عزل دكتر اميني و آشكار شدن ديكتاتوري شاه (زندگي سياسي شاه – سياست داخلي- بعد از كودتاي 28مرداد- حكومت داري)
شماره صفحه:134 از آن زمان {عزل دكتر علي اميني}به بعد شاه روش ديكتاتوري خود را آشكار ساخت و ضمن آنكه عزل و نصب افراد در پست هاي كليدي مملكت را شخصا به عهده گرفت كوشش براي اجراي برنامه هاي اصلاحي را نيز-كه عمدتا براساس اقدامات و مطالعات انجام شده در كابينه اميني قرار داشت- آغاز كرد. در اين ميان گرچه بعضي رجال قديمي جزء اعضاي كابينه و اطرافيان شاه بودند كه او را از تندروي برحذر مي داشتند ولي شاه آن ها را از سر راه كنار مي گذاشت و يا بازنشسته مي كرد و همچنان به راه خود ادامه مي داد تا آنگاه كه در سال 1936(15خرداد1342)
شماره صفحه:135 روحانيون و بازاريان با همكاري يكديگر شورشي عليه اصلاحات ارضي به راه انداختند و شاه پس از سركوب خونين اين شورش خميني را كه محرك اصلي آن بود به زندان انداخت و سپس تبعيد كرد. پس از چندي كه شورش عشاير قشقايي نيز توسط ارتش سركوب شد و رهبران آن راه تبعيد را در پيش گرفتند شاه آسوده و فارغ البال برنامه هاي اصلاحي خود را طي رفراندومي با اكثريت 95درصد به تاييد مردم رساند و به دنبال آن نيز براي مسدود كردن راه نفوذ رجال قديمي حكومت را به گروهي از جوانان تكنوكرات به سركردگي حسنعلي منصور سپرد. شاه در دوره نخست وزيري حسنعلي منصور تمام گروه هاي سياسي و اجتماعي را كه در مقابلش قرار داشتند منزوي كرد و مثل تمام ديكتاتورها اتكاي اصلي خود را بر يك ارتش تابع فرمان، پليس امنيتي خشن و جمعي رجال سياسي بازيچه دست خود قرار داد و جاذبه تكنوكراسي را بر تمام امور اداري كشور مسلط ساخت. همراه با اعمال اين روش شاه نسبت به هر ديدگاهي غير از آنچه خود مي انديشيد بي تفاوت ماند و با ازبين بردن زمينه رقابت در تمام سطوح به روشنفكران، سياستمداران، مطبوعات، وكلاي مجلس، و بالاخره به تمام مردم دهن بند زد. شاه در ادامه قدرت بلامنازع خود فقط اين شانس را داشت كه چون دست به اجراي برنامه هاي اصلاحي زد توانست- بدون كسب حمايت مردم- حداقل خود را در
شماره صفحه:136 انظار ملت به خاطر ساير اقداماتش تبرئه كند و در بدو امر نز اين طور نشان دهد كه چون از قدرت واختيارات خود در راه صحيحي بهره مي گيرد لذا اگر چه در ظاهر صورت مستبد دارد ولي در باطن پادشاهي است روشنفكر.