نامه اعتراضيه يك نماينده مجلس به موضوع شناسايي اسرائيل

در تاريخ 27/1/1328، يكي از نمايندگان مجلس شوراي ملي طي نامهاي به رئيس مجلس وقت در اعتراض به «شناسايي نابهنگام و غير منتظره رژيم صهيوني »از سوي دولت ساعد نوشت:
... روز چهارشنبه بيست و چهارم اسفند ماه 1328 راديو و روزنامهها خبر شناسايي دولت اسرائيل را از طرف دولت ايران منتشر نمودند و چون اين خبر متعاقب تعطيلي موقت جلسات مجلس شوراي ملي منتشر شده و تا تشكيل مجدد جلسات مجلس قريب به يك ماه وقت باقي است و از طرفي سكوت در اين موضوع مهم بر خلاف وظيفة اسلاميت و سمت نمايندگي است تمنا دارم دستور فرماييد سؤال زير را براي پاسخگويي جهت دولت جناب آقاي ساعد ارسال دارند.
در اين نامه اعتراضآميز، شش پرسش طرح شده است كه نشان ميدهد مجلس و دولت وقت به طور كامل تحت نفوذ و اراده قدرتي مرموز و فراتر از اين دو قوه قرار داشتهاند. مطابق اين نوشته، شناسايي رژيم صهيونيستي در آن مقطع نه با اطلاع و آگاهي نمايندگان مجلس شوراي ملي و كميسيون خارجة مجلس و وزارت امور خارجه بوده و نه سازگار با مصلحت و منافع سياسي دولت وقت در آن دوران. مطالعة اين پرسشها هر ايراني را به تأمل برميانگيزد:
1ـ چه ضرورت داشت دولت تصميم خود را درباره شناسايي دولت اسرائيل بر خلاف احساسات عمومي قبل از جلب نظر مجلس شوراي ملي و يا لااقل مشاوره با كميسيون خارجة مجلس، به دنيا اعلام و ملت و مجلس شوراي ملي را در مقابل عمل انجام يافته قرار بدهد؟
2ـ اگر چه شناختن بالفعل (دوفاكتو) حكومت اسرائيل الزام و تعهدي براي شناختن به حق (دوژوره) ايجاد نخواهد نمود، معهذا نظر به علاقه و ارتباط مسلمين ايران؛ ممالك اسلامي عالم بالخاصه ممالك اسلامي همجوار كه هنوز دولت اسرائيل را به رسميت نشناختهاند، ـ اقتضا داشت دولت ايران از شناسايي دولت اسرائيل بايّ نحوكان خودداري نمايد. آيا اتخاذ چنين تصميمي وضعيت مملكت اسلامي ايران را در بين ممالك اسلامي عالم مواجه با يك جريانهاي غير مطلوبي نمينمايد؟
3ـ اعلي حضرت همايون شاهنشاهي در مسافرت پاكستان، ضمن نطق رسمي، ملل اسلامي را دعوت به همكاري و دوستي فرمودهاند. آيا شناسايي دولت اسرائيل متناقض با دعوت رسمي اعليحضرت همايوني دول اسلامي را به همكاري، تلقي نخواهد شد؟
4ـ در غيبت وزير امور خارجه و بر خلاف بيانات اعلي حضرت همايوني چه نفوذ مرموز و چه تحريكات غير مرئي، دولت آقاي ساعد را وادار كرده است كه اجازه دهد معاون وزارت خارجه يك چنين دستوري را به نماينده ايران در سازمان ملل متفق صادر نمايد؟ با اين وصف جواب شايعات اين كه مأمورين حكومت اسرائيل از چندي قبل مشغول تبليغات و صرف وجوهي شدهاند تا دولت ايران را از روش ممالك اسلامي منحرف سازند، چه بايد داد؟
5ـ آيا اولياي دولت ايران متوجه هستند كه در نتيجه فجايع و جنايات تروريستهاي يهودي، بيش از هشت صد هزار نفر مسلمان فلسطيني يك سال و اندي است از خانه و لانه خود آوارهاند كه با شناسايي دولت اسرائيل عملاً نمك بر جراحات آنان پاشيده و در نتيجه ناگوارترين اثر را در عالم اسلامي ايجاد خواهد نمود و ضمناً با اين عمل فاصله بيشتري بين هيأت حاكمه و مسلمين ايران بالخاصه جامعه روحانيت اسلامي پيدا خواهد شد كه مسئوليت آن مستقيماً به عهده دولت آقاي ساعد است؟
6ـ ممكن است تصور شود با شناختن حكومت اسرائيل روابط و مبادلات بازرگاني بين ايران و اسرائيل برقرار خواهد شد و از اين راه سودي به دست خواهد آمد (چنان كه مبلغين يهود اين تبليغ را كرده و ميكنند). اولاً از يهودي سود بردن كار مشكلي است ـ ثانياً بر فرض احتمال و امكان چنين منفعتي آيا نتايج وخيمه سياسي آن از نقطه نظر داخلي و آزردگي عالم اسلامي از نقطه نظر روابط بينالمللي ارزش آن را دارد كه يك مملكت كهنسال اسلامي مبادي معنوي خود را فداي منافع موهوم و موقتي مادي بنمايد؟
چون طبق قانون اساسي، دولت اسلامي است، طبعاً دولت ايران موظف ميباشد اصول اسلامي و احساسات عمومي مسلمين را در كليه امور سياسي رعايت نمايد. بنابراين شايسته نبود بدون مطالعه و مشاوره با مجلس شوراي ملي مبادرت به شناسايي دولت اسرائيل كرده باشند.
اميدوارم در جلسه علني مجلس شوراي ملي توضيحات بيشتري در اطراف اين سوء سياست ايراد نمايم، ولي انتظار ميرود آقاي ساعد [نخست وزير] براي تسكين احساسات عمومي هرچه زودتر علل و موجبات اين شناسايي نابهنگام و غير منتظره را اعلام دارند.