حزب «ضاد، الف»

حزب «ضاد، الف»

در مجلس ششم ، تدين عامل رضا خان کنار مي رود و طي تحولاتي ، رجال آزاديخواه همچون مدرس و مصدق به مجلس راه مي يابند. نخست وزيري مستوفي تا خرداد 1306ادامه مي يابد. ديماه 1305طرح استيضاح مستوفي در مجلس مطرح مي شود و مدرس به نفع مستوفي براي سخنراني ثبت نام مي کند. درست در همين روز حاج آقا نورالله در حمايت از مستوفي به مجلس تلگراف مي زند و در 15بهمن مستوفي راي اعتماد مي گيرد. اصل قضيه چه بود؟ واقعيت اين است که بعد از سلطنت رضاخان يک حزب مخفي به نام ضاد الف (مخفف ضداجنبي و ضدانگليس ) تشکيل مي شود.
3نفر در راس اين حزب قرار دارند: مدرس ، مستوفي و رضا خان و بحث مرحوم مدرس اين بود که تاکنون ما با رضاخان جنگيديم ، حال که او پيش برده بايد امور کشور را با رويکرد جديدي پيش ببريم و امور را به صلاح هدايت کنيم.
از افراد ديگر مرتبط با اين حزب مي توان آيت الله سيدابوالحسن رفيعي قزويني ، شيخ محمدتقي بافقي ، مرحوم الفت اصفهاني و... را نام برد.
يکي از اقدامات جناح مرحوم مدرس کشف کودتاي صهيونيستي در ايران بود. قضيه از اين قرار است که در شهريور 1305مقرر گرديد رضاخان ترور شود، اين توطئه ترور که قرار بود توسط صهيونيست ها و با هدف تشکيل حکومت صهيونيستي به دست سرهنگ فولادي و مسيو حايم در ايران اجرا شود توسط ياران مدرس (و به طور مشخص مرحوم آيت الله شيخ حسين لنکراني) به رضاخان اطلاع داده شد زيرا آنها حکومت صهيونيستي را خيلي مهيب تر از دولت رضاخان مي دانستند. در پشت صحنه اقدامات ديگري نيز انجام شد که همگي ناشي از تحرکات اين حزب بود؛ لغو کاپيتولاسيون و تاسيس بانک ملي هم ، کار اين حزب بود.
تلگراف حاج آقا نورالله در حمايت از مستوفي نيز درهمين راستا ارزيابي مي شود. در اوايل مهر ماه 1306اين حزب توسط تيمورتاش از هم مي پاشد و در 11مهر قيام قم آغاز مي شود و از اين مقطع تعامل با رضاخان به تقابل تبديل شد.