ایران و آرژانتین روابط سیاسی و یک ادعای کهنه تاریخی

موضوع :ایران ،تاریخ دیپلماتیک ،آمریکای لاتین ،

وی گفت: علیرغم مشکل حقوقی که با ایران داریم از آنجا که این بیانیه موجب ارتقای صلح و گفتگو است و از تلاش های همتای برزیلی خود در این راستا حمایت می کنیم .
اشاره وی به مشکل حقوقی بین دو کشور اتهام به اتباع ایران پس از انفجار مرکز یهودیان آرژانتین در سال 1994 یعنی شانزده سال پیش است. در آن سال رئیس جمهور آرژانتین فردی بنام "کارلوس سائول منم" بود. منم از اسلاف عرب تبارهای مهاجر به آرژانتین بود که نام وی معرب کلمه عربی منعم است. حکومت این فرد یکی از سیاهترین دوران و فاسدترین مقاطع تاریخ سیاسی آرژانتین به شمار می رود. منم هویت و شخصیت خود و کشور بزرگ آرژانتین را وابسته به تاییدات آمریکا و اسرائیل کرده بود. رفتار او باعث شد که این کشور غنی آمریکای جنوبی نه تنها از نظر اقتصادی ورشکسته شده و از همسایگان خود در توسعه عقب بیفتد و به عنوان بزرگترین مقروض دنیا معرفی شود بلکه آرژانتین را از نظر سیاسی به جایی هدایت کرد که به صورت نامحسوس عملا در اشغال امپریالیسم و صهیونیسم درآمد.
منم در صحنه بین المللی آرژانتین را از گروه کشورهای غیرمتعهد خارج کرد، بدون هیچ منافعی برای مردم آرژانتین که مردمی صلح دوست و صلح جو هستند در جنگ اول خلیج فارس کشتی های خود را به همراه آمریکا و علیه عراق به این منطقه فرستاد، در تمام تعاملات بین المللی در کنار ابرقدرت ها قرار گرفت، در هر ائتلافی بین کشورهای منطقه آمریکای لاتین به عنوان اسب تروای منطقه و برای جلب رضایت ایالات متحده آمریکا ایجاد اختلاف کرد. البته وی بعدا در یکی از روزنامه های آرژانتین بنام لاکرونیکا نوشت من در طول حکومت خود همه این کارها را به نفع رژیم اسرائیل کردم و جایزه های زیادی هم در این رابطه دریافت نمودم.
همین منم به دستور آمریکا و تنها پس از چند ساعت از انفجار مقر آمیا، طی سخنانی کلی و بی منطق ایران را در این انفجار مقصرخواند و سخنان وی توسط بیل کلینتون، اسحاق رابین و یاسر عرفات که به خیال خود در فکر نهایی کردن پروسه به اصطلاح صلح خاورمیانه بودند و در این رابطه در حال مذاکره بودند، مورد تایید قرار گرفت. این اقدام منم باعث شد که لابی صهیونیسم و آمریکا بر روی خشتهای بی خردی او ساختمانی از مشکلات و اختلافات در روابط دیرینه ایران و آرژانتین ایجاد کنند که تا امروز هم ادامه دارد.
در واقع خون عده ای بیگناه وسیله تامین منافع سیاسی آمریکا و رژیم اسرائیل شد. از طرفی این اقدام باعث شد که نیروهای امنیتی و دستگاه قضایی آرژانتین به جای انجام یک رسیدگی درست به دنبال رد پایی بگردند که هیچ وقت وجود نداشت و به جای تحقیق قضایی با فرضیه های تکراری و کلی گوئی بیشتر به دنبال اثبات فرضیه بی اساس رئیس جمهور خود باشند. جالب است که "منم" به اتهام مخفی کردن هویت مرتکبین واقعی این انفجار در دادگاه آرژانتین تحت محاکمه است.
اما دوست داشته باشیم یا نه اکنون این مشکل در روابط ایران و آرژانتین وجود دارد. روابط دو کشور حدود صد سال است که ادامه دارد دو کشور دارای اشتراکات زیادی از نظر تجاری، سیاسی و بین المللی هستند. حجم روابط تجاری دو کشور بیش از یک میلیارد دلار است. از نظر بین المللی دو کشور مخالف یکجانبه گرایی هستند. هر دو کشور از نظریات یکسانی نسبت به نهادهای پولی و مالی بین المللی برخوردار هستند. دیدگاههای دو کشور به عنوان دو کشور در حال توسعه و دو کشور جنوب به یکدیگر فوق العاده شبیه است ولی ارثیه دولت کارلوس منم باعث شده که روابط دو کشور از شانزده سال پیش تاکنون در سطح کاردار اداره شود و از نظر سیاسی رشدی نداشته باشد چرا دو کشور که تا این اندازه به همدیگر نزدیک هستند نمی توانند از راه منطقی مشکل خود را حل و فصل نمایند.
آیا فاکتور سومی در این بین دخالت دارد؟ آرژانتین ادعا می کند که بعضی از اتباع ایران در این انفجار دخالت داشته اند. ایران نیز اعلام کرده اقدامات نادرست دولت قبلی آرژانتین باعث اتهام بی اساس به ایرانیان و مسلمانان شده است و حقوق آنها نقض گردیده و دولت آرژانتین مسئول این نقضها است.
ولی سئوال این است که آیا با وجود این ادعاها نسبت به یکدیگر دو دولت نمی توانند ضمن داشتن یک مشکل روابط دیرینه خود را حفظ و ارتقا دهند؟ بسیاری از کشورها هستند که ضمن داشتن مشکلات به روابط دو جانبه خود نیز اهمیت داده و همواره در ارتقای آن کوشیده اند. به عنوان مثال می توان به روابط آرژانتین و انگلیس اشاره کرد. انگلیس در سال 1982 بر سر اختلاف دو کشور در مورد جزایر مالویناس به آرژانتین حمله کرد. بیش از 600 نفر آرژانتینی در این جنگ کوتاه مدت کشته شدند. تعداد زیادی از سربازان آرژانتین اسیر شدند. بخشی از سرزمین آرژانتین برای همیشه به اشغال انگلیس درآمد و اکنون انگلیس در حال استخراج میلیاردها بشکه نفت در اطراف این جزایر است.
مهمتر از همه اینکه ملت آرژانتین در این جنگ تحقیر شد و هنوز هم انگلیسی ها به اقداماتی که در آرژانتین کردند می بالند و به آن افتخار می کنند ولی آرژانتین به این موضوع به عنوان یک اختلاف حقوقی نگاه می کند و ضمن ارتقای روابط خود با انگلیس تنها خواسته خود را به انجام گفتگو با انگلیس محدود کرده است و انگلیس هم هیچگاه حتی زیر بار گفتگو هم نمی رود .
ایران بر اساس اصول سیاست خارجی خود همواره از موضع آرژانتین در رابطه با جزایر مالویناس حمایت کرده است ولی متاسفانه رفتار دولت آرژانتین در عمل شکل دیگری داشته است.
سخن رئیس جمهور آرژانتین در دنیای سیاسی امروز واقع گرایانه است و دو دولت می توانند با انتخاب این راه روابط خود را از سردی فعلی خارج نمایند. زیرا هر دو کشور منافع مشترک زیادی دارند و می توانند در عین حال که مشکلاتی با هم دارند روابطشان را نیز تعمیق بخشند و این روابط تاریخی را ارتقا دهند.
ما کشورهای در حال توسعه نیز باید یاد بگیریم که علیرغم داشتن مشکلات می توانیم روابطی طبیعی و توام با احترام متقابل با یکدیگر داشته باشیم. ایران و آرژانتین نمی توانند همدیگر را نادیده بگیرند. همانطور که ایران و برزیل به عنوان دو کشور بزرگ در دو منطقه مهم جهان همدیگر را نادیده نگرفته اند و روابطی توام با احترام متقابل دارند.
ممکن است یک لابی در آرژانتین مخالف گسترش روابط ایران و آرژانتین باشد و در تخریب روابط دو کشور فعال باشد ولی دولتمردان آرژانتین حتما می دانند که یک لابی هر چند هم قوی باشد نهایتا یک لابی است و پیروی از نظرات آن الزاما نمی تواند تامین کننده منافع ملی کشور بزرگی چون آرژانتین باشد.