پاسخ هوشمندانه بهمن‌بیگی به فرح پهلوی

پاسخ هوشمندانه بهمن‌بیگی به فرح پهلوی

«به دنبال چه می گردید؟ من معجزه خداوند هستم!» من به نام این مردم، با این چشم های پر فروغ، پوست های پر چروک، لباس های ژنده، شکم های گرسنه، با این لب های بی خنده و دل های پرخون، به نام این مردم به نام چوپان ها، مهترها، کنگرزن ها، درودگر ها، هیزم شکن ها، نی زن ها، فعله ها، بی کارها و ولگردها از شما می خواهم که به پا خیزید و روز و شب و گاه و بی گاه درس بدهید، درس بخوانید، درس بدهید، درس بخوانید...»

این بخشی از نوشته های معلم بزرگ ایل، محمد بهمن بیگی است. فردی که در سال 1289 در ایل قشقایی در بیابان متولد شد و در فقر رشد یافت. کسی که عمر خود را برای آموزش عشایر گذاشت و در این راه به قول شاگردانش به ثروت و پست، پشت پا زد و حتی آبرو را گرو نهاد.

بهمن بیگی می گوید: «کلید مشکلات ما در لابه لای الفبا خفته است و من اینک شما را به یک قیام مقدس دعوت می کنم، قیام برای باسواد کردن مردم ایلات.» این معلم بزرگ ایل، 11 اردیبهشت سال جاری چشم از جهان فروبست.

*
به گزارش خبرآنلاین، مراسم بزرگداشت محمد بهمن بیگی با حضور باشکوه شاگردان، همراهان و علاقمندان عصر روز دوشنبه در تالار وحدت برگزار شد. به رسم همیشگی قرائت قرآن و پخش سرود جمهوری اسلامی ایران آغازگر مراسم بود و بعد از این آغاز، کلیپی از عکس های بهمن بیگی پخش شد.

امرالله فرهادی، از شاگردان بهمن بیگی و یکی از اولین افراد گروه فارغ التحصیلان دبیرستان عشایری، که اجرای این مراسم را بر عهده داشت، بخشی از دست نوشته های بهمن بیگی را میان صحبت های خود می خواند و گاه یادی از خاطرات وی می کرد. این مراسم به گفته او به همت دانش آموختگان عشایر و با لطف خانواده آن مرحوم برپا شده بود.

ایرج افشار، ایران شناس و از عشایر سیستان و بلوچستان اولین سخنران این مراسم بود. او به روان تمام کسانی که در پاسداشت بنیان های سرزمین ایران کوشش کرده اند، درود فرستاد و گفت: وجود چهره های ماندگار، تاثیر پایدار و نیستی ناپذیری بر زندگی جامعه می گذارد. ایرانیان و از جمله مردم فارس، در پیمایش تاریخ دیرپای خو بسیاری از این چهره ها را در میان خود دیده اند و به اعتقاد من، بزرگداشت این چهره ها بزرگداشت تاریخ یک ملت است.

افشار تاریخچه کوتاهی از زندگی بهمن بیگی را قرائت کرد و افزود: در چند سال گذشته، شاهد درگذشت بزرگان زیادی بوده ایم اما درگذشت هیچ یک دردآورتر از درگذشت بهمن بیگی نبود. جامعه عشایری و هم چنین کشورمان با درگذشت وی، یکی از بهترین چهره های خود را از دست داده است.

توران میرهادی، دیگر سخنران این مراسم، با دعوت مجری که او را یک آموزگار قدیمی نامید، عشق را پدیده ای دانست که بسیاری از بزرگان این سرزمین با آن، عمری را در خدمت مردم سرزمین شان بوده اند، گفت: عشق خالص حسی است که بسیاری از بزرگان این سرزمین به مردم، طبیعت، تاریخ و فرهنگ خود داشته اند، دارند و در جهت سازندگی و پیشبرد فرهنگ تلاش کرده اند.
وی افزود: ما باید شکر کنیم که بهمن بیگی ها و امثال او در زندگی ما نقش عمیق و ارزنده ای داشته اند و به منِ معلم ساده نشان داده اند که می توان مشکلات را برطرف کرد و به مردم این سرزمین خدمتی کردند که هرگز از بین می رود.
میرهادی ادامه داد: وقتی در نتیجه تلاش های بهمن بیگی عشایر تمام کشور توانستند تحصیل کنند، این عشق در وجود تک تک ما تقویت می شود و به ما می گوید که تا می توانید به مردم این سرزمین خدمت کنید.

بنابر گزارش خبرآنلاین، دکتر انصاری لاری، رئیس و بنیانگذار دانشگاه حافظ شیراز سخنران بعدی مراسم بود که در ابتدای صحبت های خود گفت: پیش از این 2 بار درباره محمد بهمن بیگی سخنرانی داشته ام. یک بار در بزرگداشت ایشان در انجمن مفاخر و یک بار هم در باغ عرفان شیراز که برای او مراسمی گرفته بودند. قرار بود سومین سخنرانی در جشن تولد نودسالگی اش در خرداد ماه امسال باشد که متاسفانه این جشن به سوگواری بدل شد.

انصاری لاری با بیان این که بهمن بیگی از مردان شگفت روزگار خود بوده است، اظهار کرد: در یکی از دیدارهایی که با ایشان داشتم، بحث از اعجاز خداوندی پیش آمد و ایشان با سرزندگی که ویژگی شخصیتی شان بود گفتند که «به دنبال چه می گردید؟ معجزه من هستم. به من، گذشته ام، حال، کارنامه و زندگی ام نگاه کنید. من معجزه خداوند هستم.»
وی ادامه داد: و واقعا هم ایشان معجزه بودند. کودکی که در فقر به دنیا آمد در آن شرایط، باید تبدیل به چوپانی می شد اما مبتکر آموزش به عشایر شد.
بنیانگذار دانشگاه حافظ شیراز گفت: بهمن بیگی تمام دغدغه و تلاش خود را روی آموزش عشایر متمرکز کرده بود. دانش آموزی را راه کسب تمام مواهب می دانست. به اعتقاد من باقیات الصالحات بهمن بیگی از جنس انسان و دانش و فرهنگ است.

در ادامه این مراسم، مهندس نواز الله دهقان، یکی دیگر از دانش آموختگان محمد بهمن بیگی پشت تریبون رفت و متنی را در رثای شخصیت او قرائت کرد. هم چنین پس از سخنرانی دهقان، بخش هایی از فیلم «اگر بهمن بیگی نبود» پخش شد که در آن وی از زندگی، خاطرات و مشکلات خود صحبت می کند.

در ادامه مراسم، جهانگیر شهبازی، معاون بهمن بیگی روی سن رفت و به ذکر خاطراتی از وی پرداخت. وی یکی از خاطرات را این گونه تعریف کرد: در همان سال های پیش از انقلاب اسلامی، یک بار همسر شاه به میان عشایر آمد و به بازدید از چادرها پرداخت. از محل آموزش ما هم دیدن کرد. بعد از این بازدید روبه بهمن بیگی گفت «شما کار خوبی می کنید که به بچه های فقیر عشایر آموزش می دهید اما وقتی آن ها باسواد شوند تکلیف این توبره ها چه می شود؟» خشم چهره بهمن بیگی را گرفت و پاسخ داد: «من به این ها آموزش می دهم که دکتر، مهندس، معلم و ... شوند. چندین سال ما توبره بافتیم و شما زینت بخش خانه هایتان کردید. حال نوبت شما و فرزندانتان است که توبره ببافید.»

ذکر این خاطرات هر کدام به گونه ای هیجان و تشویق حاضران در مراسم بزرگداشت را به همراه داشت.

در پایان این مراسم خانم بی بی سکینه، همسر استاد بهمن بیگی با تشکر از همه کسانی که در این مدات با خانواده استاد همدردی نموده‌اند، گفت: راه بهمن بیگی ادامه دارد و او برای من نمرده است.

این مراسم باشکوه که با حضور بسیاری از آموزگاران و برخی شاگردان استاد بهمن بیگی برگزار شده، ساعت 21 به پایان رسید.