مناسبات ایران و ترکیه
مناسبات میان ایران و ترکیه تاریخی طولانی و پیچیده دارد.شالودهء روابط دو کشور در دوران نو به دست رضا شاه،بنیانگذار سلسلهء پهلوی طی دیداری که در سال 1934 از ترکیه به عمل آمد ریخته شد.در آن زمان رهبران دو کشور سرگرم مبارزه با سنتهای تاریخی دست و پاگیرشان و تلاش برای استقرار نهادهای نو با هدف دستیابی به تمدن غرب بودند.1دو کشور با غلبه بر پیشینهای از جنگ و برخورد در حالی پا به سدهء بیستم میلادی گذاشتند که فصلی تازه از همکاری را با یکدیگر آغاز میکردند.
در هنگام دیدار رضا شاه از ترکیه،دو دولت همسایه اهداف مشترک چندی داشتند.هر دو برای جدا ساختن دولت از سنت و دین تلاش میکردند.هر دو با تهدید خارجی و نیز داخلی گسترش نفوذ کمونیستها روبرو بودند.از دید آنها کمونیسم همانند سنت میتوانست سبب از هم گسیختگی روند نوسازی شود و به روابط نوپای دو کشور با غرب لطمه وارد سازد اینگونه دلمشغولیهای مشابه زمینهساز امضای چندین موافقتنامه شد به گونهای که در فاصلهء سالهای 1926 و 1937 مجموعهای از موافقتنامههای گمرگی، مرزی،بازرگانی و امنیتی میان دو کشور به امضا رسید.2
گر چه این دوره هم تنشهای خاص خود را داشت ولی حسن نیت حاصل از مناسبات تازه بر فضا حاکم بود و سرانجام در سال 1937 به عقد پیمان سعدآباد در تهران میان ایران و ترکیه،عراق و افغانستان منجر شد.3غرب از این پیمان استقبال کرد و آن را گامی به سوی حفظ و تقویت صلح و ثبات منطقه دانست.امّا رویدادهای جنگ جهانی دوّم و اشغال ایران توسط ارتشهای متفقین نشان داد که این قرارداد در مواقع بحرانی کارآیی ندارد چرا که ورود سربازان متفقین به خاک ایران در سال 1941 عواقب وخیمی برای ثبات سیاسی کشور ایران به بار آورد.امّا همین واقعه نشانهء اهمیت استراتژیک ویژهء ایران نزد قدرتهای جهان بود که البته حتی در آن زمان هم قابل مقایسه با اهمیت ترکیه نبود.در دوران پس از جنگ هم ایران و ترکیه هر یک اهمیّت خاصی در استراتژیک غرب در برابر کمونیسم شوروی داشتند.بازتاب این اهمیّت را میتوان در پیمان بغداد(1955)،سازمان پیمان مرکزی یا سنتو(1959)و سازمان همکاری منطقهای برای توسعه یا آرسیدی (1964)دید که همگی با هدف مقابله با توسعه طلبی اتحاد شوروی طراحی شده بودند.4 امّا تاریخچهء مناسبات ایران و ترکیه در طول سدهء بیستم نشان میدهد که این روابط گهگاه با دشواریهایی نیز همراه بوده است.برای نمونه،در سال 1927 ارتش ترکیه در تعقیب شورشیان کرد آن کشور وارد خاک ایران شد امّا بر خلاف انتظار،ستونی از سربازان ترک به اسارت کردها در آمدند.دولت ترکیه به تصور اینکه این سربازان به
اطلاعات سیاسی - اقتصادی » شماره 133 (صفحه 27)
--------------------------------------------------------------------------------
تاریخچهء مناسبات ایران و ترکیّه در طول سدهء بیستم نشان میدهد که با وجود حاکم بودن جوّ حسن نیّت،این روابط گهگاه نیز با دشواریهایی همراه بوده است.
با وجودی که جمهوری اسلامی ایران در چشم عناصر مذهبی ترکیّه جذابیّت دارد امّا جنبشهای مذهبی داخلی ترکیّه دستساختهء ایران نیست.
تهران انتقال یافتهاند و در بازداشت دولت ایران هستند سفیر خود را از تهران فرا خواند.تنش میان دو کشور بالا گرفت و روابط آنها تیره شد تا آن که سرانجام با توضیحات دولت ایران بحران فروکش کرد،گفتگوها از سر گرفته شد و در پایان به عقد یک معاهدهء گمرکی در ژوئن 1930 و یک موافقتنامهء مرزی در ژانویهء 1932 انجامید.
در طول دوران سلطنت محمد رضا پهلوی از 1941 تا 1979 نیز روابط ایران و ترکیه دستخوش تنشهای بنیادی بود.برای نمونه،دو کشور بر سر مقرارتی که ترکیه برای عبور کامیونهای ایرانی از جادههای آن کشور وضع کرده بود با هم اختلاف نظر داشتند.در یک نوبت دولت ایران در پاسخ به اظهارات سفیر ترکیه سفیر خود را موقتا از آنکارا فرا خواند.سفیر ترکیه در بازگشت از تعطیلات خود به تهران در یک سخنرانی گفته بود در طول سفر از مرز ترکیه تا تهران احساس میکرده است که در کشور خود رانندگی میکند.شاه از این سخن خشمگین شده بود.5
امّا به طور کلی از نظر تهران تبلیغات آنکارا به نفع ملتگرایی ترک راهی برای ایستادگی ترکیه در برابر تهدید شوروی بود.رژیم پهلوی از ملتگرایی ایرانی استفادهء تدافعی میکرد و هدفش حفظ یکپارچگی کشور بود حال آنکه ایدئولوژی ملتگرایی ترک توسعه طلبانه به شمار میآمد.6هر چند تهران با اعتقاد به این که در مواقع بحرانی نمیتوان روی ترکیه حساب کرد(بویژه از زمان اثبات ناکارایی پیمان سعدآباد در طول جنگ جهانی دوّم)گهگاه دچار نگرانی میشد ولی دو کشور پیوسته در جهت کاستن از تنشها از طریق گفتگو تلاش میکردند.
کشور ترکیه که بهرهء چندانی از منافع نفت ندارد پس از افزایش چشمگیر و ناگهانی قیمتهای نفت در 74-1973 از نظر اقتصادی دچار مشکل شد و پیوسته گرفتار کمبود ارزی بود.در همان زمان این کشور دگرگونیهای بزرگی از جمله آشفتگیهای داخلی و به قدرت رسیدن نظامیان را تجربه میکرد.ایران نیز در فاصلهء سالهای 1941 و 1953 تغییرات مشابهی را از سر گذرانده بود؛امّا با وجود بیثباتی داخلی،موضع مشترک دو کشور در برابر اتحاد شوروی و کمونیسم آنها را به صورت همپیمانان پر ارزش غرب در میآورد و مشوق همزیستی مسالمتآمیز آن دو بود.
هویت اسلامی پس از انقلاب 1979
پس از انقلاب اسلامی 1979 در ایران،مناسبات ترکیه و ایران وارد مرحلهء جدیدی شد.7هدف این انقلاب تأثیر گذاشتن بر جهان اسلام و رهبری آن بود؛هر چند تعریف دقیق و روشنی از«جهان اسلام»به دست داده نمیشد.ترکیه با سمتگیریهای غیر مذهبی خود سر آن داشت تا به میراث عرفی و ملتگرایی ترکی آتاتورک مؤمن بماند. تباین جهانبینی دو کشور روابط آنها را دستخوش دشواریهایی میساخت.برای نمونه،چون انقلابیون ایرانی،کمال آتاتورک را دوست و هم مشرب رضا شاه میشناختند از ادای احترام در برابر آرامگاه او حتی در جریانهای دیدارهای رسمی سرباز میزدند.ترکیه با تلخکامی این رفتار را تحمل میکرد و با سرسختی با فرهنگ غیر مذهبی خود پای میفشرد.
طبعا جمهوری اسلامی ایران در چشم عناصر مذهبی ترکیه تا حدودی جذابیت دارد امّا باید یادآور شد که جنبشهای مذهبی داخلی ترکیه دستساختهء انقلاب ایران نیستند و خطاست اگر ایران را تنها منبع جنبشهای مذهبی در منطقه بدانیم.این گونه نتیجهگیریها از آن رو که توانایی ایران برای اعمال نفوذ بر جنبشهای مذهبی داخلی کشورهای منطقهای را اغراقآمیز جلوه میدهد گمراهکننده است.در ترکیه نیز مانند دیگر کشورهای خاورمیانهگذار از ساختارهای سیاسی قدیمی به دولتهای نو هنوز به فرجام خود نرسیده است.هنوز بخشهایی از جامعه که نسبت به ساختار سیاسی موجود احساس بیگانگی میکنند میکوشند آرمانهای خویش را از مجاری مختلف مذهبی،سیاسی و غیر آن عملی سازند.
امّا روزنامههای ترکیه مدعیاند که جنبش مذهبی داخلی آن کشور دستساختهء جنبش ایران است.8در سالهای اخیر گزارشهای مختلف نشان از گرایش فزایندهء ترکها به اسلام داشته است.9
گرایشهای مذهبی ترکها بویژه در زمان شدت گرفتن تورم و ناامنی اقتصادی،نه زادهء مداخلهء خارجی بلکه محصول وضع داخلی ترکیه است.خود دولت ترکیه برای جلوگیری یا دستکم مهار کردن گرایشهای تند مذهبی به فعالیت مذهبی متوسل شده است.10 تشکیلات مذهبی در ترکیه همچون یک دیوانسالاری است و کسانی که برای آن فعالیت میکنند کارمند دولت محسوب میشوند.جالب آنکه همین نهاد مذهبی تحت نظارت دولت،نقشی اساسی در گسترش و تعمیق گرایشهای مذهبی در ترکیه ایفا کرده است.بر این پایه ترکیه همچنان در برابر یک پرسش قدیمی قرار دارد:آیا میتوان ترک بود ولی
اطلاعات سیاسی - اقتصادی » شماره 133 (صفحه 28)
--------------------------------------------------------------------------------
ترکیّه همچنان در برابر یک پرسش قدیمی قرار دارد:آیا میتوان ترک بود ولی مسلمان نبود؟این پرسش که هرگز برای ایرانیان مطرح نبود همواره یکی از پرسشهای درآمیخته با هویّت ترکیّه بوده است.
با توجه به تلاشهای پیشین ترکیّه جای شگفتی نیست که نه تنها ایران بلکه روسیه و آمریکا هم با بدبینی به حضور ترکیّه در منطقه مینگرند.
مسلمان نبود؟این پرسش که هرگز برای ایرانیان مطرح نبود همواره یکی از پرسشهای در آمیخته با هویت ترکیه بوده است.
عمدهترین مسائل در مناسبات ایران و ترکیه
تنش میان ایران و ترکیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، جدای از متفاوت بودن رویکرد دو کشور به مذهب،ریشههای دیگری از جمله مسئلهء کردها،وضع جمهوری آذربایجان پس از فروپاشی اتحاد شوروی،و فعالیتهای ایرانیان مهاجر در ترکیه نیز داشته است امّا با وجود این اختلافات،دو کشور برای همکاری راههایی مانند تشکیل سازمان همکاری اقتصادی(اکو)پیدا کردهاند.
از زمان فروپاشی امپراتور عثمانی پس از جنگ جهانی اوّل ایدئولوژی ملتگرایانهء ترکیه اقلیتهای غیر ترک آن کشور را زیر فشار قرار داده است.آبشخور ملتگرایی ترکیه در ابتدا اندیشهء تشکیل نیرویی بود که فراتر از مرزهای ترکیه دامن گسترد و با یکپارچه ساختن تمام ترکها در چارچوب یک ساختار نو ولی تعریف نشده،«ملت ترک»را پیریزی کند.11این ایدئولوژی باید برای ترکیزبانان دور و نزدیک در آسیای مرکزی و ایران و قفقاز جذابیت میداشت.نقشهها و دائرة المعارفهای منتشر شده در ترکیه و مقالات نگاشته شده به قلم روشنفکران ترک هدفی جز اعمال نفوذ بر سیاست خارجی این کشور در جهت این مقصود دنبال نمیکرد.این گونه دیدگاههای توسعهطلبانه همواره ایران را نگران میساخت زیرا این کشور احساس میکرد که ملتگرایان ترک به خاک ایران چشم طمع دوختهاند؛طمعی که گاه از نواحی مرزی فراتر میرفت و تا تهران دامنه مییافت.12
بر عکس،پس از انقلاب 1379 ایدئولوژی ملتگرایانهء ایرانی که همواره جویایی تقویت یکپارچگی ملی بود از سوی قدرتهای منطقه که تبلیغات بدبینانه دربارهء صدور احتمالی انقلاب اسلامی آنها را نگران ساخته بود با حیرت و هراس تقلی شد.اندیشهء صدور انقلاب پس از آغاز انقلاب با تلاش برای یکپارچه ساختن همهء جهان اسلام رابطهء تنگاتنگ داشت[...].
با این حال،انقلاب اسلامی ایران الهامبخش و محرک جنبشهای اسلامی در دیگر کشورها بوده است.در عین حال،باید یادآور شد که سابقهء پاگرفتن جنبشهای اسلامی بویژه در خاورمیانه دستکم به آغاز سدهء بیستم باز میگردد.خود امپراطوری عثمانی محرک برخی از این جنبشها بود.13اکثر دانشمندان این نهضتها از دیگر کشورهای خاورمیانه جز ایران برخاسته بودند ولی تردیدی نیست که بر ایران نیز تأثیر گذاشتند.این گفته در مورد دیگر جنبشهای غیر اسلامی هم صادق است.برای نمونه جنبش فلسطین بر جوانان انقلابی ایران تأثیری بیش از آن داشته است که انقلاب ایران بر جنبش فلسطین. بسیاری از جوانان انقلابی غیر کمونیست ایرانی در طول حکومت شاه با جنبش فلسطین ابراز همدردی میکردند.14
بنا بر این،اینکه ایران را علت العلل تمامی جنبشهای اسلامی منطقه بدانیم چیزی جز سادهانگاری دربارهء پدیدهء پیچیدهای که به تحلیلی جداگانه و جامع نیاز دارد نیست.گر چه انقلاب اسلامی ایران بر گروههای شیعی موجود در منطقه نفوذ بیحدی دارد ولی به هیچ وجه نمیتوان این حکم را در مورد همهء گروههای اسلامی یا حتی همهء گروههای شیعی تعمیم داد[...].
به رغم تلاشهای آنکارا برای جلوگیری از تکرار انقلاب اسلامی، جنبشهای اسلامی ترکیه اوج گرفتهاند.امّا ریشهء این اوجگیری به سرچشمههای صرفا داخلی خود ترکیه باز میگردد[...].دولت ترکیه که از حمایت و پشتیبانی ناتو برخوردار است15همواره فرصت را مغتنم شمرده و نسبت به خطر توسعهطلبی اسلامی هشدار داده است. این سیاست انگیزهء دیگری هم دارد:دولت ترکیه بدین ترتیب نه تنها میکوشد نیروهای غیر مذهبی کشور را ساکت کند بلکه سعی دارد به غرب نشان دهد که ترکیه در سد کردن راه نفوذ ایران نقش فعالی ایفا میکند.این ادعا گر چه دروغ است ولی برای ترکیه انواع مزایای اقتصادی را به همراه میآورد.
به طور کلی،ترکیه و ایران جهانبینیها و ایدئولوژیهای متفاوتی دارند که احتمالا هرگز نمیتوان آنها را به طور کامل با هم سازگار ساخت.امّا این نوع اختلافات لزوما نباید بر جایگاه استراتژیک و ارتباطات بین المللی هر یک از آنها تأثیر گذارد.
ترکیه:همپیمان یا کارگزار غرب؟
درست همان گونه که تصویر ایران در ترکیه چندان مثبت نبوده است،ایران هم از زمان پیروزی انقلاب،تصویری منفی از ترکیه در ذهن داشته است.بسیاری از رهبران انقلاب اسلامی پیوسته آتاتورک بنیانگذار ترکیهء نو را همپیمان رضا شاه و دشمن اسلامگرایان دانسته و بر این باور بودهاند که ترکیه از مسیر اسلام منحرف شده است.مهمتر این که آنان معتقدند ترکیه به عنوان همپیمان غرب در جهت منافع ایالات متحده عمل میکند.
اطلاعات سیاسی - اقتصادی » شماره 133 (صفحه 29)
--------------------------------------------------------------------------------
ترکیّه و ایران جهانبینیها و ایدئولوژیهای متفاوتی دارند که احتمالا هرگز نمیتوان آنها را بطور کامل با هم سازگار ساخت.امّا این نوع اختلافات لزوما نباید بر جایگاه استراتژیک و ارتباطات بین المللی هر یک از آنها اثر گذارد.
موقع جغرافیایی ایران و جمهوری ارمنستان مانعی فیزیکی بر سر راه ورود ترکیّه به قفقاز و آسیای مرکزی است.از این رو،ترکیّه به روابط حسن همجواری با ایران بیش از هر کشور دیگر منطقه نیاز دارد.
ترکیه به دلیل توجه به منافع کوتاه مدت و محاسبات کوتهاندیشانه در طول جنگ عراق با ایران نتوانست نقش میانجی را میان دو کشور بازی کند.با وجود این،جنگ به سود ترکیه تمام شد.هم ایران و هم عراق در نتیجهء قرار گرفتن در انزوای بین المللی ناچار بودند به عنوان منبع اصلی کالاهای مورد نیاز خود به ترکیه تکیه کنند.این کالاها از خود ترکیه یا از غرب و از طریق خاک آن کشور وارد ایران و عراق میشد.ترکیه به روابط خود با عراق امید بیشتری داشت تا به مناسبات با ایران.در سراسر دههء 1980 جنگ با ایران،عراق را تشویق میکرد تا با ترکیه همکاری کاملی از جمله در زمینهء مبادلات تجاری داشته باشد.بزودی ترکیه به صورت یکی از مشتریان اصلی بغداد در آمد. 60 درصد نفت مصرفی ترکیه از عراق به این کشور صادر میشد. وقتی ترکیه دید«عراق در برابر پیشرویهای کوبندهء ایران در معرض تهدید شکست قرار دارد»وزیر خارجهء ملتگرای ترکیه کامران اینان ( K.Inan )علنا هشدار داد که 40 درصد نفت مصرفی ترکیه از منطقهء کرکوک عراق روانه کشورش میشود.از این گذشته او یادآور شد که «دستکم یک و نیم میلیون نفر ترک و ترکمن در مناطق شمالی عراق به سر میبرند».اینان در عمل خواستار آن شد که چنانچه پیشرویهای ایران به تجزیهء عراق بینجامد ترکیه از حق خود برای تصرف این مناطق استفاده کند.16
گر چه ترکیه کشوری اسلامی است ولی تلاش مستمر آن کشور برای به نمایش گذاشتن تصویری غربگرایانه از خود نقش منطقهای آن را تیره و تار ساخته است.این امر تا حدودی نتیجهء جایگاه ژئوپلیتیک ترکیه به عنوان کشوری هم مرز با دو قارهء آسیا و اروپاست و تا حدودی هم نتیجهء در پیش گرفتن هنجارهای غربی است که خود مشوق برقراری پیوندهای سیاسی و فرهنگی با غرب به زیان جهان اسلام میباشد.ترکیه تنها کشور اسلامی است که پیوسته در سازمانهای فرهنگی و نظامی غرب شرکت فعال داشته است.17ایران مخالف همکاری ترکیه با غرب است و قویا اعتقاد دارد که این گونه همراهیها مانع از ادغام موفقیتآمیز ترکیه در سازمانهای منطقهای میشود.
دولت ترکیه،این کشور را همچون عضو خط مقدم ناتو میشناسد.دوگان گورس( Dogan Gu?res )رئیس سابق ستاد مشترک ارتش ترکیه ادعا کرده است که تنگههای بسفر و داردانل به همراه دریای سیاه و دریای مدیترانه محوری است که تنگه جبل الطارق را به خاورمیانه و آسیای مرکزی پیوند میدهد.18این گفته نشان میدهد که چرا ترکیه در بخش حساسی از دنیا جای گرفته است و چرا اهمیت آن پیوسته افزایش خواهد یافت.گورس از سوریه، اسراییل،فلسطین و لبنان به عنوان کشورهایی یاد میکند که برای ترکیه اهمیّت استراتژیک دارند.وی با اشارهء آشکار به ایران،از وجود جنگافزارهای شیمیایی و موشکهای بالستیک در منطقه و نیز از تلاش برخی کشورها برای ساخت جنگافزارهای اتمی ابراز نگرانی کرده است.19تأکید ارتش ترکیه بر نقش نظامی این کشور سبب تشدید نگرانی کشورهای همسایه میشود.این تأکید با مبالغهء مستمر برخی افراد در ترکیه در مورد خطر بنیادگرایی اسلامی همراه است.
پس از جنگی طولانی با عراق،ایران همهء انگیزههای لازم را برای پرهیز از درگیری با ترکیه دارد و مقامات ایرانی پیوسته کوشیدهاند تا به رغم اختلاف نظر دو کشور با ترکیه به توافق رسند.امّا برخی اقدامات ترکیه موجب بروز بحران در مناسبات دو کشور و برانگیختن واکنشهای هیجانی در ایران شده است.برای نمونه،در فوریهء 1994 ارتش ترکیه در تعقیب فعالان کرد حزب کارگران کردستان(پکاکا) روستاهای مرزی ایران را هدف آتشباری قرار داد.20در این حادثه نه نفر کشته و نوزده نفر زخمی شدند.واکنش ایران در برابر بمباران روستاهایش حزماندیشانه بود و اجازه داد یک گروه تحقیق از ترکیه به ایران بیاید.پس از آن دولت ترکیه از تهران پوزش خواست.21نمونهای دیگر از ضعف داوری ترکیه در چشم مقامات ایرانی توقیف یکسالهء کشتی باربری کاپ مالیس( Cap Maleas )بود که به گمان شرکت این کشتی در قاچاق اسلحه برای حزب کارگران کردستان ترکیه صورت گرفت.این کشتی پس از آنکه وزیر کشور ترکیه اعتراف کرد که توقیف آن زادهء یک خطا بوده است آزاد شد.22
سرمقالهء روزنامه کیهان در 10 مارس 1994 ترکیه را به دلیل رو به زوال بودن اقتصادش،حل نشده ماندن مسئله کردها،سرکوب نیروهای مردمسالار داخلی و بالا گرفتن فعالیتهای اسلامخواهان گرفتار وضعی بحرانی میداند.23در همین سرمقاله آمده است که به همین دلایل،نظامیگری در ترکیه در حال اوجگیری است و صنایع تسلیحاتی آن کشور آرزومند گسترش میباشد.در نتیجه،ترکیه
اطلاعات سیاسی - اقتصادی » شماره 133 (صفحه 30)
--------------------------------------------------------------------------------
دیدگاههای توسعهطلبانهء برخی از ملّتگرایان ترک همواره ایران را نگران میساخت زیرا این کشور احساس میکرد که آنان به خاک ایران چشم طمع دوختهاند.
با وجود تنشهای مطرح میان ایران و ترکیّه، همکاری دو کشور همچنان ادامه دارد و حتّی در برخی زمینهها رو به بهبود است.نفس این واقعیّت که ایران و ترکیّه همسایه و با مشکلات مشترکی رو در رویند آنها را به جای برخورد به همکاری وا میدارد.
استعداد آن را دارد که به یکی از بزرگترین قدرتهای نظامی ناتو تبدیل شود.چاپ این گونه سرمقالهها نشان از نگرانی شدیدی دارد که در این کشور شایع است.به باور تهران،ترکیه به دلیل مشکلات داخلی خود از جمله درگیری با کردها ممکن است آتش جنگ را در منطقه شعلهور سازد.برای نمونه،سخنان ژنرال گورس در مورد اهمیّت ترکیه در منطقه که در یکی از نشریات نظامی ایران به چاپ رسیده است نشان میدهد که تا چه حد ممکن است اوضاع ترکیه سبب نگرانی ایران شود.از آنجا که ترکیه سخت میکوشد خود را مدافع سیاستهای غرب و دوست ایالات متحده در منطقه جلوه دهد طبیعی است که ایران احسان کند این کشور در واقع کارگزار خواستههای غرب است.
روزنامهء کیهان در ماههای ژانویه و فوریهء 1994 سلسله مقالاتی با عنوان«ترکیه،غرب و اسلامخواهی»منتشر کرد.در این سلسله مقالات با پرداختن به رشد اسلام انقلابی در ترکیه از زبان سفیر وقت ایران در ترکیه نقل شده بود که«ترکیه مردمانی ساده،مؤمن به اسلام و علاقمند به موضوعات مذهبی دارد.امّا تصویری که از ترکیه به نمایش گذاشته شده است تصویری غیر مذهبی و ضد دینی است...دولت این کشور که موجودیتی جدا از مردم آن دارد غیر دینی است ولی مردم ترکیه قرآن و اسلام را دوست دارند...مردم به موضوعات مذهبی و شرکت در گردهمآییهای دینی علاقمندند».24
همین روزنامه نتایج یک بررسی دانشگاهی را نیز منتشر ساخت که بر اساس آن 80 درصد دانشجویان ترکیه خواهان تشکیل حکومت اسلامی در کشورشان هستند.در همین مقاله آمده بود که 31 درصد دانشجویان معتقدند میتوان از طریق فرایندهای دموکراتیک اسلام را عملی ساخت ولی 33 درصد آنان به این اندیشه با بدبینی و تردید مینگرند.25بدین ترتیب در این گزارش نتیجهگیری میشد که نه تنها دولت ترکیه دلباختهء غرب است بلکه ایالات متحده در جلوگیری از خیزش اسلامخواهی در ترکیه دست دارد.به نوشتهء این روزنامه، مقامات ترکیه در تلاش برای غلبه یافتن بر گروههای اسلامگرا و جلوگیری از وقوع انقلابی مانند انقلاب ایران در ترکیه«آمیزهای از اسلام و ترکیسم»خلق کردهاند.26
روزنامههای دولتی ایران پیوسته مقالاتی دربارهء خیزش اسلامخواهی در ترکیه،خدمات این کشور به غرب و بویژه به ایالات متحده،و ابراز نگرانی از بابت تقویت قدرت نظامی ترکیه منتشر میسازد.امّا سیاست خارجی دولت ایران مشوق روابط حسن همجواری با ترکیه است.معاون وزیر خارجهء ایران ضمن اشاره به اینکه زرادخانهء تسلیحاتی ایران کوچکتر از زرادخانههای کشورهای همسایه است و بدون اشارهء مشخص به ترکیه و برای خنثی کردن نگرانیهای غرب و کشورهای همسایه یادآور شده که در دورهء 91-1989 کل واردات تسلیحاتی ایران 8/2 میلیارد دلار بوده است حال آنکه عراق و عربستان به ترتیب 3/10 و 6/10 میلیارد دلار جنگافزار خریدهاند.واردات تسلیحاتی ایران در سال 1992 تنها 850 میلیون دلار بوده است.27
کردستان
ترکیه از جمله کشورهای خاورمیانه است که بیش از همه نگران تمامیت ارضی خود است.دلیل اصلی این احساس ناامنی را باید در مسئله کردها جست ولی دلیل دیگرش وجود معاهدات گذشته مانند معاهدهء 1920 سور( Se?vres )است که تمامیت ارضی این کشور را زیر سئوال میبرد.28از همان سال 1880 امپراطوری عثمانی با مشکل خودمختاریطلبی کردها یا درخواست آنان برای جدایی و کسب استقلال کامل روبرو بود.از ابتدا مشکل کردهای ترکیه ضرورت همکاری همسایگان این کشور از جمله ایران را پیش آورده است. رویدادهایی که پس از جنگ خلیج فارس رخ داد نشان میدهد که هنوز ترکیه نتوانسته است نیروی لازم را برای سرکوب تقاضاهای کردها بسیج نماید.
بنبست مسئلهء کردها در ترکیه دو جنبه دارد یکی جنبهء داخلی و دیگری جنبهای که پای همسایگان جنوبی و شرقی ترکیه را به میان میآورد.تاریخ نشان داده است که بطور کلی ترکیه در برابر کردها به شیوهای عمل کرده که موجب بروز مشکل با کشورهای هم مرزش شده است.بخشی از این مشکل به عملیات گروههای مسلح کرد باز میگردد.برای نمونه از دههء 1980حزب کارگران کردستان ترکیه قدرت رزمی و توان عملیاتی بیشتری پیدا کرد.در سال 1984 ترکیه توانست همکاری نسبی عراق را در این زمینه جلب کند.این همکاری،به همراه بروز اختلاف میان حزب کارگران کردستان و حزب دموکرات کردستان عراق چنان مایهء تضعیف حزب کارگران شد
اطلاعات سیاسی - اقتصادی » شماره 133 (صفحه 31)
--------------------------------------------------------------------------------
«اکو»میتواند چارچوبی برای انواع مشخصّی از اقدام دستجمعی در اختیار اعضا قرار دهد.البته تحقّق چنین چیزی در گرو آن است که اعضای مؤسّس این سازمان یعنی ایران،پاکستان و ترکیّه تلاشها و منافع خویش را هماهنگ سازند و از نقشههای جداگانهء خویش دست بشویند.
که این حزب نتوانست به آسانی به حملات خود بر نیروهای ترکیه ادامه دهد.بر این پایه حزب کارگران کردستان گریزی جز متمرکز ساختن نیروهای عملیاتی خود در سوریه نداشت.در سال 1987 نخستوزیر ترکیه برای تقویت همکاریهای امنیتی توافقنامهای با سوریه امضا کرد و آن کشور را واداشت تا مانع فعالیتهای چریکی حزب کارگران کردستان شود.29سوریه به سهم خود مایل است برای کسب امتیازاتی از ترکیه در اختلافاتی که با آن کشور بر سر استفاده از آب دجله و فرات دارد از موضوع کردها بهرهبرداری کند.30
جلوگیری مؤثر از فعالیتهای حزب کارگران کردستان نخست در عراق و سپس در سوریه،این سازمان را به سمت همکاری با حزب دموکرات کردستان ایران سوق داد و موجب شد تا حزب کارگران برای وارد ساختن ضربه بر ترکیه زیر چتر حزب دموکرات جذب ایران گردد.روزنامههای ترکیه در سال 1988 پیوسته تعهدات ایران بر اساس پیمان 1937 سعدآباد را به این کشور گوشزد میکردند.31 این پیمان از امضاکنندگان(عراق،ایران،ترکیه و افغانستان)میخواست تا از مداخله در امور داخلی هم پرهیز و در زمینههای امنیتی با یکدیگر همکاری کنند و امنیت مرزهای مشترک خود را حفظ نمایند.در جریان بحرانهای مختلفی که پیرامون مسئله کردها پیش آمده ترکیه ایران را زیر فشار قرار داده است تا جلوی تحرکات کردها را در طول مرزهایش بگیرد.سیاست ایران در قبال ایرانیان کرد با سیاست ترکیه متباین است چون ایران به دلیل فرهنگ و تاریخ خود رویکرد متفاوتی اختیار کرده است.ایران نمیتواند این خطر را بپذیرد که به عنوان شریک جرم ترکیه در مسئله کردها شناخته شود.
در سال 1988 هنگامی که ترکیه و حزب کارگران کردستان این کشور درگیر جنگ شدیدی بودند ایران تماسهایی با حزب دموکرات کردستان ایران برقرار کرد[...]عبد الرحمن قاسملو رهبر حزب دموکرات کردستان شروع به گفتگو با حکومت ایران کرد و اصرار داشت که به مصالحهای دست یابد.امّا در ژوئیه 1989 قاسملو[...]در وین به قتل رسید.32[...]از دیدگاه تاریخی همواره در ایران تمایل شدیدی برای توسعهء جوّ همکاری با کردها وجود داشته است.
حتّی پیش از انقلاب اسلامی،رژیم شاه روابط پیچیدهای با کردها داشت و سقوط خاندان پهلوی به کام همهء کردها گوارا نبود.هر چند برخی از گروهای کرد از سرنگونی شاه سود بردند33امّا پس از انقلاب گروه قدرتمند و منتفذ رؤسای طوایف کرد مانند سرداران جاف،خانوادهء اردلان،و طایفهء پالیزبان و پیروانشان نفوذ سیاسی اقتصادی خویش را از دست دادند و پیوسته برای تهران مشکلآفرینی میکردند.
ایران تنها کشوری در منطقه است که دارای استانی با نام رسمی و قانونی«کردستان»است.از این گذشته بسیاری از محدودیتهای فرهنگی دورهء پیش از انقلاب دیگر وجود ندارد.همان گونه که یکی از نویسندگان میگوید«اجازهء انتشار و فروش نشریاتی به زبان کردی- حتی اگر ممیزی شوند-با وضع موجود در نظام پادشاهی فاصلهء چشمگیری دارد.برخی نوشتهها به زبان کردی در مورد تاریخ سیاسی ایران یا کردها بدون هیچ دشواری در این کشور به فروش میرسد».34 وانگهی در ایران کردها آزادی بیشتری برای فعالیت فرهنگی دارند. حتی سازمانهای دولتی نشریاتی به زبان کردی و دربارهء زبان و فرهنگ کردی منتشر میکنند.35علت آن است که به طور کلی در ایران برای انتشار روزنامهها و مجلات کردی یا مطالبی دربارهء کردها و تاریخیشان هیچ گونه محدودیتی وجود ندارد.[...].از نظر تبعیض مذهبی،در ترکیه و عراق«برای تصدی مقامات دولتی...معمولا سنیها را ترجیح میدهند.»36
کردها جزو جدانشدنی و مهمی از تمدن ایرانند.قومیت و زبان آنها و نیز سنتهایشان مانند برگزاری جشن نوروز و الگوهای فرهنگی زندگی روزمرهشان که بسیار شبیه بقیهء مردم ایران است گواه این امر است.برخوردها و درگیریهایی که میان حکومت و سازمانهای کرد بروز میکرده عمدتا سرشت سیاسی داشته و نتیجهء اعمال تبعیض قومی نبوده است.از این رو در سدهء بیستم هرگز مسئله کردهای ایران جلب توجه جامعهء بین المللی را نکرده است و هرگز نیروهای دولت ایران دست به قتل عام یا نسلکشی ایرانیان کرد نزدهاند. در واقع از دههء 1930 به این سو بسیاری از رهبران شیعه ترک و کرد عراق که ناگزیر از دست شستن از مبارزه شدهاند در ایران پناه جستهاند.37
مسلما در تاریخ معاصر،دولت ایران با جدا شدن کردستان از کشور به مبارزه برخاسته است.این گونه درخواستها هرگز فارغ از تناقض نبوده و در گذر زمان با تغییر شرایط سیاسی دگرگون شده است. در اصل جز تهدید جداییطلبی و تجزیهء ارضی هرگز ایرادی به تمنای خودگردانی کردها گرفته نشده است[...]تمامی این واقعیتها نشاندهندهء محدودیتهای همکاری ایران و ترکیه در مورد مسئله کردهاست.
مشکلاتی که ترکیه در مورد مسئله کردها با همسایگانش دارد به
اطلاعات سیاسی - اقتصادی » شماره 133 (صفحه 32)
--------------------------------------------------------------------------------
از آنجا که ترکیّه سخت میکوشد خود را مدافع سیاست غرب و دوست ایالات متّحده در منطقه جلوه دهد طبیعی است که ایران احساس کند این کشور در واقع کارگزار خواستههای غرب است.
تاریخ نشان داده است که بطور کلّی ترکیّه در برابر کردها به شیوهای عمل کرده که موجب بروز مشکل با کشورهای هم مرزش شده است.
ایران محدود نمیشود.برای نمونه در سال 1989 روزنامههای ترکیه اعترافات یکی از فعالان حزب کارگران کردستان را منتشر ساختند که گفته بود«اتحاد شوروی مغز متفکّر عملیات چریکی در جنوب شرقی خاک ترکیه بود و با سوریه و حزب کارگران کردستان یک اتحاد سهگانه تشکیل میداد».38بلغارستان و یونان از دیگر همسایگان ترکیه نیز از سوی برخی محافل این کشور به دلیل کمکرسانی ادعایی به حزب مزبور مورد حمله قرار گرفتهاند.گزارش شده بود که یک اردوگاه آموزشی برای اعضای حزب کارگران کردستان در جزیرهء لاوریون ( Lavrion )یونان وجود دارد.39این نمونهها نشان میدهد که چگونه مشکل داخلی ترکیه با کردهای خودپای کشورهای همسایهء این کشور را به میان میکشد و مناسبات طرفین را پیچیده و دشوار میسازد.تنها راه حل برای ترکیه،به توافق رسیدن با کردهای و دیگر نیروهای مخالف داخلی،و پرهیز از کشیدن پای کشورهای منطقه به مسائل داخلی خود است.
ایران و ترکیه در آسیای مرکزی و قفقاز
فروپاشی اتحاد شوروی به این انتظار دامن زد که بازی بزرگ در آسیای مرکزی از نو تکرار شود،البته این بار میان ایران و ترکیه. منظور از«بازی بزرگ»یعنی اصطلاحی که نزدیک به 160 سال رواج داشت40رقابت خونین روسیه و انگلستان در سدهء نوزدهم میلادی برای کسب برتری در آسیای مرکزی و هند و البرز تا اورست،از دریای سیاه تا خلیج بنگال،و از کوههای اورال تا گذرگاه خیبر بود.امّا آنان که میپنداشتند شاهد تکرار این بازی خواهند بود خطا میکردند.ایران و ترکیه از تواناییهای لازم برای چنین رقابتی بیبهرهاند چه آنها قدرتهایی منطقهای و نه جهانیاند.
پس از سقوط امپراطوری شوروی ترکیه به سرعت دست به گسترش نفوذ خود در آسیای مرکزی و قفقاز زد.علقههای تاریخی و عاطفی و نیز میل به تسلط یافتن بر بازارهای جدید این مناطق انگیزه بخش ترکیه بود.از زمان فروپاشی امپراطوری عثمانی برخی از روشنفکران ترکیه دیدگاهی احساسی در مورد آسیای مرکزی داشتند و نسبت به آن احساس«مالکیت»میکردند.نویسندهای به نام تکین الپ( Tekin Alp )نوشته است که چهار جلد کتاب تاریخ ترکیه و جهان که از دههء 1930 در مدارس ترکیه تدریس میشود حاوی «ارزیابی تازهای از نقش ملت ترک در پیشرفت فرهنگی بشر از دورانهای پیش از تاریخ تا زمان ماست».موارد زیر برخی از نکاتی است که در این کتاب آمده است:
«سرزمین مادری ترکها آسیای مرکزی است که از...حوضهء دریاچهء بایکال تا کوههای آلتای،حوضهء ایتل،دریای مازندران، هندوکش،و قراقروم و سرزمینهای مجاور آن را در بر میگیرد.آن هنگام که بقیهء انسانها در درون غارها میزیستند و بدویترین زندگی را داشتند ترکها...شروع به مهاجرت به چین،هند،پسکرانههای آسیا آفریقای شمالی و اروپا کردند و دستاوردهای فرهنگی سرزمین مادری خویش را به این نقاط منتقل ساختند.دیگر مسیرهایی که این مهاجران در پیش گرفتند آنان را به کوههای اورال،دریای مازندران و از مسیر شمالی به دریای سیاه رساند».41
غرب به دلیل هراس از گسترش«بنیادگرایی اسلامی»ایران در آسیای مرکزی پشتیبان حضور ترکیه در این منطقه بود.با آغاز فروپاشی اتحاد شوروی،جمهوری اسلامی ایران نخست سیاست روشنی نداشت.در ابتدا ایران میکوشید تنها با مسکو گفتگو کند و مستقیما به سراغ دولتهای نو استقلال نرود؛امّا آرام آرام وضع جدید را پذیرفت.با این حال،مرحلهء نخست مناسبات ایران و دولتهای نو استقلال با سردرگمی آمیخته بود.دولت ایران که از زمان انقلاب تمایل خود را به اتخاذ سیاستی مستقل میان شرق و غرب جار زده بود به ناگاه شرق را از صحنه خارج دید و از همین رو برای مواجهه با پیامدهای تجزیه اتحاد شوروی و ظهور جمهوریهای تازه آمادگی نداشت.
در مرحلهء دوّم،دولت ایران با برادران مسلمان جمهوریهای تازه اعلام همبستگی کرد.دولت ایران با وضعی روبرو شد که شناخت کاملی از آن نداشت.با خیزش گرایشهای ملتگرایانه،دولت ایران بر یکپارچگی و وحدت اسلامی پای فشرد.در این مرحله دو کشور ترکیه و عربستان بشدت با وحدت اسلامی مورد نظر ایران مخالفت میکردند.ترکیه که میکوشید با فرهنگ غیر مذهبی خود با ایران به مقابله برخیزد در تلاش خود تا حدودی موفق بود ولی برای موفقیت کامل نیاز داشت تا از اقتصاد نیرومند خود کمک بگیرد.ترکیه بر خلاف ایران به وحدت ترکها نظر داشت و تلاش میکرد تا حضور ترکها را در آسیای مرکزی تقویت کند.42در این تلاش،ترکیه با ازبکها که آرزوی رهبری منطقه،رهبری«ترکستان بزرگ»را در سر داشتند
اطلاعات سیاسی - اقتصادی » شماره 133 (صفحه 33)
--------------------------------------------------------------------------------
گر چه ترکیّه کشوری اسلامی است ولی تلاش مستمّر آن کشور برای به نمایش گذاشتن تصویری غربگرایانه از خود،نقش منطقهای آن را تیره و تار ساخته است.
از زمان فروپاشی امپراطوری عثمانی،برخی از روشنفکران ترکیّه دیدگاهی احساسی در مورد آسیای مرکزی داشتند و نسبت به آن احساس مالکیت میکردند.
رو در رو قرار گرفت.
البته اندیشهء تشکیل ترکستان بزرگ از سوی دیگر رهبران آسیای مرکزی مورد استفاده قرار نگرفت.بویژه قزاقستان و قرقیزستان هیچ گونه تمایلی به اندیشهء پان ترکی و پان تورانی نشان ندادند.تنها توفیق(گذاری)ترکیه انتخاب ابو الفضل ایلچیبی Abulfez Elchibey از حامیان قدرتمند ترکیه به عنوان نخستین رئیس جمهور آذربایجان بود.
آنکارا از سیاستی دو سویه پیروی میکرد:هم فرهنگ غیر مذهبی خود را به کشورهای نو استقلال آسیای مرکزی عرضه میداشت و هم نوع خاصی از جنبش اسلامی را که در آن کشور وجود داشت به آنها پیشنهاد میکرد.هنگام به استقلال رسیدن جمهوریهای شوروری، کشورهای غربی ویژه ایالات متحده انتظار داشتند که«ترکیه بر نقش خود به عنوان سپر محافظتی اتحاد غربی بیفزاید و از دولتهای نوپدیدی که در شرق خاک آن کشور تا مرز چین سر برآورده بودند حمایت کند. این اندیشه فورا به دلیل بسیاری از ترکها و نشست و رؤیاهای فراموش شدهای را که دربارهء اتحاد همهء ترکهای مسلمان دوردست-که در انتظار گام برداشتن به سوی رونق و شکوفایی غرب بودند-وجود داشت از نو زنده کرد.از دید ایالات متحده...با متلاشی شدن قدرت شوروی،ترکیه به نمایندهء قابل اعتمادی بود که میتوانست خلأ به وجود آمده در آسیای مرکزی را پر کند».43امّا تلاشهای ترکیه برای خارج ساختن ایران از صحنهء آسیای مرکزی کافی نبود.«در این روزها ظاهرا آن رؤیا رنگ میبازد.این کشور 60 میلیونی که بتازگی با مشکلات اقتصادی رو بر رو شده نتوانسته است نفوذ خود را بر منطقه قوام بخشد.سیاستگذاران این کشور تنها بتازگی فهمیدهاند که جریانهای متقاطع قومی و سیاسی منطقهای تا چه حد میتواند دشواریآفرین باشد».44
در عین حال ترکیه و غرب در مورد خطر نفوذ بنیادگرایی مذهبی ایران در آسیای مرکزی مبالغه میکردند.«هراس از گسترش بنیادگرایی ایران در سراسر منطقه اغراقآمیز جلوه داده شده است، گر چه هزاران مسجد ساخته و نوگشایی شده که برخی با کمک ایران بوده است.پس از دههها محرومیت اجباری از ارزشهای مذهبی،جان گرفتن دوبارهء علاقمندی به اسلام امر غیر مترقبهای نیست.هر چند بیشتر این علاقه ریشه در داخل دارد ولی هم ترکیه و هم عربستان در ترویج اسلام نقش دارند.روزنامه ترکزبان زمان به مدارس مذهبی کمک مالی میکند و سعودیها نیز ضمن توزیع بیش از دو میلیون نسخه قرآن برای ساخت مساجد تازه پول خرج میکنند».45
عربستان،دیگر رقیب ایران در آسیای مرکزی است.این کشور با تکیه بر منابع پولی عظیم خود و نیز این واقعیت که اکثر مردم آسیای مرکزی سنی مذهبند موقعیت به وجود آمده را مغتنم شمرد.امّا این کشور باید در جمهوری آذربایجان احتیاط پیشه میکرد نه تنها از آن رو که مذهب شیعه در آن کشور نیرومند است بلکه به آن دلیل که دیگر کشورهای منطقهء قفقاز مانند ارمنستان و گرجستان با ایران روابط خوبی داشتند.
سومین مرحلهء توسعهء روابط ایران با جمهوریهای آسیای مرکزی با رویکرد واقع بینانهتری که بر درک پیچیدگیهای منطقه پایه میگرفت مشخص میشد[...]،در نتیجه ایران تصمیم گرفت به گرایشهای مختلف رایج در آسیای مرکزی توجه بیشتری نماید.به رغم زمینههای مشترک بسیاری که با ایران وجود دارد از جمله عامل همدینی،این مناطق براستی بسیار متفاوت بودند و تهران گزیری جز عنایت به این امر نداشت.
در حال حاضر هدف اصلی جمهوری اسلامی ایران برقراری و تحکیم پیوندهای اقتصادی با آسیای مرکزی است.هدف از دیدار سال 1993 رئیس جمهور ایران از منطقه نه تبلیغ الگوی اسلامی یا زمینهچینی برای برتری یافتن اسلام ایرانی در تصمیمگیریها بلکه تقویت مناسبات عمومی بود.روابط اقتصادی بویژه به دلیل وجود مرزهای مشترک میان ایران و تعدادی از این کشورها میتواند موقع ایران را نسبت به ترکیه تقویت کند.امّا دشواری اصلی فراروی ایران مشکلات اقتصادی است که مانند ترکیه برآورده ساختن نیازهای جمهوریهای آسیای مرکزی را برای آن دشوار میسازد.
با به اجرا درآمدن معاهدهء انتقال گاز طبیعی با ترکمنستان که بر اساس آن باید گاز این کشور با عبور از خاک ایران و ترکیه به اروپا برسد ایران و ترکیه انگیزهء بالقوهای برای بسط زمینهای مشترک جهت همکاریهای آتی خواهند داشت.از دید ایران،ترکمنستان به دلیل هم مرز بودن با آن کشور و ثبات داخلی و چشماندازهای اقتصادیش که به هر دو کشور فرصتهایی برای تقویت مناسبات خویش میدهد اهمیّت خاصی در میان کشورهای آسیای مرکزی دارد.یک سوّم گاز صادر شده از ترکمنستان راهی ایران و نیم آن از طریق ترکیه تحویل اروپا میشود.باقیمانده را خود ترکیه برای مصارف داخلیش بر خواهد
اطلاعات سیاسی - اقتصادی » شماره 133 (صفحه 34)
--------------------------------------------------------------------------------
ایران این توانایی را دارد که بدون تکیه کردن به ترکیّه،و با استفاده از بنادر خود در خلیج فارس و اقیانوس هند آسیای مرکزی را به بازارهای جهانی مرتبط سازد.استفاده از این بنادر نه تنها از نظر اقتصادی عملی است بلکه میتواند به حلّ و فصل مسالمتآمیز اختلافات موجود در خلیج فارس کمک کند.
سقوط ایلچیبی نشان داد که ترکیّه نمیتواند برای تأمین حضور دائمی خود در جمهوری آذربایجان به ایدئولوژی پانترکیسم تکیه کند.
داشت.از قرار معلوم ترکمنستان قادر خواهد بود مازاد گاز طبیعی خود را به دیگر کشورهای آسیای مرکزی و حتی قفقاز بفروشد.46
در همین حال،یادآوری این نکته حائز اهمیّت است که ایران این توانایی را که بدون تکیه کردن به ترکیه،آسیای مرکزی را به بازارهای جهانی مرتبط سازد.از بنادر واقع در خلیج فارس و اقیانوس هند میتوان به عنوان نقاط پیوند کشورهای آسیای مرکزی بهره جست.استفاده از این بنادر نه تنها از نظر اقتصادی عملی است بلکه میتواند به حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات موجود در خلیج فارس هم کمک کند.اگر غرب با این مسیرهای اضافی موافقت کند بسیاری از کشورهای منطقه چشم انتظار بهره بردن از چنین تحولی هستند. اجرای چنین طرحهایی نه تنها به کشورهایی چون چین یا افغانستان کمک خواهد کرد بلکه همهء دولتهای حاشیه خلیج فارس میتوانند از امکانات اقتصادی تازهای غیر از تولید نفت بهرهمند شوند.نظام بانکی توسعه یافتهء دولتهای حاشیهء خلیج فارس یکی از منابع تأمین سرمایهء لازم برای اجرای این طرحها و دیگر فعالیتهای اقتصادی در منطقه است.
تنها جایی که ترکیه و ایران عملا در تضاد با یکدیگر قرار گرفتهاند جمهوری آذربایجان است.گر چه ترکیه و جمهوری آذربایجان مرز مشترکی با هم ندارند ولی نزدیکی جغرافیایی و مشابهت زبان آنها به همراه دشمنی تاریخی میان ترکیه و جمهوری ارمنستان از یک سو،و خصومت جاری میان جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان از دیگر سو سبب ایجاد نوعی همنوایی و همبستگی کاذب میان ترکیه و آذربایجان شد.امّا این وضع چندان نپایید.با سقوط ایلچیبی رئیس جمهور سابق آذربایجان که از هواداران ترکیه بود و به صورت نماد سیاست نادرست ترکیه در آذربایجان در آمده بود امکان بازگشت روسیه برای اعمال سلطه بر بازیهای سیاسی درونی این جمهوری فراهم شد.شکست ترکیه نشان داد که این کشور برای تأمین حضور دائمی خود در جمهوری آذربایجان نمیتواند به ایدئولوژی پانترکیسم تکیه کند.
هم روسیه و هم غرب دربارهء نقش و تواناییهای ترکیه در جمهوری آذربایجان تردید دارند.وقتی ژنرال گورس رئیس ستاد مشترک ارتش ترکیه اعلام کرد آنکارا قصد مشارکت در نیروهای صلحساز کنفرانس امنیت و همکاری اروپا در ناگورنو قرهباغ را دارد سخنگوی وزارت خارجهء روسیه بلافاصله پاسخ داد که شرایط مشارکت ترکیه در این نیروها شرایط«پیچیدهای»است.بر این اساس حضور نظامی ترکیه باید به تأیید جمهوری ارمنستان و نیروهای جداییطلب ناگورنو قرهباغ هم برسد.47مدتها پیش از این رویداد، کشورهای غربی نیز ناخشنودی خود را از دستاوردهای ترکیه در منطقهء قفقاز ابراز داشته بودند.یکی از دیپلماتهای غربی گفته بود: «سالها پیش میشد ترکیه را حامی آسیای مرکزی خوانده ولی امروزه اوضاع فرق کرده است.اگر ترکیه نتواند در جمهوری آذربایجان نقش یک بازیگر اصلی را بازی کند در کجا خواهد توانست؟»48
ترکیه برای کسب نفوذ در جمهوری آذربایجان و جلوگیری از توسعهء مناسبات میان تهران و باکو،روی ایلچیبی رئیسجمهور سابق آذربایجان خیلی سرمایهگذاری کرد.ایلچیبی مبلّغ پانترکیسم، وحدت با ترکیه،و سرانجام یکپارچه شدن دو آذربایجان-یعنی جمهوری آذربایجان و استان آذربایجان در ایران-بود.همین گونه سیاستها در طول جنگ جهانی دوّم منجر به بروز برخورد میان ایران و روسیه شده بود.در آن زمان کمونیستهای آذری پیگیر سیاست جدایی استان آذربایجان از ایران با کمک ارتش سرخ بودند.گذشته از قدرتهای غربی و دولت ایران،خود آذربایجانیها با قدرت در برابر تلاشهای شوروی ایستادند،و به قدرت رسیدن کمونیستها و جدایی این استان از خاک ایران را محکوم کردند.از آن زمان به این سو ایرانیان آذری خیلی بیش از گذشته در ساختار ملی ایران ادغام شدهاند. مشارکت فزایندهء ایرانیان آذری در اقتصاد کشور و ادارات دولتی حتی تصور جداییطلبی را دشوار میسازد.49از این رو،شعارهای جداییخواهی جذابیتی برای ایرانیان آذری ندارد[...].
تلاشهای ترکیه برای سرکار نگه داشتن ایلچیبی نه تنها به شکست انجامید بلکه دشمنی روسیه را نیز که از جمله به نفت آذربایجان چشم داشت برانگیخت.بر اساس نوشتههای روزنامههای غرب«مقامات دولتی و دیپلماتها بر این گمانند که احتمال دارد میان ترکیه و روسیه بر سر نفت اختلافاتی بروز کند.»50با سقوط دستنشاندهء ترکیه در باکو،«از نفوذ ترکیه در چشم کشورهای خاوری آذربایجان هم کاسته شد».51
تغییر رهبری و بازگشت کمونیستهای قدیمی،به ایران فرصت
اطلاعات سیاسی - اقتصادی » شماره 133 (صفحه 35)
--------------------------------------------------------------------------------
اندیشهء تشکیل ترکستان بزرگ از سوی رهبران آسیای مرکزی مورد استقبال قرار نگرفت.بویژه قزاقستان و قرقیزستان هیچ گونه تمایلی به اندیشهء پانترکی و پانتورانی نشان ندادند.
روابط اقتصادی ایران با کشورهای آسیای مرکزی بویژه به دلیل وجود مرزهای مشترک میان ایران و تعدادی از این کشورها میتواند موقع ایران را نسبت به ترکیّه تقویت کند.
بهتری برای پیشرفت در جمهوری آذربایجان داد.حیدر علیاف کمونیست کهنهکاری که پس از ایلچیبی به ریاست جمهوری آذربایجان رسید از شعارهای ضد روسی و ضد ایرانی رهبران قبلی این کشور فاصله گرفت.تهران حتی پیش از به قدرت رسیدن علیاف، سوداهای او را پذیرفت و برای حمایت از وی اعلام آمادگی کرد.پس از آن،رهبران دو کشور با یکدیگر دیدار کردند و تمایل خود را برای تقویت مناسبات فیما بین اعلام نمودند.در جریان دیدار علیاف از تهران در تابستان 1994 مذاکراتی در مورد لغو مقررات رویداد؛ احداث لولههای گاز ایران به نخجوان،همکاری در زمینههای حمل و نقل،کشاورزی،کشتیرانی و نفت صورت گرفت.52این، چارچوب گستردهای برای همکاریهای بعدی و سکوی مهمی برای بازگشت به جمهوری آذربایجان در اختیار ایران قرار میدهد. همکاریهای شامل مسائل دریای خزر نیز میشود.ایران پیشنهاد کرده است سازمان جدیدی از کشورهای ساحلی این دریا تشکیل گردد. وزیر خارجهء آذربایجان حسن حسناف اعلام کرده است که به ایران همچون پل روابط کشورش با خلیج فارس مینگرد.53این نشانهء آشکاری از تغییر موضعگیری آذربایجان از زمان سقوط ایلچیبی است.
در همین حال،جمهوری اسلامی ایران از بهبود فزایندهء مناسبات جمهوری آذربایجان و غرب نگران است.در ژوئیه 1994 یک هیئت نظامی آمریکایی از این جمهوری دیدار کرد تا بر اجرای معاهدهء اروپا دربارهء نیروهای متعارف و بر چیدن نیروهای غیر هستهای نظارت نماید.علیاف رئیسجمهور آذربایجان این فرصت را مغتنم شمرد و اعلام کرد که کشورش خواهان بهبود مناسبات با ایالات متحده در زمینههایی چند از جمله همکاریهای نظامی است.54در ژوئن همان سال مجلهء القدس که در مسکو منتشر میشود از تلاش ایران برای همکاری با روسیه جهت جلوگیری از حضور آمریکا در منطقه گزارش داد.55با توجه به تلاشهای پیشین ترکیه جای شگفتی نیست که نه تنها ایران بلکه روسیه و آمریکا هم با بدبینی به حضور ترکیه در منطقه مینگرند.در نتیجه احتمال میرود که کشورهای غربی هر چه بیشتر درصدد برقراری تماس با دولتهای منطقهء قفقاز مستقل از ترکیه بر آیند.
موقع جغرافیایی جمهوری ارمنستان و ایران مانعی فیزیکی بر سر راه ورود ترکیه به قفقاز و آسیای مرکزی است.از این رو،ترکیه به روابط حسن همجواری با ایران بیش از هر کشور دیگر منطقه نیاز دارد.در همین حال،همهء این رویدادها نشان از وجود منافع متضاد دیگری هم دارد.هم ترکیه و هم ایران برای آنکه بتوانند نقشی در منطقه بازی کنند باید در پی تشکیل اتحادهای مختلف با دیگر بازیگران و طرفهای منطقهای باشند.به دیگر سخن،وضع حاضر نشان میدهد که سیاستهای آشکارا سودازده شانسی برای موفقیت ندارد.بطور کلی،با توجه به منافع متضاد دو کشور میتوان گفت که از دیدگاه تاریخی،ایران در منطقه از جایگاه بهتری نسبت به ترکیه برخوردار است.جمهوری ارمنستان براحتی نقش مسلط ترکیه را نخواهد پذیرفت ولی اگر غرب حمایت کند هیچ گونه مخالفتی با تلاشهای میانجیگرانهء ایران نخواهد داشت.56گر چه ایران برای احراز نقش میانجی ارمنستان و آذربایجان در منازعهء ناگورنو قرهباغ تلاشهای چشمگیری به عمل آورده است ولی ترکیه و دیگر دولتهای غربی تمایلی به پذیرفتن نقش ایران در این قضیه ندارند.روسیه هم از همین سیاست پیروی میکند.57
نتیجهگیری
به گفتهء شیخ عطار از دیپلماتهای ایرانی،تحلیل رسمی ایران دربارهء نقش و جایگاه ترکیه در آسیای مرکزی و قفقاز را میتوان چنین خلاصه کرد:
مدل حکومتی ترکیه با سیاست عرفیگرایی آن،در پی جدایی دین و دولت است.
مدل ترکیه با ایدئولوژی اسلامی در تضاد است و تنها به کار آن دسته از حکام منطقه میآید که از دین هراسناکند.
کشورهای عضو ناتو،بویژه ایالات متحده بطور کلی پشتیبان تلاشهای ترکیه برای رخنهکردن به آسیای مرکزی و منطقه قفقازند.
مادام که ترکیه در جهت جلوگیری از نفوذ فکری و سیاسی ایران در منطقه عمل کند،غرب،روسیه و حکام جمهوریهای جدید از ایدئولوژی پانتورانیسم حمایت خواهند کرد.
تلاشهای ترکیه برای کسب موفقیت بیشتر در منطقه شامل چاپ و انتشار تبلیغات مذهبی و آموزش طلاب دینی هم میشود که سرانجام موجب تقویت گرایشها و جنبشهای اسلامی خواهد شد و این مغایر نیات واقعی دولت ترکیه است.
اطلاعات سیاسی - اقتصادی » شماره 133 (صفحه 36)
--------------------------------------------------------------------------------
ایران و ترکیّه دو کشور با اهمیّتی هستند که با همهء اختلافاتشان توانستهاند ارادهء خود را برای همزیستی مسالمتآمیز در سدهء بیستم به نمایش گذارند و اگر سیاستهای بیش از حد سودایی پرهیز کنند مجال کافی برای همزیستی مسالمتآمیز در آینده خواهند داشت.
ترکیّه به دلیل توجّه به منافع کوتاه مدّت و محاسبات کوتهاندیشانه در طول جنگ عراق با ایران نتوانست نقش میانجی میان دو کشور را بازی کند.
راهبرد ضد ارمنی ترکیه سرانجام به رویارویی ترکیه با غرب خواهد کشید.
نداشتن مرز مشترک با کشورهای آسیای مرکزی به همراه دشواریهای اقتصادی مانع از آن خواهد شد که ترکیه بتواند بدون حمایت مالی کشورهای غربی سرمایهگذاریهای چشمگیری در این منطقه نماید.
ترکیه به دلیل عدم موفقیت در زمینههای اقتصادی به فعالیتهای فرهنگی خود(مانند گسترش شبکههای تلویزیونی،انتشار کتاب و مطبوعات)و تبلیغ پانتورانیسم افزوده است.58
زمینههای همکاری
با وجود تنشهای مطرح میان ایران و ترکیه،همکاری دو کشور همچنان ادامه دارد و حتی در برخی زمینهها رو به بهبود است.نفس این واقعیت که ایران و ترکیه همسایه و با مشکلات مشترکی رو در رویند آنها را به جای برخورد به همکاری وا میدارد.در هر دو کشور نیروهایی جویایی همکاری هستند که در برابر نیروهای خواهان رویاروی ایستادهاند.میتوان زمینههای همکاری دو کشور را به دو بخش همکاریهای منطقهای و توافقات دو جانبه تقسیم کرد.
از لحاظ قالبهای نهادین همکاری در سطح منطقه،مهمترین سازمان اکو یا سازمان همکاری اقتصادی است.این سازمان که در سال 1985 به همت ایران،پاکستان و ترکیه تشکیل شد در واقع ادامهء آرسیدی یا سازمان همکاری منطقهای برای توسعه است که با عضویت همین سه کشور در سال 1964 تشکیل شده بود.59از زمان فروپاشی اتحاد شوروی،اکو بر دامنهء اعضای خود افزوده و تعدادی از دیگر کشورها از جمله افغانستان،آذربایجان،قزاقستان،قرقیزستان،تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان را به عضویت در این سازمان ترغیب کرده است.
نقش اکو تسهیل همکاری در میان دولتهای عضو و هماهنگ ساختن فعالیتهای منطقهای آنها با هدف جلوگیری از بروز رقابتهای غیر لازم است.امّا مدتها زمان خواهد برد تا این سازمان به ساختار جامع و فراگیری دست یابد.نه تنها وجود دیگر قالبهای سازمانی برای همکاری مانند جرگهء کشورهای مستقل مشترک المنافع،منطقهء همکاری اقتصادی دریای سیاه،60و سازمان همکاری کشورهای حاشیهء دریای مازندران سبب بروز برخی از ابهامات و سردرگمیها میشود بلکه متفاوت بودن سطح توسعه و تجربیات خود دولتهای عضو اکو نیز احتمالا مانع تحقق اهداف اعلام شده توسط این سازمان خواهد شد.در واقع ممکن است اکو صرفا چارچوبی برای حد اقل همکاری در سطح منطقه باشد.با توجه به نبود سابقهء همکاری منطقهای در میان بیشتر دولتهای عضو اکو تشکیل سازمانهای منطقهای و دستجمعی قوی و مؤثر بسیار دشوار خواهد بود.بیشتر دولتهای عضو دستکم عضو پیوستهء دیگر ساختارهای همسایهء اکو هستند.امّا با وجود همهء این واقعیتها اکو میتواند چارچوبی برای انواع مشخصی از اقدام دستجمعی در اختیار اعضا قرار دهد.البته تحقق چنین چیزی در گرو آن است که اعضای مؤسس این سازمان یعنی ایران،پاکستان و ترکیه تلاشها و منافع خویش را هماهنگ سازند و از نقشههای جداگانهء خویش دست بشویند.
بین ایران،ترکیه و سوریه نیز برای بحث دربارهء منافع مشترک موجود مشورتهای منظمی صورت میگیرد.ششمین نوبت از این دیدارها که در دمشق برگزار شد به بحث دربارهء وضع شمال عراق از جمله جنبش کردها و حفاظت از تمامیت ارضی عراق اختصاص داشت.61
تاریخچهء همکاری دو جانبه میان ترکیه و ایران به دههء 1930 باز میگردد و در حال حاضر نقشهها و طرحهای بیشتری هم برای تقویت مناسبات دو کشور وجود دارد.طرح انتقال گاز ایران به اروپا از طریق خاک ترکیه در چشم آنکارا کاملا جذابیت دارد.62از این گذشته، سهم قطعی ترکیه در طرح انتقال گاز ترکمنستان به اروپا میتواند همکاری آنها را در آسیای مرکزی سهلتر سازد.63شرکتهای ترک شدیدا به مشارکت در عملی ساختن این گونه طرحها ابراز علاقه کردهاند.به همین ترتیب میتوان با آیندهنگری به تشکیل یک منطقه آزاد تجاری در شهر ماکو در نزدیکی مرزهای ترکیه،ارمنستان و نخجوان به عنوان یکی از طرحهای دستجمعی ممکن که به همهء کشورهای ذیربط سود خواهد رساند اشاره کرد.64
همچنین ایران و ترکیه پروتکلی برای همکاریهای امنیتی و اعمال کنترل بر مرزهای مشترک خویش امضا کردهاند.در این پروتکل
اطلاعات سیاسی - اقتصادی » شماره 133 (صفحه 37)
--------------------------------------------------------------------------------
که در ژوئن 1994 به امضا رسید هر یک از دو کشور پذیرفت که اجازه ندهد دشمنان کشور دیگر از خاکش استفاده کنند.65به دیگر سخن، ترکیه به تبعیدیان ایرانی اجازه نخواهد داد تا در درون مرزهایش دست به فعالیت سیاسی بر ضد جمهوری اسلامی ایران بزنند و ایران نیز مانع خواهد شد که حزب کارگران کردستان ترکیه از خاک ایران برای حمله به ترکیه استفاده کند.
در ژوئیه 1994 در جریان دیدار دمیرل رئیسجمهور ترکیه از ایران موضوعات زیر در قالب یک طرح جامع مورد مذاکره قرار گرفت: حمل کالا از ایران به اروپا از طریق خاک ترکیه و از ترکیه به کشورهای آسیایی و خلیج فارس؛متصل ساختن خطوط آهن دو کشور؛احداث جادهها؛تقویت اکو؛انتقال گاز ترکمنستان از ایران به ترکیه؛و همکاریهای امنیتی.66جالب توجه آنکه هیچ توافق قابل ذکری دربارهء موضوعات فرهنگی حتی مورد بحث هم قرار نگرفت.دمیرل با تأکید بر تفاوت رویکردهای دو کشور در قبال مسائل فرهنگی یادآور شد که چون 98 درصد ترکها مسلمانند خطاست که نتایج جدیدترین انتخابات این کشور را به عنوان پیروزی مسلمانان تعبیر کنیم چرا که دولت غیر مذهبی ترکیه با دین سرستیز ندارد بلکه تنها با استفادهء سیاسی از دین مخالف است.67
ایران و ترکیه دو کشور با اهمیتی هستند که با همهء اختلافاتشان توانستهاند ارادهء خود را برای همزیستی مسالمتآمیز در سدهء بیستم به اثبات رسانند.توانایی این دو کشور برای ادامه دادن به روابط حسن همجواری بستگی به دو عامل دارد:چگونگی تفسیر آنها از رویدادهای منطقه و بقیهء دنیا،و شخصیتهایی که در هر کشور بر سر کارند.هر دو کشور اگر از سیاستهای بیش از حد سودایی پیروی نکنند مجال کافی برای همزیستی مسالمتآمیز خواهند داشت.
یادداشتها
(1).عبد الرضا هوشنگ مهدوی،تاریخ روابط خارجی ایران(تهران، امیرکبیر،1364)،صص 5-394.
(2).همان.
(3).در همان سال ایران و ترکیه چندین معاهده منعقد ساختند.ر.ک.اسناد معاهدات دو جانبهء ایران با سایر دول(تهران:وزارت امور خارجه،1371)، صص 99-45.
(4).همان،جلد دوّم،صص 149-127؛کیهان،1/5/1373،ص 6؛و استانفورد شاو و ایزل کورال شاو،تاریخ امپراطوری عثمانی و ترکیهء نوین 1975-1808،ترجمه م.رمضانزاده(مشهد:انتشارات آستان قدس، 1370)،جلد دوّم،صص 2-711.
(5).بر پایهء خاطرات شفاهی دکتر محمد امین ریاحی وابستهء فرهنگی وقت ایران در ترکیه که در سال 1369 در تهران بازگو شده است.
(6).دربارهء سرشت ملیگرایی ترک اختلاف نظر هست.نویسندگان کتاب تاریخ امپراطوری عثمانی و ترکیهء نوین معتقدند که ملتگرایی ترک سعی در ترویج احساس وحدت و همبستگی در میان مردم داشته هر چند که در دهههای 1920 و 1930 آکنده از افراطگرایی بوده است.در همین حال نویسندگان مزبور اذعان دارند که هدف از تأسیس انجمن تاریخ ترکیه مطرح ساختن این ادعا بوده است که ترکها نخستین انسانهای«متمدن»و زبان ترکی نخستین زبان پدید آمده بر روی زمین بوده است.ر.ک.شاو و شاو،پیشین،ص 623.انجمن آرین آتاتورک را پدر همهء ترکهای جهان و نه تنها ترکهای ترکیه میخواند.ر.ک.به:
vasi(Istanbul,1953). Engin Arin,Atatu?rk ve Moskofluk-Tu?rkler Sa-
به نقل از عنایت الله رضا،«ترکان،پانتورکیسم و پانتورانیسم»،اطلاعات سیاسی-اقتصادی،ش 58-57،صص 17-6.
(7).در آغاز،رهبران انقلاب ایران به دیدهء بیاعتمادی به ترکیه مینگریستند.نهایتا جنگ عراق با ایران رهبران ایران را به تجدید پیوندهای خود با آنکارا وا داشت.
(8).کیهان،19/11/1372،ص 3.
(9).ر.ک.سلسله گزارشهای روزنامه کیهان دربارهء ترکیه،غرب و اسلامخواهی در شمارهء 11/11/1372،ص 12.
(10).یکی از نشریات اسلامی ترکیه زمان است.نخستین شمارهء این نشریه در نوامبر 1986 با شمارگان ده هزار نسخه در آنکارا منتشر شد.بر پایهء اعلام نشریهء Middle East زمان 125 هزار نسخه فروش دارد.کیهان 11/11/1372،ص 12.برخی بر این باورند که این نوع فعالیتها از حمایتهای سیاسی و مالی دولت ترکیه برخوردار است.
(11).هر چند در دوران حکمرانی خود مصطفی کمال،پانتورکیسم سیاسی از سوی دولت ترکیه تحمل نمیشد ولی این اندیشه در محافل فرهنگی و علمی زنده مان و در طول جنگ جهانی دوّم تسلط پیدا کرد. مذاکرات میان مقامات آلمانی و ترک در سالهای 44-1941 نشان میداد که شخصیتهای مهم ترک سعی در جلب حمایت آلمانها دارند.ترکیه علاقهمند بود دولتی تشکیل دهد که همهء«ترکها»ی آذربایجان،ترکستان، ترکمنستان و ولگا را در بر گیرد.در طول این گفتگوها از آذربایجان ایران هم سخن به میان آمد.ظاهرا آلمانیها مایل بودند از تجربهء ترکیه در نواحی اشغال شده بهرهگیری کنند.
George Allen and Unwin,1975),pp.171-6. Charles W.Hostler,Turkism and the Soviets(London:
به نقل از ک.بیات«پانترکیسم و ریشههای تاریخی آن»،نگاه نو(تهران 1370)،ش 4،ص 71.
دمیرل در گفتگو با رادیو بیبیسی در 12 ژوئیه 1992 یادآور شد که ترکیه از آغاز هم امپراطوری بوده است.
در گذشته برخی از نشریات مرزهای مطلوب جهان ترک و ملت ترک را ترسیم کردهاند.برای نمونه نگاه کنید به نقشه پانترکی که از مدیترانه تا آسیای مرکزی را در بر میگیرد و بر روی جلد شمارهء 11(ژوئیه 1941)نشریهء ادواری ozkurt (گرگ خاکستری)چاپ شده است. شعار این نشریه این بود«نژاد ترک برترین نژادهاست».این نقشه در اثر زیر به چاپ رسیده است:
اطلاعات سیاسی - اقتصادی » شماره 133 (صفحه 38)
--------------------------------------------------------------------------------
manian Popular Movement,Beirut,1992,p.57. Pa?n-Turkism and the Question of Azerbaijan,Ar-
همچنین نگاه کنید به نقشهای که از قرار معلوم نخستین بار توسط کنفدراسیون اروپایی روشنفکران ترک با عنوان«ترکیه در سده بیست و یکم» منتشر شده است و شامل باکو،تبریز،موصل و کرکوک میباشد.این نقشه در مأخذ زیر مجددا به چاپ رسیده است.
Elefterotypia(Athens),July 31,1992.
(12).تکین الپ در مقالهای با عنوان«احیای تاریخ ترکیه»تفسیر مشروحی از اندیشههایی به دست میدهد که محققان ترک در تأیید این نظریه که ترکها تمدن را برای بشریت به ارمغان آوردهاند مطرح ساختهاند.
ر.ک.
(14).پیش از انقلاب اسلامی شماری از ایرانیان تبعیدی برای آموزش نظامی به اردوگاههای فلسطینی میرفتند.در سال 1979 جوانان مسلمان ایران به تقلید از جنگجویان فلسطینی چفیه بر گردن میانداختند.
(15).ژنرال واترز معاون فرمانده کل نیروهای ناتو در یک کنفرانس مطبوعاتی که در مسکو برگزار شد به خبرنگاران گفت که باید امنیت حضور ناتو در آسیای مرکزی را با مبارزه با بنیادگرایی و مقاومت در برابر نفوذ خزنده ایران در آن منطقه تأمین کرد.کیهان 7/12/1372.
(16).
(17).ترکیه هم عضو شورای اروپا و ناتو است و هم میکوشد تا به عضویت کامل اتحادیهء اروپا در آید.
(18).ژنرال دوگان گورس،«سیاست دفاعی ترکیه:نقش نیروهای مسلح،و استراتژی،مفاهیم،و تواناییها»،مجلهء سیاست دفاعی،زمستان 1372، صص 146-131.
(19).همان.
(20).کیهان،12/11/1372،ص 19.
(21).همان و کیهان،16/11/1372،ص 3.
(22).کیهان،21/7/1371،ص 7.
(23).کیهان،19/12/1372،ص 20.
(24).کیهان،29/10/1372،ص 16.
(25).کیهان،11/11/1372،ص 12.
(26).کیهان،17/11/1372،ص 14.
(27).کیهان 3/12/1372،ص 7.
(28).
(35).یکی از سازمانهای دولتی ایران یک فرهنگ مهم و گرانقیمت زبان کردی منتشر ساخته است.ر.ک.هژار،فرهنگ کردی به پارسی(تهران: انتشارات سروش،1370).
(36). MC Dowall.op.cit.,p.79.
(37). Entessar,op.cit.,chs 2,3 and 4,pp.11-112.
(38). Ibid,p.100.
(39). Ibid.
(40).این اصطلاح را نخستین بار کانولی یکی از کارگزاران انگلیس در هند به کار برد.
the Caucasus in World Affairs,Decsmber 1,1992,p.1. G.L.Bondarevesky,"Lest We Forget",Central Asia and
(41). Alp.op.cit.,pp.215-218.
(42).تورگوت اوزال رئیسجمهور پیشین ترکیه پیش از مرگ در 17 آوریل 1993«به همراه هیئت بزرگی از تجار ترک دیداری طولانی از جمهوری آذربایجان و جمهوریهای ترکزبان آسیای مرکزی به عمل آورد.گر چه وی منکر وجود سوداهای استیلاطلبی در این دیدار بود ولی در پی آن ژنرال گورس رئیس ستاد مشترک ارتش ترکیه نیز در ماه مارس دیدار مشابهی از این جمهوریها به عمل آورد که نشانهء درجهء علاقمندی ترکیه به آسیای مرکزی است».در این دیدار کرارا بر وجود پیوندهای فرهنگی و اقتصادی تأکید شد.
تحولات سال 1995 تکمیل این طرح را بسیار بعید ساخت.
(47).کیهان،23/4/1373،ص 16.
(48). Cowell,op.cit.
(49).آثار بسیاری در این زمینه وجود دارد که میتوان بدانها رجوع کرد. بررسی نخبگان ایرانی نشاندهندهء سهم چشمگیر ایرانیان آذری در ساختار قدرت کشور است.ر.ک.زهرا شادچی،نخبگان سیاسی ایران(تهران: نشر سخن،1372).
(50). Cowell,op.cit.
(51). Ibid.
اطلاعات سیاسی - اقتصادی » شماره 133 (صفحه 39)
--------------------------------------------------------------------------------
(52).کیهان 8/7/1373،ص 3
(53).کیهان 7/1/1373،ص 3
(54).کیهان 30/4/1373،ص 18.
(55).کیهان 31/3/1373،ص 7.
(56).به گفته لئون پتروسیان هر چند افکار عمومی ایران به طور کلی طرفدار جمهوری آذربایجان است ولی دولت ایران مصمم است برای حصول صلح در قضیهء ناگورنو قرهداغ نقشی سازنده ایفا کند.
(57).به نوشتهء روزنامهء اطلاعات،بیل کلینتون رئیسجمهور ایالات متحده با خواستهای ارمنستان و نیز با حضور نیروهای روسیه در منطقه موافقت دارد.ضمیمهء اطلاعات،29/5/1373،ص 1.
(58).الف.شیخ عطار،ریشههای رفتار سیاسی در آسیای مرکزی و قفقاز (تهران،انتشارات وزارت خارجه،1371)،صص 64-61.
(59).سروش عرفانی«ایران،اکو و آسیای مرکزی»،فصلنامهء بررسیهای آسیای مرکزی و قفقاز،جلد 2(بهار 1373)،صص 344-343.
(60).اندیشهء تشکیل این سازمان را تورگوت اوزال رئیسجمهور فقید ترکیه در سال 1989 مطرح ساخت.این منطقهء اقتصادی در ابتدا شامل
بلغارستان،رومانی،اتحاد جماهیر شوروی و ترکیه بود ولی در نشست سال 1992 این سازمان ترکیه،روسیه،یونان،جمهوری آذربایجان،ارمنستان، آلبانی،بلغارستان،رومانی،اوکراین،گرجستان و ملداوی شرکت داشتند که خود نشان میداد این سازمان محدود به کشورهای همجوار دریای سیاه نیست و اعضایی از اکو نیز در آن حضور دارند.فصلنامهء بررسیهای آسیای میانه و قفقاز،پیشین،صص 378-377.
(61).همان..
(62).کیهان 5/11/1372،ص 3.
(63).ناظرانی از ترکیه،روسیه و قزاقستان به کمیتهء مشترک ایران و ترکمنستان که برای عملی ساختن این طرح تشکیل شده بود پیوستند. ریاست این کمیته را رئیسجمهور ترکمنستان صفر مرادنیازوف و وزرای انرژی دو کشور بر عهده دارند.کیهان،31/5/1373.
(64).کیهان 30/5/1373،ص 3.
(65).کیهان 25/3/1373،ص 3
(66).کیهان 4/5/1373،ص 3.
(67).همان.