مداخلهجويي سياست خارجي رژيم پهلوي
عملكرد تدريجي و خزنده ايران در ابعاد حضور مستقيم و غيرمستقيم خارجي، امري فراتر از علائق و راهبردهاي امنيتي و سياست تدافعي بود. ايران در نقش بدل گونه يك امپرياليسم و تقليدي از يك ابرقدرت كوچك، بر رهبري و حاكميت در جهتدهي به سياست داخلي و خارجي كشورهاي دور و نزديك، اصرار ميورزيد. پيرو اين راهبرد در دهه 40 و 50 ش / 60 و 70 م، ميزان دخالت ايران در ماوراي مرزهاي جغرافيايي خود، افزايشي قابل ملاحظه يافت. در اين محدوده زماني، سابقه و كثرت حضور خارجي هيچ يك از كشورهاي جهان سوم به اندازه ايران نبود.
ارتش ايران در سال 1352/1973 به منظور پاكسازي و انهدام چريكهاي جداييطلب بلوچ به ايالت بلوچستان پاكستان اعزام شد. اين نيروها به استعداد واحدهايي از كماندوهاي گار شاهنشاهي و دو اسكادران هليكوپترهاي هوانيروز بود و عمليات آنان به مدت دو سال به طور انجاميد.
ايران در طول جنگهاي داخلي يمن بين سلطنتطلبان و جمهوريخواهان در طي سالهاي 70-1962م، با ارسال اسلحه و آموزش نظامي، از جناح سلطنتطلب متمايل به غرب حمايت كرد. شاه به كرّات اظهار داشت كه كمكهايي را به اين دولت اعطا ميكند.
ايران همچنين به شكلي بسيار گسترده و فعال از ملا مصطفي بارزاني ــ رهبر حزب دمكرات كردستان ــ در نبرد با عراق حمايتهاي فراواني ميكرد. به طوري كه شاه در اوت 1971 از واشنگتن درخواست كرد كه با هدف تضعيف بغداد، كمكهاي خود را به اين گروه افزايش دهد. در نتيجه، امريكا بودجهاي شانزده ميليون دلاري را به اين منظور اختصاص داد. مقاديري جنگافزار ساخت شوروي نيز كه در جنگ با اعراب به غنيمت اسرائيل درآمده بود، به ايران فروخته شد تا به كردها تحويل داده شود.
جنگندههاي فانتوم ايران در حمايت از دولت امان به اردن اعزام شدند. ايران،
همچنين به طور غيرمستقيم با فرستادن هواپيماي فانتوم خود به حمايت و ياري تيو ــ رياست جمهوري ويتنام جنوبي ــ رژيم مراكش دولت زئير در مبارزه با شورش ايالت شابا و محمد زيادباره ــ حاكم سومالي در نبرد با اتيوپي در سال 1977م، پرداخت. دو گردان از نيروي زميني نيز در سال 1354 به منظور استقرار در بلنديهاي جولان در جزء سربازان سازمان ملل به آن منطقه اعزام شدند.
نيكسون در تقدير از سياست فرامرزي ايران در راستاي منافع جهان غرب گفت:
شاه خلاء قدرت را پر كرد؛ با تصرف جزاير سهگانه، حافظ امنيت تنگه هرمز شد. ظفار را در هم كوبيد؛ با ساختن پايگاه دريايي چابهار در امنيت تنگه هرمز كوشيد؛ با شناسايي اسرائيل، در تحريمهاي نفتي 1967 و 1973 اعراب شركت نكرد؛ نفت لازم ناوگان مديترانه را تأمين كرد؛ با انتقال نيروهاي پشتيباني پنهاني از اكراد، مانع شركت عراق در نبرد 1973م، اعراب و اسرائيل شد؛ سوخت ناوگان ما را در اقيانوس هند تأمين كرد؛ و هواپيماهاي فانتوم اف 5 را به حمايت ويتنام جنوبي فرستاد.
هنري كيسينجر نيز معتقد بود:
كمك شاه به ويتنام جنوبي درزمان انعقاد قرارداد پاريس در سال 1973 با كمك به اروپاي غربي در دوران بحران اقتصادي دهه â197 با حمايت از ميانهروهاي آفريقا عليه تهاجم نيروهاي مشترك شوروي و كوبا و پشتيباني از سادات در مصر بسيار چشمگير بود. شاه، نيرو و انرژي همسايگان عرب راديكال خود را تحليل ميبرد تا نگذارد آنها رژيمهاي ميانهرو عربستان و اردن و خليج فارس را مورد حمله قرار دهند.
اوج سياست نظامي و مداخلات ايران در خارج از مرزهاي خود، با مسئله جنبش ظفار در سرزمين عمان تجلي يافت كه به طور مستقيم دريك نبرد نظامي، دنبال شد. در بررسي كارنامه دخالتهاي خارجي رژيم پهلوي دوم، بحران ظفار و مقياسهاي گسترده و پيچيده آن، هميشه در صدر قرار دارد و نمونه روشني از چگونگي پيدايش و عملكرد يك امپرياليسم جهان سومي با تأثيرپذيري از تحولات جهاني است.