مجلس و روابط ایران و آلمان (1320-1304 هـ.ش.)
از این دوره با توجه به نفوذ روزافزون دخالتهای دولتهای استعمارگر روسیه و انگلستان، اندیشة استفاده از نفوذ دولت سوم در برابر استعمار روس و انگلیس قوّت گرفت. این امر بهویژه از دوران ناصرالدینشاه خود را نشان داد. وی در مسافرت دوم خود به اروپا، مذاکراتی با قیصر و صدراعظم آلمان، برای تقویت روابط بین دو کشور انجام داد. نتیجة این مذاکرات و مکاتبات بعدی ناصرالدینشاه و بیسمارک، در سال 1303هـ.ق./ 1885م. تأسیس سفارتخانة دو دولت در پایتخت کشورهای یکدیگر بود. در همان سال، ناصرالدینشاه دو کشتی از دولت آلمان خرید و سفارش ساخت چند کشتی دیگر را نیز به آلمان داد؛ یک مدرسۀ آلمانی در تهران تأسیس شد؛ تدریس زبان آلمانی در دارالفنون معمول گردید و در همین دوران، آلمانیها بهطور محرمانه مذاکراتی را برای ایجاد راهآهن در شمال ایران شروع کردند.
این اقدامات، به ویژه تجهیز نیروی دریایی ایران در خلیجفارس و تأسیس راهآهن به دست آلمانیها در شمال ایران، از یک سو مخالفت انگلیسیها و روسها را به دنبال داشت و از سوی دیگر منجر به تقاضای آنها برای دریافت امتیازات جدید از ایران شد.1 با آغاز جنگ جهانی اوّل در 3 اوت 1914م. گرچه دولت ایران با صدور فرمانی در 1332هـ.ق./ مهر 1293هـ.ش./ نوامبر 1914م. بیطرفی خود را اعلام کرد2، اما در این هنگام احساسات عمومی در ایران به سوی آلمان گرایش مییافت.3
در دورة سوم مجلس شورای ملّی، دو تن از نمایندگان منتخب حزب دموکرات، معتقد بودند ایران باید مانند عثمانی به طرفداری از آلمان وارد جنگ شود و خود را از نفوذ روس و انگلیس آزاد سازد، اما اعضای حزب اعتدال معتقد بودند با توجه به اشغال کشور توسط قوای روس و انگلیس، ایران قدرتی برای مقابله ندارد و مصلحت، این است که سیاست بیطرفی اتخاذ کند.4 به هر روی، ایران اشغال شد و علیرغم مهاجرت طرفداران آلمان از تهران و تشکیل دولت مهاجرت، ملّیون کاری از پیش نبردند.
در سال 1297هـ.ش./1919م. دولت ایران، تحت فشار انگلستان، اسامی شماری از دیپلماتها، نظامیان و حتی تجّار آلمانی را که در طی جنگ به فعالیتها و مأموریتهای مختلف پرداخته بودند، در فهرست سیاه قرار داد که بر اساس آن، به مدت ده سال حق ورود به ایران از ایشان سلب میشد.5 از آنجا که این فهرست دربردارندة تقریباً تمام دیپلماتها و مأموران آشنا به امور ایران بود، مانع مهمی در راه از سرگیری مجدّد روابط سیاسی آلمان با ایران به شمار میرفت و مورد اعتراض برلین بود.6 در سال 1301 گروهی از نمایندگان مجلس از اعضای حزب دموکرات پیشین، خواستار الغای این لیست شدند و دولت قوامالسلطنه را به سرسپردگی به انگلیس متّهم کردند، از این رو قوام مجبور شد فهرست یاد شده را مُلغی اعلام کند.7
در همین زمان با تصویب «قانون اضافه اعتبار برای مدرسة صنعتی ایران و آلمان»8 و در پی آن تصویب «قانون اعتبارات پرداخت وجه کنترات معلّمین اروپایی و اعتبار مدرسه آلمانی و خرج سفر مأمورین معارف و اوقاف» زمینة برقراری ارتباط فرهنگی و تلاش آلمانیها در بخش آموزش صنعتی در ایران آغاز شد.
در سال 1302 هیئتهایی برای گفتوگو دربارۀ هزینۀ جنگافزار و کارخانههای تفنگسازی به آلمان و چکسلواکی اعزام شد. همچنین از اشمیت، سر مهندس آلمانی متخصص اسلحه و ماشینآلات برای آمدن به ایران دعوت به عمل آمد و در نهایت ماشینآلات و مصالح لازم از آلمان وارد گردید.9 از این زمان نوعی گسترش مناسبات ایران با آلمان قابل مشاهده است، بدین ترتیب که در همین سالها حدود 453 نفر تکنسین، بازرگان و معلّم آلمانی در تهران و بعضی از شهرهای دیگر کشور فعالیت میکردند.10
دورة پنجم
پنجمین دورة قانونگذاری در تاریخ ٢٢ بهمن ماه ١٣٠٢ هـ.ش. ٥ رجب ١٣٤٢ در زمان صدارت سردارسپه افتتاح شد و در ٢٢ بهمن ١٣٠٤ خاتمه یافت.
در طول برگزاری این انتخابات، اعمال فشارهای نظامیان و امرای لشکر نواحی مختلف، منجر به استعفای دو رئیس الوزرا، مستوفیالممالک و مشیرالدّوله، شد و صدارت به رضاخان سردارسپه رسید. وی در انتخابات دورة پنجم مجلس با استفاده از شرایط و اعمال قدرت، و استفاده از تطمیع و تهدید، بسیاری از طرفداران خود را با تقلّب و اجبار آشکار نظامیان در مناطق گوناگون به وکالت مجلس گماشت؛ سیاستی که بعدها با شدّت تمام دنبال شد.
فعالیت اقلیّت مجلس در جلوگیری از اقدامات رئیسالوزراء و طرح استیضاح او، به تضعیف مجلس منجر شد و رضاخان با لطایفالحیل، با رسیدن به مقام فرماندهی کلّ قوا (14بهمن 1303) و اجرای برنامة ارسال تلگرافها و طومارها و نامهها از ولایات، با تحکیم ارتش و حاکمان و والیان، در مخالفت با سلطنت قاجاریه و احمدشاه، شرایطی را پدید آورد که مجلس دورة پـنـجـم در جلسة 9 آبان 1304 طی مادّه واحدهای انقراض سلطنت قاجاریه را اعلام و حکومت موقّت را به رضاخان پهلوی واگذار و تعیین تکلیف حکومت را به نظر مجلس مؤسّسان موکول کرد. مجلس مؤسّسان در آذرماه 1304 با ریاست میرزا صادقخان مستشارالدّوله تشکیل شد و رضاخان را به سلطنت برگزید.
در این زمان همچون دوران گذشته به علّت تنفّر عمومی مردم ایران از روس و انگلیس کماکان مسئلة سیاست نیروی سوم در جامعه مطرح بود و رضاشاه نیز پس از رسیدن به سلطنت بر آن تأکید داشت. وی در ابتدا با توجه به حضور آمریکاییها از سال 1301 در ایران به منظور تجدید سازمان امور مالی ایران و همچنین واگذاری امتیازات نفتی به کمپانیهای امریکایی، متوجّه آمریکا شد. اما به دلیل عدم تمایل آنها، رضاشاه نتوانست گامی فراتر از برقراری مناسبات دیپلماسی و پیوندهای تجاری محدود بردارد. این ناکامی، رضاشاه را ترغیب کرد تا به ایجاد پیوندهای نزدیکتر با آلمان بپردازد.
آلمان در هنگام جنگ جهانی اوّل با گنجاندن مادّهای مبنی بر تضمین استقلال و حاکمیّت ایران و تخلیة قوای خارجی از این کشور در قرارداد برست لیتوفسک 1918م.، محبوبیت زیادی در بین ایرانیها به دست آورد و این امر موجب شد که ایرانیان، به آلمان به عنوان نیروی سوم چشم یاری بدوزند.11 از سوی دیگر، آلمان فاقد سابقۀ استعماری در خاورمیانه بود؛ یکی از کشورهای پیشرفتۀ جهان در زمینۀ علم و فناوری به شمار میرفت و به خوبی میتوانست با استفاده از سرمایه، مشاوران فنّی، و واحدهای صنعتی و ماشینآلات خود به کشور ایران یاری دهد. نیاز آلمان به مواد خام باعث شده بود که این کشور بتواند همگام با نیازهای ایران حرکت کند و نیازهای این کشور را برطرف سازد.
ایران به سمت نوسازی در حرکت بود و کمک نیروهای متخصص آلمانی در این زمینه، بسیار مهم و مؤثر به نظر میرسید. یکی از این اقدامها، تأسیس راهآهن بود. آلمانیها در این قسمت بسیار خوب ظاهر شدند، به نحوی که طی سالهای بعد تقریباً همة کارکنان عالیرتبة راهآهن، آلمانی بودند.12
مجلس با تصویب «قانون اجازة ساختن خطوط آهن اصلی و مهمّة مملکت» گامهای اوّلیه را در این راه برداشته بود. مادة سوم این قانون به دولت اجازه میداد «برای تهیة نقشة مقدّماتی راه و نقشة ترتیب استخراج آهن و تأسیس کارخانة آهنآبکنی در ایران ... یک نفر متخصص آمریکایی و یک نفر متخصص آلمانی» به استخدام خود درآورَد.
تصویب «قانون استخدام دکتر هانری اشتریک، تبعة آلمانی برای معلّمی و مدیری مدرسة صنعتی»، «قانون اجازة استخدام مسیو ویلهلم مایر آلمانی برای معلّمی نجّاری مدرسة صنعتی دولتی» و «قانون اجازة استخدام هرهیس آلمانی به مدّت سه سال برای معلّمی آهنگری» راه را برای گسترش اصلاحات آموزشی آلمانیها در ایران فراهم ساخت. از سوی دیگر دولت آلمان علاوه بر مساعدت در زمینۀ اعزام دانشجو به آن کشور در سال 1304هـ.ش. 1925م. نخستین هنرستان صنعتی ایران را در تهران تأسیس کرد و چندی بعد هم نخستین مدرسۀ معدنشناسی ایران را بنا نهاد که استادان آلمانی در آن تدریس میکردند.13 در سالهای بعد، هنرستانهای صنعتی دیگری در شهرهای تبریز، اصفهان، مشهد و شیراز تأسیس گردید. در هنرستان ایران و آلمان، محصّلان ایرانی آموزشهای علمی و فنّی میدیدند. در آنجا ایرانیان در فنون درودگری، مکانیک و حتی داروسازی تحصیل میکردند.14
از طرفی دیگر کمپانی یونکرس، امتیاز پرواز بین شهرهای تهران ـ انزلی، و تهران ـ بوشهر را به مدّت پنج سال15 از تاریخ بهمن 1304 به دست آورد و یک ماه بعد، اوّلین خطوط هوایی خود را تأسیس کرد.16 در همین سال یک شرکت انگلیسی17 موفّق به گرفتن امتیاز خطوط هواپیمایی شد که در اثر فشار مجلس ایران این امتیاز مورد استفاده قرار نگرفت و به اجرا گذاشته نشد.18 شرکت یونکرس دومین خطوط هوایی خود را در فروردین 1305 تأسیس کرد.19 در همین سال با کمک کارشناسان آلمان و چکسلواکی کارخانۀ باروتسازی و شیمیایی پارچین دایر شد و آغاز به کار کرد.20
در این زمان، مجلس شورای ملّی نیز به نوسازی واحد انتشارات خود پرداخت. «قانون استخدام مسیو اتوموزر، تبعة آلمانی جهت مدیریت داخلی مطبعة مجلس» و «قانون استخدام مسیو ویلهلم وبر، تبعة آلمانی جهت سوارکردن و به کار انداختن ماشینهای مطبعة مجلس»، در همین راستا به تصویب رسیده بود.
یکی دیگر از مصوّبات مجلس در این دوران «قانون استخدام مسیو فریتس فندمهاکن، تبعة آلمانی به سمَت مهندس و متخصص جنگلها» بود.
دورة ششم
دورة ششم قانونگذاری در ١٩ تیرماه ١٣٠٥ (٣٠ ذیحجة ١٣٤٤) توسط رضا شاه افتتاح شد و در تاریخ ٢٢ مرداد ماه ١٣٠٧ (٢٦ صفر ١٣٤٧) پایان یافت.
بهتدریج از این دوره، فعالیتهای گستردهای برای خروج نمایندگان مخالف از میدان رقابت انتخابات، آغاز شد. به نحوی که مجلس به دلیل تعیین وکلای فرمایشی از سوی شاه، به یک نهاد تشریفاتی مبدّل گردید که تنها چند نمایندة مخالف داشت. در واقع در این دوره تنها انتخابات تهران تا حدودی به صورت آزاد برگزار شد و دخالت شاه کمتر بود، از این رو مرحوم مدرّس نفر اوّل شد و از بین 12 نمایندة منتخب تنها سه نفر به طور مستقیم از فهرست دربار بودند.
دورة ششم قانونگذاری را سرآغاز دورة توسعة همکاریهای ایران و آلمان در جمهوری وایمار21 دانستهاند.
مجلس شورای ملَّی نیز در دورة ششم قانونگذاری در مجموع، حدود 200 فقره قانون به تصویب رساند که برخی از این قانونها مربوط به اتباع آلمانی و در زمینههای زیر بود:
در زمینة احداث راه آهن باید از «قانون اجازة استخدام دو نفر متخصص معرفةالارض از آلمان و یک نفر متخصص نفت از آمریکا» مصوّب 1305 و «قانون استخدام سی و چهار نفر مهندس و متخصص راهآهن» یاد کرد که طی قانون اوّل مجلس شورای ملّی به وزارت فواید عامّه اجازه داده بود برای تهیة مقدّمات احداث راهآهن، دو نفر زمینشناس آلمانی که یکی از آنها «متخصص معرفةالارض و دیگری متخصص تجزیه مواد باشد» استخدام کند. مطابق قانون دوم، مجلس شورای ملّی به وزارت فوایـد عامـه اجازه داده بود سی و چهار نفر مهندس و متخصص را برای مدّت دو سال استخدام نماید. در این بین استخدام یک نفر مهندس طرّاح پل و پلسازی از آلمان، شش نفر مهندس راهآهن از سوئیس یا آلمان، سه نفر مهندس بندر از هلند یا آلمان و دوازده نفر سرمباشر متخصص از آلمان یا سوئیس یا آمریکا یا فرانسه یا ایتالیا تصویب شده بود. یکی دیگر از مصوّبات مجلس برای تأمین آهن در داخل کشور، «قانون استخدام مسیو مارتین، تبعة دولت آلمان برای تأسیس کارخانة آهنذوبکنی» بود.
در همین دوره، بحث تأمین نیروی متخصص و تجهیزات مطبعة مجلس مطرح شد که نتیجة آن تصویب دو قانون «استخدام مسیو اتوموزر، تبعة آلمان جهت مدیریت فنی مطبعة مجلس» و «استخدام مسیو ویلهم وبر، تبعة آلمان جهت مکانیکی و به کار انداختن ماشینهای مطبعة مجلس» بود.
تأمین نیروی متخصص آموزشی کماکان در این دوران مورد توجه قرار گرفت. «قانون استخدام دو نفر معلّم برای مدرسة صنعتی از آلمان و دو نفر معلّم برای مدرسة حقوق و سیاسی از فرانسه»و «قانون استخدام دکتر هانری اشترنک، تبعة دولت آلمان برای مدیری مدرسة صنعتی» در این راستا ارزیابی میشود.
مقارن با استقرار حکومت رضا شاه، کشور ایران نیاز شدیدی به اصلاحات اقتصادی داشت.22 مجلس با تصویب قانونهای «اجازة استخدام چهار نفر متخصصین مالی از سوئیس و آلمان» و «اجازة استخدام متخصص بانک از اتباع مملکت سوئیس یا آلمان برای مدّت سه سال» و عدم تمدید قرارداد23 دکتر آرتور میلیسپو24 امکان حضور متخصصان مالی و اقتصادی آلمانی را برای اجرای بعضی از امور مالی و اداری در ایران فراهم آورد؛ دکتر بوتْسک25 مشاور اقتصادی آلمانی26 همراه با سایر کارشناسان مالی و اقتصادی آلمان، از جمله دکتر شینوید27، وزارت دارایی ایران را پیریزی کرد.28 لیندن بلات، ریاست بانک ملّی ایران را بر عهده گرفت و برای ادارۀ بانک، کارمندان آلمانی را استخدام کرد و تمام پستهای مهم را به آلمانیها سپرد.29
«قانون اجازة استخدام مسیو هوفمان» برای «تصدّی عملیات نقشهبرداری و مساحی نواحی معدنی و بازدید مقدار معدنی معادن مختلفه» یکی دیگر از مصوّبات این دورة مجلس بود.
دورة هفتم
هفتمین دورة قانونگذاری در تاریخ ١٤ مهر ١٣٠٧هـ.ش. ٢١ ربیعالثانی ١٣٤٧ افتتاح شد و در اوّل آبان ١٣٠٩هـ.ش. ٣٠ جمادیالاوّل ١٣٤٩ پایان یافت. از این دوره تا شهریور 1320، دوران شکلگیری خودکامگی تدریجی رضاشاه بود و فضای اطاعت مطلق و تملّق بر نظام اداری و سیاسی ایران حاکم شد. مجلس شورای ملّی که در دورههای اوّل تا ششم مظهر پایداری و مقاومت در برابر استبداد داخلی و استعمار امپراتوریهای روس و انگلیس بود، در دورة هفتم با ممانعت از ورود مدرّس و همفکرانش بهعنوان نمایندگان اقلیّت به مجلس و انجام انتخابات بر اساس فهرست رضاشاه، از نمایندگان مخالف تهی شد و اکثریت مطلق با وکلای حامی دیکتاتوری بود. تنها دو نفر در این فهرست نبودند؛ فرّخییزدی نمایندة یزد و محمود طلوعی نمایندة حوزة لاهیجان و لنگرود که به عنوان مخالفان دولت رضاشاه و اقلیّت این مجلس شناخته میشدند. به دلیل همین نفوذ دولت در انتخاب نمایندگان دستنشاندة خود است که گفته میشود این مجلس با مجالس قبلی تفاوتهای عمدهای داشته و مرحلهای متفاوت از مجلس مشروطه را رقم زده است.
نمایندگان اوّل تهران در دورههای قبل همچون مدرّس و ملکالشعرای بهار که به این انتخابات معترض بودند، پس از اتمام دورة نمایندگی، روانة حبس و تبعید شدند چراکه دیگر از مصونیت پارلمانی برخوردار نبودند. مجلس هفتم در مجموع 235 قانون را به تصویب رساند که برخی از این قوانین مربوط به سیاستهای دولت در رابطه با آلمان و اتباع آلمانی بود.
کماکان امور آموزشی در اولویّت روابط ایران و آلمان قرار داشت. «قانون استخدام دو نفر معلّم از مملکت آلمان برای مدرسة صنعتی فارس»، «قانون اجازة استخدام دو نفر معلّم جهت تعلیم آهنگری و نجّاری برای مدرسة صنعتی از آلمان» و «قانون استخدام پروفسور ارنست هرتسفلد تبعة دولت آلمان برای معلّمی السنة قدیمه و تاریخ قدیم ایران» در سال 1307، نشان از این سیاست دارد. علاوه بر آن در تیرماه 1308 مجلس شورای ملّی به وزارت فواید عامّه اجازه داد تا سی نفر دانشجو را برای یادگیری فنون عملی راهآهن به مدّت دو سال به اروپا اعزام کند. گفتنی است 391 نفر دانشجویان اعزام شده به خارج از کشور در فاصلۀ سالهای 1307 تا 1310 به آلمان اعزام شده بودند.30
در این دوره، همچنان مسئلة راهآهن در اولویّت قرار داشت. از این رو در سال 1307 «قانون اجازة واگذاری نقشهبرداری مفصّل خط راهآهن به سندیکای متشکله از کمپانی آمریکایی و کمپانیهای آلمانی» به تصویب رسید. این قانون به دولت اجازه میداد «که نقشهبرداری مفصّل خط راهآهن را که برطبق قانون چهارم اسفند ماه 1305 معیّن شده» بود «به سندیکای متشکّله از کمپانی امریکایی یولن و کمپانیهای آلمانی، فیلیپ هولتسمان و یولموس برگر و سیمینس باو اونیون واگذار» کند. بدین ترتیب، احداث ساختمان راهآهن 450 کیلومتری شمال ایران بین بندر شاه (ترکمن) و شاهی (قائم شهر) به شرکتی آلمانی محوّل شد.31 آمریکاییها دستمزد بسیاری طلب میکردند. به دنبال این مسئله در ملاقاتی که کیخسرو، نمایندۀ مجلس شورای ملّی با آلمانیها داشت، ایشان تمایل به ادامۀ کار برای احداث راهآهن را به طور مستقل و جداگانه اظهار نمودند. به این ترتیب، کار به دو شرکت دیگر آلمانی به نامهای «فیلپ هولزمی و زیمنس» به مقاطعه داده شد. البته قبل از این اقدامات و شروع به کار شرکتهای یاد شده در 30 فروردین 1307، نقشهبرداری از مسیر راهآهن توسط آلمانیها در مجلس تصویب شده بود.32
در سال 1307 «قانون اجازة استخدام یک نفر طبیب متخصص از آلمان یا فرانسه به سمَت مشاور فنّی ادارة صحیه و ریاست مریضخانة جدید طهران» به تصویب رسید.
در همین سال قرارداد تجاری، گمرکی و بحرپیمای ایران و آلمان در 12 مادّه، و پروتکل اختتامیۀ آن با دو مراسله منعقد شد.33
با وضع «قانون اجازة استخدام رئیس محاسبات کل از اتباع آلمان» در سال 1308، سرپرستی این اداره به یکی دیگر از اتباع آلمانی به نام فری سپرده شد.
در 28 بهمن 1307 توافقهایی بین دولتهای ایران و آلمان به عمل آمد که منجر به تنظیم «عهدنامه مودّت (مشتمل بر پنج مادّه و یک پروتکل اختتامیه) و قرارداد اقامت (مشتمل بر ده مادّه و یک پروتکل اختتامیه) و همچنین قرارداد تجارتی و گمرکی و بحرپیمایی (مشتمل بر دوازده مادّه و یک پروتکل اختتامیه) و مراسلة متعاطیه راجع به کشتیهای جنگی» شد. مجلس شورای ملّی در جلسة بیست و هفتم فروردین ماه 1308 این عهدنامهها را «تصویب و اجازة مبادلة نسخ صحه شدة آن را به دولت» داد.
در سال 1307هـ.ش. دولت، پیشنهادی برای برقراری پست هوایی بین تهران ـ بوشهر و تهران ـ انزلی به شرکت یونکرس فرستاد و مبلغ چهل هزار تومان به طور سالانه برای اجرای این خدمات پیشنهاد نمود. این شرکت به علّت کمیِ مبلغ و بالا بودن هزینه ابتدا از قبول آن خودداری نمود،34 اما با تغییر و تحوّلات در پیشنهادهای طرفین و تصویب «قانون اجازة واگذاری حمل پست هوایی خط طهران به مشهد به کمپانی هواپیمایی یونکرس» در سوم اردیبهشت 1308،35 این پست هوایی برقرار شد.
در سال 1309، «قرارداد بین دولتین ایران و آلمان» راجع به «حمایـت تصدیقنامههای اختراع و علائم صنعتی یا تجارتی و اسامی تجارتی و طرحها و حقوق مالکیت صنعتی و ادبی» منعقد گردید.
دورة هشتم
هشتمین دورة قانونگذاری در ٢٤ آذر ١٣٠٩/٢٣ رجب ١٣٤٩ افتتاح شد و در ٢٤ دی ١٣١١/١٧ رمضان ١٣٥١) خاتمه یافت.
از این دوره به بعد، فلجکردن مجلس از سوی نظام حاکم به اشکال مختلف انجام گرفت. رضاشاه برای تثبیت قدرت خود در این دوره، برای اوّلین بار مصونیت پارلمانی را از نمایندگان سلب کرد. از آنجا که از دورة هفتم، انتخابات با مداخلة دولت صورت گرفت و بیشتر نمایندگان مجلس شورای ملّی دستنشاندة دولت بودند، در این دوره نیز مجلس طبق نظر دولت عمل میکرد و هر آنچه دولت میخواست به تصویب میرساند.
برگههایی از دفتر فعالیتهای مجلس در این زمان به روابط ایران با آلمان اختصاص داشت. کماکان استفاده از متخصصان آلمانی در امور آموزشی پی گرفته شد. تصویب «قانون اجازة تجدید کنترات دکتر هانری اشترنک و مسیو هونل آلمانی و استخدام یک نفر معلّم ریاضیات عالیه برای مدرسة صنعتی دولتی» و «قانون اجازة استخدام یک نفر مهندس معدن و یک نفر شیمیست معدن از اتباع دولت آلمان»، از این امر حکایت دارد.
یکی دیگر از مسائل مورد علاقة ایران، بهروز کردن آموزش نظامیان کشور بود. از این رو ستاد ارتش، برنامة پیاده کردن نظام آموزش نظامیِ آلمان در ایران را پی گرفت. در این زمان، رئیس ستاد ارتش ایران تصمیم گرفت با کمک متخصصان و معلّمان نظامی آلمانی، این امر را در ارتش ایران به اجرا دربیاورد. به دنبال آن در سال 1309هـ.ش./1930م. تعدادی از افسران ایرانی برای فراگرفتن فنون نظامی به آلمان اعزام و در مدارس نظامی شهرهای درسدن و یوتربرگ مشغول به تحصیل شدند.36 علاوه بر آن با تصویب «قانون استخدام مسیو ربرت مرتس و ویلهلم بوخنر اتباع دولت آلمان برای کارخانة ضرّابخانه» در 27 بهمن 1309 گامی دیگر در تعاملات نظامی بین دو کشور برداشته شد.
ادامة این سیاستها به راهاندازی کارخانۀ فشنگسازی سلطنتآباد و مسلسلسازی دوشانتپه در سال 1311 با کمک کارشناسان آلمان و چکسلواکی منجر گردید.37 در همین سال با پدیدار شدن رکود و سردی در روابط ایران و آلمان، دولت ایران از هارتمن، مدیر فنّی قورخانۀ سلطنتی خواست در مدّت سه روز قورخانه را به مدیر ایرانی آن تحویل دهد. آلمانیهای شاغل در قورخانه و سایر مراکز نظامی نیز از ایران اخراج شدند. اما پس از آن، روابط نظامی ایران و آلمان رونق بیشتری یافت.38
در این دوره، مسئلة راهآهن هنوز هم مورد توجه بود. تصویب «قانون اجازة استخدام مهندسین و اعضاء فنی راهآهن از اتباع ممالک خارجی و اعطای سه میلیون تومان برای مخارج لازمة سال 1309 راهآهن به وزارت طرق و شوارع» را میتوان در این راستا ارزیابی کرد.
در سال 1309 کماکان یکی دیگر از مباحث مورد علاقة نمایندگان ـ آنگونه که از «قانون استخدام مسیو اتوموزر، تبعة آلمان جهت مدیریت فنی مطبعة مجلس» بر میآید ـ امور مربوط به چاپخانة مجلس است.
دولتهای ایران و آلمان در اسفند 1308 در تهران «برای تشیید روابط اقتصادی مملکتین بر طبق عهدنامة مودّت و برای تکمیل قرارداد تجارتی و گمرکی و بحرپیمایی که در 17 فوریه 1929/ 28 بهمن 1307 امضا شد، تصمیم به انعقاد قراردادی برای حمایت تصدیقنامههای اختراع و علائم صنعتی یا تجارتی و اسامی تجارتی و طرحها و حقوق مالکیت صنعتی و ادبی» گرفتند که نتیجة آن قراردادی دو مادّهای بود که در 13 آبان 1309 به تصویب مجلس رسید.
با تصویب «قانون اجازة استخدام یک نفر متخصّص حشرهشناس»، مجلس شورای ملّی به وزارت اقتصاد ملّی اجازه داد تا یک نفر متخصص این رشته را از اتباع دولت فرانسه یا آلمان و یا لهستان به خدمت گیرد.
تقریباً همزمان با این دوره برخی اختلافات بین دو کشور به وجود آمد که بیشتر آن مربوط به فعالیت مخالفان ایرانی رضاشاه در آلمان بود؛ از جمله فعالیتهای دانشجویان ایرانی در آلمان علیه رضاشاه،39 حملات روزنامۀ کمونیستی پیکار و مجلّة فرّخی یزدی به نام نهضت، به رضاشاه.40 از همه بدتر شاید انتشار مقالة جنجالی روزنامۀ مونیخ با عنوان شاه بیاصل و نسب بود که به ترک کارکنان سفارت ایران در برلین، انجامید.
تمدید نشدن قرارداد شرکت هواپیمایی یونکرس و اخراج بسیاری از کارشناسان آلمانی شاغل در بانک ملّی و وزارت دارایی41 را شاید بتوان در همین راستا ارزیابی کرد؛ هر چند دلایل قویِ دیگری برای آنها موجود است.42 به هر روی، سردی روابط ایران و آلمان تقریباً از 1310 تا سال 1313 ادامه داشت.43
دورة نهم
نهمین دورة قانونگذاری در ٢٤ اسفندماه ١٣١١هـ.ش. ١٨ ذیقعده ١٣٥١هـ.ق. افتتاح شد و در ٢١ فروردین ماه ١٣١٤هـ.ش. ٧ محرم ١٣٥٤ پایان یافت.
در این دوره نیز کماکان نمایندگان با نظر رضاشاه انتخاب شدند و بدین نحو، مجلسی فرمایشی شکل گرفت. شاید بتوان یکی از اوّلین نشانههای این سرسپردگی را ردّ اعتبارنامة تیمورتاش دانست. از آنجا که وی در آستانة افتتاح مجلس هشتم مورد خشم رضاشاه واقع شده بود، نمایندگان اعتبارنامهاش را رد کردند و به این ترتیب نتوانست به مجلس وارد شود. وی اندکی بعد دستگیر و پس از مدّتی توسط عوامل شهربانی در زندان کشته شد.44
از منظر ارتباط با آلمان، اصلاحات آموزشی در طی این دوره در درجة اهمیت بالایی قرار داشت. تصویب قانونهای «اجازة استخدام یک نفر نقشهکش معدن از اتباع دولت آلمان برای مدّت دو سال»، «اجازة تمدید قرارداد استخدام معلّمین آهنگری و نجّاری مدرسة صنعتی دولتی»، «اجازة تمدید کنترات معلّمین ریاضیات و فلزکاری مدرسة صنعتی دولتی»، «اجازة تمدید کنترات آقای ویلهلم مایر هنرآموز آلمانی هنرستان دولتی»، «اجازة تمدید کنترات آقای دکتر هانری اشترونک آلمانی مدیر هنرستان دولتی»، «اجازة استخدام یک نفر متخصص نجّاری از اتباع آلمان جهت هنرستان فارس»، «اجازة استخدام دو نفر معلّم از فرانسه یا آلمان» برای ریاست لابراتوار و تعلیم طبیعیات و گیاهشناسی و حیوانشناسی، «قانون اجازة استخدام یک نفر معلّم آهنگری از اتباع دولت آلمان برای مدرسة صنعتی دولتی»، «اجازة استخدام دکتر هاز45 و دکتر ادوارد بلر و اصلاح حقوق دکتر هانری اشترونک»، «اجازة استخدام چهار نفر متخصص46 برای تدریس در دانشکدههای بیطاری و فلاحتی»، «اجازة استخدام سه نفر47 استاد از اتباع دولت آلمان برای تدریس در دانشگاه تهران»، «اجازة تمدید قرارداد استخدامی سه نفر48 هنرآموز اتباع دولت آلمان» و «قانون اجازة استخدام دکتر کوخ، تبعة آلمان برای تدریس در دانشگاه تهران» در مجلس قانونگذاری، نشان از این اهمیت دارد.
از سوی دیگر با تصویب قانونهای ذیل راه برای فعالیت آلمانیها در بخشهای مختلف اداری صنعتی کشور نیز فراهم آمد: «قانون تجدید استخدام آقای هرمان فری رئیس ادارة محاسبات کل مالیه»، «قانون اجازة تجدید استخدام هرمان فری، تابع آلمان برای ریاست محاسبات مالیه»، «قانون اجازة استخدام سه نفر مهندس از اتباع آلمان برای کارخانة گودرنسازی»، «قانون اجازة استخدام یک نفر میکروبشناس و شش نفر بیطار برای تفتیش صحی حیوانات از اتباع دولت فرانسه و آلمان و اتریش» «قانون اجازة استخدام شش نفر متخصصین خارجی برای امور فلاحتی و قسمت معادن»، «قانون اجازة استخدام آقای ویلهلم برانت تبعة آلمان برای کارخانة ضرابخانه»، «قانون تجدید کنترات ربرت مرتس و ویلهلم بوخنر مستخدمین فنی ضرابخانه»، «قانون اجازة تجدید استخدام مسیو کونمان مهندس نقشهکش تبعة آلمان» و «قانون اجازة استخدام اتوبل، تبعة آلمان جهت مدیریت فنی مطبعة مجلس».
علاوه بر آن باید به تصویبنامههای هیئت وزراء راجع به «تأسیس اطاقهای تجارت در اصفهان ـ شیراز پهلوی و غیره»، «معافیت اسباب مهندسی ثبت اسناد از گمرک» و «استفاده از اسعار خارجی ذخیرة مملکتی موجود در بانکهای آلمان»، نیز اشاره کرد.
وقتی آدولف هیتلر، رهبر حزب ناسیونال سوسیالیست، در بهمن ماه 1311هـ.ش./ ژانویه 1933م. زمام امور آلمان را به دست گرفت و رایش سوم را به وجود آورد، روابط دو کشور ایران و آلمان وارد مرحلۀ جدیدی شد. آلمانیها تبلیغات وسیعی در مورد مشترک بودن نژاد آریایی دو ملّت ایران و آلمان انجام دادند و کوشیدند تا نفوذ فرهنگی زیادی در بین ایرانیان به دست آورند. ایجاد کرسی زبان فارسی در بعضی از دانشگاههای آلمان، انتشار مجلۀ ایرانباستان به زبان فارسی و اهدای 7500 جلد کتاب با حمایت آلفرد روزنبرگ49، کارشناس فرهنگی آلمان به ایران50، تصویب این نکته که ایرانیان از نژاد خالص آریا میباشند در سال 1315هـ.ش. 1936م. توسط رایشتاگ51، ایجاد مؤسسات شرقشناسی و ایرانشناسی در آلمان و بهویژه تشکیل مؤسسۀ شرقشناسی آلمان52 و انجام مطالعات ایرانشناسی در آنجا53، از جملة این فعالیتها است.
از دیگر سو آلمان به توسعة روابط اقتصادی و صنعتی با ایران پرداخت. تا آنجا که این کشور ضمن مشارکت در ساخت کارخانجاتی چون نسّاجی، کاغذسازی، سیمان، شیشهسازی، برق، اسلحهسازی، چایخشککنی و هواپیماسازی، برای راه اندازی کارخانجات، کادر لازم را نیز از آلمان میآورد و امور آموزش صنعتی را در اختیار گرفته و حتی بر معادن و بهرهبرداری از آن نظارت مینمود.54
دورة دهم
دهمین دورة قانونگذاری، روز پنجشنبه ١٥ خرداد ماه ١٣١٤ (٤ ربیعالاول ١٣٥٤) افتتاح شد و در ٢٢ خرداد ماه ١٣١٦هـ.ش./ ٣ ربیعالثانی ١٣٥٦هـ.ق. پایان یافت. ریاست این دوره ـ که در طی آن تنها 108 جلسه تشکیل شد ـ با حسن اسفندیاری (محتشم السلطنه) بود. در دورة دهم از مجلس شورای ملّی جمعاً 120 قانون به تصویب رسید.
از این دوره، زمام امور کاملاً در دست رضاشاه بود و حتی یک نمایندة مخالف به مجلس راه نیافت. هرکس در مجلس بود، در اصل، نمایندة شاه بود و آزادی انتخابات مفهوم نداشت. یک ماه پس از فعالیت دورة دهم مجلس، واقعة قیام مسجد گوهرشاد به وقوع پیوست. در 21 تیر 1314 مردم مشهد در اعتراض به لباس متّحدالشکل و کلاه پهلوی که دخالت در امور خصوصی مردم تلقّی میشد، اعتراض و تظاهرات کردند. به دستور شاه تظاهرات مردم در مسجد گوهرشاد به خاک و خون کشیده شد. اما نمایندگان مجلس، واکنشی نشان ندادند.
به دنبال قیام مسجد گوهرشاد تعدادی از علمای سرشناس مشهد دستگیر شدند. علی اکبر اسدی، نمایندة مجلس و داماد فروغی، سلب مصونیت و بازداشت شد. کمی بعد محمّدولی اسدی توقیف و اعدام گشت. محمدعلی فروغی نیز از منصب رئیسالوزرایی برکنار گردید. در این دوره کشف حجاب نیز روی داد.
در آبان ماه 1314هـ.ش./ نوامبر 1935م. دکتر شاخت55، وزیر اقتصاد آلمان، طی سفر به تهران، در مورد توسعۀ روابط بازرگانی دو کشور با مسئولان ایران مذاکره کرد. در پی این دیدار، حسن اسفندیاری، رئیس مجلس ایران، به آلمان سفر کرد. او در برلین به ملاقات هیتلر، گورینگ، شاخت و برخی دیگر از مقامات عالیرتبۀ حزب نازی رفت.56
در طی سالهای 1319ـ 1314هـ.ش. رشد سریع روابط تجاری در مناسبات دو کشور ایران و آلمان دیده میشود، به نحوی که میتوان این امر را به عنوان بارزترین وجه روابط دو کشور در این دوران محسوب کرد.57
از جمله مواد مصوّب مجلس قانونگذاری برای توسعة روابط میتوان به تصویب «قرارداد مربوط به تصفیة محاسبه ایران و آلمان...»58 ، در خصوص پرداختهای مالی، مالالتجاره صندوق تهاتر آلمان و بانک ملّی ایران و مواردی از این دست، تصویب «قانون اجازة استخدام سه نفر59 متخصص فنی تابعین آلمان برای مدّت یک سال» ـ که استخدام مشاوران مالی برای وزارت مالیه را فراهم آورد ـ تصویب «قانون اجازة استخدام چهار نفر60 متخصص فنی معدن تابعین آلمان» برای وزارت مالیه و تصویب «قانون اجازة استخدام مهندس هلموت روش تبعة آلمان به وسیلة ادارة کل صناعت و معادن» ـ که گام دیگری برای توسعه در زمینة صنعت و معدن بودـ اشاره کرد.
کماکان آموزش جزو مباحث مورد علاقه بود. این امر را میتوان در تصویب «قانون اجازة تجدید قرارداد استخدامی آقای ویلهلم مایر، تبعة دولت آلمان» هنرآموز هنرستان صنعتی دید.
در این بین، نمایندگان با تصویب «قانون اجازة استخدام آقای اتوموزر، تبعة آلمان برای مدیریت فنی چاپخانة مجلس» نشان دادند که به امور انتشارات مجلس نیز علاقهمند هستند.
در همین دوران بود که آلمانیها در زمینة ساخت کارخانجات اسلحهسازی با ایران همکاری کردند. مهمترین قرارداد نظامی، قرارداد تأسیس کارخانۀ تولید تفنگهای خودکار در تهران و تأسیس یک کارخانۀ هواپیماسازی به نام شهباز بود که این کارخانه پس از احداث، با کمک پرسنل آلمانی خود هر دو ماه یک هواپیمای کوچک نظامی تولید میکرد.61
دورة یازدهم
یازدهمین دورة مجلس قانونگذاری در ٢٠ شهریورماه ١٣١٦هـ.ش./ ٥ رجب ١٣٥٦هـ.ق. افتتاح و در تاریخ ٢٧ شهریور ماه ١٣١٨هـ.ش./ ٤ شعبان ١٣٥٨هـ.ق. پایان یافت. ریاست این دوره از مجلس نیز که 110 جلسه داشت به عهدة حسن اسفندیاری (محتشمالسلطنه) بود. در این دوره که همزمان با آغاز جنگ جهانی دوم بود، مجلس 93 مورد قانون و لایحه را به تصویب رساند.
انتخابات این دورة مجلس نیز با مداخلة دولت برگزار شد به نحوی که تمام نمایندگان مجلس، وکلای دولت و برخاسته از ارادة شخص رضاشاه بودند. از این روی با گسترش استبداد رضاشاهی و حاکمیت اختناق سیاسی بر کشور و نفوذ شاه بر نمایندگان مجلس، مجلس نتوانست به عنوان نهادی مؤثر عمل کند. در 10 آذر 1316 نیز سیدحسن مدرّس در خواف به شهادت رسید62.
در آبان ماه 1316 قراردادی بین دولت ایران و کنسرسیوم دماگ ـ کروپ از آلمان برای احداث یک واحد فولادسازی به ظرفیتی حدود 100 هزار تن فولاد در سال در کرج امضا شد.63 در آذر 1316 بالدور فن شیراخ64، رئیس سازمان جوانان حزب نازی به تهران آمد و با سران ایران دیدار کرد.65
با حملة آلمان به لهستان آتش جنگ جهانی دوم شعلهور شد. دولت ایران با صدور اعلامیهای موضع بیطرفی اتخاذ نمود. علیرغم اعلام بیطرفی، ایران از عوارض جنگی که تأثیرات منفی فراوانی بر کشور برجای گذاشت، در امان نماند66. در چنین شرایطی انتخابات دورة دوازدهم برگزار گردید.
قوانین مربوط به روابط ایران و آلمان و یا اتباع آلمانی مصوّب این دورة مجلس قانونگذاری، عبارتاند از: «قانون اجازة تجدید استخدام ویلهلم برانت متخصص ضرّابخانه»، «اجازة استخدام هنرآموزان اتباع آلمان»، «قانون اجازة تجدید استخدام آقای مهندس هلموت روش تابع آلمان، هنرآموز دانشکدة صنعتی»، «قانون اجازة استخدام آقای ویلهلم وبر، تبعة آلمان برای چاپخانة مجلس»، و «قانون اجازة استخدام آقای آدالبرت اشتراکاتی، تبعة آلمان برای چاپخانة مجلس».
دورة دوازدهم
دوازدهمین دورة قانونگذاری در تاریخ ٣ آبان ١٣١٨هـ.ش./ ٢١ رمضان ١٣٥٨هـ.ق. افتتاح شد و در ٩ آبان١٣٢٠هـ.ش./ ٩ شوّال ١٣٦٠هـ.ق. خاتمه یافت. ریاست این مجلس که 133 جلسه داشت، کماکان با حسن اسفندیاری بود.
در این زمان دکتر احمد متین دفتری ـ که معروف به آلماندوستی بود ـ نخستوزیر شد اما در پی شکستهای آلمان در جبهههای جنگ، رضاشاه او را برکنار کرد و علی منصور را که چهرة متمایل به انگلیس بود، به نخستوزیری برگزید.
با آغاز جنگ جهانی دوم در سال 1318 دولت ایران سعی در اجتناب از درگیری و خسارات ناشی از آن داشت. بنابراین علاوه بر اعلام این بیطرفی در 11 شهریور 1318 به عموم مردم و سفرای خارجی، از سفارت آمریکا خواست تا همة قوانین، مقرّرات و آییننامههای بینالمللی مربوط به عدم مخاصمه و حفظ بیطرفی را برای ایران ارسال کند. تا نسبت به وضع کشور در قبال جریانات نظامی و سیاسی و بینالمللی تصمیم لازم اتخاذ شود. همچنین رضاشاه به هنگام افتتاح دورة دوازدهم مجلس نیز دربارة سیاست بیطرفی ایران در جنگ سخن راند.
حمله آلمان به شوروی در تیر 1320 بر اهمیت استراتژیک ایران در جنگ افزود. با امضای پیمان اتحاد شوروی و انگلیس در 21 تیر 1320، متفقین در جبهة واحدی علیه آلمان متّحد شدند. سواحل امن و مطمئن خلیجفارس، راهآهن سراسری ایران و ضرورت کمکرسانی سریع به شوروی، پروژة اشغال ایران را کلید زد. بنابراین دولتهای شوروی و انگلستان با ارسال یادداشتهایی در مرداد 1320 خواستار اخراج اتباع آلمانی از ایران شدند. دولت ایران اعلام کرد که اتباع آلمانی شدیداً تحت مراقبت دولت ایران هستند؛ با وجود این، به محض اینکه بتواند افرادی را به جای آنها بگمارد، اقدام به اخراج آنها خواهد کرد. بدین ترتیب و با پاسخهای اینچنینی دولت ایران کوشید تا سیاست دفعالوقت در پیش گیرد.
اما به هر صورت، راه ایران، کوتاهترین، مهمترین و سریعترین راه کمکرسانی به شوروی بود و لذا شوروی و انگلیس به بهانة فعالیت ستون پنجم آلمان در ایران، از شمال و جنوب به ایران تاختند. ارتش ایران در کمتر از سه روز با صدور فرمان عدم مقاومت متلاشی شد.
اشغال ایران، چهرة منفعل مجلس را تغییر داد. نمایندگان مجلس که در تمام عمر مجلس دوازدهم ساکت بودند، در 45 روز آخرِ فعالیت خود ضمن رسیدگی به موضوع جواهرات سلطنتی، ضبط و تحویل اموال رضاشاه و تعقیب و محاکمه و مجازات عمّال نظمیه را نیز مطرح کردند و حتی در آخرین روزهای فعالیت این دوره یکی از نمایندگان دربارة شهادت سیدحسن مدرّس سخن گفت و مجازات عاملان قتل او را خواستار شد. همچنین نمایندگان، چند لایحة ضروری را به تصویب رساندند که از آن جمله میتوان لایحة افزایش حقوق کارمندان کشوری و لشکری، لایحة عفو بعضی از مجرمان و متّهمان سیاسی (موسوم به لایحة عفو عمومی) و لایحة محاکمه راهزنان در دادگاههای عمومی به جای دادگاههای نظامی را نام برد.
در زمینة روابط با آلمان، به هر روی، کماکان به مسئلة آموزش توجهاتی مبذول شد. در این دوره »قانون اجازه استخدام دوازده نفر هنرآموز اتباع آلمان برای آموزشگاههای پیشه و هنر» و «قانون اجازة استخدام آقای دکتر کوخ، تبعة آلمان، استاد دانشگاه تهران» به منظور استفاده از دانش و تجربة استادان و صنعتگران آلمانی به تصویب رسید.
امور مربوط به چاپخانة مجلس نیز از نظر نمایندگان دور نماند. تصویب«قانون اجازة تجدید استخدام آقای اتوموزر تبعة آلمان، مدیر فنی چاپخانه مجلس» ، «قانون اجازة تمدید استخدام آقای اتوموزر تبعة آلمان، مدیر فنی چاپخانه مجلس»، «قانون اجازة تمدید استخدام آقای ویلهلم وبر، تبعة آلمان، سرپرست ماشینآلات چاپخانة مجلس»، «قانون اجازة تمدید قرارداد استخدام آقای اتوموزر، تبعة آلمان، مدیر فنی چاپخانة مجلس»، «قانون اجازة تمدید قرارداد استخدام آقای ویلهلم وبر، تبعة آلمان، برای سرپرستی ماشینآلات چاپخانة مجلس»، و «قانون اجازة استخدام آقای هانریش سدلر تابع آلمان برای چاپخانة مجلس» در این راستاست.
گرچه از سال 1318 به آرامی از شمار متخصصان استخدامی در راهآهن کاسته شد اما کماکان تعدادی از اتباع آلمان با تصویب «قانون اجازة استخدام نوزده نفر مهندس و متخصص خارجی67 برای ساختمان راهآهن»، «قانون اجازة استخدام هیجده نفر از مهندسین و متخصصین کارمندان خارجی68 ساختمان خطوط راهآهن» و «قانون اجازة استخدام بیست و هفت نفر از مهندسین و متخصصین69 کارهای ساختمانی راهآهن» در این زمینه مشغول به کار شدند.
چند ماه پس از اشغال ایران در سال 1320 بر طبق «آئیننامة ادارة حفاظت اموال اتباع بیگانه» دولت ایران ادارهای با نام ادارة حفاظت اموال بیگانه در وزارت دارایی «برای تأمین و حفاظت اموال متعلق به افراد و بنگاههای آلمانی و ایتالیائی و مَجار و سایر دوَلی که روابط آنها با دولت ایران مقطوع شده»بود، تشکیل داد.
از سوی دیگر مفاد مادّة اوّل فصل سوم «قانون اجازة مبادلة پیمان اتحاد منعقده بین دولت شاهنشاهی ایران و دوَل اتحاد جماهیر شوروی و انگلستان»، که دولتهای «متحده مشترکاً و هر یک منفرداً متعهد» شده بودند «که به جمیع وسایلی که در اختیار دارند ایران را در مقابل هر تجاوزی از جانب آلمان یا هر دولت دیگر دفاع نمایند»، نشان از تغییر متن قوانین مرتبط با آلمان در مجلس قانونگذاری ایران دارد.
نتیجه
از شروع جنگ اوّل جهانی و کوششهای به عمل آمده، آلمانیها از یک سو، و امید مردم و ملّیون ایران به استفاده از توان نیروی سومی در برابر استعمار روس و انگلیس از سوی دیگر، تمایلات طرفداری از آلمان در جامعة ایرانی پدیدار شد. مجلس و نمایندگان آن نیز در این طیف قرار داشتند و گروهی از آنان متمایل به آلمان بودند. این امر را میتوان از جنگ جهانی اوّل و مسئلة مهاجرت و تشکیل دولت ملّی تا همکاری تنی چند از نمایندگان با آلمانیها در دوران جنگ جهانی اوّل و به ویژه پس از اشغال ایران در جنگ دوم جهانی دید.
علاوه بر تمایل نسبی عمومی، دولت و به ویژه شاه مستبد نیز قصد داشت از آلمان به عنوان نیروی سوم بهره بگیرد؛ امری که با توجه به نقش سیاست ناسیونالیسم باستانگرای افراطی در دورة رضا شاه و شباهتهای آن با ناسیونال سوسیالیست دورة زمامداری هیتلر ابعاد گستردهتری پیدا کرد70.
اما به گفتة برخی محقّقان، رضاشاه ـ و حتی زمامداران مستبد پیش از او ـ در انتخاب نیروی سوم و کشوری که قرار بود در این جایگاه قرار گیرد، بدون سیاست و تعقّل عمل کردند. مناسبات روز دنیا را ندیدند و از بازیهای پشت پرده سردرنیاوردند.71
آنچه در این میان، مهم است اعمال قدرت و سلیقة رضاشاه در انتخاب نمایندگان مجلس شورای ملّی است؛ مسئلهای که موجب شد مجلس به نهادی خنثی، متملّق و مجری سیاستهای دولت بدل گردد. توسعة دیکتاتوری رضا شاه، گسترش استبداد در کشور، و دخالت شاه و ایادی وی در تمام شئون زندگی اجتماعی و سیاسی کشور، یکی دیگر از پیامدهای این اقدام بود.
منبع:
فصلنامه اسناد بهارستان، ضمیمه سال اوّل، شماره سوم، پاییز 1390 (ویژهنامه دومین نشست تخصصی تاریخ مجلس)؛ صص250 ـ 235.
پینوشت:
1ـ هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، تاریخ روابط خارجی ایران از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ دوم جهانی (تهران: امیرکبیر، 1364)؛ صص336 ـ 331.
2ـ سپهر، احمدعلی، ایران در جنگ بزرگ ( 1918ـ 1914م.) (تهران: چاپخانة بانک ملّی، 1336)؛ ص89؛ به نقل از: نظری، فاطمه، روابط ایران و آلمان در عصر رضا شاه.
3ـ همان؛ ص345.
4ـ به نقل از: مدنی، سیدجلالالدین، «روابط ایران و آلمان در تاریخ معاصر»، زمانه، ش:60، شهریور 1386.
5ـ میراحمدی، مریم، پژوهشی در تاریخ معاصر ایران (1950ـ 1900م.) (مشهد: آستان قدس رضوی، 1366)؛ ص66.
6ـ زرگر، علیاصغر، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در دورة رضا شاه، ترجمة کاوه بیات (تهران: نشر پروین، 1372)؛ ص354.
7ـ به نقل از مؤمن، ابوالفتح، «نیروی سوم و روابط خارجی دورة رضاشاه»، زمانه، ش: 60، شهریور 1386.
8ـ مجموعه روزنامه رسمی (به نقل از: http://www.dastour.ir)
(تذکر: تمامی قوانینی که عناوین آنها داخل گیومه آمده، از همین منبع استخراج شده است.)
9ـ به نقل از: مؤمن، همان.
10ـ همانجا؛ به نقل از: بیگدلی، علی، «روابط دیکتاتور شرق با جمهوری وایمار و نازیها»، زمانه، ش: 60، شهریور 1386.
11ـ به نقل از مؤمن، همان.
12ـ بعدها طغیان آب در شمال اهواز و وارد شدن خسارت زیاد سبب شد برای رسیدگی به طغیان آب، مهندسانی از بلژیک و ژاپن دعوت شوند. (محبوبی اردکانی، حسین، تاریخ مؤسسات تمدّنی جدید در ایران (تهران: دانشگاه تهران، 2537)؛ ص350؛ به نقل از: نظری، همان)
13ـ به نقل از: بیگدلی، همان.
14ـ به نقل از مؤمن، همان.
15ـ میراحمدی، همان؛ ص69.
16ـ کمپانی متعهد گردید علاوه بر خدمات هوایی و پستی، در صورت جنگ و انقلابات داخلی نیز سرویس خود را در اختیار ایران قرار دهد. ( به نقل از نظری، همان)
17- Imperial Airways Limited.
18ـ میراحمدی، همان؛ صص70-69.
19ـ هوشنگ مهدوی، همان؛ صص 398 ـ 397.
20ـ صفایی، ابراهیم، بنیادهای ملّی در شهریاری رضاشاه کبیر، ج1(تهران: وزارت فرهنگ و هنر، بیتا)؛ ص13؛ به نقل از مؤمن، همان.
21ـ نظری، همان.
22ـ نظری، همان.
23ـ بلوشر، ویپرت، سفرنامة بلوشر، ترجمة کیکاوس جهانداری (تهران: 1369)؛ ص198؛ به نقل از: نظری، همان.
24- Arthur Millspoo.
25- Botske.
26ـ میراحمدی، مریم، گسترة تاریخ و ادبیات (تهران: نشر گستره، 1364، چاپ اوّل)؛ ص56 ؛ به نقل از: بیگدلی، همان.
27ـ بلوشر، همان؛ ص198؛ به نقل از: نظری، همان.
28ـ میراحمدی، همان؛ ص56؛ به نقل از : بیگدلی، همان.
29ـ مؤمن، همان؛ نظری، همان.
30ـ حاضری، علیمحمد، روند اعزام دانشجو در ایران (تهران: سمت، 1372)؛ ص121؛ به نقل از: مؤمن، همان.
31ـ مرکز اسناد ریاست جمهوری، بایگانی نخستوزیری، آلبوم 46، سند شمارة 14834/35ــ11؛ به نقل از: مؤمن، همان؛ لنچافسکی، جرج، رقابت روسیه و غرب در ایران، ترجمۀ اسماعیل رائین (تهران: جاویدان، 1356، چاپ دوم)؛ صص176-174.
32ـ مؤمن، همان.
33ـ برای توضیح بیشتر، بنگرید به: ابوالفتح مؤمن، همان.
34ـ مؤمن، همان.
35ـ مجموعه روزنامه رسمی، همان.
36ـ مؤمن، همان.
37ـ صفایی، همان.
38ـ مؤمن، همان.
39ـ نک: بیگدلی، همان.
40ـ که به اخراج مدیرانش از آلمان نیز انجامید. (به نقل از: بیگدلی، همان.)
41ـ بیگدلی، همان.
42ـ عدم تمدید قرارداد با شرکت یونکرس در بهمن سال 1311 را به دلیل عدم انجام تعهد این شرکت در مورد احداث یک مدرسۀ آموزش خلبانی در ایران، و اخراج شماری از کارشناسان آلمانی شاغل در بانک ملّی و وزارت دارایی را به علّت اختلاس لیندن بلات دانستهاند. (به نقل از مؤمن، همان) البته فعالیت مستشاران آلمانی در بانک ملّی ایران، بهرغم رسوایی مالی بلات، ادامه داشت و آنان در اغلب شعبههای این بانک ریاست را بر عهده داشتند. (نک: محبوبیاردکانی، صص115ـ 113؛ به نقل از: بیگدلی، همان)
43ـ به نقل از: نظری، همان.
44ـ پس از تیمورتاش، جعفرقلیخان سردار اسعد و امیرحسنخان ایلخانی ـ که سمَت نمایندگی مجلس داشت- نیز دستگیر شدند. سردار اسعد در فروردین 1313 توسط پزشک احمدی کشته شد.
45ـ به مدّت سه سال برای تدریس علوم تربیتی.
46ـ سه نفر متخصص بیطاری و یک نفر معلّم فلاحت از اتباع ممالک فرانسه، آلمان، اتریش، ایتالیا و بلژیک به تشخیص هیئت وزراء؛ به نقل از: مجموعه روزنامه رسمی، همان.
47ـ این سه نفر، آقایان هرمان کروسمان و هولداک و فردریک کوفتر بودند. ( به نقل از: مجموعه روزنامه رسمی، همان.)
48ـ آقایان فردریکسن، تئودر هنسل و ویلهلم کرهمر. (به نقل از: مجموعه روزنامه رسمی، همان.)
49- Alfred Rosenberg
50ـ هوشنگ مهدوی، همان؛ صص 398-397.
51ـ لنچافسکی، همان؛ ص180. مقایسه شود با: ملکیزدی، حسنخان، ارزش مساعی ایران در جنگ (تهران: 1324)؛ ص38؛ وی نوشته است در سال 1317 مادّهای از قوانین نژادی نورنبرگ که ایرانیان را دارای تبار آریایی نمیدانست، لغو شد.
52- Deutsche Orientverien.
53ـ لنچافسکی، همان؛ صص 196ـ 195.
54ـ به نقل از: مؤمن، همان؛ بیگدلی، همان.
55- Dr. Schacht.
56ـ لنچافسکی، همان؛ صص181ـ180.
57ـ هوشنگ مهدوی، همان؛ ص398 .
58ـ مادّة 1ـ پرداختهای بین آلمان و ایران طبق قواعد و ترتیبات مقرّره ... ؛به نقل از: مجموعه روزنامه رسمی، همان.
59ـ این افراد عبارت بودند از: آقایان دکتر هنریش آهرنس و هربرت لانکر و آرتولد گرونبرک. به نقل از: مجموعه روزنامه رسمی، همان.
60ـ این افراد عبارت بودند از: قایان آقایان هلموت کوهلرت و آقای پاول کلیبه و آقای پاول هنیک و آقای ارهار دوایگمان (به نقل از: مجموعه روزنامه رسمی، همان.)
61ـ لنچافسکی، همان؛ ص176.
62ـ در بیست بهمن همین سال نیز نصرتالدّوله در زندان به قتل رسید.
63ـ به نقل از: بیگدلی، همان.
64- Baldur von Schirach.
65ـ لنچافسکی، همان؛ ص181.
66ـ یکی از طرحهای به اجرا نرسیده، طرح احداث واحد فولادسازی بود که علیرغم اقدامات فراوان، در اثر شروع جنگ جهانی ناکام ماند؛ نک: گرامی، محمدعلی، تاریخ اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و نظامی دوران رضاشاه کبیر (شیراز: بینا، 1355)؛ صص71-67؛ به نقل از: بیگدلی، همان.
67ـ سه نفر از آنان آلمانی بودند. ( به نقل از: مجموعه روزنامه رسمی، همان)
68ـ تنها یک نفر از آنان آلمانی بود. ( به نقل از: مجموعه روزنامه رسمی، همان.)
69ـ چهار تن از آنان آلمانی بودند. ( به نقل از: مجموعه روزنامه رسمی، همان.)
70ـ به نقل از: مؤمن، همان؛ برای توضیح بیشتر نک: بیگدلی، همان؛ صص 61 ـ56.
71ـ به نقل از: بیگدلی، همان.
• Add to Google Buzz
• Add to Facebook
• Add to Twitter
• Add to Delicious
• Digg this
• Add to Reddit
• Add to StumbleUpon
• Add to MySpace
• Add to Technorati
•