سیاست های پولی و مالی« در دورة ۱۳۲۰ – ۱۳۰۰ »
در جهت منافع غرب و بخصوص انگلیس و انقلاب ۱۹۲۰ علمای شیعة ایرانی در عراق و امادگی این علمای مجاهد برای حرکت به سوی ایران جهت جلو گیری ازاجرای مفاد قرارداد ننگین۱۹۱۹ وثوق الدوله و لزوم تجدید نظر در اداره مستعرات و ادارة این کشورها به سبکی جدید را ضروری ساخت و بنابراین شد که با تکیه بر نیروهای وابستة داخلی که در دامان غرب پرورش یافته بودند، این کشورها اداره شوند تا حساسیّت توده های مسلمان در این کشور ها نسبت به بیگانگان استعمار گر بر انگیخته نگردد.
در ایران با توجّه به طیف وسیع وابستگان به انگلیس که در دستگاه های ادارهکننده مملکت نفوذ داشتند و انقلابی به عظمت انقلاب مشروطیّت را به راحتی منحرف نموده و خود صحنهگردان آن شده بودند، این امر به آسانی انجام گردید و فردی گمنام و بی هویّت که میتوانست اهداف بلندمدّت آنها را برآورده سازد بر روی کارآمد تا نهضت های ملّت ایران را سرکوب و امنیّت مورد نیازرا جهت سلطة بی چون و چرای امپراطوری انگلیس در ایران فراهم آورد و یک حکومت مرکزی مقتدر امّا بیپایه و وابسته به بیگانگان را بوجود آورد.
شکست روسیة تزاری و تشکیل شوروی و بیرون رفتن روسیّه از صحنة رقابتهای اقتصادی و سیاسی و نظامی در ایران فرصتی طلایی برای انگلستان بود که ایران (برخلاف سیاست سال های قبل در دوران رقابت که باید ضعیف نگاه داشته شود) سریعاً بر روی پای خود بایستد و در دامان شوروی و بلشویک ها سقوط ننماید و این امر امکان نداشت مگر اینکه زمینههای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و امنیّتی آن فراهم گردد.
رضاخان میر پنج به عنوان فردی که تمام شرایط لازم برای بسط سلطة انگلیس و بر آورده کردن اهداف بلند مدّت آنان را داشت، جهت رهبری سیاست انگلیس( البتّة همراه با خیل روشنفکران وابسته و فرصت و قدرت و ثروتطلب) انتخاب گردید.
- او برخلاف پادشاهان گذشته که تکیهگاهشان ایل و عشیرة خود بود و نمایندة آنان بودند بر ایل و قبیله و عشیرهای متّکی نبود و این بهترین خصوصیّت او بود، چون تکیهگاهی جز انگلیس در برابر مخالفت های داخلی نمیتوانست داشته باشد و اصولاً ماهیّت او جز وابستگی چیزی نمیتوانست باشد. جالب است که از شرایط پذیرش او عدم آزار به انگوفیلهای ایرانی بوده است!
- بی توجّهی به سرنوشت کشور و ملّت، بیسوادی، بی فرهنگی، منفعت طلبیشخصی، قدرتطلبی، دورویی و بیعاطفگی و خشونت و بی رحمی از خصوصیّاتی بود که در او به میزان وسیعی میشد سراغ گرفت و دلیل انتخاب او نیز همین خصوصیّات بود.
پس از زمینه چینی اولیه پادشاهی رسید و رهبری خیل لشکریان مرئی و نامرئی انگلیس بدو سپرده شد تا تمام زمینههای مقاومت ملّت ایران در برابر اربابان خود را از میان بردارد و برای همیشه کشور را میدان تاخت و تاز و غارت آنان نماید.
تمام امکانات لازم و ضروری در اختیار او گذاشته شد و همة موانعی که در دههها و بلکه سدههای قبل باعث عزّت و سرافرازی ملّت و کشور بود باید از سر راه برداشته میشد تا کشور به بهانة مدرن شدن از سرتا نوک پا فرنگی میشد و درخدمت منافع امپراطوری انگلیس بکار گرفته میشد.
- ایران باید کلاً تحت نفوذ انگلیس در میآمد و سدّ محکمی در برابر شوروی در جهت رسیدن به هندوستان میشد.
- صدور نفت ایران که هر روز اهمیّت بیشتری مییافت و تولید صنعتی و برتری نظامی قدرت ها به آن وابسته میشد، باید امنیتش تضمین میگردید.
- مقاومت های درونی و پایگاه های آن باید در هم کوبیده میشد.
- سیاستهای گمرکی و تجاری و پولی و مالی و همه در جهت تضعیف کشور و خدمت به بیگانگان در می آمد، بصورتی که علیرغم تلاشهای فراوان بخش خصوصی و تلاش های جمعی و حتّی دولتی مانند دهه های گذشته همة موارد فوق در خدمت بسط منافع امپراطوری کبیر انگلیس در می آمد و جز به این دلیل ، نه صنعت پا می گرفت و نه تجارت به صورت صحیح گسترش می یافت و نه اقتصاد قدرتمند می شد و نه امنیّتی برقرار می شد و نه معیشت عمومی رونق پیدا می نمود.
رضاخان در سال ۱۳۰۴ به سلطنت رسید و انگلیس امکاناتی را که تا آن روز در اختیار هیچ کس نگذاشته بود، جهت تثبیت و پیاده نمودن هدف های خود در اختیار او گذاشت و موانع تسلط استعماری خود بر ایران را توسط وابستگان خود برطرف نمود که اهم آنها عبارتاند از :
۱- ایجاد سیستم قضائی به سبک جدید و تدوین قانون مدنی ( اقتباس شده از قانون مدنی فرانسه )
۲- لغو تمامی امتیازات تعرفهای و غیرتعرفهای و از جمله کاپیتولاسیون انگلیس(۱۳۰۷)
۳- کسب استقلال گمرکی در (۱۳۰۷) و این در حالی بود که در ۱۲۹۹ انگلیس یک قرارداد گمرکی به ایران تحمیل نموده بود که هدف آن محدودیّت تجارت با روسیه و گسترش آن با انگلیس و مستعمرهاش هندوستان بوده و تنها ۵% تعرفه بر کالاهای وارداتی آنان بسته میشد.
اگر چه با استقلال گمرکی تجارت با آمریکا و آلمان نیز افزایش یافت و نقش روسیه و انگلیس در تجارت ایران کمرنگ شد.
۴- علیرغم تلاشهای ناموفق در دهههای قبل جهت تأسیس راهآهن( به دلیل اینکه روس و انگلیس از ایجاد آن در منطقة تحت نفوذ دیگری جلو میگرفتند) و لغو اجباری قرار داد ۱۹۱۹ وثوق الدوله که یکی از اهداف آن تأسیس راه آهن در ایران جهت تثبیت سلطة نظامی و اقتصادی انگلیس بود، با روی کار آمدن رضاخان محتوای همان قرارداد حسّاسیت برانگیز به اجرا در آمد و با سرعت جهت تأسیس آن اقدام گردید(۱۳۰۶) و با اتّصال جنوب و شمال ایران از کوتاهترین مسیر، انحصار تجارت مناطق شمالی با روسیه پایان و نفوذ اقتصادی انگلیس تا اقصی نقاط شمال کشور نیز گسترش یافت و از جهت نظامی بر اساس استراتژیهای بلندمدّت انگلیس جهت مقابله احتمالی با رقبای خود ( روس با نظام جدید بلشویکی و آلمان) کوتاه ترین راه دسترسی برایش تأمین شده بود.*
۵- خارج شدن درآمد نفت از بودجة عمومی که در حساب خاصی تحت عنوان ذخیرة کشور منظور میشد و جهت خرید وسائل راهآهن ( پل پیروزی متفقین) و تأمین اسلحة ارتش ۰۰۰/۱۷۰ نفری رضاخان برای ایجاد امنیّت قلمرو بیرقیب انگلیس هزینه میشد.** (۱۳۰۸)
۶- کنترل تمامی معاملات ارزی توسط دولت (۱۳۰۹)
۷- انحصار تجارت خارجی ( غیر از نفت و شیلات ) در سال ۱۳۱۰با اهداف زیر:
۱) – جبران اشکالات ایجاد شده ناشی از کنترل ارز
۲)- حمایت از اقتصاد ایران در مقابل بحران اقتصاد جهانی ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۹ ( ۱۳۱۸ – ۱۳۰۸ )
۳)– کاهش میزان عدم توازن مبادلات بازرگانی
۴)- افزایش ثبات ارزی
۵)- توسعة صنعتی ایران و افزایش تولیدات صنعتی
۶)- تقویت موقعیّت ایران در مقابل برنامههای اقتصادی تهاجمی دولت شوروی
۷)- خنثی کردن محدودیّتهایی که قراردادهای تعرفهای ۱۳۰۷ برای ایران ایجاد کرده بود.
۸- تشکیل بانک ملّی (۱۳۰۶) و لغو امتیاز بانک شاهی متعلّق به انگلیس و انتشار اسکناس توسط بانک ملّی ( در ۱۳۱۰) که به سلطة ۴۰ سالة بانک شاهی و استقراضی در این را بطه پایان داد.
۹- ایجاد شبکههای راه های شوسه و ورود وسائل حمل و نقل به کشور که در این رابطه۴۵۰۰ کامیون وارد شده و ۴۰۰/ ۲۲ کیلومتر راه ایجاد گردیده است و هزینة حمل و نقل به دلیل تأمین سوختارزان در این دوران به شدت پائین بوده است. بالا رفتن توان دسترسی، چیزی در حدود ده برابر از جهت زمانی نقش عظیم این شبکه راهها از جهت نظامی و نیز اقتصادی و تجاری را روشن مینماید*
۱۰- ایجاد امنیّت در درون مرزهای کشور توسط یک ارتش سر تا پا وابسته که تنها جهت سرکوبی مزاحمین داخلی بکار برده میشود و امنیّت لازم جهت مدرنیزاسیون روشنفکران وابسته و مأمور یعنی توسعة صنعتی وابسته در پناه ارتش وابسته و سرکوب فرهنگ و تغییر سنّتها و آداب با خشونت و زور را فراهم می ساخت.
ارقام عظیم هزینههای مستقیم دولت جهت ارتش و وزارت جنگ در این دوران نشانگر اهمیّت امنیّت در استراتژی جدید امپراطوری انگلیس بوده است.
۱۱- لغو امتیاز دارسی (۱۳۱۰) و بستن یک قرارداد جدید ( ۱۳۱۲) که موجب افزایش صادرات نفت ( از ۰۰۰/۰۰۰/۷ تن در ۱۳۱۲ به ۰۰۰/۵۰۰/۹ تن در ۱۳۱۸) و افزایش درآمد نفت گردید. این در آمد جهت اهداف مورد نظر از جمله گسترش ارتش و ساخت راه آهنو سایر اهداف مورد نظر انگلیس که رضا خان برای پیاده کردن آن بر سر کار آمده بود، هزینه گردید.
۱۲- قدرتمند شدن افراد وابسته به انگلیس ( و اکثراً فراماسونهای مشهور) در زمینههای اقتصادی و تجاری با توجّه به انحصار تجارت خارجی کشور و داده شدن آن به افراد خاص و ایجاد یک قشر وابسته به انگلیس در تجارت و صنعت. تعداد شرکتهای موجود در سال ۱۳۱۱ در حدود ۹۰ شرکت بوده است که در ۱۳۱۹ به ۱۷۳۵ شرکت رسیده است.
بزرگترین سرمایهدار و زمیندار کشور خود رضاشاه بوده است .
بطور مثال از ۰۰۰/۲۰۰ دوک ریسندگی کشور در حدود ۰۰۰/۵۵ دوک آن متعلّق به رضاخان بوده است .
معمولاً کارخانجات دولتی به محض رسیدن به سود دهی به مالکیّت شخصی او در می آمده است .
تعداد دهاتی را که رضا خان طی دوران سلطنت خود به زور مصادره نمود ۶ هزار پارچه ده تخمین میزنند و این در حالی است که او با مالکیّت در کشاورزی ظاهراً به مخالفت و مبارزه برخاسته بود و ظاهراً هدف او تشکیل بورژوازی کمپرادور یا سرملیه داری وابسته در ایران بوده است .
۱۳- در دهة ۲۰-۱۳۱۰ ایجاد صنایعی که میتوانست خودکفایی اقتصادی ایران در برابر روسیّه که در گذشته شریک بزرگ تجاریایران بود را فراهم نماید، مورد نظر قرار گرفت ( مانند تأسیس کارخانجات قند و شکر و پارچه که دو سوّم واردات ایران همین کالاها بوده است) و تجارت خارجی ایران نیز ۵۵ در صد وارداتش و ۷۴ درصد صادراتش به روسیّه وابسته بوده است که جهت رسیدن به این هدف، از طریق تأسیس کارخانجات دولتی و اعمال تدابیر مختلف حمایتی در مورد کارخانجات خصوصی به این امر پرداختهاند به طوری که در طی سال های ۱۳۱۸- ۱۳۰۴ ششصد و هشتاد کارخانه تأسیس شده است و در همین مدّت به کشاورزی و دامداری که ۸۵-۸۰ در صد شاغلین کشور در آن به کار اشتغال داشتهاند کم توجّهی شده است و به دلائل مختلف سعی در اسکان عشایر نمودهاند. تا اینجا
۱۴- تغییر در ترکیب واردات کشور در جهت رسیدن به اهداف مورد نظر صنعتی و راهسازی و نظامی، قبل از ۱۳۰۰ تنها ۴% واردات ایران کالای سرمایهای و واسطهای و اولیه بوده است لکن در ۱۳۱۶ به ۴۲% رسیده است و این در حالی بوده است که واردات نیز دائماًدر حال صعود بوده است و واردات بعضی انواع کالاهای مصرفی جهت صرفهجویی ارزی در جهت استقلال از آن در توسعه محدود گردید و واردات کالاهای ضروری مثل شکر و چای و پارچه و حتی صادرات کنف و برنج و فرش نیز به انحصار دولت درآمد.
دلائل آنرا میتوان ۱- مخارج طرحهای صنعتی
۲- مخارج ارزی احداث راهآهن
۳- خرید اسلحه برای ارتش
۴- خرید طلا برای پشتوانه ریال ( ۱۵ تن )
۵- مخارج ارزی راهسازی و واردات و مسائل حمل و نقل و نیز امکانات لازم برای سیلوها برشمرد که نه تنها متون بدهکار موزانه پرداختها را مستقیماً تحت تأثیر قراری داد بلکه از طریق فزایندة سرمایهگذاریها درآمد کل جامعه افزایش و تقاضا برای کالاهای مصرفی افزایش مییافت. لذا محدودیت و انحصار تجارت نیز توجیه مییافت. لکن در عمل این موضوع در جهت منافع عدهای خاص بکار برده شد.
۱۵- تمرکز و تنظیم مالیة دولت همراه با رشد درآمد نفت و الغاء بدهیهای روسیه که موجب آزادی منابع مالی برای طرحهای توسعهای میشد و ایجاد انحصارات متعدد موجب رشد سریع درآمدهای دولت را فراهم آورد ( خرید ارزان و فروش گران ) تعداد انحصارات به ۲۷ مورد میرسید و در این میان سرمایهداران و البته منافع عظیمی را بدست آوردند. بودجه دولت مابین دهة ۱۳۱۰ با رشد سریع مالیاتهای وصولی و درآمد نفت علیرغم رشد بسیار شدید هزینهها در بسیاری از سالها متعادل بود اگر چه درسالهای انتهایی این دهه ضرورت تسریع اتمام راهآهن ( به چه دلیل ؟! جنگ ؟) با کسر بودجة شدید مواجه شده است.
در سال : ۱۳۰۷ هزینهها ۲۷۵ میلیون ریال بوده است که در سال ۱۳۱۷ به ۱۵۲۸ میلیون ریال افزایش یافته است
بودجه دولت در سال ۱۳۱۸ چهار برابر ۱۳۱۲ بوده است و با تورم تقریباً پائین این سالها نشانگر رشد واقعی بسیار بالای آن است
متوسط بودجه چند وزارتخانه بین سالهای ۱۸-۱۳۱۲ بصورت زیر بوده است :
۷/۲۳% راه
۱۹% صنایع
۶/۱۹% جنگ
هزینه صنایع در سال ۱۳۱۸ حدود ۵۰ برابر ۱۳۱۳ بوده است و ارتش (۵/۲ برابر) و راه نیز ( ۵۰ برابر) یا درصد هزینه صنایع در ۱۳۱۸ ۱۹% کل بودجه و در ۱۳۱۳ ۵/۳% بوده است.
یا درصد هزینه ارتش در ۱۳۱۸ ۱۹% کل بودجه و در ۱۳۱۳ ۳/۳۸% بوده است.
یا درصد هزینه راه در ۱۳۱۸ ۷/۲۳% کل بودجه و در ۱۳۱۳ ۳% بوده است.
و این درحالی است که کل اعتبارات تنها ۸ برابر شده است.
نگاهی به سیاست پولی
قبل از تأسیس بانک ملی ۱۳۰۶ ( که وظیفه عملیات یک بانک عادی و نیز بانک مرکزی و عملیات کمک به توسعه کشور را به همراه داشت) سرنوشت امور پولی و اعتباری ایران در دست بانکهای بیگانه و بخصوص بانک شاهی ( متعلق به انگلیس) بود و ابزار بسط سلطه روس و انگلیس در ایران محسوب میگردید و آنان را بر تجارت خارجی ایران مسلط و توسعة فعالیتهای اقتصادی کشور را در جهت خواست آنان و نیازهای تولیدیشان ( صادر کردن کالاهای مصرفی به ایران و وارد کردن مواد اولیه به جای آن ) شکل میداد و زمینة بدهکاری دولت و دادن وام به او و نیز وابسته کردن اشراف و زمینداران به خود را فراهم میآورد و با گرفتن وثیقه ( مثل گمرکات و …) زمینة وابستگی کلی کشور را فراهم مینمودند.
در مورد حجم پول در این دوران اطلاعات ناقصی در اختیار میباشد. اسکناس در گردش بانک شاهی در سال ۱۳۰۹ در حدود ۲۴۰ میلیون قران بوده است که همراه مقداری سکه نقرة احتیاجات داد و ستدی مردم را تأمین میکرده است. که بر اساس اطلاعات بوجود مقادیری از آن نیز توسط مردم زمینه شده است و بعلت کندی معاملات پولی سرعت گردش پول نیز قابل محاسبه نبوده است. اقتصاد پایاپای در اکثر روستاها و شهرهای کوچک متداول بوده است و نیاز گسترده به پول در اقتصاد کشور مشاهده نمیشده است.
بانک ملی بصورت یک شرکت سهامی اداره میشد ( اگر چه دولتی بود) و علاوه بر عملیات عادی یک بانک تجاری وظیفه نشر اسکناس را نیز ( در سالهای بعد) بوده گرفت. از وظایف دیگر آن ضرب سکه و تنظیم گردش و حجم پول و حفظ ارزش آن و تنظیم اعتبارات و حفظ موازنه ارزی کشور و نظارت بر کار همة بانکها و بانکداری کشور بوده و تعیین نرخ ارز و خرید و فروش زر وسیم در داخل و خارج کشور نیز بر عهده این بانک بود.
این بانک علاوه بر موارد فوق مجاز بود با دادن وام به دولت جهت توسعه کارهای عمرانی و توسعه فعالیتهای صنعتی و کشاورزی و تجاری اقدام نماید که این امر از ۱۳۱۵ ( بخصوص در زمینة راهآهن) به شدت توسعه یافت. ( بدهی دولت از ۷۵۶ میلیون ریال در ۱۳۱۵ به ۱۹۸۵ میلیون ریال در سال ۱۳۱۹ افزایش یافت.)
بعد از تأسیس بانک سر مسئله مهم اقتصادی وجود داشت که بانک باید جهت رفع آن از طریق سیاستهای پولی و ارزی اقدام نماید :
۱- سیاست صنعتی کردن و راهسازی .
توسعه به سبک روشنفکران غربزده در سه امر خلاصه میشد
الف : رشد صنعت ( صنایع مصرفی بخصوص) ایجاد راهآهن
ب : امنیت
ج : پاکسازی فرهنگ سنتی و غربی کردن همه چیز ( حتی لباس) و اعزام محصلین به خارج جهت آدم شدن* !
۲- بیتأثیر کردن اثرات رکود اقتصادی جهانی ( ۱۱-۱۳۰۸) که موجب افزایش شدید کسری تجارت خارجی ایران شده بود ( بطور متوسط سالانه ۲۶۵ میلیون ریال) بدلیل کاهش سریع قیمت مواد خام صادراتی و سقوط درآمد ارزی کشور
* - صحبت رضاخان ( اولین) در جلسه اعزام بخارج محصلین ایرانی
۳- سیاستهای تجاری کشورهای صنعتی طرف تجارت با ایران.
برای مبارزه با چنین مسائلی چند نوع ابزار در کار بوده :
۱- تضعیف ریال جهت تشویق صادرات، که با قیمتهای موجود بازار جهانی و عدم ثبات ارزها و درآمدها در خارج و سیستم بیثبات پولی در داخل موجب بدتر شدن رابطه مبادله به زیان کشور میشد و قابل استفاده نبود و در صورت استفاده نیز تأثیر کمی برجای میگذاشت.
بطور مثال ۱۳۰۸ ۱۳۱۲
یک لیره معادل ۵۰ ریال ۲۷/۹۸ ریال
۲- وضع محدودیت بر واردات : که بدلیل محدود بودن اختیارات ایران امکان تغییر در تعرفهها وجود نداشت*
۳- کنترل مستقیم تجارت و محدود کردن و هدایت واردات در جهت مطلوب با تغییر کلی در نقش دولت در اقتصاد و راهحل عمده جهت رفع کسری توازنه بازرگانی محدود نمودن آن بود و بنابراین به سوی کنترل دولتی و انحصار تجارت کشیده شدند(۱۳۱۰).
۴- استفاده از سیاستهای پولی جهت تشویق سرمایهگذاری که در ۴ سال اول تشکیل بانک بدلیل اینکه :
۱) – نشر اسکناس در اختیار بانک شاهی بود
۲)- سرمایة بانک کم بوده ۰۰۰/۰۰۰/۸ ریال
۳)- کم بودن سپردههای مردم نزد بانک ( درسال ۱۳۰۹ در حدود ۰۰۰/۰۰۰/۴۰۰ ریال) و این درحالی بود که بودجه دولت در این سال و کسری موازنه پرداخت متوسط سالانه طی ۱۳۰۳ تا ۱۳۰۹ در حدود ۳۵۰ میلیون قران بوده است.
وظیفه خود در تنظیم حجم پول را نمیتوانست انجام دهد.
*- طبق قرارداد تعرفهای ۱۳۰۷ جهت تشویق کشورها به قبول استقلال گمرکی که ایران بوجود آمده بود.
درسال ۱۳۱۱ وظیفه انتشار پول به بانک ملی داده شد وطی مدت ۱۵-۱۳۱۱ که دوران رشد سریع صنعت و راهسازی است بانک ملی و سایر بانکها توانستند نقش مهمی در جهت تأمین پول درگردش مورد نیاز طرفهای دولتی ( بخصوص) ایفا نمایند. در سال ۱۳۱۲ جمع بدهی دولت معادل ۸۷ میلیون ریال بوده که در سال ۱۳۱۵ جمع بدهی دولت و شرکتهای دولتی به ۷۵۶ میلیون ریال رسیده بود.
در سال ۱۳۱۵ بانک ملی اوراق قرضه سال ۱۲۹۰ دولت ایران را که معادل ۰۰۰/۳۰۵/۷ ریال بوده از بازار لندن خرید و این وام خارجی را مستهلک و به وام داخلی تبدیل نمود.
وضع پولی کشور بعد از ۱۳۱۱: وضع پولی ایران با توجه به اینکه اکثر پولهای جهان در تحول بود ریال نیز به همین سرنوشت دچار گردید. با توجه به اینکه درسال ۱۳۱۰ ریال طلا واحد پول ایران شد و ریال نقره به نمایندگی از آن جریان یافت و با توجه به رابطه میان پول ایران و بازار نقره که برقرار بود پول ایران نسبت به اسعار بینالمللی در تغییر دائم و حتی روزانه بود و گاه نوسانات شدید داشت که تا ۱۳۱۳ و ۱۳۱۴ ادامه داشت. در سال ۱۳۱۴ قانون معاملات اسعار خارجی تصویب شد و نرخ ارز بر اساس بهرهای ۸۰ ریال تثبیت شد و تا حدودی مانع تأثیر دائمی و شدید نوسانات بازار نقره در ارزش پول کشور شد.
رشد صنعت و تولید و ایجاد راه و سرعت یافتن راهآهنسازی به مقدار پول در گردش بستگی داشت و بدلیل کمبود پشتوانه پول ( که ۱۰۰ درصد تعیین شده بود) بانک ملی نمیتوانست همگام با نیاز اینها حرکت نماید. میزان حجم پول در گردش حداکثر معادل ۳۴۰ میلیون ریال میبود و حجم پول قابلیت افزایش نداشت و در ۱۳۱۳ به همین دلیل پشتوانه به ۶۰% کاهش یافت و حجم پول ۸۰۰ میلیون ریال دیگر قابلیت رشد یافت ( با توجه به رشد پشتوانهها مثلاً) ۱۵ تن طلا بعنوان ذخیره راکد به بانک داده شد)
البته تزریق این حجم پول زمینة تورم شدید را فراهم نیاورد زیرا :
۱- اقتصاد جهانی در حالت رکود بود
۲- دولت حجم عظیمی از مالیات و حقوق مختلفی را جمعآوری مینمود( مثلاً هزینه زمانی راهآهن از مالیات شکر و چای ) در سال ۱۳۱۶ درآمد دولت ۶۴۶/۱ میلیون ریال بوده است که تنها ۲۰۶ میلیون ریال آن از بابت نفت بوده است.
درسال ۱۳۱۵ اجازه داده شد تا ۲/۱ میلیارد ریال اسکناس درگردش با حفظ پشتوانه ۶۰% داشته باشد.
برخلاف سایر کشورها با توجه به رشد سریع صنایع و حمل و نقل و تجارت و تا حدودی کشاورزی ایران از رونق اقتصادی برخوردار بود و بانک ملی با در اختیار گذاشتن وام توانست به گسترش صنایع و راه و راهآهنسازی………..بزرگی بنماید و سرمایههای خصوصی را به سمت اهداف مورد نظر سوق دهد
در سال ۱۳۱۶ با کاهش رکود در اقتصاد جهانی و ایجاد یک رونق در سالهای قبل از جنگ و با توجه به سیاستهای اتخاذ شده در سالهای قبل اقتصاد ایران دچار تورّم شد و این تورم همراه با تعجیل در جهت اتمام راهآهن و کسری بودجه دولت ( و دور …..کسری- تورم ) زمینههای بیشتری جهت تداوم آن گردید.
از سال ۱۳۱۷ تلاش میشد تا واردات کاهش یابد و صادرات افزایش یابد تا رشد تورم کند شود.
لازم به تذکر است در این سالها ( ۱۷و ۱۶) رشد حجم پول تنها حدود ۳% بوده است و تأثیر کمی در تورم داشته است و بیشتر سیاستهای سالهای گذشته و تأثیرات خارجی در اقتصاد بوده است زیرا با توجه به پولی شدن اقتصاد روستایی رشد پول میتوانست تأثیرات شدیدی بر رشد قیمتها داشته باشد.
در سال ۱۳۱۸ و ۱۳۱۹ قیمت کالاهای وارداتی به شدت افزایش یافت ( شاخص از ۹/۱۰۵ به ۱۵۲ و در داخل نیز از ۱۲۰ به ۱۵۶ رسیده است ونشان آثار تورم خارجی در تورم داخلی است)
و بدهی دولت که در ۱۳۱۵ معادل ۷۵۶ میلیون ریال بود در ۱۳۱۹ به ۱۹۸۵ میلیون ریال رسید و دولت اجازه افزایش حجم اسکناس تا ۲ میلیارد ریال را از مجلس گرفت و این در حالی بود که سپردههای مردم در این سال ۳۸ میلیون ریال بوده است! و شاخص قیمتها در این سال از ۷/۱۴۲ سال ۱۳۱۸ به ۱۶۲ رسید.
در این سالها رشد تولید ملی و درآمد بالا بود و البته توزیع آن بسیار ناعادلانه بود و مرفهین تهران و چند شهر کشور و صاحب منصبان و اطرافیان پادشاه و شخص خود او و نظامیان بلندپایه برندگان این رشد بودند و نتیجه انحراف مشروطیت را فراماسونها و روشنفکران خام و منفعتطلب، بروی کار آمدن رضاخان درطی این سالها بردند و اشخاصی نیز که به هر دلیل چه عقیدتی و چه شخصی و شخصیتی مزاحم این جریان بودند یا سر…….شدند و یا تبعید و یا مجبور به گوشهنشینی با شروع جنگ رضاخان (علیرغم اینکه در سالهای قبل کسانی را که احتمال میداد روزی بتوانند به جای او بکار گرفته شوند سربه ….. کرده بود و تقریباً از سال ۱۳۱۲ دیکتاتور مطلق به همان سبک سنتی شده بود ( آنهم زیر پوشش مدانیسم) و مجلس نیز کلاً در اختیار او بود و کوچکترین ندای مخالفتی را سرکوب کرده بود) براحتی کنار گذاشته شد و ارتش نوین او علیرغم بودجة کلاناش در برابر قوای شوروی و انگلیس ( که البته اکثراً هندی و در دو لشکر موتوریزه سازماندهی شده بودند) نتوانست مقاومت نماید و علیرغم اعلام بیطرفی تسلیم شده و تن به استغفا داد و بدین ترتیب قزاق بیسواد و بیفرهنگ مستبد و خودپرست خودخواه و سرمایهدار بزرگ منفعتطلب و فئودال طرفدار مدرنیسم و امید فراموسیونها وطنفروش و روشنفکران بیپایه و خودباخته در برابر غرب با سرکوب تمام مقاومتهای عقیدتی و فرهنگی و نظامی و آمدگی کشور برای وابستگی همیشگی، همانطور که تمام مستبدان در اواخر عمر قدرت تشخیص صحیح را همانطور که قبلاً نیز نداشتهاند بطور کامل از دست میدهند و چاپلوسها و تعاریف ………آنان را بورطة نابودی میکشاند، او نیز خود را کسی دانست و خواست با پشت نمودن به اربابان خود به ارباب جدیدی روی بنماید که با توجه به اینکه تار و پود نظام و جامعة ساختة او و ارتش مغلوکش جز خیانت و چاپلوسی و خدمت به بیگانه از چیزی یافته نشده بود مورد غضب آنان واقع شد و از سریره شاهی به فقر اجبار تبعید در جزیره موریس و مرگ ذلیلانه تن در دادن سقوط نمود د دیو سفیدی که از کوههای شمالی سربرآورده بود بدست رستم تقدیر تن به مرگ عبرتآمیز داد مرگی که در انتظار تمام خیانتکنندگان و وابستگان به سردمداران نظام سلطة جهانی بوده و همت و عجب که فرزندش نیز به همین سرنوشت دچار نشد.
پایان
در تهیه این مقالة خلاصه از کتب و نشریات زیر استفاده شده است:
۱- تاریخ معاصر ایران – پیترآوری- جلد دوم ( قسمت رضاخان)
۲- از سید ضیاء تا بازرگان ناصر نجمی ( مراجعه جهت اطلاع از اوضاع سیاسی این دوران)
۳- اقتصاد ایران ج باری یر ( صفحات مختلف و جداول متعدد آن )
۴- اقتصاد ایران دکتر ابراهیم رزاقی ( مراجعه به تاریخچه بانک وسائل دوران مورد بحث)
۵- اقتصاد سیاسی ایران کاتوزیان ترجمه محمدرضا نفیسی
۶- اقتصاد ایران چارلز عیسوی ترجمه یعقوی آژند قسمت انتهایی ( ص ۵۹۲ به بعد)
۷- پژوهشی در تاریخ معاصر ایران ۵۰-۱۹۰۰ دکتر مریم میراحمدی ( رابطه ایران و انگلیس)
۸- بانک مرکزی و تجربیات پولی ایران هوشنگ شجری
۹- تاریخچه سی ساله بانک ملی ایران ۳۷-۱۳۰۷ بانک ملی ایران
۱۰- مجلات بانک ملی شمارة ۹۳ سال ۱۶ تا ۹۸
۱۱- مجلات بانک مرکزی شماره ۶-۱ سال اول ۱۳۴۰
۱۲-مجلات اطلاعات سیاسی- اقتصادی ۵۲-۴۹ مقالات دکتر علی رشیدی پیرامون سیاست پولی و ارزی ایران در سالهای مختلف
۱۳- مجلة تحقیقات اقتصادی دانشگاه تهران آبان ۴۱ شمارههای ۳ و ۴ مقاله ارزش ریال
۱۴-تاریخ بیست سالة ایران جلد سوم …….کلی ( مراجعه جهت اطلاع از اوضاع کلی دوره)
۱۵-تاریخ تجارت و سرمایهگذاری صنعتی در ایران ( حاج امینالغرب) خسرو معتضد قسمت انتهایی جهت اطلاع از اوضاع اوایل دوره
۱۶-نگاهی به تاریخ انقلاب اسلامی ۱۹۲۰ عراق محمد صادقی تهرانی ( مراجعه جهت پیگیری تأثیر آن در سیاست دولت جدید انگلیس)
۱۷- خاطرات مستر همفر جاسوس انگلیسی در ممالک اسلامی ترجمه محسن مؤیدی- امیرکبیر
- جالب است که تقریباً هم زمان با بر سر کار آوردن رضا خان در ایران در ترکیّه آتاتورک و در افغانستان نیز امانالله خان نیز توسط انگلیس بر سر کار آورده شده اند و هر سه ضمن ارتباطات گسترده ای که با یکدیگر داشته اند، دست به اصلاحاتی کاملاً مشابه یکدیگرزده اند .
* – بر طبق بعضی محاسبات که در همان تاریخ انجام شده است هزینه ایجاد جاده چندین برابر کمتر از راهآهن بوده است و در نطقهای مجلس نیز به هزینه کمتر جاده و نیز مسیرهای مناسبتر راهآهن اشاراتی رفته است.
به مدّت این قرار داد ۳۰ سال افزوده شد و واگذاری امکانات شرکت نفت انگلیس که قرار بود پس از پایان قرارداد به ایران واگذار شود ۳۰ سال دیگر عقب افتاد.