سقوط کابینه و تشکیل دولت

زبان‌های آلمانی و فرانسه و انگلیسی را فرا گرفت و به استخدام در وزارت طرق و شوارع درآمد. در 1312 به توصیه امام جمعه تهران، او را برای ادامه تحصیل جزء محصلین دولتی به آلمان اعزام داشتند و در قسمت راه‌آهن مشغول كارآموزی شد. چند سالی در آلمان در كارخانجات مشغول تمرین و تحصیل بود، بعد با استفاده از یك بورس دولتی به سوئد اعزام شد و دو سالی نیز در آن كشور اشتغال به كار و تحصیل داشت. قبل از آغاز جنگ بین‌المللی دوم وارد تهران شد و در راه‌آهن مشغول گردید. ابتدا معلم كلاس تعلیم لكوموتیو بود، بعد به معاونت و ریاست اداره جریه راه‌آهن منصوب شد. پس از خروج آلمان‌ها از ایران و خالی‌ماندن پست‌های حساس راه‌آهن، شریف امامی رئیس اداره جریه راه‌آهن تهران گردید و چندی بعد به معاونت فنی بنگاه راه‌آهن دولتی ایران منصوب شد.
در 1322 وی در زمره افرادی بود كه به جرم ژرمانوفیلی از طرف نیروی نظامی متفقین دستگیر و در اراك زندانی شد و قریب یك سال در زندان به سر برد. پس از آزادی از زندان مدتی بیكار ماند تا در 1325 در كابینه احمد قوام به توصیه و تلاش احمد آرامش شوهرخواهرش كه همه كاره قوام السلطنه و حزب دموكرات ایران بود، به ریاست بنگاه مستقل آبیاری برگزیده شد و چند سالی در آن بنگاه فعالیت داشت. همین سمت باعث شد در محافل سیاسی ایران رفت و آمدی پیدا كند و پشتوانه سیاسی برای خود تدارك ببیند. در 1328 با سپهبد رزم آرا كه سوادی نخست‌وزیری داشت، آشنا و نزدیك شد و در خفا جلساتی با هم داشتند تا اینكه در تیرماه 1329 رزم آرا به نخست‌وزیری رسید و در كابینه خود، او را به معاونت راه تعیین كرد. قریب سه ماه در سمت معاونت، مسئول وزارت راه بود كه رزم آرا در ترمیم كابینه، او را به سمت وزیر راه معرفی كرد و تا اسفند 1329 كه رزم آرا به قتل رسید، وزیر راه بود.
قبل از آغاز جنگ بین‌المللی در راه‌آهن مشغول گردید. ابتدا معلم كلاس تعلیم لكوموتیو بود، بعد به معاونت و ریاست اداره جریه راه‌آهن منصوب شد. پس از خروج آلمان‌ها از ایران، شریف امامی رئیس اداره جریه راه‌آهن تهران گردید و چندی بعد به معاونت فنی بنگاه راه‌آهن دولتی ایران منصوب شد
در 1330 دكتر مصدق به توصیه دكتر عبدالله معظمی، او را به عضویت شورای عالی سازمان برنامه منصوب كرد ولی شغل اجرائی به او نداد و او درصدد برآمد با نخست‌وزیر آتی نزدیك شود. از این رو با زاهدی نزدیك شد و پس از كودتای 28 مرداد، از طرف زاهدی مدیر عامل سازمان برنامه گردید. دو ماهی در آن سمت بود تا اینكه جای خود را به پناهی داد و خود را در رأس شورای عالی سازمان برنامه قرار گرفت. در انتخابات 1332 كاندیدای مجلس سنا شد و از تهران انتخاب گردید و در مجلس سنا هنگام طرح قرارداد نفت با كنسرسیوم، جزء مخالفین بود و نطق كوتاهی در مخالفت با آن قرارداد ایراد كرد كه مورد تغییر و تنبیه سپهبد زاهدی قرار گرفت. در 1336 در كابینه دكتر منوچهر اقبال، به سمت وزیر صنایع و معادن معرفی شد. پس از چندی نیابت نخست وزیری هم به او واگذار گردید.
دولت دكتر اقبال در شهریور 1339 در اثر فساد در انتخابات و انحلال مجلس، سقوط كرد و به جای وی شریف امامی به ریاست دولت تعیین گردید و از حوادث دوران نخست‌وزیری او، یكی بهبود روابط ایران و شوروی و قطع حملات رادیوئی مسكو بود و دیگر تجدید انتخابات دوره بیستم. دولت شریف امامی انتخابات دوره بیستم را تجدید كرد و در اسفندماه 1339 مجلس افتتاح شد. در انتخابات زمستانی دوره بیستم، چند كرسی به منفردین انتخابات تعلق گرفت. در نتیجه اللهیار صالح، ارسلان خلعتبری، جعفر بهبهانی، مهندس مقدم مراغه‌ای و محمد عبدالله گرجی به مجلس راه یافتند. اولین كسی كه در آن مجلس افشاگری كرد، احمد آرامش وزیر مشاور و مدیر عامل سازمان برنامه بود كه از اعمال ابتهاج مدیر عامل پیشین سازمان برنامه پرده برداشت و آمریكائی‌ها را متهم به سوءاستفاده در مقاطعه‌كاری‌ها نمود. صالح نیز با اعتبار نامه آقاجمال اخوی وكیل اول تهران و رئیس انجمن نظارت انتخابات تابستانی، مخالفت نمود و مجلس را شایسته برای ادامه كار ندانست.
در دولت شریف امامی، فرهنگیان به علت كمی حقوق دست به اعتصاب زدند و در جلوی بهارستان اجتماع نموده و خواسته‌های خودشان را عنوان نمودند. به دستور دولت، پلیس به روی آنها آتش گشود و در نتیجه یك فرهنگی به نام خانعلی مقتول شد و دو تن از نمایندگان (خلعتبری و بهبهانی) دولت را به علت اهمال در كار فرهنگیان استیضاح كردند. شریف امامی هنگام پاسخ به استیضاح، با چند تن از نمایندگان به مشاجره پرداخت و در نتیجه رئیس مجلس او را از تریبون پائین كشید و او نیز نزد شاه رفته، استعفای خود و كابینه را تسلیم نمود و با این ترتیب دوران 8 ماهه نخست‌وزیری پرآشوب او خاتمه یافت.
شریف امامی چندی بیكار ماند. در 1341 كه امیراسدالله علم به نخست‌وزیری رسید، شغل سابق خود را كه نیابت تولیت بنیاد پهلوی بود، به او سپرد و در این سمت توانست خود را بیشتر و بهتر به شاه معرفی كند.
در انتخابات 1342 كاندیدای سنا از تهران و سناتور اول تهران شد و در انتخابات هیئت رئیسه به ریاست مجلس سنا انتخاب گردید و ریاست مجلس شورای ملی نیز با نظر و صوابدید او انتخاب شد و در حقیقت او ریاست قوه مقننه را بر عهده داشت. ریاست مجلس سنای او قریب 15 سال طول كشید و در آن مدت مشاغل متعددی را ضمیمه مشاغل اصلی خود كرد، مانند ریاست هیئت مدیره بانك توسعه صنعتی و معدنی ایران، ریاست اتاق صنایع و معادن و بازرگانی، ریاست كانون مهندسین، عضویت هیئت امناء 7 دانشگاه. در چند شركت سهام زیادی به دست آورد. با چند تن از منسوبین خود در كرج دامداری ایجاد كرد و با بهاءالدین كهبد سرمایه‌دار معروف، به شهرك‌سازی و آپارتمان فروشی پرداخت و یكی از ثروتمندان درجه اول ایران شد.
شریف امامی چندی بیكار ماند. در 1341 كه امیراسدالله علم به نخست‌وزیری رسید، شغل سابق خود را كه نیابت تولیت بنیاد پهلوی بود، به او سپرد و در این سمت توانست خود را بیشتر و بهتر به شاه معرفی كند
در شهریور ماه 1357 جمشید آموزگار در مقابل حوادث تند و شدید انقلابی مردم، تاب مقاومت نیاورد و پس از سیزده ماه از زمامداری كناره‌گیری كرد. شاه برای رفع بحران و جلوگیری از انقلاب، متوسل به ذخیره ملی ایران! شد و نخست‌وزیری را با اختیارات به او سپرد. شریف امامی با ایراد چند نطق و اعلامیه، از ملت خواست تا بپا خیزند! و خود را وابسته به خاندان روحانی دانست. ولی ترفندهای او به هیچ‌وجه نگرفت و طبعاً آشفتگی كشور چند برابر شد. در روز هفدهم شهریور ماه در تهران و چند جای دیگر حكومت نظامی اعلام كرد و در شرق تهران و میدان ژاله مردم بی‌خبر را به گلوله بست و عده زیادی از مردم كشته شدند. تغییر استانداران، بركناری وزیر دربار و دادن امتیاز به كارمندان و آزاد گذاشتن رادیو و تلویزیون و مطبوعات برای بیان و نشر حقایق، هیچ كدام كوچكترین تغییری در خواسته مردم نكرد و كارهای نمایشی او بیشتر به انقلاب دامن زد و سرانجام در 14 آبان‌ماه 1357 از نخست‌وزیری خود را كنار كشید و سرانجام در نیمه دوم بهمن ماه 1357 تهران را ترك كرد.
شریف امامی در جوانی وارد لژ فراماسونی شد. تدریجاً مراحل ترقی را در آنجا پیمود و پس از كودتای 1332 رئیس لژ فراماسون آلمانی گردید و در سال 1341 لژهای آلمانی و انگلیسی و فرانسوی منحل گردید و یك لژ واحد به وجود آمد و شریف امامی در رأس آن قرار گرفت و با این ترتیب رئیس فرماسون‌های ایران شد.
شریف امامی در میانسالی با خانواده معظمی ازدواج كرد و صاحب دو دختر و یك پسر شد. روی هم رفته مردی زرنگ، بندوبست‌چی، مادی، هوچی و وقیح بود. به جمع‌آوری مال و منال حرص و ولع زیادی داشت. به همان اندازه كه به جمع مال حریص بود، در خرج و بذل و بخشش از مال خود خست و ضعف داشت. غالب صاحبان صنایع ایران به نحوی از انحاء، خود را به او نزدیك می‌نمودند تا بتوانند از مواهب دولتی استفاده كنند. عنداللزوم از گرفتن هدیه و پورسانت نیز روی گردان نبود. در سال 1378 در آمریكا درگذشت.
تنظیم برای تبیان: سعید آقازاده
منابع:
1- کتاب شرح رجال سیاسی نظامی معاصر ایران، ج 2، نوشته دکتر باقر عاقلی ، انتشارات گفتار با همکاری نشر علم،