دلایل و اهداف تاسیس ساواک

ولی‌ با وجود اینكه‌ اكثر مخالفین‌ او سركوب‌ شده‌ بودند، باز هم‌ آرام‌ و قرار نداشت‌. با روشهائی‌ كه‌ جهت‌ سركوب‌ مخالفان‌ به‌ كار گرفته‌ می‌شد، تهیه‌ اطلاعات‌ لازم‌ از فعالیت‌های‌ آینده‌ مخالفان‌ و پیشگیری‌ از ایجاد توطئه‌ها و مخالفت‌ها علیه‌ رژیم‌ امكان‌پذیر نبود. مقررات‌ حكومت‌ نظامی‌ و وجود فرمانداری‌ نظامی‌ نیز به‌ دلیل‌ موقتی‌ بودن‌ و ذات‌ نظامی‌اش‌ فقط‌ وظیفه‌ مقابله‌ با بحران‌ را برعهده‌ داشت‌. شاه‌ باید تدبیری‌ می‌اندیشید. بنابر این در تاریخ 16 فروردین 1336 سازمان اطلاعات و امنیت کشور تاسیس شد.
 


تولد ساواك‌
برای رفع نگرانیهای شاه ، دوستان‌ آمریكایی‌ شاه‌، به‌ او پیشنهاد تشكیل‌ دو سازمان‌ اطلاعات‌ خارجی‌ و امنیت‌ داخلی‌ را به‌ مانند دو سازمان‌ سیا(سازمان‌ اطلاعات‌ خارجی‌ آمریكا) و اف‌.بی‌.آی‌ (سازمان‌ امنیت‌ داخلی‌ آمریكا) دادند. این‌ دو سازمان‌ وظیفه كشف‌ توطئه‌های‌ داخلی‌ و خارجی‌ علیه‌ حكومت‌ شاه‌ را برعهده‌ می‌گرفتند. اما شاه‌ با ایجاد تنها یك‌ سازمان‌ موافقت‌ كرد. هسته اولیه‌ این‌ سازمان‌ در فرمانداری‌ نظامی‌ تهران‌ شكل‌ گرفت‌ و روز 11 مهر ماه‌ 1335 خبر آن‌ در مطبوعات‌ به‌ چاپ‌ رسید. چندی‌ بعد لایحه‌ تشكیل‌ آن‌ كه‌«سازمان‌ اطلاعات‌ و امنیت‌ كشور» نامیده‌ می‌شد(و بعداً به‌ اختصار ساواك‌ نام‌ گرفت‌) توسط‌ دولت‌ تهیه‌ و به‌ مجلس‌ سنا فرستاده‌ شد.
در مجلس‌ سنا عده‌ای‌ از سناتورها به‌ شدّت‌ با لایحه‌ مذكور مخالفت‌ كردند. یكی‌ از سناتورها به‌ نام‌ سناتور خواجه‌نوری‌ این‌ قانون‌ را ظالمانه‌ترین‌ قانون‌ دولت‌ خواند. وی‌ با اشاره‌ به‌ ظلم‌ و ستم‌هایی‌ كه‌ از سوی‌ مأموران‌ نظامی‌ با استفاده‌ از این‌ قانون‌ می‌تواند صورت‌ گیرد، این‌ قانون‌ را موجب‌ محروم‌ شدن‌ مردم‌ از تمام‌ حقوق‌ دمكراتیك‌ و آزادی‌شان‌ دانست‌. عباسقلی‌ گلشائیان‌، وزیر دادگستری‌ وقت‌، ضمن‌ ردّ گفته‌های‌ خواجه‌نوری‌ به‌ دفاع‌ از لایحه‌ مذكور پرداخت‌. او بیان‌ كرد كه‌ این‌ لایحه‌ در واقع‌ از تركیب‌ و هماهنگی‌ قوانین‌ گذشته‌ به‌ وجود آمده‌است‌ و چیز جدیدی‌ نیست‌. سپهبد احمد امیر احمدی‌ نیز در دفاع‌ از آن‌ لایحه‌ به‌ حوادث‌ ناگواری‌ كه‌ در گذشته‌، امنیت‌ كشور را به‌ خطر انداخته‌ بود اشاره‌ كرد. او یادآور شد كه‌ لایحه‌ تشكیل‌ ساواك‌ برای‌ جلوگیری‌ از این‌ حوادث‌ می‌باشد.
سناتور خواجه‌نوری‌ پس‌ از سخنان‌ امیراحمدی‌ در دفاع‌ از بیانات‌ خود در مخالفت‌ با لایحه‌ شعری‌ را قرائت‌ كرد كه‌ نیت‌ اصلی‌ دولت‌ رژیم‌ را از تشكیل‌ ساواك‌ آشكار می‌ساخت‌:
شنیدم‌ گوسفندی‌ را بزرگی‌
رهانید از دهان‌ و چنگ‌ گرگی‌
شبانگه‌ كارد بر حلقش‌ بمالید
روان‌ گوسفند از وی‌ بنالید
كه‌ از چنگال‌ گرگم‌ در ربودی‌
ولیكن‌ عاقبت‌ گرگم‌ تو بودی‌
سناتور جمال‌ امامی‌، یكی‌ دیگر از نمایندگان‌ مجلس‌ سنا بود كه‌ به‌ مخالفت‌ با لایحه‌ پرداخت‌ و با اشاره‌ به‌ سخنان‌ امیراحمدی‌، قانون‌ تشكیل‌ ساواك‌ را عاملی‌ برای‌ بروز حوادث‌ ذكر كرد و در ادامه‌ گفت‌:«امروز باید تمام‌ كوششمان‌ را بكنیم‌ كه‌ مردم‌ را راضی‌ نگه‌ داریم‌، توی‌ سر مردم‌ نزنیم‌، تا وقتی‌ كه‌ مردم‌ تخطی‌ نكردند با آنان‌ برخورد نكنیم‌، همه می‌دانیم‌ كه‌ مردم‌ ایران‌ سرشتشان‌ این‌ است‌ كه‌ خطاكار نیستند، ولی‌ وقتی‌ كارد به‌ استخوانشان‌ رسید جنب‌ و جوش‌ می‌كنند؛ كارد را به‌ استخوانشان‌ نرسانید.» سالهای‌ بعد صحت‌ گفته‌های‌ او ثابت‌ شد و با ظلم‌ و جنایاتی‌ كه‌ رژیم‌ بر مردم‌ تحمیل‌ كرد و به‌ قول‌ جمال‌ امامی‌: «وقتی‌ كارد به‌ استخوان‌ مردم‌ رسید.» همه‌ اقشار مردم‌ علیه‌ شاه‌ به‌ پا خاستند و رژیم‌ پهلوی‌ را سرنگون‌ كردند.
پس‌ از سخنان‌ جمال‌ امامی‌، سرلشكر وثوق‌، وزیر جنگ‌ وقت‌، به‌ دفاع‌ از لایحه‌ پرداخت‌. او نیز متذكر شد كه‌ لایحه‌ تشكیل‌ ساواك‌، فعالیت‌های‌ دستگاههای‌ مختلف‌ امنیتی‌ ـ اطلاعاتی‌ مانند ركن‌ 2 ارتش‌ و دایره‌ سیاسی‌ شهربانی‌ و...را در یك‌ دستگاه‌ متمركز می‌كند.
لایحه‌ مذكور، با وجود مخالفت‌هایی‌ كه‌ ذكر شد در شور اول‌ به‌ تصویب‌ رسید و پس‌ از بررسی‌ مجدد در كمیسیون‌ شماره‌ یك‌ مجلس‌ سنا، در شور دوم‌ مطرح‌ شد. سناتور خواجه‌نوری‌ مجدداً با آن‌ لایحه‌ مخالفت‌ كرده‌ و آن‌ را بدتر و شدیدتر از حكومت‌ نظامی‌ دانست‌. او در ضمن‌ سخنان‌ خود به‌ نكته‌ جالبی‌ اشاره‌ كرد و آن‌ اینكه‌ لایحه‌ مذكور از پشتیبانی‌ قوی‌ برخوردار است‌. خواجه‌نوری‌ راست‌ می‌گفت‌. شاه‌ این‌ قانون‌ را دیكته‌ كرده‌ بود و خود نیز بی‌صبرانه‌ منتظر تصویب‌ آن‌ بود. اصلاً وظیفه‌ مجلس‌ سنا تصویب‌ قوانین‌ مورد نظر شاه‌ بود. بنابراین‌ چون‌وچرا، فایده‌ای‌ نداشت‌. به‌ فرض‌ كه‌ همه‌ سناتورها هم‌ مخالف‌ لایحه‌ می‌بودند. باز باید قانون‌ تصویب‌ می‌شد و همینطور هم‌ شد. كسی‌ به‌ گفته‌های‌ منطقی‌ مخالفان‌ در ردّ تشكیل‌ ساواك‌ توجهی‌ نداشت‌. قانون‌ تشكیل‌ ساواك‌ با اكثریت‌ آراء به‌ تصویب‌ سناتورها رسید. لایحه‌ مذكور پس‌ از آن‌ در مجلس‌ شورای‌ ملی‌ مطرح‌ شد و بدون‌ هیچ‌گونه‌ اعتراضی‌ به‌ تصویب‌ رسید. به‌ این‌ ترتیب‌، ساواك‌ فعالیت‌ خود را رسماً از اوایل‌ سال‌ 1336 به‌ ریاست‌ تیمور بختیار، فرماندار نظامی‌ تهران‌، شروع‌ كرد.
 هدف‌ از تشكیل‌ ساواك‌ چه‌ بود
ساواك‌ تأسیس‌ شد تا به‌ فعالیت‌های‌ مخربی‌ كه‌ در داخل‌ و خارج‌ انجام‌ می‌شد و برای‌ ایران‌ خطرناك‌ بود پایان‌ دهد. در ایران‌ نیز مانند هرجای‌ دیگر خائنان‌، جاسوسان‌، آشوبگران‌ و خرابكاران‌ حرفه‌ای‌ به‌ سر می‌بردند كه‌ حضورشان‌ می‌بایست‌ به‌ دولت‌ و نیروهای‌ نظامی‌ اطلاع‌ داده‌ می‌شد. این‌ وظیفه‌ بر عهده‌ ساواك‌ بود.
جمله‌ بالا، گوشه‌ای‌ از سخنان‌ شاه‌ در مورد اهداف‌ تشكیل‌ ساواك‌ می‌باشد. در قانون‌ تشكیل‌ ساواك‌ نیز به‌ گونه‌ای‌ دیگر، هدف‌ از تشكیل‌ آن‌ سازمان‌، حفظ‌ امنیت‌ كشور و جلوگیری‌ از توطئه‌ها و فعالیت‌های‌ مخالف‌ منافع‌ كشور بیان‌ شده‌ بود. اما آیا واقعاً ساواك‌ برای‌ حفظ‌ امنیت‌ كشور به‌ وجود آمده‌ بود؟ و آیا واقعاً ساواك‌ منافع‌ كشور و مردم‌ را در نظر داشت‌؟
با نگاهی‌ گذرا به‌ فعالیت‌ها و عملكرد 20 ساله‌ ساواك‌ و موجودیت‌ آن‌ سازمان‌، امر دیگری‌ بر ما آشكار می‌شود. شاید بتوان‌ گفت‌ تنها چیزی‌ كه‌ برای‌ ساواك‌ مهم‌ نبود منافع‌ كشور و مردم‌ بود. ساواك‌ و سردمداران‌، آن‌ فقط‌ به‌ حفظ‌ حكومت‌ استبدادی‌ محمدرضاشاه‌ فكر می‌كردند. پس‌، از دید ساواك‌،حفظ‌ حكومت‌ شاه‌ برابر با حفظ‌ امنیت‌ كشور بود. ازاین‌رو سعی‌ داشت‌ از ایجاد هرگونه‌ فعالیتی‌ كه‌ برضد شاه‌ و حكومت‌ او صورت‌ می‌گرفت‌ جلوگیری‌ كند.
هدف‌ دیگری‌ كه‌ برای‌ تشكیل‌ ساواك‌ بیان‌ شده‌ بود، برخورد با كمونیسم‌ و جلوگیری‌ از گسترش‌ آن‌ در ایران‌ بود، این‌ هدف‌ مورد توجه‌ آمریكا و سازمان‌ جاسوسی‌ آن‌ (سیا)ـ كه‌ نقش‌ مهمی‌ در تشكیل‌ و فعالیت‌های‌ ساواك‌ داشتندـ بود. ایران‌ كه‌ در همسایگی‌ شوروی‌ قرار داشت‌، پس‌ از تشكیل‌ حكومت‌ كمونیستی‌ در آن‌ كشور، همواره‌ در معرض‌ ورود و گسترش‌ افكار كمونیستی‌ بود و از طرف‌ دیگر، مردم‌ ایران‌، به‌ دلیل‌ علاقه‌ شدید به‌ مذهب‌ شیعه‌، مخالف‌ كمونیسم‌ و گسترش‌ آن‌ بودند. آمریكا و شاه‌ با آگاهی‌ از این‌ امر، می‌كوشیدند كه‌ هدف‌ اصلی‌ از تأسیس‌ ساواك‌ را جلوگیری‌ از ورود و گسترش‌ كمونیسم‌ بیان‌ كنند. مسؤولان‌ ساواك‌ نیز با توجه‌ به‌ این‌ امر هرگاه‌ حركتی‌ علیه‌ رژیم‌ و شاه‌ صورت‌ می‌گرفت‌ آن‌ را به‌ كمونیستها منسوب‌ می‌كردند تا مردم‌ را نسبت‌ به‌ آنها بدبین‌ كنند.
هدف‌ دیگر از تشكیل‌ ساواك‌، حفظ‌ منافع‌ اطرافیان‌ شاه‌ و كشورهای‌ استعماری‌ خصوصاً آمریكا بود. آنها كه‌ مخالفان‌ رژیم‌؛ خصوصاً روحانیون‌ و گروههای‌ مبارز مذهبی‌ را مانع‌ رسیدن‌ به‌ اهداف‌ خود می‌دیدند با تشكیل‌ و حمایت‌ از ساواك‌، سعی‌ داشتند مانع‌ فعالیت‌های‌ آنها شوند.
از اهداف‌ دیگر تشكیل‌ ساواك‌، نیاز به‌ وجود یك‌ سازمان‌ گسترده‌ و قدرتمند برای‌ كشور و خنثی‌ سازی‌ مخالفت‌ها علیه‌ رژیم‌ در آن‌ زمان‌ بود. البته‌ قبل‌ از تشكیل‌ ساواك‌، ركن‌ 2 در ارتش‌، دایره‌ سیاسی‌ یا آگاهی‌ در شهربانی‌ و نیز فرمانداری‌ نظامی‌ تهران‌ وجود داشتند ولی‌ هركدام‌ از آنها وظیفه‌ای‌ مخصوص‌ داشتند و در عین‌ حال‌ ماهیت‌ هیچكدام‌ از آنها كشف‌ و خنثی‌ سازی‌ مخالفت‌ها قبل‌ از وقوع‌ آن‌ نبود، آنها حداكثر می‌توانستند بعد از بروز مخالفت‌ها و ایجاد بحران‌ از ادامه‌ آن‌ جلوگیری‌ كنند. از این‌رو، ساواك‌ به‌ وجود آمد تا بتواند دقیق‌تر و سریع‌تر مخالفت‌های‌ افراد و گروهها را كنترل‌ كند و از بین‌ ببرد و مهم‌تر از آن‌ اینكه‌ از ایجاد هرگونه‌ مخالفتی‌ علیه‌ رژیم‌ و شاه‌ جلوگیری‌ كرده‌ و از ایجاد بحران‌ در كشور جلوگیری‌ كند.
البته‌ بعد از تأسیس‌ ساواك‌ سازمانهای‌ مذكور(ركن‌ 2و...) در كنار ساواك‌ به‌ كار خود ادامه‌ دادند و حتی‌ براساس‌ اعتقاد شاه‌ كه‌ اطلاعات‌ و اخبار از راههای‌ مختلف‌ باید به‌ دست‌ آید؛ محمدرضاشاه‌، نهادهای‌ دیگری‌ مانند«سازمان‌ بازرسی‌ شاهنشاهی‌» و «دفتر ویژه‌ اطلاعات‌» نیز به‌ وجود آورد. ساواك‌ در دوران‌ فعالیت‌ خود با تمام‌ آنها در ارتباط‌ بود و در بعضی‌ موارد از آنها كمك‌ می‌گرفت‌. همچنین‌ در سال‌ 1352 با افزایش‌ فعالیت‌های‌ گروههای‌ مسلح‌، ساواك‌ به‌ همراه‌ شهربانی‌ و ارتش‌ و ژاندارمری‌ «كمیته‌ مشترك‌ ضدخرابكاری‌» را به‌وجود آورد تا آن‌ گروهها را سریع‌تر شناسایی‌ كرده‌ و از بین‌ ببرند.
ساواك‌ علاوه‌ بر همكاری‌ با سازمانهای‌ اطلاعاتی‌ ـ امنیتی‌ داخلی‌ با سازمانهای‌ جاسوسی‌ دنیا خصوصاً سازمان‌ جاسوسی‌ آمریكا (سیا) و سازمان‌ جاسوسی‌ اسرائیل‌ (موساد) نیز همكاری‌ داشت‌.
همانطور كه‌ قبلاً نیز گفته‌ شد؛ ساواك‌ براساس‌ طرح‌ آمریكاییها و با كمك‌ سیا به‌ وجود آمد. بعد از تشكیل‌ ساواك‌ نیروهای‌ سیا به‌ ساواك‌ آمدند و كاركنان‌ و مسؤولان‌ آن‌ را آموزش‌ دادند. سیا و ساواك‌ همكاریهای‌ دیگری‌ نیز با هم‌ داشتند. رئیس‌ سیا در تهران‌ مرتباً با شاه‌، رئیس‌ ساواك‌ و نماینده‌های‌ آن‌ سازمان‌ تماس‌ داشت‌.
ساواك‌ نیز در آمریكا نماینده‌ داشت‌ و به‌ عنوان‌ یكی‌ از اعضای‌ نمایندگی‌ ایران‌ در سازمان‌ ملل‌ در آمریكا فعالیت‌ می‌كرد. این‌ دو سازمان‌ همچنین‌ اخبار و اطلاعات‌ لازم‌ را به‌ یكدیگر می‌دادند. در دهه‌ 50 روابط‌ این‌ دو بیشتر شد. در سال‌ 1352 سیا مركز فرماندهی‌ خود در خاورمیانه‌ را به‌ ایران‌ منتقل‌ كرد. به‌ این‌ ترتیب‌ سیا حضور خود را در ایران‌ افزایش‌ داد. با پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ایران‌ و اشغال‌ لانه‌ جاسوسی‌ آمریكا ارتباط‌ گسترده‌ سیا و ساواك‌ ونیز دخالت‌ سیا و آمریكا در امور كشور آشكار شد. از آن‌ زمان‌ به‌ بعد ارتباط‌ بین‌ دو كشور قطع‌ شد.
علاوه‌ بر سازمان‌ جاسوسی‌ آمریكا(سیا) سازمان‌ جاسوسی‌ اسرائیل‌(موساد) نیز در رژیم‌ گذشته‌ با ساواك‌ همكاری‌ داشت‌. در سال‌ 1339 گروهی‌ از مأموران‌ موساد برای‌ آموزش‌ كاركنان‌ ساواك‌ به‌ ایران‌ آمدند. این‌ افراد در مدت‌ حضور خود در ایران‌ آموزشهای‌ لازم‌ را به‌ كاركنان‌ ساواك‌ دادند. همچنین‌ آنان‌ (مأموران‌ موساد) در موارد دیگری‌ مانند، فروش‌ وسایل‌ جاسوسی‌، تبادل‌ اخبار لازم‌ و مورد نظر، با ساواك‌ همكاری‌ داشتند. همكاری‌ میان‌ ساواك‌ و موساد با پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ایران‌ و سرنگونی‌ حكومت‌ پهلوی‌ به‌ پایان‌ رسید و حتی‌ ایران‌ اسلامی‌،اسرائیل‌ رابه‌ عنوان‌ دشمن‌ اصلی‌ خود معرفی‌ كرد و با حمایت‌ از مردم‌ فلسطین‌ مخالفت‌ خود را با اسرائیل‌ نشان‌ داد.
 بخشهایی از کتاب «ساواک و نقش آن در تحولات داخلی رژیم شاه» نشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی(1378)