چرا روشنفکران در ایران سرخورده شده‌اند؟

به گزارش پایگاه تحلیلی - خبری ایران بالکان او کتاب ها و مقالات متعددی درباره تاریخ، سیاست و فرهنگ در ایران و ترکیه تالیف کرده است. وی در تحقیقات جدیدش پیرامون شرایط کنونی روشنفکری دینی و موقعیت اصلاح طلبان در این حوزه مسائلی را مطرح کرده است. به گلچینی از نظرات او در این تحقیق اشاره می کنیم:

1- روشنفکران اصلاح طلب دینی در دوره فعلی جز تکرار مباحث فکری گذشته کار دیگری نمی کنند. دلیل این امر نیز آن است که روشنفکران فاقد فضایی مبتنی بر تضارب آراء هستند. مسایل خاص مسلمانانی که در عصر مدرن زندگی می کنند غالبا در روزنامه ها و مجلاتی که روشنفکران اصلاح طلب منتشر می کنند، مورد بحث قرار می گیرد.
این نشریات نیز فاقد تداوم لازم هستند. با برخی از دوستان نویسنده ام در این باره صحبت کردم. آنان معتقدند روشنفکران اصلاح طلب، در شرایط فعلی بحث درباره مباحث مختلف را در جلسات خانگی انجام می دهند. عرصه دیگر بحث و انتشار مطالب، فضای سایت های اینترنتی است. آن چه در جلسات خانوادگی مطرح می شود تحت تاثیر سرخوردگی های عرصه سیاسی، بیشتر بررسی چگونگی طرح مجدد مسایل جدید حول اصول دینی است.
یکی از دوستان نویسنده ام می گفت این دوره که دوره محاسبه و ارزیابی است موجب رشد و شکوفایی روشنفکران اصلاح طلب دینی در ایران خواهد شد.

2- روشنفکران اصلاح طلب دینی در شرایط فعلی از ارزیابی روش های خویش نیز غافل نیستند. آن ها از خود سوال می کنند اشتباه ما در کجا بود؟ برخورد سرد مردم، روشنفکران اصلاح طلب را مجبور به انتقاد از گفتمان و روش های شان کرد. چرا روشنفکران در ایران سر خورده شده اند؟
مهمترین انتقاد در این زمینه را می توان نوعی تنبلی ذهنی و عملی روشنفکران دانست که موجب می شد ماهیت فعالیت های خود را در مقایسه با چگونگی رفتار اصولگرایان تنظیم کنند.
به دلیل همین سستی، نسل جوان که نسبت به مسایل دینی نوعی بی قیدی از خود بروز می داد، بتدریج از حرکت اصلاحی نیز ناامید می شد.
اصلاح طلبان به موازات حفظ فاصله خود با نهادها و مراکز سنتی که در تصاحب محافظه کاران است، در ایجاد موسساتی که لازمه حیات مدرن امروز نیز است پیشرفت قابل ملاحظه ای نداشتند. بی تردید یکی از دلایل این امر عدم حمایت کافی مردمی است که در شهرستان ها زندگی می کنند و علاقه ای به تغییر عادات سنتی خود ندارند.

3- یکی از آفت های مهم تهدید کننده حرکت اصلاح، هایدگری شدن جامعه گرایی است. هایدگری شدن موجود اجتماعی به معنی رد هرگونه تعالی حقیقی و اهمیت دادن افراطی به زندگی روزمره است.
این گرایش که موجب توجه بیش از حد به رویدادهای روزمره زندگی و مسایل آن می شود، هم نتیجه زمین گیر شدن فضای فکری و فلسفی و نیز اجتماعی سیاسی جامعه است و هم از فضای ایجاد شده طرفداری و حمایت می کند. به همین سبب مدام در حال از میان بردن امکاناتی است که موجب تقویت جامعه مدنی و احیای دوباره عرصه های عمومی است.