29 بهمن، تبلور آزادگی مردم قهرمان تبریز

هر دو قیام تأثير شگرفي در روند تاريخ معاصر ايران بر جای گذاشته اند.
در 29 بهمن سال 1356 مردم تبریز با خیزش و قیام سراسری بعد از کودتای سیاه 28 مرداد برای اولین بار در ایران بر علیه حکومت سلطنتی به پا خواسته با شکستن جو اختناق و خفقان حاکم، طی حملاتی به دفاتر حزب رستاخیز و دیگر اماکن دولتی از جمله بانکها شیرازه رژیم شاه را در هم کوبیدند.
اگر بخواهیم نگاهی کوتاه بر تاریخ قرن گذشته ایران بیاندازیم خواهیم دید که پس از نا کام ماندن جنبش مشروطیت به رهبری مجاهد وارسته شیخ محمد خیابانی و همچنین جنبش جنگل به رهبری میرزا کوچک خان و سایر جنبشهای و تشکلات شکل گرفته آزادی خواه در آن زمان، بالاخره قدرت به دست رضاخان دیکتاتور و گماشته غرب افتاد. این گروهبان سابق و بی سواد با ایجاد خفقان نفس گیر و سرکوب جنبش های دمکراتیک و نیز با یورش به ساختارهای فرهنگی ملت ایران به وسیله اجرایی کردن تفکر شوم " یک ملت و یک زبان" تحت لوای باصطلاح «مدرنیته» سعی کرد تنوع ملی، فرهنگی و زبانی را قلع و قمع نماید. با گسترده تر شدن روز به روز فقر و تبدیل شدن جامعه به دو قطب اقلیت زر و زور و اکثریت کارگر و کم درآمد و نیز با عنایت به وضعیت اسفبار روستائیان و دهقانان و ارتکاب جرم و جنایت های بدون محاکمه توسط اربابان و خوانین، می توان دریافت که همگی این مشکلات نتیجه چپاول و غارت منابع اقتصادی و معدنی، فساد و خودکامگی عریان دستگاه حکومتی رضاخان در 20 سال شرارت و دیکتاتوری وی بود. پس از وی، محمدرضا (پسرش) این قبیل کارها را بصورت دیگری ادامه داد و کشور را روز به روز به غرب وابسته تر کرد.
 
بغض ناشی از اعمال فشار ظلم، تعبیض و بی عدالتی در حوضه های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ملی، که توام با زنجیره ای از برخورد های امنیتی، سرکوب، شکنجه، زندان و کشتار سیستماتیک و سلسله وار در طول بیش از پنج دهه حاکمیت پهلوی که پس از کودتای ننگین سوم اسفند 1299 شکل گرفته و توسط رضا خان و پسرش بر ملت ایران بخصوص قشر کارگر و واکنش گران آزادی خواه اعمال گردیده بود، توانست در قیام 29 بهمن با فریاد خروشان کارگران، زنان، جوانان و دانشجویان تبریز بترکد. از آنجا که آذربایجان به عنوان مرکز قیام ها و خیزش های آزادیخواهانه، عدالت طلبانه و ضد استبدادی همواره نقطه عطف انقلابات در ایران عمل کرده بود، رژیم پهلوی با آگاهی از این موضوع بلافاصله با تشکیل ستاد بحران، ماشین سرکوب امنیتی- اطلاعاتی خود را روانه خیابانهای تبریز کرد تا به خیال خود با به خون کشیدن و سرکوب این قیام و ایجاد رعب و وحشت، مجددأ بتواند بر پایه های کاخ استبداد و دیکتاتوری تکیه زند. اما غافل از اینکه قیام خونین 29 بهمن تبریز جرقۀ آغاز خیزش سراسری مردم ستم دیده ایران بود که بر علیه حاکمیت سرمایه، ترور و سرکوب شوریده بودند و ندای آزادی و سرنگونی رژیم مستبد شاهنشاهی را فریاد می زدند. بعد از قیام 29 بهمن تبریز بود که فضای امنیتی و خفقان شکسته شد و ترس مردم و دانشجویان فرو ریخت تا خیزش ها و اعتراضات و اعتصابات، گسترده تر و هسته های مبارزاتی مخفی و علنی در کارخانه ها، دانشگاه ها، مدارس، ادارات دولتی و محل های کار و محلات سازمان یافته تر شود و شعله های مبارزه افروخته تر شود و پس از یک سال مبارزه ی بی امان در 22 بهمن 1357 با فرو ریختن بنیان کاخ ظلم، دیکتاتور سرنگون شود.
قیام 29 بهمن تبریز نه تنها اعلام اعتراضی بود به گستاخی عوامل شاه به مرجعیت، مقدسات و کشتار طلبه های قم در 19 دی 56 ، بلکه با توجه به گسترۀ معترضین به لحاظ طبقاتی و فکری، نقش و حضور دانشجویان و روشنفکران انقلابی از جایگاه بازوی فکری مبارزات عدالت طلبانه و آزادیخواهانه و نیز کارگران و زحمتکشان از حیث طبقاتی، بیانگر خشم و اعتراض مردم به سالها سرکوب و حق کشی های سیستماتیک اعمال شده در 57 سال حکومت دیکتاتوردی پهلوی در ساختارهای سیاسی- اقتصادی و فرهنگی بود که در قیام 29 بهمن 1356 در کف خیابان های تبریز فریاد به آسمان برد.
بايد دانست كه در روز 29 بهمن 1356، براي اولين بار، شعار «مرگ برشاه» به طور علني سر داده شد و از اين‌رو، ديگر به راحتي مي‌شد سقوط قريب‌الوقوع نظام سلطنتي را پيش‌بيني نمود.
شايد يكي از زیباترین پيام‌هاي امام (ره) نسبت به ملت، پيامي بود كه به مناسبت قيام 29 بهمن سال 56 تبريز صادر كردند، پیامی که آکنده از مهر و لطف ایشان به مردم غیور تبریز بود: در قسمتی از آن پیام آمده بود:
«سلام بر اهالي شجاع و متدين آذربايجان عزيز! درود بر مردان برومند و جوانان غيرتمند تبريز! درود بر مرداني كه در مقابل دودمان بسيار خطرناك پهلوي قيام كردند و با فرياد «مرگ بر شاه» خط بطلان بر گزافه گويي‌هاي او كشيدند! زنده باشند مردم مجاهد عزيز تبريز، كه با نهضت عظيم خود مشت محكم بر دهان یاوه گویانی زدند كه با بوق‌هاي تبليغاتي، "انقلاب خونين استعمار" را كه ملت شريف ايران با آن صد در صد مخالف است "انقلاب سفيد شاه و ملت" مي‌نامند و اين نوكر اجانب و خود باختۀ مستعمرين را نجات دهنده كشور مي‌شمارندمن نمي‌دانم با چه زباني به اهالي محترم تبريز و به مادران داغديده و پدران مصيبت كشيده، تسليت بگويم. با چه بيانی اين قتل عام‌هاي پي در پي را محكوم كنم .»
قیام تبریز ماهيتی اسلامي و حق طلبانه داشت؛ چرا كه خاستگاه آن مسجد بود و ایدئولوژی اش را از آموزه های دینی و علما وام گرفته بود. یکی از ویژگیهای مهم قیام تبریز ، بازتاب جهانی آن بود، زیرا این قیام در یکی از حساس ترین نقاط ایران رخ داده و دارای گستردگی زیادی بود و نیز تمامی اقشار مردم بلا استثنا در آن شریک بودند. بازتاب قیام تبریز در رسانه های گروهی جهان ، سبب مطرح شدن نهضت و انقلاب در سطح جهان گردید.
چنان که مستحضرید معمولا‌ زماني كه حکومت‌ها در انجام اقدامات مشروعيت‌بخش، خدمات عمومي و حفظ استقلا‌ل کشور ناتوان شوند و به عبارتي دچار بحران‌هاي مشروعيت، كارآيي و استقلا‌ل و هويت سياسي گردند، به تنها ابزاري كه روي مي‌آورند همانا زور، اجبار و سركوب است. تفاوتي كه بين قدرت و اقتدار وجود دارد، در همين جا نمايان مي‌شود. اقتدار، قدرت مشروع است كه هر دولتي بدان نياز دارد وگرنه هرج ‌و مرج، بي‌نظمي و بي‌ثباتي همه‌جا را فرا خواهد گرفت و امنيت عمومي را زايل خواهد كرد. اما قدرت فاقد مشروعيت همانا زور و اجبار است كه نظام‌هاي داراي بحران به منظور حفظ امنيت خويش بدان توسل مي‌جويند.
قيام 29 بهمن تبريز هم با خشونت و گلوله پاسخ داده شد. این قیام باعث رسوایی هر چه بیشتر رژیم دیکتاتوری شده و نشان داد که قدرت شاه نامشروع است. در واقع اين قيام، تعارض و شكاف ملت و حکومت را آشكار ساخت و آغازگر قيامي عمومي در سراسر ايران شد كه در 22 بهمن 57 منجر به فروپاشي و سقوط رژيم حاكم گرديد و توسل به اجبار و سركوب نيز به تنهايي نتوانست ثبات و امنيت را براي رژيم حاكم به ارمغان بياورد.
قيام گسترده‌ي مردم تبريز و قتل عام آن بازتاب وسيعي در سراسر ايران و همه محافل داشت. مراجع و آيات حوزه‌ي علميه‌ي قم اولين شخصيت‌هاي روحاني بودند كه در اين خصوص با اعلاميه و تلگراف موضع‌گيري نمودند. اتحاديه‌ انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان اروپا، جنبش مسلمانان مبارز، كنفدراسيون محصلان و دانشجويان ايراني خارج از كشور و نهضت آزادي ايران نيز اعلاميه هايي منشر ساختند.
در همان روزها نشريه‌ «16 آذر» نشريه‌ كنفدراسيون محصلان و دانشجويان ايراني خارج از كشور نوشت: «قيام تبريز نه فقط برگي زرين به تاريخ مبارزات ضد ارتجاعي و قهرمانانه‌ اهالي ستم‌كش اين شهر مي‌افزايد، بلكه لحظه‌اي درخشان در تاريخ پيكار خلق‌هاي ميهن است.» پس از قيام تبريز دانشجويان مبارز ايراني مقيم كشورهاي اروپايي و امريكايي نیز دست به افشاگري زدند.
روزنامه‌ي واشنگتن پست، چند مقاله به اوضاع تبريز اختصاص داد، نيويورك تايمز ضمن صحبت از شكافي كه رژيم برداشته بود، در روزهاي بعد تعداد كشته‌شدگان تبريز را از 6 نفر بالای70 نفر اعلام کرد و توضيح داد كه بلواي تبريز، بلوايي است پيچيده، ولي ننوشت كه پيچيدگي بلوا در كجا نهفته است. تعدادي از دانشجويان مبارز ايراني مشغول به تحصيل در برلن شرقي (پايتخت جمهوري دمكراتيك سابق آلمان) سفارت ايران را در برلن به اشغال خود درآوردند و به افشاي جنايات شاه و پخش خبر مبارزه‌ مردم تبريز پرداختند، خبر اين جريان به سراسر جهان مخابره شد. دانشجويان مقيم اتريش نيز مقارن سفر وزير امور خارجه‌ وقت ايران كه به دعوت صدراعظم و رئيس جمهور اتريش به آن كشور رفته بود، در خارج دانشگاه وين دست به تظاهراتي زدند و شعار خود را «حمام خون در ايران» قرار دادند. آن‌ها مي‌گفتند تعداد بسيار زيادي از مردم به خصوص از شهر تبريز ضمن تظاهرات در زدوخوردهايي كه با پليس صورت گرفته كشته شده‌اند.» خانم «ليزترگود» از تهران طي مقاله‌اي در گاردين از اين‌كه نسبت به تظاهرات ضد حکومتی در تبريز با ملايمت برخورد شده است، اظهار تعجب كرده و ضمن آن به نقل از سخنان استاندار جديد آذربايجان نوشته كه او سياست خود را براساس تأمين حداكثر آزادي براي مردم قرار داده است.
تقارن چهلم شهداي تبريز با هجوم نيروهاي اسرائيل به جنوب لبنان و شهادت تعداد زيادي از مسلمانان لبنان و بازتاب گسترده آن در ايران ، ارتباط آرماني هر چه بيشتر مردم ايران، لبنان و فلسطين را فراهم آورد.
پس از فجایع رخ داده در تبریز علما و روحانيون عيد سال 1357 را با این شعار تحريم نمودند:
«روزي كه دگرگون شود احكام خدا عيد نداريم / روزي كه ز مرجع شود اعلام عزا عيد نداريم / روزي كه هزاران نفر از حق طلبان زير شكنجه / تبعيد بود رهبر شايسته ما عيد نداريم.»
چهلم شهداي تبريز در شهرهاي متعددي برگزار شد و بدين ترتيب چهلم شهدا يكي پس از ديگري به مراسم اعتراض آميز گسترده‌تري تبديل مي‌شد. اعتراضاتي كه نظام خودكامه‌ي پهلوي را در امواج سهمگين خود در هم شكست.
ملت ایران و بخصوص تبریز در طول تاریخ بارها ثابت کرده اند که زیر بار طلم نمی روند و همیشه هم نشان داده اند که چگونه می توانند ظالم را سر جایش نشانده و او را به سزای اعمالش برسانند.
در آستانه سالگرد قیام خونین مردم قهرمان و آزاده تبریز، یاد و خاطره شهدای آنروز و همه شهدا و مبارزان راه حق و آزاده گی را گرامی می داریم.
«يادشان گرامي و راهشان پر ره‌رو باد»