روز سوم شهریور را از یاد نبریم

روز سوم شهریور را از یاد نبریم

دولت ایران بدون درنگ، با صدور بیانیه رسمی، اعلام داشت که در این جنگ بی‌طرف مانده و بی‌طرفی خود را محفوظ خواهد داشت.
روز اول تیرماه 1320 (23 ژوئن 1941)، ارتش آلمان قلمرو اتحاد شوروی را مورد حمله‌ی نظامی قرارداد. و بدین‌سان روس‌ها برای رهایی از چنگال ارتش نازی، دست به دامان انگلستان شدند. انگلیس‌ها نیز زیر ضربه‌های ارتش آلمان قرار داشتند و در پی متحدانی برای جنگ با آن‌ها.
بدین‌سان، روس‌ها و انگلیس‌ها، با وجود دشمنی‌ها و رقابت‌های دیرین و لاف‌های سیاسی و ایده‌ئولوژیک، در 12 ژوئیه همان سال (21 تیرماه 1320)، موافقت‌نامه‌ی اتحاد در جنگ را در مسکو امضاء کردند. بر پایه‌ی قرارداد مزبور، دو طرف متعهد شدند:
دو دولت اقدام به انجام هر گونه یاری و پشتیبانی متقابل در جنگ حاضر با آلمان هیتلری می‌کنند.
آن‌ها هم‌چنین متعهد می‌شوند که در دوران این جنگ، هیچ‌گونه گفت‌وگو یا متارکه‌ی جنگ یا پیمان صلح [با آلمان] به عمل نیاورند مگر با آگاهی یکدیگر.
روز 26 تیرماه 1320 (17 ژوئیه 1941) دولت‌های بریتانیا و شوروی، درباره‌ی لشکرکشی و اشغال ایران به توافق رسیدند. از این‌رو، روس‌ها و انگلیس‌ها، دست به پرونده‌سازی برای توجیه تجاوز نظامی قریب‌الوقوع به ایران زدند.
روز 28 تیرماه 1320 (19 ژوئیه 1941)، دو دولت مزبور با تسلیم یادداشت‌های همانند، خواستار اخراج کارشناسان آلمانی از ایران گردیدند.
باید دانست از 4540 تن شهروندان بیگانه ساکن ایران در پیش از شهریور 1320، شمار 2980 نفر از شهروندان بریتانیا و روسیه بودند و تعداد آلمان‌ها، 690 نفر بود.
دولت ایران پاسخ داد که وجود کارشناسان مزبور برای صنایع ایران ارزشمند‌اند و تعداد آن‌ها قابل‌ملاحظه نیست و افزون بر آن، زیر نظارت جدی قرار دارند.
روز 25 امرداد ماه 1320 (16 اوت 1941)، دولت‌های روس و انگلیس، در یادداشت‌های جداگانه‌ای، پاسخ دولت ایران را قانع‌کننده ندانستند و خواستار اخراج همه‌ی اتباع آلمان از ایران شدند. دولت بریتانیا، برای توجیه عملیات احتمالی خود علیه ایران، تبلیغات دامنه‌داری را در راستای تمایل و سرسپردگی رضاشاه و هیات حاکمه‌ی ایران به «نازی‌»ها، آغاز کرد:
در حالی که روابط ایران و آلمان، پیش از آن که مبین نوعی گرایش‌های نازی‌خواهی» باشد، حاصل مقتضیات اقتصادی کشور و خواست مردم ایران جهت‌ رهایی از چیرگی روس و انگلیس بود.

 
 
مزار شهدای گمنام در کنار رود ارس که به تنهائی در مقابل ارتش متجاوز روس مقاومت کردند
روز دوم شهریور‌ماه 1320 (24 اوت 1941)، بخشی از ناوگان دولت بریتانیا به بهانه ی بازدید از خرم‌شهر وارد اروند‌رود شد و در آب‌های قلمرو حکومت عراق برابر آبادان، لنگر انداخت. دریادار بایندر، فرمانده نیروی دریایی ایران، به ناوهای ببر و پلنگ دستور داد تا از ناوگان بریتانیا استقبال کنند. فرمانده ناوگان بریتانیا، نزدیک شدن شب را بهانه کرد و بازدید را به روز بعد موکول نمود. اما در نیمه‌های شب، ستون‌های ارتش انگلیس که از سوی سربازان مستعمراتی هندی همراهی می‌شدند، از بندر بصره به سوی ایران به حرکت درآمدند. آنان از اروندرود گذشتند و سحرگاه روز سوم شهریور (25 اوت)، خرم‌شهر و آبادان را مورد آفند قرار دادند. هم‌زمان، نیروی دریایی انگلیس، ناوگان جنگی ایران را از فاصله‌ی نزدیک، زیر آتش گرفت. در این نبرد، سربازان و ناویان ایران، با وجود غافل‌گیری، پایداری شایسته‌ای از خود نشان دادند.
هنگامی که ناوگان بریتانیا بدون اعلام قبلی، عملیات جنگی علیه نیروی دریایی ایران را آغاز کرد، به جز افراد اندک، بقیه افراد، در خواب گاه‌ها و خانه‌های خود بودند. با آغاز تعرض ناجوانمردانه بریتانیا، پرسنل مزبور خود را به یگان‌های مربوط رسانیدند و به دفاع پرداختند. دریادار بایندر فرمانده نیروی دریایی ایران، هنگامی که عازم محل فرماندهی بود، از سوی نیروهای زرهی انگلستان که از پایگاه‌های خود در خاک عراق وارد ایران شده بودند به محاصره درآمد و به شهادت رسید. بدین‌سان، نیروی دریایی نوپای ایران با از دست دادن ناوهای ببر و پلنگ و کمابیش هفت‌صد تن شهید، از هم پاشید.
لحظاتی پس از آن که دولت شوروی از تجاوز ارتش انگلیس به خاک ایران اطمینان حاصل کرد، دست به تهاجم علیه ایران زد.
 
 ( شهید دریادار غلامعلی بایندر فرمانده نیروی دریایی ایران ) - طرح از مریم شمسایی
سحرگاه روز سوم شهریورماه، ارتش سرخ، هم‌زمان و از چند محور، از راه زمین،هوا و دریا(دریای مازندران) استان‌های آذربایجان، گیلان، مازندران و خراسان را مورد تهاجم قرار داد.
پس از اشغال ایران از سوی روس‌ها و انگلیس‌ها، بر اثر خیانت هیات فاسد حاکمه، آمریکایی‌ها نیز به جمع اشغال‌گران پیوستند.
 
نیروهای اشغال‌گر، صنایع و زیرساخت‌های ایران را مورد بهره‌کشی سخت قرار دادند. نیازهای ریالی ارتش‌های اشغال‌گر، باعث تورم شدید اقتصاد ایران گردید و به ویژه آمریکایی‌ها، فساد را در شئون گوناگون جامعه‌ی ایران، گسترش دادند و روس‌ها و انگلیس‌ها، کشور را تا مرز تجزیه به پیش بردند که در این کار، ناکام ماندند.
چندی پیش، دولت جمهوری اسلامی، گفته‌هایی را پیرامون ستاندن غرامت زیان‌های وارده بر کشور ایران و مردم ایران، مطرح کرد، اما تاکنون، گام‌های اساسی در این زمینه، برداشته نشده است.

باید غرامت زیان‌های وارده به کشور و مردم ایران، در یورش روس و انگلیس و عثمانی در جریان جنگ جهانی نخست، لشکرکشی‌های بسیار روسیان، در جریان‌های پس از مشروطیت به ایران، یورش روس، انگلیس و آمریکا به ایران در جریان جنگ جهانی دوم و اشغال کشور به مدت چند سال، هم‌چنین غرامت زیان‌های وارده به کشور و مردم ایران در جریان کودتای 28 امرداد 1332 امپریالیسم آمریکا و استعمار بریتانیا و نیز همیاری اتحاد شوروی، علیه دولت قانونی و مردم‌سالاری ایران، یورش حکومت بعث عراق به پشتیبانی سیاسی – نظامی غرب و شرق و نیز حمایت مالی عربستان سعودی، کویت، امارات و... بازستانده شود.
برای این کار و برآورد زیان وارده (بر کشور و مردم ایران)، نیاز به تشکیل یک نهاد نیرومند با بودجه کافی دارد. هر گونه کوتاهی در این موارد، پایمال کردن زیان‌های وارده بر کشور ایران و مردم ایران است.