نظام جمهورى اسلامى
پس از پيروزى انقلاب نيز هماره در جهت تاءييد كامل مواضع حضرت امام و تقويت موقعيت ايشان به عنوان رهبر نظام و فرا خواندن مردم آيه پيروى كامل از حضرت اما، توصيه به افراد صالح براى شركت در مناصب دولتى ،طرح مباحث مورد نياز حكومت اسلامى در درس خارج فقه (قضا، حدود و شهادات )، شركت در مراسم انتخابات و صدور پيامهاى گوناگون مبنى بر شركت مردم در انتخابات ، تقويت دولت اسلامى و حرام شمردن مخالفت با دستورها و مقررات دولت و نهى از فروش اجناس قاچاق ، حمايت مادى و معنوى از رزمندگان اسلام در طول جنگ تحميلى و ارسال هياءتهاى مختلف به جبهه هاى نبرد و اجازه مصرف ثلث در مصرف جبهه و بر عهده گرفتن ساختمان مراكز درمانى و بهداشتى استانهاى زلزله زده در زلزله خرداد 1369 و دهها اقدام ديگر فعال بودند.
ويژگيهاى اخلاقى
مرجع بزرگ شيعه در بردارنده فضايل اخلاقى و كمالات نفسانى بود. ويژگيهاى بارز ايشان عبارتند از: زهد و بى اعتنايى به جلوه هاى دنيا، تواضع ، بهره ورى از فرصتها، تجليل از مقام فقها و مراجع معاصر، تشويق عاملان و نويسندگان ، اهتمام بسيار به حفظ و قرائت قرآن (به طورى كه در هر شبانه روز با تمام گرفتاريها دو نوبت قرآن تلاوت مى فرمود)، عشق به ساحت مقدس ائمه اطهار (به گونه اى كه سالها - حتى پس از مرجعيت (به منبر تشريف برده ، اخبار آل محمد صلى الله عليه و آله را به گوش مردمان مى رساندند و روزهاى عاشورا را روضه مى خواندند و در عزاى امامان بشدت مى گريستند و به زيارت مرقد آنان مكرر مشرف مى شدند. تقيد بسيار به مستحبات و ترك مكروهات آن جناب زنده كننده مراسم اعتكاف در سراسر ايران و ترويج كننده عزادارى فاطميه دوم ياد مى شود. احترام بسيار به استاد (كه هميشه پيش از درس فاتحه اى براى استادش قرائت مى فرمود و به استادزاده خويش مرحوم آية الله حاج آقا مرتضى حائرى - با اينكه شاگردش بود - بسيار احترام مى نهاد).
مؤ سسات
مرجع بزرگ شيعه علاوه بر تدريس و تربيت عالمان دين ، تاءليف ، فتوا، رهبرى و روشنگرى جامعه شيعه به بنيان نهادن دهها مؤ سسه فرهنگى و دينى در گوشه و كنار جهان و آبادانى صدها مسجد و مدرسه در سراسر كشور دست يازيد كه برخى از آنها عبارتند از:
1. دارالقرآن الكريم : اولين موسسه قرآنى كشور است كه در سال 1352 پاگرفت و به كار چاپ و نشر قرآن مجيد، ترجمه دقيق قرآن ، بررسى اغلاط ترجمه هاى موجود و تصحيح آنها، تشكيل موزه قرآن ، تشكيل كتابخانه تخصصى قرآن ، چاپ و توزيع كتابهاى قرآن ، نشر مجله ((رسالة القرآن و پيام قرآن )) و تشكيل ((كنفرانس علوم و مفاهيم قرآن )) و چاپ مجموعه مقالات و سخنرانيهاى آن پرداخته است .
2. بيمارستان : كه با بخشهاى قلب ، جراحى ، زايمان ، اورژانس ، داخلى ، اطفال ، اعصاب و راديولوژى يكى از بزرگترين بيمارستانهاى كشور به شمار مى رود و تاكنون منشاء خدمات بسيار به روحانيون و مردم و رزمندگان اسلام در طول جنگ تحميلى بوده است .
3. كتابخانه : كه با داشتن حدود يكصد هزار جلد كتاب چاپى و دوازده هزار جلد كتاب خطى يكى از غنى ترين كتابخانه هاى كشور به شمار مى رود.
4. مجمع جهانى اسلامى در لندن
5. مركز معجم المسائل الفقهية
6. مسجد عظيم و با شكوه - در قم
بيمارستان زنان و زايشگاه حضرت ولى عصر (عج ) - در قم
8. مدرسه علميه در گلپايگان
9. مدرسه امام مهدى عليه السلام در قم
10. مدرسه علميه كه اينك در كنار مسجد اعظم و مدرسه فيضيه ، سه قطب عمده تدريس در حوزه علميه قم به حساب مى آيد و روزانه صدها طلبه در آنجا به تحصيل فقه و اصول مى پردازند.
11. دارالايتام
12. مؤ سسه خيريه حضرت ولى عصر (عج )
در گذشت
سرانجام آن عبدصالح خدا پس از عمرى سرشار از توفيق و پربار از خدمات دينى و علمى و پس از طى بيمارى كوتاه مدت ، در 96 سالگى در شامگاه روز پنجشنبه 18 آذر 1372 (24 جمادى الثانى 1414 ق ) نداى حق را لبيك گفت و فقدانش قلب تمام مسلمين جهان را در هم فشرد.
مردم در سوگ آن مرجع بزرگ از صميم قلب به سوگوارى پرداختند و از سوى دولت هفت روز عزاى عمومى و يك روز تعطيل اعلام گرديد و مجالس بزرگداشت مقام علمى ايشان در گوشه و كنار جهان و جاى جاى كشور اسلامى مان تا مدتها ادامه يافت . پيكر پاك آن مرجع بزرگ روز جمعه نخست در تهران با حضور صدها هزار نفر و با شركت رهبر معظم انقلاب تشييع شد و پس از پنج ساعت راهپيمايى به قم انتقال يافت و سپس در روز شنبه 20 آذر با حضور خيل عظيم و پر شكوه مردم قم تشييع و نماز به امامت حضرت آية الله آقاى حاج شيخ لطف الله صافى گلپايگانى - داماد آن مرحوم - بر ايشان خوانده شد و آنگاه در مسجد بالا سر مرقد مطهر حضرت معصومه عليه السلام ، در جوار تربت استادش به خاك سپرده شد.
رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آية الله خامنه اى در بخشى از پيام خويش چنين فرمودند:
اين شخصيت والاى كهنسال ، در ميان مراجع عظام تقليد، يكى از موفق ترين و سعادتمندترين ها بودند.
32 سال مرجع تقليد، حدود 70 سال مدرس حوزه علميه قم و حدود 85 سال سرگرم فراگرفتن و آموختن فقه آل محمد عليه السلام بودند.
((اولين مدرسه علوم دينى به سبك جديد را ايشان در قم تاءسيس نمودند. اولين مؤ سسه بزرگ قرآنى را ايشان در قم بنيان نهادند. اولين فهرست بزرگ فقهى و حديثى با استفاده از دانش و اختراعات جديد بشرى را ايشان پديد آوردند. صدها مدرسه و مسجد و مؤ سسه تبليغ دين در سراسر كشور و در كشورهاى ديگر بنياد كردند هزاران شاگرد را از فقه پخته و عميق خود بهره مند ساختند بسيارى آراء و نظرات فقهى كه حاكى از روشن بينى و ذهن نوگراى ايشان بود ارائه كردند و بالاتر از همه با منش و رفتار پرهيزكارانه و با طهارت و تقوايى كه مى توانست براى علما و فقها، الگويى زنده و ملموس ‍ باشد، عمرى پربركت را به نزاهت كامل گذرانيدند.
آن بزرگوار يكى از اسطوانه هاى انقلاب و نظام جمهورى اسلامى ايران به شمار مى آيد. در دوران اختناق و در مقابله با حوادث سهمگين سالهاى تبعيد امام خمينى - قدس سره - مواردى پيش آمد كه صداى اين مرد بزرگ تنها صداى تهديد كننده اى بود كه از حوزه علميه قم بر خاست و به نهضت شور و توان بخشيد. پس از پيروزى انقلاب همواره در قضاياى عمومى كشور حضورى بارز و پشتيبانى صريح از نظام جمهورى اسلامى و از مقام منيع رهبرى و شخص شخيص امام راحل (قدس الله نفسه الزكيه ) داشت و مورد تكريم و احترام بليغ آن حضرت بود. فقدان اين بقية السلف اعاظم و اين ملجاء و مرجع مؤ منان ثلمه اى بزرگ و ضايعه اى جبران ناپذير است )).