اسلام ستيزي از عوامل مهم سرنگوني شاه بود

اسلام ستيزي از عوامل مهم سرنگوني شاه بود

روحاني افزود: تا پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، مردم ايران از دو طرف به شدت احساس تحقير مي‌كردند. موضوع اول، استبداد سياه داخلي بود. مردم احساس مي‌كردند هيچ نقشي در اداره حكومت ندارند و يك گروه كوچك فاسد كه در راس آن محمد رضا پهلوي قرار داشت بدون توجه به آرا و نظرات و نيازهاي مردم سرنوشت آن‌ها را در دست گرفته است. موضوع دوم نيز رنج از استعمار خارجي مخصوصاً فشارهاي آمريكايي‌ها بود كه ملت بزرگ و باعظمتي مانند مردم ايران با آن سابقه تمدن چند هزار ساله را دچار تحقير ملي مي‌كرد. در اين زمينه كار به جايي رسيده بود كه آمريكايي‌ها بر ارتش، اقتصاد، سياست، فرهنگ، دانشگاه‌ها و تمام شئون كشور مسلط شده بودند و حتي حدود 30 مستشار آمريكايي در راديو تلويزيون آن زمان فرمانروايي مي‌كردند.
عضو مجلس خبرگان رهبري ادامه داد: عامل سوم كه نهايتاً كاسه صبر مردم را لبريز كرد، موضوع «اسلام ستيزي» بود. مردم با چشم خود مي‌ديدند كه هر روز، بخش بزرگتري از قوانين اسلامي و اعتقادات و ارزش‌هاي ديني آن‌ها زير پا گذاشته مي‌شود و عرصه بر حاكميت معيارهاي اسلامي تنگ‌تر مي‌گردد. قوانين و ارزش‌هاي اسلامي نه تنها جايي در حكومت نداشت كه رژيم شاه با مقررات اسلامي و سنن اجتماعي، عنادورزي و لجبازي مي‌كرد.
روحاني با اشاره به شعار كليدي استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي و اهداف و آرمان‌هاي بلند انقلاب اسلامي گفت: به رغم تمام بحران‌ها، مشكلات و موانعي كه طي سه دهه گذشته وجود داشته است، مردم ايران به بخش مهمي از اهداف انقلاب دست يافته‌اند. شعار استقلال تا حد زيادي محقق شده و امروزه حتي مخالفان جمهوري اسلامي نيز اذعان دارند كه ايران به كشوري مستقل تبديل شده و روي پاي خود ايستاده است. در زمينه شعار «آزادي» نيز در سه دهه گذشته به طور متوسط هر سال يك انتخابات برگزار شده و تمام اركان قدرت اعم از دولت، مجلس شوراي اسلامي، مجلس خبرگان، شوراها و حتي رهبري نظام به صورت مستقيم يا غير مستقيم، برآمده از نظرات و آراي مردم هستند. با اين حال نبايد فراموش كرد كه هنوز بخش بزرگي از آرمان‌هاي بلند انقلاب اسلامي محقق نشده است و تا رسيدن به قله اهداف نهضت امام خميني (ره)، همچنان راه طولاني و دشواري پيش روي ماست.
عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام تاكيد كرد: در اين مسير البته دو خطر عمده ما را تهديد مي‌كند. خطر نخست آن است كه از ادامه حركت به سوي اهداف متعالي انقلاب باز ايستيم و دچار روزمرگي و خستگي شويم. خطر دوم و بزرگتر نيز آن است كه خداي ناكرده به عقب برگرديم و به تعبير قرآن، بازگشت به "جاهليت اولي" داشته باشيم.
روحاني افزود: اگر حواس ما جمع نباشد و مردم در صحنه نباشند ممكن است به استبداد بازگرديم. آن روزي كه كساني پيدا شوند و جلوي انتقاد را بگيرند و بگويند حرف نزنيد؛ روزي است كه گام اول را براي بازگشت به گذشته و آغاز استبداد برداشته‌ايم. اگر خداي ناكرده روزي برسد كه كساني راي مردم را بخرند يا اگر خداي ناكرده روزي برسد كه انتخابات ما آزاد نباشد، آن روز همان روزي است كه گام اول براي بازگشت به عقب برداشته شده ا ست. اگر روزي برسد كه مسئولين ما به نظرات كارشناسان و نخبگان جامعه اعتنا نكنند و بدون توجه به نظرات مشورتي حركت كنند، آن روز شاهد نخستين گام براي بازگشت به استبداد خواهيم بود. البته نظارت‌هاي هوشمندانه مقام معظم رهبري و حضور مردم در صحنه مي‌تواند اطمينان بخش باشند.
رئيس مركز تحقيقات استراتژيك ادامه داد: چنين خطري در زمينه استقلال نيز وجود دارد. اگر هوشمندانه، هوشيارانه و با تدبير حركت نكنيم يا اگر حاضر شويم از اصول انقلاب عدول كنيم، اين خطر وجود دارد كه استعمار در قالبي جديد به كشور بازگردد. اگر دقت نكنيم، دشمنان ما ممكن است طرحي را در شوراي امنيت به تصويب برسانند و به نحوي به كشور تحميل نمايند كه ما را در سياست و اقتصاد تحت فشار قرار دهد. استعمارگران ممكن است از غفلت يا شعارزدگي ما سوءاستفاده كنند و با استفاده از ابزارهايي چون شوراي امنيت و يا ديگر سازمان‌هاي بين‌المللي يا با تاثير گذاري در افكار عمومي جهان خواسته‌هاي خود را تحميل نمايند.
روحاني با يادآوري ابعاد مختلف استقلال از جمله استقلال سياسي، استقلال اقتصادي، استقلال فرهنگي و ... تاكيد كرد: در دنياي جديد، استقلال اقتصادي يكي از مهم‌ترين ابعاد استقلال است و به اين معناست كه با قدرتمند كردن اقتصاد ملي، نيازهاي كشور به خارج را كم كرده يا به صورت متقابل و متوازن درآوريم. بنابراين اگر روز به روز نيازهاي اقتصادي ايران به كشورهاي خارجي بيشتر شود و ميزان واردات كشور افزايش يابد، بايد توجه داشته باشيم كه عملاً در جهت وابستگي كشور حركت كرده‌ايم. افزايش واردات به شكل يكطرفه كنوني، استقلال اقتصادي كشور را مورد تهديد قرار مي‌دهد.
عضو مجلس خبرگان رهبري با تاكيد بر اين كه اصولاً استقلال اقتصادي بدون تعامل با دنيا ايجاد نمي‌شود، گفت: معناي استقلال اين نيست كه دروازه‌هاي كشور قفل شود يا به سمت انزوا حركت كنيم. اگر با دنيا تعامل نكنيم و اگر از تكنولوژي روز دنيا استفاده نكنيم طبيعي است كه قدرت رقابت در دنياي امروز را از دست خواهيم داد.
وي يادآور شد: حضور قدرتمندانه در بازارهاي دنيا و حركت در مسير استقلال اقتصادي نيازمند تدبير، برنامه‌ريزي و استفاده بهينه از منابع كشور و سرمايه‌هاي اجتماعي است و با شعار يا دستكاري احتمالي در برخي آمارها نمي‌توان به اين اهداف دست پيدا كرد.