پس از سقوط

پس از سقوط


كتاب حاضر، خاطرات احمدعلي مسعود انصاري از خويشاوندان فرح ديبا و دوست نزديك و مشاور مالي رضا پهلوي ـ پسر شاه معدوم ـ است، كه اختلاف مالي وي و وليعهد سابق ايران در مطبوعات غرب بازتاب يافت.
در بخش نخست، نويسنده به رابطه خويشاوندي خود با فرح ديبا و چگونگي پيوندش با دربار پهلوي مي پردازد و بخش دوم خاطرات به دوران آوارگي شاه اختصاص دارد. در اين بخش نويسنده به عنوان يكي از نزديكان شاه فراري شاهد گفته‌ها و نكته‌هايي است كه تازگي دارد و گوشه‌هائي بيشتر از فساد اين خانواده را آشكار مي‌سازد.
معهذا، مهم‌ترين بخش اين خاطرات بخشي است كه به سالهاي فعاليت مشترك نويسنده با رضا پهلوي اختصاص يافته. اين بخش با «همكاري مجدد» وي با رضا پهلوي آغاز مي‌شود و با گسست او پايان مي‌يابد. از اين زاويه، خاطرات حاضر يك سند منحصر به فرد ارائه مي‌دهد كه براي شناخت سرنوشت خانواده پهلوي، داستان آوارگي آنها و روياهاي دن‌كيشوت‌وارشان، فساد مالي و انحطاط اخلاقي آنان، و نيز پيوندهاي آشكارشان با سرويس‌هاي جاسوسي غرب حائز اهميت است. خاطرات مسعود انصاري با گزارش فعاليت مالي دفتر رضا پهلوي، كه وي مسئوليت آن را عهده‌دار بود، پايان مي‌يابد.
خاطرات احمدعلي مسعود انصاري طبعاً نمي‌تواند از روحانيت و علائق شخصي او به دور باشد. لذاست كه در اين كتاب، به سان بسياري كتب مشابه، با تنزيه چهرة شخصي نويسنده و ادعاهائي در اين زمينه مواجهيم. ما را به اين بخش از خاطرات كاري نيست و تنها آن صفحاتي را مدنظر داريم كه بخش اعظم كتاب را تشكيل مي‌دهد و به افشاء ناگفته‌ها پرداخته و دانسته‌هائي عجيب و عبرت‌آموز را برملا ساخته است. روشن است كه اين خاطرات، به سان خاطرات ساير وابستگان رژيم گذشته، بايد با توجه به شخصيت نويسنده مورد مطالعه قرار گيرد. در اين چهارچوب روشن است كه زاويه نگرش نويسنده به مسائل انقلاب، تحت تأثير عوامل معيني قرار دارد و جز اين نيز نمي‌توان انتظار داشت. معهذ، در مهم‌ترين مواردي كه اين ديدگاه‌ها را خطا تشخيص داده‌ايم، كوشيده‌ايم توضيحاتي مختصر ارائه دهيم و روشن است كه مواردي را كه بدون توضيح گذاشته‌ايم، به دليل عدم اهميت اين داروها بوده است. پس همه زيرنويس‌هاي مندرج در كتاب از ماست. علاوه بر آن، به دليل سبك خاص نگارش نويسنده، كوشيده‌ايم تا با اصلاحاتي مختصر در آن متن را حتي‌المقدور روان و ساده كنيم.