ناگفته هایی از ملی شدن صنعت نفت

جلسه دیوان لاهه روز 19 خرداد 1331 تعیین شده بود. می گویند زمانی که قرار بود دادگاه لاهه برای رسیدگی به دعاوی انگلیس در ماجرای ملی شدن صنعت نفت تشکیل شود ، دکتر مصدق با هیات همراه زودتر از موقع به محل رفت . در حالی که پیشاپیش جای نشستن همه ی شرکت کنندگان تعیین شده بود ، دکتر مصدق رفت و به نمایندگی هیات ایران روی صندلی نماینده انگلستان نشست...

جرقه‌های ملی کردن صنعت نفت در بین مردم ایران از 6/11/1329 زده شد که آیت‌الله کاشانی و جبهه ملی از مردم دعوت کردند تا در مسجد شاه حضور یابند. به دنبال این دعوت هزاران نفر از مردم در این تجمع شرکت کرده و قطعنامه‌ای در پایان به تصویب شرکت کنندگان رسید که حکایت از عزم ملت مبارز ایران در ملی کردن صنعت نفت داشت. قابل ذکر است که «شعار ملی کردن نفت در سراسر کشور در تاریخ 15/8/1329 در شورای عالی جبهه ملی به تصویب رسیده بود. دکتر مصدق بعدها گفت که شعار ملی کردن نفت را دکتر حسین فاطمی در منزل آقای نریمان برای نخستین بار پیشنهاد کرد.»1 
بعد از آن در 12 اسفند 1329 کمیسیون نفت مجلس جلسه‌ای تأثیرگذار داشت. در این جلسه رزم‌آرا، نخست‌وزیر وقت، حاضر شد و با ملی کردن صنعت نفت مخالفت کرد. پس از این جلسه، مصدق (رهبر جبهه ملی و نماینده مجلس وقت) نیز برای خنثی کردن سخنان رزم‌آرا نامه‌ای در رد اظهارات وی نوشت و در کمیسیون نفت قرائت کرد. روز 15 اسفند ماه 1329، مصدق اعلامیه‌ای علیه رزم‌آرا منتشر ساخت. یک روز بعد رزم‌آرا ترور شد.

 قتل رزم‌آرا (که سدّ اصلی مقابل ملی نمودن صنعت نفت بود) به ملی شدن صنعت نفت کمکی حیاتی نمود. مستنداتی وجود دارد که حکایت از صدور فتوای قتل رزم‌آرا به دست آیت‌الله کاشانی دارد. شهید مبارز نواب صفوی در این باره می‌گوید که «کاشانی به قتل رزم‌آرا فتوا داد و مصدق، شایگان، بقایی، سنجابی، مکی، فاطمی، شمس ، قنات‌آبادی، نریمان و آزاد آگاه بودند.»
هم‌چنین گفته شده است که دکتر مصدق نیز درباره قتل رزم‌آرا با نواب صفوی دیدار داشته است. 2
آیت‌الله کاشانی در یک مصاحبه‌ی مطبوعاتی که یک ماه بعد از ترور رزم‌آرا انجام شد، دلیل قتل رزم‌آرا را حمایت شدید از شرکت نفت جنوب و سیاست استعماری انگلستان عنوان نمودند. (3)

 روز 17 اسفند کمیسیون نفت به اتفاق آرا پیشنهاد ملی کردن صنعت نفت را به تصویب اعضا رساند. در 24/12/1329 مجلس شورای ملی و در 29/12/1329 مجلس سنا گزارش کمیسیون را تصویب نمودند و صنعت نفت ایران رسما ملی اعلام شد. (4)

  اصل پیشنهاد 8 تن از نمایندگان مجلس به کمیسیون نفت

  مدتی بعد از ملی کردن صنعت نفت، دولت انگلیس به دیوان دادرسی بین‌المللی لاهه شکایت کرد. در هفتم خرداد 1331 مصدق (نخست‌وزیر وقت) به اتفاق همراهان به لاهه پرواز کردند.
جلسه دیوان لاهه روز 19 خرداد 1331 تعیین شده بود. می گویند زمانی که قرار بود دادگاه لاهه برای رسیدگی به دعاوی انگلیس در ماجرای ملی شدن صنعت نفت تشکیل شود ، دکتر مصدق با هیات همراه زودتر از موقع به محل رفت . در حالی که پیشاپیش جای نشستن همه ی شرکت کنندگان تعیین شده بود ، دکتر مصدق رفت و به نمایندگی هیات ایران روی صندلی نماینده انگلستان نشست .

 قبل از شروع جلسه ، یکی دو بار به دکتر مصدق گفتند که اینجا برای نماینده هیات انگلیسی در نظر گرفته شده و جای شما آن جاست ، اما پیرمرد توجهی نکرد و روی همان صندلی نشست . جلسه داشت شروع می شد و نماینده هیات انگلیس روبروی دکتر مصدق منتظر ایستاده بود تا بلکه بلند شود و روی صندلی خویش بنشیند ، اما پیرمرداصلاً نگاهش هم نمی کرد . جلسه شروع شد و قاضی رسیدگی کننده به مصدق رو کرد و گفت که شما جای نماینده انگلستان نشسته اید ، جای شما آن جاست .
کم کم ماجرا داشت پیچیده می شد و بیخ پیدا میکرد که مصدق بالاخره به صدا در آمد و گفت : شما فکر می کنید نمی دانیم صندلی ما کجاست و صندلی نماینده هیات انگلیس کدام است ؟
نه جناب رییس ، خوب می دانیم جایمان کدام است . اما علت اینکه چند دقیقه ای روی صندلی دوستان نشستم به خاطر این بود تا دوستان بدانند برجای دیگران نشستن یعنی چه ؟
او اضافه کرد که سال های سال است دولت انگلستان در سرزمین ما خیمه زده و کم کم یادشان رفته که جایشان این جا نیست و ایران سرزمین آباء و اجدادی ماست نه سرزمین آنان .
سکوتی عمیق فضای دادگاه را احاطه کرده بود و دکتر مصدق بعد از پایان سخنانش کمی سکوت کرد و آرام بلند شد و به روی صندلی خویش قرار گرفت. با همین ابتکار و حرکت ، عجیب بود که تا انتهای نشست ، فضای جلسه تحت تاثیر مستقیم این رفتار پیرمرد قرار گرفته بود و در نهایت نیز انگلستان محکوم شد .

 مصدق طی نطقی در دیوان لاهه از تجاوزکاری‌های دولت انگلیس علیه ایران سخن گفت و دخالت‌های استعماری انگلیس در مسائل ایران را خاطرنشان ساخت:
" ما ملل شرق سالیان دراز مزه ی تلخ موسسات اختصاصی و استثنایی را که صرفا به منظور تامین بیگانگان بوجود آمده بود چشیده و به چشم خود دیده ایم که کشور ما میدان رقابت سیاست های استعماری بوده و ضمنا پی برده ایم که متاسفانه علی رغم آن همه امید و آرزو , جامعه ملل و سازمان ملل متحد نتوانسته اند به این وضع اسفناک که شرکت سابق نفت ایران و انگلیس در پنجاه سال اخیر مظهر برجسته آن بود خاتمه دهند . ملت ایران که از این وضع به ستوه آمده بود در یک جنبش مردانه , با ملی ساختن صنایع نفت و قبول اصل پرداخت غرامت یکباره به سلطه بیگانگان خاتمه داد . در آن موقع دولت انگلیس به یک سلسله عملیات تهدید و ارعاب متوسل شد . چتر بازان خود را به مجاورت سرحدات ایران و ناوهای جنگی را به نزدیکی آبهای ساحلی ما فرستاد ... تاریخچه ی روابط ایران و انگلیس طولانی تر از آن است که بخواهم در اینجا آن را به تفضیل بیان کنم . همین قدر باید بگویم که در قرن نوزدهم ایران میدان رقابت روس و انگلیس بود . چندی بعد دو حریف با هم کنار آمدند و در 1907 کشور مارا به دو منطقه ی نفوذ تقسیم کردند ... تصمیم ملی شدن صنعت نفت , نتیجه ی اراده ی سیاسی یک ملت مستقل و آزاد است. تمنا دارم به این نکته توجه بفرمایید که درخواست ما از شما این است که به اتکای مقررات منشور ملل متحد , از دخالت در موضوع خودداری فرمایید. . .

عرایض خود را به همین جا خاتمه می دهم و اگر نتوانستم حقانیت و مظلومیت ملت ایران را کاملا به معرض افکار عمومی دنیا بگذارم , امیدوارم که لااقل حقانیت ما به دیوان ثابت شده باشد." (5)

دادگاه سرانجام در 31 تیر 1331 رأی خود را صادر کرد و اعلام نمود:
«مسأله‌ی نفت از اختیارات و مسائل داخلی ایران است و نمی‌تواند در دیوان مورد بحث واقع شود و قرارداد 1933 (1312) بین دولت ایران و شرکت نفت منعقد شده نه بین دو دولت، لذا رسیدگی به آن از حدود صلاحیت دیوان خارج است.»

   منابع :
1- تجربه 28 مرداد، ف. جوانشیر،انتشارات حزب توده ایران ، 1359،  ص 100
2-   اشتباه بزرگ، ابراهیم صفایی، تهران 1371 ، ص87
3- گذشته چراغ راه آینده، به نقل از ایران ما، 23/1/1330
4- تاجی بر تارک تاریخ معاصر" تحلیلی از جریان ملی شدن نفت و 28 ماه حکومت مردمی دکتر مصدق " علی اکبر نقی پور ، ایران مهر ، تهران  1381،ص 246-229 
5- خاطرات و تاملات دکتر محمد مصدق ، محمد مصدق، ایرج افشار (به اهتمام)، غلامحسین مصدق (مقدمه(  ، علمی، تهران 1385 ، ص 68