نقش آیتاللّه كاشانی در مردمی كردن شعار ملی كردن نفت
«مگر شما عمال انگلستان، و ایران مستعمره اوست كه بر علیه مصالح ملت و مملكت قیام نمودهاید؟». آیتاللّه افكار عمومی جهانی را نیز مدنظر داشت و با خبرنگاران خارجی نیز مصاحبه به عمل میآورد تا افكار عمومی جهانی را به مظالم انگلیس و خواست ملت ایران متوجه كند. بیشك نقش آیتاللّه كاشانی در ملی شدن صنعت نفت، نقش اول جنبش است، اما تاریخنویسی دههای اخیر كه یا توسط ماركسیستهای چپگرا یا ناسیونالیستهای راستگرا صورت گرفته است، عمداً نقش آیتاللّه كاشانی را مغفول گذاشتهاند.
آیتاللّه كاشانی به عنوان سمبل روحانیت سیاسی با درك موقعیت و اهمیت موضوع و ابتكار عمل، شعار ملی شدن نفت را از بین معدود نخبگان سیاسی به سطح عمومی كشاند و به بسیج مردمی همت گماشت.
آیتاللّه كاشانی با یك اعلامیه، مردم را دعوت كرد تا برای ملی شدن صنعت نفت در اول دی ماه در مسجد شاه ( امام خمینی فعلی) اجتماع نمایند. در این اجتماع كه به وسیلهی مجمع مسلمانان مجاهد ، سازماندهی شد، آیتاللّه اعلام نمود: «برای استرداد نفت از دشمنان دیانت و مملكت و ملی نمودن نفت، سه بعدازظهر جمعه، اول دی (سیزدهم ربیعالاول) در مسجد شاه شركت نمایند».
آیتاللّه كاشانی برای اینكه مدام روح مبارزه را در كالبد نهضتی كه آغاز شده بود بدمد، مردم را مجدداً برای اجتماع روز هشتم دی ماه در میدان بهارستان دعوت كرد. انتخاب میدان بهارستان برای این بود كه هم حمایتی از نمایندگان جبهه ملی شده باشد و هم زنگ خطر را در گوش نمایندگان مخالف ملی شدن نفت به صدا درآورد. حسنین هیكل روزنامهنگار مصری كه در آن ایام در ایران به سر میبرده، آن روز عظیم را چنین توصیف میكند:
«صدای آیتاللّه سیدابوالقاسم كاشانی در تمام گوشه و كنار دنیا همچنین میپیچد: سگهای انگلیس ! از كشور ما خارج شوید و نفت ما را رها كنید... اولین قسمت از سری عجایب، قصه صد هزار نفری بود كه آیتاللّه به هنگام مناقشهی لایحهی نفت در مجلس به آن امر كرد. سیل جمعیت از طریق خیابانهایی كه به میدان بهارستان منتهی میشد، در حال فریاد و شعار دادن پیش میرفتند...
جمعیت با جوش و خروش مانند امواج دریا و مانند قضا و قدرالهی به سوی پارلمان پیش میرفتند، ولی هنگامی كه مردم به مقر پارلمان رسیدند، به ناگاه افراد پلیس كه در بالای ساختمان مجلس بودند، مواضع خود را ترك كردند؛ زیرا طبق یك دستور از كاخ مرمر گفته میشد كه در مقابل آیتاللّه مقاومت نكنید».
آیتاللّه كاشانی میدانست كه زمینهی ملی شدن نفت در حال فراهم شدن است، لذا مصمم شد تا تودههای مردم و اقشار مختلف را به صحنه آورد و با بسیج مردمی، نهادهای رسمی را وادار به تصمیمگیری كند. وی با دعوتی دیگر از مردم خواست كه در ششم بهمن، ۱۷ ربیعالثانی در مسجد شاه اجتماع كنند. آیتاللّه در این اطلاعیه «قطع ریشهی همهی مفاسد دینی و دنیوی كه این ملت را از هر جهت نابود كرده موقوف بر قطع تسلط انگلیسیها از نفت و انتزاع از یاری غاصبانهی آنها و ملی شدن نفت» دانست.
در این میتینگ بزرگ كه مجری آن كمیتهی جوانان بازرگان و اصناف بازار بودند، سخنرانان در مورد ملی شدن نفت سخن گفتند و مردم در شعارهای خود ملی شدن نفت را خواستار شدند.
آیتاللّه كاشانی برای اینكه همهی گروههای اسلامی را وارد مبارزه كند با هماهنگ نمودن گروهها، از همهی آنها حمایت میكرد. فدائیان اسلام كه در آن روزها به عنوان یك گروه مقتدر و با شور اسلامی در جامعه شهرت داشتند، اعلام كردند كه یازدهم اسفند ماه ۱۳۲۹، در مسجد شاه، میتینگی برای ملی شدن صنعت نفت خواهند داشت. آیتاللّه كاشانی طی اعلامیهای از عموم طبقات و از تجار و جوانان بازرگان و دانشجویان خواستند كه در این تظاهرات مهم كه از طرف فدائیان اسلام ایدهمالله تعالی برقرار و «در باب بیان حقایق اسلام و اطراف نفت سخنرانی جالب توجهی میشود»، شركت نمایند.
در آن روز، (جمعه، یازدهم اسفندماه)، سیدعبدالحسین واحدی از طرف فدائیان اسلام بیش از دو ساعت سخنرانی نمود. وی ضمن برشمردن بدبختیهایی كه از سی سال سلطهی خاندان پهلوی بر مردم ایران رفته بود، حكومتهای شوروی، انگلیس و آمریكا را به خاطر دخالت در امور داخلی ایران به شدت محكوم كرد و اعلام نمود: نفت ایران متعلق به مردم ایران است. وی اكثریت نمایندگان مجلس شورای ملی را نمایندگان غیرواقعی ملت دانست و از اعمال نفوذ شاه در مجلس انتقاد كرد.
وی افزود كه دولت رزمآرا یك دولت فرمایشی و غاصب است و مردم ایران دولتی میخواهند كه احكام اسلام را اجرا كند. وی در پایان سخنان خود گفت: اگر چنانچه رزمآرا تا ۳ روز دیگر كنار نرود ما او را خواهیم فرستاد.
این تظاهرات و سخنرانی در سرتاسر تهران مانند بمب صدا كرد و همگان با توجه به پیشینهی فدائیان اسلام (در قتل كسروی و هژیر ) منتظر یك دگرگونی بودند.
آیتالله كاشانی با صدور اعلامیهای به منظور زیر فشار گذاشتن نمایندگان مجلس از مردم خواست تا هیجدهم اسفند جلو مجلس در میدان بهارستان تجمع كنند تا نسبت به «ملی شدن نفت در سراسر كشور» تظاهرات كنند.
آیتاللّه كاشانی از شهرهای بزرگ ایران نیز غافل نبود و از جنبش آنها حمایت میكرد. و نمایندگانی را برای روشنگری به شهرها میفرستاد و از روحانیون مناطق میخواست تا از آنها حمایت كنند. در قزوین، تظاهراتی در بیستونهم دی ماه برای ملی شدن صنعت نفت برقرار گردید. آیتاللّه كاشانی پیامی برای این اجتماع بزرگ ارسال نمود كه توسط روحانی مبارز شهر آقای سیدضیاءالدین سیدجوادی ، به عنوان افتتاحیه میتینگ، قرائت گردید. آیتاللّه در این پیام، «مسلط كردن جمعی از اراذل و اوباش و دزد و خائن بهنام هیئت حاكمه بر امور این كشور» را به « سیاست استعماری انگلیس» نسبت داد و اعلام نمود كه «طبقات ملت ایران در اغلب ولایات و شهرستانها قدعلم كرده خواستار ملی كردن صنعت نفت» هستند، لذا «بر اهالی قزوین فرض است در این جهاد با عموم ملت ایران هماهنگ شده و با تمام قوا برای ملی كردن صنعت نفت بكوشند كه از وظیفهی مقدس دینی و اجتماعی غفلت نكرده باشند.»
آیتاللّه كاشانی در موضع رهبری نهضت، سعی میكرد تا موانع قیام مردم را نیز برطرف نماید. آیتالله، جهانشاه صمصام ، استاندار غرب را كه برای طرفداران نهضت مزاحمتهایی ایجاد میكرد، مورد خطاب قرار داد و با ارسال پیامی از او خواست تا از ابراز احساسات مردم جلوگیری به عمل نیاورد و به او گفت: «مگر شما عمال انگلستان، و ایران مستعمره اوست كه بر علیه مصالح ملت و مملكت قیام نمودهاید؟».
آیتاللّه نیز افكار عمومی جهانی را نیز مدنظر داشت و با خبرنگاران خارجی نیز مصاحبه به عمل میآورد تا افكار عمومی جهانی را به مظالم انگلیس و خواست ملت ایران متوجه كند.
بیشك نقش آیتاللّه كاشانی در ملی شدن صنعت نفت، نقش اول جنبش است، اما تاریخنویسی دههای اخیر كه یا توسط ماركسیستهای چپگرا یا ناسیونالیستهای راستگرا صورت گرفته است، عمداً نقش آیتاللّه كاشانی را مغفول گذاشتهاند. گاهی چنان غیرمنصفانه تاریخ را منحرف نمودهاند كه قلم از گلهمندی آن نیز شرم دارد. اینان حتی به اعتراف دكتر مصدق كه در تلگراف به آیتاللّه كاشانی نوشت «تأییدات و اقدامات شجاعانه حضرت عالی، همیشه اساس موفقیت ملت ایران در این مبارزهی تاریخی بوده است.» نیز توجه ندارند.
عظمت و تأثیر آیتاللّه كاشانی از نظر خبرنگاران خارجی دورنماند. خبرنگار پرسروصدای روزنامهی دیلیاكسپرس انگلیسی، آقای سیفتون دیلمر كه تحت تأثیر عظمت آیتاللّه قرار گرفته بود، از وی سؤال كرد «چرا مردم تو را بیش از شاه دوست دارند؟ آیتاللّه خندید و احساس كرد كه دیلمر میخواهد او را وادار به محافظهكاری كند ولی او با آرامش جواب داد:
«مردم كسی را كه برای آنها كوشش كند و به خاطر منافع آنها مجاهدت كند دوست دارند.» دیلمر در نامهای كه به دیلی اكسپرس برای ارسال مصاحبهاش با آیتالله، نوشت گفت: «مصاحبه با سیاستمداری كه بلاشك در این بیست سال گذشته مانندش را ندیدم...