حزب ملل‌اسلامي به روايت اسناد

حزب ملل‌اسلامي به روايت اسناد

حزب ملل اسلامي در سال 1340ش پايه‌گذاري و نخستين جلسة كميته مركزي آن، همزمان با ايام رحلت آيت‌الله العظمي بروجردي (ره) تشكيل شد. هسته اوليه اين حزب كه توسط سيد محمدكاظم بجنوردي، فرزند آيت‌الله ميرزاحسن موسوي بجنوردي «از مراجع تقليد نجف‌اشرف و صاحب كتاب القواعد الفقهيه» بنيان نهاده شد، جواناني بودند كه او ـ سيد محمد‌كاظم بجنوردي‌ـ پس از آشنايي با جنبش اسلامي عراق و مساعد نيافتن اوضاع آن كشور براي تصرف قدرت سياسي و حضور در ايران، با آنان آشنا شده و پيوند نزديكي داشت.
اعضاي اين گروه، اكثراً دانش‌آموز بودند و به همين علت، هستة اوليه آن با نام «گروه محصل» شهرت يافت كه پس از تعريف سازماني و تشكيلات، «حزب ملل اسلامي» ناميده شد.
اولين اقدام اين حزب ـ كه هدف خود را «سرنگوني نظام سلطنتي و برقرار ساختن حاكميت اسلام» تعيين كرده بود ـ تصويب برنامه‌اي 65 ماده‌اي بود.
در اين حزب، مراحل رسيدن به پيروزي به سه بخش اساسي تقسيم مي‌شد.
مرحله اول‌: ازدياد و تعليم
در اين مرحله، به رشد عددي و آموزش اعضا ـ‌ با تأكيد بر مخفي بودن صددرصدي ـ توجه شده بود. ابتدا شناسايي افراد و تبليغ آنان براي عضويت، توسط اعضاي هسته مركزي و پس از آن از طريق ساير اعضا صورت مي‌گرفت و آموزش افراد نيز از طريق نشريات و گفتگو عملي بود.
براي تحقق اين منظور، اولين سخنراني رهبر حزب ـ محمدكاظم بجنوردي ـ در نخستين جلسة كميته مركزي، در نشريه‌اي، انتشار يافت و پس از چندي ماهنامه‌اي تحت‌عنوان «خلق» با وسايلي بسيار ابتدايي، تدوين و براي مطالعه، با شگردهاي خاص، در اختيار اعضاي قرارداده مي‌شد.
مرحله دوم: استعداد
اين مرحله به آمادگي رزمي مربوط بود كه براي تحقق آن، رهبريت حزب، در سفري كه به عراق داشت، دو قبضه سلاح كمري تهيه كرد تا از آن براي آموزش افراد، بهره‌گيرد.
مرحله سوم: ظهور
اين مرحله، مبارزه علني سراسري، پس از تحقق مراحل اول و دوم، با دو شرط اساسي:
الف ـ مشروعيت (عرفي و شرعي)
ب ـ توانايي (عدّه و عُدّه)
بود، كه مي‌بايست در سه مقطع عملي گردد:
1ـ اعلام موجوديت حزب، كه با دعوت همگاني براي عضويت همراه بود.
2ـ اقدام به عمليات‌ تخريبي، براي مشغول نمودن نهادهاي امنيتي و انتظامي.
3ـ آغاز مبارزه مسلحانه براي سرنگوني سلطنت و در دست گرفتن حكومت.
 حزب ملل اسلامي، در حالي كه هنوز در مرحلة اول ـ ازدياد و تعليم‌ـ قرار داشت و موفق شده بود تا تعداد اعضاي خود را به حدود عدد 100 برساند، در اولين ساعت بامداد يكي از روزهاي مهر 1344، به صورت كاملاً اتفاقي كشف گرديد.
گزارش اين كشف اتفاقي، به شرح زير است:
«در ساعت 0300 روز 23/7/44 مأمورين گشت شهرباني به يك نفر كه حامل كيف مشكي رنگي بوده ظنين و دستور توقف به وي داده و از محتويات كيف پرسش مي‌نمايند. حامل كيف اظهار مي‌دارد محتويات آن كتب دعا مي‌باشد موقعي كه مأمورين خواستار كيف مي‌گردند حامل با مشت به مأمور حمله و در عين حال كيف را به منزلي پرتاب و خود متواري مي‌شود كه مأمورين وي را تعقيب و دستگير نموده و ضمناً كيف را از منزلي كه به آن پرتاب شده بود با كسب اجازه از صاحب منزل داخل شده و به دست مي‌آورند سپس نامبرده را به كلانتري محل جهت بازجويي‌هاي اوليه دلالت مي‌نمايند ضمن بازرسي كيف چند شماره نشريه به نام (خلق) ارگان حزب ملل اسلامي و همچنين مقاديري اوراق پلي‌كپي شده ديگر به دست مي‌آيد و حامل خود را به نام محمدباقر فرزند ابوالفضل شهرت صنوبري شاگرد خرازي فروشي معرفي مي‌نمايد ولي از دادن هرگونه اطلاعي يا توضيح درباره محتويات كيف و سئوالاتي كه از وي مي‌شود خودداري مي‌نمايد.
نامبرده با مدارك مكشوفه به اداره اطلاعات اعزام و در اداره مزبور نيز در بدو امر از دادن توضيحات و بازجوئي امتناع ولي در اثر تذكرات لازم   و ادامه بازجويي اعتراف نموده كه نامبرده در يكي از حوزه‌هاي حزب ملل اسلامي عضويت دارد و اين حزب هم برابر مدارك مكشوفه از اواخر سال 1343 تشكيل شده است. ...
چون حدس زده مي‌شد كه علاوه بر محتويات كيف در منزل وي نيز اوراق مضره‌اي موجود باشد لذا با تشريفات قانوني منزل نامبرده بازرسي و مقاديري از اوراق مشابه محتويات كيف در منزل وي كشف گرديد.
با بررسي اوراق مكشوفه چنين نتيجه گرفته شد كه از اواخر سال گذشته حزبي تحت عنوان ملل اسلامي مشغول فعاليت گرديده و در اين مدت هر ماه يك نشريه (خلق) كه آخرين نشريه آن به شماره 9 و به تاريخ اول مهر ماه 44 مي‌باشد به صورت پلي‌كپي تهيه و بين اعضاء خود به‌طور كاملاً سرّي توزيع نموده است... »
در همين مرحله بود كه سرنوشت حزب ملل اسلامي به بن‌بست ظاهر‌ي رسيد و با دستگيري ديگر اعضاي حزب كه تعدادي از آنها براي درگيري مسلحانه با مأموران رژيم به تپه‌هاي دارآباد پناه برده بودند، فعاليت آن در نيمه شب 24/7/1344 خاتمه يافت.
پس از اين حركت، نشريات فرمايشي رژيم شاهنشاهي به ميدان آمدند تا زمينه را براي محكوميت‌هاي شديد اعضاي حزب ملل اسلامي، آماده نمايند.
در اين رابطه، روزنامه اطلاعات به تاريخ 2/11/44، پس از شرح مفصل اين ماجرا، نوشت:
«رهبران حزب پول زيادي براي وضع مخارج در اختيار داشتند منتهي در بازجويي‌ها اظهار داشته‌اند كه از حق عضويت افراد تأمين شده است. باتوجه به كمي تعداد اعضا و عدم تناسب حق عضويت پرداختي آنها با ميزان پولي كه خرج مي‌كردند، بايد گفت كه بودجه آنها از يك محل نامعلوم تهيه مي‌شده است.»
اين اظهارات در حالي در اين روزنامه نقش بسته است كه در گزارش مشروح شهرباني آخرين موجودي حزب پس از دستگيري مبلغ 6000 ريال عنوان گرديده كه آن هم به‌عنوان مساعده در اختيار اعضا گذاشته شده است.
در روزنامه مرد مبارز كه صاحب امتياز آن، خليل اسعد رزم‌آرا ـ فردي معلوم‌الحال و فاسدالاخلاق‌ـ بود و با حمايت ساواك منتشر مي‌شد، در تأييد منويات آنان در تاريخ 18/11/44 نوشت:
«گفته مي‌شود در دادگاه متهمين حزب مخفي، نام دولت خارجي كه به افراد اين دسته اسلحه و پول مي‌دادند اعلام مي‌شود... اين شبكه زيرزميني به دست عوامل چند كشور خارجي اداره مي‌شده است... متهمين اين پرونده 55 نفر هستند و دادستان دادگاه براي هشت نفر از آنان تقاضاي اعدام نموده است.»
پس از برگزاري جلسات دادگاه و انعكاس آنچناني آن در نشريات، تلاش‌هايي براي نجات دستگيرشدگان آغاز شد كه از آن جمله، تلاش آيت‌الله العظمي ميلاني (ره) بود.
نعمت‌الله نصيري ـ رياست وقت ساواك ـ با اطلاع از اين موضوع برآشفت و در رهنمودي كه داراي 4 بند بود، به تحقيق پيرامون ارتباط حزب ملل اسلامي با علماء دستور داد. عين اين دستورالعمل به شرح زير است:
«اداره كل سوم
1ـ ورود پسر ميلاني در قم به منزل مهدي حائري تهراني دليل بر ارتباط محرمانه و مورد اعتماد بودن سيدمهدي از طرف ميلاني است و يقيناً ارتباط‌هايي در گذشته داشته‌اند چه معلومات و اطلاعاتي در اين زمينه در آن اداره و در ساواك قم وجود دارد.
2ـ اين فعاليتي كه اخيراً از طرف روحانيون در مورد اين افراد جمعيت ملل اسلامي شروع شده، خود دليل ارتباط آقايان علما با آنها است كه بايد در تحقيقات معلوم شود.
3ـ پيشوايي پيشنماز مسجد امام قم كه فرزندش جزء دستگير‌شدگان است يقيناً اين جمعيت در قم هم ريشه داشته بايد اين ريشه‌ها پيدا شود.
4ـ دليل اين كه ميلاني در اين مورد زياد فعاليت مي‌كند بايد معلوم شود. »
پس از تلاش‌هاي بسياري كه صورت گرفت، در تاريخ 15/12/1344، دادگاه عادي شماره 1 اداره دادرسي ارتش، رأي صادره دربارة محكوميت اعضاي حزب را به شرح زير اعلام كرد:
«در ساعت 30/11 روز 15/12/44 دادگاه عادي شماره 1 اداره دادرسي ارتش مأمور رسيدگي به پرونده 55 نفر اعضاء حزب ملل اسلامي تشكيل گرديد و رأي صادره درباره محكوميت هر يك از اعضاء حزب مزبور بشرح زير به محكومين ابلاغ گرديد:
1. محمدكاظم موسوي بجنوردي (رهبر حزب محكوم به اعدام)
2. دو نفر به اسامي حسن حامد عزيزي و سيدمحمد سيدمحمودي قمي (به ترتيب دبير و صندوقدار حزب) محكوم به اعدام ولي به علت جواني و اظهار ندامت و پشيماني هريك از آنان محكوم به حبس دائم با اعمال شاقه.
3. پنج نفر به اسامي محمد پيران ـ عباسعلي مظاهري عمراني ـ ابوالقاسم سرحدي‌زاده ـ علي نورصادقي و محمد ميرمحمدصادقي محكوم به اعدام ليكن با توجه به اظهار ندامت و پشيماني و جواني هريك از آنان محكوم به 15 سال حبس مجرد.
4. سه نفر از اعضاء حزب محكوم به 8 سال حبس مجرد
5. چهار نفر از اعضاء حزب محكوم به 5 سال حبس مجرد
6. هفت نفر از اعضاء حزب محكوم به 4 سال حبس مجرد
7. سه نفر از اعضاء حزب محكوم به 3 سال و شش ماه حبس مجرد
8. بيست و هفت نفر از اعضاء حزب محكوم به سه سال حبس مجرد
9. سه نفر ديگر از اعضاء حزب چون به سن قانوني نرسيده‌اند هريك به سه سال حبس تأديبي محكوميت يافته‌اند.»
 پس از اين اعلام، تلاش خانواده‌هاي زندانيان نيز براي تقليل محكوميت آنان آغاز شد. نمونه‌اي از اين تلاش‌ها به شرح زير است:
 از: اداره كل سوم 316
 به: رياست ساواك تهران
درباره: حزب ملل اسلامي
به‌طوري كه اخيراً مشاهده گرديده اغلب روزها تعداد قابل توجهي از اشخاص مختلف و يا بستگان اعضا حزب اسلامي جلو دادستاني ارتش تجمع و ظاهراً با اظهار عجز نسبت به محكوميت اعضاء حزب مزبور اظهار نارضايتي و بعضاً مزاحمت‌هايي ايجاد مي‌نمايند. علي‌هذا خواهشمند است دستور فرماييد به وسيله منابع مربوطه تحقيق شود كه آيا اشخاص مزبور محركيني در مورد انجام اين‌گونه اعمال دارند يا خير؟
در صورت اول نسبت به تعيين مشخصات، نحوه فعاليت و ارتباط محركين با ساير جمعيت‌ها (سياسي و مذهبي و غيره) اقدام و نتيجه را اعلام دارند.
مديركل اداره سوم ـ مقدم
از طرف
محترماً در اجراي امريه مديريت كل نامه تقديمي تهيه شده است. 25/12/46
منبع خبر ـ دادستان ارتش 25/12
متعاقب اين تلاشها بود كه سيدمحمدكاظم بجنوردي نيز از اعدام‌ رهايي يافت و به حبس ابد محكوم شد.
اين پرونده كه در اداره اطلاعات شهرباني پيگيري مي‌شد، در يك گزارش 5 صفحه‌اي، تشريح گرديده است.
مطالب اين گزارش در پي آمده و پس از آن اصل اسناد گزارش عيناً درج شده است.
گزارش دربارة كشف سازمان مخفي بنام حزب ملل اسلامي
الف ـ چگونگي و طرز كشف:
1ـ ساعت 3 صبح روز 23/7/44 مأمورين گشت در شهرري به يك نفر عابر كه حامل كيف دستي مشكي رنگ بوده مظنون ميشوند از محتويات كيف پرسش مي‌نمايند حامل كيف ناگهاني به مأمور حمله و ضمن پرتاپ كيف به بام منزلي متواري مي‌گردد. مأمورين وي را تعقيب و دستگير ضمناً كيف را نيز از صاحب منزلي كه به آنجا پرتاب كرده بوده اخذ مي‌نمايند.
2ـ در بازرسي كه از محتويات كيف به عمل مي‌آيد مقداري اوراق پلي‌كپي شده از قبيل روزنامة (خلق) و نشريات ديگري كه مربوط به حزب ملل اسلامي بوده كشف مي‌گردد.
3ـ نظربه اينكه تاكنون حزب يا جمعيت يا سازماني به اين نام براي اين اداره شناخته نشده بودند لذا از حامل كيف (محمدباقر فرزند ابوالفضل شهرت صنوبري هيجده ساله شاگرد خرازي فروش) يك سلسله تحقيقات و بازجوئي شروع و نامبرده در بدو امر از اظهار هرگونه پاسخ و توضيحي درباره اوراق مكشوفه جداً خودداري مي‌نمود تا اينكه در اثر ادامة بازجوئي و تذكرات لازم اعتراف كرد كه از چند ماه قبل به عضويت حزب ملل اسلامي در آمده است و رابط بالا دست وي شخصي به نام محمد ميرمحمدصادقي مي‌باشد و با دو نفر ديگر به نام هادي شمس حائري و جواد منصوري در كلاس (حوزه) به مسئوليت ميرمحمد صادقي شركت مي‌نمايند.
4ـ بلافاصله پس از اخذ اعترافات از نامبرده به‌منظور كشف مدارك ديگر منزل وي با تشريفات قانوني بازرسي و مقادير ديگري از نشريات منظور نيز در منزل بدست آمد و به موازات اين بازرسي نسبت به دستگيري‌ هادي شمس حائري و جواد منصوري نيز اقدام گرديد ضمناً نسبت به دستگيري رابط بالا دست وي ميرمحمد صادقي نيز اقدام و منزل نامبرده اخير، بازرسي و مقادير زيادي اوراق مشابه مدارك مكشوفه قبلي كشف وليكن چون ميرمحمد صادقي به مسافرت اصفهان رفته بود ضمن مراقبت منزل به شهرباني اصفهان نيز دستور داده شد كه نسبت به دستگيري و اعزام وي اقدام نمايد، نامبرده در ساعت 23 روز بعد (24/7/44) پس از مراجعت از اصفهان در حين دخول به منزل به وسيلة مأمورين دستگير گرديد.
5ـ دو نفر دستگير شده (هادي شمس‌ حائري و جواد منصوري) در بازجوئي گفته‌هاي صنوبري را تأييد و اعتراف نمودند كه از چند ماه قبل به معرفي ميرمحمد صادقي به عضويت حزب ملل اسلامي در آمده‌اند.
ميرمحمد صادقي نيز اعتراف نمود كه با عنوان رئيس مدرسه مسئول اداره سه كلاس حزبي است كه در هر كلاس چهار نفر عضويت دارند و ضمناً رابط بالا دست خود را فردي بنام محمد سيدمحمودي معرفي و سمت وي را نيز رئيس واحد حزبي قلمداد نمود و در بازرسي بدني يك جلد دفتر يادداشت كه اسامي اعضاء و شماره‌هاي حزبي آنها به حروف رمز نوشته شده به انضمام مفتاح رمز كشف گرديد.
6ـ نسبت به دستگيري و بازرسي منزل سيد محمودي نيز اقدام و ضمن دستگيري وي مقادير زيادي از اوراق مكشوفه قبلي و اوراق مربوط به اعلاميه‌هاي روحانيون بدست آمد.
7ـ در نتيجة تحقيقات و بازجويي‌هاي معموله سيد محمودي اعتراف نمود كه علاوه بر مسئوليت يك واحد حزبي صندوقدار كميتة مركزي حزب ملل اسلامي نيز مي‌باشد ضمناً اسامي ساير اعضاء كميتة مركزي را نيز افشاء نمود نظر به اينكه نامبرده صندوق‌دار حزب بوده در اثر ادامة بازجويي از وي مأمورين به محل اختفاي مدارك و وسايل كميته مركزي حزب پي برده و با تشريفات قانوني در معيت نامبرده محل مزبور بازرسي و كليه اوراق و نشريات و روزنامه‌ها و دفاتر دخل و خرج و اسامي اعضاء حزب كه به رمز نوشته شده و همچنين دستگاه پلي‌كپي و ماشين تحرير و دستگاه ضبط صوت و وسايل آزمايشگاهي و چند جلد كتاب و غيره كشف گرديد.
8ـ پس از اخذ اعترافات از سيد محمودي و شناختن تعداد بيشتري از اعضاء فعال حزب ملل اسلامي نسبت به دستگيري سايرين نيز اقدام [شد.] چون اطلاع حاصل شد كه در اثر دستگيري چند نفر از آنها سايرين مطلع شده تعدادي به كوهستانهاي شمالي تهران با اسلحه پناه برده و تعدادي نيز در تهران مخفي گرديده‌اند لذا در اثر تعقيب و مراقبتهاي لازم بدواً سه نفر از مخفي‌شدگان در تهران به نام حسن حامد عزيزي‌ـ علي نورصادقي‌ـ احمد احمد در روز 27/7/44 دستگير و براي تعقيب متواريان به كوههاي شمالي شميران پنج اكيپ مجهز تعقيبي در ساعت 18 روز 27/7/44 اعزام و شبانه جاده‌هاي عبور كوهستان مزبور را اشغال و محاصره مي‌نمايند، در اثر محاصره و فشار مأمورين تعقيب، شش نفري كه به كوهستان پناه برده‌اند به دو اكيپ سه نفري تقسيم مي‌گردند كه يكي از اكيپ‌ها چون قصد داشته از حلقه محاصره خود را نجات دهد در ساعت 24 روز 27/7/44 ضمن تيراندازي به طرف مأمورين تعقيب با يك قبضه اسلحه كمري والتر و پنجاه و يك تير فشنگ مربوطه دستگير و صبح روز 28/7/44 به اين اداره اعزام گرديدند، اكيپ سه نفري ديگر كه طبق اطلاع آنها نيز داراي يك قبضه سلاح كمري مي‌باشند در كوهستان مخفي هستند و تا ساعت تنظيم اين گزارش مشاهده نشده‌اند و احتمال مي‌رود كه قريباً دستگير شوند.
9ـ رهبر حزب محمدكاظم موسوي بجنوردي از ايرانيان مقيم عراق 24 ساله در چهار سال قبل از عراق به ايران وارد و با استفاده از كمك‌هاي مالي بنياد پهلوي در دبيرستان به تحصيل مشغول و سپس دورة وظيفه خود را در سپاه دانش كه چهار ماه اوليه آن را در رضائيه و بقيه مدت خدمت را در اطراف قم انجام داده جزء دستگير‌شدگان كوهستان مي‌باشد كه به طرف مأمورين تيراندازي كرده است.
نامبرده پس از خاتمه سپاه دانش در مرداد ماه سال جاري به عراق عزيمت و پس از يك ماه توقف در آنجا و خريد دو قبضه اسلحه كمري با فشنگ مربوطه به ايران مراجعت نموده است، در بازجويي‌هاي معموله صريحاً اعتراف كرده كه از سال 1341 حزب ملل اسلامي را به طور كاملاً محرمانه تشكيل داده و در صدد جمع‌آوري عضو بوده است و مسئوليت كليه نشريات و روزنامه‌هاي حزب نيز با همكاري چند نفر ديگر به‌عهدة وي بوده است.
10ـ دبير حزب حسن حامدي عزيزي نيز مانند موسوي از ايرانيان مقيم عراق بوده و به ترتيب فوق در ايران به تحصيل اشتغال داشته و فعلاً نيز آموزگار دبستان قائميه تهران مي‌باشد نامبرده نيز كه در تهران مخفي شده بود روز قبل دستگير شده است و ضمن تحقيقات اعتراف كرده كه كليه كارهاي دبيري و تنظيمات حزب به عهده وي بوده است.
ب ـ سازمان حزب ملل اسلامي:
1ـ برابر مدارك مكشوفه سازمان حزب ملل اسلامي به ترتيب عبارتند از:
كلاس     داراي چهار عضو
مدرسه     شامل سه كلاس
واحد     شامل دو مدرسه
شاخه     داراي دو واحد
دسته     شامل دو شاخه
گروه     شامل دو دسته
كميته مركزي
2ـ از بررسي دفاتر اسامي اعضاء كه بدست آمده و به رمز نوشته شده معلوم مي‌گردد كه در حدود 129 نفر تاكنون به عضويت اين حزب در آمده‌اند كه تعدادي از آنها به‌علت تخلفات حزبي و عدم اطمينان طرد گرديده‌اند كه در حال حاضر در حدود 70 الي 80 نفر عضو رسمي دارند.
3ـ براي اختفاء جهت هر يك از اعضاء رسمي يك شماره حزبي از طرف كميته مركزي تعيين شده است و جهت اعضاء كميتة مركزي به جاي شمارة حزبي اسم مستعار انتخاب گرديده است.
4ـ فعلاً غير از تهران در ساير شهرستانها شعبي تشكيل نگرديده فقط چند نفر در قم و عراق عضو دارند.
5ـ با بررسي دفاتر ثبت اسامي اعضاء و تحقيقاتي كه به‌عمل آمده سن متوسط اعضاء فعلي اين حزب 25 ساله بوده و به ندرت اشخاص 30 ساله در بين آنها ديده مي‌شود.
6ـ معمولاً‌ اعضاء فعلي حزب ملل اسلامي اكثراً از طبقه‌اي هستند كه علاقه وافري به مطالعه دارند و برابر آمار تقريبي از لحاظ شغل ذيلاً طبقه‌بندي مي‌شوند:
دانش‌آموز دبيرستاني  21 نفر
دانشجو     7 نفر
آموزگار    15 نفر
ديپلمه بيكار   7 نفر
كارگر     8 نفر
پيشه‌ور و متفرقه  20 نفر
7ـ سه نفر از اعضاء حزب ملل اسلامي بشرح زير در واحدها‌ي ارتشي مشغول انجام خدمت وظيفه عمومي‌ مي‌باشند.
 (1) محمدحسن يا محمدحسين شهري مهندس برق در پادگان سلطنت‌آباد
 (2) رئيس دانائي مهندس مكانيك افسر وظيفه در شيراز
 (3) محمد پيران گروهبان وظيفه در بيمارستان لشكر رضائيه
پ ـ نظريات و افكار گردانندگان و وابستگان حزب ملل اسلامي:
1ـ از بررسي نشريه‌ها و روزنامه‌هاي مكشوفه همچنين اقارير و اعترافات صريح دستگيرشدگان استنباط گرديده كه هدف آنها از تشكيل چنين حزبي ضديت با رژيم سلطنتي و برقراري حكومت جمهوري از طريق انقلاب توده‌اي مي‌باشد و براي نيل به‌منظور خود ظاهراً جنبة ديني را عنوان نموده‌اند.
2ـ براي ايجاد قدرت در صدد ازدياد عضو و بدست آوردن اسلحه و ساختن مواد تخريبي از قبيل نارنجك بوده‌اند و براي اين منظور دستورات متعدد حزبي در نشريه‌ها به اعضاء حزب داده شده است.
ت ـ امكانات مالي:
1. از اعضاء حزب ماهيانه وجوهي به نام حق عضويت كه حداقل آن پنجاه ريال است دريافت مي‌دارند.
2. براي مخارج تهيه اسلحه و دستگاههاي پلي‌كپي و ماشين تحرير و وسايل گران‌قيمت علاوه بر حق عضويت مبالغي نيز بعضي از گردانندگان و اعضايي كه وضع مالي بهتر دارند كمك مي‌نمايند.
3. با بررسي دفتر دخل و خرج معلوم گرديد غير از وجوه مذكور در بندها‌ي 1 و 2 از طرف مقامات يا سازمانهاي ديگر كمك‌هاي مالي به اين حزب نشده‌ است.
4. آخرين رقم موجودي حزب (23/7/44) در حدود شش هزار ريال بوده كه آن هم به‌طور قرض در اختيار اعضاء كميته مركزي گذارده شده است.
ث ـ اسلحه:
 طبق تحقيقاتي كه به‌عمل آمده و با بررسي دفاتر مربوطه تاكنون فقط توانسته‌اند دو قبضه اسلحه كمري با يكصد‌وپنجاه تير فشنگ تهيه نمايند.
ج ـ وسايل تبليغاتي:
1. روزنامة خلق كه از اول بهمن ماه 1343 تا اول مهر ماه 1344 نه شماره چاپ و فقط بين اعضاء رسمي توزيع شده است.
2. پانزده نشريه حاوي مطالب سياسي و انقلابي و تحريك‌كننده براي بالا بردن سطح معلومات عمومي اعضاء منتشر ساخته‌اند.
3. چهار نشريه ديگر نيز به‌عنوان سوسياليسم، كاپيتاليسم، تاريخ اسلام، تعليماتي از قرآن و بزرگان اسلام چاپ و بين اعضاء توزيع كرده‌اند.
4. براي حزب پرچمي قرمز رنگ كه در وسط آن ستاره هشت‌پر در داخل دايرة سفيدي قرار گرفته انتخاب ولي هنوز رسميت آن به تصويب كميته مركزي نرسيده است.
تبصره: توضيح‌ اينكه از تحقيقات و بررسي‌هاي معموله استنباط گرديده كه از نظر اختفاء و حفظ اسرار تاكنون به غير از اعضاء رسمي به‌ هيچ وجه از نشريات مزبور براي سايرين ارسال نگرديده و حتي چند نفر از اعضاء كه از نشريه‌هاي مزبور را به دوستان نزديك و غير حزبي خود ارائه داده‌اند مطرود شناخته شده‌اند و از حزب اخراج گرديده‌اند.
چ ـ پيوست نمونه مدارك مكشوفه:
1.  نه شماره روزنامه خلق از شماره 1 تا 9
2. پانزده نشريه (از نشريه اول تا شماره پانزده)
3. چهار جلد نشريه: سوسياليسم، كاپيتاليسم، تعليماتي از قرآن و بزرگان اسلام، تاريخ اسلام
4. نشريه مواد تنظيمي حزب ملل اسلامي (شامل 25 ماده)
5. برنامه حزب ملل اسلامي
6. پرسشنامه
7. دستورالعمل قرائت نشريات در كلاسها
8. دو نمونه مفتاح رمزهاي مكشوفه (رمز دبير حزب ـ رمز يكي از مدارس)
پي‌نوشت‌ها
1. در عبارت «تذاكرات لازم»، اعمال حشيانه‌ترين شكنجه مستتر است كه با كمي دقت در جملات آن، قابل درك مي‌باشد.
2. انتساب تأسيس حزب ملل اسلامي به سال 1343 توسط شهرباني، شاهد اين است كه نيروهاي اطلاعاتي شهرباني و ساواك هنگام فعاليت و عضوگيري حزب، هيچ‌گونه اطلاعي از آن نداشته‌اند.
3. در سند ديگري كه در همين باره تنظيم گرديده، ضمن آنكه آقاي محمدباقر صنوبري را «داراي ريشي شبيه فدائيان اسلام» معرفي كرده، اقلام كشف شده را به شرح زير، نوشته است:
شماره 9 كه در آن ايران را مانند عروسكي تشبيه [كه] در دست امريكا مي‌رقصد. كتاب اسلام و ديگران نوشته سيد قطب.
كتاب درويش عرفاني از مكتب علوي يا اخلاق مرتضوي، كتاب عشق يا به يادگار عشق. كتاب يكصد برگي با خط درشت. نشريه 2 انضباط شرط پيروزي است.»
«سند 19656/21 الف ـ 26/7/44»
4. بايگاني مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي ـ سند 2375ـ 24/7/44.
5. پيشين ـ سند پي‌نوشت نصيري.