بازتـاب‏های قيـام پـانـزده خـرداد در استان‏ها و خارج از كشور

ليكن با كشتار وحشيانه و سركوب مستبدانه به طور موقت اين قيام را ساكت نمود. اما به رغم كارهاى تبليغاتى و بهره‏گيرى از مطبوعات وابسته داخلى و برخى رسانه‏هاى جيره‏خوار خارجى، اخبار اين حادثه به سراسر كشور تسرى يافت و اكثر شهرها را دستخوش حركت و مبارزه با رژيم نمود. مردم مسلمان و غيور كه عشق به دين مبين اسلام و رهبران دينى را نسل به نسل آموخته و نهادينه كرده بودند با دستگيرى حضرت امام خمينى (ره) به خروش آمده، و اقدامات متعدد و مختلفى را در اين راستا به منصه ظهور رساندند. آنها طى اعلاميه‏ها و بيانيه‏هاى مختلف و متنوع خواهان آزادى هرچه سريعتر حضرت امام و ساير علما شدند.
اين نامه‏ها و اطلاعيه‏ها چنان زياد و پرحجم بود كه حتى ساواك از عدم ذكر آنها و پيگيرى امنيتى افراد ارسال‏كننده، عاجز ماند و تنها به مكاتبه بين ادارات خود و دربار شاهنشاهى بسنده كرد.
يكى ديگر از اقدامات مشترك مردم در اكثر شهرهاى كشور، بستن مغازه‏ها و دكان‏هاى خود و برپايى تظاهرات و اعتراض به كشتار حادثه 15 خرداد و لغو مواد پيشنهادى 6 گانه اصول به اصطلاح انقلاب سفيد بود. مردم آگاه و انقلابى مى‏دانستند كه در لوايح پيشنهادى امريكايى شاه، براى ملت هيچ سود و منفعتى درنظر گرفته نشده است؛ بلكه تنها وابستگى سياسى، فرهنگى و اقتصادى هرچه بيشتر كشور را در پى خواهد داشت. در بعد سياسى، شاه براى ايفاى نقش ژاندارم منطقه و تبديل شدن به سد محكمى در برابر نفوذ كمونيسم در حوزه استحفاظى پيش‏بينى شده، اعلام آمادگى مى‏نمود و به اين ترتيب وابستگى‏اش به امريكا بيش از پيش بيشتر مى‏شد. در بعد فرهنگى، حضور بانوان در صحنه‏هاى اقتصادى و تقليد بى‏چون‏وچراى دمكراسى غربى با تمامى عوارض فساد ظاهرى و باطنى آن از اهداف شاه و اربابانش بود و براى عوام‏فريبى، تساوى حقوق زنان و مردان را مطرح مى‏كردند و مى‏كوشيدند با جنگ روانى و بزرگ‏نمايى به وسيله رسانه‏هاى وابسته، عواطف و احساسات زنان جامعه را تحريك و با ايجاد جدايى و انفكاك آنان از اعتقادات و باورهاى مذهبى و ملى، راه را براى ورود هر چه بيشتر و بهتر فرهنگ غربى آماده نمايند.
در خصوص برنامه اقتصادى هم با برهم زدن نظم موجود در سيستم كشاورزى سنتى و عدم حمايت در تجهيز و نوگرايى صحيح سيستم مكانيزه و مدرن، كشاورزى خودكفاىِ آن روزِ كشور را نابود و كشور را به واردات گندم و ساير محصولات، روزبه‏روز وابسته‏تر كردند. در واقع اين مهمترين دليل مخالفت حضرت امام با اين لوايح و در پى آن تبعيت و همراهى مردم با ايشان و تشكيل هسته مبارزه مردمى با رژيم پهلوى بود. ليكن رژيم پهلوى سعى داشت با وارونه نشان دادن اوضاع و ايجاد تظاهرات ساختگىِ موافق با اصول 6گانه و برپايى راهپيمايى‏هاى اندك و دست‏چين شده مرتبط و هماهنگ با نهادهاى امنيتى و تبليغاتى و تكرار مداوم و همه‏روزه اخبار اين گونه تحركات به اصطلاح مردمى موافق با رژيم و شخص شاه، جو بوجود آمده را كه مشروعيت سياسى رژيم را به سختى زير سؤال برده بود، تا اندازه‏اى ترميم و بهبود بخشد. در كتاب سند مربوط به دستور ساواك به اداره كل تبليغات و راديو جهت پوشش خبرى و ارسال عكس و فيلم و درج مقالات و اخبار در رسانه‏هاى ملى به طور گسترده آمده كه نشانگر دولتى بودن و به ويژه وابسته بودن اين گونه اقدامات به ساواك مى‏باشد. رسانه‏هاى خارجى نيز ضمن بازگويى حادثه 15 خرداد و ذكر آمار غلط درخصوص كشته‏ها و زخمى‏هاى اندكِ اين واقعه! در كم‏رنگ نمودن اصل ماجرا و ارائه تحليل‏هاى طرفدارانه از حكومت پهلوى موفق بودند. آنان اين حادثه را سدى در برابر پيشرفت‏هاى صنعتى و فرهنگى ايران در دهه چهل برشمردند و عاملان و رهبران آن را جزو مخالفين پيشرفت و تجدد و مرتجع و عقب‏مانده خواندند. البته از كسانى كه پيشرفت و تمدن را تنها تقليد از دمكراسى غربى و جذب فرهنگ مبتذل امريكايى شدن مى‏دانند، جز اين توقعى نمى‏رفت.
به هر حال با اقدامات متعدد و وسيع تبليغاتى داخلى و خارجى از يك سو و پيگيرى‏هاى سخت و مداوم امنيتى از سوى ديگر، رژيم پهلوى توانست به طور موقت اين موج مخالفت مردمى و اسلامى را كنترل و به ظاهر فرو نشاند؛ ليكن اين آتش زيرخاكستر بود و خون شهداى اين واقعه كه آگاهى‏بخش اوليه انقلاب اسلامى بود، پس از پانزده سال با رشد آگاهى مردم توسط حضرت امام، به جوش آمد تا رژيم ستم‏شاهى را با قيام گسترده مردمى كه مقدمه‏اش در دل اين حادثه بزرگ نهفته بود، براى هميشه به ورطه نيستى و نابودى افكند.