کسانی که از مصدق دفاع می کنند روشنفکر نیستند/از مصدق افسانه ساختند

آیت الله کاشانی که در نوجوانی به درجة اجتهاد رسیده بود در کنار دوتن از استادان خود آیت الله محمد کاظم خراسانی و آیت الله میرزا حسین خلیلی تهرانی در پیشبرد اندیشه مشروطیت وتأسیس مجلس در ایران فعال بود. وی در جنگ جهانی اول به همراه پدر خود آیت الله سید مصطفی کاشانی با بسیج عشایر و مردم عراق در برابر هجوم نیروهای نظامی انگلیس به سرزمین بین النهرین که در آن هنگام بخشی از عثمانی بود ایستادگی کرد و توانست از تحمیل قیمومت انگلستان بر عراق جلوگیری کند ولی با پیگرد او از سوی فرماندار نظامی انگلیس به ایران آمد . آیت الله کاشانی در صحنه سیاسی ایران هم فعال بود و مردم و روحانیون را دعوت به حضور در صحنه های سیاسی و اجتماعی می کرد و از انزوا طلبی برحذر می‌داشت.
با اشغال ایران از سوی متفقین و متزلزل شدن حاکمیت نیرومند رضا شاه در کشور، اشغالگران انگلیسی و روسی قدرت واقعی را در دست گرفتند و دولت هایی که یکی پس از دیگری روی کار می آمدند ناگزیر بودند در تصمیم گیری های خود رضایت متفقین را جلب کنند. در این هنگام گروهی از شخصیت‌های سیاسی و نظامی ایرانی به دستور ریدر بولارد، وزیر مختار انگلیس در ایران بازداشت شدند ولی تلاش آنان برای دستگیری آیت الله کاشانی ناکام ماند. آیت الله کاشانی تلاش گسترده ای برای جلوگیری از دخالت دولت ها در انتخابات انجام داد و با صدور اعلامیه ها، مسافرت های سیاسی به استان‌های گوناگون کشور برای برگزاری انتخابات آزاد در کشور تلاش کرد .
در انتخابات دوره چهاردهم و پانزدهم پرچم مبارزه بردوش آیت الله کاشانی بود که دو بار بازداشت و تبعید شد. در انتخابات دوره شانزدهم مبارزات آیت الله کاشانی اوج گرفت و گروه کوچکی از نمایندگان شجاع مجلس پانزدهم به وی پیوستند اگر چه آیت الله کاشانی به لبنان تبعید شد ولی با همراهی همین اقلیت کوچک و پشتیبانی همین گروه با رهبری آیت الله کاشانی توانستند از دخالت دولت در انتخابات تهران جلوگیری و وارد مجلس شانزدهم شوند. انتخاب آیت الله کاشانی به نمایندگی مجلس دوره شانزدهم زمینه ساز بازگشت پیروزمندانه و استقبال بی نظیر از او در تهران شد که سنگ بنای پیروزی نهضت ملی ایران و ملی کردن صنعت نفت در ایران بود.
س- تحلیل شما از نهضت ملی نفت و رابطة آن با نهضت مشروطیت چیست؟
- نخست باید این واقعیت را روشن کنم مبارزة پرشور آیت الله کاشانی و یاران او در اصل برای آزادی انتخابات و برقراری نظام مردم سالاری بود و ازآنجا که شرکت نفت انگلیس به سان دولتی در درون دولت ها در دهه ٢٠ تا ٣٠ عمل می کرد اندیشه قطع سلطة این شرکت از منابع نفتی کشور هم در دستور کار این مبارزه قرار گرفت . بنابراین نامگذاری این نهضت بزرگ و فراگیر به نهضت ملی نفت نادرست و برخلاف واقعیت های تاریخی است. نهضت ملی ایران یک روند مبارزة مسالمت آمیز و در اصل به دنبال احیای مشروطیت و اجرای اصول قانون اساسی و متمم آن بود این نهضت برای احترام به حقوق مردم ، جلوگیری از بازداشت ها خود سرانه ، برگزاری انتخابات آزاد ، آزادی قلم و بیان و مطبوعات تلاش می کرد و به دنبال براندازی نظام سیاسی موجود در کشور نیز نبود.
س- آیا دلیل همکاری و همراهی مصدق با مرحوم آیت الله کاشانی استفاده از نفوذ روحانیت در این نهضت بود؟
وارد شدن مصدق به صحنه مبارزات نهضت ملی ایران دیر هنگام بود. در مجلس چهاردهم با آنکه مصدق از تهران انتخاب شده بود ولی هیچ برخوردی با حضور اشغالگران نکرد بلکه به گونه ضمنی از متفقین ستایش می کرد. در مورد شخصیت های سیاسی و نظامی ایرانی که خودسرانه از سوی انگلستان بازداشت شدند نیز اعتراض مؤثری نکرد . در مبارزات سال های بعد هم نقشی برعهده نداشت و حتی در پاسخ نامه‌ای که نمایندگان اقلیت به او که در احمد آباد به سر می برد نوشتند خود را بازنشسته سیاسی معرفی کرد. او در چند نوبت در اعتراض به دخالت دولت ها در انتخابات در دربار متحصن شد که کار سودمندی نبود و هر بار پس از چند روز اقامت در دربار به خانه خود باز می گشت. وی در مبارزات پر شوری که آیت الله کاشانی و نمایندگان مبارز مجلس پانزدهم چون سید ابوالحسن حائری زاده ، دکتر مظفر بقایی ، حسین مکی ، عبدالقدیر آزاد و غلامحسین رحیمیان با لایحه الحاقی گس - گلشائیان انجام دادند سکوت اختیار کرد و حتی در نامه ای که روز ٣٠ تیر ١٣٢٨ به مجلس فرستاد به گونه ضمنی این لایحه را تأیید کرد .
مصدق در انتخابات دوره ١٦ با تلاش آیت الله کاشانی و هواداران وی در لیست نامزدهای تهران قرار گرفت وارد این مجلس شد. وی تا آذر ١٣٢٩ با اندیشه ملی کردن موافقتی نداشت ولی هنگامی که لایحه الحاقی در این مجلس رد شد به کاروان نهضت ملی ایران و ملی کردن نفت پیوست و توانست به نخست وزیری برسد.
س- پس از آنکه مصدق در سمت نخست وزیری قرار گرفت چرا مبارزه با دولت های استعمارگر را از یاد برد و تقریباً به شرایط پیش از پیروزی نهضت بازگشت ؟
پیش از این گفتم که مصدق نقش مؤثری در مبارزاتی که به پیروزی نهضت ملی ایران انجامید نداشت . او با نهضت ملی ایران و آیت الله کاشانی و نمایندگان هوادار نهضت هماهنگی نشان داد. از این رو هنگامی که خواست از مجلس رأی اعتماد بگیرد برنامه دولت خود را همان خواسته ها و هدف های رهبران نهضت ملی ایران تعیین کرد . بند دوم آن اصلاح قانون انتخابات مجلس و انجمن های شهر بود. ولی در خلال دو سال و چند ماه که در قدرت بود اقدام مؤثری برای اجرای این برنامه ها که بر پایه آن ها از مجلس رأی اعتماد گرفته بود انجام نداد.
هر چند در تیرماه سال ١٣٣٠ خلع ید از شرکت نفت انگلیس با پشتیبانی آیت الله کاشانی و مجلس انجام شد ولی نفس خلع ید از شرکت نفت انگلیس بسنده و به معنی اجرای قانون ملی کردن نبود. او می بایست قراردادهایی برای فروش و صادرات نفت ببندد که از درآمدهای حاصله کشور را اداره و رضایت مردم را جلب کند. ولی با وجود پیشنهادهای گوناگونی که به او شد ، با دستاویزهای گوناگون آنها را رد کرد و از موقعیت هایی که رقابت های بین المللی در دسترس او قرارداده بود بهره برداری نکرد. در نتیجه کشور در بن بست و بحران مالی قرار گرفت و این خود از علل مهم ناکامی این نهضت بود.
از سوی دیگر به بند دوم برنامه خود نیز عمل نکرد. اصلاح قانون انتخابات کار دشواری نبود. الگوهای گوناگونی در کشورهای اروپایی وجود داشت که می توانست مبنای اصلاح قانون انتخابات مجلس و انجمن های شهر در ایران باشد. مصدق انتخابات مجلس دوره هفدهم را با همان قانون انتخابات سابق انجام داد و خود او در پاره ای از حوزه های انتخابیه در انتخابات دخالت کرد. در اردیبهشت ١٣٣١ در جریان برگزاری انتخابات با صدور یک تصویب نامه غیر قانونی از ادامه برگزاری انتخابات در ٣٣ حزوه انتخابیه جلوگیری کرد و به جای ١٣٦ نماینده تنها ٨٠ نماینده در این دوره به مجلس راه یافتند و همین مجلس ضعیف راه را برای توطئه ها و مداخله انگلستان در امور داخلی کشور ما هموار ساخت.
مصدق همین مجلس نیم بند را هم به حال خود رها نساخت. بلکه با فضا سازی و بهره برداری ابزاری از حربة نفت به مدت یک سال و نیم اختیارات قانونگزاری را از مجلس که دورة آن دو سال بود گرفت که به اعتراضات شدید آیت الله کاشانی ، دکتر مظفر بقایی و سید ابوالحسن حائری زاده که از نمایندگان پیشگام نهضت ایران بودند انجامید و سپس در تیرماه سال ١٣٣٢ در مقام منحل کردن این مجلس برآمد که با ایستادگی و مقاومت شدید آیت الله کاشانی و ٢٢ تن از نمایندگان روبرو شد ولی سرانجام در یک رفراندوم غیر قانونی و با کمک حزب غیر قانونی توده توانست مقدمات انحلال آن را فراهم آورد و این بیلان کار دو سال و چهار ماه نخست وزیری مصدق بود.
س - نهضت ملی به دلیل مداخله کشور های غربی در امور داخلی ایران دچار ناکامی شد یا به دلیل اختلافات درونی ؟
به این نکته اشاره می کنم که این موارد را نمی توان با واژه هایی چون «اختلافات» توصیف کرد. به باور من اقدامات خلاف قانون اساسی مصدق از سوی سیاست های مداخله گر بیگانه کارگردانی شده اند و آیت الله کاشانی و یاران او در برابر این برنامه های ویرانگر ایستادگی کردند و الا اختلافات شخصی و یا حتی سیاسی میان آیت الله کاشانی و یاران او با مصدق وجود نداشته است. گرفتن اختیارات قانونگزاری از مجلس، به معنی بازگشت کشور به دوران شاهان قاجار بود. زیرا چنین مجلسی دیگر جایگاهی در اداره کشور نداشت. حل وفصل نشدن موضوع نفت و جلوگیری از اجرای قانون ملی کردن نفت نیز به سود انگلستان بود. زیرا کشور ما از درآمدهای مورد نیاز محروم شد و در بن بست مالی قرار گرفت که فقر و نارضایی عمومی را در پی داشت. به دیگر سخن وضع کشور بدتر از دوران دولت های پیش از پیروزی نهضت ملی ایران گردید. زیرا نه از آزادی و مردم سالاری خبری بود و نه مردم از نتایج قانون ملی کردن نفت برخوردار شدند . این همان واقعیتی بود که آیت الله کاشانی در گفتگو با یکی از خبرنگاران آلمانی در اردیبهشت ١٣٣٢ عنوان کرد و گفت که مردم نمی توانند هم گرسنگی را تحمل کنند و هم زورگویی و دیکتاتوری را. این اوضاع و احوال خواسته سیاست های بیگانه و زمینه ساز فروپاشی و ناکامی نهضت ملی ایران بود.
س- انشعاب در میان رهبران نهضت از چه زمانی آغاز شد؟
مصدق پس از قیام ٣٠ تیر که با همت و از خود گذشتگی آیت الله کاشانی و دکتر مظفر بقایی به نخست وزیری بازگشت دست به انتصاب افراد بی صلاحیت و بدسابقه ای در پست های کلیدی زد که مورد اعتراض غیر علنی آیت الله کاشانی قرار گرفت . با این حال آیت الله کاشانی و نمایندگان پیشگام نهضت ملی ایران کوشش می کردند که این اعتراضات به شیوة اداره کشور علنی نشود. البته سید ابوالحسن حائری زاده که تجربه شش دوره نمایندگی را داشت و سیاستمدار جسوری بود پیش از دیگران اعتراضات خود را به مصدق آشکار کرد. ولی هنگامی که مصدق در دی ماه سال ١٣٣١ لایحه تمدید اختیارات را برای یک سال دیگر به مجلس داد آیت الله کاشانی و یاران او در مجلس آشکارا با این لایحه مخالفت کردند.
در تیرماه سال ١٣٣٢ مصدق قصد خود برای تعطیل و منحل کردن مجلس را ازطریق یک رفراندوم خلاف قانون اساسی آشکار کرد. در این مجلس نمایندگانی حضور داشتند که از منافع کشور دفاع می‌کردند و مانع بزرگی برسر راه طمع ورزی های سیاست های بیگانه بودند. آیت الله کاشانی و این گروه از نمایندگان با همه وجود در برابر منحل کردن مجلس ایستادگی کردند. آیت الله کاشانی در پیامی که روز ١٠ مرداد به ملت ایران داد رفراندوم برای منحل کردن مجلس را خانه برانداز که با نقشه اجانب طرح ریزی شده است توصیف کرد و شرکت در آن را حرام و منافی مصلحت ملت و مملکت دانست. دکتر بقایی نیز در نامه ای به دکتر صدیقی وزیر کشور در ٢١ مرداد ، انحلال مجلس را خیانت تاریخی مصدق خواند.
س - پس از برگزاری رفراندوم چه اتفاقی درکشور افتاد؟ ظاهراً شما با این نظریه که کودتایی روی داده باشد موافق نیستید.
ادعای کودتا از سوی مصدق که در اعلامیه دولت صبح روز ٢٥ مرداد از رادیو خوانده شد و در روزنامه‌ها انتشار یافت از هر جهت خلاف واقعیت های تاریخی است. این تبلیغات گسترده از همان هنگام آغاز شد و تاکنون با انتشار صدها جلد کتاب و مقالات بی شمار و برنامه هایی در تلویزیون تکرار شده است. ولی واقعیت های تاریخی روشن تر از آن هستند که بتوان در دراز مدت آن ها را پنهان کرد. روز ٢٢ مرداد، وزیر کشور مصدق نتایج رفراندوم برانحلال مجلس را اعلان کرد. بی درنگ صبح روز ٢٣ مرداد شاه فرمان نخست وزیری زاهدی و فرمان برکناری مصدق را امضا کرد.
فرمان نخست وزیری زاهدی شب هنگام همان روز به وی ابلاغ شد. زاهدی از سرهنگ نصیری که حامل این فرمان ها بود خواست که فرمان برکناری مصدق را ساعت ٢٣ روز ٢٤ مرداد به وی ابلاغ کند. مصدق با دریافت این فرمان رسید داد و فرمان شاه را «دستخط مبارک» نامید. ولی برای آنکه مردم را فریب دهد دستور داد نصیری بازداشت شود و صبح روز بعد هم در یک اعلامیه بی امضا، مدعی شد که سرهنگ نصیری قصد اشغال خانه او را داشته است. مردم بی خبر از همه جا باور کردند که نصیری برای انجام کودتا با دو کامیون سرباز به خانه مصدق رفته است!
س - زمینه های سقوط نهضت ملی ایران از نظر جامعه شناسی چه بود و جامعه ما در آن هنگام چه اوضاعی داشت ؟
نهضت ملی ایران دارای پشتوانه های استواری بود. آیت الله کاشانی ، مجلس ، علمای بزرگ در سراسر کشور و مردم با همه وجود از آن پشتیبانی می کردند و اگر خیانتی نشده بود دستیابی به هدف های آن در دسترس جامعه بود. ولی واقعیت این بود که انگلستان از یک سدة پیش از آن از یک شبکة نفوذی در کشورما برخوردار بود. این گروه که از خارج کارگردانی می شدند به تدریج پست های کلیدی را به چنگ آوردند. نکته مهم دیگر این بود که رسانه ها و به ویژه رادیو به کنترل کامل مصدق درآمده بود به گونه ای که پس از قیام ٣٠ تیر ١٣٣١ اعتراضات آیت الله کاشانی و یاران او در مجلس ، کمترین بازتابی در رادیو نداشت و همین امر بارها مورد اعتراض آنان قرار گرفت. مصدق با سوء استفاده از رادیو که رسانه ای نافذ بود با نطق های طولانی و پیام های گوناگون علیه مجلس ، مردم را فریب داد.
حزب نیرومند توده نیز که انگلستان در سطوح بالایی آن نفوذ کرده بود در خدمت هدف های مصدق بود. ملت ایران هم تجربه سیاسی کافی نداشت. نارضایی عمومی مردم به دلیل اجرا نشدن قانون ملی کردن نفت و بن بست مالی و فقر عمومی گسترش یافته بود. این نارضایی فضایی را ایجاد کرده بود که قدرت های غربی به خوبی از آن بهره برداری کردند. از سوی دیگر سیاست های بیگانه توانسته بودند به دست مصدق نیروهای مذهبی و هواداران نهضت ملی و مجلس را به شدت سرکوب کنند تا آنجا که روزهای ٧ تا ١٠ مرداد اجتماع مسالمت آمیزی را که در خانه آیت الهک کاشانی برای اعتراض به انحلال مجلس برگزار می شد با سنگ پرانی و چاقوکشی مورد حمله قرار دادند. در این اوضاع و احوال که نیروهای مذهبی در تنگنای شدیدی قرار گرفته بودند و آیت الله کاشانی ویاران او نیز دچار امواج سهمگین ترور شخصیت شده بودند امر بر عامة مردم مُشتبه شد به نحوی که حتی بسیاری از روحانیون نیز فریب خوردند. این سناریویی بود که قدرت های بزرگ غربی با بهره گرفتن از عوامل داخلی خود وضعف های فرهنگی مردم و نداشتن تجربه سیاسی توانستند اتحاد مردم را به پراکندگی تبدیل کنند و به هدف های خود دست یابند.
س - چرا مصدق در حالی که فرمان برکناری خود را دردست داشت برای تثبیت آن تلاش کرد و کاری کرد که مخالفان انحلال مجلس نتوانند نسبت به تصمیم شاه در زمینه برکناری مصدق اقدامی انجام دهند؟
- مصدق خود با برگزای رفراندوم و منحل کردن مجلس فرصت صدور فرمان نخست وزیری زاهدی و برکناری خود را به شاه داده بود. اگر مجلس با رفراندوم منحل نشده بود زاهدی نمی توانست رأی تمایل مجلس را به دست آورد. منحل کردن مجلس از سوی انگلستان و امریکا برنامه ریزی شده بود و مصدق مجری این برنامه بود. از همین رو ملت ایران و حتی هیأت وزیران خود را از صدور این فرمان ها بی خبر گذارد و تا عصر ٢٨ مرداد هیچ خبری در این زمینه به هیچ یک از وزیران خود نداد. صبح روز ٢٥ مرداد در حالی که به اقرار خود او دیگر سمتی نداشت فرمان انحلال مجلس را که در صلاحیت شخص شاه بود صادر کرد تا این فرمان های عزل و نصب به چالش کشیده نشوند.
س - چرا روشنفکران و ملی گراها در هر شرایطی همچنان از مصدق دفاع می کنند؟
کسانی که همچنان از مصدق دفاع می کنند روشنفکران نیستند. زیرا دولت او دستاوردی برای کشور از جهت آزادی ، مردم سالاری و حکومت قانون نداشت که قابل دفاع باشد. ولی این پرسش از دو جهت دیگر باید مورد بررسی قرار گیرد. نخست آنکه در خلال ٥٨ سال گذشته انبوهی از کتاب ها و مقالات منتشر شده اند که با پنهانکاری و پرده پوشی برقانون شکنی های مصدق از او افسانه ها ساخته و او را قربانی یک کودتای موهوم و خیالی نشان داده اند. به باور من انتشار این کتاب ها و این توفان تبلیغات هم از سوی قدرت های غربی که از شکست نهضت ملی ایران سود بردند و سلطة دوبارة خود را برمنابع کشور ما بر قرار کردند کارگردانی می شود.
دوم اینکه مردم از واقعیت های تاریخی بی خبر مانده اند و رسانه هایی که وظیفه آگاه ساختن مردم ایران را داشته اند به ویژه صدا و سیما همسو با تبلیغات قدرت‌های غربی عمل کرده و با ساختن سریال ها و یا برنامه هایی که عمدتاً در جهت سرپوش گزاردن بر این رویدادهای مهم و سرنوشت ساز در کشور ما بوده اند مردم و نسل جوان را در بی خبری باقی نگاه داشته‌اند. در یک جمع بندی کوتاه تاکید می کنم که در مرداد ماه سال ١٣٣٢ هیچ یک از واحدهای نظامی حرکتی علیه دولت مصدق نکردند بلکه تا عصر روز ٢٨ مرداد رئیس ستاد ارتش با او بود و نیروهای ارتش و شهربانی در اختیار او بودند. ولی واقعیت تاریخی این است که نهضت ملی ایران قربانی مداخله انگلستان و امریکا در امور داخلی ایران شد.
این قدرت برای ناکام ساختن قانون ملی کردن نفت و محروم کردن ملت ایران از آزادی و مردم سالاری توانستند با به سستی کشیدن مجلس و منحل کردن آن و ترور شخصیت پیشگامان این نهضت و وارد کردن حزب توده در صحنه سیاسی کشور به هدف های ویرانگر خود دست یابند . ولی با زدن برچسب کودتا بر این واقعیت ها بر اقدامات خلاف حقوق بین الملل خود سرپوش گذاردند. این تجربه تلخ که برای کشور ما بسیار گران تمام شده است باید مورد بررسی‌های تاریخی از جهات گوناگون قرار گیرد تا فرصت تکرار آن برای قدرت های مداخله گر فراهم نشود.