بهائيان در ساواك

بهائيان در ساواك

«ساواك» برآمده از فرمانداري نظامي تهران و لشكر دو زرهي و نيز ادارات اطلاعات و ضداطلاعات ارتش و شهرباني و ژاندارمري كشور بعد از كودتاي 28 مرداد 1332 بود. بعد از كودتاي 28 مرداد، محمدرضا پهلوي درصدد تثبيت پايه هاي حكومت ديكتاتوري خود برآمد و از سوي ديگر، دولت استعمارگر انگليس و امپرياليسم نوخاسته آمريكا هم كه منافع عمده اي در ايران داشتند، حفظ امنيت و تثبيت ديكتاتوري محمدرضا پهلوي را امري بسيار ضروري مي دانستند. لذا با همكاري يكديگر به تقويت نيروهاي پليسي و امنيتي ايران پرداختند و طرح ويژه اي براي تشكيل سازمان امنيت كشور آماده ساختند و آن را براساس طرحي كه آمريكا ارائه داده بود، در سال 1335 ايجاد كردند. مطبوعات ايران درتاريخ 11 مهرماه 1335 خبر آغاز فعاليت اين تشكيلات كه سازمان اطلاعات و امنيت كشور نام داشت، را حتي قبل از تصويب قانون آن در مجلس شوراي ملي و سنا به اطلاع عموم رساندند. سرانجام اين تشكيلات در سال 1336 فعاليت خود را رسماً آغازكرد.
    «ساواك» در حقيقت محصول اوضاع و احوال و شرايط خاص كشور بود. در سالهاي اوليه كودتاي 28 مرداد، فرمانداري نظامي تهران وظيفه سازمان امنيت را برعهده داشت. اما عدم امكان وجود دائمي فرمانداري نظامي در يك يا چند شهر، مسؤولان وكارگزاران امور را به چاره جويي واداشت كه نتيجه اين رايزني ها منجر به ايجاد ساواك شد و همان كادر و نيروهاي فرمانداري نظامي كه تجربه سركوب مردم و مبارزان را داشتند، هسته اوليه اين سازمان را به وجود آوردند.
    پس از كودتاي 28 مرداد برخي از سران حزب توده از ايران گريختند و تعداد اندكي اعدام شدند و بسياري از آنان اظهار ندامت كردند و حتي در خدمت ساواك قرارگرفتند. اما از آنجا كه روحانيت مبارز نقشي انكارناپذير درهدايت مبارزه مردم ايران عليه استعمار انگليس و در رهبري نهضت ملي كردن نفت داشتند و روحاني جليل القدري همچون آيت الله سيدابوالقاسم كاشاني به عنوان رهبر بي چون و چراي اين نهضت مطرح بودند و در ايام پس از كودتا نيز روحانيوني همچون آيت الله سيدرضا زنجاني و آيت ا لله طالقاني و ديگرعناصر مذهبي همچون مهندس بازرگان و دكتر يدالله سحابي اعضاي نهضت ملي مقاومت را تشكيل مي دادند، كارگزاران استعماري و طراحان ساواك از همان ابتداي كار كوشيدند افسران غيرمسلمان را به اين سازمان انتقال دهند و از وجود آنان در راه تحقق اهداف خود بهره بگيرند. از آنجا كه در ارتش ايران افسران يهودي وجود نداشتند، مسؤولان امور كوشيدند تا به جاي آنان از افسران بهايي - كه قرابت فكري و رفتاري مشابه با يهوديان صهيونيست داشتند و همچون صهيونيست هاي يهودي كينه اي كور و آشتي ناپذير با مسلمانان ابراز مي كردند - در اين سازمان و در برخورد با مبارزان مسلمان سود جويند. به همين دليل بود كه برخي از مديران ارشد و مياني ساواك را بهائيان تشكيل مي دادند. يكي از معروف ترين چهره هاي بهايي ساواك پرويز ثابتي بود. وي در آخرين سال هاي حيات رژيم پهلوي، رياست اداره كل سوم كه حوزه هاي مربوط به امنيت داخلي، امور زندان ها و سرپرستي شكنجه گران و بازجويان را در برمي گرفت، را برعهده داشت.
    ثابتي در منطقه «سنگسر» (مهدي شهر كنوني) استان سمنان و در يك خانواده بهايي به دنيا آمده بود. تحصيلات ابتدايي را در زادگاهش گذراند، پس از آن به تهران آمد و دوره متوسطه را در دبيرستان «فيروز بهرام» طي كرد. وي بعد از اخذ ديپلم متوسطه به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمد و سالها به عنوان آموزگار در دبستان صابر واقع در منطقه سرآسياب دولاب به تدريس مشغول بود. ثابتي در كنار كار تدريس دردبستانها به دانشكده حقوق رفت ودرسال 1337 موفق به دريافت ليسانس از اين دانشكده شد.
    پرويز ثابتي به بهايي بودن خود به صورتي صريح اشاره مي كند و در پرسشنامه سازمان امنيت مي نويسد: «از بدو تولد در يك خانواده بهايي به دنيا آمده و پدرومادرم بهايي بوده اند. » و اين درحالي بود كه در آن دوره استخدام بهائيان ممنوع بوده است. (1)
    پرويز ثابتي را مردم به عنوان «مقام امنيتي» مي شناختند. زيرا او با همين عنوان، كليه بريدگان سياسي را براي مصاحبه به تلويزيون مي آورد. از جمله كساني كه با او به تلويزيون آمدندو اظهار ندامت كردند بايد به رضا براهني، پرويز نيكخواه، كوروش لاشائي، غلامحسين ساعدي و جعفر كوش آبادي اشاره كرد.
    پرويز ثابتي پيش از انقلاب اسلامي، در دهه هفتاد  گروه هاي مسلح زيرزميني را كشف و نابود كرد(2) و به دليل همين تجربه ، پس از انقلاب به مصر رفت و ضربات جبران ناپذيري به گروه هاي فعال اسلامي مصر (كه تا حد اعدام انقلابي رئيس جمهور خائن مصر، انور سادات، پيش رفته بودند) وارد ساخت.
    اكنون نيز با اوج گيري مبارزات مردمي عليه نظاميان اشغالگر آمريكايي در عراق، آمريكايي ها به طور محرمانه وي را براي نابودي حركت هاي اسلامي به عراق آورده اند و به منظور سازماندهي مجدد «استخبارات عراق» به طور محرمانه از پرويز ثابتي بهره مي گيرند و قطعاً او در اين حضور خود، منافع بهائيت و ضربه زدن به كيان تشيع و نظام اسلامي را نيز در صدر برنامه هاي خويش دارد. (3)
    عموي پرويز ثابتي، روح الهر ثابتي، همكار ساواك و كارمند عالي رتبه پپسي كولاي اهواز بود. (4) در اسناد ساواك در گزارش مورخه 1356.10.11 در مورد روح الهل ثابتي و فعاليت هاي او آمده است:
    «موضوع: اقدامات روح الهخ ثابتي
    شخصي به نام روح الله ثابتي از اتباع ايراني كه داراي مسلك بهايي است و در ابوظبي يك شركت تجاري را اداره مي كند و همسر او با زن شيخ زايد بسيار نزديك و خود او نيز با اكثر شيوخ در ارتباط است اخيراً چهار نفر دختر نه تا ده ساله براي شيخ حمدان، معاون نخست وزير امارات كه به شهوتراني معروف است با خود از ايران برده است كه اين موضوع به طريقي از وي (روح الهه ثابتي) استفسار گرديده است كه نامبرده اظهار داشته كه اين مسأله درست است و اين دخترها يتيم هستند و شيخ حمدان قبلاً از او خواسته بود كه چنانچه چنين دختراني را براي او از ايران بياورد با هزينه خود از هر نظر زندگي آنها را تأمين مي نمايد كه او نيز در مسافرت اخير خود به ايران آنها را همراه آورده و هم اكنون اين دخترها در نزد شيخ حمدان مي باشند. . . »(5)
    يكي ديگر از شكنجه گران بهايي ساواك سرهنگ زيبايي نام داشت و شايع بود كه چندنفر را زيرضربات مشت و لگد خود كشته است. مردم به قدري از سرهنگ زيبايي نفرت داشتند كه درآستانه پيروزي انقلاب و دراواسط سال 1357 به خانه وي حمله بردندو محل سكونت او را به آتش كشيدند.
    از ديگر مديران ارشد بهايي ساواك، سرهنگ شيروانلو بود. او از زمان فرمانداري نظامي، فعاليتهاي جاسوسي و مبارزه با مردم را دنبال كرد و با اينكه بازنشسته شده بود، همچنان در ساواك به كار اشتغال داشت. سرهنگ شيروانلو آن قدر مورد توجه بودكه هرلحظه به شاه دسترسي داشت و برهمين اساس توانست پسرش فيروز شيروانلو را در ساواك استخدام كند و وي را به قائم مقامي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان و به رياست واحدهنري دفتر فرح پهلوي برساند.
    از ديگر افسران ساواك كه به بهايي بودن شهرت داشت بايد از احسني نام برد. او تا سال 1357 مأمور رابط ساواك با وزارت اطلاعات و مسؤول كنترل و سانسور مطبوعات بود.
    فصل سوم
    معرفي برخي از نظاميان بهايي
    ارتشبد ايادي سركرده بهائيان
    سردسته بهائيان درارتش ارتشبد عبدالكريم ايادي بود. (6) ايادي يك بهايي زاده بود و پدرش در شمار گروه «ايادي امرا لله»، عالي ترين مرجع مذهبي بهائيان، قرارداشت و براساس نوشته ارتشبد فردوست در خاطراتش، او به همين سبب «ايادي» را به عنوان نام خانوادگي خويش برگزيده بود. ايادي، بنا به اعتراف يك گروه انشعابي از بهائيت، جاسوس آمريكا بوده و اطلاعات لازم و مورد نظر را به مركز حكومت آمريكا منتقل مي ساخته است. اين گروه انشعابي از زبان اسدالله مبشري وزير دادگستري دولت موقت، خبري را در نشريه خود كه «احرار» نام داشت، منتشر ساختند. متن آن خبر چنين است: «ايادي پزشك مخصوص شاه، براي سازمان سيا جاسوسي مي كرده است و مأموريت داشته كه اگر شاه قدمي بر خلاف منافع آمريكا بردارد او را به قتل برساند. »(7) «ايادي» ظاهراً پزشك مخصوص محمدرضا پهلوي بود، ولي وظيفه قوادي براي شاه را نيز برعهده داشت و بنا به گفته ارتشبد فردوست وي اجازه ورود به اتاق خواب شاه را داشت و تمام خواسته هايش را به هنگام قوادي و در اتاق خواب شاه مطرح مي كرد و در همان جا از شاه دستور اجراي آنها را مي گرفت.
    براساس نوشته ها و خاطرات ارتشبد فردوست، رئيس دفتر بازرسي شاهنشاهي، ارتشبد ايادي متجاوز از هشتاد شغل مهم و پولساز را در تيول خود داشت. او افزون برپزشك مخصوص شاه، پزشك مخصوص عليرضا پهلوي، برادر شاه كه در جريان سقوط هواپيمايش در اواسط دهه 1330 كشته شد، بوده است. رياست بهداري كل ارتش هم در شمار مشاغل وي قرارداشت. ايادي در مقام رئيس بهداري كل ارتش سود زيادي را نصيب خود مي ساخت و چون اجازه ساخت كليه بيمارستانهاي ارتش و خريد تجهيزات و داروها از سوي او صادر مي شد، همه ساله مبالغ هنگفتي به عنوان پورسانتاژ از سوي شركت هاي فرامليتي دريافت مي كرد.
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
    1- بهائيت در ايران، ص .242
    2- پيرامون نقش پرويز ثابتي در جلوگيري از نزديكي شاه به علما و ايجاد اختلاف بين آن دو و به زندان افكندن علما، نگاه شود به خاطرات عزالممالك اردلان، ص .414
    3- حاميان شيطان، پيشينه عملكرد بهائيت و تكاپوي آن در جهان معاصر بر ضد اسلام و ايران، 1384، بي نا، ص .12
    4- آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي، كد .336
    5- جواد منصوري، تاريخ قيام 15 خرداد به روايت اسناد ساواك، جلد اول، سند شماره .2.75
    6- ميرزامحمدتقي ابن ابهر مبلغ بهايي كه همسر او، منيره ايادي، عمه يا خواهر سپهبد دكتر عبدالكريم ايادي (پزشك مخصوص محمدرضا شاه پهلوي و رئيس سازمان اتكا) بود و مانند دكتر ايادي به فساد اخلاق شهرت داشت. دختر ابن ابهر به نام نادره با دكتر مسيح خان ارجمند ازدواج كرد. خاندان ارجمند از نسل ميرزاخليل طبيب، از يهوديان بهايي شده كاشان، مي باشند. مهرانگيز ارجمند نيز همسر دكتر شاپور راسخ، معاون برنامه ريزي سازمان برنامه در اواخر حكومت پهلوي بود.
    78 - نشريه احرار، شماره 1، تيرماه 1358، به نقل از روزنامه جمهوري اسلامي مورخه .1382.12.25