تقی زاده پرچمدار تقرب به غرب

سید حسن تقی زاده از چهر های فوق العاده تاثیر گذار این جریان بود. نگرانی تقی زاده این بود که نکند کسی گوی سبقت غرب گرایی را از او بگیرد. خودش می گفت: اولین بمب تقلید از غرب را در ایران منفجر کرده است!
او علاقه ی مفرطی به قضایای فراموسونی داشت و در این حین تا استاد اعظمی نیز پیش رفت. البته تا می دید ممکن است فراماسون بودنش درد سر ایجاد کند تقیه می کرد و آن را افسانه ای بیش نمی خواند! از بزرگترین افتخاراتش این بود که مسیر مشروطه را به سمت انگلیس هدایت کرده است که این دوران ۵۰ سال طول کشید...
و اما این تقی زاده کیست؟!
گویا شهریور ۱۲۵۶ بود که در تبریز صدای ونگش را همسایه ها شنیدند. وقتی پشت لبش سبز شد به دارالفنون رفت و رشته های گوناگونی را مزه مزه کرد. عربی و انگلیسی اش هم هی بدک نبود. می گویند سر پر سودایی داشت. خود می گوید: از۱۶ سالگی در صدد رهایی از تقلید و اطاعت کورکورانه ی تعبدی بوده است!۲۴ سال بیشتر نداشت که مدرسه تربیت را کلنگ زد. بالطبع معلوم که چه می خواهد؟! آنقدر اندیشه های غربی را در این مدرسه ترویج کرد که مدرسه اش را مردم با کمک مردم بستند. تقی زاده دست بردار نبود. این بار کتابخانه ای را راه اندازی کرد و شروع کرد به فروختن کتاب های فرنگی. وقتی آن بلا سر کتابخانه اش آمد1 دو هفته نامه ی گنجینه ی فنون را علم کرد. این یکی پس از یک سال و نیم بر اثر شیوع وبا تعطیل شد.
تقی زاده بقچه اش را بست و راهی بلاد فرنگ و نیمه فرنگ گردید. ترکیه عثمانی، سوریه، لبنان، مصر و قفقاز جاهایی بودند که او ایامی را در آنجاها درنگ کرد. پس از آشنایی با اهالی فرنگ در ایام مشروطه به ایران بر گشت. تجار تبریز سبیلش را چرب کردند و پس از افتتاح مجلس نماینده اش کردند. با توجه به سوابق بسیار درخشانش رهبری جناح اقلیت روشنفکر و تجددخواه مجلس را به دست گرفت.
عقده ی دین گریزی او سبب گردید که با موضوع مداخله ی رو حانیون در مجلس برای نظارت و انطباق قوانین با موازین شرعی مخالفت کند. او موفق شده بود. دیگر از او به عنوان یک سیاست مدار مخالف اعتقادات مذهبی در محافل گوناگون نام می بردند. مجلس که سیبل توپ های روسیه شد او دوباره مثل کش تنبان به سفارت انگلیس گریخت.ُ انگلیسیس ها یواشکی از انزلی به روسیه و بعد فرانسه و انگلیس فراری اش دادند.آنجا فرصتی پیش آمد تا با ادوارد براون ( مستشرق انگلیسی که خدمات شایانی برای تاریخ ادبیات ما انجام داد) ملاقاتی داشته باشد.2 بگذریم! او به ایران آمد و به هر جان کندنی که بود به داخل مشروطه چپانده شد. در پی حوادث هولناکی که در دوران مشروطه رخ داد و از همه مهم تر اعدام آیت الله شیخ فضل الله نوری بود. به خاطر دست داشتن تقی زاده در حکم اعدام شیخ بزرگ به فتوای مرحوم آخوند خراسانی حکم اخراج او از ایران صادر شد.
از شواهد و اسناد موجود این گونه بر می آید که تقی زاده مسوولیت غلط کردن ایران را در مناسبات با آمریکا و روسیه بر عهده داشته است! حتی زمانی که از ایران اخراج شد با مسوولین ایرانی تماس می گرفت که مثلا به خاطر فلان مساله از روسیه عذر خواهی کنید.
جاب اینکه سال ها بعد کمیته ای تشکیل داد به کمک آلمان تا ایران را از اشغال روسیه نجات دهد!
تقی زاده پس از ۱۴سال دربه دری در فرنگ با تعویض حکومت ( قاجاریه به پهلوی) به ایران باز گشت و بار دیگر در مجلس که پنجمین دوره اش را تجربه می کرد سرک کشید.
در دوره رضاخان مناصب گوناگونی را تجربه کرد. حتی یک بار موقعی که وزیر شوارع(راه و ترابری) بود با حفظ مالیه شد! علی ایحال این پیر تقرب به غرب هر از گاهی پس از سر کار آمدن دوستان سیاستمدار خود بر راس قدرت مناصب گوناگونی را که به نحوی به غرب گره می خورد ، می گرفت و تا می توانست با تصمیمات کلان ملی مثل ملی شدن صنعت نفت از مخالفین سرشناس این قضیه بود...
در آخر عمر پر برکت خود۳ سناتور تهران بود تا سال ۱۳۴۶ و در این سال به خاطر نفوذ چپاولگر جدید (آمریکا) و تضیعف نفوذ چپاولگر پیر(انگلیس) به بهانه ای که سوی چشم و لرزش دست و پا ۴ باز نشسته شد و سال ۱۳۴۸ در ۹۲سالگی ریغ رحمت را سر کشید.
پی نوشت:
۱. کتابخانه اش توسط مردم به آتش کشیده شد.
۲. البته کشف شد که جاسوس بوده و ما صد البته خیابان مهمی را در تهران ، خیابان کارگر شمالی به احترامش به نام ادوارد براون نام گذاری کرده ایم.
۳. صد البته مشخص است که این برکت صد درصد جهت منافع انگلیسی ها بود.
۴. پیری