مخالفت سازمانها و گروههاي سياسي ضد شاه با جنگ ظفار

التهاب انقلاب و گسترش اعتراضات مردمي، تشکل‌ها و گروه‌هاي سياسي منسجم و يا غير سازمان يافته متعددي را در داخل و خارج ايران در تضاد با سلطنت به وجود آورده بود. بدون توجه به نوع ايدئولوژي و جهت‌گيري سياسي، تمامي اين‌گروه‌ها در راستاي مبارزه با رژيم پهلوي، همکاري ايران با سلطان عمان در مبارزه با جبهه خلق ظفار را محکوم کرده و آن را بخشي از سياست‌هاي رژيم براي سرکوب جنبش‌هاي مردمي و بر حق منطقه در پيروي از فرامين امپرياليسم امريکا و حمايت از منافع جهان غرب دانستند. در حقيقت، يکي از دستاويزهاي عمده گروه‌هاي مخالف حکومت پهلوي براي برپايي گردهمايي‌هاي اعتراضي در اين مقطع زماني و حمله به رژيم، دخالت ايران در بحران ظفار بود. عمده‌ترين اعتراضات از سوي تشکل‌هاي دانشجويي در داخل و به‌ويژه در خارج، سازمان‌دهي واجرا مي‌شد. اين عملکرد در درون مرزهاي کشور که امکان برپايي همايش، با محدوديت‌هايي روبه‌رو بود، بيشتر در اشکال شعارنويسي و انتشار اعلاميه‌ها تبلور مي‌يافت. در 25 بهمن‌ماه 1352، اعلاميه‌اي با مضمون «پيروزباد جنبش‌هاي رهايي‌بخش خلق ظفار و فلسطين» در دانشگاه تهران انتشار يافت. 1 در 5/12/1352 در طبقه اول دانشکده دامپزشکي دانشگاه تهران، شعار «دوستان خود را در ظفار تنها نگذاريد» بر روي ديوار نگاشته شد. 2 در ابتداي اسفندماه 1352، سه رشته اعلاميه دست‌نويس در سالن غذاخوري دانشگاه تبريز انتشار يافت که موضع‌گيري رژيم پهلوي را در قبال حرکت ظفار، محکوم مي‌کرد. در يکي از اين اعلاميه‌ها آمده بود :«ما روش حکومت ايران را در قبال لشکرکشي به ظفار که به خاطر منافع امپرياليسم امريکا صورت گرفت، محکوم مي‌کنيم.» 3 در 7/12/1352 نيز اعلاميه‌اي با مضمون زير در دانشکده الهيات دانشگاه تهران در ميان دانشجويان پخش شد: «دست دولت ايران به خون جوانان ايران و ظفار آغشته شده است. اتحاد روشنفکران ايراني با خلق خود و خلق ظفار، خليج را به گورستان امپرياليسم مبدل مي‌سازد.» 4
در 18/8/1354، اعلاميه‌اي با عنوان «ظفار؛ ويتنامي ديگر» به امضاي گروه مبارزه براي ايجاد حزب طبقه کارگر ايران در نقاط مختلف کشور، به‌ويژه تهران و اصفهان توزيع شد. 5 در روز پنجشنبه 18 اسفندماه 1356، جمعيت اتحاد براي آزادي (مشروطه چهارم)  در پنجمين اطلاعيه خود خطاب به مردم مجاهد تبريز گفت :
اين حکومت استبدادي ايران است که در ممالک خارجي به ماجراجويي‌هاي سياسي و نظامي دست مي‌زند. مردم مي‌دانند که هيأت حاکمه ايران با چه بهاي سنگيني در عراق و ظفار و اخيرآ در شاخ آفريقا دخالت نظامي کرده است. اينها قسمتي از ماجراجويي‌هاي حکومت ايران در خارج است.
 واکنش اعتراضي سازمان‌هاي سياسي و تشکل‌هاي دانشجويي در خارج از کشور، شديد و بسيار مشهودتر بود. اين حرکت‌ها در چارچوب برپايي تظاهرات، انتشار اعلاميه، جمع‌آوري کمک‌هاي مادي و برخي حملات فيزيکي عليه مراکز سياسي رژيم پهلوي، انجام مي‌گرفت.

در اواخر بهمن‌ماه 1352، دانشجويان ايراني مقيم اطريش با برپايي راهپيمايي در شهر وين دخالت ايران را در ظفار محکوم کردند. 6 در تاريخ 4 و 5 اسفند 1352 نيز سمينار منطقه‌اي دانشجويان ايراني در شمال و جنوب کاليفرنيا در شهر برکلي برگزار شد. در اين همايش در اجراي دستور کنفدراسيون جهاني محصلين و دانشجويان ايراني و در حمايت از جنبش ظفار، مبلغ دوهزار دلار جمع‌آوري شد. 7 از سوي ديگر چندين گروه مسلح نقاب‌پوش در 17/12/1352 به سفارت‌خانه‌هاي ايران در استکهلم و بروکسل حمله کرده و بخشي از اين مراکز را به اشغال خود درآوردند. يکي از موارد اعتراض اين گروه‌ها دخالت نظامي رژيم پهلوي در ظفار بود. 8 همچنين در 10/12/1353، دانشجويان ايراني مقيم آلمان در حمايت از جنبش ظفار به همراه دانشجويان آلماني و لبناني در مونيخ به راهپيمايي پرداختند. 9
 در 25/1/1354، جبهه خلق ظفار با ارسال پيامي براي شانزدهمين دوره کنگره کنفدراسيون محصلين و دانشجويان ايراني شاغل در خارج، ضمن درخواست حمايت و اتحاد بيشتر، خواستار دريافت مجموعه نوشتاري در مخالفت با رژيم پهلوي با هدف توزيع آن در بين سربازان ايراني مستقر در ظفار شد. 10
دانشجويان ايراني مقيم دانشگاه ساربروکن 11 آلمان در روزهاي 6 و 7 آذرماه 1354، اعلاميه‌اي را به زبان آلماني با عنوان «ارتش شاه در عمان» در سالن غذاخوري دانشگاه توزيع کردند. در اين اعلاميه آمده بود که ارتش ايران در ظفار، دهکده‌ها را بمباران، چشمه‌هاي آب را نابود، مزارع را سوخته و معدوم، و مردم را قتل‌عام مي‌کند. در پايان اين اعلاميه خاطرنشان شد که سازمان دانشجويان ايراني با نام انجام اقدامات مختلف، توجه همگان را به اوضاع موجود در ظفار جلب خواهد کرد. 12
در 10/9/1354 مراسمي در حمايت از جبهه خلق ظفار در يکي از کليساهاي واشنگتن برگزار شد. در اين مراسم، نود نفر از دانشجويان ايراني در کنار ساير محصلان عرب و امريکايي حضور داشتند. 13 در 15 آذرماه نيز دانشجويان ايراني مقيم شمال کاليفرنيا در پشتيباني از جنبش ظفار، تظاهراتي را در مقابل سرکنسولگري دولت شاهنشاهي در سانفرانسيسکو برپا کردند. 14
دولت ايران نيز در 21/9/1354 اعتراف کرد که در تمام هفته گذشته، دانشجويان ايراني در اعتراض به سياست‌هاي تهران در شهرهاي رم، ميلان، لندن، هوستون و شيکاگو به يک سلسله راهپيمايي‌ها دست زده‌اند. 15
در 25/1/1355، گروهي به‌نام جمعيت پشتيباني از مبارزات مردم عمان، متشکل از دانشجويان ايراني و خارجي به تظاهرات در مقابل نمايندگي دولت عمان در سازمان ملل متحد پرداختند. 16 در 15/4/1355، دانشجويان ايراني مقيم فيلادلفيا امريکا در شبي که با عنوان همبستگي با ملت تيره‌روز عمان نامگذاري شده بود، با پخش اعلاميه‌هايي به حضور نيروهاي ارتش شاهنشاهي در ظفار اعتراض کردند. در همين تاريخ، همايشي به نام شورش عمان در واشنگتن برگزار شد و دانشجويان ايراني با محکوميت سياست‌هاي رژيم در قبال حرکت ظفار، به پخش شب‌نامه‌هايي اقدام کردند. 17 در 15 شهريورماه نيز اعلاميه‌هاي مشابهي در شهرهاي مختلف امريکا توزيع شد. 18
محمود جعفريان، طي مقاله‌اي در روزنامه کيهان مورخ شنبه 28/8/1356 تظاهرات‌هاي ضد حکومتي درواشنگتن، پاريس و تهران را مورد بررسي قرار داد و ضمن محکوميت آن نوشت: «هر روز که قرار باشد خوني براي ماندن ايران بر زمين بريزد، ايران بهترين جوانانش را به ميدان خواهد فرستاد، همچنانکه ]اين کار[ در ظفار انجام گرفت.» 19
قرائن و شواهد نشان مي‌دهد که علاوه بر اين تحرکات حمايتي تبليغي، از جنبش ظفار، برخي از عناصر حزبي مخالف با رژيم پهلوي نيز با منطقه ظفار در ارتباط بوده و در صفوف چريک‌ها به فعاليت مي‌پرداختند. سلطان قابوس در مصاحبه‌اي با مجله عرب‌زبان الحوادث، چاپ بيروت در اواخر بهمن 1352 گفت: «شورشيان ظفار با حزب غيرقانوني توده ايران ارتباط دارند. به همين دليل، من از ايران کمک خواستم؛ زيرا آنها مورد حمايت احزاب کمونيست جهان هستند.» 20 روزنامه معاريو اسرائيل نيز در 27/2/1352 در بررسي بحران ظفار گزارش داد که چريک‌هاي جبهه خلق با حزب توده ايران در ارتباط هستند. 21 دعيج ـ نويسنده روزنامه السياسه کويت ــ که به تازگي از عدن ديدار کرده بود، در گفت‌وگويي با سفير ايران در دي‌ماه 1354 اظهار داشت که برخي از عناصر ايراني در ميان چريک‌هاي ظفار فعاليت مي‌کنند. 22 سردبير مجله هفتگي عرب زبان المصور نيز در پايان سال ميلادي 1976 / 1355ش از شرکت داوطلبانه حزب کمونيست توده در صفوف جبهه خلق سخن گفت. 23 به نوشته آبراهاميان، سازمان مجاهدين خلق ايران،  ضمن رابطه با جنبش ظفار، پنج داوطلب از هواداران خود را به عمان اعزام کرده بود. 24
محسن نجات حسيني ــ از هواداران سابق سازمان مجاهدين خلق در خاطرات خود از سال‌هاي 1346 تا 1354، مطالب بسيار مهمي را از ارتباط گروه‌هاي سياسي ايران، به‌ويژه سازمان مجاهدين خلق با جنبش ظفار ذکر مي‌کند. او در لابه‌لاي خاطراتش در مقاطع مختلف زماني با اشاره به چگونگي اين روابط مي‌نويسد:
آخرين ديدارم با محمد يزداني يکي از هواداران بلندپايه سازمان مجاهدين خلق در 12 آبان 1355 در پاريس بود. او پيشنهاد کرد که به ظفار مسافرت کنم و در آنجا به کار معلمي بپردازم. با رفتن به ظفار، اطلاعات تشکيلاتي من در کوهپايه‌هاي دورافتاده آن ديار، به‌تدريج استحاله مي‌شد. 25
رفعت و محبوبه افراز (از هواداران سازمان) پس از اقامتي کوتاه در لبنان، با گذرنامه جعلي از طريق عدن به ظفار رفتند تا در آنجا ضمن کمک به جنگجويان و نيز جنگ‌زدگان انقلاب ظفار به تجريبات انقلابي خود بيفزايند. رفعت و محبوبه در يک گروه پزشکي در کوهپايه‌هاي ظفار فعاليت مي‌کردند. کار اين گروه، ارائه کمک‌هاي درماني به مردم محلي و آسيب‌ديدگان جنگ بود. در آن هنگام، رژيم شاه در نقش ژاندارم منطقه و کارگزار سياست‌هاي امريکا، سربازان ايراني را به پشتيباني از سلطان قابوس به جنگ گسيل داشته بود. نيروهاي مبارز ايراني نيز براي ابراز همبستگي با چريک‌هاي جبهه آزاديبخش ظفار و نيز کارآموزي در آن جبهه، برخي از افراد خود را به ظفار مي‌فرستادند. در زماني که رفعت همراه با چند تن ديگر از اعضاي سازمان مجاهدين در آنجا بود، افرادي نيز از سازمان چريک‌هاي فدايي خلق با مبارزان ظفاري همکاري مي‌کردند. در تابستان 1354، کار درماني در درمانگاه‌هاي کوهستاني با مشکلات فراواني روبه‌رو شد. کمبود دارو و وسايل درماني از  يک سو و شيوع بيماري‌هاي عفوني و بومي تابستاني از سوي ديگر، خدمتگزاران درماني را به کاري بي‌امان واداشته بود. پنج‌ماه از اقامت رفعت در ظفار مي‌گذشت که وي به بيماري مالاريا مبتلا شد. رفعت قبل از رسيدن به درمانگاهي در يکي از دهکده‌هاي ظفار در روز هشتم شهريور درگذشت. 26
مرتضي خاموشي (هوادار سازمان) مي‌دانست که بخش خارج از کشور سازمان با انقلابيون ظفار در ارتباط است. او پس از خروج مخفيانه از ايران، با معرفي خود به سفارت يمن جنوبي در کويت، از آنان تقاضاي کمک مي‌کند تا وسيله سفر او را به عدن فراهم کنند. بدين‌ترتيب، مرتضي خود را به عدن مي‌رساند. در همين زمان، سازمان براي ايجاد يک برنامه راديويي با مقامات يمن جنوبي به توافق رسيده بود و مرتضي که تجربه کار راديويي داشت، مسئول اداره اين برنامه شد. چندي بعد، حوري بازرگان نيز براي کمک در برنامه راديويي سازمان به عدن رفت. 27
اتحاديه دانشجويان و محصلين ايراني خارج از کشور نيز در اواسط بهمن‌ماه 1353 اعلام کرد که اعزام يک گروه پزشکي، شامل دکتر و پرستار را به منظور کمک به مجروحان جبهه خلق در منطقه ظفار در دستور کار خود دارد. اين اتحاديه، خواستار نام‌نويسي داوطلبان براي انجام اين مأموريت سه ماهه شد. 28
اما از سوي ديگر، شاهدان عيني اظهار داشتند که يکي از تاکتيک‌هاي حملات ايذايي چريک‌ها براي تضعيف روحيه سربازان ايراني در منطقه ظفار، سخنراني‌هاي متعدد به زبان فارسي بوده است. بر اين اساس، افرادي که به خوبي فارسي تکلم مي‌کردند، به‌وسيله بلندگو از نقاط ضعف ارتش اعزامي و مسائل سياسي داخلي ايران سخن مي‌راندند. کاري که مي‌بايست از سوي عناصري از نيروهاي مخالف رژيم پهلوي مرتبط با جبهه خلق، صورت گرفته باشد. 29
حمايت و ارتباط گروه‌هاي سياسي ايران از چريک‌هاي ظفار، خشم شاه را به شدت برانگيخت؛ به‌طوري که در مصاحبه‌اي با روزنامه لوموند فرانسه در تيرماه 1354 گفت: «مارکسيست ايراني که پرچم جبهه آزاديبخش عمان و يا فلسطين را بلند مي‌کند، چه رابطه‌اي با ايران دارد؟» 30


______________________________

 . بولتن جاري ساواک. شماره  424. سند شماره ب 88 . مرکز اسناد انقلاب اسلامي.
2. بولتن جاري ساواک. شماره  425. سند شماره ب 88 . مرکز اسناد انقلاب اسلامي.
3. بولتن جاري ساواک. شماره  665. سند شماره ب  95،  مرکز اسناد انقلاب اسلامي.
4. بولتن جاري ساواک. شماره 501 . سند شماره ب  88،  مرکز اسناد انقلاب اسلامي.
5. از اداره کل سوم ساواک به رياست ساواک استان خراسان، مشهد. شماره و تاريخ 311-6699. 19/8/1345 سند شماره ب  128،  مرکز اسناد انقلاب اسلامي.
6. بولتن جاري ساواک. شماره  658. سند شماره ب  108،  مرکز اسناد انقلاب اسلامي.
7. بولتن جاري ساواک. شماره  665-657. سند شماره ب  95-6. مرکز اسناد انقلاب اسلامي.
8. باقر عاقلي. روزشمار تاريخ ايران، از مشروطه تا انقلاب اسلامي. تهران، نشر گفتار،  1373 . ج 2. ص 282.
9. مسقط و عمان. 1350-55. جعبه 21. پرونده بدون شماره با عنوان ظفار. فصل 5. بخش 5. از سفارت ايران در آلمان به وزارت امور خارجه. 11/12/1353. آرشيو اسناد وزارت امور خارجه.
10. مسقط و عمان. 1350-55. جعبه 21. پرونده 2. بخش 9. از سفارت ايران در واشنگتن به وزارت امور خارجه 25/1/1354. آرشيو اسناد وزارت امور خارجه.
11. Sarbroken.
12. گزارشي با عنوان توزيع اعلاميه توسط سازمان دانشجويان منحرف ايراني مقيم ساربروکن آلمان غربي. سند شماره 7-264-505،  مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران.
13. گزارشي با عنوان برگزاري مراسمي تحت عنوان دفاع از مبارزين ظفار توسط دانشجويان منحرف ايراني در واشنگتن ايالات متحده امريکا. سند شماره 7-264-508. مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران.
14. از سفارت ايران در واشنگتن به وزارت امور خارجه. 17/9/1354سند شماره 7-264-506. مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران.
15. روزشمار تاريخ ايران. ج 2،  ص 302 .
16. مسقط و عمان. 55-1350. جعبه 24. پرونده 432. از سفارت ايران در واشنگتن به وزارت امور خارجه. 28/1/1355 آرشيو اسناد وزارت امور خارجه.
17. از سفارت ايران در واشنگتن به وزارت امور خارجه. 16/4/1355. آرشيو اسناد وزارت امور خارجه.
18. مسقط و عمان. 55-1350. جعبه 24. پرونده 426 با عنوان تظاهرات دانشجويان ايراني در خارج از کشور. ازسفارت ايران در واشنگتن به وزارت امور خارجه. 17/6/1355. آرشيو اسناد وزارت امور خارجه.
19. روزشمار تاريخ ايران. ج 2. ص  247 .
20. «شورشيان ظفار با حزب منحله توده ارتباط دارند». اطلاعات. 20/11/1352. ص 4.
21. مندرجات نشريات اسرائيل درباره ايران. مرکز اسناد انقلاب اسلامي.
22. مسقط و عمان. 1350-55. جعبه 14. پرونده 205. از اداره نهم سياسي وزارت امور خارجه به سفارت ايران در مسقط. 12/10/1354. آرشيو اسناد وزارت امور خارجه.
23. مسقط و عمان. 1350-55. جعبه 7. پرونده 5. بخش 6. از اداره نهم سياسي وزارت امور خارجه به سفارت ايران در مسقط. شماره 9/8/44 و تاريخ 26/11/1355 آرشيو اسناد وزارت امور خارجه.
24. يرواند آبراهاميان. ايران بين دو انقلاب؛ درآمدي بر جامعه‌شناسي سياسي ايران معاصر. ترجمه احمدگل‌محمدي، محمدابراهيم فتاحي ولي‌لايي. تهران، نشر ني 1377، ص 606 .
25. محسن نجات حسيني. بر فراز خليج: خاطرات محسن نجات حسيني عضو سابق سازمان مجاهدين خلق ايران 1354-46ه.ش.  تهران، نشر ني 1379، ص 431 .
26. همان. صص  347-348.
27. همان. ص  351 .
28. مسقط  و عمان. 55-1350 جعبه 21. پرونده 5. بخش 5 . از اداره نهم سياسي وزارت امور خارجه به سفارت ايران در مسقط. 14/11/1353. آرشيو اسناد وزارت امور خارجه ايران.
29. مصاحبه نگارنده با شاهدان عيني.
30. «ايران آماده قبول غيراتمي شدن منطقه است». اطلاعات. 5/4/1353. ص 4 .