شیخ نخودکی شهره شهر بود و مرشد مردم / گفت و گو با غلامرضا جلالی

قامت شیخ خمیده و ریزاندام بود اما مردم دوستش داشتند. روزی نبود که گره از امور مردم نگشاید. شهره شهر شده بود و از
روستاهای دور و نزدیک برای دیدار با شیخ به مشهد می آمدند.
نشانی اش را همه بلد بودند. همان جایی می نشست که امروز مزارش شده، گاهی هم در حجره های اطراف ایوان عباسی، درست روبروی گنبد مطهر می شد پیدایش کرد. از آن سالکان عارف نبود که بی اعتنا به امور مردم بوده و در خلوت خود خوش باشد، حتی نیمه شب هم، خوش تر برایش، گره گشایی از امور مردمش بود. انگار یک شیخ نخودکی بود و یک شهر مشهد و یک صف دل دردمندی که دوایش به دست شیخ بود و طبابتش در حجره ای درست روبروی سقاخانه آقا.
تمام توانمان در سالروز رحلت این شیخ والا مقام، روایت بخشی از زندگانی پربرکت ایشان است.
غلامرضا جلالی عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی و مدیر گروه تراجم و انساب بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی در گفتگو با «قدس» به بررسی ابعاد مختلف زندگانی مرحوم شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی و واکاوی ارتباط ایشان با مردم پرداخته است که در ادامه مشروح آن تقدیم می شود:

*دلیل هجرت مرحوم آیة ا... حسنعلی اصفهانی نخودکی به مشهد چه بود؟
** مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی متولد سال 1279 هجری قمری در شهر اصفهان هستند که در همان جا تحصیلات مقدماتی خود را در نزد بزرگان ادبیات عرب و فقه و اصول و فلسفه و منطق را در نزد افرادی همچون مرحوم آخوند ملا محمد کاشی و جهانگیر قشقایی آموخت. همچنین علم تفسیر و علوم قرآن را در محضر استادان بزرگی چون سید سینا (پدر سید کشفی) گذراند. در سال 1303 هجری قمری ایشان عازم مشهد شد و در آن دوران حدود یک سال در این شهر اقامت داشت. مجددا در سال 1304 به نجف مشرف شد و نزد سید محمد فشارکی، سید کشمیری و شخصیتهایی چون ملا سید اسماعیل قره باغی به تحصیلات حوزوی خود ادامه داد. حدود 7 سال بعد در سال 1311 ایشان به مشهد مشرف شد و سه سال در این شهر اقامت داشتند که در مدرسه حاج حسن (که امروز در طرح توسعه حرم مطهر رضوی ادغام شده است) و همچنین مدرسه فاضل خان (در دوره رضا شاه تخریب شد) سکونت کرد. ایشان بیشتر اوقات خود را با تشرف به حرم مطهر رضوی در صحن عتیق بارگاه ملکوتی ثامن الحجج (ع) طی می کرد. مرحوم نخودکی به لحاظ زهد، تقوا و پرهیزگاری درجه والایی داشت چنان که علاوه بر ریاضتهای دوران نوجوانی و جوانی خود در مسیر عرفانی، به ائمه اطهار (ع) بسیار توسل می کرد. پس از این سفرهای کوتاه مدت، ایشان در سال 1329 در مشهد اقامت دایمی می کنند و تا آخر عمر مبارکشان در این شهر می مانند. نکته قابل توجه ارادت ویژه مرحوم نخودکی به حضرت رضا (ع) است به طوری که بسیاری از بزرگان و علمای دوران ایشان با وی در حجره ای اطراف ایوان عباسی دیدار داشتند و از محضر معنوی مرحوم نخودکی استفاده می کردند. در واقع حضور ایشان برای بهره مندی از مواهب معنوی حضرت رضا (ع) و برخورداری از فضای برجسته حوزه علمیه مشهد بود، زیرا در زمان اقامت دایمی شیخ نخودکی که چهار سال از انقلاب مشروطه می گذشت حوزه علمیه مشهد چهره های شاخصی را در خود پرورش می داد. ایشان از شاگردان میرزا عبدا... شیرازی و حاج آقا حسین قمی بودند.

* مرحوم نخودکی دارای چه ویژگی های شخصیتی بودند که به چهره ای محبوب و مردمی تبدیل شد و پس از رحلت ایشان نیز شاهد این مقبولیت و محبوبیت در دل مردم هستیم؟
** می توان گفت که ارتباط عمیق و مستمر با مردم از سنتهای رایج علمای آن دوران بود. زندگی و معیشت آنان نیز به مردم نزدیک بود و ملجأ و پناهگاه قاطبه مردم بودند. این ارتباط با علمای معنوی و اخلاقی عمیق تر بود و مرحوم نخودکی نیز در این جهت استثنا و ممتاز بود. زمانی که پسر ایشان از پدر خواستار تأسیس دفتر و دادن وقت به مردم برای ملاقات می شود به طوری که شب هنگام مردم برای دیدارهایشان به ایشان مراجعه نکنند، شیخ نخودکی می فرمایند نزد پروردگار روز و شب وجود ندارد و انسان هر لحظه ای که بخواهد محضر خدا را درک می کند و ابواب بهشت به روی انسانها بسته نیست پس چه طور ما بنده خدا باشیم و در خانه خود را به روی مردم ببندیم؟! بنابر این در هر زمانی امکان مراجعه و ارتباط مستقیم مردم با ایشان وجود داشت به طوری که اوقات خوش خود را زمانی توصیف می کردند که بتوانند گرهی از مشکلات مردم را بگشایند و آنان را به مسیر درست ارشاد کنند لذا شیخ نخودکی بسیار کم می خوابید.

* با وجود حالات معنوی و عرفانی والایی که در شیخ نخودکی وجود داشت و آنچه که انتظار می رود، تنهایی و دوری از مردم برای عرفا خوشایندتر است اما می بینیم که سلوک عرفانی ایشان منافاتی با حضورشان در میان خلق خدا ندارد. این موضوع چه ابعادی از شخصیت والای شیخ را فراروی ما می گشاید؟
** گفته می شود کسانی که به مقام سلوک عرفانی می رسند نسبت به ارتباط با مردم و بازگشت به میان خلق بی اعتنا می شوند و مسائل مردم برای آنان اهمیتی ندارد اما واقعیت این است که شیخ نخودکی بر اساس روشی که مکتب پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) اقتضا می کند افزون بر اینکه آنان به این مقام والا دست یابند، در محضر مردم بازگشت می کنند و به حل مشکلات مردم مشغول می شوند. زیرا رتبه ایثاری که در گره گشایی کار مردم و خدمت به خلق خدا برای آنان به دست می آید والاتر از مرتبه ای است که در حالت سلوکهای عرفانی برایشان محقق می شود. بر این اساس شیخ بیشتر اوقات خود را به آموزش و خدمت به امور مردم سپری می کرد و زمانی را نیز برای راز و نیاز با خدای خویش قرار می داد. تقریبا چکیده حیات مرحوم نخودکی در همه اوقات ارتباط با توده مردم داشته و دلسوز خلق بوده که به وسعت نگاهشان برمی گردد. ایشان در وصیت نامه ای به نوه مرحوم حاج میرزا حسن شیرازی نوشته است: " من سفارش می کنم که نفس خود را فراتر از این دنیای دون قرار دهید که دنیا جای قرار و استقرار نیست و دوری از آن برتو فضل است و از آن کسان نباش که خداوند رفعت و علو مقام را بر او اراده کرده ولی او پیوسته پستی ها را طلب می کند. خداوند متعال فرمود اگر می خواستم او را رفعت می بخشیدم اما او خود را پیوسته، وابسته این زمین ساخت. " شیخ به حالات پرجاذبه زمین و دنیا پی برده است و ایشان علاقه ای به مادیات دنیوی نداشتند. نمود این موضوع چنان آشکار است که وقتی ایشان از دنیا رحلت می کنند مشهد یکپارچه به سوگ رفتن شیخ نشست و تعطیل شد. حتی اقلیتهای مذهبی همچون کلیمی ها و ارامنه و زرتشتی ها نیز داغدار این هجران شدند. بنابراین به ندرت در میان علما داریم که همچون مرحوم نخودکی به چنان سطحی رسیده باشند که مورد احترام همه مذاهب و اقشار مردمی قرار بگیرند. این موضوع هم به دلیل افاضه نیکی و خوبی به همه بوده است.

* اشاره داشتید که در زمان رحلت شیخ نخودکی، مشهد یکپارچه داغدار و غمناک شد، فضای ملموس تری را از آن دوران توصیف می کنید؟
** آن زمان دوره ای است که رضاشاه بر سرنوشت مردم مستولی شده بود و شرایط معنوی شهر مناسب نبود. به تعبیر دیگری با فوت ایشان در سال 1321 هجری شمسی (بعد از گذشت زمان اندکی از حادثه 20 شهریور 1320 هجری شمسی) مشهد شاهد سلطه سنگین استبداد رضاشاه بود. نکته جالب اینکه بسیاری از مسؤولان استانی همچون پاکروان که از عناصر پلید واقعه خونین مسجد گوهرشاد بود، از نفوذ والای شیخ نخودکی در میان مردم حساب می برد. این امر ازآنجا مشهود است که در انجام پروژه خیابان کشی زمانی که به مزار «حکیم مؤمن» که رسیدند مرحوم نخودکی از تخریب آن مانع شد و پاکروان با وجود قولی که به رضا شاه داده بود، توان مقابله با شیخ را پیدا نکرد. ایشان با درایت و پیش بینی که داشتند پاکروان را به عدم توبیخ رضاشاه مطمئن می کند که پس از آن با تبعید شاه مستبد، سایه سنگین استبداد از چهره شهر رخت برمی بندد. فضای شهر در اواخر حیات مرحوم نخودکی به گونه ای بود که ارتش سرخ در مشهد حضور داشتند و در جریان ارتحال ایشان در منابع آمده است که مارش عزا نواختند. با توجه به اینکه در آن دوران کمونیستها هم بسیار فعال شده و شهر در تصرف شورویها بود اما نفوذ ایشان همچنان در بین مردم وجود داشت. در عین حال مردم شهر، علایق دینی و اعتقادی خود را با وجود مرحوم نخودکی ابراز می کردند. ایشان با وجود تهذیب و تزکیه نفس والایی که داشتند به علم طب سنتی، ریاضیات، نجوم، فلسفه، اخلاق و دیگر علوم آشنایی داشت و معتقد بود که به دلیل ارزشمندی علم، هر آنکه علمی را از دست بدهد به همان میزان ارزشی را از دست داده است. به همین دلیل علاقه مند به تحصیل دانشهای مختلف بود و به کسب علم نیز بسیار توصیه می کرد. ایشان پناهگاه مردم بود و دلداریهای بسیاری را به آنان می داد. بنابراین ارادت مردم در هیچ دوره ای نسبت به شیخ کم نشد.

* جالب اینکه ارادت و احترام مردم به مقام شیخ حتی پس از حیات ایشان نیز از سوی مردم وجود دارد و شاهد این امر هم مزار پرتردد ایشان است
** همین طور است. اکنون هم مزار ایشان پناهگاهی برای زائران بارگاه ملکوتی ثامن الحجج (ع) است. نکته ای که در پایان یادآور می شوم اینکه بیشترین نمود شخصیت شیخ نخودکی در تأثیرات معنوی، اخلاقی و تربیتی که در میان مردم داشتند، هست اما ایشان از نظر علمی، به علوم مختلف آشنا بودند و نزد استادان زبده ای همچون شیخ فضل اله نوری، حاج شیخ محمد جواد بیدآبادی پرورش یافتند. برای نمونه در آموختن طب، حکمت، هیأت و سایر علوم نزد متخصصان این علوم تحصیل کرده است. این امر نشان دهنده دقت و احترام ایشان به مقام علم بود که در ابعاد فرهنگی و اجتماعی هم بسیار مؤثر بود.
* از حضورتان در این گفتگو سپاسگزارم.